Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

76

description

Tehran University Medical Journal (TUMJ), the first and the oldest monthly medical journal in iran. Published since 1942

Transcript of Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

Page 1: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012
Page 2: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

دانشگاه علوم پزشكي تهران

مجله دانشكده پزشكي 1391 فروردين 1شماره 70دوره

دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران :صاحب امتياز رضوي امامينسيد حسدكتر :مدير مسؤول

نادره بهتاشدكتر :سردبير

محمد علي نويان اشرفدكتر :مدير اجرايي يرانشوراي دب

دكتر نگار سجاديان،دكتر نيما رضايي، دكتر عليرضا خوشنويسان، دكتر شاهين آخوندزاده، دكتر صديقه برنا، دكتر جمشيد حاجتي، د،جواد قاضي مير سعي دكتر سيد دكتر محمود قاضي خوانساري،پور، دكتر رامش عمرانياهللا عطايي، دكتر نعمت خردمند، دكتر علي عرب

دكتر مهري كدخدايي، دكتر سينا مرادمند، دكتر زينت نادياحتمي، دكتر محمد علي نويان اشرف هيأت تحريريه

پريچهر پاسبخش، دكتر ك بهار، دكتر پروين پاساالر، بابدكتر فرناز آموزگار هاشمي، دكتر دكتر محمود اكبريان، ناصر ابراهيمي درياني،دكتر عليرضا شعباني،دكتر دكتر مسعود ستوده،نژاد، مهرناز رسولي دكتر فاطمه داوري تنها، دكتر زهرا حالجي،دكترد حسين خان، دكتر زاه

السادات موسوي، اعظمدكتر سيد محمدجواد مرتضوي، دكتر زاده، دكتر محمد كجباف محمدرضا ظفرقندي،دكترپور، احمدرضا طالئيدكتر محمدرضا هادياندكتر دكتر مرضيه وحيد دستجردي، بهروز نبئي،جواد ميكائيلي، دكتر ر محمددكت

هيأت تحريريه بين المللي ،)استراسبورگ( افشين گنجي دكتر، )لندن( محمدرضا كشتگر دكتر ،)فيالدلفيا( جواد پرويزي دكتر ،)شيكاگو( فرهناك اسديدكتر

)پنسيلوانيا( پرويز هنجني دكتر،)فلوريدا( شهال مسعوددكتر انويراستار

بهنام هاشميسيد دكتر دكتر وحيد نيكويي، ، دكتر محمد علي نويان اشرف، دكتر نادره بهتاش

همكاران دفتر مجله سحر صديق، معصومه عسگري، آرزو كميزانيراحله رمضاني، حسين چايچي،

، دفتر مجله202 خيابان پورسينا، دانشكده پزشكي، ساختمان آموزش، طبقه اول، شماره تهران، خيابان قدس، :نشاني ir.ac.tums@medjournal: پست الكترونيك ir.ac.tums.tumj://http :آدرس الكترونيك

login/ir.ac.tums.journals://http: Online submission ، 88962510: تلفكس، 6447/14155 صندوق پستي

.گيرد مصوبه كميسيون نشريات علوم پزشكي كشور، به نويسندگان مقاالت اين مجله امتياز ارتقاي علمي پژوهشي تعلق ميبراساس )رايگان( بهرنگ :ليتوگرافي، چاپ و صحافي نسخه1000 :تيراژ

:نمايه شده در

SCOPUS, EMBASE, Cambridge Scientific Abstracts (CSA), CAB Abstracts (CABI), Chemical Abstract Service (CAS),

DOAJ, Psych Info, ULRICH΄S, Index Copernicus, IMEMR, EMR Beta, SID, Magiran, Iran Medex

Page 3: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

زشكي، دانشگاه علوم پزشكي تهرانمجله دانشكده پ

1391 فروردين 1شماره 70دوره

1391 فروردين، 1 ، شماره 70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

1....................................................................................اثرات تعديلي الكتوباسيلوس روتري بر پارامترهاي ايمني سلولي در آدنوكارسينوماي پستان موش مهدي مهدوي ليال شيرازي،، رانه پيمانه عابدي محتسبت، محمد حسين يزدي ،سليمان مكرري، دالل محمد مهدي سلطان

7...............................................هاي با دانسيته باال ليپوپروتيينفسفوليپيدهاي موجود در اسيدهاي چربتركيب با 1پاراكسوناز ژن L55Mمورفيسم بررسي پلي فاطمه آزادگان، ده چالشتريزا مرتضي هاشم، عفت فرخي، يهان قطره سامانيك

15.......................................................................................................هاي وابسته در زنان مبتال به ديابت حاملگي بادي كمكي و آنتيTالگوي سايتوكيني

سيد عليرضا سبحاني، مهرداد صولتي، آذين علوي، سعيد حسيني تشنيزي، نادره نادريزهرا اطاعتي، راضيه معظمي گودرزي، فرشته كلهري،

21.............................................................................................شده هاي صحرايي بيهوش رساني مجدد در موش خون /ميكوهي بر آسيب ايسكاثر نسترن سيد محمد اوجي، زاده طاهره اسالمي، ميركده يسع، فر يطاهره سادات جواد، غالمپورفيروزه

27...................................................................................................................................ماريب 362 درآن ي ا نهيزم عوامل و كارپ تونل سندرمي بررس اسپندار نيرام، يذولفقار ايرو، راتيشج نبيز، يسبحان ريام، يحامد مازوچ، محمود فرزان

33................................................................................................ رفتاري بر سالمت روان بيماران با دفيبريالتور داخل قلبي-بررسي اثر مداخالت شناختي عطا اله باقرزاده، فرشته آرين فر، محمد اربابي

41...................................................................................................................بيمار مبتال به آرتريت 62هاي استافيلوكوك در مايع مفصلي ژن سوپر آنتي يآذردخت طباطباي، مهشيد طالبي طاهر، ه نوربخشليثم

49..................................................................................... بيش از حد تخمدانكها در فرم شديد سندرم تحري بررسي آزمايشات ترومبوفيلي و تغييرات آن فاطمه سرويقاحسيني، اشرف ال ياسين، ، مرضيه امحبوبه محمدزاده، ليلي صفدريان

58..................................................................................................................................پسوريازيس به مبتال بيماران در سرم اوريك اسيد سطح بررسي عبدالرضا مونا، دهنده آرش، احساني اميرهوشنگ، غياثي مريم

64.............................................................................................گزارش كوتاه : رشت شهريور 17 بيمارستان بخش اورژانس ان بستري دركود كدر مسموميت ناهيد بيدار، سيد حسين مجتبايي

فهرست

Page 4: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

1391فروردين،1 ، شماره70مجله دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دوره

كار بـردن كلمـات هفارسي رعايت شده و از ب زبان آيين نگارش -1: اصول كلي -1

ــود ــودداري ش ــد، خ ــا در فارســي دارن ــادل رس ــه مع ــه -2 .خــارجي ك ــاالت ب مق ارسـال گـردد "http://journals.tums.ac.ir/login.aspx"آدرس الكترونيك مجله

)Microsoft word 2003 مـان بـراي سـاير مجـالت ز طور هم بهمقاله -3. ) باالتريـابه چاپ نرسيده ) حتي به زبان انگليسي و غيره (و در ساير مجالت ارسال نگردد

و ، گـزارش كوتـاه مـروري ،تحقيقـي مقاالت پذيرفته شده شامل مقـاالت -4 .باشد و )2008 (ينكي هلـس بيانيـه در انجام پـژوهش، اصـول -5 .باشد گزارش موردي مي

.ضوابط اخالق پزشكي رعايت گرددشامل عنوان مقالـه، نـام و ) عنوان( صفحه اول -1: تحقيقي نحوه تنظيم مقاالت -2 از جملـه (خانوادگي نويسندگان، درجه علمـي و آدرس دقيـق كليـه نويـسندگان ناملـه و محل انجام پـژوهش، مـسئول مقا ) پست الكترونيك پستي، تلفن، دورنگار و كد

صفحه دوم و سوم شامل خالصة فارسـي و انگليـسي و -2. تاريخ ارسال مقاله باشد .انگليسي باشدفارسي و كلمات كليدي

، زمينـه و هـدف و در چهار پاراگراف با عناوين كلمه 240-250 :فارسيچكيده ) واژه 7 و حـداكثر 3حـداقل (كليـدي كلمـات گيري و نتيجه ،ها ، يافته بررسي روش در تهيه چكيده بـا چهـار عنـوان فـوق 1-2-2-1شود نسبت ميتوصيه . شودتنظيم هـاي بخـش بايد منطبق با چكيـده فارسـي باشـد و در يچكيده انگليس . شودلحاظ

Background ،Methods ،Results، Conclusion وKeywords ــيم ت ــدود نظـ و در حـ :است شامل موارد زير اصل مقاله-3 . كلمه باشد250-240

با ذكر اي انجام شده و سابقه اطالعات قبلي و زمينه -1 :يك صفحه شامل : مقدمهها سؤاالت بدون پاسخي كه اين تحقيق به آن -3 . ضرورت انجام تحقيق -2 .رفرانسـ بيان اين موضوع كه چگونه نتايج ايـن تحقيـق مـي و گويد ميپاسخ د بـه رفـع توان

هدف -5 . علمي اختصارات تعريف اصطالحات تخصصي يا -4 .ابهامات كمك كند . به نحو روشنتحقيق

اي بتوانـد بـا آن، تجربـه نحوي بايد نوشته شود كه هر خواننـده به: بررسي روش و علـت روش مطالعـه يـات يجز: شامل طراحي تحقيـق ، را تكرار كند نويسنده مقاله

مكـان وزمـان -1 .گيري مدت زمان اجراي طرح و پي -)مثال كوهورت ( آن انتخابروش . مـالك انتخـاب وهـاي مـورد آزمـون هـا و نمونـه سوژه -2 .ي پژوهش اجرااين قسمت بسيار مهم است و در ابتداي امر مـورد (گيري و منطق تعداد نمونه نمونه

آوري نحوه جمـع -3 .هاي ورود و خروج به مطالعه الك م -)گيرد كارشناسي قرار مي ــوازين -4 .اطالعــات ــژوهشرعايــت م ــدازهاب -5. اخــالق در پ ــري زارهــاي ان . گي

به انگليـسي (ها دستگاه نام كشور و شركت سازنده مواد و -7 .هاي آماري آزمون -6 .)نوشته شوند

-گـزارش عـدد بـا درصـد (رعايـت اصـول علمـي -1: ارايه نتايج دقيق :ها يافتهه پرهيـز از نـشان دادن همـ -Range(. 2 ميانه بـا -حدود اطمينان گزارش ميانگين با

اسبـمنـ فاده ـاستـ -3 .دهـكنن ينـهاي مهم و تعي افتهـجز ي به دست آمده ههاي ب افتهـي صـفحه تـايپي سـه به ازاي هر كه طوري به حداقل تعداد ممكن با از جدول و نمودار

بعدي سياه و سفيد و دونمودار بايد كه ضمن اين، يا نمودار استفاده شود جدوليك

بـا .)با ذكـر شـماره (قرار گيرد زير آن ،ي آن و در نمودار باال ،عنوان جدول و باشدرايه مطـالبي كـه در مـتن توجه به محدوديت صفحات مجله، بديهي است از تكرار ا

جـداول و نمودارهـا فارسـي ، اند در جداول و بالعكس بايد اجتناب نمود آورده شده ها بايستي همراه توضيحات آن ها، نمودارها و جداول مربوط به مقاله به عكس .دنباش

كيفيـت تـصاوير .گـذاري گـردد جداگانه و در دنباله متن اصلي مقاله آورده و شماره .ارسالي مطلوب باشد

ذكر نتـايج -2 .ها دست آمده و محدوديت آن ههاي ب آثار و اهميت يافته -1 :بحثت تفـاوت توضيح علـ -3 .كننده تحقيق مشابه ديگران و ذكر مغايرات و موارد نقض

توضـيح مـوارد كـاربرد عملـي و قابليـت -4 .مقاالت قبلـي بين نتايج اين تحقيق با در مجموع ارايـه ، ي براي ادامه تحقيق خود يا ديگران يراهنما -5 .پذيري نتايج تعميم

.چه كه از اين تحقيق به علم اضافه شده است آن. ترتيب اضافه گـردد هاز عدد يك شروع و ب و شودر متن قيد دشماره منابع : منابع

هـا متن رفـرانس محتواي مقاله و ليست انتهايي آن، هاي ضمن انطباق تعداد رفرانس منابع فارسـي بـه انگليـسي برگـردان . ترتيب ظهور، در فهرست منابع آورده شوند به

:هاي زير آورده شده است در مثالنحوه تنظيم منابع . شود1. Qazi F, McGuire WP. The treatment of epithelial ovarian cancer. CA Cancer

J Clin 1995;45(2):88-101. 2. Piazza AJ, Stoll BJ. Jaundice and hyperbilirobinemia in the newborn. In:

Kliegman RM, Behrman RE, Jenson HB, Stanton BF, editors. Nelson Textbook of Pediatrics. 18th ed. Philadelphia, PA: Saunders Elsevier; 2007. p. 756-65.

3. O'Callaghan C, Stephenson T. Pocket Paediatrics. 2nd ed. Edinburgh: Churchill Livingstone; 2004.

4. Williams FM, Cherkas LF, Spector TD, MacGregor AJ. A common genetic factor underlies hypertension and other cardiovascular disorders. BMC Cardiovasc Disord [Internet]. 2004 Apr 20 [cited 2009 Mar 23]; Available from: http://www.biomedcentral.com/1471-2261/4/20

5. Ghofranipour F, Shojaee zade D. Use of health belief model in prevention of brucelosis in Shahr-e-cord City in Iran. Daneshvar J 1997;15:23-8. [Persian]

-2 .تحقيقـي ت مشابه مقـاال صفحه اول -1 : تنظيم مقاالت گزارش موارد ه نحو -3فارسـي و صفحه دوم و سوم شامل خالصه فارسـي و انگليـسي و كلمـات كليـدي

اصـل -3 . كلمه باشـد 130-150 حداكثرخالصه گزارش موردي . باشد انگليسي مي گـزارش مـورد و بحـث : بحث ، شرح حال بيمار:قدمه م:تاسمقاله شامل موارد زير

-4 . جدول يا تـصوير ارايـه شـود دوو حداكثر تر نبوده كلمه بيش 1500 از مجموعاً . مشابه مقاالت تحقيقي استمنابع

هاي علمـي مقاالت براي ارايه آخرين يافته اين -1: نحوه تنظيم مقاالت مروري -4ويسنده در زمينه موضوع مقاله صـاحب نظـر و ن -2. باشددرباره يك موضوع خاص

.هاي نويسنده در مقاله استفاده شده باشد از رفرنس-3 .داراي مقاله باشندآزاد ) بـا تأييـد مؤلـف ( يا اصالح مقاله رد،هيأت تحريريه مجله در قبول يا -5

.باشد و از پس دادن مقاله و ملحقات آن معذور مياستها و مدافع مطالب چاپ شده از مقاله خـود در نوشته نويسندگان مقاالت مسئول -6

.مجله خواهند بود . استفاده از مندرجات مجله با ذكر كامل مأخذ آزاد است-7

راهنماي نويسندگان

Page 5: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

اثرات الكتوباسيلوس روتري بر پارامترهاي ايمني سلولي در آدنوكارسينوماي پستان موش

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

اثرات تعديلي الكتوباسيلوس روتري بر پارامترهاي ايمني سلولي در آدنوكارسينوماي پستان موش

*1و2دالل محمد مهدي سلطان 3محمد حسين يزدي، 1سليمان مكرري

1ترانه پيمانه عابدي محتسب 4مهدي مهدوي، 1ليال شيرازي

بهداشت دانشكده، پاتوبيولوژي گروه-1 شناسي مواد غذايي ميكروبمركز تحقيقات -2 دارويي، دانشكده ژينولوك بيوتگروه -3

داروسازي

.، تهران، ايرانتهران پزشكي علوم دانشگاه ، انستيتو پاستور تهران، شناسي ويروس گروه -4

.تهران، ايران ، تهران يكپزش علوم دانشگاه، تهران :نويسنده مسئول*

پاتوبيولوژي گروه، بهداشت دهكدانش 021-88992971: لفنت

E-mail: [email protected]

30/09/1390: تاريخ پذيرش21/08/1390: تاريخ دريافت مقاله

عنوان پروبيوتيك، هدف بهالكتوباسيلوس هاي خانواده تريكي بابا توجه به اثرات ايمونومدوالتور: زمينه و هدف

ثيري كشنده طبيعي و پاسخ تكهاي روي سايتوتوكسيسيتي سلولالكتوباسيلوس روتريي كبررسي ما اثر تجويز خوراروش .دو مبتال به آدنوكارسينوماي پستان بBALB/c هاي موشالكتوباسيلوس روتريهاي اختصاصي تومور لنفوسيت تايي تقسيم 15 گرم به دو گروه 19 تا 17اي با وزن تقريبي سر موش ماده شش تا هشت هفته30تعداد : بررسيليتر بافر فسفات استريل دريافت تري در نيم ميليك با7/2×108 در دوز الكتوباسيلوس روتري گروه، كشدند يهاي گروه موش. دريافت كردند Phosphate Buffered Saline (PBS) يكنترل بافر فسفات نمكگروه .نمودند

روز با 30بعد از توموري شدن نيز . ردندكتري دريافت كمدت دو هفته قبل از توموري شدن، با پروبيوتيك بهبررسي ميزان . را دريافت نمودندالكتوباسيلوس روتريهاي هفت روزه صورت دوره روزه به هاي سه وقفه

هاي كنيكترتيب با ت هاي اختصاصي تومور به ثيري لنفوسيتكسخ تشنده طبيعي و پاكهاي سايتوتوكسيسيتي سلولLDH assa (Takara, Japan) و Brdu (Roche, Germany)ها يافته .ت سازنده عمل گرديدكالعمل شر طبق دستور بر:

تور، عنوان ايمونومدوال ننده الكتوباسيلوس روتري بهك هاي گروه دريافت ه در موشكنتايج مطالعه حاضر نشان داد شنده طبيعي و پاسخ ازدياد كهاي ها اختصاصي تومور و پاسخ سايتوتوكسيسيتي سلول ثيري لنفوسيتكپاسخ ت

مصرف: گيري نتيجه .داري داشت ي اختالف معنPBSننده ك نترل دريافتكحساسيت تاخيري نسبت به گروه .تواند مفيد باشد ر افراد مبتال به سرطان ميننده سيستم ايمني دك عامل تنظيمكعنوان ي ها به روزانه پروبيوتيك

تر ارآمدي بيشكتواند با تقويت سيستم ايمني باعث ه در افراد سالم هم مصرف اين پروبيوتيك ميك ضمن اين .هاي مختلف گردد آن در برابر ناهنجاري

شنده طبيعـي، كهاي ي سلول ، سايتوتوكسيسيت BALB/c، سرطان پستان، موش الكتوباسيلوس روتري : ليديكلمات ك .هاي اختصاصي تومور لنفوسيت

ي از انواع سرطان با شيوع باال ك ي(Breast cancer) سرطان پستانه هر ساله باعث مرگ و مير زيادي بين زنان و مردان كباشد ميهاي اخير در تشخيص و درمان مناسب رغم پيشرفت شود و علي مي

علت ترين عامل مرگ و مير به عنوان شايع اين بيماري هنوز هم به ر روي ـلفي بـعات مختـ مطال1.اشدـب ان مطرح ميـن زنـان در بيـسرط

اهش پاسخ كه باعث كاند بيماران مبتال به سرطان پستان نشان داده

اهش پاسخ كاهش پاسخ ازدياد حساسيت تاخيري، كايمني شامل علت ها به ينكاهش سايتوكبنابراين باعث مني و هاي اي ثيري سلولكت

ه باعث افزايش پاسخ كتورهايي ك بنابراين، فا2.شود اين سرطان مينترل اين بيماري داشته كن است نقش مهمي در كشوند مم ايمني مي

ه باعث تقويت سيستم ايمني كتورهايي كي از اين فاكي. باشندهاي تريكها با روبيوتيكدر حقيقت، پ. ها هستند شوند پروبيوتيك مي

مقدمه

چكيده

1-6، 1391 ، فروردين1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش نشگاه علومي، داكده پزشكمجله دانش

Page 6: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاراندالل محمد مهدي سلطان

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ه داراي اثرات مفيد زيادي كمفيد درون سيستم گوارشي هستند، هستند و نقش مهمي در تعديل سيستم گوارشي و سيستم ايمني

نندگي و ك كها داراي اثرات تحري روارگانسيمك اين مي3.دارندها امروزه، الكتوباسيلوس 4.باشند نندگي روي سيستم ايمني ميك تقويتعنوان ه بهكهايي هستند تريكترين با ها بيش يفيدوباكتريومو ب

هاي مختلف اثرات مفيد مختلف گونه. شوند پروبيوتيك استفاده ميدر اين 5.ها در طي مطالعات مختلف نشان داده شده است تريكاين با

چنين ه باعث افزايش ايمني سلولي و همكهايي ميان استفاده از گونهشود بسيار شنده طبيعي در سرطان ميكاي ه سلولكباعث تحري

داراي اهميت فراوان در دفاع Tهاي لنفوسيت. باشد اربردي ميك 6.باشند پاسخ ايمني عليه تومور ميكميزبان عليه تومور و تحري

هاي موثري در پاسخ ايمني عليه شنده طبيعي، سلولكهاي سلولهاي ب سلولشنده طبيعي باعث تخريكهاي سلول. باشند تومور مي

در اين مطالعه، ما اثرات 7.شوند هدف توسط آزادسازي پرفورين ميشي ك سلولك را در تحريالكتوباسيلوس روتريكنندگي تعديلهاي اختصاصي ثير لنفوسيتك تكشنده طبيعي و تحريكهاي سلول

.تومور بررسي گرديد

در بخش 1390 تابستان تا بهار اين مطالعه از نوع تجربي و از

شناسي دانشكده بهداشت دانشگاه علوم پزشكي تهران بوميكر .انجام شد

ه كاي با سن، پنج تا هفت هفتهBALB/cهاي ماده موش: حيوانات گرم بودند از انستيتو پاستور 25 تا 20دام داراي وزن تقريبي كهر

گروه پروبيوتيك نترل وكها به دو گروه آن. تهران خريداري شدها درون موش. موش بود15ه هر گروه داراي كتقسيم شدند

دسترسي آزاد به آب و غذا هكداري شدند ي نگهكهاي پالستي قفسداري ي نگهك ساعت تاري12 ساعت نور و 12 و در شرايط داشتندهاي جداگانه اما نترل و پروبيوتيك در قفسكهاي گروه موش. شدند

%).55 و رطوبت C 23 دماي( داري شدند ي نگهسانكدر شرايط يتري الكتوباسيلوس كبا: ها و روش تجويز پروبيوتيك ميكروارگانسيم

از American Type Culture Collection (ATCC) 23272روتري . شناسي تهيه شد روبكده بهداشت، گروه ميك دانش- C 70فريزر

Brain Heart Infusion broth شتك ساعت در محيط 24سپس براي

(BHI) شت شد و سپس رويك در شرايط ميكروآئروفيل de Man,

Rogosa and Sharpe agar (MRS)شت شدك ساعت 48مدت ه آگار ب .. آوري شد استريل جمعPBSها براي تهيه رقت درون تريكسرانجام با

. شدانجامهاي رشد كلني براي بررسي تعداد كلنيشمارش روش Colony-Forming Units ا تقريب108ها در رقت تريكل باكتعداد

(CFU)/ml 108×0/3 ليتر از اين رقت سرانجام ميزان نيم ميلي. بودتوسط گاواژ معدي به گروه پروبيوتيك از راه دهاني خورانده شد و

همين طريق طبق روشي به استريل راPBSنترل نيز همين ميزان كگروه نترل كگروه .شود، دريافت نمودند ه در زير توضيح داده ميكصورت روزانه براي مدت دو هفته قبل از پيوند تومور و با به

ام بعد از پيوند هاي هفت روزه تا روز سي هاي سه روزه با دوره وقفهگروه پروبيوتيك نيز مشابه اين . استريل دريافت نمودندPBSتومور

8.تري را دريافت نمودندكشده از با دوره زماني رقت تهيهعنوان استوك در خودي موش به به ن پستان خودسرطا: پيوند تومور

بعد از نخاعي نمودن موش استوك توموري، . اين مطالعه استفاده شد استريل به قطعاتPBSتومور از بدن موش جداسازي شده و درون

3cm5/0 نترل كهاي گروه موش. قطعه شدند توسط تيغه اسكالپل قطعههوش شدند و بي) mg/kg10(و پروبيوتيك توسط كتامين و زايلين

9.قطعات توموري روي فالنك راست موش پيوند شدهاي اختصاصي تومور در لنفوسيتProliferationبررسي ميزان

منظور پس بدين: Brduژن اختصاصي تومور با روش با آنتيكتحري ميزان دو ميليون شت سلول طحالي سوسپانسيوني بهكاز تهيه

ميكروليتر از 100هاي مسطح شد و در پليتليتر تهيه سلول در ميلي روگرمك مي20ترتيب با غلظت ريخته و سپس بهكآن را در چاه

حفرات . ژن اختصاصي تومور مواجهه شدند ليتر از آنتي در ميلي نترل مثبت با پنج كژن و نترل مطالعه در عدم حضور آنتيك

. شدندك تحريPhytohemaglutinin A (PHA)ليتر ميكروگرم در ميلي عنوان بالنك از ميكروليتر بود، به200ها حجم نهايي چاهك

+Roswell Park Memorial Institute medium (RPMI) -1640محيط

Fetal Bovine Serum (FBS) 10%مدت ها به پليت. خالي استفاده شدوبه شدند و پس انكCO2 و در مجاورت با C 37 ساعت در دماي 72 18و رده ك اضافه Brdu ميكروليتر ماده 20 ساعت به هر چاهك 72از

ها در پس از اين مدت پليتيافتساعت ديگر انكوباسيون ادامه

روش بررسي

2

Page 7: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

اثرات الكتوباسيلوس روتري بر پارامترهاي ايمني سلولي در آدنوكارسينوماي پستان موش

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

g300امل كطور ه دقيقه سانتريفوژ شده و مايع رويي ب10مدت به 200 شده و به آن ك سشوار خشكمكسپس پليت با . خارج گرديد دقيقه در دماي اتاق 30مدت ننده بهك دناتور /افر فيكسميكروليتر ب

بادي ضد آنتيµ100اضافه شد پس از آن مايع خارج شده و مقدار Brdu ساعت در شرايط آزمايشگاه اضافه شد و پس از دو براي مدت

در . شستشو داده شدPBS-T20 بار با بافر شستشو چهارآن پليت دقيقه اضافه و پنج براي µ100 مقدار بهTMBمرحله بعد سوبستراي

نش متوقف و سپس در ك وا2N از اسيد سولفوريك µl100 كمك بهنشده كشده به تحري كهاي تحري نانومتر جذب سلول450طول موج

10.ي قرائت و محاسبه شدكتحري نشانهعنوان به در موش توسط NK Cellsگيري مقدار سايتوتوكسيسيتي اندازه

ابتدا از : Lactate Dehydrogenase assay (LDH assay) كنيكت و 1×107 و2×107 هاي دست آمده از طحال رقت هسوسپانسيون ب

. درصد تهيه گرديدك حاوي يRPMI-1640شت كدر محيط 5×106 +RPMI-1640 سلول در محيط 2×105 تعداد بهK562سپس رده سلول

Bovine Serum Albumin (BSA) 1% پليت ميكروليتر در 100 تهيه وهاي از رقتµl100ميزان و بهشت داده شدكل ك شUاي خانه96

96 در پليت K562هاي تايي روي سلول صورت سه ور بهكسلولي مذ K562سپس سلول طحالي تنها، سلول . ل ريخته شدك شUاي خانه

هاي منفي و بالنك و سلول نترلكعنوان شت تنها بهكتنها، و محيط K562همراه تريتون بهX100 2 %ثر استفاده كنترل ليز حداكعنوان بهمدت به. سانتريفوژ شدg300 دقيقه در دور 10مدت پليت به. شد

پس از انكوباسيون . انكوبه شدC 37 چهار ساعت در انكوباتور ميزان به. دقيقه سانتريفوژ شد10مدت بهg300ها در مجددا پليت

µl100اي مسطح جديد خانه96يت اي را به پل از مايع رويي هر حفرهتمامي حفرات اضافه بهLDHيت ك بافر µl100سپس . انتقال داده شد دقيقه 15مدت ي در شرايط آزمايشگاه بهكها در تاري شد و پليتنش متوقف ك واHCL 2N ميكروليتر 50سرانجام با افزودن . انكوبه شد 11. نانومتر قرائت شد492ها در طول موج شد و پليت

محاسبه فرمولن سايتوتوكسيسيتي با ميزا Natural هاي كشنده طبيعي سلولآزمايشات سايتوتوكسيسيتي. شد

Killer (NK) cellsهاي اختصاصي تومور و پروليفراسيون لنفوسيتز دست آمده ميانگين گرفته و ا از اعداد به. تايي انجام شد صورت سه به

روش آناليز آماري روش . ها در آناليز آماري استفاده شد اين ميانگين

افزار نرم (Mann-Whitney U-testپارامتريك بوده و آزموني غيرSPSS در نظر گرفته شد% 95بود و حدود اطمينان ) 15 ويراست .

.دار بودن بوده است معني معني به=5/0Pتر از مكارزش

هاي ثير لنفوسيتكروي ت برالكتوباسيلوس روترينتايج اثرات

مقادير در گروه . ه شده استي ارا1اختصاصي تومور در نمودار تحريك .نترل بودكتر از گروه توجهي بيش ميزان قابل پروبيوتيك به

الكتوباسيلوس ژن اختصاصي تومور در گروه هاي طحالي با آنتي سلول نشان Brduداري در تست گروه كنترل افزايش معني نسبت بهروتري

روي برالكتوباسيلوس روترينتايج اثرات ). =008/0P (دهد ميه شده ي ارا2شنده طبيعي در نمودار كهاي سايتوتوكسيسيتي سلول

تر از گروه توجهي بيش ميزان قابل مقادير در گروه پروبيوتيك به. استهاي كشنده طبيعي در گروه سايتوتوكسيسيتي سلول .نترل بودك

- نسبت به گروه كنترل دريافتروتريالكتوباسيلوس كننده دريافت ).=034/0P (دهد داري را نشان مي افزايش معنيPBSكننده

رد مهم ك عمل1975شنده طبيعي در سال كهاي شف سلولكبعد از

مطالعات مختلفي براي . ار شدكها در دفاع از بدن عليه تومور آش آنشنده طبيعي كهاي اثبات ارتباط بين تومور و درصد يا فعاليت سلول

. ه شديگزارشات ضد و نقيضي در مورد اين ارتباط ارا. انجام شدشنده كهاي اهش تعداد سلولكاهش فعاليت يا كبسياري از محققين

نترل را گزارش كطبيعي در بيماران مبتال به سرطان در مقايسه با گروه هاي مطالعات ديگر، تغييري در ميزان فعاليت سلول 12و13.نمودند

ا ي 14و15.اند ردهكن شنده طبيعي در بيماران مبتال به سرطان گزارشكشنده طبيعي را در مقايسه با گروه كهاي حتي افزايش فعاليت سلول

ي ها سطوح مختلفي از اثر بر رو پروبيوتيك. اند نترل گزارش نمودهكها و ه شامل افزايش سطح سايتوكينكدهند سيستم ايمني را نشان مي

افزايش هاي مونونوكلئار، ثير سلولكها، افزايش ت نوگلوبولينوايم فعاليتكتحري شنده طبيعي، تعديل خود ايمني وكهاي فعاليت سلول

استفاده 16و17.باشد ها مي اختهـي كها و ت تريكه باـمني عليـهاي اي سلول

بحث

هايافته

3

Page 8: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاراندالل محمد مهدي سلطان

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ـ با تحريك در تومور اختصاصي هاي لنفوسيت تكثير به مربوط: 1-نمودار ژن يآنت .تومور اختصاصي

تومـور اختصاصي هاي لنفوسيت تكثير روي بر روتري الكتوباسيلوس باكتري اثر گر نشان نمودار نـشان را بـاالتري تحريـك انـديكس تـوجهي قابل ميزان به كنترل گروه با مقايسه در كه باشد مي .)=008/0P ()باشد مي تحريك انديكس نمودار چپ سمت مقياس (دهد مي

ه كـ انـد مـل غـذايي نـشان داده كعنوان م هاي مفيد به تريكروزانه از با . شـود هاي مختلـف مـي اهش خطر بيماري ك بهبودي و كباعث تحري

توانـد باعـث هـا مـي ه مصرف پروبيوتيك كدهند ها نشان مي اين يافته در ايـن مطالعـه مـا خـواص 18و19. سرطان شـوند ممانعت از پيشرفت

شي كــ را بــر روي ســلولالكتوباســيلوس روتــرينومــدوالتوري وايمهاي اختـصاصي تومـور در ثير لنفوسيت كشنده طبيعي و ت كهاي سلولنتـايج مـا افـزايش . هاي مبتال به سرطان پستان بررسـي نمـوديم موش . نـشان داد عـي شنده طبي كهاي شي سلول ك توجهي در سطح سلول قابل لوسـالكتوباسيه ـرف روزانـه مصـكي از آن است ـكج حاضر حاـنتاي

.(NK cells)هاي كشنده طبيعي مربوط به سايتوتوكسيسيتي سلول: 2-نمودار

هاي كـشنده طبيعـي در دو گـروه كنتـرل و گـروه گر ميزان سايتوتوكسيسيتي سلول نمودار نشان ميـزان بـه الكتوباسـيلوس روتـري باشـد كـه در گـروه مـي روتـري الكتوباسيلوس كننده دريافت

مقيـاس اعـداد سـمت چـپ ( تر از گروه كنتـرل اسـت بيش توجهي ميزان سايتوتوكسيسيتي قابل .)=034/0P ()باشد نمودار درصد سايتوتوكسيسيتي مي

پاسخ قوي كتواند باعث تعديل پاسخ ايمني توسط تحري ميروتريشنده طبيعي كهاي سلول. ده طبيعي شودشنكهاي شي سلولك سلول

هاي توانند پاسخ نقش موثري در دفاع از بدن عليه تومور دارند و مياگر . ايمني را در افراد با خطر باالي ابتال به سرطان را بهبود بخشند

ها برروي تريكچه، مطالعات ديگري براي يافتن اثرات ديگر اين با .سالمت افراد مورد نياز است

طرح تحقيقاتي مصوب اين مقاله نتيجه بخشي از: زاريسپاسگشماره دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تهران به

.باشد مي1389مورخ 10549قرارداد

1. Howell A, Sims AH, Ong KR, Harvie MN, Evans DG, Clarke RB. Mechanisms of Disease: prediction and prevention of breast cancer: cellular and molecular interactions. Nat Clin Pract Oncol 2005;2(12):635-46.

2. Marrogi AJ, Munshi A, Merogi AJ, Ohadike Y, El-Habashi A, Marrogi OL, et al. Study of tumor infiltrating lymphocytes and transforming growth factor-beta as prognostic factors in breast carcinoma. Int J Cancer 1997;74(5):492-501.

3. Drisko JA, Giles CK, Bischoff BJ. Probiotics in health maintenance and disease prevention. Altern Med Rev 2003;8(2):143-55.

4. Bujalance C, Moreno E, Jimenez-Valera M, Ruiz-Bravo A. A probiotic strain of Lactobacillus plantarum stimulates lymphocyte

responses in immunologically intact and immunocompromised mice. Int J Food Microbiol 2007;113(1):28-34.

5. Kirjavainen PV, El-Nezami HS, Salminen SJ, Ahokas JT, Wright PF. The effect of orally administered viable probiotic and dairy lactobacilli on mouse lymphocyte proliferation. FEMS Immunol Med Microbiol 1999;26(2):131-5.

6. Diederichsen AC, Zeuthen J, Christensen PB, Kristensen T. Characterisation of tumour infiltrating lymphocytes and correlations with immunological surface molecules in colorectal cancer. Eur J Cancer 1999;35(5):721-6.

7. Hernberg M. Lymphocyte subsets as prognostic markers for cancer patients receiving immunomodulative therapy. Med Oncol 1999;16(3):145-53.

References

Soltan Dallal M.M. et al.

روتري الكتوباسيلوس كنترل گروه روتريالكتوباسيلوس كنترل گروه

4

Page 9: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

Effects of Lactobacillus reuteri on cellular immunity in mice breasr cancer

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشك دانشمجله

8. Soltan Dallal MM, Yazdi MH, Hassan ZM, Holakuyee M, Abedi Mohtasab TP, Aminharaty F, et al. Effect of oral administration of lactobacillus acidophilus on the immune responses and survival of BALB/c mice bearing human breast cancer. Tehran Univ Med J 2010;67(11):753-8.

9. Soltan Dallal MM, Yazdi MH, Hassan ZM, Holakuyee M, Abedi Mohtasab TP, Aminharaty F, et al. The evaluation of probiotic effect of L.acidophilus on the immune responses in BALB/C mice against transplanted tumor derived from breast tissue. Zanjan Univ Med J 2010;18(73):37-48.

10. Matsuoka K, Nomura K, Hoshino T. Mutagenic effects of brief exposure to bromodeoxyuridine on mouse FM3A cells. Cell Tissue Kinet 1990;23(5):495-503.

11. Yazdi, MH, Soltan Dallal MM, Hassan ZM, Holakuyee M, Abedi Mohtasab,TP, Agha Amiri S, Mahdavi M. The evaluation of probiotic effect of Lactobacillus casei on the Tumor growth rate in BALB/c mice bearing breast cancer. J Med Council Islamic Rep Iran 2009;27(1):43-51. [persian]

12. Brittenden J, Heys SD, Ross J, Eremin O. Natural killer cells and cancer. Cancer 1996;77(7):1226-43.

13. Chuang WL, Liu HW, Chang WY. Natural killer cell activity in patients with hepatocellular carcinoma relative to early development and tumor invasion. Cancer 1990;65(4):926-30.

14. Bonilla F, Alvarez-Mon M, Merino F, Girón JA, Menéndez JL, Espana P, Durántez A. Natural killer activity in patients with breast cancer. Eur J Gynaecol Oncol 1990;11(2):103-9.

15. Gati A, Guerra N, Giron-Michel J, Azzarone B, Angevin E, Moretta A, et al. Tumor cells regulate the lytic activity of tumor-specific cytotoxic t lymphocytes by modulating the inhibitory natural killer receptor function. Cancer Res 2001;61(8):3240-4.

16. Schiffrin EJ, Brassart D, Servin AL, Rochat F, Donnet-Hughes A. Immune modulation of blood leukocytes in humans by lactic acid bacteria: criteria for strain selection. Am J Clin Nutr 1997;66(2):515S-520S.

17. Sanders ME. Considerations for use of probiotic bacteria to modulate human health. J Nutr 2000;130(2S Suppl):384S-390S.

18. Ishikawa H, Akedo I, Otani T, Suzuki T, Nakamura T, Takeyama I, et al. Randomized trial of dietary fiber and Lactobacillus casei administration for prevention of colorectal tumors. Int J Cancer 2005;116(5):762-7.

19. Yazdi MH, Soltan Dallal MM, Hassan ZM, Holakuyee M, Agha Amiri S, Abolhassani M, et al. Oral administration of Lactobacillus acidophilus induces IL-12 production in spleen cell culture of BALB/c mice bearing transplanted breast tumour. Br J Nutr 2010;104(2):227-32.

5

Page 10: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 100

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 1-6

Modulatory effects of Lactobacillus reuteri on cellular immune parameters in mice breast adenocarcinoma

Mohammad Mehdi Soltan Dallal Ph.D.1,2* Soliman Mokarrari M.Sc.1 Mohammad Hossein Yazdi Ph.D. Student3 Taraneh Paymaneh Abedi Mohtasab B.Sc.1 Lila Shirazi M.Sc.1 Mehdi Mahdavi Ph.D.4 1- Department of Pathobiology, School of Public Health, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 2- Food Microbiology Research Center, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 3- Department of Pharmaceutical Biotechnology, School of Pharmacy, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 4- Department of Virology, Pasteur Institute of Tehran, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Microbiology, School of Public Health and Institute Health Research, Tehran University of Medical Sciences, P.O.Box: 14155-6446, Tehran, Iran. Tel: +98-21-88992971 E-mail: [email protected]

Received: November 12, 2011 Accepted: December 21, 2011 Background: Regarding the immunomodulatory effects of lactobacillus bacteria, this

study aimed to evaluate the effect of oral administration of Lactobacillus reuteri, as

probiotic bacteria, on natural killer cell cytotoxicity and tumor-specific lymphocyte

proliferation in Balb/c mice with breast adenocarcinoma.

Methods: A total of 30 female mice, aged 6- 8 weeks and with a weight of

approximately 17- 19 g, were randomly divided into two groups of 15 mice. The case

group received Lactobacillus reuteri at a dose of 2.7× 108 bacteria in half a milliliter of

sterile phosphate buffer saline (PBS) and the control group only received PBS. The

probiotic group received the regimen for two weeks prior to tumor transplantation, as

they did for 30 days after transplantation with three-day intervals and durations of

seven days. For the evaluation of natural killer cell cytotoxicity and also tumor-specific

lymphocyte proliferation response, LDH and BrdU assays were performed respectively

according to the manufacturers’ instructions.

Results: The study showed that the mice in the case group which were receiving

Lactobacillus reuteri had statistically significant differences in the replication of tumor

-specific lymphocytes, natural killer cell cytotoxicity and delayed hypersensitivity

responses Compared to the mice in the control group.

Conclusion: Daily consumption of probiotics seems to regulate the immune system

and consequently it can be helpful in people with cancer. Moreover, consumption of

probiotics in healthy individuals can also boost the efficiency of the immune system

against a variety of abnormalities.

Keywords: Balb/c mouse, breast cancer, cytotoxicity, lactobacillus reuteri, natural killer cells, tumor-specific lymphocytes.

