Download - ینادرم هناگی یزییاپ لگdl.98iia.com/20181104/%DA%AF%D9%84%20%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8… · یروجنیا هک دوب راب نیلوا مدرک سح متروص یور

ROMANKADE.COM مردانییگانه – پاییزی گل

telegram.me/romanhayeasheghane 1



:آرایی صفحه و طراحی رمان های عاشقانه

: wWw.Romankade.com سایت آدرس

romankade_com@ تلگرام کانال

است محفوظ رمان های عاشقانه نزد کتاب این حقوق تمامی

مردانی یگانه نوشته|پاییزی گل رمان

. ....دختر آرامش شد سیگار

. ...سیگار پشت سیگار

... کنه اروم دخترو که نیست مادر دستای

.... بشه دختر گاه تکیه که نیست پدر های شونه

http://www.romankade./



. ....سیگارش و خودشه ، تنهای دختر

هست بغض امشب

هست دلتنگی و درد

هست کام به سیگار دختر

نیست؟ دلخوشی چرا اما

موند؟ مرحم بی دختر زخمای چرا

موند؟ مرحم بی واقعا

میشه مرحم زخماش نه

!نمیمونه مرحم بی زخمی هیچ



...میاد دختر ناجیه امشب

میکنه پیدا نجات تنهایی باتلاق از دختر این امشب

دیوبع پک خواستم تا زدم سیگار به عمیقی پک ، کردم روشن سیگارمو طلاییم فندک با

نگاهش نشست بود پنجره کنار که چرمی مبل روی ؛ شد سالن وارد ورودی در از اشکان بزنم

. چرخید صورتم اجزای تک تک روی

اومدی خوش سلام-

ردس صحبتم لحن کردم سعی ممکن حد تا بدم سلامشو جواب نداد اجازه بهم عصبانیتم-

منتظرتم؟ ساعته چند میدونی ، باشه

کنارت دخترتو ، مطلب اصل سر بریم بهتره خب کشید طول کارام یکم میخام معذرت-

نمیبینم



کردیم؟ قمار چی سر رفته یادت نکنه بیای تنها که نکردم دعوتت من

سیاهه چشمای تو کردم خاموش بود میز روی که ای شیشه جاسیگاریه تو سیگارمو -

سالم81 دختر سر که شدم پست اینقدر چطور من نداشتم براش جوابی هیچ ، کردم نگاه نافذش

کردم؟ قمار

بیارم؟ یادت باختی؟میخای من به تو که رفته یادت نکنه-

داری؟ سنی فاصله دخترم با سال چند کردی حساب سالته06 تو-

ارقم دخترت سر پیش دوشب تو ، کنی حساب ریاضی برام اینجا بیای نکردم دعوتت من-

! باختی من به اما نمیبازی ک بودی مطمئن خودت به خیلی کردی

ای دیگه راه از نشم مجبور تا بده دخترتو منو عقد رضایت دلخوری و دعوا بدون هم حالا

برسم خواستم به

چجور من ، میشد دیده چشمام توی وضوح به نگرانی نشست پیشونیم روی سرد عرق-

پدریم؟

دارم؟ اسمو این لیاقت اصلا



افتادم؟ روز این به چطور من خدایا

آ بگو دخترت به ، کردنه تلف وقت تو با زدن حرف نمیرسه من به خیری تو از انگار خب-

حالا میشم عمل وارد دیگه راه یه از ندی عقد رضایت اگ مهظر بریم دنبالش میام باشه ماده