Abstract

Page 11: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

ها پروتيينليپوفسفوليپيدهاي اسيدهاي چربتركيب با 1 ژن پاراكسونازL55Mمورفيسم پلي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي موجود درفسفوليپيد اسيدهاي چربيب كتر با 1پاراكسوناز ژن L55Mمورفيسم بررسي پلي هاي با دانسيته باال ينيپروت ليپو

1يهان قطره سامانيك

*2عفت فرخي

3زاده چالشتري مرتضي هاشم 3فاطمه آزادگان

دانشگاه علوم ،ز تحقيقات بيوشيمي بالينيكمر -1 .رد، ايرانك، شهردركي شهركپزش

ز ك مر،وليكي مولك پزشPhD دانشجوي -2 علوم ، دانشگاهوليكتحقيقات سلولي و مول

.شهركرد، شهركرد، ايران پزشكي دانشگاه ،وليكز تحقيقات سلولي و مولكمر -3

.رد، ايرانكشهركرد، شهر پزشكي علوم شهركرد، رحمتيه، دانشكده پزشكي، : نويسنده مسئول*

قات سلولي و مولكوليمركز تحقي 0381-3346692: تلفن

E-mail: [email protected]

21/10/1390: تاريخ پذيرش05/07/1390: تاريخ دريافت مقاله

كند و مانع از در خون گردش مي(HDL)هاي با دانسيته باال ينيپروت همراه ليپو به 1كسونازپارام آنزي :زمينه و هدف

ژن L55Mمورفيسم هدف از اين مطالعه تعيين اثر پلي. گردد مي(LDL)هاي با دانسيته پايين ينيپروت ليپو سيد شدنكا .باشد تاتين در افراد با كلسترول خون باال ميدرمان با لواس دهي به خون و پاسخHDL بر تركيبات 1آنزيم پاراكسوناز LDLنفر با 131و ) گروه شاهد (mg/dl130تر از كمLDL نفر با 134در اين مطالعه توصيفي تحليلي : روش بررسي

روش گاز كروماتوگرافي بهHDLاسيدهاي چرب موجود در فسفوليپيد .انتخاب شدند) گروه مورد (mg/dl130باالي اكسيد LDLچنين هاي تجاري و هم با استفاده از كيت B و A1ين ي آپوليپوپروتپروفايل ليپيدي،. گرديدگيري اندازه

ژن L55Mمورفيسم چنين پلي هم. تعيين شدهاي استاندارد با استفاده از روشپاراكسوناز و فعاليت االيزاروش شده به :ها يافته .مورفيسم طولي قطعات محدود تعيين شد پلي -اي پليمراز نش زنجيرهك با استفاده از روش وا1پاراكسوناز

) 646/0(ه وقتي با ميانگين فراواني گروه مورد ك بود 53/0 در گروه شاهد L55Mمورفيسم در پليLفراواني آلل دنبال درمان فعاليت پاراكسونازي به) =04/0P( در بين دو گروه مشاهده شد Lمقايسه گرديد اختالف در فراواني آلل

و اسيديكيچنين درصد اسيد اولئيك و اسيد لينول هم. تري داشت افزايش قابل توجهLLا لواستاتين در ژنوتيپ ب از Lآلل : گيري نتيجه. نسبت به قبل از درمان افزايش نشان دادLLهاي يك بعد از درمان در ژنوتيپيپنتانواايكوزنقش 1پاراكسونازهاي ژنوتيپتري دارد و اواني بيش فرmg/dl 130 باالي LDL در افراد با L55Mمورفيسم پلي

. فعاليت پاراكسونازي در اين مطالعه داشتندبر ننده در تاثير لواستاتينك تعديل

.HDL ، اسيد چرب،L55Mمورفيسم ، پلي1پاراكسوناز: ليديكلمات ك

ز مرگ و ميرها در علت بسياري ا(Atherosclerosis) آترواسكلروز يكي (HDL) ين با دانسيته بااليجهان است و پايين بودن سطح ليپوپروت

عمل اصلي ذرات 1.رابطه است ترين ريسك فاكتورها در اين از قويHDLها به كبد جهت دفع از مسير انتقال كلسترول اضافي از بافت

Reverse Cholesterol باشد كه انتقال معكوس كلسترول صفرا مي

Transfer (RCT)نقش ديگر 2.شود ناميده مي HDL مهار اكسيداسيون ثابت شده كه براي .باشد مي(LDL)ين با دانسيته پايين يذرات ليپوپروت

ش ـ نق(oxLDL)ده ـد شـ اكسيLDLشرفت آترواسكلروز، ـشروع و پي

از چند مسير سيداني خود كا با خاصيت آنتيHDL و 3اصلي را دارد HDLسيداني كا تر وظيفه آنتي بيش. گردد ميLDLداسيون مانع از اكسي

باشد كه ميParaoxonase-1 (PON1) 1پاراكسونازم عهده آنزير ب نشان داده In vitroمطالعات . كند در خون گردش ميHDLهمراه به

LDL از تجمع ليپيدهاي پراكسيد جلوگيري نموده و تبديل PON1كه را از HDL حتي خود ذرات PON1 4.دهد را كاهش ميox LDLبه

سرم نيز HDLنمايد و باعث افزايش غلظت اكسيدشدن محافظت مي HMG-CoA كه مهاركننده LDLآورنده داروهاي پايين 5.گردد مي

. تاثيرگذار هستندPON1ردوكتاز هستند بر فعاليت، غلظت و بيان ژن در موفقيت درمان با (Modifier) نقش اصالحي PON1بنابراين

مقدمه

چكيده

7-14، 1391 ، فروردين1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 12: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانيهان قطره سامانيك

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

در بيماران قلبي عروقي كاهش PON1فعاليت 6و7.ها دارد استاتينداشته و با ضخامت حاصل از آتروم در عروق قلبي نسبت عكس

بسيار PON1 مطالعات نشان داده در ديابت مليتوس فعاليت 8.دارد مسئول PON1هاي مختلف مورفيسم پلي 9.تر از گروه كنترل است پايين

چنين مسئول تغييرات ن آنزيم و همتغيير فعاليت و غلظت ايمورفيسم پلي10و11.باشد هاي مختلف مي در جمعيتHDLپالسمايي

L55M ه در سمت كNترمينال آنزيم PON1 قرار دارد، بر غلظت آنزيم ترمينال اين آنزيم نقش Nه بخش ك باشد و از آنجايي تاثيرگذار مي

بنابراين تغيير در اين عهده دارد، را بهHDLاصلي در اتصال آنزيم به با توجه 12.گذارد تاثير ميHDL بر قدرت اتصال آن به PON1قسمت و PON1هاي ژن مورفيسم نون در خصوص تاثير پليكه تاك به اين

هاي ينيدهنده ليپوپروت بر اسيدهاي چرب تشكيلPON1فعاليت آنزيم بر فعاليت آنHDLيبات كتر اي صورت نگرفته، و پالسما مطالعه

ژن L55Mمورفيسم تاثيرگذار است اين مطالعه با هدف تعيين اثر پلي با به درماندهي خون و پاسخHDL بر تركيبات 1پاراكسونازآنزيم

.لواستاتين در افراد با كلسترول خون باال انجام گرفته است

پس از ، 1389در تابستان سال در اين مطالعه توصيفي تحليلي

نفر از افراد 265رد، كي شهركميته اخالق دانشگاه علوم پزشكموافقت كلينيك داخلي توسط متخصص كننده به در دسترس، مراجعه

افراد مورد مطالعه در دو گروه . هاي داخلي انتخاب شدند بيماريافراد و) نفر mg/dl130) 131 باالي LDLه داراي كشامل افراد مورد،

قرار ) نفر134(عنوان گروه شاهد ه بmg/dl130تر از كمLDLداراي . تقسيم شدندB و Aافراد گروه مورد، مجدداً به دو گروه . گرفتندرغم داشتن كه طبق نظر پزشك متخصص داخلي علي افراديA گروهLDL 130گرم نياز به دريافت دارو نداشتند و گروه ميليB ه تحت ك

بديهي است افرادي كه داراي .ددرمان با لواستاتين قرار گرفتن غيرههاي متابوليك نظير ديابت و بيماران كبدي و كليوي و بيماري .گرديدند از مطالعه حذف بودند

در مرحله اول از تمام افراد :آزمايشات بيوشيميايي گيري و نمونهليتر از خون ميليدو. ليتر خون ناشتا گرفته شد ميليهفتمورد مطالعه با غلظت (EDTAولي به لوله مخصوص، حاوي كات مولجهت آزمايش

ليتر خون جهت آزمايشات بيوشيميايي به ميليپنجو ) موالر5/0ها با تر از نيم ساعت سرم نمونه اي منتقل شده و در كم لوله شيشه

دقيقه از قسمت لخته 10مدت به3000استفاده از سانتريفيوژ در دور داري شدند و تا زمان مناسب نگه- C 20 جدا گرديد و در دماي

. آوري شد نامه جمع اطالعات افراد تحت مطالعه نيز از طريق پرسشي كولي دانشگاه علوم پزشكز تحقيقات سلولي و مولكآزمايشات در مر

- ز، كلسترول توتال، تريكسطح سرمي گلو .رد انجام گرديدكشهر و A1 (Apo A1)ين ي، كراتينين، آپوليپوپروتHDL-C ،LDL-C گليسريد،

هاي ها با استفاده از كيت در تمامي نمونهB (Apo B)ين يپروتآپوليپو BT3000تجاري ساخت شركت پارس آزمون توسط دستگاه اتوآناليز

(Italy) گيري اندازه .گيري گرديد اندازه oxLDLاستفاده از سرم با در زي و فعاليت پاراكسونا(Mercodia Co., Sweden) هاي االيزا يتك

(EC 3181)استرازي و آريل (EC3112) PON1هاي با استفاده از روش .گيري گرديد اندازه دستي استاندارد

روماتوگرافي اليه كروش بهHDLهاي موجود در فسفوليپيدليه ك سپس اسيدهاي 13. جدا گرديد(Thin layer chromatography) كناز

يل دار مانند يب با عوامل متك تحت ترفسفوليپيدچرب موجود در متيل استر با استفاده از كاتاليزور كلريد استيل در متانول به اسيدهاي

شده از مشتقات اسيدهاي چرب متيله توليد14.چرب متيله تبديل شد ,SRI)فسفوليپيدهاي استخراج شده توسط دستگاه گاز كروماتوگرافي

Torance, CI) اين نتايج حاصل از . گرديدكيك تف60×25/0 با ستون براي پارامترهاي Student’s t-testمرحله با استفاده از آزمون آماري

2ي و آزمون آماري كمχمورفيسم مذكور براي بررسي شيوع پلي

با نام (ت داروي لواستاتين پس از دو ماه از درياف .شدتجزيه و تحليل گرم ميلي20ميزان به) ايران،ت پورسيناكتجاري لواستاتين ساخت شر

ناشتا گرفته شده و صورت هخون ب B ،ml5 مجدداً از گروه روزدر مجدداً پروفايل ليپيدي و فعاليت آنزيم پاراكسوناز و تركيب اسيدهاي

گيري و تعيين مقدار گرديد و نتايج حاصل با اندازهHDLچرب مورفيسم از درمان مقايسه شد و تاثير پلي با قبلPair t-testاستفاده از

L55Mتوسط لوواستاتين مشخص گرديدبه درماندهي خ در پاس . ازDNAدر اين مطالعه براي استخراج : آزمايشات مولكولي

1پاراكسوناز از ژن 3اگزون 15.روش فنل كلروفرم استفاده شد با استفاده از پرايمرهايL55M مورفيسم جهت بررسي پلي

Primer F 5’ CCTGCAATAATATGAAACAACCTG 3’ و Primer R

روش بررسي

8

Page 13: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

ها پروتيينليپوفسفوليپيدهاي اسيدهاي چربتركيب با 1 ژن پاراكسونازL55Mمورفيسم پلي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

5’ TGAAAGACTTAAACTGCCAGTC 3’ طول شناسايي و قطعاتي بهمواد و مقادير مورد نياز براي هر 16.ثير گرديدك جفت باز ت172، MgCl2) mM50 :(µl2ت سيناژن كشده از شر تهيه (PCRنش كوا)X10 (Buffer :µl5/2 ،)pM10 (F Primer: µl3،) pM10 (R Primer:

µl3/0،) U/μl5( Taq DNA Polymerase :µl1/0،) mM10( dNTP :µl5/0 و DNA) حدودng25 (ه با كddH2O ميكروليتر 25 به حجم

ل مشتمل بر دماي ك سي35شرايط دمايي بهينه شامل .رسانده شد 40مدت بهC 59 ثانيه، دماي اتصال 40مدت بهC 94واسرشت

بر PCRمحصول . ثانيه بود40مدت بهC 72ثانيه و دماي ساخت 5/1مدت به40آمپر با ميلي) 29:1% (8اكريل آميد روي ژل پلي

آميزي با نيترات نقره مورد ساعت الكتروفورز گرديد و پس از رنگ ميكروليتر از محصول PCR-RFLP 10جهت انجام . بررسي قرار گرفت

PCR نندهك واحد آنزيم محدودپنج تحت تاثير NlaIII (Fermentase,

Canada)شب كت يمد به(Over night) در دماي C 37قرار گرفت . جفت 69 و 103، 172هاي اندازه پس از الكتروفورز وجود قطعات به

.بررسي گرديد) 29:1% (8اكريل آميد بازي بر روي ژل پلي

ظر ـه از نـكدند ـخاب شـاي انت ونهـگ د بهـاهـورد و شـروه مـدو گ

همسان (BMI)خون و نماي توده بدني يرهاي سن، جنس، فشارمتغپس از انجام آزمايشات بيوشيميايي نتايج نشان داد، سطح . بودند

. در گروه مورد باالتر از شاهد بوده استApo B و LDL كلسترول، زتجوي دنبال آن و بهB و Aبندي گروه مورد به دو گروه بعد از تقسيم مشاهده گرديد لواستاتين با Bاه به افراد گروه مدومدت لواستاتين به

وLDL-C ،Apo B لسترول تام،كاهش كمهار ردوكتاز باعث oxLDL شده است و فعاليت پاراكسونازي PON1 دنبال لواستاتين نيز به

يبات اسيد چرب كتاثير لواستاتين بر تر. )1جدول (افزايش يافته است . نشان داده شده است2 در جدول HDLفسفوليپيد موجود در

يك ي، اسيد لينول)18: 19(يك ياسيد اول ،)18: 0(درصد اسيد استئاريك نسبت به قبل از ) 20 :5(يك يو اسيد ايكوزوپنتانو) 18 :2 9،12(

L55Mمورفيسم در بررسي ارتباط پلي .درمان افزايش نشان داده استاليت پاراكسونازي با اثربخشي داروي لواستاتين، نتايج ما نشان داد فع

نسبت به دو ژنوتيپ LLدنبال درمان با لواستاتين در هموزيگوت بهچنين هم. اي داشته است افزايش قابل مالحظهMM و LMديگر يعني

بعد از درمان با لواستاتين افزايش LL در ژنوتيپ ApoA1غلظت چرب فسفوليپيدهاي موجود در تغييرات اسيد). 3جدول (داشته است

HDLمورفيسم هاي پلي بعد از درمان در ژنوتيپL55M 4 در جدول M مقايسه بين آلل حاوي اين جدولدر . نشان داده شده است

(MM/LM)ابل ـ در مقLLيك و يدرصد اسيد اول. ورت گرفته استـ ص

) نفر76( از گروه مورد Bتاثير لواستاتين بر متغيرها در گروه :1-جدول

P بعد از لواستاتين

قبل از لواستاتين

متغير

01/0 45/0 39/0 006/0 56/0 004/0

007/0 09/0

04/0

5/31±191 6/113±198

5/9±48 8/31±99 4/29±135 4/25±98 3/15±73 1/32±108

114±261

4/39±236 7/121±212

1/11±46 9/28±164 5/15±129 9/17±121 4/14±86 6/25±106

117±205

(mg/dl)كلسترول تام (mg/dl) يسريدتري گل

HDL-C (mg/dl)

LDL-C (mg/dl)

ApoA1 (mg/dl)

ApoB (mg/dl)

LDL سيد شده كا(u/L) (u/mL)استراز فعاليت آنزيم آريل

(u/mL)فعاليت آنزيم پاراكسوناز

.باشد دار مي زوجي معني با آزمون آماري تي >05/0P .باشد مي Mean± SDصورت هنتايج ب

از گروه موردB در گروه HDL فسفوليپيدهاي اسيدهاي چرب :2-جدول

P بعد از لواستاتين

قبل از لواستاتين

)لكدرصد از (متغير

41/0 25/0 039/0*

026/0*

019/0* 072/0

007/0*

09/0

5/3±31 7/0±1/1 5/1±18 8/1±8/9

4/2±1/21 4/2±2/8

7/0±2/1

6/0±99/0

4/3±32 6/0±1/1 4/1±16 9/1±8/7

5/2±2/18 9/1±5/7

4/0±1/1

6/0±95/0

)16: 0(اسيد پالمتيك )16 :1(يك ياسيد پالميتول

)18: 0(اسيد استئاريك )18: 19(يك ياسيد اول

)18 :2 9،12(يك ياسيد لينول )20 :4(اسيد آراشيدونيك )20 :5(يك ياسيد ايكوزوپنتانو

)22 :6(يك ياسيد دوكوزوهگزانو

.باشد دار مي زوجي معني با آزمون آماري تي >05/0P *. دباش مي Mean± SDصورت هنتايج ب

هايافته

9

Page 14: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانيهان قطره سامانيك

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

)B گروه( L55M مورفيسم ي براساس ژنوتيپ پلييويژگي بيوشيميا: 3-جدول

L55M مورفيسم پلي متغير

MM

LM

LL HDL-C قبل (mg/dl) 9/9±38 8/9±43 6/8±42

HDL-C بعد (mg/dl) 1/10±41 7/8±42 9/10±42

ApoA1قبل (mg/dl) 5/19±125 9/17±120 9/19±128

ApoA1بعد (mg/dl) 2/20±128 8/22±122 *6/24±141

81±9/29 67±8/26 56±5/30 قبل (u/mL)آريل استرازي

99±5/28 86±6/33 54±6/29 بعد (u/mL)آريل استرازي

298±138* 120±129 86±93 قبل(u/mL) پاراكسونازي

344±211 215±144 99±114 بعد(u/mL) پاراكسونازي

.باشد دار مي معنيANOVAبا آزمون آماري >05/0P *. باشد مي Mean± SDصورت هنتايج ب

1شـماره . L55Mمورفيسم مربوط به پلي PCR-RFLPاكريل آميد ژل پلي : 1-شكل و LL ،7 ژنوتيپ 6 و 5و 3، )بدون آنزيم (Uncutنترل ك 3، )DNAبدون (نترل منفي ك 2ماركر،

MM ژنوتيپ LM ،4 ژنوتيپ 8

B در گروه HDLاسيدهاي چرب موجود در فسفوليپيدهاي : 4-جدول

L55M مورفيسم پلي متغير L55M مورفيسم پلي متغير

LM/ MM

LL

LM/ MM

LL ) 16: 0(اسيد پالمتيك

قبل از دارو بعد از دارو

5/3±31 9/2±30

7/2±33 2/3±32

)18 :2 9،12(يك ياسيد لينول قبل از دارو بعد از دارو

1/3±5/18 8/3±1/19

8/2±1/18 *4/3±3/22

)16 :1(يك ياسيد پالميتول قبل از دارو بعد از دارو

6/0±1 5/0±1/1

5/0±2/1 7/0±1/1

)20 :4(اسيد آراشيدونيك قبل از دارو بعد از دارو

1/2±2/7 5/2±1/8

8/2±4/7 5/2±2/8

)18: 0 (اسيد استئاريك قبل از دارو بعد از دارو

5/2±16 8/2±17

4/2±17

½±18

)20 :5(يك ياسيد ايكوزوپنتانو قبل از دارو بعد از دارو

5/0±2/1 4/0±2/1

4/0±1

*9/0±3/1 )18: 19(يك ياسيد اول

قبل از دارو بعد از دارو

1/2±8 5/2±8/8

4/2±1/8

*5/3±5/10

)22 :6(يك ياسيد دوكوزوهگزانو قبل از دارو بعد از دارو

6/0±9/0 8/0±9/0

6/0±1 7/0±9/0

.باشد دار مي زوجي معني با آزمون آماري تي >05/0P *. باشد مي Mean± SDصورت هنتايج ب

هـاي يك بعد از درمان در ژنوتيپ يايكوزوپنتانو اسيديك و ياسيد لينول

LLنسبت به قبل از درمان افزايش نشان داده است . بـرروي محـصوالت RFLPپس از انجام : نتايج آزمايشات مولكولي

PCR آنزيم با استفاده از NlaIII و بررسـي قطعـات حاصـل از بـرش ،، 172هـاي اكريل آميد، وجود قطعاتي با اندازه آنزيمي بر روي ژل پلي

فراوانـي ).1شـكل ( جفت بازي مورد بررسي قرار گرفـت 69 و 103

) نفـر 131 نفر بـه مـورد 134شاهد (L55Mم مورفيس هاي پلي ژنوتيپ) 5/15 به 5/25( و LM) 7/39 به 1/43(، LL )8/44 به 4/31(ترتيب به

MM ه فراواني آلل بودند كL مورفيـسم در پلـي پس از محاسبهL55M ه وقتي با ميانگين فراواني گروه مـورد كباشد مي 53/0در گروه شاهد

تـست اسـتفاده از بـا Lاني آلل مقايسه شود اختالف در فراو ) 646/0(2 آماري

χ 04/0(شود در بين دو گروه ديده ميP= .(عبارت ديگـر در به

10

bp 172

bp 103

Page 15: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

ها پروتيينليپوفسفوليپيدهاي اسيدهاي چربتركيب با 1 ژن پاراكسونازL55Mمورفيسم پلي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هـا در افـراد بـا فراواني آلل داري در تفاوت معني L55Mمورفيسم پليLDL و افراد با 130 از باالترLDL شود ديده مي130تر از مك.

نقش اساسي در روند آتروژنز دارد و LDLاكسيداسيون

خط اوليه دفاع در برابر اين اكسيداسيون HDL متصل به 1پاراكسونازسيد شده تاثيرگذار است كدهاي اي بر روي ليپ1پاراكسوناز 17.باشد مي

انتقال HDLسيد شده به كن است اسيدهاي چرب اكو از طرفي ممه كاضح است و18. قرار بگيرندPON1يافته سپس تحت تاثير

يا PON1توانند بر فعاليت ي ميكهاي دارويي و عوامل ژنتي درمان . تاثيرگذار باشندPON1غلظت

تحت تاثير درمان با لواستاتين تنها در 1با توجه به جدول ه سوبسترا خود پاراكسون باشد، درمان باعث افزايش فعاليت ك صورتي

PON104/0( شود ميP= .( استات فنيلاگر ه كاين درحالي استدنبال قرار گيرد تغيير در فعاليت بهمورد استفاده عنوان سوبسترا به

با توجه به . )=09/0P(شود درمان در فعاليت آريل استرازي ديده نميفعاليت ه فعاليت پاراكسونازي با فعاليت آنزيم متناسب است وك اين

توان مي19هدد را نشان ميPON1ين يآريل استرازي تقريباً غلظت پروت شده و PON1ه لواستاتين باعث افزايش فعاليت كگيري نمود نتيجه

.تري داشته است مكين تاثير يه بر غلظت اين پروتكاين درحالي است ApoA1ه در كي يه افزايش غلظت جزكالبته بايد در نظر داشت

تر ان دارد باعث توليد بيشكدنبال درمان صورت گرفته است ام بهه اگر كاما انتظار اين بود . دنبال درمان شده باشد بهPON1ين يپروت

نيز PON1رفت در فعاليت آريل استرازي ين باال مييمقدار پروته وجود ك نشان داده L55Mها در بررسي ژنوتيپ .شد افزايش ديده مي

نحوي باعث گرديده آنزيم به) LLهاي ژنوتيپ (55لوسين در موقعيت تر شود براي هيدروليز پاراكسون در آنزيم بيشه ويژگيكتغيير نمايد صورت گرفته منجر به اين مسئله PON1ه در ساختمان كو تغييري

ها تماس ه آنزيم موجود در پالسماي افراد حامل اين ژنوتيپكگرديد نظر البته بايد در. تري براي هيدروليز پاراكسون داشته باشد بيش

نسبت به LLافراد با ژنوتيپ در مطالعه حاضر در ApoA1ه كداشت و افزايش ) >05/0P(قبل از درمان با استاتين افزايش داشته است

ApoA1ين يپروت تر داري بيش عالوه بر افزايش فعاليت باعث نگه

بنابراين افزايش فعاليت در . گردد ميHDL با ذرات 1پاراكسونازدر . شايد ناشي از اين مطلب باشدMM نسبت به LLژنوتيپ

توجهي در ه بر روي ژمفيبروزيل صورت گرفته تاثير قابلكاي طالعهم در مطالعات قبلي فعاليت 20. ديده نشده استPON1فعاليت

اند ها قرار گرفته ه تحت درمان با استاتينكاكسيداني در سرم افراد آنتياكسيداني گزارش اين افزايش فعاليت آنتي21.افزايش نشان داده است

دليل افزايش فعاليت ن است بهكها مم صرف استاتينشده در اثر مPON1 ها استاتين .ه در مطالعه حاضر ديده شده استك بوده باشد

ه احتماالً كتري داشته باشند پيچيدهكن است اثرات فيزيولوژيكممهاي خاص در پالسما ردها افزايش فعاليت آنزيمكي از اين عملكي

يني ييبات ليپيدي يا پروتكاز با ترالبته ارتباط فعاليت پاراكسون. استHDL22. قبالً گزارش شده است

و فعاليت ApoA1در مطالعه حاضر ارتباط بين افزايش غلظت . ديده شده استL55Mمورفيسم از پليLLدر ژنوتيپ 1پاراكسوناز

LDL اكسيد شده باعث غيرفعال شدن PON1لي ك پاسخ 23.گردد ميه در مطالعه حاضر ديده كا استاتين افزايش فعاليت در اثر درمان ب

دنبال ههاي اكسيد شده بLDLاهش اين كدليل هشود احتماالً ب مي. تواند باشد بعد از مصرف لواستاتين ميLDLاهش كلسترول تام و ك

ه در كمطالعات نشان داده الگوي خاص مصرف مواد غذايي اين هاي قلبي عروقي در اهش بيماريكاسكيموها وجود دارد باعث

دليل تغيير اسيدهاي چرب موجود در هه اين مسئله بكشود افراد مينند ك ه مصرف ميك يدليل رژيم غذايي خاص اين افراد به فسفوليپيد

باعث E و Cسيدان مانند كا هاي آنتي مصرف ويتامين 24.باشد ميل باعث افزايش كچنين مصرف ال هم. گردند ميPON1افزايش فعاليت

بدي ناشي از ك در بيماران PON1 اما مقدار 25.گردد ميPON1فعاليت تحت PON1پس با توجه به مطالب فوق فعاليت . اهش داردكالكليسم

ارتباط بين .خوش تغيير گرددتواند دست تاثير رژيم غذايي و دارويي مي و (CETP)استر لستريلكدهنده ين انتقاليهاي پروت مورفيسم پلييبات موجود كه ترك است و ثابت شده نشان داده شدهHDLيبات كتر

يبات رژيم كهاي متفاوت به تر در افراد مختلف با ژنوتيپHDLدر دهند و باعث غذايي غني از اسيد چرب غير اشباع پاسخ متفاوتي مي

پس دور از انتظار 26.شود كلسترول پالسما مي اهش متفاوت دركپاسخ متفاوتي به 1پاراكسونازهاي متفاوت ه افراد با ژنوتيپكنيست

ه اين پاسخ متفاوت با تغيير كدرمان با لواستاتين از خود نشان دهند

بحث

11

Page 16: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانيهان قطره سامانيك

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ه در كتواند همراه باشد ميHDLدر اسيدهاي چرب در ساختمان .مطالعه ما نشان داده شده است

نشده ه افزايش اسيدهاي چرب اشباعكدر مطالعه حاضر ديده شده بوده است و در اين هاي خاصي در ژنوتيپ HDLدر ساختمان

افزايش PON1ژنوتيپ با تغيير مشاهده شده فعاليت پاراكسونازي ل متعددي مربوط باشد از يتواند به مسا دليل اين امر مي. يافته است با HDLه افزايش اسيدهاي چرب غير اشباع در ساختمان ك جمله اين

سمت زير بهHDL و تغيير زيرواحدهاي HDLاهش دانسيته ك و از اين طريق فعاليت 27و28استتر همراه گرديده ي فعالواحدها

در L55M مورفيسم از پليLآلل .پاراكسونازي را افزايش داده است. تري دارد ليتر فراواني بيش گرم در دسي ميلي130 باالي LDLافراد با

مورفيسم تاثيرگذار است و پليPON1چنين لواستاتين بر فعاليت همL55Mمربوط به PON1ننده در تاثير لواستاتين بر فعاليت ك نقش تعديل

مورفيسم هايي از پلي در ژنوتيپ .اند پاراكسونازي در اين مطالعه داشته اشباع در ساختمان ه نسبت اسيد چرب غيرك PON1شده بررسي

HDLتر شده فعاليت پاراكسونازي بيشPON1تري نيز افزايش بيش .نشان داده استن مقاله حاصل بخشي از طرح تحقيقاتي تحت اي: سپاسگزاري

در HDL با تركيبات 1هاي ژن پاراكسوناز مورفيسم بررسي پلي"عنوان مصوب دانشگاه علوم پزشكي شهركرد در سال "افراد با كلسترول باال

باشد كه با حمايت معاونت پژوهشي دانشگاه مي709 به كد 1388 .علوم پزشكي شهركرد اجرا شده است

1. Cuchel M, Rader DJ. Macrophage reverse cholesterol transport: key to the regression of atherosclerosis? Circulation 2006;113(21):2548-55.

2. Joy T, Hegele RA. Is raising HDL a futile strategy for atheroprotection? Nat Rev Drug Discov 2008;7(2):143-55.

3. Mackness MI, Arrol S, Durrington PN. Paraoxonase prevents accumulation of lipoperoxides in low-density lipoprotein. FEBS Lett 1991;286(1-2):152-4.

4. Khersonsky O, Tawfik DS. Structure-reactivity studies of serum paraoxonase PON1 suggest that its native activity is lactonase. Biochemistry 2005;44(16):6371-82.

5. Oda MN, Bielicki JK, Ho TT, Berger T, Rubin EM, Forte TM. Paraoxonase 1 overexpression in mice and its effect on high-density lipoproteins. Biochem Biophys Res Commun 2002;290(3):921-7.

6. Deakin S, Leviev I, Guernier S, James RW. Simvastatin modulates expression of the PON1 gene and increases serum paraoxonase: a role for sterol regulatory element-binding protein-2. Arterioscler Thromb Vasc Biol 2003;23(11):2083-9.

7. Gouédard C, Koum-Besson N, Barouki R, Morel Y. Opposite regulation of the human paraoxonase-1 gene PON-1 by fenofibrate and statins. Mol Pharmacol 2003;63(4):945-56.

8. Mackness MI, Durrington PN, Mackness B. The role of paraoxonase 1 activity in cardiovascular disease: potential for therapeutic intervention. Am J Cardiovasc Drugs 2004;4(4):211-7.

9. Karabina SA, Lehner AN, Frank E, Parthasarathy S, Santanam N. Oxidative inactivation of paraoxonase: implications in diabetes mellitus and atherosclerosis. Biochim Biophys Acta 2005;1725(2):213-21.

10. van Himbergen TM, Roest M, de Graaf J, Jansen EH, Hattori H, Kastelein JJ, et al. Indications that paraoxonase-1 contributes to plasma high density lipoprotein levels in familial hypercholesterolemia. J Lipid Res 2005;46(3):445-51.

11. Rozek LS, Hatsukami TS, Richter RJ, Ranchalis J, Nakayama K, McKinstry LA, et al. The correlation of paraoxonase (PON1)

activity with lipid and lipoprotein levels differs with vascular disease status. J Lipid Res 2005;46(9):1888-95.

12. van Himbergen TM, van Tits LJ, Roest M, Stalenhoef AF. The story of PON1: how an organophosphate-hydrolysing enzyme is becoming a player in cardiovascular medicine. Neth J Med 2006;64(2):34-8.

13. Brekke OL, Espevik T, Bardal T, Bjerve KS. Effects of n-3 and n-6 fatty acids on tumor necrosis factor cytotoxicity in WEHI fibrosarcoma cells. Lipids 1992;27(3):161-8.

14. Lepage G, Roy CC. Direct transesterification of all classes of lipids in a one-step reaction. J Lipid Res 1986;27(1):114-20.

15. Maniatis T, Sambrook J, Fritsch EF. Molecular Cloning. A Laboratory Manual. New York, NY: Cold Spring Harbor Laboratory Press; 1982. p. 76-85.

16. Gradic M, Barisic K, Rumora L, Salamunic I, Tadijanovic M, Grubisic TZ, et al. Genetic frequencies of paraoxonase 1 gene polymorphisms in Croatian population. Croat Chem Acta 2008;81(1):105-111.

17. Gao X, Jayaraman S, Gursky O. Mild oxidation promotes and advanced oxidation impairs remodeling of human high-density lipoprotein in vitro. J Mol Biol 2008;376(4):997-1007.

18. Moren X, Deakin S, Liu ML, Taskinen MR, James RW. HDL subfraction distribution of paraoxonase-1 and its relevance to enzyme activity and resistance to oxidative stress. J Lipid Res 2008;49(6):1246-53.

19. van Himbergen TM, van Tits LJ, Roest M, Stalenhoef AF. The story of PON1: how an organophosphate-hydrolysing enzyme is becoming a player in cardiovascular medicine. Neth J Med 2006;64(2):34-8.

20. Durrington PN, Mackness MI, Bhatnagar D, Julier K, Prais H, Arrol S, et al. Effects of two different fibric acid derivatives on lipoproteins, cholesteryl ester transfer, fibrinogen, plasminogen activator inhibitor and paraoxonase activity in type IIb hyperlipoproteinaemia. Atherosclerosis 1998;138(1):217-25.

References

Ghatreh Samani K. et al. 12

Page 17: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

Paraoxonase-1 L55M polymorphism with fatty acid composition of phospholipids in HD lipoproteins

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشك پزشدهكمجله دانش

21. Nagila A, Permpongpaiboon T, Tantrarongroj S, Porapakkham P, Chinwattana K, Deakin S, et al. Effect of atorvastatin on paraoxonase1 (PON1) and oxidative status. Pharmacol Rep 2009;61(5):892-8.

22. Getz GS, Reardon CA. Paraoxonase, a cardioprotective enzyme: continuing issues. Curr Opin Lipidol 2004;15(3):261-7.

23. Aviram M, Rosenblat M, Billecke S, Erogul J, Sorenson R, Bisgaier CL, et al. Human serum paraoxonase (PON 1) is inactivated by oxidized low density lipoprotein and preserved by antioxidants. Free Radic Biol Med 1999;26(7-8):892-904.

24. Nagakawa Y, Orimo H, Harasawa M, Morita I, Yashiro K, Murota S. Effect of eicosapentaenoic acid on the platelet aggregation and composition of fatty acid in man. A double blind study. Atherosclerosis 1983;47(1):71-5.

25. van der Gaag MS, van Tol A, Scheek LM, James RW, Urgert R, Schaafsma G, et al. Daily moderate alcohol consumption increases serum paraoxonase activity; a diet-controlled, randomised intervention study in middle-aged men. Atherosclerosis 1999;147(2):405-10.

26. Marsillach J, Ferré N, Vila MC, Lligoña A, Mackness B, Mackness M, et al. Serum paraoxonase-1 in chronic alcoholics: relationship with liver disease. Clin Biochem 2007;40(9-10):645-50.

27. Noori M, Darabi M, Rahimipour A, Rahbani M, Abadi NA, Darabi M, et al. Fatty acid composition of HDL phospholipids and coronary artery disease. J Clin Lipidol 2009;3(1):39-44.

28. Singh IM, Shishehbor MH, Ansell BJ. High-density lipoprotein as a therapeutic target: a systematic review. JAMA 2007;298(7):786-98.

13

Page 18: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 102

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 7-14

Paraoxonase-1 L55M polymorphism with fatty acid composition of phospholipids in high-density lipoproteins

Keihan Ghatreh Samani Ph.D.1 Effat Farrokhi Ph.D.2* Morteza Hashemzadeh Chaleshtory Ph.D.3 Fatemeh Azadegan M.Sc.3 1- Biochemistry Research Center, Shahrekord University of Medical Sciences, Shahrekord, Iran. 2- Molecular Science, Ph.D. Student, Cellular and Molecular Research Center, Shahrekord University of Medical Sciences, Shahrekord, Iran. 3- Cellular and Molecular Research Center, Shahrekord University of Medical Sciences, Shahrekord, Iran.

* Corresponding author: Cellular and

Molecular Research Center, Faculty of Medicine, Rahmatieh, Shahrekord, Iran. Tel: +98-381-3346692 E-mail: [email protected]

Received: September 27, 2011 Accepted: January 11, 2012 Background: Paraoxonase-1 (PON1) moves with high-density lipoprotein (HDL)

particles in blood and prevents low-density lipoprotein (LDL) particles from oxidation.

The aims of this study were to investigate the correlation between fatty acid

composition of HDL phospholipids with pon-1 polymorphisms and response to

lovastatin treatment in people with high blood cholesterol.

Methods: In this descriptive study, 265 patients were selected and divided into two

groups based on LDL-C concentrations; 131 patients with LDL-C greater than 130 mg/dl

(cases) and 134 patients with LDL-C lower than 130 mg/dl (controls). Fatty acids of

HDL phospholipids were measured with gas chromatography and lipid profile

(cholesterol, triglyceride, LDL-C, HDL-C), apolipoprotein A1 and apolipoprotein B were

measured by relevant commercial kits. Oxidized LDL was measured by ELISA method

and activity of paraoxonase was determined by a relevant standard manual method.

Genotypes of L55M polymorphism were determined by polymerase chain reaction-

restriction fragment length polymorphism procedure.

Results: Prevalence of L allele from L55M polymorphism was 0.65 and 0.53 in the case

and control groups, respectively (P=0.04). PON1 paraoxonase activity in LL homozygote

genotype was higher than other genotypes upon treatment with lovastatin.

Concentrations of oleic, linoleic and eicosapentaenoic acids in LL genotype were

increased by lovastatin administration.

Conclusion: Allele (L) from L55M polymorphism had a higher frequency in patients

with higher LDL-C concentrations. PON1 genotypes seemed to have a modifying role

on paraoxonase-1 activity after lovastatin therapy.

Keywords: Fatty acids, HDL, L55M, paraoxanase-1, polymorphism.

Abstract

Page 19: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

هاي وابسته در زنان مبتال به ديابت حاملگي بادي كمكي و آنتيTالگوي سايتوكيني

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي وابسته در زنان مبتال به ديابت حاملگي بادي ي و آنتيكم كT الگوي سايتوكيني

2راضيه معظمي گودرزي، 1زهرا اطاعتي

4سيد عليرضا سبحاني، 3كلهريفرشته 1آذين علوي، 5مهرداد صولتي 6 تشنيزيسعيد حسيني *7و8نادره نادري

دانشگاه علوم ، يكده پزشك دانش،زنان گروه -1 .، ايرانبندرعباسزشكي هرمزگان، پدانشگاه دانشكده پزشكي، گروه كودكان، -2

.اشان، ايرانكعلوم پزشكي كاشان، طب فيزيكي و توانبخشي، دانشگاه گروه -3

.علوم پزشكي شيراز، شيراز، ايران يكده پزشك دانشپاتولوژي،گروه -4 يكده پزشك دانش،داخليروه گ -5 يكزشپپيراده كدانش -6 يكده پزشك دانش،يژنولوو ايم گروه-7 وليكي مولكز تحقيقات پزشكمر -8

، بندرعباسي هرمزگان، كدانشگاه علوم پزش .ايران

، ابتداي بلوار امام حسين، بندرعباس: نويسنده مسئول*

: پستي د، كيكده پزشكپرديس دانش، نبوتكابتداي شهر 0761-6668427: تلفن 7919693116

E-mail: [email protected]

17/10/1390: تاريخ پذيرش05/07/1390: تاريخ دريافت مقاله

Gestationalديابت حاملگي جمله از شايع كاختالالت متابولي ديابت شيرين شامل گروهي از :زمينه و هدف

Diabetes Mellitus (GDM) هاي اخير جهت در سال .باشد فنوتيپ هيپرگليسمي مي ها در است كه وجه اشتراك آنه فعاليت مزمن سيستم ايمني در مقابله با كيافتن اتيولوژي ديابت حاملگي مطالعات جديدي انجام شده است

اين .دانند رين عوامل تغيير متابوليسم بدن و عامل ايجاد ديابت حاملگي ميت را از مهم)ايمني خودو نه ( ها عفونتپاسخ به تعدادي از مجهوالت موجود در ارتباط سيستم ايمني و ديابت حاملگي به مقايسه يافتن مطالعه با هدف گروه در افراد زيربه هرهاي مربوط بادي و آنتيTh1/Th2 (T helper1/T helper2) هاي هاي زيرگروه سطوح سايتوكين

: روش بررسي . و زنان باردار سالم پرداخته استGestational Diabetes Mellitus (GDM)ديابت حاملگي مبتال به زن مبتال 45 زن در محدوده سني باروري در دو گروه مورد شامل 90ه بر روي ك بوداي مقطعي مطالعه، اين مطالعه

گامااينترفروننولوژيك شامل وتورهاي ايمكفا. زن باردار سالم انجام شد45به ديابت حاملگي و گروه شاهد شامل IFNγ ،دهاينترلوكين IL-10، دوازدهاينترلوكين IL-12تور رشدك، فا TGF هاي بادي نتي آو IgE، IgG1، IgG2، IgG3و IgG4مورد مطالعه ميانگين سني زن90در ميان :ها يافته .ه و تحليل قرار گرفتيها مورد تجز گيري و داده اندازه

،Th1) IL-10هاي هاي سرمي وابسته به زيرگروه سطوح سايتوكين. دست آمد ه ب9/27بارداران سالم و5/32بيماران IL-12 ،TGFβ ،IFNγ (هاي مربوطه بادي و آنتي )IgE ،IgG1، IgG2، IgG3و IgG4 ( بين گروه شاهد و مورد تفاوتهاي مربوط به هر بادي و آنتيTh1/Th2ها تغيير باالنس سايتوكين: گيري نتيجه).<05/0P( شتداري وجود ندا يمعن

.اربرد نداردكعنوان انديكاتور تشخيصي بيماري و به نقش نداردGDMزيرگروه در اتيولوژي

.Th1/Th2، بادي آنتي، سايتوكين،ديابت حاملگي: ليديكلمات ك

نوعي Gestational Diabetes Mellitus (GDM)ملگي ديابت حا محسوب (Insulin resistance) سندرم مقاومت در مقابل انسولين

بعضي از محققان اين بيماري .ه اتيولوژي آن ناشناخته استك شود ميعلت ه در زمان بارداري بهكدانند ميIIرا زيرگروهي از نوع ديابت

زايش مقاومت به انسولين ايجاد شده و ز و افكتغييرات متابوليسم گلو فرضيه جديدي تازگي به 1و2.ندك ادامه پيدا مينيز گاهي بعد از بارداري

ساز نهمني را زميـت مزمن سيستم ايـه بر اساس آن فعاليكمطرح شده

II نوع و ديابت آترواسكلروزانسولين، ايجاد سه بيماري مقاومت به

هاي متابوليك بدن انيسمك ايمني م در زمان بروز پاسخ3.دانند ميبا فعال : نندك در جنگ عليه عفونت دخالت ميهمراه سيستم ايمني به

مصرف هاي ايمني به شدن سيستم ايمني در مقابل پاتوژن، نياز سلولهاي دخيل در پاسخ ولك مولآنجهت تامين كهابدي قند افزايش مي وC Reactive Protein (CRP) محلول، CD14ايمني مانند

رده و مانع تاثير كچربي اثر و بد، عضله كهاي ميلوپراكسيداز بر سلول به اين طريق باعث عدم مصرف وشوند ها مي انسولين بر اين بافت

هاي براي فعاليت سلول افيكور و تامين قند كهاي مذ قند توسط بافت

مقدمه

چكيده

15-20، 1391 ، فروردين1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 20: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانزهرا اطاعتي

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

د مشخص ش1980بار در اواخر دهه براي اولين 4و5.ايمني و مغز شوندهاي عفوني مزمن منجر به ايجاد مقاومت نسبت به انسولين ه بيماريك

بين رفته و مقاومت نسبت به انسولين بعد از رفع التهاب از6.شوند مينشان داد مطالعات بعدي نيز7.گردد ز به حالت نرمال برميكجذب گلو

ال مزمن جزيي از سندرم مقاومت انسولين كلينيك ه التهاب سابك و ميزان گاماگلوبين 9هاي سفيد ل گلبولكفزايش تعداد و ا 8است

رهاي ك امروزه مقاالت متعدد مار10. گزارش شدII توتال در ديابت GDMننده پيشرفت بيماري ك بيني رهاي پيشكعنوان مار التهابي را به و 12، فريتينCRPتوان به ه از جمله ميك 11نندك پيشنهاد مي

هاي ايمني در مواجه با عوامل لولس .اشاره نمود 13هاپتوگلوبولينها و اقدام به توليد موضعي سايتوكينعروقالتهابي در درون يا خارج

نيتريك اكسيد وTNF ،IL-6 ،IL-1التهابي مانند مدياتورهاي پيشهاي رد انسولين بر سلولك عملكموجب بلو TNFα 14.دننك مي

TNFα قدرت علت اين مسئله15و16.شود شت ميكحيوانات در محيط ه ك انسولين است گيرندهريله نمودن سرين موجود در ودر فسف 2.شود انسولين مي گيرندهكيناز در اهش فعاليت تيروزينك موجب

چاق باعث از بين رفتن fa/faهاي در رتTNFαخنثي نمودن 15.هاي چربي و عضله شده است مقاومت نسبت به انسولين در بافت

TNFαها بوده و حضور م چربيسياي در متابول ده سايتوكين شناخته شها در ديابت را توجيه مزمن آن تغييرات موجود در متابوليسم چربي

در ايجاد افزايش فشار خون از طريق TNFα وNoهاي نقش 2.ندك مي Kuzmichi 17و18. شده استقطعي آنژيوتانسين نيز -سيستم رنين

تحقيق ديگر سطح در 19. گزارش نمودGDM را IL-6افزايش سطح TNFα و Leptin در افراد مبتال بهGDM گزارش سالم باالتر از افراد

ز ك گلوتغيير در سطوح اين تغييرات قبل از هكاز آنجا .شده استها در مراحل ابتدايي بارداري آيد پس احتماالً سايتوكين وجود مي به

هاي افزايش سايتوكينمقاالت متعدددر . شوند ميGDMباعث B ،NK،22 فعال،Tهاي لنفوسيت 20وTNFα،21 و IL-1, IL-6التهابي يشپ

Bهاي ارايي لنفوسيتك و عدم 23 گاما دلتاهاي سلول GDM در 24

و Thهاي رغم اهميت سلول ه عليك جالب آن .گزارش شده است دهي به پاسخ ايمني مطالعات محدودي در لكهاي آن در ش گروهزير

هاي وابسته انجام بادي نتيآ و دووك يهاي تيپ خصوص سايتوكين ،Th1، Th2هاي ي به سه زيرگروه به نامكمك Tهاي سلول. شده است

Th3هاي سلول .شوند تقسيم ميTh1هايي نظير با توليد سايتوكين

IL-2 و IFNγهاي لنفوسيت سمت ايمني سلولي و پاسخ ايمني را بهB .دهند سوق مي IgG2يپ بادي ايزوتا سمت ترشح آنتي انسان را به

IL-12 از طريق القاIFNγ هاي سلول .تاثير دارد در ايجاد ايمني سلوليTh2 هايي نظير با توليد سايتوكين IL-4 ،IL-5، IL-10 ،IL-13 پاسخ

ترشح جهت را بهBهاي لنفوسيت سمت ايمني هومورال و ايمني را بههاي سلول. كند ميتحريك IgE و IgG1هاي هاي ايزوتايپ بادي آنتيTh3ننده مانند ك وبكهاي سر منبع ترشح سايتوكينTGFدر . هستند

اطالعات Th1 وTh2مورد چگونگي توليد و ارتباط اين زيرگروه با Thهاي مطالعات موجود در زمينه اهميت سلول 25.ي وجود داردكاند مبتال Rat در Khanه طالعم :اند نمودههيارا نتايج متناقضي را GDM در اينترفرون (Th1به وابسته هاي ه سايتوكينك است نشان داده GDMبه

) IL-10 و IL-4 (Th2 به وابستههاي افزايش و سايتوكين) IL-2 گاما و و 20س اين قضيه ثابت شدهك عAtegboدر مطالعه 26.دنياب اهش ميك

ويك هاي تيپ سايتوكين عدم تفاوت در سطوح Lapollaدر مطالعه ه برهم ك بر اساس اين فرضيه اين تحقيق 27.زارش شده استگ دو

تاثير GDMاتيولوژي در Thهاي وابسته به خوردن باالنس سايتوكينهاي مهم در تعيين مقايسه ميزان سايتوكين بهدارد طراحي شده و

Th، IL-12, TGFβ, IL-10, (IFN)هاي رد زيرگروهلكعم گروه زنان باردار سالم و زنان در دو IgE و ميزانIgGهاي السك ساب

.پرداخته است GDM مبتال به

در سال هك توصيفي تحليلي است - اي مقطعي مطالعه، اين مطالعه

گروه مورد دو زن در محدوده سني باروري در 90 بر روي1388(Case) زن مبتال به 45 شاملGDM زن 45 نترل شاملكو گروه

سابقه هاي عفوني و مي از بيمارييبدون وجود عال( له سالمحام. شد انجام ) هاي اتوايميون سيستميك و با پارامتر نرمال قند بيماري

بر اساس معيار كه ابتال به ديابت حاملگي :معيارهاي ورود به مطالعهعنوان روش ه بهك) 2001(صان زنان و مامايي آمريكا الج متخصك

ز كساعته تحمل گلو تست سه :شددارد تشخيص داده اربرد كاستاندارد ساعت كز يكگلو، mg/dl95 :ز ناشتاكگلو: يكز خوراك گلوg100با ز سه ك گلو وmg/dl155 :ز دو ساعت بعدكگلو، mg/dl180 :بعد

ه دو معيار از معيارهاي فوق ك در صورتي mg/dl140 .1 :ساعت بعد

روش بررسي

16

Page 21: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

هاي وابسته در زنان مبتال به ديابت حاملگي بادي كمكي و آنتيTالگوي سايتوكيني

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

معيارهاي خروج از .باشد مثبت باشد بيمار مبتال به ديابت بارداري ميهاي عفوني ثابت شده و با سابقه افراد مبتال به بيماري: مطالعهيد از يهاي اتوايميون مانند لوپوس اريتماتوز و آرتريت روماتو بيماري

سن و ، نترل از نظر تعداد زايمانكگروه مورد و . ندشدمطالعه حذف ) به بعد هستند حاملگي24واقع در هفته ها همه نمونه(سن حاملگي صورت سرشماري از بين گيري به نمونه .سازي گرديدند با هم همسانننده به بيمارستان زنان و درمانگاه شهيد محمدي ك افراد مراجعه

ننده در ك تكاخذ رضايت افراد شر پس از .بندرعباس صورت گرفتسابقه هر گونه . صورت گرفتنامه تحقيق، ثبت اطالعات در پرسش

هاي عفوني و خود اي مانند بيماري هاي زمينه بلي و بيماريخوني ق مكپرسش ايمني و سابقه مصرف داروها طي دوران بارداري يا قبل آن

ند تا در صورت وجود هر گونه شدامل كي ك افراد معاينه فيزي.شدهاي عفوني يا كالژن واسكوالر از مطالعه بيماري عالمتي مبني بر

سرم حاصله در سيتراته گرفته و ن غيرخو ml10از همه .خارج شوندگيري سطوح در مرحله آخر اندازه . ذخيره گرديد-C 70دماي

ورت صشده هاي ذخيره ها در سرم ها و سايتوكين نوگلبولينوايمروش نفلومتري بهIgGهاي السك و سابIgEغلظت .پذيرفت

(MININEF AD200, UK) با كيت (Binding Site, UK)تعيين گرديد . اينترفرون، (IL-10)، اينترلوكين ده (IL-12) غلظت اينترلوكين دوازده

Awareness stat) يزاروش اال به(TGF)تور رشد كفا و(INFγ) گاماfax-2100 USA)ت كاز شر ها يتك. گيري شد اندازه(Bender

MedSystems Co., Austria)هاي تـيكت ـاسيـحس .دـداري شـ خري

كنترل وGDMگروه ر دBMIو فراواني افراد برحسب سن توزيع :1-جدول

گروه شاخص

GDM باردار سالم

8%)77/17( 4%)88/8( الغر

25%)55/55( 23%)11/51( نرمال

11%)44/24( 8%)77/17( اضافه وزن

1%)22/2( 10%)22/22( چاق

شاخص توده بدني(BMI) )2(kg/m

0 0 ي مرضيچاق

18 18 حداقل

)سال( سن 39 44 ثركحدا 9/27 5/32 ميانگين

BMI: Body Mass Index

IL-12 ،INFγ، IL-10 و TGFو99/0، 10 ترتيب به pg/ml8/23بود . Cross reactivityبااليي برخوردار بوده و ويژگيها از يتكتمامي

ها در ورود دادهبعد از .ها وجود ندارد قابل مشاهده با ساير سايتوكين-Student’s tهاي آماري با تستليزآنا، 15ويراست SPSSافزار نرم

test ، همبستگي پيرسون وKolmogorov-Smirnov سطح و انجام . در نظر گرفته شد>05/0Pدار معني

برو باشد تحليلي مي- توصيفي - يك مطالعه مقطعي،مطالعهاين كنترل انجام -گروه مورددو محدوده سني باروري در زن در 90روي 45گروه كنترل شامل و GDMزن مبتال به 45گروه مورد شامل . شد

ايمونولوژيك در تمامي اين افراد فاكتورهاي . زن باردار سالم بود IgE، IgG1، IgG2 ،IgG3 ،IgG4، TGFβ1، IL-12، IL-10 شاملدر .شدشاهد مقايسه گروه مورد و يج آزمايشات درگيري و نتا اندازه

و شاخص حسب سن توزيع فراواني افراد تحت مطالعه بر1جدول ثريت افراد مورد مطالعه از نظر كا .توده بدني نمايش داده شده است

ته قابل توجه وجود كاما ن .شاخص توده بدني در گروه نرمال بودندرر در كسابقه سقط م. باشد ميسالم چاقيك بيمار چاق در مقابل 10

هشت در گروه بيمار . تر از افراد سالم است هاي بيماران بيش بارداري مرگ داخل رحمي در مقابل نداشتن مرگ داخل رحمي در زنان سالم

كنترلگروه وGDMگروه فاكتورهاي ايمونولوژيك در غلظتميانگين :2-جدول ايمونولوژيكرفاكتو

GDM باردار سالم

P

IgE (mg/l) 292195 211190 532/0

IgG1 (mg/l) 28007300 26507800 351/0

IgG2 (mg/l) 13203500 18504030 246/0

IgG3 (mg/l) 1552600 1773200 18/0

IgG4 (mg/l) 701500 701650 322/0

IL-10 (pg/ml) 160140 5/41110 314/0

IL-12 (pg/ml) 180220 130180 244/0

TGFβ (ng/ml) 5/55/8 65/8 798/0

IFN γ (pg/m) 5/1513 5/125/10 406/0 05/0P< GDM: Gestational Diabetes Mellitus: داري سطح معني، t-test : آماري آزمون

هايافته

17

Page 22: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانزهرا اطاعتي

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

كيستيك نداشتند از مادران باردار سالم، تخمدان پلي يك هيچ. ديده شد زن مـورد 90در . مـاري مبـتال بودنـد از بيماران بـه ايـن بي % 88/8اما

نفر از گروه بيماران سابقه تولـد نـوزاد مـاكروزوم را يكمطالعه فقط سابقه نازايي زن و 90دام از ك هيدروآمنيوس در هيچ سابقه پلي . داشت

نتـايج . از بيماران سابقه نازايي داشـتند %33/13در افراد سالم نبود اما هاي سـرمي وابـسته بـه ح سايتوكين ه سطو كدهد اين مطالعه نشان مي

ــادي و آنتــي) Th1) IL-10، IL-12 ،TGFβ ،IFNγهــاي زيرگــروه هــاي ب، بـين گـروه شـاهد و مـورد )IgE ،IgG1، IgG2، IgG3، IgG4( مربوطه

.)2جدول () <05/0P (داري وجود ندارد يتفاوت معن

مقاالت در ساليان اخير .علت دقيق ديابت حاملگي نامشخص است

متعددي در زمينه ارتباط بين التهاب و مقاومت به انسولين چاپ شده رهاي كعنوان مار هرهاي التهابي بكدر گزارشات جديد مار .است 6و11ننده پيشرفت بيماري ديابت حاملگي پيشنهاد شده استك بيني پيش

بودن جديد نقش سيستم ايمني در ايجاد التهاب و و با توجه به با هدف پاسخ به ،تحقيقات ايمونولوژيك در بيماري ديابت حاملگي

تعدادي از مجهوالت موجود در ارتباط سيستم ايمني و ديابت هاي بادي و آنتيTh1/Th2هاي هاي زيرگروه حاملگي سطح سايتوكين

و زنان باردار سالم GDMبه هر زيرگروه در افراد مبتال به مربوط زن در محدوده سني باروري 90لعه حاضر بر روي مطا .رديدكمقايسه

45نترل شامل ك و گروه GDM زن مبتال به 45در دو گروه مورد شامل هاي عفوني و سابقه مي از بيمارييبدون وجود عال(زن حامله سالم

انجام ) يميون سيستميك و با پارامترهاي نرمال قنداهاي اتو بيمارياز نظر . رنج سني بودندك در ياز نظر سني دو گروه تقريباً .شد

بندي گروه ثريت افراد تحت مطالعه در طبقهكشاخص توده بدني اته قابل توجه در اين مطالعه تفاوت بارز تعداد كنرمال قرار داشتند اما ن

ه تعداد بيماران چاق از كباشد افراد چاق بين گروه سالم و بيمار ميهاي بيماران رر در بارداريكسابقه سقط م. تر بود افراد سالم چاق بيش

بيماران سابقه تولد نوزاد با ناهنجاري بوده وتر از افراد سالم بيشرده كر ككيستيك و ماكروزومي و نازايي ذ مادرزادي و تخمدان پلي

رغم علي .بودند، اما در گروه افراد سالم هيچ موردي مشاهده نشدوجود گزارشاتي مبني بر تغييرات در سيستم ايمني افراد مبتال به

GDMهاي از جمله افزايش لنفوسيتT ،فعال B، NK،22هاي سلولBهاي ارايي لنفوسيتكعدم و23گاما دلتا

نتايج اين مطالعه نشان 24هاي سرمي وابسته به ه بين ميانگين سطوح سايتوكينكدهد مي

هاي بادي و آنتي) Th1/Th2) IL-10، IL-12 ،TGFβ ،IFN-γهاي زيرگروهبين گروه شاهد و مورد ) IgE ،IgG1، IgG2، IgG3، IgG4( مربوطه

و Th1/Th2ها سايتوكينتعادلدار وجود ندارد و تغيير يتفاوتي معن . نقش نداردGDMگروه در اتيولوژي هاي مربوط به هر زير بادي آنتيهاي السكها و زير السكه بررسي اي در زمين نون هيچ مقالهكتا

چاپ نرسيده است گزارش اعالم شده در اين به GDM بادي در آنتي ،IgE ،IgG1، IgG2 تحقيق اولين گزارش مبني بر عدم تفاوت ميزان

IgG3، IgG4 زنان مبتال به GDMمطالعات .باشد و حامله نرمال مير افراد مبتال به زا د هاي التهاب قبلي در مورد تفاوت ميزان سايتوكين

GDMي از افزايش ك و افراد حامله نرمال حاIL-1 ،IL-6 وTNFαدر GDM مطالعه جنتاي 20و21.است Kuzmichi زن مبتال به 81 در GDM و

زن 25 و ) بارداري31 تا 24هاي در هفته( زن باردار سالم 82صورت قابل ه بResistin و IL-6سطح دهد كه نشان ميغيرباردار

.، باالتر از افراد باردار سالم و افراد غيرباردار بودGDM در افراد توجه ايجاد التهاب از طريق Resistin و IL-6ح باالي و سطهكرسد نظر مي به

19-42 زن Ategbo، 59در مطالعه 19.دارند دخالت GDMدر پاتوژنز يزا با روش االبررسي و زن باردار سالم 60 و GDMمبتال به ساله .گيري شد اندازهLeptin وAdiponectinهاي سرم و سايتوكينح وسط

و TNF-γ و IL-6مثل هاي التهابي سايتوكينGDMدر زنان مبتال به سطح داري افزايش نشان داد و يصورت معن ه بLeptin سطح

Adiponectin در 20.تري نسبت به زنان باردار سالم گزارش گرديد مك كي تنهاTh1/Th2هاي ته به زيرگروههاي وابس با سايتوكينرابطه

در رت مبتال به : تحقيق در رت و دو تحقيق در انسان موجود استGDMهاي مربوط به ، افزايش سايتوكينTh1) گاما واينترفرون IL-2 (

گزارش شده )Th2) IL-10، IL-4 هاي مربوط به اهش سايتوكينكو ي ك حاGDMمبتال به در زنان Ategboدر انسان، نتايج مطالعه 26.است

IFN-γ و IL-2 از جملهTh1هاي ح سايتوكينو سطدار ي معناهشكاز در مقايسه با زنان IL-10 از جمله Th1هاي ح سايتوكينوافزايش سط و

دار در يه تفاوتي معنكه با نتايج تحقيق ما ك 20باردار سالم بوده-ILمثل Th2هاي سايتوكين وIFN-γ وIL-12 مثل Th1هاي سايتوكين

نتايج تحقيق .باشد دست نيامد، متناقض مي ه بين دو گروه ب10

بحث

18

Page 23: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

هاي وابسته در زنان مبتال به ديابت حاملگي بادي كمكي و آنتيTالگوي سايتوكيني

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Lapolla ه به بررسي كIL-2 هاي سايتوكين از دسته Th1 و IL-5 از ي از عدم تفاوت در باالنس كپرداخته، حا Th2 هاي دسته سايتوكين

و حامله نرمال بوده و GDM بين زنان مبتال به Th1/Th2 هاي سايتوكين با Lapolla تفاوت نتايج مطالعه ما و .خواني دارد ج تحقيق ما همبا نتاي

تواند ناشي از عوامل متعددي از جمله تفاوت ميAtegboمطالعات ها در يتوكيناه سنجش سكآنجا از. در تعداد افراد مورد مطالعه باشد

GDMامل منظره ايمني افراد مبتال به كگر ن است نشانكسرم ممتواند ابهام مربوطه را ولي ميكجديد در سطوح مول تحقيقات ،نباشد

با توجه به اهميت ارتباط بين مسيرهاي متابوليك و التهابي .رفع نمايد

نولوژيك و جديد بودن تحقيقات ايم،GDMهاي درماني در استراتژيشف داروهاي ضد التهابي جهت كاهميت ، GDMدر اتيولوژي بيماري

هاي موجود ادامه ا توجه به تناقض و ب28درمان مقاومت به انسولين .رسد نظر مي تحقيقات در اين زمينه الزم به

مقايسه ميزان "نامه تحت عنوان اين مقاله حاصل پايان: سپاسگزاري در زنان مبتال به T-helper هاي وابسته به ها و سايتوكين بادي آنتي

ي در سال كتراي پزشك در مقطع د"حامله سالم ديابت حاملگي و معاونت پژوهشي دانشگاهه با حمايت كباشد مي81- 86 د كو 1388

.ي هرمزگان اجرا شده استكعلوم پزش

1. Cunningham FG, Gant NF, Leveno KJ, Gilstrap LC III, Hauth JC, Wenstrom KD. Williams obstetrics. 21st ed. New York, NY: McGraw-Hill; 2001. p. 1361-5.

2. Gabbe SG. Gestational diabetes mellitus. N Engl J Med 1986;315(16):1025-6.

3. Humphries SE. Genetic regulation of fibrinogen. Eur Heart J 1995;16 Suppl A: 9-16; discussion 19-20.

4. Shoelson SE, Lee J, Goldfine AB. Inflammation and insulin resistance. J Clin Invest 2006;116(7):1793-801. Review Erratum in: J Clin Invest 2006;116(8):2308.

5. Fernández-Real JM, Broch M, Richart C, Vendrell J, López-Bermejo A, Ricart W. CD14 monocyte receptor, involved in the inflammatory cascade, and insulin sensitivity. J Clin Endocrinol Metab 2003;88(4):1780-4.

6. Svenson KL, Pollare T, Lithell H, Hällgren R. Impaired glucose handling in active rheumatoid arthritis: relationship to peripheral insulin resistance. Metabolism 1988;37(2):125-30.

7. Svenson KL, Lundqvist G, Wide L, Hällgren R. Impaired glucose handling in active rheumatoid arthritis: relationship to the secretion of insulin and counter-regulatory hormones. Metabolism 1987;36(10):940-3.

8. Festa A, D'Agostino R Jr, Howard G, Mykkänen L, Tracy RP, Haffner SM. Chronic subclinical inflammation as part of the insulin resistance syndrome: the Insulin Resistance Atherosclerosis Study (IRAS). Circulation 2000;102(1):42-7.

9. Vozarova B, Weyer C, Lindsay RS, Pratley RE, Bogardus C, Tataranni PA. High white blood cell count is associated with a worsening of insulin sensitivity and predicts the development of type 2 diabetes. Diabetes 2002;51(2):455-61.

10. Lindsay RS, Krakoff J, Hanson RL, Bennett PH, Knowler WC. Gamma globulin levels predict type 2 diabetes in the Pima Indian population. Diabetes 2001;50(7):1598-603.

11. Barzilay JI, Abraham L, Heckbert SR, Cushman M, Kuller LH, Resnick HE, et al. The relation of markers of inflammation to the development of glucose disorders in the elderly: the Cardiovascular Health Study. Diabetes 2001;50(10):2384-9.

12. Chen X, Scholl TO, Stein TP. Association of elevated serum ferritin levels and the risk of gestational diabetes mellitus in pregnant women: The Camden study. Diabetes Care 2006;29(5):1077-82.

13. Shoelson SE, Lee J, Goldfine AB. Inflammation and insulin resistance. J Clin Invest 2006;116(7):1793-801. Review. Erratum in: J Clin Invest 2006;116(8):2308.

14. Munford RS. Statins and the acute-phase response. N Engl J Med 2001;344(26):2016-8.

15. Hotamisligil GS, Budavari A, Murray D, Spiegelman BM. Reduced tyrosine kinase activity of the insulin receptor in obesity-diabetes. Central role of tumor necrosis factor-alpha. J Clin Invest 1994;94(4):1543-9.

16. Hotamisligil GS, Peraldi P, Budavari A, Ellis R, White MF, Spiegelman BM. IRS-1-mediated inhibition of insulin receptor tyrosine kinase activity in TNF-alpha- and obesity-induced insulin resistance. Science 1996;271(5249):665-8.

17. Bataineh A, Raij L. Angiotensin II, nitric oxide, and end-organ damage in hypertension. Kidney Int Suppl 1998;68:S14-9.

18. Luft FC. Angiotensin, inflammation, hypertension, and cardiovascular disease. Curr Hypertens Rep 2001;3(1):61-7.

19. Kuzmicki M, Telejko B, Szamatowicz J, Zonenberg A, Nikolajuk A, Kretowski A, et al. High resistin and interleukin-6 levels are associated with gestational diabetes mellitus. Gynecol Endocrinol 2009;25(4):258-63.

20. Atègbo JM, Grissa O, Yessoufou A, Hichami A, Dramane KL, Moutairou K, et al. Modulation of adipokines and cytokines in gestational diabetes and macrosomia. J Clin Endocrinol Metab 2006;91(10):4137-43.

21. Lappas M, Permezel M, Rice GE. Release of proinflammatory cytokines and 8-isoprostane from placenta, adipose tissue, and skeletal muscle from normal pregnant women and women with gestational diabetes mellitus. J Clin Endocrinol Metab 2004;89(11):5627-33.

22. Lapolla A, Betterle C, Sanzari M, Zanchetta R, Pfeifer E, Businaro A, et al. An immunological and genetic study of patients with gestational diabetes mellitus. Acta Diabetol 1996;33(2):139-44.

23. Lapolla A, Sanzari M, Betterle C, Dalfrà MG, Masin M, Zanchetta R, et al. Evaluation of T-cell receptor CD3+ gamma delta in gestational diabetes mellitus. Acta Diabetol 2000;37(4):207-11.

24. Dozio N, Beretta A, Belloni C, Castiglioni M, Rosa S, Bosi E, et al. Low prevalence of islet autoantibodies in patients with gestational diabetes mellitus. Diabetes Care 1997;20(1):81-3.

25. Abbas AK, Lichtman AH. Basic Immunology: Functions and Disorders of the Immune System. 3rd ed. Philadelphia, PA: Saunders Elsevier; 2008.

26. Khan NA, Yessoufou A, Kim M, Hichami A. N-3 fatty acids modulate Th1 and Th2 dichotomy in diabetic pregnancy and macrosomia. J Autoimmun 2006;26(4):268-77.

27. Lapolla A, Dalfrà MG, Sanzari M, Fedele D, Betterle C, Masin M, et al. Cytokine 2005;31(4):280-7.

28. Fernández-Real JM, Ricart W. Insulin resistance and chronic cardiovascular inflammatory syndrome. Endocr Rev 2003;24(3):278-301.

References

Etaati Z. et al. 19

Page 24: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 100

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 15-20

T-helper cytokine patterns and related antibodies in patients with gestational diabetes mellitus

Zahra Etaati M.D.1 Razie Moazzami Godarzi M.D.2 Fereshteh Kalhori M.D.3 Seyed Alireza Sobhani M.D.4 Mehrdad Solati M.D.5 Azin Alavi M.D.1 Said Hosseini Tashnizi M.Sc.6 Nadereh Naderi Ph.D.7,8* 1- Department of Obstetrics and Gynecology, Bandar Abbas School of Medicine, Hormozgan University of Medical Sciences, Bandar Abbas, Iran. 2- Department of Pediatrics, School of Medicine, Kashan University of Medical Sciences, Kashan, Iran. 3- Department of Physical Medicine and Rehabilitation, School of Medicine, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran. 4- Department of Pathology, Bandar Abbas School of Medicine, Hormozgan University of Medical Sciences, Bandar Abbas, Iran. 5- Department of Endocrinology, Hormozgan University of Medical Sciences, Bandar Abbas, Iran. 6- Department of Biostatistics, Bandar Abbas School of Medicine, Hormozgan University of Medical Sciences, Bandar Abbas, Iran. 7- Department of Immunology, Bandar Abbas School of Medicine, Hormozgan University of Medical Sciences, Bandar Abbas, Iran. 8- Research Center for Molecular Medicine, Hormozgan University of Medical Sciences, Bandar Abbas, Iran. * Corresponding author: Bandar Abbas

School of Medicine, Hormozgan, University of Medical Sciences, P.O. Box 791969311, Bandar Abbas, Iran. Tel: +98-761-6668427 E-mail: [email protected]

Received: September 27, 2011 Accepted: January 07, 2012 Background: Diabetes mellitus (DM) is a group of metabolic disorders such as DM I,

DM II, secondary causes of DM and gestational diabetes mellitus characterized by

hyperglycemic phonotype. The etiology of gestational diabetes mellitus is unknown.

Recent studies address the chronic activity of immune system against infections (not

autoimmunity) as an important cause of gestational diabetes mellitus. This study aimed

to compare T-helper cells 1 and 2 cytokines and associated antibodies in patients with

gestational diabetes mellitus and normal pregnant women.

Methods: This cross-sectional study was performed on 45 female patients with GDM

and 45 healthy pregnant women in Bandar Abbas, Iran, from 2008- 2009. The exclusion

criteria were presence of any infectious diseases or autoimmune disorders such as SLE

or RA. Present and past medical histories were taken from the participants thorough

physical examination. Blood samples (10 mL) were drawn and sent to laboratory for

measuring serum IgE, IgG1, IgG2, IgG3, IgG4, interleukin-10 (IL-10), interleukin-12 (IL-

12), transforming growth factor-beta (TGF1), and interferon-gamma (IFN)

measurements. T-test and Kolmogorov-Smirnov test were used for data analysis.

Results: The mean age of the patients with GDM and healthy pregnant women was 32.5

and 27.9 yrs, respectively. T-helper 1 and 2 associated antibodies and cytokines had no

significant differences between the case and control groups.

Conclusion: The changes in T-helper 1 and 2 associated antibodies and cytokines are

not associated with gestational diabetes mellitus and could not be considered as a

predictor for gestational diabetes mellitus.

Keywords: Antibody, cytokine, gestational diabetes mellitus, T helper 1/2.

Abstract

Page 25: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

رساني مجدد در موش صحرايي بيهوش خون /ميكوهي بر آسيب ايسكاثر نسترن

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

شده هاي صحرايي بيهوش رساني مجدد در موش خون /ميكوهي بر آسيب ايسكاثر نسترن

*1فيروزه غالمپور

1فر يطاهره سادات جواد 1يميركده يسع

1زاده طاهره اسالم 2سيد محمد اوجي

ده علوم، دانشگاه ك، دانشيشناس ستيز گروه -1 .، ايرانرازيراز، شيش، دانشگاه يك پزشدهك، دانشي پاتولوژ گروه-2

.، ايرانرازيراز، شي شيكعلوم پزش ده كات، دانشيراز، چهارراه ادبيش: نويسنده مسئول*

يشناس ستي، بخش زكيعلوم، ساختمان شماره 0711-6137434: تلفن

E-mail: [email protected]

17/10/1390: تاريخ پذيرش20/09/1390: تاريخ دريافت مقاله

رد دفعي كرساني مجدد باعث ايجاد اختالل در عمل خون /شده توسط ايسكمي ليوي القاكآسيب حاد : زمينه و هدف

ه موجب كسيژن همراه است كگر ا نشكهاي وا هرساني مجدد با توليد گون خون /آسيب ايسكمي. شود ها مي نفرونسيژن كگر ا نشكهاي وا گونه هاي گياهي اثرات مضر سيدانكا آنتي. گردند ليه ميكهاي ي، آسيب و مرگ سلولاياركنا

ردي كهاي عمل وهي بر روي آسيبكهدف از اين مطالعه بررسي اثرات درماني نسترن . رسانند ترين حد مي مكرا به رد كدر اين پژوهش تجربي، براي بررسي عمل: روش بررسي .رساني مجدد پس از ايسكمي بود خونليه طي دوره ك

ساعته 24ليوي، دوره كردن هر دو شريان كلمپ ك دقيقه 45هاي صحرايي نر ويستار، متعاقب ليه در موشكدفعي ليتر سالين يا عصاره آبي لي ميدو روز به حيوانات هفتمدت ه قبل از آن بهك رساني مجدد انجام شد در حالي خون

راتينين و كهاي پالسما، غلظت در نمونه. شد خورانده مي) يلوگرمكگرم بر ميلي500ميزان به( وهيكلي نسترن كالمورد شمارش قرار ها گلومرولدر هاي قرمز تعداد گلبولكليه هاي بافت و در نمونهشد گيري اندازهنيتروژن اوره

45مدت ليوي بهكايسكمي :ها يافته .ده از طريق آناليز واريانس و دانكن تجزيه و تحليل شددست آم هنتايج ب. گرفتو موجب كاهش شديد تعداد پالسما را افزايش داد)>01/0P( و نيتروژن اوره )>001/0P(دقيقه ميزان كراتينين

ميزان كراتينين وهي افزايشكرن ه عصاره نستك حالي ، در)>001/0P(هاي كليه گرديد هاي قرمز در گلومرول گلبول)001/0P<( و نيتروژن اوره )01/0P<(هاي گلومرول در قرمز هاي گلبول و از كاهش تعداد پالسما را تخفيف داد

ليوي كوهي در پيشگيري از اختالالت كنسترن : گيري نتيجه.)>001/0P(ميزان بسيار زيادي جلوگيري نمود كليه به .رساني مجدد مفيد است خون /يشده توسط آسيب ايسكم القا

.وهي، كراتينين، نيتروژن اورهكرساني مجدد، نسترن مي، خونكايس: ليديكلمات ك

ه با كليوي است كعامل مهم نارسايي حاد (Ischemia)مي كايسدر هم موجب آسيب، و ردن رويدادهاي پيچيده و مرتبط بهكآغاز

تر اين موضوع زماني بغرنج. گردد ليه ميكهاي لولنهايت مرگ سرساني مجدد، اگر چه براي زنده ماندن بافت ه بدانيم خونكشود يم

1.ليوي سهيم استكايسكميك الزم است، در ايجاد نارسايي حاد توري در توسعه و كفا ه فرآيندهاي چندكاند مطالعات نشان داده

از جمله .دد دخالت دارندرساني مج خون -ب ايسكميـشرفت آسيـپي

Reactive Oxygenسيژن كاگر نشكهاي وا ها گونه ترين آن مهم

Species (ROS) آسيب و مرگ ار افتادن، ك ازه منجر به ك هستندپارچگي كيسيژن كهاي آزاد ا راديكال2.گردند ليه ميكهاي سلولي ه ساختارهاك را از طريق ليپيد پروكسيداسيون كهاي بيولوژي بافت

نمايد، لئيك را تخريب ميكها و اسيدهاي نو ينيسلولي، ليپيدها، پروترو، آزاد ين ابرند و موجب آسيب به غشاهاي سلولي و از از بين ميتر بافتي ه باعث آسيب بيشكگردند داخل سلولي مييشدن اجزا

سيدان و سيستم دفاعي غير آنزيمي اثرات كا هاي آنتي آنزيم3و4.گردد مياكسيداني مختلف به حداقل هاي آنتي انيسمك را توسط مROSمضر

مقدمه

چكيده

21-26، 1391 ، فروردين1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 26: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

كاران و همفيروزه غالمپور

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهك پزشي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

- اكسيدان هاي غير آنزيمي، آنتي اكسيدان دسته از آنتيكي .رسانند ميهاي اكسيدان ه آنتيكاند تحقيقات اخير نشان داده5.هاي غذايي هستند

ال هستند، كيراد» نندهك جاروب«ه داراي خواص ك گياهي ايبا منشهاي ناشي از استرس اكسيداتيو ماني در بيماريعنوان عوامل در به 6.ز اهميت فراواني هستنديحا

هاي ديگر نام و.Rosa canina L نام علمي اين گياه(وهي كنسترن گل -ا گل باخيي گل سرخ بري، گل باغي ،آن گل سرخ وحشي

ثر كه مردم اكاز گياهان دارويي ارزشمندي است ) باشند محمدي ميها هاي اين گياه براي درمان بعضي از بيماري هها از ميو سرزمين

دانه و حتي از دانه آن وهي بدونكاز ميوه نسترن . نندك استفاده مي است Cميوه اين گياه سرشار از ويتامين . اد شده استيعنوان دارو به

مبود كباشد و براي جبران ها را نيز دارا مي و ساير ويتاميناي و وهي گياهي درختچهكنسترن . ودش هاي بدن استفاده مي ويتامين

ها و روي صخرهكطور خودرو در مناطق خش هساله است و ب چندا يها سفيد ها معطر و گلبرگ گل. رويد زارها مي حتي در بوته

،شيدهك ،لكش اي وزهكمرغي ا تخميميوه آن گرد . رنگ هستند صورتيقرمز امل به رنگ كدر مرحله رسيدگي (صاف با رنگ قرمز روشن

هاي ميوه 7.ها در داخل آن قرار دارند است و دانه) اي تيره مايل به قهوههاي طور سنتي جهت پيشگيري و درمان بيماري هوهي بكنسترن

يد، ديابت شيرين، آرتريت، روماتيسم، يمختلف از جمله هموروهاي صفراوي مورد استفاده سياتيك، سرماخوردگي، آنفوالنزا و سنگ

از اين كي نون، ميزان مؤثر بودن هيچكتا 8و9.گيرند قرار مي 11ليهك و سنگ9و10،جز براي استئوآرتريت ي بهكلينيكهاي شاخص

اثرات درماني نسترن بنابراين، در مطالعه حاضر. نشان داده نشده است وي ـليكاد ـي حـننده در نارسايك رييشگـ عامل پيكـعنوان ي وهي بهك

.رساني مجدد مورد بررسي قرار گرفت خون /شده توسط ايسكمي القا

هاي صحرايي، در اين مطالعه از نوع تجربي بوده و بر روي موش

شناسي دانشگاه شيراز و در زمستان شگاه تحقيقاتي بخش زيستيآزما موش صحرايي نر از نژاد 30در اين تحقيق . انجام گرفته است1389

ه در شرايطك گرم در شروع آزمايش 310 تا 260 زنويستار با وC 24-22صبح تا هفت( ساعت 12خاموشي -ييل روشناك و سي

داري نگه) ك صبح تاريهفت شب تا هفت شب روشن و هفتجز در هنگام آزمايش، آب و به. شدند، تحت آزمايش قرار گرفتند مي

حيوانات در ها قرار داشت و صورت آزاد در اختيار آن غذا بههاي سه گروه از موش .شدند داري مي ي نگهيهاي چهارتا قفس

در اين گروه تمام -1: مورد آزمايش قرار گرفتند) =10n(صحرايي گرديد، ل آزمايش انجام ميكمراحل جراحي و آزمايش مطابق با پروت

مدت اين گروه به. شدند ليه طي آزمايش بسته نميكهاي ولي شرياندريافت از جراحي آب آشاميدني را از طريق گاواژ روز قبل هفتليوي كهاي ه پس از جراحي، شريانكي يها رت-2، )شاهد(ردند ك مي ساعت 24گرديدند، و دقيقه كلمپ و سپس باز مي45مدت ها به آن

روز قبل از هفتمدت اين گروه به. شد رساني مجدد انجام مي خون، )نترلك(ردند ك دريافت مي ژجراحي آب آشاميدني را از طريق گاوا

نترل بود، با اين تفاوت ك در اين گروه تمام شرايط همانند گروه -3وهي كلي نسترن ك روز قبل از جراحي عصاره هيدروالهفته مدت ك

ها با تزريق داخل رت). عصاره(ردند ك دريافت مي را از طريق گاواژ هر يگرم به ازا ميلي65ترتيب ميزان به تامين و زيالزين بهكصفاقي

در سراسر عمل جراحي، با .يلوگرم وزن بدن بيهوش گرديدندكرجه ه در زير و روي ميز جراحي قرار داشتند دكي يها استفاده از المپ

در مرحله بعد . شد حفظ ميC 137 حرارت بدن حيوان در محدودهردن آن، اطراف عروق كم و باز ك برش طولي بر روي شكبا ايجاد ي

ليه در زير كامالً تميز شده و شريان و وريد كليوي ك. گرديدند ديگر جدا مي ك جراحي با دقت از يوپكروسكاستريومي

هاي دور شريان رسان به هاي غير آسيب سپس با قرار دادن كلمپبعد از . گرديدند دقيقه هر دو شريان مسدود مي45مدت ليوي بهك

رساني مجدد خونها و حصول اطمينان از برقراري برداشتن كلمپ

روش بررسي

22

Page 27: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

رساني مجدد در موش صحرايي بيهوش خون /ميكوهي بر آسيب ايسكاثر نسترن

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

تمامي مراحل جراحي . شد بخيه بسته ميكمك م بهكها ناحيه ش ليهكمنظور جلوگيري از بروز پذيرفت و به صورت استريل انجام مي به

گرم ميلي50سيلين و ين پنيي واحد پروكا40000عفونت صورت داخل عضالني بعد از اتمام جراحي به استرپتومايسين به

حيوانات جهت ريكاوري به قفس . گرديد حيوانات تزريق ميپس از . گرفت بازگردانده شده و آب و غذا در اختيارشان قرار مي

نترل و عصاره يا كهاي رساني مجدد در گروه ساعت خون24گذشت رساني مجدد در گروه شاهد، حيوانات با اتر بيهوش معادل خون

اده از سرنگ شان با استف هاي خون از بطن قلب گرديدند و نمونه ميها توسط دستگاه شد و سريعاً پالسماي آن سرد هپارينه گرفته مي

داري نگه-C 20 جدا و در (Hettich Co., Germany)سانتريفيوژ و نيتروژن اوره پالسما (P[Cr])تينين پالسما اغلظت كر. گرديد مي

([UN]P) توسط دستگاه اتوآنااليزر )RA-1000 ،Technicon, America (گيري اندازه(ي با روش ژافه يرات قلياكنش آن با پيكاساس وابر

ليه كدر انتهاي آزمايش، . بود(mg/dl)تعيين شد و واحد آن ) مستقيم% 10شناسي جدا و در فرمالين چپ حيوانات جهت مطالعات بافت

تثبيت گرديد و سپس با گرفتن حجم زياد و سريع خون، حيوانات شده در پارافين هاي تثبيت دي، بافتدر مرحله بع. معدوم گرديدند

شناسي بافت. آميزي شدند گيري و با هماتوكسيلين و ائوزين رنگ قالبه شرح زير بها هاي قرمز گلومرول اهش تعداد گلبولكليه بر اساس ك

،)يك(اهش ماليم ك -2، )صفر(اهش ك بدون -1: بندي شد درجهزياد اهش بسيارك -5، )سه(اهش زياد ك -4، )دو( اهش متوسطك -3

در اين تحقيق براي مقايسه .)پنج (اهش شديدك -6 ،)چهار(طرفه و آزمون دانكن كهاي مختلف، از آزمون آناليز واريانس ي ميتك

ار با حيوانات بر اساس كدر تمام طول آزمايش، .استفاده شده استنترل و نظارت بر روي حيوانات آزمايشگاهي انجام كدستورالعمل

.تگرفته اس

هاي آزمايشي مقايسه ميانگين غلظت كراتينين پالسما بين گروه

نترل نسبت به سطح آن كه سطح كراتينين پالسما در گروه كنشان داد در مقابل، در گروه). >001/0P(در گروه شاهد باالتر بود

ن در ننده عصاره سطح كراتينين پالسما نسبت به سطح آك دريافته نسبت به گروه ك ، در حالي)>001/0P(اهش يافت كنترل كگروه

مقايسه ميانگين غلظت ).1نمودار ) (>001/0P(تر بود شاهد بيشه سطح كهاي آزمايشي نشان داد نيتروژن اوره پالسما بين گروه

نترل نسبت به سطح آن در گروه شاهد كنيتروژن اوره پالسما در گروه ننده عصاره سطح ك اما، در گروه دريافت). >01/0P(افزايش يافت