خوددانی

میدم عقدتونو رضایت ، دخترم دنبال بیا فردا باشه-

باشه خیر ایشالا رسیدیم توافق به که خوشحالم-

تحمل رو فضا اون دقیقه یک نمیخواستم حتی شدم بلند سرجام از حرفی هیچ بدون-

کشیدم لجن به اسمو این ، پدریم چجور من اوردم کم نفس انگار کنم

کرد میخکوبم سرجام صداش کنم باز درو خواستم تا

میشم دامادت فردا ناسلامتی کنی رفتار تر مهربون من با کن سعی-

شم متنفر خودم از بیشتر شد باعث زد بهم حالمو خندش داد سر بلندی ی قهقه-



. شدم خارج اشکان منزل از حرفی هیچ گفتن بدون

کردم روشن پخشو دستگاه ضبط سمت کردم دراز دستمو نشستم، فرمون پشت-

میخوند برام بانو گل همیشه که آهنگی

نوشته ها فرشته پیشونیه روی

داره دختر کی هر

بهشته وسط جاش

طلاو درو میباره اسمون از

دختر میخنده وقتی نقره سیمو زرو گوهر



زا سیگار یه ، بیاد بدم خودم از بیشتر شد باعث آهنگ این کردم خاموش ظبتو حرص با-

دراوردم پاکت توی

سیگارم زیر زدم آتیش فندک با

کردم رانندگی سیگار دود و سکوت توی خونه به رسیدن تا

از پامو هنوز حیاط توی بردم ماشینو کردم باز ریموت با درو ، کردم ترمز خونه جلوی

. شد نمایان جلوم بانو گل قامت که بودم نذاشته بیرون ماشین

اومدی خوش بابایی سلام

، بودم عاشقش که چشمایی شدم خیره چشماش به-

نگا دخترم صورت تو میتونم چطور نشد قائل دخترش برای ارزشی هیچ که پدریم من

.نشه خرابم حال متوجه تا کردم تلاشمو کنم؟تموم

چطوری؟ عزیزم سلام-



برات ببین بریم بیا ، بابا عالیم-

کردم درست چی

کردی؟ چیکار ببینم بگو-

کردم درست علاقتو مورد کیک-

یکرد درست تو که کیکی خوردن برای صبر دیگ که بریم بیا ؛ عزیزم نکنه درد دست-

. ندارم

خورد مشامم به تلخ شکلات بوی شدیم که سالن وارد

بیارم قهوه کیکو برات برم من تا کن عوض لباساتو برو تو بابا-

برو دخترم باشه-



یمحمد گل عطر بوی ، بانو گل بلطف بود تمیز مرتبو همیشه مثه رفتم اتاقم سمت به-

دمیز محمدی گل عطر اتاقم توی همیشه بانو گل بودم عاشقش که عطری بود پیچیده اتاق توی

بخوابم شبا نمیتونم عطر این استشمام بدون میدونست

دیگه بیا شدی محو کجا بابا-

میکنم عوض لباسامو دارم دخترم میام الان-

شدم خارج اتاق از گفتمو لب زیر الله بسم یه کردم عوض لباسامو که این از بعد-

بشین اینجا بیا بابا-

! کرده چیکار من خانم ببین وای-

میباره هنر یه انگشتش هر از دخترت دیگ بله گفتم کردمو ای خنده تک-

عزیزم لعنت منکرش بر-

بابا؟ ببرم برات چقدر-



بسه تیکه تا دو-

بابا بفرما-

کیک هب که گازو اولین ، میشد دور ازم داشتم که نگرانیایی تمام بودم بانو گل کنار وقتی-

.بود ای حرفه خیلی شیرینی کیکو پختن تو بانو گل ، شدم شکلات طعم لذت غرق زدم

مزش؟ چطوره-

عالیه کنی درست تو که چیزی عزیزم عالی-

بابا جونت نوش-

میشه مادرش شبیه بیشتر میشه بزرگتر چی هر کردم قفل صورتش توی نگامو-

چشمایی ، آبی نه سبزه نه داره خاص رنگ یه من برای که چشمایی ، چشماش مخصوصا

میزنه موج عشق غمو توش که



! !هپروتیا تو امشب بابا-

بزنیم؟ حرف یکم میشه دخترم-

چی؟ درباره -

کنیم صحبت دربارش باید که افتاده اتفاقی یه-

چیشده؟ بابا باشه خیر-

که حرفایی از بده قول دخترم ، بگیرم صدامو لرزش جلوی نتونستم کردم کاری هر-

نشی ناراحت میزنم

چیشده بگو میترسونی منو داری بابا-

دامص بابا ندارم لیاقت حتی من میکشم خجالت خیلی کنم شروع کجا از نمیدونم دخترم-

مادری که نیست این از بدتر دنیا تو کاری هیچ گفتی کرد ترکمون مادرت وقتی یادته ، کنی

کنه؟ ترک خانوادشو



بدتره مادرتم کار از که کردم کاری یه من حالا

کردی لبم به جون چیشده بگو میزنه آتیش قلبمو گذشته مرور ، بابا کن بس-

بشین کنارم بیا دخترم-

. بود نشسته بابام که مبلی روی رفتم شدمو بلند مبل روی از اروم-

چیشده بگو حالا کنارتم الان بابا بیا

، بگیرم بالا سرمو نمیتونستم حتی که داشتم شرم قدری زمین به دوختم چشمامو-

وت افتادم میشدم تر حریص میبردم رو بازی که دفعه هر میکنم بازی قمار که ماهه پنج من دخترم

میشدم غرق توش بیشتر کنم پیدا نجات تا میزدم پا دستو چی هر که منجلابی

. میشدم تر حریص قبل از بیشتر دفعه هر شدم دنیا مال گرفتار من

به دهب میلیون پونصد بردم من اگه شد قرار کردم بازی اشکان اسم به یکی با پیش دوشب

برد اون اگه و من



بزنم حرفمو ادامه نداد اجازه لعنتی بغض این گلوم به زد چنگ بغض دوباره

نگرانی از مردم دیگه بگو بابا بگی میخای چی؟چی برد اون اگه بابا-

تو با برد اگه شد قرار بدم بهش رو تو من برد اون اگه ، زدم لب دادم قورت دهنمو اب -

با تونهنمی که اون میشه تباه دخترت زندگیه باختی اگه نکن قبول گفت بهم حسی یه ؛ کنه ازدواج

!کنه ازدواج ساله شصت مرد یه

شده ای حرفه قماربازه یه ماه پنج این چی؟توی ببرم اگه گفتم خودم با طرف یه از اما

هک چیزی برخلاف اما ، میبرم بازیو که دادم اطمینان خودم به ببازم کسی به نداشت امکان بودم

باختم من!باختم میکردم تصور

ببندی؟ شرط من سر اومد دلت چطور بابا میگی ؟چی چی-

اون ، نداشته دوس منو اصلا که فهمیدم کرد ترکمون میکردم صداش مادر که زنی وقتی

یگفت بهم دارم دوست دنیا مادرای تموم اندازه من نداشته دوست نیست مهم گفتی بهم تو موقع

من سر رفتی تو حالا اما نکنی حس کسیو نبود وقت هیچ که میدم محبت و عشق بهت اونقدر

بستی؟ شرط

چیشد نفهمیدم جلدم تو رفت شیطون قسم بخدا دخترم-



لایوی یه پول فقط من ثروت اما بشه تو بیخیال تا بدم پول پیشنهاد اشکان به خواستم

بود سالت شیش وقتی تو میدونی خودت دارم دوست خیلی که میخورم قسم دخترم ، شمالشه

، بخوره تکون دلت تو آب حتی نزارم که دادم قول خودم به موقع اون رفت کرد ولمون مادرت

. ببخش منو عزیزم کردم قمار سرت که چیشد نمیدونم قسم بخدا

داره؟ ای فایده چه حرفا این گفتن ، بابا کن تمومش بسه-

کنم؟ ازدواج ساله شصت مرد یه با من کنیم؟میخوای چیکار میخوایم حالا

مداشت شرم اونقدر کرد قفل زبونم مغزو ، نداشتم گفتن برای حرفی هیچ کردم سکوت-

.کنم نگا دخترم صورت تو میکشیدم خجالت که

بگی؟ نمیخوای هیچی بابا-

! بدتره هق هق صدفریادو از که سکوتی به ،لعنت سکوت بازم

ستایشش که پدری بغض نمیتونستم دیگه شدم اتاقم راهیه شدمو بلند مبل روی از-

.کنم تحمل میکردمو



رکنا تختم کردم بغل بالشتمو نشستم تختم روی ، شدم اتاق وارد کردمو باز اتاقمو در

هب وقتی ، تردده بی که آسمونی ، کنم نگا اسمون به بشینمو بیام بودم این عاشق بود پنجره

چطوریه؟ حالم میدونی الان خدا ، میکنم حس نزدیکم خدارو میکنم نگا اسمون

نداشت دوسش مادرش که دختری من

کرد بازی قمار سرش پدرش که دختری

هست؟ حواست خدایا

مدرسه تو همیشه باید چرا شدم خسته کسی بی از خدا باشم قوی میتونم چقدر من

میشدم؟ همه نمای انگشت مادریم بی بخاطر

اینجوری که بود بار اولین کردم حس صورتم روی اشکامو داغیه ، گرفت شدت هقم هق

هک کسی برای گفت نزاشت بابام ، نریختم اشکم قطره یه حتی رفت مادرم وقتی میزدم هق هق

حرومه کنی بغض اگه حتی نداره دوست

خستم دیگه چون کنم گریه میخوام امروز اما

سالمه هیجده فقط هست حواست خدایا



افتاد؟ روز این به بابام چطور

شد؟ باز قمار چرا

چیه؟ من بدبختیه همه این حکمت هه حکمتیه یه کارت هر تو میگم همیشه خدایا

کرد کاری همچین بودم عاشقش که پدری چرا

شدم سردرد کردم گریه وس از

بود شده خون رنگ چشام کردم نگا خودم به آینه تو

بیرون قیافه این با اگ بود اتاقم تو حموم شکر خدارو حموم تو رفتم ورداشتمو حولمو

! میخوند وحشت نماز باید بابام میرفتم

! کرد قمار دخترش سر که پدری بابا هه



گرفت لرزم یدفعه بودم سرد آب زیر دقیقه ده حدود کردم باز سردو آب دوش، زیر رفتم

به که گرمی آب ی قطره هر کردم بغل زانوهامو حمومو گوشه نشستم ، کردم باز گرمو آب

بودم اب عاشق همیشه میکرد تزریق وجودم به آرامش میخورد پشتم

میدادن ارامش بهم اسمون و آب

اکل بود شده بهتر یکم حالم بیرون زدم حموم از کردمو تنم حولمو دقیقه بیست از بعد

دراوردم تنم از رو حوله ، میشدم بهتر آب زیر میرفتم اگه نبود خوب حالم وقتی همیشه

، کردم تنم سفید آستین نیم یه با اسپرت مشکیه شلوار یه

موهامو میومد بدم نمیکردم خشک موهامو میومدم بیرون حموم از وقتی وقت هیچ

کنم خشک

که هدرست دربیارم دلش از بابا پیش برم گرفتم تصمیم بستم اسبی دم موهامو کش یه با

یمزندگ تو چیزی وقت هیچ بابام کردم روی زیاده یکم منم کنم فک اما بوده اشتباه خیلی کارش