اهش يافت كنترل كنيتروژن اوره پالسما نسبت به سطح آن در گروه )01/0P<(داري نشان ه نسبت به گروه شاهد تفاوت معنيك ، در حالي

ها هاي قرمز در گلومرول مقايسه ميانگين تعداد گلبول ).2 نمودار(نداد هاي قرمز در ه تعداد گلبولكهاي آزمايشي نشان داد بين گروه اهش كنترل نسبت به تعداد آن در گروه شاهد كروه ـها در گ گلومرول

هاي آزمايشي راتينين پالسما در گروهكمقايسه ميانگين غلظت : 1-نمودار*** 001/0P<،001/0 ††† در مقايسه با گروه شاهدP< نترلك در مقايسه با گروه

هاي آزمايشي يسه ميانگين غلظت نيتروژن اوره پالسما در گروهمقا: 2-نمودار** 01/0P<،01/0 †† در مقايسه با گروه شاهدP< نترلك در مقايسه با گروه

هايافته

23

Page 28: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

كاران و همفيروزه غالمپور

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهك پزشي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

ها هاي قرمز گلومرول در گروه اهش تعداد گلبولك مقايسه ميانگين :1-جدول هاي قرمز اهش تعداد گلبولك گروه آزمايشي

0 شاهد 5 *** نترلك

1 ††† عصاره*** 001/0P<،001/0 ††† در مقايسه با گروه شاهدP< نترلك در مقايسه با گروه

اهش كـ ننده عصاره ايـن ك ه در گروه دريافت ك شديدي يافت، در حالي

).1جدول ) (>001/0P(تعداد، بسيار تخفيف يافته بود

دو ساختارهاي عروقي و هررساني مجدد خون /آسيب ايسكمي

ه بر روي كمطالعات زيادي . دهد ليه را تحت تأثير قرار ميكتوبولي اند حاكي شده توسط ايسكمي انجام شده انواع نارسايي حاد كليوي القا

علت كاهش جريان از كاهش شديد ميزان فيلتراسيون گلومرولي بهخون كليوي، افزايش فشار كپسول بومن و نشت برگشتي

كاهش جريان خون كليوي توسط دو فاكتور مستقل از 12و13.باشد يمهم خوردن تعادل دليل به افزايش انقباض عروق، به. گردد هم ايجاد مي

كننده عروقي در درون كليه، و احتقان توليد مواد منقبض و منبسط درها به هاي سفيد، قرمز و پالكت علت اتصال گلبول عروق مدوال بهه با افزايش مقاومت و ايجاد ممانعت فيزيكي كها، ديواره مويرگ

14.شوند باعث كاهش جريان خون كليوي در نارسايي حاد كليوي مينتايج تحقيق ما افزايش سطح كراتينين و نيتروژن اوره پالسما را بعد

رساني مجدد نشان دادند، بنابراين مشخص خون /از آسيب ايسكميليوي گرديده كرساني مجدد موجب آسيب خون /ه ايسكميكشد .است

ها هاي قرمز در گلومرول در اين تحقيق كاهش شديد تعداد گلبولعنوان را به توان آن ه ميكمشاهده گرديد ) 1 جدول(نترل كدر گروه

شاخص افت زياد جريان خون كليوي در مراحل اوليه بعد از ايسكمي اهش كحتماالً مسئول اهش جريان خون اكرو، اين اين از. دانست

ه موجب ك 13و14،باشد ميزان فيلتراسيون گلومرولي متعاقب ايسكمي مياهش ك. افزايش سطح كراتينين و نيتروژن اوره پالسما شده است

جريان خون كليوي در مراحل اوليه بعد از ايسكمي احتماالً از عدم ننده عروقي حاصل ك ننده و منقبضك تعادل بين توليد مواد گشاد

ليوي ناشي از كي از داليل انقباض عروق كي در واقع، 13و15.شود يمر بآنژيوتانسين AT1 يها گيرندهن است فعال شدن كهيپوكسي مم

ه در طي فرآيند ك گزارش شده است 16.د آوران باشهاي سرخچهروي فعال آنژيوتانسين-رنينسيستم رساني مجدد خون /آسيب ايسكمي

120 ساعت تا يكه از كه است و نيز مشخص گرديد17شود مي آنژيوتانسينرساني مجدد سطح خون /ساعت پس از آسيب ايسكمي

IIبعد از آسيب ساعت24 تا 12رسد و از مي ترين مقدار به بيش رساني مجدد باالترين ميزان آسيب بافتي مشاهده خون /ايسكمي

17.گردد مي دقيقه 45ز ليوي را بعد اكهاي رو، بر آن شديم تا آسيب اين از

تحقيق حاضر .رساني مجدد بررسي نماييم ساعت خون24ايسكمي و وهي را بر روي آسيب كه تأثير نسترن كاي است اولين مطالعه

. دهد ليوي در موش صحرايي نشان ميكرساني مجدد خون /ايسكميهاي قرمز اهش تعداد گلبولكننده عصاره، ك در گروه دريافت

اهش انقباض عروقي ناشي كدهنده نشانهكگلومرولي تخفيف يافت، رو بهبودي جريان خون اين رساني مجدد و از خون /از ايسكمي

وهي است، و همين مسئله باعث ككليوي توسط عصاره نسترن اهش سطح كراتينين كه با كافزايش ميزان فيلتراسيون گلومرولي شده

قبالً فعاليت ضد. و نيتروژن اوره پالسما مشخص گرديده است مورد In vivo و In vitroوهي در مطالعات كالتهابي ميوه نسترن

وهي كه نسترن كارزيابي قرار گرفته و نشان داده شده است In vitro محيطهاي خون را در ها و مونوسيت كموتاكسي لوكوسيت

هاي بافتي ناشي از ها در آسيب اين سلول18-20.دهد اهش ميك عالوه، تحقيق ديگري اثر ه ب18و19.فرآيندهاي التهابي نقش دارند

2- و 1-وهي را بر روي سيكلواكسيژنازكمهاري عصاره ميوه نسترن 21. نشان داده استIn vitroصورت به

التهابي آن به وهي، عالوه بر فعاليت ضدكاثرات درماني نسترن مطالعه نشان داده . باشد اش نيز قابل اسناد مي اكسيداني فعاليت آنتي

ردنكوهي قادر به جاروب كعصاره استوني آبي نسترن ه كاست (Scavenge) چنين، فعاليت هم22.سيژن استكگر ا نشكهاي وا گونه

عنوان وهي، عمدتاً بهكسيداني عصاره آبي متانولي نسترن كا آنتيهاي آزاد گزارش شده هيدروژن و راديكالپراكسيد ننده ك جاروب

بحث

24

Page 29: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

رساني مجدد در موش صحرايي بيهوش خون /ميكوهي بر آسيب ايسكاثر نسترن

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

وهي كه عصاره نسترن كي نمود گير توان نتيجه بنابراين مي23.استاكسيداني توانسته است التهابي و آنتي ضدهاي دليل داشتن فعاليت به را تخفيف I/Rهاي قرمز و احتقان عروقي ناشي از اهش تعداد گلبولك

.دهده در طب سنتي مورد كوهي كه عصاره نسترن كدهند نتايج نشان مي

/ از ايسكميليوي حاصلكهاي گيرد آسيب استفاده قرار ميي كلينيكها و مطالعات آزمايش. دهد اهش ميكرساني مجدد را خون

يبات شيميايي سازنده عصاره و ك تا تر استتري الزم بيش .ولوژيك آن مشخص گردندكهاي فارما هاي مسئول فعاليت انيسمكم

به شيراز دانشگاه علوم پژوهشي دانشكده از معاونت: سپاسگزاري GR-SCST-117-88 شماره گرنت(تحقيق اين هزينهنمودن فراهم دليل

بخش چنين، از هم. نماييم مي تشكر )90GRD1M118و گرنت شماره در همكاري بابت شيراز پزشكي علوم دانشگاه ولوژيكفارما

.گردد مي قدرداني گيري عصاره

1. Schneider R, Raff U, Vornberger N, Schmidt M, Freund R, Reber M, et al. L-Arginine counteracts nitric oxide deficiency and improves the recovery phase of ischemic acute renal failure in rats. Kidney Int 2003;64(1):216-25.

2. Gabbai FB. Effects of nitric oxide synthase blockers on renal function. Nephrol Dial Transplant 2001;16 Suppl 1:10-3.

3. Poli G, Leonarduzzi G, Biasi F, Chiarpotto E. Oxidative stress and cell signalling. Curr Med Chem 2004;11(9):1163-82.

4. Halliwell B. Antioxidants and human disease: a general introduction. Nutr Rev 1997;55(1 Pt 2):S44-9; discussion S49-52.

5. Pham-Huy C, Pham-Huy LA, Hua H. Free radicals: antioxidants in disease and health. J Biomed Sci 2008;4(2):89-96.

6. Ramchoun M, Harnafi H, Alem C, Benlys M, Elrhaffari L, Amrani S. Study on antioxidant and hypolipidemic effects of polyphenol rich extract from Thymus vulgaris and Lavendula multifida. Pharmacogn Res 2009;1:106-12.

7. Alta Val Trebbia. Dog rose (Rosa canina). [Internet] 2012 [cited 2012 Feb 15]; Available from: http://www.altavaltrebbia.net/v/english/herbs/dogrose.htm

8. Gürbüz I, Ustün O, Yesilada E, Sezik E, Kutsal O. Anti-ulcerogenic activity of some plants used as folk remedy in Turkey. J Ethnopharmacol 2003;88(1):93-7.

9. Wenzig EM, Widowitz U, Kunert O, Chrubasik S, Bucar F, Knauder E, Bauer R. Phytochemical composition and in vitro pharmacological activity of two rose hip (Rosa canina L.) preparations. Phytomedicine 2008;15(10):826-35.

10. Winther K. A standardized powder made from rosehips (Rosa canina L.) improves function and reduces pain and the consumption of rescue medication in osteoarthritis. Osteoarthritis Cartilage 2008;16(Supp1):S8-S9.

11. Tayefi-Nasrabadi H., Sadigh-Eteghad S, Aghdam Z. The effects of the hydroalcohol extract of Rosa canina L. fruit on experimentally nephrolithiasic Wistar rats. Phytother Res 2011; DOI: 10.1002/ptr.3519

12. Kribben A, Edelstein CL, Schrier RW. Pathophysiology of acute renal failure. J Nephrol 1999;12 Suppl 2:S142-51.

13. Brady HR, Clarkson MR, Liberthal W. Acute renal failure. In: Brenner BM, editor. The Kidney. 7th ed. Philadelphia, PA: WB Saunders; 2004. p. 1215-92.

14. Lieberthal W. Biology of acute renal failure: therapeutic implications. Kidney Int 1997;52(4):1102-15.

15. Thurman JM. Triggers of inflammation after renal ischemia/reperfusion. Clin Immunol 2007;123(1):7-13.

16. Nishiyama A, Miyatake A, Aki Y, Fukui T, Rahman M, Kimura S, Abe Y. Adenosine A(1) receptor antagonist KW-3902 prevents hypoxia-induced renal vasoconstriction. J Pharmacol Exp Ther 1999;291(3):988-93.

17. Kontogiannis J, Burns KD. Role of AT1 angiotensin II receptors in renal ischemic injury. Am J Physiol Renal Physiol 1998;274:F79-F90.

18. Kharazmi A, Winther K. Rose hip inhibits chemotaxis and chemiluminescence of human peripheral blood neutrophils in vitro and reduces certain inflammatory parameters in vivo. Inflammopharmacology 1999;7(4):377-86.

19. Larsen E, Kharazmi A, Christensen LP, Christensen SB. An antiinflammatory galactolipid from rose hip (Rosa canina) that inhibits chemotaxis of human peripheral blood neutrophils in vitro. J Nat Prod 2003;66(7):994-5.

20. Deliorman Orhan D, Hartevioğlu A, Küpeli E, Yesilada E. In vivo anti-inflammatory and antinociceptive activity of the crude extract and fractions from Rosa canina L. fruits. J Ethnopharmacol 2007;112(2):394-400.

21. Jäger AK, Eldeen IM, van Staden J. COX-1 and -2 activity of rose hip. Phytother Res 2007;21(12):1251-2.

22. Daels-Rakotoarison DA, Gressier B, Trotin F, Brunet C, Luyckx M, Dine T, et al. Effects of Rosa canina fruit extract on neutrophil respiratory burst. Phytother Res 2002;16(2):157-61.

23. Serteser A, Kargioğlu M, Gök V, Bağci Y, Ozcan MM, Arslan D. Determination of antioxidant effects of some plant species wild growing in Turkey. Int J Food Sci Nutr 2008;59(7-8):643-51.

References

Gholampour F. et al. 25

Page 30: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 100

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 21-26

Effects of Rosa canina L. on ischemia/ reperfusion injury in anesthetized rats

Firouzeh Gholampour Ph.D.1*

Tahereh Sadat Javadifar M.Sc.1 Saeedeh Karimi M.Sc.1 Tahereh Eslam- Zadeh M.Phil.1 Seyed Mohammad Owji M.D.2 1- Department of Biology, School of Sciences, Shiraz University, Shiraz, Iran. 2- Department of Pathology, School of Medicine, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran.

* Corresponding author: Dept. of Biology,

School of Sciences, Adabiat Crossroad, Shiraz, Iran. Tel: +98-711-6137434 E-mail: [email protected]

Received: December 11, 2011 Accepted: January 07, 2012 Background: Ischemia/reperfusion induced acute renal failure causes excretory

functional disorders of nephrons. Ischemia/reperfusion injury is accompanied by

generation of reactive oxygen species that leads to dysfunction, injury, and death of

renal cells. Antioxidants of plant origin minimize the harmful effects of reactive

oxygen species. The aim of this study was to determine the possible therapeutic

potentials of Rosa canina L. in preventing renal functional disturbances during the post-

ischemic reperfusion period.

Methods: In this experimental study undertaken for evaluating renal excretory function

in 30 male Wistar rats, renal ischemia was induced by occluding both renal arteries for

45 min, followed by 24 h of reperfusion. The rats received 2 ml of tap water or a

hydroalcoholic extract of Rosa canina (500 mg/kg) orally for 7 days before induction of

ischemia. In plasma samples, creatinine and urea nitrogen levels were measured, and in

renal tissue samples, red blood cells were counted. The data were analyzed using

ANOVA and Duncan tests.

Results: Renal ischemia for 45 minutes increased plasma levels of creatinine (P<0.001)

and nitrogen urea (P<0.01) while reducing red blood cell counts in renal glomeruli

(P<0.001). Rosa canina administration diminished the increase in creatinine (P<0.001)

and nitrogen urea concentrations (P<0.01), and prevented reductions in red blood cell

counts in renal glomeruli (P<0.001).

Conclusion: Rosa canina seems to be useful as a preventive agent against renal

damages induced by ischemia/reperfusion injuries in rats.

Keywords: Creatinine, ischemia, reperfusion, rosa canina, urea nitrogen.

Abstract

Page 31: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

آني ا نهيمز عوامل و كارپ تونل سندرمي بررس

1391 فروردين، 1 ، شماره70ي تهران، دوره كنشگاه علوم پزشي، داكده پزشكمجله دانش

ماريب 362 درآن يا نهيزم عوامل و كارپ تونل سندرمي بررس

1يحامد مازوچ، 1محمود فرزان

2راتيشج نبيز، 1يسبحان ريام *1اسپندار نيرام، 1يذولفقار ايرو

امام بيمارستان ،يارتوپدي آموزش گروه -1، تهران، تهراني كپزش علوم دانشگاه ،)ره(ي خمين .ايران

ي، دانشگاه كشد انفورماتيك پزشارشناسي ارك -2 .، تهران، ايراني تهرانكعلوم پزش

مارستان يب، تهران، بلوار كشاورز: نويسنده مسئول*

021-61192767: تلفن ي بخش ارتوپد،)ره( ينيخم امامE-mail: [email protected]

05/10/1390: تاريخ پذيرش23/07/1390: تاريخ دريافت مقاله

. عصب استكال ناشي از تحت فشار قرارگيري يكنونوروپاتي فووترين م سندرم تونل كارپ شايع :زمينه و هدف

هاي همراه و ثر بر آن از جمله شغل، بيمارياي مو سندرم تونل كارپ و عوامل زمينههدف مطالعه، بررسي موارد اين مطالعه در: روش بررسي .باشد وابسته به دانشگاه مي بيمارستان آموزشيكتاثير جنس بر ابتالي به آن در ي

صورت مقطعي ه با تشخيص سندرم تونل كارپال را بهك )ره(خميني بيماران بستري بخش ارتوپدي بيمارستان امامميانگين سني مردان با اختالف . بيمار در مطالعه مورد بررسي قرار گرفتند362تعداد :ها يافته .توصيف نموده است

شيوع ابتال به نوع ايديوپاتيك نسبت به شيوع از .تر بود درصد تعداد زنان از مردان بيش. داري باالتر از زنان بود يمعنترتيب ترين شغل در زنان مبتال به شايع ).>0001/0P( داري داشت ياي تفاوت معن نوع همراه با عوامل زمينه

ترين يدي بيشيديابت و هيپوتيرو. ترين شيوع را داشت ارگري بيشكگري و در مردان داري و سپس آرايش خانهثر موارد ك اتحقيق هاي با توجه به يافته: گيري نتيجه.)= 0001/0P< ،8/0r (همراهي را با سندرم تونل كارپ داشتند

ها شايد ه با تشخيص آنكاي به اين علت اهميت دارند هاي زمينه بيماري. بود بدون علت شناخته شده اين سندرمها و يا اصالح شيوه فعاليت بتوانيم با شناسايي اين عوامل و پيشگيري از بروز آن .نياز به عمل جراحي برطرف شود

ها بتوانيم اي با رفع آن بط با اين عوامل زمينهاز طرف ديگر در صورت بروز موارد مرت. نيمكاز بروز آن پيشگيري .مورد پرهيز شود نيم و از اعمال جراحي بيكسندرم تونل كارپ را درمان

.ايديوپاتيك، شغل سندرم تونل كارپ،: ليديكلمات ك

ترين شايع Carpal Tunnel Syndrome (CTS)سندرم تونل كارپ . ال ناشي از تحت فشار قرار گرفتن عصب استكتي فوپانونورووم

ه از تحت فشار كهايي است م و نشانهياي از عال اين سندرم مجموعه. شود قرار گرفتن عصب مدين هنگام عبور از تونل كارپ ناشي مي

مردان بالغ مبتال به سندرم تونل كارپ % 1زنان بالغ و % 10حدود هزار نفر100 هر يازا نفر به329 ميزان متوسط بروز ساالنه 1.هستند

ند و ضعف در ك بيماران اغلب درد و پارستزي را تجربه مي2.باشد ميصورت تيپيك م بهياين عال .تر شايع است مكدهي مديان منطقه عصب

م ياگر چه عال .شوند ها و هنگام بيدار شدن از خواب شديدتر مي شب

شود ولي در ميحسي اين سندرم اغلب به انگشتان دست محدود

تري شامل مچ، تمام دست، حتي ارجاع به ساعد را واقع طيف وسيعتر شايع مكم به باالي آرنج ياگر چه انتشار عال. تواند شامل شود مي

و سيون كه باعث فلكهايي طور معمول با فعاليت بهCTSم يعال 1.استدگي، شوند، مثل رانن مچ يا باال قرار گرفتن بازوها ميانسيون اكست

ردن كردن، نگه داشتن گوشي، نگه داشتن اشيا و باز و بسته كتايپ صورت دوطرفه تظاهر اوليه اين سندرم به .شود مه لباس ايجاد ميكد

م يه عالكدر مواقعي 3-5.شود بيماران ديده مي% 65شايع است و در غير تيپيك باشند و نيز براي تعيين شدت تحت فشار قرار گرفتن

گيري براي جراحي از مطالعات تصميمعصب مديان و در واقع فشار روي . گيرند الكترودياگنوستيك مورد استفاده قرار مي

مقدمه

يدهكچ

27-32، 1391 فروردين، 1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 32: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانمحمود فرزان

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

عصب باعث آسيب غالف ميلين و در نتيجه تاخير هدايت عصبي مي ياگر اين فشار دا. شود اهش سرعت هدايت عصبي ميكديستال و سيل عملنتيجه پتان بيند و در هم صدمه ميآكسون شد يا شديد با

تورهاي ك فاكز بين ريس ا6و7.گيرد تي و حسي تحت تاثير قرار ميكحريدي، يتوان به آرتريت التهابي، ديابت، هيپوتيرو شده مي مطرح

، چاقي، درمان جايگزيني هورمون و مشاغل ، حاملگييكرومگالآ .ردكخاص اشاره

ولي . تر است سال شايع لي اين سندرم در بين زنان ميانكطور بهسان شيوع اين كه در شرايط شغلي يكاند عضي از مطالعات نشان دادهب

بعضي از مقاالت نيز نقش . سان بوده استكمرد و زن ي سندرم در Oralهاي ضد بارداري قرصعوامل هورموني، مصرف

Contraceptive Pills (OCP)چنين طول مصرف آن، اختالل و هم شيدن در بروزكار چاقي و سيگ چنين افزايش سن، قاعدگي و هم

باالي با توجه به شيوع نسبتا8ً-14.اند را نشان داده سندرم تونل كارپ زياد سال و نيز شيوع نسبتاً خصوص در جمعيت ميان اين سندرم به

شده بر روي آن و ايجاد ناتواني قابل مالحظه عوامل خطر موثر مطرحام در دست، در صورت پيشرفت بيماري و ايجاد اختالل در انج

موقع و درمان صحيح بيماري هاي معمول دست، تشخيص به فعاليتتورهاي بيماري ك فاكالبته اهميت شناسايي ريس. امري ضروري است

ان براي كبراي تشخيص زودرس و رفع عوامل خطر در صورت امهمين به. باشد س پوشيده نميك بيماري بر هيچجلوگيري از ايجاد

اي به بررسي موارد سندرم تونل كارپ علت بر آن شديم تا در مطالعه .اين سندرم بپردازيم ساز و عوامل زمينه

جامعه مورد مطالعه بيماران مبتال . باشد نوع اين مطالعه مقطعي مي

شده بخش ارتوپدي بيمارستان امام به سندرم تونل كارپ بستريابزار . بودند1389ماه وردين تا فر1379ماه از فروردين)ره(خميني

ه با استخراج اطالعات از ك بودنامه آوري اطالعات پرسش جمعميل كپرونده يا مصاحبه با بيماران مبتال به سندرم تونل كارپ ت

ايت از پارستزي كش (CTS)معيار تشخيص سندرم تونل كارپ . ديگردر ه با نواكدر قلمرو حسي عصب مديان و يا آتروفي عضالت تنار

ار ك ههاي ب روش 1. به تاييد رسيده باشد(EMG-NCV) عصب و عضله

ها از آناليز توصيفي، آناليز همبستگي و رفته براي تجزيه و تحليل داده و در استفاده شد 5/11ويراست SPSSافزار ها در نرم مقايسه ميانگين

معيار و ي با ميانگين و انحرافمكاين مطالعه تمامي متغيرهاي .يفي با درصد فراواني گزارش شدندكاي متغيره

ها با معيار ه بيماري آنك CTS بيمار مبتال به 362در اين مطالعه

ايت از پارستزي در قلمرو حسي كتشخيص سندرم تونل كارپ ش ه با نوار عصب و عضلهكعصب مديان و يا آتروفي عضالت تنار

(EMG-NCV)توزيع جنسي 1.يده باشد وارد مطالعه شدند به تاييد رسمقايسه بين ميانگين . ذيل نمايش داده شده است1بيماران در جدول

تعداد ).>0001/0P( داري بود يسني در دو جنس داراي اختالف معن 78)%22( بيمار دچار درگيري در هر دو دست، تعداد154)43%(

ار دچار درگيري بيم130)%36( و بيمار دچار درگيري در دست چپبين بيماران دچار درگيري . به اين سندرم در دست راست بوده است

در دست چپ با تعداد بيماران دچار درگيري در هر دو دست و وضعيت ).>0001/0P(داري وجود داشت يدست راست اختالف معن نشان داده شده 2دول ـري به سندرم در جـدست غالب و طرف درگي

نسي و سني بيمارانتوزيع ج :1-جدول

مرد زن بيمارانمجموع

51)%1/14( 311)%9/85( 362%)100( )درصد(تعداد

سنيطيف ميانگين(

)معيار انحراف

)79 -27 (7/3±4/51

)79 -26 (9/6±7/49

)79 -30 (4/9±2/53

معيار انحرافميانگين

سندرم تونل كارپوضعيت دست غالب و طرف درگيري به :2-جدول

**چپ **دو طرفه *چپ *راست *و طرفهد درگيري

تعداد

)درصد(

112 )37(%

130 )43(%

58 )19(%

42 )68(%

20 )32(%

دست غالب چپ **، دست غالب راست *

هايافته

بررسيروش

28

Page 33: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

آني ا نهيمز عوامل و كارپ تونل سندرمي بررس

1391 فروردين، 1 ، شماره70ي تهران، دوره كنشگاه علوم پزشي، داكده پزشكمجله دانش

CTSتوزيع جنسي ابتال به دو نوع : 3-جدول CTSايديوپاتيك CTS هاي همراه با بيماري

)درصد(تعداد )درصد(تعداد 74)%24( 237)%76( زنان

23)%45( 28)%55( مردان

بيمار دست غالب راست و تعداد 300%)83(ه كر است كقابل ذ. است

ل مبتاليان به سندرم نوع ك.اند بيمار دست غالب چپ بوده62)17%(نوع سندرم تونل كارپ ايديوپاتيك توزيع درصد افراد مبتال به دو

97)%8/26 (اي و نوع همراه با عوامل زمينه265)%2/73(ايديوپاتيك ).>0001/0P( دار گزارش گرديد يه اختالف اين دو گروه معنكبودند

را توزيع جنسي مبتاليان به دو نوع سندرم تونل كارپال3جدول .دهد نشان مي

دار يافتيم يدر مقايسه زنان بين دو نوع سندرم اختالف معن)0001/0P< (دار نبود يولي بين مردان اختالف معن )08/0P=.( جدول در بيماران را نشان CTSاي توزيع و درصد فراواني عوامل زمينه4

نوع CTS اي با سندرم هاي زمينه همبستگي بين انواع بيماري .دهد ميترتيب يدي بهيه ديابت و هيپوتيروكاي به اين صورت بوده است زمينه، =0001/0P< ،8/0r (.ترين همبستگي را با اين نوع دارند بيش02/0P=، 6/0 r= ( داري با يها ارتباط همراهي معن بقيه بيماريولي

CTSبيمار در حال مصرف لووتيروكسين16از .اي نداشتند نوع زمينه ، مبتال به ديابت بيمار41 .ردندك را قطع دارو بيمار خودسرانه هشت بيمار انسولين دريافت 14ي و ك خورا بيمار داروهاي27ه كبودند

يد، در حال دريافت يمار مبتال به آرتريت روماتو بي9هر . ردندك ميم يميانگين فاصله زماني از شروع عال. داروهاي ضد التهابي بودند

) 3/17-1/45(سندرم تونل كارپ تا بستري شدن براي جراحي 1/46±5/15ميانگين فاصله زماني ايديوپاتيك . ماه بود9/13±2/31

ماه و براي بيماران ديابتي 6/21±1/3 يديماه، براي بيماران هيپوتيروه در مقايسه بين اين سه ميانگين اختالف ك ماه بود 9/2±2/26 در دست ديگرسابقه جراحي با بيمار 03/0P= .(31(داري يافتيم يمعن

عود سندرم تونل كارپ در همان سمت بيمار13بستري شدند و End بيماريك بيمار مبتال به ديابت، سهه كقبلي بستري شده بودند

Stage Renal Disease (ESRD) اليز مزمن قرار داشت ـه تحت هموديك

در بيمـاران CTSاي توزيع فراواني و درصـد فراوانـي عوامـل زمينـه : 4-جدول )1389 تا فروردين 1379فروردين (رتوپدي بيمارستان امام در بخش ابستري

)درصد(تعداد اي بيماري زمينه

265%)2/73( ايديوپاتيك

41%)3/11( ابتدي

24%)65/6( يدييهيپوتيرو

9%)6/2( يديآرتريت روماتو

8%)3/2( همودياليز مزمن

6%)65/1( ستگي كاليس قبليكش

3%)8/0( گانگليون يستك

3%)8/0( مجروح جنگي

2%)5/0( مچ دست لوزوآرتريت توبرك

1%)2/0( آرتريت نقرسي مچ

در زنان ترين شغل شايع. ندايديوپاتيك بود CTS بيمار مبتال به 9و

ترين شايع و بوده است %)5/5(گري و سپس آرايش%) 80(داري خانهو %) 20( ، معلم%)12 (كارمند بانك، %)27(ارگر كها در مردان شغل

.اند بوده%) 6( موزيسين

Geoghegan در مطالعه خود ميزان بروز سندرم تونل كارپ در

ميزان بروز اين بيماري در مردان با . ردكدان و زنان را بررسي مره در زنان پيك سني آن در ك حالي ، دريابد ميافزايش سن افزايش

% 50 برابر مردان بود و در چهارشيوع در زنان . بود54 تا 45هاي سال كعنوان ي در اين مطالعه افزايش سن به. موارد علت ايديوپاتيك بود

در 10. در تاخير هدايت حسي عصب مدين شناخته شدتورك فاكريسهاي زن . بودك، نسبت زن به مرد، دو به يLam Thurestonمطالعه

تور كو اگر بخواهيم فا 11بودند% 80دار در اين بررسي بيمار خانهي از عوامل موثر در بروز سندرم تونل كارپ كعنوان ي شغلي را به

ه كهايي شايد نوع خاص فعاليت. شود تر مي بدانيم، موضوع پيچيدهي از علل افزايش ابتال زنان كدهند، ي زنان ايراني در منزلشان انجام مي

در مطالعه خود به بررسي McDiarmid. به سندرم تونل كارپ باشدمردان و زناني كه وظايف شغلي يكساني داشتند پرداخت تا ميزان

بحث

29

Page 34: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانمحمود فرزان

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ردن، كسي تايپ مشاغل مورد برر. ها ارزيابي شود در آنCTSبروز اي، ارخانهكردن محصوالت كبندي ار بستهكردن منازل، كنظافت

.ارگري غيرساختماني بودكقصابي و در اين مشاغل در زنان و CTSه ميزان بروز كها نشان داد بررسي را زير CTSاين مطالعه نقش جنسيت در بروز . سان استكمردان ي

در زنان CTSتر شيوع لت بيشه عكند ك گيري مي برد و نتيجه سوال مي 12.پردازند ها مي انجام آن تر به ه زنان بيشكهايي است نوع فعاليت

Diasسندرم تونل كارپ در مشاغل ك در ايتاليا به بررسي ريس هاي آماري تحليل. پرداختCTS بيمار مبتال به 833مختلف بر روي

به سندرم ابتالكداري براي افزايش ريس يه ارتباط معنكنشان داد ريسي، بافندگي، تونل كارپ در همراهي با بعضي مشاغل مانند نخ

ارخانه چرم و آشپزي در هتل و كدر اركفاشي، كرزي، خياطي، رنگما، تظاهر بيماران حاضر در مطالعه% 43در 13.رستوران وجود داردتظاهر اين سندرم در % 36طرفه، در صورت دو سندرم تونل كارپ به

ه در مقايسه درصد كتظاهر در دست چپ بود، % 21دست راست و ). >04/0P(داري بود يدرگيري در هر سه گروه داراي اختالف معن

هاي راست هاي درگير در دست ر نسبتك به ذمعدوديتعداد مقاالت دوطرفه صورت اند ولي در چند مقاله تظاهر سندرم به و چپ پرداخته

ه منطبق با يافته ما در مطالعه كر شده است كموارد ذ% 65 تا 50در تر از مردان به سندرم دهد زنان بيش مطالعه نشان مي. باشد حاضر مي

و مردان )%55 در مقابل% 76( شوند يتونل كارپ ايديوپاتيك مبتال مي ا تر از زنان مبتال به سندرم تونل كارپ همراه با عوامل زمينه بيشاي بررسي شده در مبتاليان به سندرم در بين عوامل زمينه. شوند مي

% 3/11ه كترين درصد فراواني مربوط به ديابت بود تونل كارپ، بيش در مطالعه خود شيوع سندرم Bahrmann .گرفت بيماران را در بر مي

در . ردكتونل كارپ را در افراد ديابتي باالتر از جمعيت عادي گزارش نوروپاتي وع سندرم تونل كارپ در ديابت همراه با پليواقع شي

در مقاالت از 14.تر از ديابت بدون عارضه گزارش شد محيطي نيز بيشترين ارتباط سندرم تونل كارپ با ساز، بيش وامل زمينهبين عهاي به بررسي بيماريSalmon. هاي التهابي مطرح شده است آرتريت

. پرداختCTSمرتبط با Rheumatoid يديآرتريت روماتو هاي التهابي از قبيل آرتريت

Arthritis (RA)ساز هاي زمينه بيماري. ساز بود ترين بيماري زمينه شايعيدي، همودياليز، مصرف كورتون و استروژن يديگر ديابت، هيپوتيرو

هاي از بيماران حاضر در مطالعه ما آرتريت%) 6/2( نفر 9 در 15.بود در همراهي با CTS مورد كز بين بيماران ما يا. التهابي يافت شد

مورد بيمار ك يLin. و نقرس نادر استCTSهمراهي .نقرس بوده به درمان جراحي نيز پاسخ كدر زمينه نقرس شرح داد CTSمبتال به

ساز براي ابتال به سندرم تونل از عوامل ديگر زمينه16.مناسب داد در مطالعه Staub. شده استرككارپ در مقاالت، همودياليز مزمن ذ

نشان داد نسبت CTS بيمار همودياليزي مبتال به 268خود بر روي ه ك است يك به يك در زمينه همودياليز مزمن تقريباً CTSجنسي در

نشان داد وي. ايديوپاتيك استCTSبر خالف نسبت جنسي در ساز براي تور زمينهك فاكهمودياليز مزمن و مدت زمان شروع آن ي

يدوز در زمينه همودياليز يعلت آميلو تواند به ه ميكباشد ميCTSبروز تر در زمينه همودياليز مزمن بيش CTS نشان دادچنين ، هممزمن باشد

17.ندك مي نيز عود . زمينه همودياليز مزمن داشتندCTاز موردهشتما در مطالعه

ا بستري م سندرم تونل كارپ تيميانگين فاصله زماني از شروع عالميانگين فاصله . ماه بود2/31±9/13) 3/17- 1/45(شدن براي جراحي يدي ماه، براي بيماران هيپوتيرو1/46±5/15 زماني ايديوپاتيك

ه در مقايسه ك ماه بود 2/26±9/2 ماه و براي بيماران ديابتي1/3±6/21نظر به). =03/0P(داري يافتيم يبين اين سه ميانگين اختالف معن

يدي سير ي سندرم تونل كارپ در زمينه ديابت و هيپوتيرورسد مي بيماران %36در مطالعه ما . شديد داردCTSتري براي رسيدن به سريع

درصد . عود شده بستري شده بودندCTSجهت براي جراحي مجدد بهمقاالت فوق موفقيت عمل جراحي آزادسازي عصب مدين در

13از اين . ندك دق ميه در بيماران ما نيز صكگزارش شده است بيمار مبتال به سه ايديوپاتيك بودند، CTS بيمار مبتال به 9بيمار،

در زمينه CTS بيمار مبتال به يكسندرم تونل كارپ در زمينه ديابت و تري گيري مطمئن، بايد تعداد بيش براي نتيجه. همودياليز مزمن بودند

بررسي قرار گيرند، تا اند مورد ننده داشتهك عودCTSه كاز بيماراني تواند ساز آن مي نهيدر زمينه عوامل زم CTSنتيجه بگيريم آيا ابتال به

ر است كشايان ذ. ننده باشد يا خيرك عودCTSتور ابتال به ك فاكريسشده در مطالعه ما، مبتاليان به سندرم تونل كارپ ه بيماران بررسيك

.شديد نيازمند جراحي بودنده بيماران مبتال به كموضوع نياز به اين دارد تر شدن اين روشن

صورت سرپايي و با اقدامات حمايتي درمان ه بهكسندرم تونل كارپ

30

Page 35: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

آني ا نهيمز عوامل و كارپ تونل سندرمي بررس

1391 فروردين، 1 ، شماره70ي تهران، دوره كنشگاه علوم پزشي، داكده پزشكمجله دانش

مطالعه ما در بخش ارتوپدي و بيماران . شوند نيز بررسي شوند ميشايد فراواني صفر حاملگي در بيماران زن . انديد جراحي انجام شدك

ندك ي عاليم خفيفي ايجاد ميه سندرم تونل كارپ حاملگكاين باشد ه با اقدامات حمايتي و سرپايي قابل درمان باشد و نياز به جراحي ك

طراحي مطالعه در سطح . بنديا و با ختم حاملگي بهبود مي يابد نمي وامل ـتر ع اسبـي منـراي شناسايـگاهي بـ درماني وـمراجعات سرپاي

.شود اي توصيه مي زمينهي بررس"عنوان با نامه حاصل بخشي از پايانن مقالهـاي: سپاسگزاري

ي بستر مارانيب دري ا نهيزم عوامل و كارپ تونل سندرمموارد در مقطع دكتراي پزشكي در سال")ره(ي نيخم امام مارستانيب

باشد كه با حمايت دانشگاه علوم پزشكي مي20668 و كد 90-1389 .ستاتهران اجرا شده

1. Wright PE II. Carpal tunnel, ulnar tunnel, and stenosing tenosynovitis. In: Canale S, Beaty J, editors. Campbell's Operative Orthopaedics. Philadelphia, PA: Mosby Elsevier; 2008. p. 4285-98.

2. Mondelli M, Giannini F, Giacchi M. Carpal tunnel syndrome incidence in a general population. Neurology 2002;58(2):289-94.

3. Ibrahim T, Majid I, Clarke M, Kershaw CJ. Outcome of carpal tunnel decompression: the influence of age, gender, and occupation. Int Orthop 2009;33(5):1305-9.

4. Nathan PA, Meadows KD, Istvan JA. Predictors of carpal tunnel syndrome: an 11-year study of industrial workers. J Hand Surg Am 2002;27(4):644-51.

5. Bland JD. Carpal tunnel syndrome. Curr Opin Neurol 2005;18(5):581-5.

6. Ragi EF. Carpal tunnel syndrome: a statistical review. Electromyogr Clin Neurophysiol 1981;21(4):373-85.

7. Phalen GS. The carpal-tunnel syndrome. Seventeen years' experience in diagnosis and treatment of six hundred fifty-four hands. J Bone Joint Surg Am 1966;48(2):211-28.

8. Ferry S, Hannaford P, Warskyj M, Lewis M, Croft P. Carpal tunnel syndrome: a nested case-control study of risk factors in women. Am J Epidemiol 2000;151(6):566-74.

9. Vessey MP, Villard-Mackintosh L, Yeates D. Epidemiology of carpal tunnel syndrome in women of childbearing age. Findings in a large cohort study. Int J Epidemiol 1990;19(3):655-9.

10. Geoghegan JM, Clark DI, Bainbridge LC, Smith C, Hubbard R. Risk factors in carpal tunnel syndrome. J Hand Surg Br 2004;29(4):315-20.

11. Lam N, Thurston A. Association of obesity, gender, age and occupation with carpal tunnel syndrome. Aust N Z J Surg 1998;68(3):190-3.

12. McDiarmid M, Oliver M, Ruser J, Gucer P. Male and female rate differences in carpal tunnel syndrome injuries: personal attributes or job tasks? Environ Res 2000;83(1):23-32.

13. Dias JJ, Burke FD, Wildin CJ, Heras-Palou C, Bradley MJ. Carpal tunnel syndrome and work. J Hand Surg Br 2004;29(4):329-33.

14. Bahrmann A, Zieschang T, Neumann T, Hein G, Oster P. Carpal tunnel syndrome in diabetes mellitus. Med Klin (Munich) 2010;105(3):150-4.

15. Solomon DH, Katz JN, Bohn R, Mogun H, Avorn J. Nonoccupational risk factors for carpal tunnel syndrome. J Gen Intern Med 1999;14(5):310-4.

16. Lin YC, Chen CH, Fu YC, Lin GT, Chang JK, Hu ST. Carpal tunnel syndrome and finger movement dysfunction caused by tophaceous gout: a case report. Kaohsiung J Med Sci 2009;25(1):34-9.

17. Staub F, Dombert T, Assmus H. Carpal tunnel syndrome in haemodialysis patients: analysis of clinical and electrophysiological findings in 268 patients (395 hands). Handchir Mikrochir Plast Chir 2005;37(3):150-7.

References

Farzan M. et al. 31

Page 36: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 100

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكه دانشمجل

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 27-32

Carpal tunnel syndrome and contributing factors in 362 hospitalized patients

Mahmood Farzan M.D.1 Hamed Mazoochy M.D.1 Amir Sobhani M.D.1 Zeinab Shajirat Ph.D.2 Roya Zolfaghari M.D.1 Ramin Espandar M.D.1* 1- Department of Orthopaedic Surgery, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 2- Medical Informatics, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Orthopaedic Surgery, Imam Khomeini Hospital, Keshavarz Blvd., Tehran, Iran. Tel: +98-21-61192767 E-mail: [email protected]

Received: October 15, 2011 Accepted: December 26, 2011 Background: Carpal tunnel syndrome is the most common focal neuropathy that

results from pressure on a nerve. The goal of this study was to assess carpal tunnel

syndrome and its associated factors such as occupation, sex, and accompanying

complications in a teaching general hospital.

Methods: This cross-sectional study investigated 362 patients with the diagnosis of

carpal tunnel syndrome admitted in the orthopedic ward of Imam Khomeini Hospital

affiliated to Tehran University of Medical Sciences in Tehran, Iran during 2000-2010.

Results: The difference in the mean age of men and women was statistically significant

(P<0.0001). The percentage of men with the disease was significantly different from

that of the women. The prevalence of idiopathic carpal tunnel syndrome was

significantly different (P<0.0001) in comparison with carpal tunnel syndrome due to its

leading causes. The most common occupation in women was first housekeeping and

then hairdressing while in men it was being a worker. Diabetes Mellitus and

hypothyroidisms as the leading causes of the syndrome were highly correlated with the

disease (r=08, P<0.001).

Conclusion: According to the findings, most cases of the syndrome were idiopathic.

Identifying the leading causes of the disease is important because their diagnosis

probably prevents unnecessary surgery. By identifying such causes and/or correction of

activity styles incidence of carpal tunnel syndrome and unnecessary surgical

procedures would be prevented. Evaluation of patients for underlying causes can be

useful, especially in severe forms of the disease to realistically assess the need for

surgical treatment.

Keywords: Carpal tunnel syndrome, idiopathic, occupation.

Abstract

Page 37: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

ICDمداخالت شناختي رفتاري در بيماران داراي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

دفيبريالتور داخل قلبيبا بر سالمت روان بيماران رفتاري-شناختيبررسي اثر مداخالت

1عطا اله باقرزاده

*2فر فرشته آرين 3محمد اربابي

دكتر علي عروق، بيمارستان قلب و گروه-1، تهران، ي تهرانكدانشگاه علوم پزش، شريعتي

.ايرانم خميني، اماعروق، بيمارستان قلب و گروه-2

.، تهران، ايراني تهرانكدانشگاه علوم پزش، بيمارستان امام خميني،روان تني گروه -3

.، تهران، ايراني تهرانكدانشگاه علوم پزش بيمارستان امام تهران، بلوار كشاورز، :نويسنده مسئول*

0912-6097039: تلفن رافيگيوآنژبخش ، خمينيE-mail: [email protected]

04/10/1390: تاريخ پذيرش07/08/1390: تاريخ دريافت مقاله

ه استفاده ازك شده در خصوص بيماران داراي دفيبريالتور داخل قلبي نشان داده مطالعات انجام :زمينه و هدف

با بدتر شدن وضعيت سالمت رواني بيماران Implantable Cardioverter-Defibrillator (ICD) داخل قلبدفيبريالتوراهش ميزان كدر درماني صورت شناخت درماني به هدف اين مطالعه بررسي مداخالت روان.همراه بوده است

صورت تصادفي بهICDجمعيت بيماران داراي : ش بررسيرو . استICDاضطراب و افسردگي در بيماران داراي ردند و گروه ك هاي مرسوم را دريافت مي مراقبتICDه پس از تعبيه كگروه شاهد : بندي شدند گروه طبقهدوساده به

ار كهاي شناختي مقابله با اف و روشRelaxation تحت آموزش مشخص جلسه به فواصل زمانيسهه در كمورد وضعيت روان بيماران قبل و پس از Beck هاي اضطراب و افسردگي با استفاده از آزمون. گرفتند يمنفي قرار مچنين كيفيت زندگي قبل و بعد از مداخالت با آزمون هم .گرديد ارزيابي شده و در دو گروه مقايسه مي، مداخالت

SF-36قبل از مداخله امتياز آزمون اضطراب :ها يافته .زيابي شدر ا Beck9/24±5/15ترتيب ر گروه مورد و شاهد به د بوده است 9/23±2/14 و 2/15±9/10ترتيب و شش ماه بعد در گروه مورد و شاهد به)590/0( بود 2/24±8/15و )034/0P=( .افسردگي قبل از مداخله امتياز آزمون Beck4/18±6/10و 7/17±8/9ترتيب در گروه مورد و شاهد به

.)=005/0P(بوده است 9/17±1/10و 5/13±3/8ترتيب بعد در گروه مورد و شاهد به و شش ماه)766/0(بود -شناختيصورت مداخالت درماني به رسد كه انجام مداخالت روان نظر مي با توجه به نتايج مطالعه ما به: گيري نتيجه

تر در اين مطالعات بيشانجام. شدت اضطراب و افسردگي را كاهش دهدICDتواند در بيماران داراي ميرفتاري .گردد تر پيشنهاد مي خصوص و با حجم نمونه بيش

.، كيفيت زندگيBeckدفيبريالتور داخل قلبي، افسردگي، اضطراب، آزمون : ليديكلمات ك

ترين علت مهم(Cardiovascular disease) هاي قلبي عروقي بيماريي از علل اصلي مرگ در كصنعتي و يمرگ و مير در جوامع

در ايران بر اساس مطالعه بار . باشد شورهاي در حال توسعه ميكخود شور ما بهكترين بار بيماري را در ها بيش ها، اين بيماري بيماري

ه در جهان ساالنه بنا به كشود برآورد مي1و2.اختصاص داده استليه كاز % 2/29( ميليون مرگ 7/16گزارش سازمان بهداشت جهاني

ر اگ3.ها باشد ماريـن بيـتال به ايـناشي از اب) ها در سراسر جهان مرگ

4و5،هاي كشنده قلبي هستند ترين بيماري شايعهاي كرونر چه بيماري

هاي بطني نيز در صورت درمان تاكي آريتمي ها و خصوصاً آريتميناگهاني مرگ . كننده حيات شوند توانند سبب عوارض تهديد نشدن مي

گر اغلب نتيجه فيبريالسيون بطني داليل دي قلبي در اثر ايسكمي و يا بهVentricular Fibrillation (VF)است .VF در بعضي موارد نتيجه

اگر چه . استمورفيك نومورفيك يا پليوبطني مپيشرفت تاكي كاردي حمايت تواند ريوي ميي قلبي ريوي شامل ماساژ قلبي و احياياحيا

(Support) و پشتيباني گردش خون را براي بيماران با ايست قلبي ي كتريك دفيبريالسيون الVFند تنها روش مؤثر براي خاتمه كفراهم

مقدمه

چكيده

33-40، 1391 ، فروردين1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 38: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانعطا اله باقرزاده

1391ن، فروردي1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

صورت پدهاي خارج قلبي از نيمه ه استفاده از دفيبريالتور بهكاست ه پيشرفت كدست آورده است ه بVF موفقيت زيادي در درمان 1960

استفاده از اولين دفيبريالتورهاي داخل قلبي در در اين زمينه، منجر بهاند كه تعدادي از مطالعات نشان داده 6و7. در قلب انسان شد1980سال

الت جدي ك توسط دستگاه برخي بيماران مشكبعد از دريافت شو ناشي كه شوكند و اغلب بيماران بيان داشتند ك شناختي پيدا مي روان شديد است و Implantable Cardioverter-Defibrillator (ICD)از

اين مطالعات . شود ضربه آن به بدن منجر به اسپاسم ناشي از پرش مي دچار ك از شوICDبيماران داراي % 20ه بيش از كاند نشان داده

% 55داراي اختالل اختالالت خلقي % 55وحشت بودند و بيش از 8و9.بود

بيماران داراي ه توجه به وضعيت روانيكدهد اين آمار نشان ميICD در اولويت درماني اين بيماران قرار داشته و ضروري است تا

ضمن تعيين ميزان اين اختالالت، مداخالت پيشگيرانه و يا درماني در برخي مطالعات . و مقتضي در اين خصوص صورت گيردمناسب

وسيله هتواند ب ه ميزان اضطراب و افسردگي ميكمشخص شده Cognitive)درماني صورت شناخت ناختي بهش هاي روان آموزش

therapy)ارايي ك و با توجه به 10اهش يابدكسازي و آموزش آرامبه در پيشگيري از مرگ ناگهاني قلبي و استفاده روICDباالي

گسترش آن و نيز شيوع باالي اختالالت افسردگي و اضطرابي بعد از بيماران ايراني مورد درماني در ، توجه به مداخالت روانICDتعبيه

توجه محققين در اين مطالعه قرار گرفته است و سعي شده است تا اهش ميزان اضطراب ك در (Cognitive therapy)درماني تاثير شناخت

. بررسي گرددICDو افسردگي را در بيماران داراي

در قالب يك مطالعه اين مطالعه از انواع مطالعات تحليلي است كه

-Randomized)ارآزمايي باليني تصادفي شده داراي گروه شاهد ك

controlled clinical trial) هاي در بيمارستان1389 در نيمه اول سالجمعيت تحت . خميني و دكتر شريعتي تهران انجام شده است امام

كه در نيمه اول سالICDمطالعه عبارت بود از كليه بيماران داراي معيارهاي ورود . جهت درمان آريتمي قلبي مراجعه نموده بودند1389

ر كمي سال، عدم گذاشتن پيس20-75به مطالعه عبارت بود از سن

. گيري بيماران ان پيكس امكقبلي، عدم وجود سابقه جراحي توراه كشدند، بيماراني انديد پيوند قلب ميكگيري ه در طي پيكبيماراني

چون پزشكي هم به اختالالت شديد روانشد مبتال مشخص مياختالل افسردگي عمده اختالل خلقي دوقطبي، اختالالت سايكوتيك،

زمان هاي فيزيكي هم و اختالل هراس بودند و بيماران داراي بيماري) نظير موليتپل اسكلروزيس(نمود گير مي ه بيماران را ناتوان و زمينك

خروج از مطالعه بر اساس تشخيص معيار. شدند از مطالعه خارج مي. پزشكي و قلب بود پرونده باليني بيمار و مشاوره با متخصصين روان

گيري از نوع آماده يا در دسترس بوده است و تمام روش نمونه تا حجم نمونه ندبيماران واجد شرايط ورود به مطالعه وارد مطالعه شد

ول معادل نظر گرفتن خطاي نوع ا با در.ديمحاسبه شده تكميل گردو بر اساس رابطه محاسبه حجم نمونه در % 80، توان مطالعه معادل 5%

جمعيتي كه واريانس امتياز بك در آن مشخص بود حجم نمونه معادل . نفر محاسبه شد100

دوصورت تصادفي ساده جمعيت مورد مطالعه به در اين مطالعه به ICDه ها پس از تعبي ه در آنكگروه شاهد : گروه تقسيم شدند

سهه در كردند و گروه مورد ك هاي مرسوم را دريافت مي مراقبت و ICDماهه تحت آموزش پيرامون فواصل زماني يك جلسه به

Relaxation آن با عاليم اضطرابي، آموزش كهاي تحري تفاوتهاي هماهنگ و تنفس رونده عضالني و سازي پيش روش آرام به

پزشك واحد قرار في توسط روانار منكهاي شناختي مقابله با اف روشاين مداخالت درماني توسط تيم درماني يكساني شامل . گرفتند مي

در . شد انجام ميCognitive therapy پزشك متبحر در زمينه روانپزشكي انجام درماني هيچ اقدام درماني روان فواصل جلسات روان

Beckنامه قبل از مداخالت هر دو گروه با استفاده از پرسش. شد نمينامه استاندارد جهت بررسي و افسردگي پرسشBeckاضطراب و

را جهت ارزيابي SF-36نامه بندي اختالالت خلقي و نيز پرسش درجهروايي و پايايي. ردندك يفيت زندگي پر ميكوضعيت سالمت و

، بك اضطراب و بك افسردگي كه در SF-36هاي فارسي نامه پرسشده قرار گرفته است در مطالعات قبلي مورد اين مطالعه مورد استفا

پزشكي در پس از مداخالت روان11و12.بررسي و تاييد واقع شده بود در SF-36نامه هاي رواني و پرسش آزمونفاصله سه و شش ماه مجدداً

دست امتيازهاي به. گرديد خصوص بيماران هر دو گروه تكميل ميمنظور از شد و بدين قايسه ميآمده قبل و بعد از مداخله در دو گروه م

روش بررسي

34

Page 39: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

ICDمداخالت شناختي رفتاري در بيماران داراي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

2آزمون ها و آزمون براي مقايسه نسبت Mann-Whitney U-test

افزار آماري مورد نرم. جهت مقايسه امتيازها در دو گروه استفاده شد دار در اين مطالعه و حد آماري معني 15ويراست SPSSاستفاده

05/0P<كامل در در اين مطالعه پس از ارائه اطالعات . بوده است خصوص اهداف و روش مطالعه رضايت نامه دريافت شد و از كميته

.اخالق دانشگاه نيز مجوز الزم جهت اجراي مطالعه اخذ گرديد

50ه تعداد كدهد هاي اين مطالعه نشان مي نتايج حاصل از دادهدر . د مطالعه شدند بيمار در گروه شاهد وار50بيمار در گروه مورد و

ر و در گروه كمذ%) 64( نفر 32مونث و %) 36( نفر 18گروه مورد مقايسه اين . مونث بودند%) 60( نفر 30مونث و %) 40( نفر 20شاهد در . )=680/0P(دهد داري را نشان نمي ها تفاوت آماري معني نسبت

مجرد و در گروه %) 30( نفر 15متاهل و %) 70( نفر 35گروه مورد . )=398/0P (مجرد بودند%) 38( نفر 19متاهل و %) 62( نفر 31شاهد

نفر 15زير ديپلم، %) 64( نفر 32لحاظ تحصيالت در گروه مورد بهداراي تحصيالت ليسانس و %) 6( نفر سهديپلم و فوق ديپلم و%) 30(

%) 30( نفر 15زير ديپلم، %) 62( نفر 31در گروه شاهد . باالتر بود ليسانس و باالتر بودند%) 8( نفر چهارديپلم و و فوقديپلم

)871/0P=( .نفر پنج سوابق باليني در گروه مورد از نظر )و در %) 10در . )=715/0P( بودند كداراي سابقه شو%) 6( نفر سه شاهد گروه

مبتال به %) 78( بيمار 39و در گروه شاهد %) 76( نفر 38گروه مورد در گروه مورد EFميانگين . )=812/0P( عروق كرونر بودند بيماري

اي بيماري زمينه.)=791/0P( بود 8/29±2/12 در و درصد 14±5/30مبتال %) 64( بيمار 32 در گروه مورد شامل ICDمنجر به كارگذاري

داليل مبتال به آريتمي به%) 36( بيمار 18به بيماري ايسكميك قلب و بيماري ايسكميك مبتال به%) 72( بيمار 36ديگر و در گروه شاهد

). =539/0P(مبتال به آريتمي بوده است %) 28( بيمار 14قلب و در Cognitive therapy تا شروع ICDميانگين فاصله زماني كارگذاري

روز بوده است 8/8±5/1 روز و در گروه شاهد 2/9±9/1گروه مورد )618/0P= .( دست آمده از آزمون ميانگين مقادير به1در جدولBeck در دو 2در جدول .نشان داده شده است افسردگي Beckضطراب و ا

و افسردگيگروه مورد و شاهد فراواني و نسبت وضعيت اضطرابمندرجات اين جدول . قبل و بعد از مداخله نشان داده شده است

ان دو گروه مورد و شاهد قبل دار مي ي از عدم تفاوت آماري معنيكحا

ماه بعدشش و سهدر دو گروه مورد و شاهد قبل از مداخله و افسردگي Beck اضطراب و Beckمون مقايسه مقادير آز :1-جدول

مقادير آزمون گروه زمان انجام آزمون آزمون

P مورد قبل از مداخله

شاهد5/15±9/24 8/15±2/24

590/0

مورد از مداخله بالفاصله پس شاهد

3/11±6/19 4/16±5/24

218/0

مورد سه ماه بعد شاهد

9/10±4/18 6/15±4/24

091/0

Beck اضطراب

مورد شش ماه بعد شاهد

9/10±2/15 2/14±9/23

034/0*

مورد قبل از مداخله شاهد

8/9±7/17 6/10±4/18

766/0

مورد از مداخله بالفاصله پس شاهد

6/9±3/17 7/11±5/18

612/0

مورد سه ماه بعد شاهد

1/9±4/15 3/10±3/18

095/0

Beck افسردگي

مورد شش ماه بعد شاهد

3/8±5/13 1/10±9/17

005/0*

).>05/0P (دار است تفاوت معني و Mann-Whitney U-test :آزمون آماري مورد استفاده *

هايافته

35

Page 40: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانعطا اله باقرزاده

1391ن، فروردي1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ماه بعدشش و سهقبل از مداخله و و افسردگي مقايسه فراواني و نسبت وضعيت اضطراب :2-جدول عوجمم شديد متوسط خفيف لنرما گروه مطالعه زمان بررسي

P

قبل از مداخله مورد شاهد

)22(%11 )28(%14

)26(%13 )28(%14

)26(%13 )14(%7

)26(%13 )30(%15

)100(%50 )100(%50

569/0

بالفاصله پس از مداخله مورد شاهد

)22(%11 )26(%13

)28(%14 )28(%14

)28(%14 )16(%8

)22(%11 )30(%15

)100(%50 )100(%50

482/0

سه ماه بعد مورد شاهد

)30(%15 )24(%12

)28(%14 )30(%15

)24(%12 )16(%8

)18(%9 )30(%15

)100(%50 )100(%50

113/0

اضطراب

شش ماه بعد مورد شاهد

)54(%27 )38(%19

)28(%14 )18(%9

)12(%6 )30(%15

)6(%3 )10(%5

)100(%50 )100(%50

021/0*

قبل از مداخله مورد

اهدش)36(%18 )38(%19

)34(%17 )26(%13

)22(%11 )26(%13

)8(%4 )10(%5

)100(%50 )100(%50

871/0

بالفاصله پس از مداخله مورد شاهد

)40(%20 )40(%20

)34(%17 )28(%14

)20(%10 )26(%13

)6(%3 )6(%3

)100(%50 )100(%50

611/0

سه ماه بعد مورد شاهد

)54(%27 )42(%21

)24(%12 )18(%9

)16(%8 )30(%15

)6(%3 )10(%5

)100(%50 )100(%50

559/0

افسردگي

شش ماه بعد مورد شاهد

)66(%33 )46(%23

)20(%10 )16(%8

)10(%5 )32(%16

)4(%2 )6(%3

)100(%50 )100(%50

192/0

).>05/0P (دار است تفاوت معنيو 2: آماري مورد استفادهآزمون *

دست آمده از ميانگين مقادير به 3دول در ج .باشد و بعد از مداخله مي

.نشان داده شده استدر دو گروه مورد و شاهد SF-36آزمون

نتايج مطالعه ما نشان داده است كه در هر دو گروه مورد و شاهد قبل از مداخله نسبت قابل توجهي از بيماران دچار اضطراب بودند به

دچار درجاتي از اضطراب % 70ر دو گروه بيش از اي كه در ه گونهپزشكي اين نسبت در گروه مورد ليكن پس از مداخله روان. اند بوده

% 50تر از درماني به كم ماه پس از مداخله روان كاهش يافته و ششرسيده است در حالي كه در گروه شاهد كاهش مذكور چندان قابل

ز تاثير معني دار مداخالت در هاي آماري حاكي ا توجه نبوده و آزمون Beckچنين امتياز كاهش نسبت بيماران مبتال به اضطراب و هم

اگر چه مشابه همين يافته در خصوص شيوع و امتياز . اضطراب استداري در خصوص استفاده شود ليكن تاثير معني افسردگي نيز ديده مي

نشده درماني در كاهش نسبت بروز افسردگي ديده از مداخالت رواندار افسردگي قابل توجه و معنيBeckاست ولي در بلندمدت امتياز

رفتاري بر -دهند كه مداخالت شناختي ها نشان مي اين يافته. استوضعيت سالمت روان بيماران داراي دفيبريالتور داخل قلبي در

اگر چند كه در اين . باشد بيماران تحت مطالعه ما قابل توجه ميداري از نظر كالس ماهه تغييرات معني زماني ششمطالعه در بازه

قلبي مشاهده نشده است ممكن است (Function class)عملكرد بهبود وضعيت سالمت رواني بيماران در بلندمدت بر روي سالمت

در بررسي نتايج حاصل از آزمون . هاي آن موثر باشد قلبي و شاخصSF-36 مشخص گرديده است كه بخش سالمت جسماني (Physical

health)رفته و دو ـاري قرار نگـ رفت- اختيـر مداخالت شنـ تحت تاثي

بحث

36

Page 41: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

ICDمداخالت شناختي رفتاري در بيماران داراي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ماه بعدشش و سه در دو گروه مورد و شاهد قبل از مداخله و SF-36مقايسه مقادير آزمون : 3-جدول امتياز گروه مطالعه زمان انجام آزمون SF-36بخش مورد بررسي در

P

ردمو قبل از مداخله شاهد

6/20±5/25 22±1/26

906/0

مورد بالفاصله پس از مداخله شاهد

6/20±3/26 19±7/26

892/0

مورد سه ماه بعد شاهد

7/23±5/28 9/23±29

933/0

سالمت جسماني

مورد شش ماه بعد شاهد

9/26±6/38 5/23±3/34

108/0

مورد قبل از مداخله شاهد

5/20±3/17 6/27±3/21

705/0

مورد بالفاصله پس از مداخله شاهد

1/18±5/25 5/14±20

215/0

مورد سه ماه بعد شاهد

6/25±3/31 4/20±18

008/0*

سالمت روحي

مورد شش ماه بعد شاهد

3/32±6/32 4/21±14

002/0*

مورد قبل از مداخله شاهد

1/14±5/44 7/11±1/46

576/0

دمور بالفاصله پس از مداخله شاهد

5/22±3/48 1/28±4/47

811/0

مورد سه ماه بعد شاهد

4/13±3/50 8/11±1/44

009/0*

رامش و امنيت داشتنآاحساس

مورد شش ماه بعد شاهد

2/10±3/53 4/10±6/43

001/0<*

مورد قبل از مداخله شاهد

2/2±6/60 6/2±3/54

210/0

مورد بالفاصله پس از مداخله شاهد

6/1±2/64 3/22±5/58

381/0

مورد ه بعدسه ما شاهد

1/2±2/68 2/2±1/57

013/0*

حس درد

مورد شش ماه بعد شاهد

9/1±8/67 1/2±5/59

039/0*

مورد قبل از مداخله شاهد

5/11±2/29 7/11±1/26

163/0

مورد بالفاصله پس از مداخله شاهد

1/14±9/28 9/12±25

281/0

مورد سه ماه بعد شاهد

2/11±4/34 9/11±6/29

062/0

سالمت عمومي

مورد شش ماه بعد شاهد

7/10±5/40 2/11±6/28

001/0<*

).>05/0P (دار است تفاوت معني و Mann-Whitney U-test :آزمون آماري مورد استفاده *

37

Page 42: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانعطا اله باقرزاده

1391ن، فروردي1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

. اند گروه مورد و شاهد تفاوتي را بعد از سه و شش ماه نشان نداده تحت (Emotional health)ليكن بخش سالمت احساس و رواني

شش ماه درماني قرار گرفته و بعد از سه و روان مداخالتتاثير ها اين يافته. را شاهد هستيمSF-36امتياز اين بخش در آزمون افزايش طور عمده اجزاي سالمت درماني به كه مداخالت رواندهند نشان مي

رواني بيماران را بهبود بخشيده است و تاثير چنداني بر ابعاد سالمت احساس دار وضعيت بهبود معني. ندارندICDداراي فيزيكي بيماران

گيري صحه در گروه مورد بر اين نتيجهرامش و امنيت داشتنآدرد نكته قابل توجه ديگر در اين مطالعه بهبود شاخص . گذارد مي

(Pain) در آزمون SF-36درداز آنجا كه بخش . در گروه مورد است سالمتي دارد روانياحساسي و داراي ارتباط تنگاتنگي با بخش

شاهد بهبود احساسي و روانيشد كه با بهبود وضعيت بيني مي پيشكه امتياز كلي با توجه به اين. باشيمSF-36 در آزمون دردشاخص

و (General health) عموميسالمت دهنده كه نشانSF-36آزمون سالمت عمومي كيفيت زندگي بيماران است و قسمت قابل توجهي از

گردد با بهبود وضعيت رواني و مت رواني بيماران باز ميبه سال سالمت عموميدار در بيماران شاهد بهبود معنياحساسي و رواني

سالمت ايم و گروه مورد در مقايسه با گروه شاهد با وضعيت بودههاي ما مشابه يافته .اند تري پس از شش ماه روبرو بوده مناسب عمومي

در اين مطالعه نشان داده شد . ش شده است گزارZachiorدر مطالعه رفتار درماني در مقايسه تحت آموزش شناخت ICDكه بيماران داراي

لي كبا گروه شاهد نسبت افسردگي و اضطراب داشته و داراي تطابق .تري بودند بيش

ه آموزش شناخت رفتار كدر مطالعه مذكور نيز نتيجه گرفته شد اب و نيز افزايش تطابق و سازگاري ، اضطرافسردگياهش كدرماني با

شد كه نشان داده Snadra در مطالعه 13. همراهي داردICD كبا شوو نيز )سازي آرام (Relaxationهاي مداخله شامل آموزش روش

ICD هاي آموزش مهارت غلبه بر استرس در بيماران داراي ارگاهكاهش ك ماه 12توانسته است ميزان اضطراب و افسردگي را پس از

ه مداخله سايكولوژيك كمحققين در آن مطالعه نتيجه گرفتند . دهداهش ك ICDهاي افسردگي و اضطراب را پس از تعبيه تواند نشانه ميدار مداخله البته تمام مطالعات قبلي حاكي از تاثير معني 14.دهد

در . نيستICDسايكولوژيك بر سالمت رواني بيماران داراي گزارش شده است كه مداخله Newallلعه و مطاSneedمطالعات

صورت آموزش مهارت غلبه بر استرس نتوانست تفاوت بارزي از به دليل 15و16.ندكنظر ميزان بروز افسردگي و اضطراب در بيماران ايجاد

هاي ارزيابي افسردگي و اضطراب تواند در ماهيت آزمون اين يافته ميچنين تفاوت در هم. شدها نهفته با و ميزان حساسيت و ويژگي آن

چنين مهارت تيم اجرا كننده و هم رفتاري-شناختيروش مداخالت . آن آمادگي بيماران جهت پذيرش و اجراي اين مداخالت نهفته باشد

مطالعه ما در مقايسه با مطالعات قبلي داراي اين نقطه قوت است كه تعدادبا (Cognitive therapy) درماني شناخت انجام مداخالت

جلسات كم را مورد بررسي قرار داده است و نشان داده است كه تواند نتايج قابل ميCognitive therapyهمين تعداد كم جلسات

لحاظ كاهش اضطراب و كاهش شدت افسردگي و توجهي را بهاين موضوع از اين جهت اهميت دارد . دنبال داشته باشد اضطراب به

درماني نجام جلسات مكرر روانكه در تعدادي از بيماران امكان اتوان ميCognitive therapyوجود نداشته و با انجام جلسات كم

سعي محققين در اين . را افزايش دادICDسطح سالمتي بيماران داراي Cognitiveتري تحت مدت بيش مطالعه بر آن بود تا بيماران را به

therapyدرماني دمدت روانمدت و بلن قرار دهند تا نتايج درمان كوتاههاي دليل محدوديت ليكن به. بررسي گرددICDدر بيماران داراي

بيماران از نظر مراجعه مكرر به مركز درماني و اصرار تعدادي از ها ايشان براي بازگشت به منزل و يا محل سكونت خود در شهرستان

با توجه به نتايج مطالعه ما . ساخت امكان اين بررسي را محدود ميصورت مداخالت درماني به رسد كه انجام مداخالت روان نظر مي هب

كه مناسب انجام ICDتواند در بيماران داراي مي رفتاري-شناختيدرماني هستند سبب كاهش بروز اضطراب شده و مداخالت روان

انجام . دهد چنين شدت اضطراب و افسردگي را كاهش مي همتر جهت م نمونه بيشتر در اين خصوص و با حج مطالعات بيش

.گردد تر پيشنهاد مي رسيدن به نتايج قطعيبررسي اثر "نامه تحت عنوان مقاله حاصل پاياناين : سپاسگزاري

مداخالت شناختي رفتاري بر وضعيت سالمت روان بيماران داراي و 1389 در مقطع دكتراي تخصصي در سال "دفيبريالتور داخل قلبي

نشگاه علوم پزشكي و خدمات باشد كه با حمايت دا مي320كد در پايان الزم است از زحمات .بهداشتي درماني تهران اجرا شده است

آقاي دكتر مازيار مرادي كه در آناليز آماري و آقاي دكتر فراز رنجپور .كه در نگارش اين مقاله ما را ياري نمودند تشكر و قدرداني نماييم

38

Page 43: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

ICDمداخالت شناختي رفتاري در بيماران داراي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

1. Naghavi M. Death Feature in Iran in 2008. Tehran: Ministry of

Health Department of Health and Medical Education, Tandis Pub., 2010:95-104.

2. Mahmoudi MJ, Saghafi H, Fakhrzade H, Shafaii A, Larijani A. Evaluation of lipid disorders frequency in the families of the patients with early coronary artery disease. Iran Diabet Lipid J 2006;5(3):271-9.

3. World Health Organization (WHO). Global Strategy on Diet, Physical Activity and Health. Cardiovascular Disease: Prevention and Control. [online] [cited 2009 May 12]; Available from: URL:http://www.who.int/dietphysicalactivity/publications/facts/cvd/en/

4. Ridker PM, Libby P. Preventive cardiology: Risk factors for atherothrombptic disease. In: Libby P, Bonow R, Mann D, Zipes DP, editors. Braunwald’s Heart Disease: A Textbook of Cardiovascular Medicine. 8th ed. Philadelphia, PA: Sauders Elsevier; 2007. p. 1013.

5. Hudson KB, Brady WJ, Chan TC, Pollack M, Harrigan RA. Electrocardiographic manifestations: ventricular tachycardia. J Emerg Med 2003;25(3):303-14.

6. Pinski SL. The right ventricular tachycardias. J Electrocardiol 2000;33(Supplement 1):103-14.

7. Saliba WI, Natale A. Ventricular tachycardia syndromes. Med Clin North Am 2001;85(2):267-304.

8. Haqqani HM, Kalman JM, Roberts-Thomson KC, Balasubramaniam RN, Rosso R, Snowdon RL, et al. Fundamental differences in electrophysiologic and electroanatomic substrate between ischemic cardiomyopathy patients with and without clinical ventricular tachycardia. J Am Coll Cardiol 2009;54(2):166-73.

9. Mirowski M, Mower MM, Staewen WS, Tabatznik B, Mendeloff AI. Standby automatic defibrillator. An approach to prevention of sudden coronary death. Arch Intern Med 1970;126(1):158-61.

10. Mirowski M, Reid PR, Mower MM, Watkins L, Gott VL, Schauble JF, et al. Termination of malignant ventricular arrhythmias with an implanted automatic defibrillator in human beings. N Engl J Med 1980;303(6):322-4.

11. Montazeri A, Goshtasebi A, Vahdaninia M, Gandek B. The Short Form Health Survey (SF-36): translation and validation study of the Iranian version. Qual Life Res 2005;14(3):875-82.

12. Kaviani H, Mousavi AS. Psychometric properties of the Persian version of bBeck Anxiety Inventory (BAI). Tehran Univ Med J 2008;66(2):136-40.

13. Kohn CS, Petrucci RJ, Baessler C, Soto DM, Movsowitz C. The effect of psychological intervention on patients' long-term adjustment to the ICD: a prospective study. Pacing Clin Electrophysio 2000;23(4 Pt 1):450-6.

14. Dunbar SB, Langberg JJ, Reilly CM, Viswanathan B, McCarty F, Culler SD, et al. Effect of a psychoeducational intervention on depression, anxiety, and health resource use in implantable cardioverter defibrillator patients. Pacing Clin Electrophysiol 2009;32(10):1259-71.

15. Sneed NV, Finch NJ, Michel Y. The effect of psychosocial nursing intervention on the mood state of patients with implantable cardioverter defibrillators and their caregivers. Prog Cardiovasc Nurs 1997;12(2):4-14.

16. Newall EG, Lever NA, Prasad S, Hornabrook C, Larsen PD. Psychological implications of ICD implantation in a New Zealand population. Europace 2007;9(1):20-4.

17. Ahmad M, Bloomstein L, Roelke M, Bernstein AD, Parsonnet V. Patients' attitudes toward implanted defibrillator shocks. Pacing Clin Electrophysiol 2000;23(6):934-8.

18. Vlay SC, Olson LC, Fricchione GL, Friedman R. Anxiety and anger in patients with ventricular tachyarrhythmias. Responses after automatic internal cardioverter defibrillator implantation. Pacing Clin Electrophysiol 1989;12(2):366-73.

References

Bagherzade A. et al. 39

Page 44: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 102

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 33-40

Evaluation of cognitive and behavioral intervention on psychological heath status in patients with implantable cardioverter defibrillator

Ataollah Bagherzade M.D.1 Fereshte Arianfar M.D.2* Mohammad Arbabi M.D.3 1- Department of Cardiology, Dr. Ali Shariati Hospital, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 2- Department of Cardiology, Imam Khomeini Hospital, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 3- Department of Psychology, Imam Khomeini Hospital, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Cardiology, Imam Khomeini Hospital, Keshavarz Blvd., Tehran, Iran. Tel: +98-912-6097039 E-mail: [email protected]

Received: October 29, 2011 Accepted: December 25, 2011 Background: Several studies that have evaluated psychological and counseling

interventions suggest that a proactive approach may be effective in preparing patients

for the experience of living with an implantable cardioverter-defibrillator (ICD). The

purpose of this study was to develop and assess cognitive and behavioral interventions

in reducing stress and anxiety and improving quality of life.

Methods: One hundred Patients with ICD in Shariati and Imam Khomeini Hospital in

Tehran, Iran during 2009- 2010 were divided randomly into two groups to undergo

cognitive and behavioral interventions (case group) or serve as the control group. The

patients in the case group were received relaxation, cognitive and ICD alarm trainings

three times during the study period. Routine care was the same in both groups after ICD

implantation. We evaluated anxiety and depression by, respectively, Beck anxiety and

Beck depression inventories in the two groups before and after ICD implantation.

Quality of life was also evaluated by SF-36 instrument before and after the

interventions. The results were later compared between the two groups.

Results: Beck scores for anxiety in the case and control groups before the interventions

were 24.9±15.5 and 24.2±15.8 (P=0.590), respectively; and after six months they were

13.5±8.3 and 17.9±10.1 (P=0.005), respectively. Beck scores for depression in the case

and control groups before the interventions were 17.7±9.8 and 18.4±10.6 (P=0.590),

respectively; and after six months the scores, respectively, were 13.5±8.3 and 17.9±10.1

(P=0.005).

Conclusion: It seems that psychological interventions can reduce anxiety and

depression after ICD implantation. Further studies with more sample sizes are

necessary for the final judgment.

Keywords: Anxiety, beck anxiety inventory, beck depression inventory, depression, implantable cardioverter-defibrillator, quality of life.

Abstract

Page 45: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

آرتريتيانك در مايع مفصلي مبتالولوكيهاي استاف ژن سوپر آنتي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

بيمار مبتال به آرتريت 62 در مايع مفصلي استافيلوكوكهاي ژن سوپر آنتي

*1له نوربخشيثم

2مهشيد طالبي طاهر 3يآذردخت طباطباي

انكودك ي عفونگروه -1 ي عفون گروه-2 يشناس روبك ميگروه -3 انكودك ي عفونيها يز تحقيقات بيماركمراه دانشگ )رم، پرديس همتكمجتمع رسول ا(

.، تهران، ايران تهرانكيعلوم پزش

،نيايشخيابان ،تارخانستهران، :نويسنده مسئول*

ز تحقيقات كر، م4 طبقه ،)ص(رم كمجتمع رسول ا 021-66516049: تلفن انكودك ي عفونيها يبيمار

E-mail:[email protected]

11/10/1390: تاريخ پذيرش28/11/1389: تاريخ دريافت مقاله

لعه جستجوي هدف مطا. ننده آرتريت سپتيك اهميت زيادي داردك تعيين عوامل ايجاد :زمينه و هدف

ي در مايع مفصلي بيماران مبتال به آرتريت استافيلوكوكيك شوك توكس 1-توكسين سي و ب، هاي آ، آنتروتوكسينتهران ) 1387-89(بيمارستان رسول عفوني و ارتوپدي هاي بخش تحليلي در /اين مطالعه مقطعي: روش بررسي .بود

شت و كآميزي گرم، رنگ .بود ) سال8/3 معيار انحراف11 ميانگين سني سال، 16ماه تا پنج بين ( بيمار 62به روي با تست ) كومننگوك ب و - گروهاسترپتوكوك ،پنوموكوك هموفيلوس،(هاي محلول باكتريال ژن تست تعيين آنتي

.به روي مايع مفصلي انجام شد) آنزيم ايمونواسي (استافيلوكوكهاي ژن آگلوتيناسيون التكس و تعيين سوپر آنتي05/0P<مورد پنج،استافيلوكوك مورد چهار:ت مايع مفصلشت مثبك مورد 11 :ها يافته .در نظر گرفته شددار معني

چهار، تست سريع التكس در %10 :آميزي گرم مثبت مورد كلبسيال، رنگ يكمورد هموفيلوس ويك ، پنوموكوك آنتروتوكسين نوع ترين فراواني و بيش%) 47 (TSST-1، %)39( بيمار هفتي در استافيلوكوكتشخيص آرتريت مورد،

B) 18 (%سي با مثبت شدن آنتروتوكسين نوع آ ارتباط داشت اما با نوع ب واستافيلوكوكشت مثبت ك.ودترين ب مكدر مايع . ر آرتريت دارداي د نقش برجستهاستافيلوكوك: گيري نتيجه.شوك توكسيك ارتباطي نداشت -و توكسين

ردن كعدم جدا ).شت منفي كحتي با(ي مثبت است استافيلوكوكژن نوع سوپر آنتييكبيماران حداقل % 47مفصلن است ناشي از مسئله طبيعي عدم كي در مايع مفصلي ممكهاي مسئول آرتريت چر ساير ارگانيسم واستافيلوكوك

هاي مستقيم استفاده از روش .ي باشدكنيكيا علل ت بيوتيك و مصرف قبلي آنتي روب در مايع مفصل،كرشد مي .ننده استك كمكي در درمان بيماران فيلوكوكاستاهاي ژن يا سوپر آنتي ژن و جستجوي آنتي

شـوك -توكـسين ،)سـي ب و و آ(ي اسـتافيلوكوك هـاي آرتريت، آرتريت سـپتيك، آنتروتوكـسين : ليديكلمات ك .ياستافيلوكوكهاي ژن ي، سوپر آنتياستافيلوكوكتوكسيك

هاي ناشي از وتوكسين شامل اگز(Super antigens) ها ژن سوپر آنتي ه بدون دخالتكباشند مياسترپتوكوكو ) مدهتر (استافيلوكوك

ماژور هيستو دوالس ك" از طريق "ژن گر آنتي هاي نمايش سلول" شده و منجر به "Tسيستم سلولي " باعث فعاليت "كامپبيليتيانيسم فعاليت كم. گردد بدن ميههاي سيستميك وسيع در هم بيماري

Tهاي ولـروه بزرگي از سلـق فعال نمودن گـها از طري نـن توكسيـاي

- ها و توكسين آنتروتوكسين هايي مانند استاف ارئوس توكسين 1.است

تواند طيف ه ميكند ك را ترشح مي1-ياستافيلوكوكشوك توكسيك در مطالعات متعددي نقش اين 2.ها را ايجاد نمايد وسيعي از بيماري

Floret. ان مطرح شده استكودكاي مختلف ه ها در بيماري توكسينشده توسط هاي ايجاد هاي ناشي از توكسين عاليم باليني بيماري

هم Jeremy 3.ردك را گزارش استافيلوكوك واسترپتوكوكهاي عفونتدرماتيت آتوپيك مطرح نموده ها را در كاوازاكي و نقش اين توكسين

سينوزيت مزمن، ايجاد ها در ژن به نقش سوپر آنتي Tripathi 4.است

مقدمه

چكيده

41-48، 1391 ، فروردين1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 46: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانله نوربخشيثم

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

هاي ژن نقش سوپر آنتي 5و6.رده استكهاي بيني اشاره پوليپ اهميت 6.در مجاري تنفسي بيان گرديد Bachertي توسط استافيلوكوكپسوريازيس هاي پوستي درماتيت اتوپيك و ها در بيماري اين توكسين

ي ها آنتا گونيست استفاده ازKaempfer 8.ر شده استكذ Tomiتوسط بادي بر عليه آنتي Parsonnet 9.ژن را گزارش داد سوپر آنتي 1-ياستافيلوكوكشوك توكسيك -ننده توكسينك توليداستافيلوكوكافزون مقاومت روز10.ه پريود بودند نشان دادكهايي را در خانماي را ايجاد نموده الت عديدهك به داروهاي معمول مشاستافيلوكوك

ه كرد كهاي بيمارستاني را گزارش استافيلوكوك ،Durand G. است يزا وهاي اال عالوه بر روش11.قادر به توليد توكسين بود

آر براي سي ثير، مانند پيكهاي ت كنيك استفاده از ت7و8يناسيونآگلوتشوك توكسيك -توكسين ،C و B و Aهاي تعيين آنتروتوكسين

اما گران بودن . كار رفته است آميزي به طور موفقيت هب 1-ياستافيلوكوك 12-14.وسيع از اين روش است عامل مهم عدم استفاده همگاني وآن

ه معموالً خيلي ك قرمز، متورم و گرم آرتريت حاد شامل مفصلتواند در جريان التهاب مفصلي مي. و حساس استكدردنا

تريال مزمن و كهاي با هاي روماتولوژيك و بدخيمي و عفونت بيماري يا چند مفصل با ك آرتريت عفوني ي15شود ها ايجاد مي ويروس سال دوي و زير كودكتر در سنين هاي مختلف ايجاد و بيش ارگانيسمترين ترين و مهم ي از شايعكآرتريت باكتريال يا چر .افتد اتفاق مياستاف . هاي طب اطفال است ورژانسااز هاي عفوني و آرتريت

در. باشد ترين عامل آرتريت سپتيك در تمام سنين مي شايعرئوسآشود استفاده نميهموفيلوس آنفلونزاسن كه واكشورهايي ك

آرتريت سپتيك را در سنين پايين سبب موارد% 50هموفيلوس حدود در، 12 در مطالعات مختلف شيوع آرتريت سپتيك حدود 15.شود مي

تشخيص سريع و شروع 15و16.نفر گزارش شده است 100,000مي يهاي دارويي و جراحي احتمال و شدت صدمات دا موقع درمان به

تر صدمه به صفحه رشد و سينوويوم در اطفال بيش .دهد اهش ميكرا هاي اسمير و ردن ارگانيزم در مايع مفصل به روشكجدا 16.است

. ترين روش تشخيص آرتريت سپتيك است شت يا غيرمستقيم، اوليهكآسپيراسيون موارد % 25-40شت فقط در مورد كآميزي گرم و رنگ

17و18.شود مايع مفصلي در شرايط درست موارد آزمايشگاهي مثبت ميننده ك كمكتواند ر سرم و مايع مفصلي ميژن باكتريال د شف آنتيك

و هموفيلوس آنفلونزاهاي روبكهاي مي ژن براي اثبات آنتي. باشد

كولي، -Eو و پنوموكوك و مننگوكوكب - گروهاسترپتوكوكو براي توكسين روش التكس روبي بهكهاي مي ژن تشخيص آنتي

التهابي هاي آرتريت 18و19.شود استاف از روش ايمونواسي استفاده ميهاي بيمارستاني ساالن در بخش بزرگ ان وكودكي از عوامل بستري كيافي بودن كنا ت ويعلت محدود بهما شور كدر 20و21.باشند شور ميكوسايل آزمايشگاهي، استفاده وسيع و چه بسا مصرف انات وكام يال تشخيصكبيماران، اش بيوتيك در تعداد زيادي از جاي آنتي هناب

تعداد محدودي از بيماران فقط در .نمايد يت ايجاد ميعوامل آرترنفع آرتريت به) آميزي گرم در رنگ( يا اسمير مثبت شت مثبت وك

ننده آرتريت سپتيك در ك نابراين تعيين عوامل ايجادب. سپتيك دارندهدف اصلي اين بررسي .بيماران بستري اهميت زيادي دارد

جمله من(نده آرتريت نك هاي ايجاد جستجوي مستقيم ارگانيسم 1-توكسين سي و ب، هاي آ، ، جستجوي آنتروتوكسين)استافيلوكوك

ي در مايع مفصلي بيماران مبتال به استافيلوكوكشوك توكسيك .آرتريت بود

مركز تحليلي در بخش كودكان و ارتوپدي و/ اين مطالعه مقطعي

ودكان بيمارستان حضرت رسول اكرم هاي عفوني ك تحقيقات بيماري، 1387- 89هاي ي ايران در سالك وابسته به دانشگاه علوم پزش)ص(

شرح حال، معاينات ( در بيماران بستري با تشخيص اوليه آرتريت) آسان(احتمالي گيري غير ه با روش نمونهكبود ) باليني و سير بيماري

،ايييرات بيوشيمبر اساس آناليز مايع مفصلي، تغيي .انتخاب شدند باكتري موارد ژن آنتي تست سريع تعيين وكشت/ ميزي گرمآ رنگ

ز كميته اخالق مركاين مطالعه با تاييد . ي تعيين شدكآرتريت چري كان وابسته به دانشگاه علوم پزشكودكهاي عفوني تحقيقات بيماري

تعهد به اصول عهدنامه تهران و رعايت اخالق در پژوهش پزشكي وپونكسيون . والدين بود توسطنامه ميل فرم موافقتكاز ت كي بعدهلسين

هاي بررسي. مايع مفصلي در كودكان با نظر پزشك معالج بود اضافي انجام آزمايشگاهي به روي نمونه اوليه بدون پرداخت هزينه

. غيرهنامه شامل مشخصات فردي، جنس، سن و تكميل پرسش .شد :هاي آزمايشگاهي نتايج تست ماري،نتايج معاينات باليني و سير بي

اسمير، كشت مايع مفصلي، آناليز بيوشيمي مايع مفصلي، اسمير،

روش بررسي

42

Page 47: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

آرتريتيانك در مايع مفصلي مبتالولوكيهاي استاف ژن سوپر آنتي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ر مثبت يا منفي بودن سوپر كالتكس، تعيين نوع آرتريت، ذسي، ب و هاي آ و شامل آنتروتوكسيناستافيلوكوكهاي ژن آنتي

در مايع مفصلي بيماران 1-ياستافيلوكوكشوك توكسيك -توكسينافي بودن مايع كنا: معيارهاي خروج .تال به آرتريت التهابي بودمب

مفصلي، عدم رضايت به انجام پونكسيون، تشخيص نهايي ساير ليه بيماران مبتال به ك:معيار ورود. تورم مفصل علل آرتريت و

يرات يآرتريت بر اساس وجود شواهد باليني آرتريت همراه با تغ معيارهاي باليني آرتريت شامل. آرتريتنفع بيوشيميايي التهابي به

شت مايع مفصل در محيط ك. درد و تورم و التهاب مفصل منفرد، بودژني با استفاده از تست شت باكتك، تست سريع آنتي كبالد آگار و

Combo test kit BiO USAهاي بررسي آنتروتوكسين . انجام شدا استفاده از روش در مايع مفصل ب) ها ژن سوپر آنتي (استافيلوكوك

داراي ( ELISA ABcam; USAت كهاي شر يتكآنزيم ايمونواسي و نتايج آماري آمار توصيفي با استفاده از .بود) منفي نترل مثبت وك

ميانگين و مانند سن ازي مكبراي متغيرهاي .بندي شد جمع نوع آرتريت و براي متغيرهاي كيفي مانند جنس و،معيار انحراف از فراواني خام و فراواني نسبي ژن ي بودن نوع سوپر آنتيمنف مثبت و

2از آزمون تست براي مقايسه بين متغيرها. استفاده شد)درصد(يا و

Fisher’s exact test05/0. استفاده شدP< رديدگ يبا ارزش تلق.