. کرده حمایتم همیشه معنوی چه مادی چه نزاشت کم

.کردم باز اروم اتاقو دره ، بستم دستم به ورداشتمو میز روی از ساعتمو



بابام اتاق سمت رفتم

نشنیدم جوابی اما زدم در به دستم با بار تا سه

سالن تو میرم گفتم خودم با شدم بیخیال دیگه همین برای باشه حموم شاید کردم فک

. بیرون بیاد تا میشینم

. کنم درست شب برای تا گذاشتم بیرون مرغ بسته یه اشپزخونه تو رفتم اول

سینیو توش گذاشتم کیک تیکه یه و چاییو فنجون یه ، برداشتم رو چایی سینیه

.بیرون زدم آشپزخونه از برداشتمو

ابامب بود باور قابل غیر برام دیدم که ای صحنه اما رسیدم سالن به تا کردم طی رو پله دوتا

کل ترس ، افتاد دستم از چایی سینیه ، بود شده سفید دیوار گچ مثه رنگش بود افتاده زمین روی

گرفت وجودمو

سنف بود شده یخ مثه تنش ، نمیزد قلبش بابام سینه رو انداختم خودمو شدم تر نزدیک

بود کرده قلبی ایست نمیکشید



وقت هیچ که کسی ، زندگیم حامیه دادم دست از پدرمو من شد خراب سرم رو دنیا انگار

نزار تنها منو بکش نفس خدا ترو پاشو بابا! رفت نزاشت کم برام چیزی

میسوخت گلوم درنمیومد صدام دیگه زدم هق هق وس از ، کشیدم فریاد ، زدم جیغ

شد کبود زدم که سیلیایی بخاطر صورتم

!بدرک همش

! برنگشت بابام

! اشتد فرق رفتنشون فقط مادرم مثه رفت اونم گذاشت تنهام بابام بود بیفایده من کارای

ترو وبلندش قسم من جون به!مردی ندارم باور من بلندشو خدا ترو بابا بری نبود قرار تو بابا

! بکش نفس خدا

کردم نگاه گنگ اطرافمو کردم باز چشمامو آهسته-

نمیومد یادم هیچی بود داغ زیادی دستامم میکرد درد خیلی سرم



خرهبلا کوچولو خانم-. بیمارستانم تو فهمیدم بالاسرم اومد سفید لباس با آقا یه وقتی

شی؟ بیدار دادی افتخار

؟ دکتر اقای اینجام چرا من -

انال اما کما تو بری لحظه هر میدادم احتمال بود بالا خیلی تبت اینجایی که روزه سه شما

چطوره؟ حالت الان من افکار رو کشیدی قرمز خط هوش به که

.خوبم زدم لب اروم خیلی-

دخترم میشی بهتر دیگه ساعت چند تا-

نمیاد؟ یادم هیچی من چرا دکتر اقای زدم، پلک اروم بار چند -

ستون چهار که کردی داد جیغو اونقدر شدی بستری که اول روز دخترم نباش نگران-

نشدیو اروم بازم ولی بزنم بهت بخش آرام تا سه شدم مجبور همین بخاطر میلرزید بیمارستان

میکردی هق هق آروم

این چرا ولی موند ناتموم حرفش غریبه مرد یه شدن وارد با که میزد حرف داشت دکتر-

اشناست؟ من برای اینقدر مرد



کجاست بابام اما عمومه مرد این اومد یادم آره اها

پرید؟ رنگت چرا چیشد دخترم-

ندارم پدر دیگه الان من شد رد ذهنم توی از فیلم یه مثه روز اون حرفای و اتفاقا تموم-

اومده سرم بلایی چه خدا وای شدم پدر بی من

میکنی؟ چیکار اینجا تو عمو گفتم میومد چاه ته از که صدایی با-

اومدی؟ که دارم نیاز بهت کردی فک

رفت پیشم از کردو وفایی بی اونم که داشتم بابامو فقط من ندارم شماها با نسبتی هیچ من