آرتريت در بيمار با تشخيص اوليه 120در طي مدت مطالعه تعداد

.نامه اوليه پر شد پرسش ان بستري وكود كهاي ارتوپدي و بخش نفر با رسيدن به تشخيص نهايي نياز به آسپيراسيون مايع مفصل 30

سينوويت، تب روماتيسمي، آرتريت (اين موارد شامل . نداشتند ،يديمتعاقب گاستروآنتريت شيگاليي، سالموناليي، آرتريت روماتو

هاي ويروسي مانند ي، عفونتاسترپتوكوكونت ف عآرتريت متعاقبهاي بثوري ساير بيماري سن يا آبله مرغان وكمونونوكلئوز، تزريق وا

. نفر با روش سرولوژيك تشخيص بروسلوز داده شدهفتدر .بود نفر 20در . زانوي ناشي از سل داشتند نفر آرتريت هيپ وسه

يا هماتوم مفصل وويژه در نواحي مجاورتي با مفصل استئوميليت بهدست افي بهك مايع مفصل با مقدار 66در نهايت .تشخيص داده شد

آميزي گرم و تست سريع التكس و شت، رنگكبعد از انجام . آمد

ها ژن افي براي بررسي سوپر آنتيك نفر مايع مفصلي 60در . غيره .موجود بود

بقيه % 6/46 و )ركمذ(بيماران % 4/53 يمارب 66: مشخصات بيماران 11 ميانگين سني سال،16ماه تاپنج سن بيماران بين .مونث بودند

% 96 يا باالتر در CRP+ 2 .)1 مودارن ( سال بود8/3 معيار انحرافبيماران مشاهده % 74 در 30سديمان باالتر از . بيماران مشاهده شد

آميزي گرم مثبت در ي براساس رنگكتشخيص آرتريت چر. گرديدهاي التهابي در نشكاگرچه اين وا .گذاشته شد%) 6/10( بيمار 47/5

ي كغير چر ي وكعمده بيماران ديده شد اما بين موارد آرتريت چر بين ESR ميزان . را افتراق دهددونتوانست اين تقريباً مساوي بوده و

هم در CRP تفاوتي نداشت و چركيغير ي وك گروه آرتريت چردودر تمام موارد آرتريت فقط .)4جدول ( سان بوده استك گروه يدو

روبي از مايع مفصل جداكشت مثبت ميك) نفر62/11( مورد 11در مورد يك ، پنوموكوك مورد پنج، استافيلوكوك مورد چهاره كشد

بر اساس %) 39( بيمار هفتدر . مورد كلبسيال بود يكهموفيلوس و گذاشته استافيلوكوكشت يا اسمير مايع مفصل تشخيص آرتريت ك

ي كژنيك تشخيص نوع چر مورد هم با تست سريع آنتيچهار در .شدشت مايع مفصل و مثبت شدن كبين مثبت شدن .آرتريت داده شد

. در بيماران ارتباطي وجود نداشت30سديمان باالتر از پي و آر سي -نشود توكسي ديده مي 1ه در جدول كطور همان .98/0 =تست فيشر

.بودترين نوع شايع%) 47 (1-ياستافيلوكوكشوك توكسيك

ان مبتال به آرتريت و مقايسه با توزيع نرمالكدكوفراواني سن در : 1-نمودار

هايافته

43

Page 48: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانله نوربخشيثم

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

در مايع مفصلاستافيلوكوكهاي ژن بررسي فراواني موارد مثبت و منفي سوپر آنتي :1-جدول آنتروتوكسين نوع سي آنتروتوكسين نوع آ ب ين نوعآنتروتوكس 1-ياستافيلوكوك توكسيك كشو -توكسين مايع مفصل در ها ژن سوپر آنتي

21%)39( 22%)39( 10%)18( 28%)47( مثبت

33%)61( 34%)61( 46%)82( 32%)56( منفي

54 56 56 60 عوجمم

ـ ارتباط بين نتايج : 2-جدول يهـا ژن آنتـي و انـواع سـوپر اسـتافيلوكوك شت ك

ي در مايع مفصلاستافيلوكوك مجموع C روتوكسينآنت استافيلوكوكشت ك

منفي مثبت

مثبت منفي

مجموع

5/0= پي 35/0 =كاپا

2 1 3

2 5 7

4 6 10

عوجمم A آنتروتوكسين استافيلوكوكشت ك

منفي مثبت

4 0 4 مثبت 8 6 2 منفي

مجموع 06/0= پي 6/0 =كاپا

6 6 12

شوك توكسيك - توكسين استافيلوكوكشت كنتايج 1-يوكوكاستافيل

عوجمم

منفي مثبت

4 1 3 مثبت منفي

2/0= پي 37/0 =كاپا

3 6 9

6 7 13 B آنتروتوكسين استافيلوكوكشت كنتايج

منفي مثبت

عوجمم

مثبت منفي

مجموع

0 1

4 7 11

4 8 12

1/0= پي 15/0 =كاپا

1

05/0P< آماري مورد استفاده آزمونرديدگ يبا ارزش تلق Fisher’s exact testبود

آ در سپس آنتروتوكسين نـوع سـي و ژن در مايع مفصلي و سوپر آنتي .را داشـت %)18(تـرين فراوانـي م كـ ب -بيماران يافت شد نوع % 39شت مثبت استافيلوكوك كژن نوع آ، توافقي بين موارد جز سوپر آنتي به

مفـصل ژن اسـتاف در مـايع آنتـي نوع ديگـر سـوپر سهبا مثبت شدن .)2جدول ( بيماران وجود نداشت

ه با تورم وكبيماراني % 45شود ه در مطالعه ما ديده ميكطور همانآرتريت واقعي نداشته و ) نفر62/120(اند ردهكعاليم مفصلي مراجعه

در تعداد . شوند علت مشابهت عاليم باليني با آرتريت بستري مي به) 120/66( در نيمي از تقريباً. نشي استكتوجهي التهاب مفصل وا قابل

عاليم مفصلي بستري شدند مايع مفصلي قابل ه با تورم وكبيماران قابل گاهي موارد مايع مفصل ناچيز بوده و. ردن وجود داشتكآسپيره روي مايع ر امل بكبنابراين اقدامات تشخيص .ستيردن نكآسپيره

سديمان باالتر بيماران و% 96 يا باالتر در ++CRP. مفصل مقدور نبودنتايج ما .بيماران با آرتريت التهابي مشاهده گرديد% 74 در 30از

ه كند ك يد ميكن منابع تاي ا15و16.ان استكودكمشابه منابع معتبر طب هاي روماتولوژيك ي در جريان بيماريكهاي التهابي يا غير چر آرتريت

ها ايجاد شده و باكتريال مزمن و ويروسهاي و بدخيمي و عفونتميانگين سني بيماران با 16.ي هستندكتر از انواع چر بسيار شايع

. تر بود ر شايعكطور مختصري در جنس مذ سال و به 11آرتريت ي در تعداد زيادي از بيماران كاگرچه در ابتدا تشخيص آرتريت چر

شود اما موارد ي تجربي شروع ميكبيوتي درمان آنتي مطرح شده واز %) 27( مورد 66/18در التكس فقط يا اسمير و شت وكمثبت

نفع بيمار هم بهه عالوه بر عاليم آرتريت ساير آزمايشات كبيماراني شت مثبت ك) نفر62/11( بيمار 11 در. آرتريت بود مشاهده گرديد

بحث

44

Page 49: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

آرتريتيانك در مايع مفصلي مبتالولوكيهاي استاف ژن سوپر آنتي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

پنج، استافيلوكوك مورد چهارشامل ) بروسلوز جز سل و به(روبي كمي مورد يكمورد هموفيلوس ويك ، )مفصل خون و( پنوموكوكد مور

چهاردر ،%)6/10( بيمار 47/5آميزي گرم مثبت در رنگ .كلبسيال بودي آرتريت داده كژنيك تشخيص نوع چر مورد هم با تست سريع آنتي

رغم منفي بودن نتايج نفر باقيمانده هم علي48در . شدبر اساس %) 39( بيمار هفتدر .شناسي درمان ادامه يافت روبكمي گذاشته استافيلوكوكتشخيص آرتريت شت يا اسمير مايع مفصل ك

ترين ارگانيسم مسئول آرتريت در بيماران مانند ساير شايع. شد دو بين ESRميزان . بوداستافيلوكوكشوري كمطالعات خارجي و

گروه دو هم در CRP. ي تفاوتي نداشتكغير چر ي وكگروه چر التهابي در عمده بيماران ديده هاي نشكاگرچه وا .ه استسان بودكي

ي تقريباً مساوي بوده وكغير چر ي وكشد اما بين موارد آرتريت چربيماران تشخيص آرتريت % 10 در Li . را افتراق دهددونتوانست اين

مطالعه فعلي است البته از روش % 27تر از مكه بسيار ك دي را داكچر حساسيت Li در مطالعه18.ردكژنيك استفاده ن هاي سريع آنتي تستموارد % 10( ي اثبات شدهكآرتريت چر بيمار 16هاي التهابي در تست

هاي سفيد، سديمان و ترتيب براي تعداد گلبول به) مورد بررسيسديمان معيار بسيار . بوده است75/0 و 75/0، 5/0 ترتيب پي به آر سي

اگرچه هيچ تستي .ي استكضعيفي براي تشخيص آرتريت چرتشخيصي نبود ولي تعداد لكوسيت مايع مفصلي براي تشخيص

از نظر ارزش .ي بهترين معيار التهابي گزارش شدكتريت چرآر در 18. استLi تشخيصي سديمان مطالعه حاضر بسيار مشابه مطالعه

موارد آرتريت سپتيك % 85شت مايع مفصلي در ك ،Caksenمطالعه 17.ترين ارگانيسم استاف اورئوس بوده است ان مثبت شايعكودك

يا يا اسمير مثبت و شت وكبا انجام ( رئوس در مطالعه فعليواستاف ادر سپتيك در تمام سنين وترين عامل آرتريت شايع) ژن استاف آنتي

ساير منابع معتبر وCaksenه با مطالعه ك بود پنوموكوكمرحله بعدي در . نتايج ما با مطالعه فوق هماهنگي دارد15-17.هماهنگي دارد

شود پس از استاف، تزريق مي نزاوآنفل .Hسن كه واكشورهايي ك باعث آرتريت سپتيك غيرهك و و و پنوموكA استرپتوكوك گروه

هم مانند مطالعه ما موارد Mamishiدر مطالعه 16و19.شوند مي اگرچه ميانگين سني .تر بوده است مك پنوموكوك هموفيلوس و

ساله بين 10 دوره ك در ي20.تر از مطالعه فعلي است مكان آنان كودك مبتال به آرتريت سپتيك و كود ك145 ،2005 تا 1995هاي سال

ماه در تهران مورد بررسي قرار 18ت با ميانگين سني استوميلي در.شت مايع مفصلي مثبت گزارش شدكبيماران % 8 در 20.گرفتندشت مايع ك% 7/19در اند و شت خون مثبت داشتهك% 4/8ه ك حالي

ارگانيسم جدا روكترين مي شايع. اند مفصلي و خون هر دو مثبت شده استافيلوكوك كواگوالز منفي اورئوسكوكها، استافيلو شتكاز شده در Talebi Taherمطالعه . اند بودهBبسيال و استرپتوكوك گروه و كل و فيروزگر هاي بيمارستان در عفوني رتريتآ مورد 100 تهران

پي آر افزايش سي 21. سال بود48با ميانگين سني اكرم رسول حضرتموارد % 45شت مايع سينوويال در ك. در تمام بيماران مشاهده گرديد

هاي گرم منفي سپس باسيل استافيلوكك وهعمدطور بهمثبت و 21.تر است كاين مطالعه به مطالعه ما نزدي. بروسال بود و انديدا، سلك

تري در مايع مفصل كاي با ان دي1999سال در Vanderدر مطالعه ه نشان داد كي بودند جستجو شد كبيوتي ه تحت درمان آنتيكافرادي تري در مايع كاي با ان گيري حضور دي براي تشخيص و پيPCR آناليز

قابل قبلي بسيار با ارزش وكبيوتي ي با مصرف آنتيكمفصل چر كمكقطع ادامه درمان تري بهكاي با ان دي عدم حضور 3.استفاده است

اي را ان اس دي-16آر ريل تايم سي پي استفاده ازRosey 13.ندك ميبا (مشكوك به آرتريت سپتيك موارد% 23د از توانستن14.ه نموديرااه كبنابراين در مواردي . نندكحضور ارگانيسم را ثابت ) شت منفيك ه دركر شده كدر منابع ذ 14.شت منفي است اين روش ارجح استك

شورها، كسن هموفيلوس اين عامل در بعضي كصورت عدم تزريق وا سبب موارد آرتريت سپتيك را در سنين پايين% 50حدود

مورد هموفيلوس با تست يك اما در بررسي حاضر فقط 15و16.شود مي) مورد مثبتسه (پنوموكوك. سريع التكس در مايع مفصل اثبات شد

سن باالتر بيماران مورد بررسي . تر از هموفيلوس بود مراتب شايع بهاستفاده از تست . تر هموفيلوس است مكعامل احتمالي جداسازي

جز استافيلوكك هاي به ه ارگانيسم كان،كودكر خصوص د التكس به هاي باكتريال ژن چند مورد آنتي. ننده استك كمكتر هستند بسيار شايع

را توانستيم با تست ) هموفيلوس آنفلونزا ونايسريا ،پنوموكوك( در استافيلوكوكژن سوپر آنتي. نيمكالتكس در مايع مفصلي اثبات

شت منفي كرغم ان ما عليمايع مفصل تعداد زيادي از بيمار نوع دويا ويكدر بسياري از بيماران . دست آمد بهاستافيلوكوكردن استاف كته مهم عدم ارتباط بين جداكن. ژن جدا شد سوپر آنتي

.ژن در مايع مفصل بود دست آوردن سوپر آنتي به شت وكوسيله به

45

Page 50: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانله نوربخشيثم

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

و%) 47(ژن استاف ترين نوع سوپر آنتي توكسين توكسيك شوك شايعدر %) 39(آنتروتوكسين نوع آ %) 39(سپس آنتروتوكسين نوع سي

ترين مك%) 18(مايع مفصلي بيماران يافت شد آنتروتوكسين نوع ب با مثبت استافيلوكوكشت مثبت كتوافقي بين موارد . فراواني را داشت

ژن نوع آ در مايع جز سوپر آنتي به ژن استاف، آنتي نوع سوپرسهشدن يها در مطالعات متعددي نقش توكسين .اران وجود نداشتمفصل بيم

. ان مطرح شده استكودكهاي مختلف ي در بيمارياستافيلوكوكFloret هاي ايجاد شده هاي ناشي از توكسين عاليم باليني بيماري

3.ردك را گزارش استافيلوكوك واسترپتوكوكهاي توسط عفونتها بوده يا آنتروتوكسين كي ناشي از توكسيك شوككمخملك استافيلو

اين بيماري . ن است فرم ناقص سندرم توكسيك شوك باشدكمم ويا كلنيزاسيون ناشي از عفونت و ند وك چند ارگان را درگير مي

ويژه آنتروتوكسين نوع سي هننده توكسين و بكهاي توليد استافيلوكوك درماتيت ها را در كاوازاكي و هم نقش اين توكسينJeremy 3.است

ها در ژن به نقش سوپر آنتيTripathi 4.آتوپيك مطرح نموده است نقش 5و6.رده استكهاي بيني اشاره سينوزيت مزمن، ايجاد پوليپ

در مجاري تنفسي Bachertي توسط استافيلوكوكهاي ژن سوپر آنتيهاي پوستي درماتيت ها در بيماري اهميت اين توكسين 7.بيان گرديد Tomi 4. نيز مطرح شدJeremy توسطپسوريازيس اتوپيك وهاي استافيلوكوك در سه گروه از بيماران پسوريازيس توكسين

.ردكآتوپيك و اريترودرمي بررسي و با افراد سالم مقايسه افراد آتوپيك و % 44در ) ژن سوپر آنتي(استافيلوكوك توكسيكوژن

افراد در %12در مقايسه با .افراد مبتال به پسوريازيس جدا شد 36% استفاده Kaempfer 8.نبود) ژن فاقد سوپر آنتي(ه توكسيكوژن كسالم

Parsonnet 9.ژن را گزارش داد هاي سوپر آنتي از آنتا گونيست را كننده توكسين توكسيك شوك توليداستافيلوكوكبادي بر عليه آنتي

، Durand G 10.ه پريود بودند نشان دادكهايي در خانمه قادر به توليد توكسين كرد كهاي بيمارستاني را گزارش استافيلوكوك

اي ه استافيلوكوكه توسط كمفاصل هاي استخوان و عفونت 11.بود شود شديدتر بوده و ايجاد مي (PVL)پانتون لكوسيدين مثبت -والنتين

اين نوع . سپتيك گرددكيا شو ممكن است منجر به سپسيس وعوارض درازمدت در اين .تري نياز دارند درمان طوالني ها به عفونت

سوپر ي جستجو11.نياز به عمل جراحي دارند تر بوده و بيماران بيشگيري هاي مختلف قابل اندازه با روشافيلوكوكاستهاي ژن آنتي

هاي مورد روش آگلوتيناسيون از ايمنوديفيوژن، اليزا و4و6.است براي تشخيص قطعي سوپر Mehrotrتازگي به 6و7.استفاده است

مولتيپلكس را پيشنهاد PCRي استفاده از استافيلوكوكهاي ژن آنتيآر سي پي يفيكاسيون مانندهاي آمپل كنيكاگر چه استفاده از ت 12.ردك

طور ه توكسيك بكتوكسين شو ها و براي تعيين آنتروتوكسيناما گران بودن عامل مهم شود توصيه مي ار رفته وك آميزي به موفقيت

مطالعه فعلي از 12-14.وسيع از اين روش است عدم استفاده همگاني ومايع مفصل در ها را مستقيماً ژن ه سوپر آنتيكمعدود مطالعاتي است

بود ما شت مايع مفصلي منفي كه ك در مواردي .ندك گزارش ميدست هاي ناشي از استاف را در مايع مفصل به توانستيم توكسين

ها در نواحي ژن ه آيا اين سوپر آنتيكته مهم اين سوال است كن. ميرآوتوسط استاف ) مثال پوست بيمار يا سيستم تنفسي(خارج از مفصل

گردند يا در داخل مفصل مستقيما توليد صل منتقل ميبه مف و توليداستفاده از تر و شوند؟؟ پاسخ به اين مسئله نياز به اقدامات وسيع مي

ه كآر، سي پي اختصاصي مانند حساس و هاي با ارزش و روش 12-14.در همه جا در دسترس نيست دارد قيمت بوده و نگرا

حتي اگر نتوان . رد نقش مهمي در ايجاد آرتريت دااستافيلوكوكيا خون جدا نمود اما را از مايع مفصل واستافيلوكوكارگانيسم

.دست آورد هاي ناشي از استاف را در مايع مفصل به توان توكسين ميي در مايع مفصلي كهاي مسئول آرتريت چر ردن ارگانيسمكعدم جدا ل ين است عالوه بر مساكمم .شت معمول شايع استكهاي با روش

يا ساير علل مانند روب در مايع مفصل وكي عدم رشد ميطبيعجستجوي . ي عامل آن باشدكنيكل تييا مسا بيوتيك و مصرف آنتي

ن است در كتري و ويروس ممك، از نظر باPCRعوامل عفوني با روش جا در در همه قيمت بوده و ننده باشد ولي گرانك كمكبعضي موارد موضعي و ايجاد عارضه جهت جلوگيري از تخريب. دسترس نيست

ات م عفوني اقدايهاي با منشا تشخيص سريع آرتريت مدت و طوالنيدر اين صورت . هاي معمول استفاده گردد ميلي عالوه بر روشكت

ژني سريع جستجوي آنتي هاي مستقيم و توان از روش مي در استافيلوكوكژن يا جستجوي سوپر آنتي هاي شايع و ارگانيسم

. گرفتكمكي در بيماران كبيوتي ي شروع درمان آنتيمايع مفصلي برات مصوب .م/274د كاين مقاله حاصل طرح تحقيقاتي : سپاسگزاري

باشد مي) پرديس همت(ان كودكهاي عفوني ز تحقيقات بيماريكمر .ي تهران انجام شدك با حمايت دانشگاه علوم پزش1388 ه در سالك

46

Page 51: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

آرتريتيانك در مايع مفصلي مبتالولوكيهاي استاف ژن سوپر آنتي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

1. Kaempfer R, Arad G, Levy R, Hillman D. Defense against biologic

warfare with superantigen toxins. Isr Med Assoc J 2002;4(7):520-3. 2. Arad G, Levy R, Hillman D, Kaempfer R. Superantigen antagonist

protects against lethal shock and defines a new domain for T-cell activation. Nat Med 2000;6(4):414-21.

3. Floret D. Clinical aspects of streptococcal and staphylococcal toxinic diseases. Arch Pediatr 2001;8 Suppl 4:762s-8s.

4. Yarwood JM, Leung DY, Schlievert PM. Evidence for the involvement of bacterial superantigens in psoriasis, atopic dermatitis, and Kawasaki syndrome. FEMS Microbiol Lett 2000;192(1):1-7.

5. Tripathi A, Kern R, Conley DB, Seiberling K, Klemens JC, Harris KE, et al. Staphylococcal exotoxins and nasal polyposis: analysis of systemic and local responses. Am J Rhinol 2005;19(4):327-33.

6. Tripathi A, Conley DB, Grammer LC, Ditto AM, Lowery MM, Seiberling KA, et al. Immunoglobulin E to staphylococcal and streptococcal toxins in patients with chronic sinusitis/nasal polyposis. Laryngoscope 2004;114(10):1822-6.

7. Bachert C, Gevaert P, van Cauwenberge P. Staphylococcus aureus superantigens and airway disease. Curr Allergy Asthma Rep 2002;2(3):252-8.

8. Tomi NS, Kränke B, Aberer E. Staphylococcal toxins in patients with psoriasis, atopic dermatitis, and erythroderma, and in healthy control subjects. J Am Acad Dermatol 2005;53(1):67-72.

9. Kaempfer R. Peptide antagonists of superantigen toxins. Mol Divers 2004;8(2):113-20.

10. Parsonnet J, Hansmann MA, Delaney ML, Modern PA, Dubois AM, Wieland-Alter W, et al. Prevalence of toxic shock syndrome toxin 1-producing Staphylococcus aureus and the presence of antibodies to this superantigen in menstruating women. J Clin Microbiol 2005;43(9):4628-34.

11. Durand G, Bes M, Meugnier H, Enright MC, Forey F, Liassine N, et al. Detection of new methicillin-resistant Staphylococcus aureus clones containing the toxic shock syndrome toxin 1 gene responsible for hospital- and community-acquired infections in France. J Clin Microbiol 2006;44(3):847-53.

12. Mehrotra M, Wang G, Johnson WM. Multiplex PCR for detection of genes for Staphylococcus aureus enterotoxins, exfoliative toxins, toxic shock syndrome toxin 1, and methicillin resistance. J Clin Microbiol 2000;38(3):1032-5.

13. van der Heijden IM, Wilbrink B, Vije AE, Schouls LM, Breedveld FC, Tak PP. Detection of bacterial DNA in serial synovial samples obtained during antibiotic treatment from patients with septic arthritis. Arthritis Rheum 1999;42(10):2198-203.

14. Rosey AL, Abachin E, Quesnes G, Cadilhac C, Pejin Z, Glorion C, et al. Development of a broad-range 16S rDNA real-time PCR for the diagnosis of septic arthritis in children. J Microbiol Methods 2007;68(1):88-93.

15. Krogstad P. Osteomyelitis and septic arthritis. In: Feigin RD, Cherry JD, Demmler GJ, Kaplan SL, editors. Textbook of Pediatric Infectious Diseases. 5th ed. Philadelphia, PA: WB Saunders; 2005. p. 729-35.

16. Lampe RM. Osteomyelitis and suppurative arthritis. In: Behrman RE, Kliegman R, Jenson HB, editors. Nelson Textbook of Pediatrics. 17th ed. Philadelphia, PA: WB Saunders; 2004. p. 2297-302.

17. Verdrengh M, Carlsten H, Ohlsson C, Tarkowski A. Addition of bisphosphonate to antibiotic and anti-inflammatory treatment reduces bone resorption in experimental Staphylococcus aureus-induced arthritis. J Orthop Res 2007;25(3):304-10.

18. Li SF, Cassidy C, Chang C, Gharib S, Torres J. Diagnostic utility of laboratory tests in septic arthritis. Emerg Med J 2007;24(2):75-7.

19. Wang CL, Wang SM, Yang YJ, Tsai CH, Liu CC. Septic arthritis in children: relationship of causative pathogens, complications, and outcome. J Microbiol Immunol Infect 2003;36(1):41-6.

20. Mamishi S, Kalantari N, Pourakbari B. Clinical feature and etiology of septic arthritis and osteomyelitis in children. Acta Med Iran 2007;45(1):58-62.

21. Talebi Taher M, Gol Babaii S. Clinical and Paraclinical Reports of 100 Cases of Infectious Arthritis in Firoozgar and Rasoul-e-Akram Hospitals, 1998-2003. Razi J Med Sci (RJMS) 2007;14(54):109-17.

References

Noorbakhsh S. et al. 47

Page 52: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 102

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 41-48

Staphylococcal superantigens in synovial fluid of 62 patients with arthritis

Samileh Noorbakhsh M.D.1* Azardokht Tabatabaei M.Sc.2 Mahshid Talebi-Taher M.D.3 1- Department of Pediatric Infectious Diseases, Research Center for Pediatric Infectious Diseases, (Pardis Hemmat) Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 2- Department of Infectious Diseases, Research Center for Pediatric Infectious Diseases, (Pardis Hemmat) Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran. 3- Department of Microbiology, Research Center for Pediatric Infectious Diseases, (Pardis Hemmat) Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Research Center

of Pediatric Infectious Diseases, 4th floor Hazrat Rasul Hospital, Niayesh St., Satarkhan Ave., Tehran, Iran. Tel: +98-21-66525328 E-mail:[email protected]

Received: February 17, 2011 Accepted: January 01, 2012 Background: Determining the etiologic causes of septic arthritis is of the most

importance. Goal of this study was to investigate presence of staphylococcal

enterotoxins A, B, C and Toxic Shock Staphylococcal toxin-1 in the synovial fluid of

patients with arthritis.

Methods: This cross-sectional study was performed in the Pediatric and Orthopedic

Wards of Hazrat Rasoul Hospital in Tehran, Iran during 2008- 2010. Gram stains,

conventional cultures, direct detection of soluble bacterial antigens were used to detect

H. influenza, S. pneumonia, group B streptococci, and N. meningitidis while Latex

particle agglutination test was used for staphylococcal supper antigens (by enzyme

immunoassays) upon synovial fluid tapping of 62 individuals (5 mo to 16 yrs,

mean=113.8 yrs). P<0.05 was considered statistically significant.

Results: Positive SF cultures (n=11): 5 positive cases of S. aureus; 5 S. pneumonia; 1 H.

influenza, and 1 Klebsiella. Positive gram stains: 10%; and positive LPA: 4%.

Staphylococcal arthritis was diagnosed in 7 (39%) cases upon positive culture or

positive gram stain. The most common type was TSST-1 (47%) and the least common

was enterotoxin B (18%). Isolation of S. aureus (positive culture) was correlated to

presence of enterotoxin A in synovial fluid but not to enterotoxins B, C or TSST-1.

Conclusion: Staph. aureus had a prominent role in arthritis. 47% of cases with negative

culture for S. aureus had at least one type of staphylococcal super antigens in the

synovial fluid. Searching for antigens of usual organisms or staphylococcal supper

antigens could be helpful for diagnosis and subsequent treatment.

Keywords: Septic arthritis, staphylococcal, superantigens.

Abstract

Page 53: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

بيش از حد تخمدانكها در فرم شديد سندرم تحري ترومبوفيلي و تغييرات آن

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

بيش از حد تخمدانكها در فرم شديد سندرم تحري بررسي آزمايشات ترومبوفيلي و تغييرات آن

ليلي صفدريان

*محمدزادهمحبوبه مرضيه اقاحسيني اشرف ال ياسين فاطمه سروي

دانشگاه علوم بخش نازايي، ، زنان و زايمانگروه .، تهران، ايرانپزشكي تهران

ارگر شمالي، تقاطع كتهران، خيابان : مسئولنويسنده*

تر شريعتي، طبقه دوم، كجالل آل احمد، بيمارستان د 021-84902421: تلفن ييبخش نازا

E-mail: [email protected]

11/10/1390: تاريخ پذيرش03/07/1390: مقالهتاريخ دريافت

ع و وقاي(OHSS)تخمدان بيش از حدك باروري سندرم تحريكمكهاي وريآ ترين عوارض فن مهم: زمينه و هدف

تواند در منتخب ميها در بيماران ارزيابي برخي ترومبوفيليهدف از اين مطالعه .ترومبوآمبوليك مرتبط با آن است لقاح ايانديد ك بيمار108 در: روش بررسي .گيري براي اقدامات پيشگيرانه سودمند باشد تصميم و ارزيابي خطر، C يني، پروتS ينيتر داشتند، سطح فعاليت پروت بيش ول ياك فولي20 تخمدان كدنبال تحري ه بهكآزمايشگاهي

آزمايشات ترومبوفيلي در .گيري شد كوآگوالنت اندازه يپين و لوپوس آنتيكارديول هاي آنتي بادي ترومبين، آنتي آنتي ها پس از تغييرات آن و تخمدان مقايسه شد حد بيش ازكغيرشديد سندرم تحري م شديد ويعال بيماران دچار

ردند كمراجعه OHSSم شديد يعال ه باكبيماري 43هنگام بستري رار آزمايشات دركبا ت شروع تظاهرات باليني، در 7/101±3/16( بود تر مكردند، كشديد پيدا OHSSم يه عالك بيمارانيS يني ميانگين پروت:ها يافته .گيري شد پي

اهش يافت وكشديد نيز OHSSين پس از بروز تظاهرات باليني يفعاليت اين پروت ).>001/0P ؛4/118±0/17 مقابلاهش يافت، ك درصد09/2 ميعال بروز بتاليان به فرم شديد، باترومبين م سطح آنتي). >001/0P( رسيد6/91±1/20 به

كارديوليپين يا هاي آنتي بادي ترومبين و آنتي ، آنتيC ينيسطوح پروت). =051/0P( نبوددار اما اين تفاوت معني نسبتاً پايين، S ينيبيماران با فعاليت پروت: گيري نتيجه.شديد نداشتند OHSS كوآگوالنت لوپوسي، ارتباطي با بروز آنتيهنگام بالطبع خطرات متعاقب آن هستند؛ در شديد و OHSSبروز باالتر معرض خطر تخمدان دركدنبال تحري به

مقابل افزايش انعقادپذيري بنابراين بيماران در. شود تر نيز مي مك S يني پروتSevere OHSSتظاهرات باليني بروز .تژي پيشگيرانه مد نظر باشداطراحي استر بيماران وكدر ارزيابي ريسته بايد كاين ن. پذيرتر خواهند بود آسيب

. باروريكمكهاي وريآ بيش از حد تخمدان، فنكترومبوفيلي، سندرم تحري: ليديكلمات ك

Assisted Reproductionهاى كمك بارورى وريآ استفاده از فن

Technologies (ART)اي امروز در حال گسترش است و در دني هاي نازايى بر هايى كه در صدد انجام درمان هر ساله بر تعداد زوج

بنابراين خطرات و عوارض حاصل از انجام . شود آيند افزوده مى مىART مورد توجه روزافزون قرار گرفته است و ايمني بيمار طي

هاي طب باروري تـاولوي ي ازكـهاي درمان ناباروري ي لكـانجام سي

.شود مىمحسوب

توانيم از هاي درمان نازايى، مى با افزايش ضريب ايمنى روشمخاطره انداختن سالمت افراد براى يك فرآيند غير اورژانس و به

دست آوردن براى بهARTهاي ثر روشكدر ا 1.انتخابي جلوگيرى كنيم Ovarian) مناسب لقاح، از تحريك تخمدان كچندين تخم

stimulation)تحريك تخمدانضهترين عار مهم. شود استفاده مى ، Ovarian Hyper Stimulationسندرم تحريك بيش از حد تخمدان

Syndrome (OHSS)نفس، ادم، كاهش حجم است كه با آسيت، تنگي

مقدمه

چكيده

49-57، 1391 ، فروردين1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 54: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانليلي صفدريان

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

درون عروقى، افزايش غلظت و ويسكوزيته خون و هيپوتانسيون 1و2.يابد تظاهر مىOHSSتحريك تخمدان ضهترين عار كن و خطرناتري عمده

ى از جمله كتواند عواقب بسيار خطرنا زيرا مى3شود محسوب مى Adult Respiratory Distressساالن سندرم ديسترس تنفسي بزرگ

Syndrome (ARDS) نارسايى كليه، ترومبوز عروقى و آمبولى ريوى ،عث مرگ بيمار ها ممكن است با يك از آن دنبال داشته باشد كه هر به

ل جدي ك هستند، اغلب مشARTانديد انجام ككه افرادي 4و5.شودبنابراين حتي ميزان كم . سالمت ندارند و اميد به زندگي بااليى دارند

ناخوشايند ARTدنبال انجام خصوص مرگ و مير به ناخوشي و بهى از كهاي نازايى ي استن از خطرات درمانكاست، لذا تالش براى

كار بايد افراد در معرض خطر براى اين .شود محسوب مىها ضرورت و اقدامات پيشگيرانه و احتياط الزم را در مورد كردهباال را شناسايى

هاى درصد سيكلشش تا دودنبال بهOHSS 1و6.كار ببنديم ها به آن In Vitro Fertilization/ Intracytoplasmic Spermلقاح آزمايشگاهي

Injection (IVF/ICSI) (كيستيك، هاى پلي تخمدان2و7.شود ايجاد مى هاى حجيم با تعداد فوليكول زياد و سطح بسيار باالي تخمدان

تورهايى هستند كه خطر بروز كدنبال تحريك تخمدان فا استراديول بهOHSSتنهايى يك از اين عوامل به اما هيچ 8و9.دهند را افزايش مى در برخي مطالعات 5و10.بينى كنند پيش را دقيقاً OHSSتوانند بروز نمى

تر از بيشOHSSديده شده كه شيوع ترومبوفيلى در بيماران مبتال به هاي ترومبوفيلى اما در اين مطالعات تست9و11.نترل استكافراد گروه

ه ك از بيماران گرفته شده در حالىOHSSدر هنگام بروز تظاهرات تورهاي كن است فاكمدهند م شواهدي وجود دارند كه نشان مى

از 6و12.صورت مقطعي تغيير يابند تسابي در اين زمان بهكا ترومبوفيلىشده و هاي انجام نترل و تستكعنوان سوى ديگر انتخاب افراد به

ديگر متفاوت بوده، ها در مطالعات مختلف با يك روش انجام آنه درستي رد، يا بكها را با هم مقايسه توان نتايج آن نحوي كه نمى به

13و14.تعميم داداستن از پيامدهاى وخيم كشود براى در بسياري از منابع توصيه مى

OHSS براى همه مبتاليان به ،OHSS شديد تجويز پروفيالكسى ضد نظران نيز معتقدند بهتر برخي صاحب7و15.انعقادي مد نظر قرار گيرد

ومبوفيلى هستند از نظر ترARTانديد انجام ككه است تمام افراديگري شوند و در صورت وجود اختالل، درمان ضد انعقادي غربال

اند چند مطالعات نشان داده هر8و11.پروفيالكتيك دريافت كنندهاى ارثي از نظر اقتصادي مقرون گري روتين براى ترومبوفيلى غربال

ترى هاي ارزان تسابى با تستكهاى ا ترومبوفيلى9و16صرفه نيست، به هستند و با توجه به احتمال شدت يافتن اين اختالالت قابل تشخيص

و افزايش احتمال ايجاد ترومبوز، انجام OHSSدر زمان بروز ن است در پيشگيري اوليه از كگري از نظر اين اختالالت مم غربال

نون بيش از صد مورد كتا 17-19. سودمند باشدART كپيامدهاى خطرنان در متون گزارش شده است ترومبوز عروقي متعاقب تحريك تخمدا

ردن تظاهرات كها در بيماران حامله، پس از فروكش ثر آنككه اOHSSبدون سابقه قبلي ترومبوز در فرد يا خانواده وي بوده است ، .

تورهاي كى از فاكتعداد قابل توجهي از اين بيماران داراي حداقل يترومبوفيلى هاى بنابراين انجام تست 20و21.اند ترومبوفيلى مثبت بوده

و تشكيل ترومبوز به ما OHSSبينى خطر ن است بتواند در پيشكممبا مشخص شدن افراد در معرض خطر باال و استفاده از . كمك كند

درمان ضد انعقادي مناسب براى پيشگيري از ترومبوز، ايمنى بيماران .يابد افزايش مىARTهاي مختلف در روش

فاصله فروردين ه درك بيمار 108در اين مطالعه مقطعي تعداد

به درمانگاه نازايي بيمارستان شريعتي مراجعه 1389 تا اسفند 1388وارد بودند، بر اساس معيارهاي زيرIVF/ICSIانديد انجام كرده و ك

تخمدان با استفاده از هشد نترلك كانجام تحري پس از :مطالعه شدند، تر باشند فوليكول يا بيش20در سونوگرافى داراى گونادوتروپين

خود ههاي خودب سقط ،)تر سه بار يا بيش (IVFسابقه شكست مكرر سابقه ترومبوآمبولي وريدي يا ،)تر سه سقط متوالي يا بيش(رر كم

سابقه فردي يا خانوادگي از هرگونه ترومبوفيلى و يا شريانيدرمان با هيچ داروي ضد تحت شده قبلي نداشته باشند، شناخته

رضايت آگاهانه خود را جهت انجام مطالعه وانعقادي نباشندمدت ل طوالنيكبيماران تحت پروت .رده باشندكتبي اعالم كصورت به

و HCGقبل از تزريق . قرار گرفتندICSIگذاري و ك تخمكتحريين ي پروت،گيري استراديول سرم نمونه خون جهت اندازهگرفتن تخمك

S،يني پروت C،كارديوليپين بادي آنتي آنتي، ترومبين آنتي (IgM, IgG) و بيماران طبق ART كوآگوالنت گرفته شد و سپس سيكل لوپوس آنتي

روش بررسي

50

Page 55: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

بيش از حد تخمدانكها در فرم شديد سندرم تحري ترومبوفيلي و تغييرات آن

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ل بيماران با نظر كنسل شدن سيكادامه يا . روال معمول ادامه يافت نظير ادم، OHSSه با تظاهرات ك بيماراني .شد معالج تعيين ميكپزش

شدگي نفس، تهوع، استفراغ، اوليگوري، و بزرگ آسيت، تنگيردند و جهت درمان در بخش بستري شدند، كها مراجعه تخمدان

طي بستري اين بيماران، . شديد در نظر گرفته شدندOHSSعنوان بهه كر گرفته شد كالذ نمونه خون مجدد براي آزمايشات ترومبوفيلي فوق

كمك نتايج حاصله به .با نتايج آزمايشات نوبت اول مقايسه شدهاي ترومبوفيلي بيماران آناليز شد؛ و تست 18ويراست SPSSافزار نرم

در . مقايسه شدNon Severe OHSS با بيماران Severe OHSS دچار Severeمرحله بعدي نيز آزمايشات قبل و بعد از بستري بيماران گروه

OHSSبا هم مقايسه گرديد .