میاد بدم همتون از شین گم برین

بزنما بخش آرام بهت دوباره میشم مجبور میکنی گریه چرا دخترم باش اروم: دکتر

صحبت باهاش دقیقه چند میخوام میزارین؟ تنها برادرزادمو منو دقیقه چند دکتر اقای-

کنم



فتادها که اتفاقایین شک تو هنوز ایشون نکنین خستشون باشین مراقب فقط. حتما بله-

گفتی؟حالم بابام به حرفایی چه رفت مادرم وقتی یادته ، بزنم حرف تو با نمیخوام من-

میخوره بهم ازتون

بیرون میرم من اجازه با-

! کنه شروع مزخرفاتشو و بره دکتر تا بود منتظر عموم-

منم اما دادی دست از پدرتو تازه میکنم درکت هستی عصبانی الان میدونم دخترم-

دادم دست از برادرمو

برادری همون ، کنی جمع زنتو نداشتی عرضه گفتی بهش که برادری همون برادر آره هه-

برده خانوادمونو آبروی زنت گفتی گوششو به زدی سیلی که

میخوام معذرت دخترم-

شد؟ عوض چی خواستی معذرت که حالا چی که خب-



بیمارستان؟ اومدی که که چیشد. کن ول رو حرفا این

مرده؟ بابام فهمیدی چطور اصلا

داده؟ انجام کی دفنشو کارای

و هق هق اونقدر ؛ دادی دست از کنترلتو دیدی وضعیت اون تو باباتو که وقتی انگار -

خونتونم به نشنیده جوابی زده در چی هر خونتون در اومده شده متوجه همسایتون که زدی فریاد

نداده جواب کسی زده زنگ که

سیدمپر برسونین خودتونو تر سریع: گفت من به زد زنگ بود شده نگران خیلی بیچاره زن

میزنه در خونتون در چی هر الانم میومده هق هق جیغو صدای برادرتون ی خونه از گفت چیشده

تا ونتونخ به رسیدن تا ترسیدم خیلی منم ، افتاده بدی اتفاق مطمئنم گفت نمیکنه باز درو کسی

کردم رانندگی سرعت آخرین

بیام بپرم دیوار از شدم مجبور همین برای نکرد باز درو کسی زدم در چی هر رسیدم وقتی

ساختمون تو



گچ مثه جهان رنگ سینش رو هم تو افتاده زمین رو بابات که دیدم شدم سالن وارد وقتی

رو گذاشتم شصتمو بود شده دیوار

. مرده بابام کنم باور نمیخواستم کلامش وسط پریدم-

ههزین شدم مرخص بیمارستان از وقتی نکنه درد دست کردی کار هر بشنوم نمیخوام بسه

برمیگردونم بهت کردیو خرج پدرم دفن برای که ای

کردم براش کاری هر بوده من برادر اول تو بابای دخترجون کن بس ، حرفیه چه این-

بوده وظیفم

وظیفش کرده کار هر خودش قول به ندادم جوابشو همین برای نداشتم بحث حوصله-

!بوده

وعم ، بود اورده لباس برام خونه از میشد عموم زن مثلا که خانم گلیا کردم تنم لباسامو

شدم خارج بیمارستان از زنش و عمو همراه. داده انجام ترخیصو کارای که گفت شد اتاق وارد



اشتد برادر یه فقط بابام بشم عموم ماشین سوار خونه به رسیدن تا شدم مجبور متاسفانه

ونهنت که برادری من گفت بابام به کرد ترکمون مادرم وقتی شده دلسوز مثلا الان که عموم همین

شده اینجوری زنش که مرده این تقصیر مگه بگه نبود یکی! نمیخام کنه جمع زنشو

این ، بود حاکم ماشین تو سکوت فقط زنش عموو نه و میزدم حرفی من نه راه تموم

.نداشتم حرفیو هیچ ی حوصله چون داشتم دوس سکوتو

عمو خونمون نزدیک رسیدیم دقیقه بیست از بعد تقریبا

ناولی خواستم تا شدم پیاده ماشین از کنم تعارف که این بدون ، کرد ترمز خونمون جلوی

برم راهو ادامه شد مانع عموم زن صدای وردارم قدمو

کنی زندگی نمیتونی که تنها کن زندگی ما با بیا میخوای اگ دخترم-

مخود سالمه هیجده من نیست نیازی: گفتم قاطع محکمو خیلی کردم تر زبونم با لبمو-

ندارم کسی کمک به نیازی بربیام خودم پس از میتونم

ما پیش بریم بیا نکن لجبازی دخترم-

ممنونتونم کردین کمکایی تموم بابت امروز تا نه که گفتم-



به همیشه من ی خونه در باش مطمئن دخترم ولی!نمیخواد دلش شاید نکن اصرار خانم-

بازه روت

نکنین اصرار لطفا عمو زن بله-

بزنی زنگ من به کافیه خواستی کمک وقت هر ولی دخترم باشه-

خدانگهدار ممنون-

عزیزم خدانگهدار-

تربزرگ من از سال پنج که داشتن ترلان اسم به دختر یه بود مهربون خانم یه خانم گلیا-

معمو خانواده از من خانم گلیا مهربونیه وجود با ، کرده ازدواج پسرخالش با که بودم شنیده بود

ازش همین برای شده حک ذهنم توی گفت بابام به عموم رفت مادرم وقتی که حرفایی میومد بدم