ه خصوصيات آنان و ك بيمار وارد مطالعه شدند 108تعداد

علت . خالصه شده است1ها در جدول ل درماني آنكمشخصات سيعوامل %) 8/77( نفر 84در عامل مردانه، و%) 2/22( نفر 24نازايي در

الت ك، مش%)62( نفر 67گذاري در كزنانه شامل اختالالت تخمنفر چهار ي غير قابل توضيح در ينازا، و %)12( نفر 13اي در لوله

شديد و غير شديد تفاوت قابل OHSSبين دو گروه . بود%) 7/3( ).>05/0P( ي يافت نشديعلل نازا اي از نظر مالحظه

، C يني، پروتSين ياز همه بيماران آزمايشات ترومبوفيلي شامل پروت Lupus anticoagulant antibody, Anticardiolipinترومبين، آنتي

antibody (IgM, IgG)ينيپروت. )1 جدول( عمل آمد به S بيماران بيمارانCين يميانگين پروت. بود8/111±5/18 طور ميانگين بهبادي آنتي . بود7/98±4/14 ميانگين آنتي ترومبين. بود9/18±5/100

ه دچار فرم ك ، بيمار مثبت بودكي كوآگوالنت لوپوسي تنها در آنتيبادي آنتي .و به حاملگي نيز دست نيافت، شده بودOHSSغير شديد

شديد OHSSه هر سه دچار ك ، بيمار مثبت بودسهكارديوليپين در آنتيدر نهايت دو تن از آنان به . نسل شدك آنان ARTل كشدند و سي

اين .دام به هفته دوازدهم نرسيدندك اما هيچ،حاملگي دست يافتند . مثبت گرديدOHSSم ياز بروز عال بيمار نيز پس دوبادي در آنتي و انتقال جنين در ARTانجام . از اين دو بيمار حامله نشدندكي هيچ%) 5/56( بيمار 61در .ل ادامه يافتكدر همان سي%) 5/43( بيمار 47

علت فقدان اسپرم در ي بهكي( نفر دوجز ه بهكنسل شد ك ARTل كسي درمان بقيه با استفاده از ،)علت انصراف بيمار نمونه همسر و ديگري به

م ياز بيماران دچار عال%) 8/39( نفر43 .هاي منجمد ادامه يافت جنين%) 7/53( نفر 58. شدند و در بيمارستان بستري گرديدندOHSSشديد

ه نياز به كحدي نبود شدند، اما شدت آن بهOHSSم ينيز دچار عاللي را كنه مشگو نيز هيچ%) 5/6( بيمار هفت. بستري داشته باشند

عوارضي (Critical OHSSدام از بيماران دچار ك هيچ. ردندكگزارش ن .نشدند) يا حوادث ترومبوآمبوليكARDS, Renal failureمانند

ردند، از نظر سن، نوع و علت ك پيدا Severe OHSSم يه عالكبيماراني ها ها، تعداد اووسيت تعداد فوليكول. نازايي تفاوتي با سايرين نداشتندداري باالتر طرز معني بهشديد OHSSو سطح استراديول سرم در گروه

يلوگرم بر متر مربع ك Severe OHSS 5/2 در گروه BMIميانگين . بود ينيميانگين پروت. )=001/0P (د بودم شدييتر از بيماران بدون عال مكS م يه عالك بيمارانيOHSS درصد بود 7/101±3/16 ردندك شديد پيدا

4/118±0/17 ردند اين مقداركم شديد پيدا نيه عالك بيمارانيو درلحاظ آماري ه بهك بود 6/16 اختالف بين اين دو گروه. درصد بود

بيمار از ك و يSevere بيمار از گروه كي. )=001/0P( دار بود معني. تر از نرمال داشتند مك Sين ي سطح فعاليت پروتNonsevereگروه .داري نداشت در دو گروه اختالف معنيSين يمبود پروتكشيوع

درصد و 8/104±0/20 م شديديبيماران با عال درCين يميانگين پروت 49/6 اين . درصد بود3/98±9/17 م شديديدر بيماران بدون عال دار باشد ه از نظر آماري معنيكحدي نبود درصد اختالف به

)090/0P=( .6/96±5/13 شديدميترومبين بيماران با عال ميانگين آنتي 8/100±9/14 ترومبين م شديد ميانگين آنتييدر بيماران بدون عال. بود

مثبت بودن . داري بين اين دو گروه يافت نشد ه اختالف معنيكبود كوآگوالنت لوپوسي بادي آنتي كارديوليپين يا آنتي بادي آنتي آنتي

ل كسينسل شدن كتعداد موارد . شديد نداشتOHSSارتباطي با بروز در مقابل% 93( تر از ساير بيماران بود بيشSevere OHSSدر گروه

رده و ك مراجعه Severe OHSSم يه با عالكاز بيماراني . %)3/23بستري شدند، در هنگام بستري مجددا نمونه خون جهت آزمايشات

.ترومبوفيلي گرفته شدل از تغييرات اين آزمايشات در مقايسه با آزمايشات قب2در جدول

ميانگين سطح فعاليت . آورده شده استOHSSي كلينيكم يظهور عال درصد بود 7/101±3/16 شديدOHSSم ي قبل از بروز عالSين يپروت

هايافته

51

Page 56: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانليلي صفدريان

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

. رسيد6/91±1/20 به،اهشكدرصد 1/10 م بايه در هنگام بروز عالك .)>001/0P(دار بود اين تفاوت به لحاظ آماري معني

و 8/104±0/20دار شدن قبل از عالمت بيمارانC ينيميانگين پروته از نظر آماري اختالف ك بود 6/103±3/18 ميپس از ايجاد عال

ترومبين بيماران قبل از بروز سطح آنتي. داري با هم نداشتند معني درصد 5/94±3/13 م بهي درصد بود و با بروز عال6/96±5/13م يعال

دار آماري معنيه از نظر كحدي درصدي به09/2 اين تفاوت. رسيدكارديوليپين بادي آنتي تعداد موارد مثبت آنتي. )=051/0P(باشد نرسيد

م يكوآگوالنت لوپوسي نيز قبل و بعد از بروز عال بادي آنتي و آنتيشده در بيماران و هاي مشاهده تعداد فوليكول. ردكداري ن تغيير معني

ومبوفيلي ارتباط زمايشات ترآآمده با نتايج دست هاي به تعداد اووسيت .)<05/0P( داري نداشتند معني

هاي بيماران با سطح استراديول ها و تعداد اووسيت تعداد فوليكول رابطه Sين يسرم ارتباط داشتند و سطح استراديول بيماران با پروت

بادي ه آنتيكميانه استراديول در سه بيماري .وس داشتكمع بود 2100 در ساير بيماران و10240كارديوليپين مثبت داشتند آنتي

)009/0P=(.داري با سطح هاي ترومبوفيلي ارتباط معني ساير تست 59 صورت تازه، و در بيمار به47انتقال جنين در .استراديول نداشتند

، تخمدانتحريك بيش از حد علت به(بيمار با استفاده از جنين فريز .انجام گرفت) ادامه درمان قطع شده بود

نفر 21 برايشان منتقل شده بود، Freshه جنين كبيماراني از بين ه تنها كردند؛ در حالي كبه حاملگي بيوشيميايي دست پيدا %) 7/44(

رده بودندكه از جنين فريز استفاده كاز گروهي %) 4/25( نفر 15Beta HCGلحاظ آماري اختالف بين اين دو گروه به . مثبت داشتند

در گروه انتقال Ongoingميزان حاملگي .)=034/0P( دار بود معني% 9/16 ، و در گروه انتقال جنين فريز) مورد13% (7/27 جنين تازه

ختالف از نظر باليني قابل توجه است، اما اهرچند اين . بود) مورد10( .)=184/0P(دار نبود از نظر آماري معني

OHSS شدت كيكتف مطالعه، بهننده در ك تكخصوصيات و نتايج آزمايشات بيماران شر :1-جدول

م شديديعال م غير شديديعال نام متغير

P 06/5(5/28 )14/6(2/28 779/0( (SD) ميانگين )سال( سن

10/4(4/26 )32/3(9/23 001/0( (SD) ميانگين )2kg/m( شاخص توده بدن

001/0 28)20- 50( 24)20- 45( )محدوده تغييرات( ميانه )عدد( ها تعداد فوليكول

>001/0 22)12- 37( 19)10- 28( )محدوده تغييرات( ميانه )عدد( ها تعداد اووسيت

>001/0 3%)7( 44%)7/67( (%) تعداد )عدد( انتقال جنين تازه

>001/0 40%)93( 21%)3/23( (%) تعداد )عدد( انتقال جنين فريز

405/0 12%)6/28( 24%)5/37( (%) تعداد )داعدت( حاملگي شيميايي

000/1 9%)4/21( 14%)9/21( (%) تعداد )داعدت( يافته ادامهحاملگي

>001/0 3700)956-31700( 1600)500-16810( )محدوده تغييرات( ميانه (pg/ml) استراديول

>04/17(4/118 )30/16(7/101 001/0( (SD) ميانگين S ينيپروت

91/17(3/98 )04/20(8/104 090/0( (SD) ميانگين C ينيپروت

91/14(0/100 )58/13(6/96 234/0( (SD) ميانگين ومبينتر آنتي

000/1 0 1)%5/1( (%) تعداد كوآگوالنت لوپوسي مثبت بادي آنتي آنتي

159/0 3%)7( 0 (%) تعداد كارديوليپين مثبت بادي آنتي آنتي

52

Page 57: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

بيش از حد تخمدانكها در فرم شديد سندرم تحري ترومبوفيلي و تغييرات آن

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

ها نسبت به حد پايه آن و ميزان تغييراتSevere OHSSآزمايشات ترومبوفيلي بيماران پس از بروز تظاهرات :2-جدول تفاوت نسبت به مقادير قبل از بروز تظاهرات باليني مقادير پس از بروز تظاهرات باليني

P >11/20(67/91 11/10 001/0( (SD) ميانگين S ينيپروت

32/18(65/103 20/1 284/0( (SD) ميانگين C ينيپروت

80/13(58/94 09/2 051/0( (SD) ميانگين ترومبين آنتي

159/0 1 1%)3/2( (%) تعداد كوآگوالنت لوپوسي مثبت بادي آنتي آنتي

000/1 2 5%)6/11( (%) تعداد كارديوليپين مثبت بادي آنتي آنتي

OHHS ترومبوز در بيماران مبتال بهكعلت واقعي افزايش ريسسيون تخمدان، در طي هيپر استيموال. امالً مشخص نيستكهنوز

هنند و موجب افزايش قابل مالحظك تعداد زيادي فوليكول رشد ميه هيپر استروژنمي در كطور همان. شوند استروژن در جريان خون مي

حوادث ك موجب باال رفتن ريسOCPحاملگي و مصرف بيش از كتواند در بيماران سندرم تحري شود، مي ترومبوآمبوليك مي

اما در مطالعات مختلف 9و22.ساز ترومبوز شود حد تخمدان نيز زمينه. ارتباط واضحي بين سطح استروژن و وقوع ترومبوز يافت نشده است

گذاري با حد ك تخمكوضعيت افزايش انعقادپذيري متعاقب تحري هم hCGهر چند قبل از تزريق . زماني ندارد ثر غلظت استراديول همكا

hCGوآمبولي قبل از تزريق بروز ترومب. سطح استروژن بسيار باالستعنوان تنها علت افزايش ترومبوز بنابراين نقش استروژن به. نادر است

6و9.مورد ترديد است بيش از حد كاز طرفي در تمام بيماران دچار سندرم تحري

ي از آنان كتخمدان، هيپر استروژنمي وجود دارد، اما فقط در تعداد اندجز استروژن در اين افزايش عواملي بهبنابراين . شود ترومبوز ايجاد مي

ها هاي اخير ترومبوفيلي در سال 9و22.باشند خطر ترومبوز دخيل مينندگان ك ترومبوز در افراد حامله و مصرفهنندكتور مستعدكعنوان فا به

ه در كاند و احتمال دارد هاي پيشگيري از بارداري مطرح شده قرص بيش از حد تخمدان نيز كبروز ترومبوز در بيماران سندرم تحري

بيش از حد تخمدان كدر بيماران سندرم تحري 9و23.نقش داشته باشندشود و مايع درون عروقي به فضاي سوم نفوذپذيري عروق زياد مي

اي عده. شود خون زياد ميهبنابراين غلظت و ويسكوزيت. يابد انتقال مي. دانند ترومبوز ميكنظران اين پديده را مسئول افزايش ريس از صاحب

تخمدان، بدون وجود كاما در مواردي نيز ترومبوز متعاقب تحري بيش از حد تخمدان ديده كم باليني سندرم تحرييآسيت يا ساير عال

9.شود ميDulitzky، بيمار دچار فرم شديد20 شيوع ترومبوفيلي را در بيمار تحت القاي 40 بيش از حد تخمدان، را با كسندرم تحري

بيش از حد تخمدان نشده كه دچار سندرم تحريكگذاري كخمته شيوع ترومبوفيلي در گروه فرم كيافت وي در. ردكبودند، مقايسه

نترلكو در گروه % 85 بيش از حد تخمدان كسندرم تحري شديدتورهاي كگيري براي بررسي فا زمان نمونه 8.باشد مي% 8/26

سندرم م فرم شديدي عالترومبوفيلي در گروه مورد در هنگام بروزدر فاز لوتئال ) شاهد(نترل ك بيش از حد تخمدان، و در گروه كتحرينگر انتخاب روش گذشته نترل بهكاز طرفي گروه . ل درماني بودكسي

اين Mc Donoughاين عوامل موجب شد افرادي مانند . شده بوده تفاوت وضعيت هورموني دو گروه در كنند كاحتمال را مطرح

توجه سطح استراديول در گروه گيري، و اختالف قابل م نمونههنگامورد و شاهد، باعث مخدوش شدن نتايج و مشاهده اين ميزان تفاوت

ن كبنابراين مم 13و14.بين آزمايشات گروه مورد و شاهد شده باشد بيش از حد تخمدان موجب ايجاد كاست بروز سندرم باليني تحري

نوبت آزمايشات كيلي شود؛ و انجام يهاي ترومبوف تغييراتي در تست 14.افي نداشته استكدقت Dulitzkyترومبوفيلي براي تعيين هدف

Machac،توركهاي فا جهش V ،ليدن MTHFR C677T و جهش ،G20210Aبيش از ك پروترومبين را در بيماران مبتال به سندرم تحري

بحث

53

Page 58: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانليلي صفدريان

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

نتيجه رسيد رد، وي به اين كنترل مقايسه كحد تخمدان شديد با افراد تري دارد؛ اما ليدن در بيماران نابارور شيوع بيشV توركه جهش فاك

بيش از حد كاين امر موجب افزايش خطر بروز سندرم تحري 18.شود تخمدان شديد نمي

Fabregues،20ل درماني كشده قبل از شروع سي نمونه خون گرفته 40 با اان ر بيش از حد تخمدك سندرم تحريفرم شديدبيمار مبتال به

بيمار 100 بيش از حد تخمدان و كبيمار فرم غير شديد سندرم تحريترومبين، تورهاي ترومبوفيلي شامل آنتيكنترل سالم، از نظر فاك

،G20210A پروترومبين ، ليدنVتور ك، جهش فاSين ي، پروتCين يپروتسه كارديوليپين مقاي بادي آنتي كوآگوالن لوپوسي و آنتي بادي آنتي آنتي

ه شيوع ترومبوفيلي در بيماراني كه دچار كوي نتيجه گرفت 16.ردكشوند، افزايش بيش از حد تخمدان ميكفرم شديد سندرم تحري

از نظر اقتصادي ARTانديد كگري روتين بيماران ندارد و غربال تغييرات پارامترهاي هموستاتيك ،Curvers 16.صرفه نيست مقرون به

ل كمقاطع زماني مختلف سي را درCين ير پروت فعاليت مسيهدهند نشانIVF ين ياز جمله پروت(. ردك و حاملگي متعاقب آن را بررسيS (

بنابراين وي به اين نتيجه . مطابق با افزايش سطح استروژن نيستتواند مسئول تغييرات ايجاد تنهايي نمي ه هيپر استروژنمي بهكرسيد

Nelsonه كطبق مروري 22.هاي انعقادي بيماران باشد شده در تستگذاري باعث افزايش ك تخمك انجام داد، تحري2009در سال

تور فون ك، فيبرينوژن و فاV توركتورهاي انعقادي، از جمله فاكفا كل تحريكترومبين نيز طي سي ، و آنتيSين يپروت. شود ويلبراند مي

كدنبال تحري بنابراين به 6.يابند اهش ميكگذاري كتخمشود و فعاليت فيبرينوليتيك ي آبشار انعقادي فعال ميگذار كتخم

بيش از حد كه دچار سندرم تحريكدر بيماراني . گردد مهار ميتر است و در صورت حامله شدن شوند، اين تغييرات بيش تخمدان مي

حالت طبيعي بر ندتر بهكتورها كاين بيماران، سطوح سرمي اين فا 22). هفتهسهحداقل (گردد مي

و Cين ي، پروتSين ين مطالعه ما ميزان فعاليت پروتدر ايكوآگوالن لوپوسي و بادي آنتي هاي آنتي بادي ترومبين و آنتي آنتياين . رديمك بيمار بررسي 108كارديوليپين را در بادي آنتي آنتي Polymerase Chain Reaction (PCR)تورها نسبت به آزمايشات كفا

از طرفي مطالعات قبلي .باشد تر مي ا آسانه ترند و انجام دادن آن ارزان(Fabregues) تورهاي ترومبوفيلي نيازمند كه بررسي فاك نشان داده بود

PCRاول را قبل از ههاي مرحل ما نمونه16.صرفه نيست مقرون به گروه بيماراني كي: سپس بيماران دو گروه شدند. گرفتيمhCGتزريق

بيش از حد كندرم تحريي فرم شديد سكلينيكه با تظاهرات ك دوم هردند و در بيمارستان بستري شدند؛ دستكتخمدان مراجعه

فرم غير شديد سندرم (ردند كه نياز به بستري شدن پيدا نكهايي آنهنگام بستري در بيمارستان و قبل از ).از حد تخمدان بيش كتحري

شروع هپارين پروفيالكتيك، از بيماران گروه فرم شديد سندرم دوم جهت ارزيابي هگيري مرحل بيش از حد تخمدان نمونهكيتحررهاي كعمل آمد تا تغييرات احتمالي مار هاي ترومبوفيلي به تست

ه ك با توجه به اين. ترومبوفيلي با بروز تظاهرات باليني بررسي شودم ياهش حجم داخل عروقي در زمان بروز عالكاستروژنمي و هيپر

تورهاي موثر بر كعنوان فا ان، به بيش از حد تخمدكسندرم تحري كاند، ما بيماران دچار به سندرم تحري وضعيت انعقادي مطرح شده

ه هر دو سطوح استروژن كبيش از حد تخمدان شديد و غير شديد را رديم و آزمايشات گروه فرم كباالتر از حد فيزيولوژيك دارند، مقايسه

م ي بروز عال بيش از حد تخمدان را در زمانكسندرم تحري شديد .رديمكرار كمجددا ت

در بيماران گروه فرم Sين يگيري، سطح پروت اندازههدر اولين مرحلتر از گروه فرم پايين% 16 بيش از حد تخمدان كسندرم تحري شديد

اين ميزان با بروز . بيش از حد تخمدان بودكسندرم تحري غير شديداهش كديگر% 10 بيش از حد تخمدان كم باليني سندرم تحرييعال

ها تر از نرمال نرسيد، اما اين اختالف مكه به حد كرد، هر چند كپيدا ن است تغييرات كبنابراين مم. دار بودند از نظر آماري معني

بيش از حد تخمدان كفيزيولوژيك حاصل از سندرم باليني تحري نيز سطح Curvers هدر مطالع . شده باشدSين ياهش پروتكموجب

داري اهش معنيكاستيموالسيون تخمدان، ر زمان هيپر دSين يپروتتواند ميزان پايه، مي نسبت بهSين ياهش سطح پروتك 22.رده بودكپيدا

تظاهرات باليني سندرم هافزايش استعداد بروز ترومبوز را در مرحل .ندك بيش از حد تخمدان توجيه كتحري

بيش كي در گروه دچار به فرم شديد سندرم تحرSين يسطح پروت بيش از كتر از گروه فرم غير شديد سندرم تحري مكاز حد تخمدان

با توجه به . رسد تر از نرمال نمي مكحد تخمدان است، اما به حد بيش از ك ايجاد ترومبوز در بيماران دچار سندرم تحريكه ريسك اين

نيز Sين يمبود نسبي پروتكرود، شايد اين حد تخمدان شديد باال مي

54

Page 59: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

بيش از حد تخمدانكها در فرم شديد سندرم تحري ترومبوفيلي و تغييرات آن

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

بيش از حد تخمدان در خور توجه باشد و كران سندرم تحريدر بيماگذاري به ك تخمكالزم باشد براي ارزيابي نياز بيماران تحت تحري

جديدي تعيين Cut off pointپروفيالكسي با داروهاي ضد انعقادي، .شود

م در گروه فرم يترومبين نيز پس از بروز عال ما آنتيهدر مطالعاهش يافت ك% 09/2 ش از حد تخمدان حدود بيكسندرم تحري شديد

ن كو مم) 051/0( بودكدار بودن نزدي آن بسيار به حد معنيPه كدست داري در اين مورد به معنيهاست با افزايش حجم نمونه، نتيج

سندرم نيز در بيماران گروه فرم شديدDulitzky هدر مطالع. آيدنترل كتر از گروه مكترومبين بيش از حد تخمدان، سطح آنتيكتحري نقش فيزيولوژيك مهمي در مهار Sين يترومبين و پروت آنتي 24.بود

و Sين يگذراي پروت ن است افتكبنابراين مم. انعقاد دارنده ك با توجه به اين . ترومبوز مؤثر باشندكترومبين در افزايش ريس آنتي

ما اقدامات پيشگيرانه و احتياطي طبق روش مرسوم درهدر مطالع

هاي بخش لكبخش اجرا شده و انجام مطالعه موجب تغييري در پروترسد نظر مي به .نشده بود، موردي از ترومبوز در بيماران ديده نشد

كدنبال تحري به نسبت پاييني دارند، به S ينيه فعاليت پروتكبيماراني و بالطبع خطرات Severe OHSSتخمدان در معرض خطر باالتر بروز

نيز Severe OHSSستند؛ در هنگام بروز تظاهرات باليني متعاقب آن هبنابراين احتماال اين بيماران به ساير . شود تر مي مكهم اين مقدار باز

پذيرتر خواهند شوند آسيب ه موجب افزايش انعقادپذيري ميكعواملي گيري براي تجويز ترومبوپروفيالكسي و ته بايد در تصميمكبود و اين ن

تر براي مطالعات بيش . بيماران مد نظر قرار گيردكارزيابي ريستورهاي ترومبوفيلي ارثي شايع در جمعيت زنان كبررسي ارتباط فاننده ك چنين تعيين نقش عوامل تعديل ، و همOHSSنابارور ايراني با

.شود عوارض ترومبوتيك پيشنهاد ميكريست ادمي و خك اين مقاله با حمايت دانشگاه علوم پزش:سپاسگزاري

.بهداشتي درماني تهران انجام شده است

1. Källén B. Maternal morbidity and mortality in in-vitro fertilization. Best Pract Res Clin Obstet Gynaecol 2008;22(3):549-58.

2. Chipwete SE, Bugren S, Rafla N. Thrombosis post ovarian hyperstimulation. Fertil Steril 2009;91(5):1956.e13-4.

3. Kim SM, Jee BC, Kim JW, Youn JM, Lee HU, Suh CS, Kim SH. The clinical implications of acquired thrombophilia in patients with ovarian hyperstimulation syndrome. Korean J Obstet Gynecol 2008;51(7):744-749.

4. Alasiri SA, Case AM. Thrombosis of subclavian and internal jugular veins following severe ovarian hyperstimulation syndrome: a case report. J Obstet Gynaecol Can 2008;30(7):590-7.

5. Robertson L, Wu O, Langhorne P, Twaddle S, Clark P, Lowe GD, et al. Thrombophilia in pregnancy: a systematic review. Br J Haematol 2006;132(2):171-96.

6. Nelson SM. Prophylaxis of VTE in women - during assisted reproductive techniques. Thromb Res 2009;123 Suppl 3:S8-S15.

7. Celebioglu B, Topatan B, Güler A, Aksu TA. Fatal mesenteric artery thrombus following oocyte retrieval. BJOG 2004;111(11):1301-4.

8. Aboulghar MA, Mansour RT. Ovarian hyperstimulation syndrome: classifications and critical analysis of preventive measures. Hum Reprod Update 2003;9(3):275-89.

9. Nelson SM, Greer IA. Artificial reproductive technology and the risk of venous thromboembolic disease. J Thromb Haemost 2006;4(8):1661-3.

10. Salomon O, Schiby G, Heiman Z, Avivi K, Sigal C, Levran D, et al. Combined jugular and subclavian vein thrombosis following assisted reproductive technology: new observation. Fertil Steril 2009;92(2):620-5.

11. Delvigne A, Kostyla K, De Leener A, Lejeune B, Cantiniaux B, Bergmann P, et al. Metabolic characteristics of women who

developed ovarian hyperstimulation syndrome. Hum Reprod 2002;17(8):1994-6.

12. Grandone E, Colaizzo D, Vergura P, Cappucci F, Vecchione G, Lo Bue A, et al. Age and homocysteine plasma levels are risk factors for thrombotic complications after ovarian stimulation. Hum Reprod 2004;19(8):1796-9.

13. Bellver J, Simón C, Pellicer A. Estrogen levels and thrombophilia: an intervening variable or a confounder? Fertil Steril 2002;78(4):887-8; author reply 888-9.

14. McDonough PG. Estrogen levels and thrombophilia: an intervening variable or a confounder? Fertil Steril 2002;78(4):887-8; author reply 888-9.

15. Baglin T, Gray E, Greaves M, Hunt BJ, Keeling D, Machin S, et al; British Committee for Standards in Haematology. Clinical guidelines for testing for heritable thrombophilia. Br J Haematol 2010;149(2):209-20.

16. Fábregues F, Tàssies D, Reverter JC, Carmona F, Ordinas A, Balasch J. Prevalence of thrombophilia in women with severe ovarian hyperstimulation syndrome and cost-effectiveness of screening. Fertil Steril 2004;81(4):989-95.

17. Ou YC, Kao YL, Lai SL, Kung FT, Huang FJ, Chang SY, et al. Thromboembolism after ovarian stimulation: successful management of a woman with superior sagittal sinus thrombosis after IVF and embryo transfer: case report. Hum Reprod 2003;18(11):2375-81.

18. Machac S, Lubusky M, Prochazka M, Streda R. Prevalence of inherited thrombophilia in patients with severe ovarian hyperstimulation syndrome. Biomed Pap Med Fac Univ Palacky Olomouc Czech Repub 2006;150(2):289-92.

References

Safdarian L. et al. 55

Page 60: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 102

1391، فروردين1ره ، شما70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Thrombophilia in severe ovarian hyperstimulation syndrome

19. Singh S, Vitthala S, Zosmer A, Sabatini L, Tozer A, Davis C, et al. Thrombophilia screening in women with thromboembolism (TE) following ovarian stimulation (OS). Abstracts of the 26th Annual Meeting of the European Society of Human Reproduction and Embryology, Rome, Italy, 27-30 June 2010.

20. Chan WS, Ginsberg JS. A review of upper extremity deep vein thrombosis in pregnancy: unmasking the 'ART' behind the clot. J Thromb Haemost 2006;4(8):1673-7.

21. Machac S, Procházka M, Lubuský M. Prevalence of thrombophilia in patients with severe ovarian hyperstimulation syndrome. Ceska Gynekol 2005;70(4):254-7.

22. Curvers J, Nap AW, Thomassen MC, Nienhuis SJ, Hamulyák K, Evers JL, et al. Effect of in vitro fertilization treatment and subsequent pregnancy on the protein C pathway. Br J Haematol 2001;115(2):400-7.

23. Chan WS. The 'ART' of thrombosis: a review of arterial and venous thrombosis in assisted reproductive technology. Curr Opin Obstet Gynecol 2009;21(3):207-18.

24. Dulitzky M, Cohen SB, Inbal A, Seidman DS, Soriano D, Lidor A, et al. Increased prevalence of thrombophilia among women with severe ovarian hyperstimulation syndrome. Fertil Steril 2002;77(3):463-7.

56

Page 61: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 49-57

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Evaluating thrombophilia in severe ovarian hyperstimulation syndrome

Leila Safdarian M.D. Mahboobeh Mohammadzade M.D.* Marzieh Agha Hosseini M.D. Ashraf Alleyassin M.D. Fatemeh Sarvi M.D. Department of Infertility, Shariati Hospital, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Infertility, Shariati Hospital, North Kargar St., After Gisha Bridge, Tehran, Iran. Tel: +98-21-88008810 E-mail: [email protected]

Received: September 25, 2011 Accepted: January 01, 2012 Background: Ovarian hyper stimulation syndrome (OHSS) and its consequences,

especially thromboembolic events, are of the most dangerous complications of assisted

reproductive technologies (ART). It is unclear whether a thrombophilic predisposition

or changes in blood components during clinical presentation of OHSS increase

thrombotic risks. Testing for certain thrombophilias in selected high risk patients may

help risk assessment and decision-making about prophylactic measures.

Methods: In this study carried out in April 2010 to March 2011, 108 in vitro fertilization

candidates with ≥20 follicles following ovarian stimulation were recruited. Protein S,

protein C, antithrombin, lupus anticoagulant and anticardiolipin antibodies were

measured. Blood tests were compared between severe and non-severe OHSS groups

and their changes were traced after onset of clinical OHSS in 43 patients presenting

with severe symptoms by repeating the tests at hospital admission.

Results: Mean protein S activity was lower in severe OHSS group (101.7±16.3 vs.

118.4±17.0; P<0.001). After clinical presentation of severe OHSS, this level decreased to

91.6±20.1 (P<0.001). Antithrombin levels decreased 2.09% after the onset of symptoms

in the group with severe OHSS, but this difference was not statistically significant

(P=0.051). Protein C, lupus anticoagulant and anticardiolipin antibodies were not

correlated to severe OHSS development.

Conclusion: Patients with relatively lower protein S activity were at higher risk for the

development of severe OHSS, and its dangerous consequences. During clinical OHSS

presentation, protein S decreased even more, and patients were more vulnerable to

hypercoagulability states. These points should be kept in mind in risk assessment and

adoption of prophylactic strategies.

Keywords: Assisted reproductive technology, ovarian hyperstimulation syndrome, thrombophilia.

Abstract

Page 62: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

پسوريازيس به مبتال بيماران در سرم اوريك اسيد سطح

1391فروردين،1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

پسوريازيس به مبتال بيماران در سرم اوريك اسيد سطح بررسي

*غياثي مريم احساني اميرهوشنگ

دهنده آرش عبدالرضا مونا

علوم دانشگاه رازي، بيمارستان ،پوست گروه .، تهران، ايرانتهران پزشكي

،اسالمي وحدت خيابان تهران، :نويسنده مسئول*

021-55618989: تلفن روه پوست، گرازي بيمارستانE-mail: [email protected]

21/10/1390: تاريخ پذيرش05/07/1390: تاريخ دريافت مقاله

. ژنتيكي و محيطي نقش دارند ي مزمن پوستي است كه در بروز آن فاكتورهايپسوريازيس يك بيمار :زمينه و هدف

ها و اسكالپ تر سطوح اكستانسور اندام دار است كه بيش هاي اريتماتوي پوسته ضايعات مشخصه اين بيماري پالك. اند نشان دادههاي مختلف پوستي و سيستميك مطالعات متعدد همراهي پسوريازيس را با بيماري. كند را درگير مي

هدف . اند ط هيپراوريسمي و پسوريازيس داشتهاند نتايج متناقضي در مورد ارتبا مطالعاتي كه تاكنون انجام شدهروش اين مطالعه به: روش بررسي .اوريك سرم در بيماران مبتال به پسوريازيس است ه ما بررسي سطح اسيدعمطال

ثبت سن و جنس بيماران، دوره بيماري، بعد از. پسوريازيس انجام شد بيمار مبتال به 126مطالعه مقطعي بر روي نوع بيماري، شدت بيماري و وجود يا عدم آرتريت پسورياتيك، سطح اسيد اوريك بيماران در آزمايشگاه

سطح اسيد اوريك سرم . بودmg/dL5/1±4/5اوريك سرم در بيماران ميانگين سطح اسيد :ها يافته .تعيين شد، در بيماراني كه دوره ابتال به پسوريازيس در )>001/0P (دار در بيماران مبتال به پسوريازيس شديدتر طور معني به . باالتر از ديگران بود)=003/0P( و در بيماران داراي آرتريت پسوريازيس )>001/0P(تر ها طوالني آنپالك تايپ پسوريازيس باالتر از مبتاليان به انواع غيراوريك سرم در بيماران مبتال به چنين سطح اسيد هم

افزايش اوريك سرم با اين مطالعه نشان داد كه سطح اسيد: گيري نتيجه.)=01/0P( پسوريازيس پالك تايپ بود شدت و مدت پسوريازيس، با وجود آرتريت پسوريازيسي و با ابتال به انواع غير پالك تايپ پسوريازيس

.يابد افزايش مي

.اوريك، هيپراوريسمي پسوريازيس، اسيد: ليديكلمات ك

يك بيماري مزمن پوستي است كه در (Psoriasis) پسوريازيسپاتوژنز اين بيماري . نتيكي و محيطي نقش دارند ژبروز آن فاكتورهاي

است كه سبب Tهاي اختالل در عملكرد و روابط لنفوسيتترين ارگان درگير در اين شايع. شود پرپروليفراسيون اپيدرم ميهي

. شوند ها و مفاصل نيز گاهي درگير مي بيماري پوست است ولي ناخناين . هاي اريتماتوي پوسته دهنده است تظاهر شايع اين بيماري پالك

ضايعات در تمام نواحي پوست ممكن است ديده شوند ولي درگيري هاي لـشك. ر نقاط استـتر از ساي عـسكالپ شايپوست زانو، آرنج و ا

اي، فرم پالك تايپ مزمن، قطره: باليني اين بيماري عبارتند از

هاي بدن را اريترودرميك، پوسچولر، پسوريازيس معكوس كه چينترين فرم فرم پالكي مزمن شايع. كند و آرتريت پسورياتيك درگير مي

شايع است و بسيارپسوريازيس يك بيماري. اين بيماري استمطالعات مختلفي همراهي 1.دارد% 5/1- 3شيوعي در حدود

. اند هاي سيستميك نشان داده پسوريازيس را با برخي از بيماري بيمار مبتال به 40,000 در آلمان بر روي 1995اي كه در سال مطالعه

- هاي قلبي پسوريازيس انجام شد، همراهي پسوريازيس را با بيماري در برخي 2.پرفشاري خون و ديابت مليتوس تاييد كردعروقي،

يافته هيپراويسمي در بيماران مبتال به مطالعات شيوع افزايش

مقدمه

يدهكچ

58-63، 1391 فروردين، 1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 63: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانغياثي مريم

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره ك دانشگاه علوم پزشي،كده پزشكمجله دانش

افزايش يافته در اين سازي پسوريازيس ديده شده است كه به اپيدرمنظر با توجه به مطالعات مختلف به. شود بيماري نسبت داده مي

عروقي نظير -هاي قلبي رسد همراهي پسوريازيس با بيماري ميپرفشاري خون و آترواسكلروز باليني و تحت حاد با هيپراوريسمي

مطالعات مختلفي در 3.مشاهده شده در پسوريازيس در ارتباط باشدكشورهاي مختلف در زمينه شيوع هيپراوريسمي در بيماران

آگهي پسورياتيك انجام گرفته است كه نقش مهمي را در تعيين پيشاي در اين اند، اما در كشور ما تاكنون مطالعه ران ايفا كردهاين بيما

هدف از انجام اين تحقيق بررسي سطح . زمينه صورت نگرفته استسرمي اسيد اوريك در بيماران مبتال به پسوريازيس و بررسي تاثير بعضي از فاكتورهاي كلينيكي بر سطح اسيد اوريك سرم در بيماران

.مبتال به پسوريازيس بود

است كه بر (Cross sectional)اين مطالعه نوعي مطالعه مقطعي

كننده به درمانگاه يا بيمار مبتال به پسوريازيس مراجعه126روي حجم . انجام شد1388بخش پوست بيمارستان رازي تهران در سال

لعات قبلي نمونه بر اساس شيوع هيپراوريسمي در پسوريازيس در مطاپس از تاييد تشخيص پسوريازيس . توسط كارشناس آمار تعيين شد

اطالعات (توسط متخصص پوست اطالعات مربوط به هر بيمار . نامه ثبت شد در پرسش) دموگرافيك و اطالعات مربوط به بيماري

اين اطالعات شامل سن و جنس بيمار، طول مدت بيماري، نوع و وجود يا عدم وجود PASIندكس بيماري، شدت بيماري بر اساس ا

Psoriasis Area and Severity Index .آرتريت پسوريازيسي بود

(PASI)ثر مطالعاتي كه بر روي كا المللي است كه در يك اندكس بينكار شود جهت بررسي شدت پسوريازيس به پسوريازيس انجام مي

ميزان اريتم و (اين اندكس بر اساس شدت بيماري . رود ميدر هر ) ريزي ضايعات، ضخامت ضايعات و وسعت ضايعات تهپوس

محاسبه ) سر و صورت، تنه، اندام فوقاني و تحتاني(ناحيه از بدن پس از ثبت اطالعات هر بيمار، در مورد انجام مطالعه و .شود مي

روش اجراي آن به بيماران توضيح داده شد و در صوت رضايت بيمار ي خون و بررسي سطح سرمي اسيد گير جهت شركت در مطالعه نمونه

پراكسيداز در آزمايشگاه بيوشيمي - اوريك با استفاده از متد اوريكاز

2هاي ها از آزمون براي آناليز داده. بيمارستان رازي انجام شدχ ،

>05/0P. استفاده شدIndependent t-testهمبستگي پيرسون و .دار در نظر گرفته شد معني

زن %) 8/46( نفر 59از بيماران مورد مطالعه مرد و %) 2/53( نفر67 سال 73 تا 12 با طيف سني 7/36±1/15ميانگين سني بيماران . بودند%) 5/82( نفر 104. سال بود8/7±5/8ميانگين طول مدت بيماري . بود

%) 5/17( نفر22از بيماران مبتال به پسوريازيس پالك تايپ مزمن و در PASI ميانگين اندكس. بتال به ساير انواع پسوريازيس بودندم

آرتريت . بود5/39 تا 6/0 با پراكندگي 2/10±7/9بيماران ميانگين .از بيماران مشاهده شد%) 3/6( نفر هشتپسوريازيسي در

اوريك در كل بيماران مورد مطالعه سطح سرمي اسيدmg/dL5/1±4/5 كه سطح با توجه به اين. بود5/9 تا 9/1 با پراكندگي

شود در نظر گرفته ميmg/dL7-3 نرمال اسيد اوريك سرم بينميانگين سطح سرمي اسيد اوريك در بيماران مورد مطالعه ما در

ميانگين سطح سرمي اسيد اوريك در دو .محدوده نرمال قرار داشتبيماران جنس، در بيماران مبتال به انواع مختلف پسوريازيس و در

ديگر مقايسه شد كه نتايج آن در ي آرتريت و بدون آرتريت با يكداراطور كه در جدول نشان داده شده همان. آورده شده است1جدول

داري باالتر از زنان بود طور معني است اسيد اوريك سرم در مردان بهكه البته با توجه به سطح باالتر اسيد اوريك در مردان نرمال جامعه

رمال كه در مطالعات اپيدميولوژيك نشان داده شده نسبت به زنان نچنين سطح سرمي اسيد اوريك هم. است اين يافته دور از انتظار نبود

دار طور معني در بيماران مبتال به پسوريازيس پالك تايپ مزمن بهباالتر از بيماران مبتال به ساير انواع پسوريازيس و در بيماران داراي

ارتباطي بين سن بيماران . اران بدون آرتريت بودآرتريت باالتر از بيم ولي با افزايش )=138/0P(و سطح سرمي اسيد اوريك وجود نداشت

يافت مدت ابتال به پسوريازيس سطح سرمي اسيد اوريك افزايش ميتري مبتال به پسوريازيس بودند سطح يعني بيماراني كه مدت طوالنيشده ف مشاهده كه اختال)>001/0P (اسيد اوريك سرم باالتري داشتند

در PASIشدت بيماري بر اساس اندكس . دار بود از نظر آماري معني ش پس بررسي آماري مشخص شد كه با افزاي. هر بيمار ثبت شده بود

هايافته

بررسيروش

59

Page 64: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

پسوريازيس به مبتال بيماران در سرم اوريك اسيد سطح

1391فروردين،1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

دو جنس و انواع مختلف پسوريازيس ميانگين سطح سرمي اسيد اوريك در :1-جدول سطح سرمي اسيد اوريك

(mg/dL)

اسيد اوريكسطح سرمي (mg/dL)

P

002/0 9/4±5/1 زن 8/5±5/1 مرد جنس

01/0 2/6±6/1 ساير انواع پسوريازيس 2/5±5/1 پسوريازيس پالك تايپ مزمن نوع پسوريازيس

003/0 3/5±5/1 بدون آرتريت 7±6/1 داراي آرتريت آرتريت پسوريازيسي

.دار در نظر گرفته شد معني>05/0P استفاده شده است و Independent t-testجهت مقايسه مقادير ذكر شده در جدول از آزمون آماري

صـورت شدت پسوريازيس سطح سرمي اسيد اوريك در بيمـاران بـه

).>001/0P (يابد دار افزايش مي معني

عنوان اوريك سرم در بسياري از مطالعات به افزايش سطح اسيد

اسيد . سبت شايع در پسوريازيس نشان داده شده استن بهيك يافته اوريك محصول نهايي مسير كاتابوليسم پورين است و افزايش

هاي اپيدرمال در علت افزايش پروليفراسيون سلول كاتابوليسم پورين بهاوريك در اين بيماري عنوان مكانيسم افزايش اسيد پسوريازيس به

ذشته نتايج متناقضي در مورد با اين وجود مطالعات گ. شود ذكر ميه ياوريك سرم با شدت بيماري پسوريازيس ارا ارتباط سطح اسيد

بار هيپراوريسمي در بيماران مبتال به پسوريازيس براي اولين 4.اند كردهاي بر وي در مطالعه. گزارش شدHermannوسيله به1930در سال

تر از نرمال اسيد بيمار مبتال به پسوريازيس متوجه سطح باال140روي اي مطالعهGoldman، 1981 در سال 5.ها شد نفر از آن44اوريك در

در . فرد سالم انجام داد62 بيمار مبتال به پسوريازيس و 146بر روي طور اوريك در بيماران به اين مطالعه ميانگين سطح سرمي اسيد

1994ال اي كه در س در مطالعه6.داري باالتر از گروه كنترل بود معني بيمار مبتال به پسوريازيس انجام شد 1146بر روي Golovتوسط

7.مبتال به هيپراوريسمي بودند %)8/18(تعداد قابل توجهي از بيماران بيمار مبتال به 12 بر روي 2001چنين در مطالعه ديگري در سال هم