. دارم نفرت

ونا توی کلید یه همیشه بابام بود خونمون روی روبه که کوچولویی ی باغچه سمت رفتم-

کنه استفاده کلید اون از بتونه باشه نبرده خودش با درو ریموت اگر تا میزاشت باغچه



. ورداشتم کلیدو زدمو کنار خاکارو

چرخوندم در قفل تو کلیدو

شدم حیاط وارد کردمو باز درو

بی بست گلومو راه بغض بود محمدی گل عاشق بابام چیندم باغچه از محمدی گل یه

. میگرفتم آتیش پدرم دوریه درد تو داشتم شدن سرازیر اشکام اختیار

بابام. میومد زیاد بارون بودیم پاییز فصل تو چون کرد باریدن به شروع نم نم بارون

تهران هوای میگفت درست هم واقعا!بهتره بیاد تهران تو بارون بیشتر چی هر میگفت همیشه

.داشت نیاز بارون به همیشه

. ساختمون تو برم شدم مجبور بود گرفته شدت بارون چون ، چیندم دیگه گل تا چند

شه روشن برقا تا زدم برقو کلید

ی کلمه واقعیه معنی به دیگه حالا، داغ ی کوره وسط افتاد قلبم انگار شدم که سالن وارد

!خودشه فقط خودش از تر تنها که تنها دختر یه! بودم تنها تنهای تنها



اتاق وارد کردم باز اروم درو ، در ی دستگیره رو گذاشتم دستمو بابام اتاق سمت رفتم-

. شدم

!شد سرد روحم نه جسمم بود سرد

اشکامو دستم پشت با زمین رو افتادم نداشتم وایستادن توان افتادم شد سست پاهام

؟ کنم پاک چطور گلومو تو بغض ولی کردم پاک

میشه؟ پاک چطوری تنهاییم

چی؟ پدرم خاطرات

هست؟ حواست خدا

بلند سختی به کردم جمع خودمو زمین رو از بود مونده تنم تو که جونی ذره یه همون با

. شدم



وپاکت میزو سمت کردم دراز دستمو بود بابام میز رو طلایی فندک یه سیگارو پاکت یه

ممیخواست بود بار اولین سیگار زیر زدم آتیش فندک با دراوردم جلد توی از سیگار یه برداشتم

.بکشم سیگار

! باشیم بیخیال میشه باعث سیگار بودم شنیده همیشه

رفته سیگار دود افتادم سرفه به گرفتم ازش که کامی اولین با لبام بین گذاشتم سیگارو

اتاقو ی پنجره ، گرفتم دستم تو سیگارو بیرون کردم فوت سیگارو دود اروم خیلی گلوم توی بود

سیگارو بیرون اوردم پنجره از سرمو داشت نم خیلی هوا ولی بود اومده بند بارون کردم باز

تا یرونب کنم فوت دودشو باید گرفتم یاد سیگارم به زدم قبل از تر عمیق پکی لبام بین گذاشتم

شیدنمیک سیگار من جلوی وقت هیچ اما سیگار به اورد رو بابام رفت مادرم وقتی نیوفتم سرفه به

داغ تنم کل پریدم که خواب از دیدم بد خواب یه شب یه بود سالم هشت وقتی یادمه

بود شده

باز ور پنجره در رفتم بود بالا خیلی درکم بود کم سنم که این با شدم بلند تختخواب از

بهم همیشه اب چون صورتم تو بخوره اب تا بردم بیرون پنجره از سرمو میومد بارون داشت کردم

دیدم کردم نگاه حیاطو تو میداد ارامش

یگارس بابام فهمیدم که بود اونجا بود دستش تو سیگارم یه بود نشسته آلاچیق رو بابام

میکشی سیگار چرا نپرسیدم ازش وقت هیچ اما میکشه



وقت هیچ میکرد ارومش سیگارش شاید بود کرده ترکش عشقش میدادم حق بهش

اشهب پست میتونه چقدر زن یه کرد ترک پدرمو بود شده دیگه یکی عاشق چون نمیبخشم مادرمو

. کردم حس صورتم رو اشکامو داغیه دوباره

گریه چیم هر الان ولی میشدم تر سبک میکردم گریه وقتی دادم باریدن اجازه چشمام به

تهباخ و کرده بازی قمار من سر گفت بهم قبلش مرد بابام که افتادم روزی یاد ، نمیشم اروم کنم

کرد قلبی ایست که بود غصش سنگینیه بخاطر مطمئنم

! انتقام هه شم اروم اینجوری شاید بگیرم انتقام اشکان عوضی ی مرتیکه اون از باید

سیگار یه برداشتم میز رو از سیگارو پاکت ، کردم خاموشش جاسیگاری تو بود اخرش سیگارم

پنجره در ، اومد صدا به خونه آیفون که کنم روشنش فندک با خواستم دراوردم جلد تو از دیگه

و تمبس اروم اتاقو در بیرون اومدم اتاق از کردمو مرتب شالمو پاکت تو گذاشتم سیگارو بستم رو

. رفتم سالن سمت به

کیه؟. ..برداشتم آیفونو-

؟ بگیرم وقتتونو لحظه چند میشه. هستم محمدی سرگرد سلام

در دم میام الان کنین صبر سلام-



به ، کردم گریه میفهمید هم ساله پنج بچه چشام قرمزیه بخاطر کردم نگا خودم به آینه تو