اوريك سرم در بيماران فرد سالم، سطح باالتر اسيد15پسوريازيس و با توجه به نتايج مطالعات 8.ت به گروه كنترل نشان داده شدنسب

هاي قلبي رسد همراهي پسوريازيس با بيماري نظر مي مختلف به

عروقي نظير هيپرتانسيون و آترواسكلروز تحت حاد و باليني با اي مطالعه. هيپراوريسمي مشاهده شده در پسوريازيس در ارتباط باشد

اط بين هيپراوريسمي بدون عالمت و به بررسي ارتب2009در سال همبستگي آن با آترواسكلروز تحت حاد در بيماران مبتال به

52در اين مطالعه كوهورت كه بر روي . پسوريازيس پرداخته استبيمار مبتال به پسوريازيس انجام شد نسبت ضخامت انتيما به مدياي

وگرافي توسط سون(Intima media thickness) جدار شريان كاروتيدبر اساس نتايج اين مطالعه در بيماران مبتال به . گيري شد اندازه

اوريك سرم و نسبت پسوريازيس همبستگي مستقيمي بين سطح اسيددهنده آترواسكلروز تحت حاد است ضخامت انتيما به مديا كه نشان

اوريك سرم كه سطح اسيد مطالعه ما با وجود اين در 3.وجود داشت پسوريازيس ارتباط داشت و با افزايش شدت بيماري بيماران با شدت

اوريك يافت، ولي متوسط سطح اسيد اوريك افزايش مي سطح اسيد. سرم در بيماران مبتال به پسوريازيس در محدوده نرمال قرار داشت

ها هم ميانگين اين يافته با نتيجه حاصل از چند مطالعه قبلي كه در آن ه نرمال قرار داشت، مطابقاوريك سرم در محدود سطح اسيد

در اين مطالعات در مورد علت احتمالي اين مسئله كه با 4و9-11.بوديافته پورين در بيماران پسوريازيس، متوسط وجود كاتابوليسم افزايش

ه يسطح اسيد اوريك سرم در محدوده نرمال قرار دارد توضيحاتي اراخي از مطالعات بر. پردازيم ها مي شرح مختصر آن شده است كه به

اوريك در كليه در بيماران اند كه بازجذب توبولي اسيد نشان دادهيابد و اين مسئله منجر به مبتال به پسوريازيس تا حدودي كاهش مي

شود و در واقع اين مكانيسم اوريك از كليه مي تر اسيد دفع بيشاوريك سرم در اين بيماران داشتن اسيد جبراني در كليه سعي در نگه

اند عالوه بر اين برخي از مطالعات نشان داده12و13.در حد نرمال دارد

بحث

60

Page 65: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانغياثي مريم

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره ك دانشگاه علوم پزشي،كده پزشكمجله دانش

هيپراوريسمي فقط در بيماران مبتال به پسوريازيس شديد ديده كه شود و در مطالعاتي كه فقط بر روي بيماران مبتال به پسوريازيس مي

اوريك سيدمتوسط و شديد انجام شده است اغلب متوسط سطح ااوريك در مطالعه ما سطح اسيد 12و14.سرم باالتر از نرمال بوده است

به اين معني كه با افزايش شدت . سرم با شدت بيماري ارتباط داشتاوريك سرم باال سيداسطح ) PASIبر اساس اندكس (پسوريازيس

خواني اين يافته با نتايج برخي از مطالعات قبلي هم. رفت مي 4و15-21.داشت

198 در كره بر روي 2010 در سال كهاي براي مثال در مطالعه بيمار مبتال به پسوريازيس انجام شد مشاهده شد كه سطح اسيد

وسعت ضايعات ) PASIاندكس (اوريك سرم با شدت پسوريازيس بر خالف نتيجه حاصل از 4.پوستي پسوريازيس ارتباط مستقيم دارد

1978اي كه در سال ه در مطالعهمطالعه ما و ساير مطالعات ذكر شد انجام شد ارتباطي بين ميزان هيپراوريسمي و Brennerتوسط

اي كه چنين در مطالعه هم22.گستردگي ضايعات پسويازيس ديده نشد بيمار مبتال به پسوريازيس انجام شد 265 بر روي 2000در سال

لعات مطا 23.اوريك سرم مشاهده نشد و سطح اسيدPASIارتباطي بين اندكي به بررسي تاثير مدت زمان ابتال به پسوريازيس بر سطح اسيد

در مطالعه ما ارتباط مستقيم بين سطح اسيد. اند اوريك سرم پرداختهاين يافته . اوريك سرم و طول دوره ابتال به پسوريازيس وجود داشت

با نتيجه حاصل از دو مطالعه قبلي كه تفاوتي را در طول مدت ابتال به سوريازيس در افرادي كه هيپراوريسمي داشتند با ساير افراد نشان پ

اوريك سرم در مطالعه ما ميانگين سطح اسيد 4و10.داد مغاير بود نميدر بيماران مبتال به انواع غير پالك تايپ پسوريازيس باالتر از مبتاليان

بيماران داراي آرتريت به پسوريازيس پالك تايپ مزمن و دربا در نظر گرفتن اين . باالتر از بيماران بدون آرتريت بودپسوريازيسي

نكته كه اغلب شدت پسويازيس در مبتاليان به انواع غير پالك تايپ بيماران است پسوريازيس و در بيماران داراي آرتريت باالتر از ساير

بت كم نس بهالبته با توجه به تعداد . سدر نظر مي اين يافته منطقي بهچنين بيماران ال به انواع غير پالك تايپ پسوريازيس و همبيماران مبت

داراي آرتريت در مطالعه ما اين نتيجه چندان قوي نيست و تا زماني عدم . تر تاييد نشود قابل استناد نخواهد بود كه با مطالعات بزرگ

باشد و ترين نقطه ضعف آن مي وجود گروه كنترل در مطالعه ما مهمتري با استفاده از گروه كنترل جهت بررسي رگبهتر است مطالعات بز

در نهايت در مطالعه ما نشان داده شد . تر اين ارتباط انجام شود دقيقكه در بيماران مبتال به پسوريازيس شدت بيماري بر اساس اندكس

PASI مدت زمان ابتال به بيماري، ابتال به انواع غير پالك تايپ ، زيسي با سطوح باالتر اسيدپسوريازيس و وجود آرتريت پسوريا

مشاهده ارتباط بين سطح باالي . اوريك در اين بيماران همراهي داردهاي قلبي عروقي لزوم اوريك در اين بيماران و ابتال به بيماري اسيد

تر به خطر هيپراوريسمي در بيماران مبتال به پسوريازيس را توجه بيش .سازد آشكار مي

بررسي سطح "نامه تحت عنوان پاياناين مقاله حاصل : سپاسگزاريكننده به بخش يا اسيد اوريك در بيماران مبتال به پسوريازيس مراجعه

در مقطع "1388 تا اسفند 1387درمانگاه بيمارستان رازي از مهر باشد كه با مي20806 و كد 1389دكتراي عمومي پزشكي در سال

ني تهران اجرا حمايت دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درما .شده است

1. Naldi L. Epidemiology of psoriasis. Curr Drug Targets Inflamm Allergy 2004;3(2):121-8.

2. Henseler T, Christophers E. Disease concomitance in psoriasis. J Am Acad Dermatol 1995;32(6):982-6.

3. Gonzalez-Gay MA, Gonzalez-Juanatey C, Vazquez-Rodriguez TR, Gomez-Acebo I, Miranda-Filloy JA, Paz-Carreira J, et al. Asymptomatic hyperuricemia and serum uric acid concentration correlate with subclinical atherosclerosis in psoriatic arthritis patients without clinically evident cardiovascular disease. Semin Arthritis Rheum 2009;39(3):157-62.

4. Kwon HH, Kwon IH, Choi JW, Youn JI. Cross-sectional study on the correlation of serum uric acid with disease severity in Korean

patients with psoriasis. Clin Exp Dermatol 2011;36(5):473-8. doi: 10.1111/j.1365-2230.2010.03988.x.

5. Hermann F. Hern Saureunter Suchungen bei psoriasis. Archiv fur Dermatology and Syphilis 1930;161:114-26.

6. Goldman M. Uric acid in the etiology of psoriasis. Am J Dermatopathol 1981;3(4):397-404.

7. Golov KG, Ivanov OL, Balkarov IM, Novoselov VS. Clinical significance of hyperuricemia in psoriasis. Klin Med (Mosk) 1994;72(3):34-6.

8. Grzybowski G, Fafara I, Zaba R, Wierusz-Wysocka B. Evaluation of glucose, insulin, C-peptide uric acid serum levels in patients with psoriasis. Pol Merkur Lekarski 2001;11(66):495-8.

References

Ghiasi M. et al. 61

Page 66: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

Serum uric acid levels in patients with psoriasis

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

9. Lea WA Jr, Cutis AC, Bernstein IA. Serum uric acid levels in psoriasis. J Invest Dermatol 1958;31(5):269-71.

10. Lambert JR, Wright V. Serum uric acid levels in psoriatic arthritis. Ann Rheum Dis 1977;36(3):264-67.

11. Scott JT, Stodell MA. Serum uric acid levels in psoriasis. Adv Exp Med Biol 1984;165 Pt A:283-5.

12. Puig JG, Mateos FA, Jiménez ML, Gomez PL, Michán AA, Vázquez JO. Uric acid metabolism in psoriasis. Adv Exp Med Biol 1986;195 Pt A:411-6.

13. Mariani G, Tuoni M, Gianfaldoni R, Molea N, Giubbolini L, Fusani L, et al. Turnover and distribution of 14C-uric acid in psoriatic patients. Adv Exp Med Biol 1984;165 Pt A:277-81.

14. Tickner A, Mier PD. Serum cholesterol, uric acid and proteins in psoriasis. Br J Dermatol 1960;72:132-7.

15. Gisondi P, Tessari G, Conti A, Piaserico S, Schianchi S, Peserico A, et al. Prevalence of metabolic syndrome in patients with psoriasis: a hospital-based case-control study. Br J Dermatol 2007;157(1):68-73.

16. Sommer DM, Jenisch S, Suchan M, Christophers E, Weichenthal M. Increased prevalence of the metabolic syndrome in patients with moderate to severe psoriasis. Arch Dermatol Res 2006;298(7):321-8.

17. Sterry W, Strober BE, Menter A; International Psoriasis Council. Obesity in psoriasis: the metabolic, clinical and therapeutic implications. Report of an interdisciplinary conference and review. Br J Dermatol 2007;157(4):649-55.

18. Neimann AL, Shin DB, Wang X, Margolis DJ, Troxel AB, Gelfand JM. Prevalence of cardiovascular risk factors in patients with psoriasis. J Am Acad Dermatol 2006;55(5):829-35.

19. Gelfand JM, Neimann AL, Shin DB, Wang X, Margolis DJ, Troxel AB. Risk of myocardial infarction in patients with psoriasis. JAMA 2006;296(14):1735-41.

20. Murray ML, Bergstresser PR, Adams-Huet B, Cohen JB. Relationship of psoriasis severity to obesity using same-gender siblings as controls for obesity. Clin Exp Dermatol 2009;34(2):140-4.

21. Shiraishi H, Une H. The effect of the interaction between obesity and drinking on hyperuricemia in Japanese male office workers. J Epidemiol 2009;19(1):12-6.

22. Brenner W, Gschnait F. Serum uric acid levels in untreated and PUA-treated patients with psoriasis. Dermatologica 1978;157:91-5.

23. Bruce IN, Schentag CT, Gladman DD. Hyperuricemia in psoriatic arthritis: prevalence and associated features. J Clin Rheumatol 2000;6(1):6-9. 

62

Page 67: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 100

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 58-63

Serum uric acid levels in patients with psoriasis

Maryam Ghiasi M.D.* Amir Houshang Ehsani M.D. Arash Dahande M.D. Mona Abdoreza M.D. Department of Dermatology, Razi Hospital, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran.

* Corresponding author: Dept. of

Dermatology, Razi Hospital, Vahdat Eslami Ave., Tehran, Iran. Tel: +98-21-55618989 E-mail: [email protected]

Received: September 27, 2011 Accepted: January 11, 2012 Background: Psoriasis is a common, chronic disease of the skin, in which both genetic

and environmental factors play a critical role. The most characteristic lesions consist of

red, scaly plaques present particularly over extensor surfaces and scalp. Studies have

reported association between psoriasis and many other diseases in both cutaneous and

systemic forms of the disease. Several studies with different and sometimes

controversial results have been done about the relationship of hyperuricemia and

psoriasis. The aim of our study was to assess serum uric acid levels in patients with

psoriasis.

Methods: We studied 126 patients with psoriasis in a case-series study in Razi Hospital

during one year. After recording the age, sex, duration, type and severity of the disease

and presence or absence of psoriatic arthritis in the patients, they were referred to the

laboratory for the determination of serum uric acid concentrations.

Results: The mean (±SD) serum uric acid level was 5.4±1.5 mg/dL (ranging from

1.9- 9.5 mg/dL). Although the mean serum uric acid levels were in the normal range but

the values were significantly higher in patients with more severe forms of psoriasis

(P<0.001), its longer duration (P<0.001) and psoriatic arthritis (P=0.003). Moreover,

serum uric acid levels were significantly higher in patients with non-plaque-type than

plaque-type psoriasis (P=0.01).

Conclusion: This study revealed that serum uric acid levels exacerbate by increases in

the severity and duration of psoriasis, in psoriatic arthritis, and in patients with non-

plaque-type psoriasis.

Keywords: Hyperuricemia, psoriasis, uric acid.

Abstract

Page 68: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

زودرس مهار شدهنداختن زايمان در به تعويق اMVM پروژسترون اثر

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكانشمجله د

گزارش كوتاه: رشت شهريور 17تان بيمارسبخش اورژانس ان بستري دركود كدر مسموميت

*1سيد حسين مجتبايي

2ناهيد بيدار

دانشگاه ،پزشكيدانشكده ،ناكودك گروه -1 .، گيالن، ايراني گيالنك پزشعلوم

دانشگاه ، بخش اورژانس،ارشناس پرستاريك -2 .ران، گيالن، ايي گيالنك پزشعلوم

بيمارستان هفده ، خيابان نامجو، رشت: نويسنده مسئول*

4144654679 :پستي د، كشهريور رشت 0131-3226101-0: تلفن

E-mail: [email protected]

27/09/1390: يخ پذيرش تار12/04/1390: تاريخ دريافت مقاله

تماس با سموم %90بيش از .شود ل مهم جهان محسوب مييان از مساكودكهاي تصادفي مسموميت :زمينه و هدف

تواند ترين علل مسموميت مي شناخت شايع .دهد ان رخ ميكودكها در اين تماس %40 افتد و در خانه اتفاق ميمركز ثبت اري كاين مطالعه توصيفي مقطعي با هم: روش بررسي .هاي پيشگيري و درمان باشد ستراتژيننده اك نتعيي

بخش اورژانس بيمارستان هفده ه دركسال 12 ان زيركود ك. انجام شد(ADR) عوارض ناخواسته داروهايو بررس ،%27/4 بستريكود كنفر 3299 از :ها يافته .وارد مطالعه شدند بستري شده بودند،1389سال رشت در شهريور

تا يك را افرادباالترين شيوع سني مسموميت سال و پنج مسمومين را اطفال زير% 51/86 .علت مسموميت بود بهدارو و با ترين علت مسموميت شايع بود وفصل بهار باالترين شيوع فصلي مسموميت، .دادند تشكيل ميسالپنج

.شدند شامل مي ترين علل مسموميت را بيش% 92/9 نفت با و%73/56در مجموع دارو با . سپس نفت بودها با رعايت ها و نحوه اجتناب از آن به والدين در مورد مسموميت تر ه دادن آگاهي بيشكرسد مي نظر به: گيري نتيجه

.ندك كمك ها خصوص دارو و نفت بتواند به پيشگيري از مسموميت هزا ب داري مواد مسموميت ات ايمني در نگهكن

.اتيولوژي ان،كود كمسموميت،: ليديكلمات ك

ل مهم بهداشتي در جهان محسوب يي از مساكان يكودكمسموميت و آثار شور ما آمار دقيقي از موارد مسموميت،كاگر چه در . شود مي

عوارض و تلفات ناشي از آن در دسترس نيست ولي در اياالت مورد مرگ و مير ناشي از 12,000ا هر سال بيش از ك آمريمتحده

و مير را بسياري از اين موارد مرگ .شود مسموميت گزارش ميبندي ان در دو گروه طبقهكودك مسموميت در 1.ردكتوان جلوگيري ميتر در گروه سني زير پنج ه بيشكهاي تصادفي مسموميت -1 :شود مي

تواند اين مسموميت مي . استان نوپا شايعكودكخصوص بهسال ،ها نندهك تميز،ها شك حشره ، داروها-ناشي از مواد شيميايي

، و مشتقات آنك تريا، مواد سوختي،ها نندهك ضدعفوني ،ها نندهكسفيد ، يـدگـعقرب گزي، دگيـمار گزي(دگي ـ گزي،ازهاي سمي گ،اهانـگي

در تر ه بيشكمسموميت عمدي -2 .و غيره باشد )گزش حشرات

شايع است و مسموم بايد بدون ) سالگي13-14سنين (دوران بلوغ 2. معرفي شودكپزش در نظر گرفتن مسموميت بعد از بهبود به روان

ا هر سال در معرض مسموميت قرار ك ميليون نفر در آمريدوحدود ماده كبا ي تصادفي و صورت حاد همسموميت ب ثراًكه اكگيرند مي

سال ششتر از مكان كودكتر بيش و باشد در محيط خانه مي سمي و هكشود باعث مسموميت مي %47استعمال داروها .ندك را درگير مي

ها بستري از مسموميت %5 حدود .باشد شنده ميكها شديد و آن% 84ها نياز به انتقال توسط آمبوالنس و مسموميت %5-10 شوند و مي

ولي در %4/0ان كودكمرگ و مير در مسموميت . دارندICU بستري دراستامينوفن و .باشد مي% 2-1 (Suicidal)هاي عمدي مسموميت

ه باعث مسموميت و كترين عامل دارويي است ربن شايعكسيدكنواومان شامل اقدامات كودك درمان مسموميت در 3.شوند مرگ و مير مي

مقدمه

هچكيد

64-67، 1391 ، فروردين1 ، شماره 70 تهران، دوره يكپزش ي، دانشگاه علومكده پزشكمجله دانش

Page 69: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكارانسيد حسين مجتبايي

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

دفع سم از جلوگيري از جذب سم با شاركول، تنفسي، -حمايتي قلبياختصاصي آن سم پادزهرو )سوربيتول( داروهاي ملينبدن با

ي بركهاي باليني پزش اهميت پيشگيري در تمام رشته 4.باشد مياهميت و جايگاه همگان روشن است ولي در رشته مسموميت از

تواند به ها مي شناخت علل اصلي مسموميت. اي برخوردار است ويژههاي تصادفي و موميتنترل و درمان مس ك-هاي پيشگيري يافتن راه

2.ندك كمكتوصيه بهداشتي مربوطه

اري كبا هم نگر و توصيفي طراحي و روش گذشته اين مطالعه به

گيري در اين نمونه .ميته عوارض جانبي داروها انجام شده استكبخش سال بستري در12مطالعه از طريق بررسي پرونده اطفال زير

علت مسموميت ، به1389نس بيمارستان هفده شهريور در سال اورژا .باشد مي

ننده به بخش اورژانس در طول ك نفر اطفال مراجعه3299از مجموع

مواد،نفت، نفر دچار انواع مسموميت با دارو141تعداد سال، كي، يدگيگز مار، گياهان سمي، ترياك، مرگ موش، نندهك كپا

درصد شيوع دست آمده، هبا توجه به آمار ب .ها بودند شك حشره دنبال آن صفر هشده ب و تعداد مرگ و مير ثبت% 27/4 مسموميت

ثر شيوع كاطفال زير پنج سال بودند و حدا مسمومين،% 51/86 .بود سال بودپنج تا يكو در سنين بين % 17/75 سني در مسموميت

.)1 نمودار( د مور59دارو سال،پنج تا يكتعداد مسموميت در سنين ترين بيش

%) 37/10 (مورد 11 تكسيوا، %)26/12( مورد 13 نفت، %)66/55( سال، كي از تر مكي سن گروه در تيمسموم وعيش زانيم نيتر شيب .بود مواد و %)75/18 (موردسه موش مرگ، %)75/43( مورد هفت دارودر گروه سني . است بوده %)25/31( مورد پنج)اكيتر، متادون( مخدر

گزيدگي دو مورد و مار%) 68/73( مورد 14باالي پنج سال دارو مورد 41تعداد مسموميت در فصل بهار . باشد مي%) 52/10( .بود%) 07/29(

بخش اورژانس بيمارسـتان شده در توزيع سني كودكان مسموم بستري : 1-نمودار 1389 شهريور رشت سال 17

قراري سم مواد معرض در سال در نفر ونيليم دو از شيب اكيآمر در American association of) ها تيمسموم نترلك زكمر به هك رنديگ يم

control center) در ها تيمسموم %50 از تر شيب .شود يم داده ارجاع موارد نيا تمام باًيتقر .دهد يم رخ تر مك و سال پنج سن با انكودك

خود دهان وارد راي زيچ هر هك استي انكودك سن ازي ناش وي اتفاق اتفاق خانه در انكودكي ها تيمسموم از% 90 از تر شيب .نندك يم تماس، راه موارد% 77 و است مسئولي سم ماده كي ثراًكا. افتد يم

ياستنشاق وي تنفس ،)%5/7(ي پوست تماس راه از .باشد يمي كخورا ماده موارد از% 50 باًيتقر. باشد يم )%5(ي چشم جذب راه از و )6%(

مواد مثل خانه در شده يدار نگه مواد شامل و باشد ينم داروي سم، اهانيگ، %15 نندهكزيتمي ها محلول، %20 ها دروكربنيه وي شيآرا

ضد درد، ضدي داروها شامليي دارو مواد .باشد يمي خارج اجسام داروها نيتر عيشا ها نيتاميو ،ها كيوتيب يآنت ،يگسرماخورد و سرفه دنبال هب ريم و مرگ 3.شوند يمي ناش را ها تيمسموم% 40 و هستند انكودك در تيمسموم .ستين عيشا رخوارانيش دري تصادف تيمسموم

.باشد يم ها تيمسموم لك از% 6 حدود و بوده عيشا تر مك ساله 12-6ي شكخود يا سوءاستفاده ازي ناش تر شيب ها تيمسموم جوانان گروه در نفت، %53 دارو هك داد نشان اصفهان در شده انجام قاتيتحق 5.باشد يم نندهك مراجعه نيمسمومي بررس در تهران در .دهد يم ليكتش را% 5/33 سپس و% 6/58 دارو 1382 سال در ميكح لقمان مارستانيب به نيا 6.است ودهب% 5/4 داروهاي مخدر ،%9/4 نفت و% 9/11 تكسيوا

بحث

هايافته

روش بررسي

65

Page 70: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

زودرس مهار شدهنداختن زايمان در به تعويق اMVM پروژسترون اثر

1391، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكانشمجله د

نظر در بدون تيمسموم علت نيتر فراوان هك دهد يم نشاني بررس تكسيوا و %)92/9( نفت سپس %)73/56( دارو ابتدا سن گرفتن

مواد با تيمسموم سال كي ريزي سن گروه دري ول .باشد يم %)51/8(ي سن گروه در و است شده تر عيشا قبل مطالعات به نسبت مخدر، موش مرگ با تيمسموم .است تر عيشاي دگيگز ارم سال پنجي باال، مخدر مواد، كش حشره، يدگيگز عقرب، يدگيگز مار، قارچ، اكيتر

مرگ زانيم .شود يم شامل را موارد لك از% 84/24 تنهايي ايميش موادي ها سال در شده انجام قاتيتحق .بود صفر تيمسموم دنبال هب ريم و

علت نيتر فراوان هك دهد يم نشان زكمر نيهم در 69-1368 و باشد يم%) 2/9( اكيتر، %)5/32( نفت، %)1/41 (دارو تيمسموم

2009 سال .بود 1000 در شش تيمسموم دنبال هب ريم و مرگ زانيم علت به سال شش ريز انكودك در مرگ مورد 13 ا،كيآمر در

اثر در مورد چهار ه كاست شده گزارش ،يتصادفي ها تيمسموم بوده ربنكدرويه مورد دوو متادون مورد سه،يكسيدي باطر خوردن 7.است تيمسموم علت نيتر عيشا ه،يكتر در شده انجام قاتيتحق در

دكربنيمونواكس با تيمسموم و %)1/23 (سوزاننده مواد خوردن يا حلقه سهي ها يافسردگ ضد دوم مقام در .است بوده %)5/12( فعال شيب انكودك جهت %)6 (داتيفن ليمت با تيمسموم و %)7/11(

ي مياقل طيشرا در هك ميشو يم متوجهي لك سهيمقا كي در 8.است بوده

،يينوپا نيسن انكودك در دارو با تيمسموم مختلف، نقاط در مختلف وي دهان اوشك بتوان ديشا .باشد يم تيمسموم عامل نيتر مهم امر نيا ليدال ازي كي يسن دوران نيا در را انكودكي اوكنجك عدم، دارو رهيذخ و مصرف نادرست فرهنگ. آورد سابح به

باشد، انكودكي برا دسترس قابل ريغ هكي لكش به داروي بند بستهي اصل عامل نيدوم .باشد انكودك در تيمسموم بروز علل از تواند يم

.باشد يم نفت با تيمسموم ،يرانيا انكودك دري عمد ريغ تيمسموم نفت غلط ردنك انبار وي سوخت التكمش ازي ناش تواند يم امر نيا

در نيوالد تيرعا عدم به توان يم تكس،يوا با تيمسموم در .باشد شود يم هيتوص .ردك اشاره آبي دار نگه ظرف در تكسيواي دار نگه ظروف در و آشپزخانه نييپاي ها نتيابك در نندهك كپا و ندهيشو مواد

دسترس از نبات آب هيشبي داروها .نشودي دار نگه وهيم آب و نوشابه و شود ختهير دور گذشته خيتاري داروها .شود داشته نگه دور اطفال

با تيمسموم نهيزم در 9.نشود مصرف دارو انكودك چشم مقابل در قرار استفاده مورد كايتر با تيگاستروآنتري سنت درمان هنوز ،كايتر وادم، داروي دار نگه مورد در اياول به تر شيبي آگاه دادن .رديگ يم انكودك دسترس از دور هكي قيطر به ها نندهك كپا و ها ندهيشو، ينفت

از غلط،ي سنتي ها درماني ضررها مورد دري همگان آموزش و باشدي حدود تا تواند يم ت،يگاستروآنتر درمان در كايتر از استفاده جمله

.باشد موثر انكودكي تصادفي ها تيمسموم ازي ريشگيپ در

1. Akbarzadeh Pasha H. Orders for The Poison. Tehran: Pasha Pub.; 2007. p. 16. [Persian]

2. Izuora GI, Adeoye A. A seven-year review of accidental poisoning in children at a Military Hospital in Hafr Al Batin, Saudi Arabia. Ann Saudi Med 2001;21(1-2):13-5.

3. Braunwald E, Kasper DL, Hauser SL, Longo DL, Jameson JL, Loscalzo J, editors. Harrison’s Principles of Internal Medicine. 17th ed. New York, NY: McGraw-Hill; 2008. p. 281.

4. Burns MJ, Velez LI. Enhanced elimination of poisons. In: Traubo SJ, Ewald MB, Grayzel J, editors. UpToDate, 19.3 [Internet] 2011 Oct 6 [cited 2012 Jan 15]; Available from: http://www.uptodate.com/contents/enhanced-elimination-of-poisons

5. Kliegman RM, Behrman RE, Jenson HB, Stanton BF, editors. Nelson Textbook of Pediatrics. 18th ed. Philadelphia, Pa: Saunders Elsevier; 2007. p. 339.

6. Lesani M, Mehrgan F, Farnighi F. Epidemiology assessment of poisoning children refer to Loghman Hakim Hospital, Tehran, 2004. [Persian]

7. Articles of Iranian Society of Pediatrics. Advances in Pediatrics. Tehran, 2006. [Persian]

8. Kelly NR. Prevention of poisoning in children. In: Drutz J, Torchia M, editors. UpToDate, 19.3 [Internet] 2001 Oct 18 [cited 2012 Jan 15]; Available from: http://www.uptodate.com/contents/prevention-of-poisoning-in-children

9. Sahin S, Bora Carman K, Cagri Dinleyici E. Acute poisoning in children: data of a pediatric emergency unit. Iran J Pediatr 2011;21(4):479-84.

References

Mojtabayi S.H. et al. 66

Page 71: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

و همكاران 98

1391 ، فروردين1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Tehran University Medical Journal; Vol. 70, No. 1, April 2012: 64-67

Poisoning in children admitted to the emergency ward of Rasht 17 Shahrivar Hospital: a brief report

Seyed Hossein Mojtabayi M.D.1* Nahid Bidar B.S.N.2 1- Department of Pediatric, Guilan University of Medical Sciences, Guilan, Iran. 2- Bachelor of Science Nursing-Emergency Ward, Guilan University of Medical Sciences, Guilan, Iran.

* Corresponding author: Dept. of Pediatric, Guilan University of Medical Sciences, 17th of Shahrivar Hospital, Rasht, Iran. Tel: +98-131-3226101-0 E-mail: [email protected]

Received: July 03, 2011 Accepted: December 18, 2011 Background: Accidental ingestion of poisons in children is an important health

problem all over the world. Over 90% of poisonings occur in household settings, and

40% happen during childhood. Recognition of the current etiologies of poisonings may

be helpful in adoption of strategies for their prevention and prophylactic therapy.

Methods: In this cross-sectional study, the medical records of children aged 12 years or

younger were collected from the 17th of Shahrivar Hospital in Rasht, Iran in 2010. The

study was performed in collaboration with the Adverse drug reaction (ADR) Committee

of Guilan University of Medical Sciences.

Results: Out of 3299 pediatric admissions, 4.27% were identified as accidental

poisoning. 86.5% of children were below the age of five and the majority was in 1- 5

year age group. Admission rates were higher during the spring season. The most

common toxicities occurred by ingestion of drugs (56.73%) and kerosene (9.92%).

Chlorine bleach (8.51%), rodenticides (5.67%), opium (4.25%) and mushrooms (3.54%)

were other causes, respectively. No deaths had been recorded.

Conclusion: Informing parents about hazardous materials, especially kerosene, and

medications which need to be kept out of reach of children seems to be helpful in

reducing occurrences of poisonings and their subsequent complications.

Keywords: Children, etiology, poisoning.

Abstract

Page 72: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

1391فروردين،1 ، شماره70ي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دورهكده پزشكمجله دانش

14. Proof Reading: A computer printout is sent to the corresponding author for proof reading before publication in order to avoid any mistakes. Corrections should be marked clearly and sent immediately to the Journal office.

15. Abbreviations and symbols: use only standard abbreviations. Avoid using them in the title and abstract. The full term for which an abbreviation stands should precede its first use in the text unless it is a standard unit of measurement. Short communication when possible; follow the same structure as original papers.

16. The corresponding author will be supplied with 3 free issues.

17. Ethics: Ethical considerations must be addressed in the Materials and Methods section. 1) Please state that informed consent was obtained from all human adult participants and from the parents or legal guardians of minors. Include the name of the appropriate institutional review board that approved the project. 2) Indicate in the text that the maintenance and care of experimental animals complies with National Institutes of Health guidelines for the humane use of laboratory animals, or those of your Institute or agency.

18. Conflicts of interest: Authors must acknowledge and declare any sources of funding and potential conflicting interest, such as receiving funds or fees by, or holding stocks and shares in, an organization that may profit or lose through publication of your paper. Declaring a competing interest will not lead to automatic rejection of the paper, but we like to be made aware of it.

19. Page charges: There are no charges for publication in this Journal.

20. Copyright: Accepted manuscripts become the permanent property of the TUMJ and may not be reproduced, in whole or in part, without the written permission of the Editor.

21. Peer review process: All manuscripts are considered to be confidential. They are peer-reviewed by at least 2 anonymous reviewers selected by the Editorial Board. The corresponding author is notified as soon as possible of the editor decision to accept, reject, or require modifications. If the manuscript is completely acceptable according to the criteria set forth in these instructions, it is scheduled for the next available issue.

22. Disposal of material: Once published, all copies of the manuscript, correspondence and artwork will be held for 6 months before disposal.

The Final Checklist The authors must ensure that before submitting the manuscript for publication, they have taken care of the following: 1. Title page should contain title, name of the author/co-authors, their qualifications, designation & institutions they are affiliated with and mailing address for future correspondence, E-mail address, Phone & Fax number. 2. Abstract in Structured format up to 250 words. 3. References mentioned as stated in the Instruction to Authors section. 4. Tables should be typed on separate pages. 6. Make sure for Headings of Tables, their numbers and Captions of illustrations. Don’t repeat the information in tables if it is covered in the text. 7. Photographs / illustrations along with their captions. 8. Manuscript in Triplicate 9. Letter of Undertaking signed by all the authors. 10. Disclosure regarding source of funding and conflict of interest if any besides approval of the study from respective Ethics Committee/Institution Review Board. 11. Covering Letter 12. Floppy disk (latest version of windows) for on-line edition

Nadereh Behtash M.D. Editor-in-Chief, Tehran University Medical Journal P.O. Box: 14155-6447, Tehran, Iran. Tel/Fax: + 98-21-88962510 Email: [email protected] URL: http://tumj.tums.ac.ir and http://www.tumj.ir

The Editorial Board of the journal, reserves the right to accept or reject the article in any stage and any time or delete a part of the text, tables or figures, if necessary.

Page 73: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

1391 فروردين، 1 ، شماره70ي تهران، دوره كي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

INSTRUCTION FOR AUTHORS:

1. Aims and Scope: The “Tehran University Medical Journal” (TUMJ) is the official scientific and clinical monthly publication of the Tehran University of Medical Sciences. It accepts Original Papers, Review Articles, Short Communications and Letters to the Editor in the fields of basic science and medicine. All correspondences should be addressed to: The Editor-in-Chief, Tehran University Medical Journal. P.O. Box: 14155-6447. Tehran, Iran Tel/Fax: + 98-21-88962510

2. Submission: Papers submitted for publication should describe original work, not previously published elsewhere, totally or partly. Manuscripts must be submitted only in Persian with English abstracts and should be written according to sound grammar and proper terminology. Submission is acceptable via Journal URL: http://journals.tums.ac.ir/login. The Manuscript must be accompanied by a covering letter to the Editor-in-Chief, including title and author(s) name and undertaking that it has not been published or submitted elsewhere, and should include: Title; No author(s) name; the Abstract; Introduction; Materials & Methods; Results; Discussion; Acknowledgement and References.

3. The title page: The complete title of the manuscript, the name of all the authors with their highest qualifications, the department or institution to which they are attached, address for correspondence with telephone numbers, e-mail, and Fax number.

4. The abstract (no more than 250 words) in structured format as Background, Methods, Results and Conclusion followed by 3 to 6 Keywords must be presented. Use terms from the Medical Subject Headings (MeSH) list of index medicus: (http://www.nlm.nih.gov/mesh/MBrowser.html).

5. Introduction: This should summarize the purpose and the rationale for the study. It should neither review the subject extensively nor should it have data or conclusions of the study [in Persian].

6. Materials & Methods: This should include exact method or observation or experiment. If an apparatus is used, its manufacturer’s name and address should be given in parenthesis. If the method is established, give reference but if the method is new, give enough information so that another author is able to perform it. If a drug is used, its generic name, dose and route of administration must be given. For patients, age, sex with mean age ± standard deviation must be given. Statistical method must be mentioned and specify any general computer program used. The Info system used should be clearly mentioned [in Persian].

7. Results: It must be presented in the form of text, tables and illustrations. The contents of the tables should not be all repeated in the text. Instead, a reference to the table number may be given. Long articles may need sub-headings within some sections (especially the Results and Discussion parts) to clarify their contents [in Persian].

8. Discussion: This should emphasize the present findings and the variations or similarities with other work done in the field by other workers. The detailed data should not be repeated in the discussion again. Emphasize the new and important aspects of the study and the conclusions that follow from them. It must be mentioned whether the hypothesis mentioned in the article is true, false or no conclusions can be derived [in Persian].

9. Acknowledgement: All contributors who do not meet the criteria for authorship should be covered in the acknowledgement section. It should include persons who provided technical help, writing assistance and departmental head who only provided general support. Financial and material support should also be acknowledged [in Persian].

10. Tables in limited numbers should be submitted with the captions placed above. Do not submit tables as photograph. Place explanatory matters in footnotes, not in the heading [in Persian].

11. Figures should be in limited numbers, with high quality art work and mounted on separate pages. The captions should be placed below. 12. The same data should not be presented in tables, figures and text, simultaneously.

13. References: Personal communications, manuscripts in preparation and other unpublished data are not cited in the reference list but may be mentioned in the text in parentheses. Identify references in the text by Farsi numerals in parentheses on the line. References should be typed, double-spaced, and separate from the text and numbered consecutively in the order in which they are mentioned in the text. (References cited in figures and tables, but not in the text, should be numbered consecutively following the text references.) Journal references should contain inclusive page numbers; book references specific page numbers. Indicate abstracts by the abbreviation ‘Abst’ and letters by ‘Lett’ in parentheses. Abbreviations of journals should conform to those used in Index Medicus, National Library of Medicine. The references should observe the following style: Periodicals: List all authors if six or fewer; otherwise, list first six and add ‘et al’. Do not use periods after the authors initials 1. Vimala N, Mittal S, Kumar S. Sublingual misoprostol versus oxytocin infusion to reduce blood loss at cesarean section. Int J Gynaecol Obstet 2006;92(2):106-10. 2. Patted SS, Goudar SS, Naik VA, Bellad MB, Edlavitch SA, Kodkany BS, et al. Side effects of oral misoprostol for the prevention of postpartum hemorrhage: results of a community-based randomised controlled trial in rural India. J Matern Fetal Neonatal Med 2009;22(1):24-8.

Books: Basmajian JV. Grant's Method of Anatomy. 11th ed. Baltimore: Williams Wilkins; 1989.

Chapter in book: Monks R. Psychotropic drugs. In: Wall PD, Melzack RA, editors. Textbook of Pain. 3rd ed. Edinburgh: Churchill Livingstone; 1994. p. 963-89.

Page 74: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

Tehran University Medical Journal

Volume 64, Number 8, November 2006

1391فروردين،1 ، شماره70ي تهران، دورهكي، دانشگاه علوم پزشكده پزشكمجله دانش

Modulatory effects of Lactobacillus reuteri on cellular immune parameters in mice breast adenocarcinoma..........................................................................................................................................1

Soltan Dallal M.M, Mokarrari S, Yazdi M.H, Paymaneh Abedi Mohtasab T, Shirazi L, Mahdavi M.

Paraoxonase-1 L55M polymorphism with fatty acid composition of phospholipids in high-density lipoproteins.................................................................................................................................................7

Ghatreh Samani K, Farrokhi E, Hashemzadeh Chaleshtory M, Azadegan F.

T-helper cytokine patterns and related antibodies in patients with gestational diabetes mellitus...............15

Etaati Z, Moazzami Godarzi R, Kalhori F, Sobhani S.A, Solati M, Alavi A, Hosseini Tashnizi S, Naderi N.

Effects of Rosa canina L. on ischemia/ reperfusion injury in anesthetized rats...........................................21

Gholampour F, Javadifar T.S, Karimi S, Eslam- Zadeh T, Owji S.M.

Carpal tunnel syndrome and contributing factors in 362 hospitalized patients..........................................27 Farzan M, Mazoochy H, Sobhani A, Shajirat Z, Zolfaghari R, Espandar R.

Evaluation of cognitive and behavioral intervention on psychological heath status in patients with implantable cardioverter defibrillator.......................................................................................................33

Bagherzade A, Arianfar F, Arbabi M.

Staphylococcal superantigens in synovial fluid of 62 patients with arthritis...............................................41

Noorbakhsh S, Tabatabaei A, Talebi-Taher M.

Evaluating thrombophilia in severe ovarian hyperstimulation syndrome..................................................49 Safdarian L, Mohammadzade M, Agha Hosseini M, Alleyassin A, Sarvi F

Serum uric acid levels in patients with psoriasis........................................................................................58

Ghiasi M, Ehsani A.H, Dahande A, Abdoreza M.

Poisoning in children admitted to the emergency ward of Rasht 17 Shahrivar Hospital: a brief report...........64 Mojtabayi S.H, Bidar N.

Tehran University Medical Journal

Volume 70 Number 1 April 2012

Contents

Page 75: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012

Chairman: S.H. Emami Razavi Editor in Chief:

N. Behtash Executive Editor:

M.A. Noyan Ashraf Associate Editors:

SH. Akhondzadeh, A. Arab Kheradmand, N. Ataei, S. Borna, M. Ghazi Khansari, S.J. Ghazi Mirsaeed, J. Hajati,

M. Kadkhodaei, A. Khoshnevisan, S. Moradmand, Z. Nadiya Hatmi, M.A. Noyan Ashraf, R. Omranipoor, N.

Rezaei, N. Sajjadian Editorial Board:

M. Akbarian, F. AmoozegarHashemi, B. Bahar, F. Davari Tanha, N. Ebrahimi Daryani, M.R. Hadiyan,

Z. Hallaji, Z. Hussain Khan, M. Kajbaf Zadeh, M.J Mikaeli, A. Mousavi, S.M.J. Mortazavi, B. Nabaei,

P. Pasalar , P. Pasbakhsh, M. Rasooli Negad, A. Shaabani, M. Sotoodeh, A.R. Talaeipoor,

M. Vahid Dasjerdi, M.R. Zafarghandi International Board:

F. Assadi (Chicago), J. Parvizi (Philadelphia), A. Gangi (Strasbourg), M.R. Keshtgar (London), Sh. Masood (Florida),

P. Hanjani (Pennsylvania) Editors:

N. Behtash, S.B. Hashemi, V. Nikoui, M.A. Noyan Ashraf Office staff:

M. Asgari, H. Chaychi, A. Kamizani, R. Ramezani, S. Sadigh Publisher:

Tehran University of Medical Sciences

Office: Tehran University Medical Journal, Medical School, 202 Amouzesh building, Poursina Ave., Ghods St., Keshavarz

Blvd., Tehran, Iran, P.o. Box: 14155-6447, Tel: +98(21)88962510, Fax: +98(21)88962510,

Online submission: http://journals.tums.ac.ir/login, and http://tumj.tums.ac.ir, Email: [email protected]

TUMJ is indexed/ abstracted in:

SCOPUS, EMBASE, Cambridge Scientific Abstracts (CSA), CAB Abstracts (CABI), Chemical Abstract Service (CAS), DOAJ, Psych Info, ULRICH΄S, Index Copernicus, IMEMR, EMR Beta, SID, Magiran and Iran Medex

The Official Publication of Medical School, Tehran University of Medical Sciences

Volume 70 Number 1 April 2012

TUMJ

TEHRAN UNIVERSITY MEDICAL JOURNAL

Page 76: Tehran University Medical Journal (TUMJ), Vol.70, No.1, April 2012