بستم بودو شده باز که مانتومو های دکمه کردم گریه بفهمه بزار جهنم

.میخاد چی سرگرده این ببینم تا حیاط در سمت رفتم کردم باز سالنو در

.کردم باز حیاطو در-

بفرمایید سلام

اوردم تشریف پلیس اداره از هستم محمدی سرگرد سلام-

تو از کارتشو!عجبا شدم زشت اینقدر یعنی دیده روح انگار که کرد نگا بهم جوری ی-

پلیسه که بشه ثابت بهم مثلا تا داد نشونم دراوردو جیبش

بگیرم؟ وقتتونو لحظه چند میتونم-

بله...خونه تو کردم دعوتش و کردم اعتماد بهش داد نشون بهم پلیسیشو کارت چون-

تو بفرمایید



.رفتیم ساختمون سمت به شدم قدم هم باهاش و بستم حیاطو در اروم-

بفرمایید. ..کردم باز سالنو در-

ممنون-

ونچ افتادم بابام یاد نشست. بود پنجره کنار که مبلی رو رفت انداختم بهش نگاهی نیم-

. شدم موفق حدودی تا و نگیره بغضم تا کردم تلاشمو تمام مینشست مبل اون روی همیشه اونم

قهوه؟ یا میخورین چای-

کنم صحبت باهاتون باید بشینین لطفا. ندارم میل چیزی ممنون-

بود سرگرده این روبه که مبلی رو نشستم متانت با و آروم. کشیدم لبم گوشه به دستی-

شماست با گوشم خب...

؟ درسته هستین مالکی جهان دختر شما-

دخترشونم من بله-



کنه رحمتشون خدا میگم تسلیت-

! خورد جا خیلی من بودن عجول همه این از کنم فکر.مطلب اصل سر برین میشه ممنون-

فرزندی تک هم شما و بوده بازنشسته معلم یه پدرتون-

و کرده ترکت مادرت بوده سالت شیش وقتی

میشدم عصبانی خیلی میزد حرف مادرم درباره کسی وقتی حرفش وسط پریدم

نداره ربطی کسی به من زندگی ولی قائلم براتون احترام دولتین مامور-

دارم خبر زندگیت از من بگم خواستم فقط نشو عصبانی درسته کاملا بله-

اخه؟ چطوری-



اسم به شخصی با مردنش از قبل دوشب میکرده بازی قمار که ماهه پنج نزدیکه پدرت-

وت سر پدرت که باشی فهمیده باید کرده قمار مخدر مواد قاچاقچیای بزرگترین از یکی اشکان

!باخته و کرده بازی

میزنین؟ من به حرفارو این چرا الان میدونین؟و کجا از اینارو شما ولی درسته-

اسم هب شخصی با اونجا بوده بهار باغ اسم به باغ یه میرفته تفریح برای پدرتون که جایی-

زهمی سر میبره پدرتو ایشون بوده اشکان راست دست محمد آقا این میشه آشنا باغ صاحب محمد

. میده یاد شما پدر به کردنو بازی فن فوتو و قمار

ملاقات اشکان با کی یادتونه میبینه شمارو اشکان که میشه شروع جایی از قضیه

داشتین؟

ردهک بازی قمار وارد بابامو که نمیکردم فکرشو اما داشتم خبر آقا محمد با بابام ارتباط از-

باشه

مرد یه با آقا محمد که بودم نشسته رستوران تو بابام همراهه پیش هفته دو تقریبا یادمه

و کرد پرسی احوال محمد با بابام بودن اونجا هم بزرگتر خودش از سال هشت هفت تقریبا

اقا محمد بعد ، بود معلوم برخوردشون از نمیشناخت اشکانو اما ما میز سر بیاد کرد دعوتش

کاناش با ما آشنایی قصه بود این خوردیم هم کنار شاممنو شب اون کرد آشنا من و بابام با اشکانو

.داشتیم دیدار باهاش که بود شب همون فقط



نباباتو خواستگاری بیاد اگ که بوده مطمئن میشه شما عاشق شب همون از اشکان انگار-

دلش تو بوده رفته بدجور شما عشق انگار اما. دیگه پدرتونه همسن ناسلامتی نمیکنه قبول

من تنگف به نیاز بعدش اتفاقات از دارین خبر که خودتون. بشه بازی هم پدرتون با گرفته تصمیم

نیست

یاتفاقات مرور و حرفا این گفتن مرده من پدر که حالا خب: زدم لب کردم تر زبون با لبمو-

داره؟ ای فایده چه افتاده که

تا زمین سمت چرخوندم نگامو... شدم معذب نگاهش این از یکم شد خیره چشمام تو

.نیوفته چشماش به چشمام

که داری خبر شما راستی اها ، مخدره مواد قاچاق باند رئیس اشکان گفتم که همونطور-

نشده خبر با پدرت فوت از هنوز میگرده؟ظاهرا دنبالت داره الان اشکان

بهش رسیدن برای و بشه عاشق اول دیدار تو آدم میشه مگ منه دنبال چی؟اشکان-

بزنه؟ کاری هر به دست

و شده که حالا-



منمیفهم اصلا من جناب ببینید حرفش وسط پریدم دوباره بزنه حرفشو ادامه خواست تا -

چیه؟ حرفا این از هدفتون بگین واضح میشه میزنین من به رو حرفا این چرا شما

بدم ادامه ندادین اجازه شما که میگفتم داشتم-

نبود حواسم ببخشید-

نم که اومده پیش برات سوالم این ، مخدره مواد قاچاقچیه یه اشکان که فهمیدید اینجا تا

میدونم اینارو کجا از

!تو میگه من به شد خاله پسر نخورده چایی کیه دیگه این خدا ای-

منه؟ با حواستون خانم-

میگفتین؟ چی داشتین بله بله-

من که باشه شده سوال برات شاید کردم عرض... موجودیه چجور دختره این خدایا-

درسته؟ دارم خبر اتفاقات این از چطور



درسته بله-

مبارزه ی دایره مخفیه مامور خدابیامرزته پدر دوست ، محمد صاحبش که باغی باغبون

بوده امیدی سروان توسط اومده ما دست اشکان از که اطلاعاتی تموم مایه اداره مخدره مواد با

ونا نمیزنه محمد باغ توی حرفی هیچ هاش محموله حمل درباره که زیرکه اونقدر اشکان متاسفانه

حرف هاش محموله حمل درباره خصوصیش حریم تو فقط ، حرفای این از تر زرنگ لاشخور تارکف

. کنیم خصوصیش حریم وارد کسیو نتونستیم ما و میزنه

اشب مطمئن آنتالیا بره شده مجبور کرده فوت خالش پسر چون شدیم باخبر پیش روز دو

.سراغت میاد برگرده مسافرت از وقتی

قانونه؟ بی دنیا مگ بیاد خب-

. میشه مجازات بده انجام خلافی کار هر کس هر نیست قانون بی نه-

شمای از کمک درخواست اینجا به اومدن از من قصد

بکنم؟ میتونم کمکمی چه من؟من از-



ازدواجشو درخواست میخوام ازت ، سراغت میاد زود یا دیر اشکان گفتم که همونطور-

کنی قبول

کن؟ ازدواج ساله شصت مرد یه با میگ گفت چی این-

شدم سیر جونم از میگین؟مگ چی دارین هست حواستون! بریم هم با شو پیاده عمو هوی

! سنشه من دوبرابر که کسی اونم بشم مخدر مواد قاچاقچیه یه زن

کنم تموم حرفمو بزارین باشین اروم لطفا خانم-

سالتونه؟ چند شما! حرفش وسط پریدم دوباره-

سی-

میکردی؟ ازدواج بزرگتره خودت از سال سی که کسی با بودی من جای اگ خب-

!بزنی منو بیای میخای انگار دهنمه تو حرف عجولی؟هنوز خیلی نمیکنی فکر خانم-

نمیگنجه ذهنم تو حرفاتون اخه ببخشید-



خودتو کن سعی اما نیست مساعد روحیت وضع دادی دست از پدرتو تازه میکنم درک-

کنی کنترل

!میده درس روانشناسیم اوخی-

میخوام معذرت بله

!تو سراغ میاد تهران برگرده اشکان وقتی باش مطمئنن خب.... میگفتم داشتم-

تا باید اول درخواست اولین با نه البته کنی قبول ازدواجشو درخواست میخوام ازت

کنی مخالفت میتونی

نهادپیش کنی اداره زندگیتو نمیتونی هنوز و تنهایی چون که میکنی بازی جوری نقشتو

خودت شروط با اما میکنی قبول ازدواجشو

!لبش روی گذاشت سکوت ی نشونه به دستشو که کنم قطع حرفشو میخواستم دوباره



دست حلقه فقط فعلا نمیکنیم ازدواج بابام سال از قبل تا بگی بهش باید..اول شرط

.میشیم نامزد میکنیمو

اینجا طاقت و میکنه زنده برات پدرتو خاطرات خونه این که این ی بهونه به. ..دوم شرط

بمونی اون ی خونه تو بری باید نداری موندنو

اشمب باخبر میکنی که کارایی تموم از باید پس بشم زنت قراره من بگو بهش.... سوم شرط

ایدب تو ، میکنه قبول مطمئنا که میشی زنش کرد قبول شرطو تا سه این اگه بگو بهش-

. بزاری ما دراختیار میادو دستت اشکان های محموله از که اطلاعاتی تموم

بفهمی هاشو محموله از یکی نگهداریه محل اگ ، میکنه آمد رفتو اشکان که که جاهایی

تمومه کار دیگه

لبو بود نافذ خیلی که داشت که سیاهی چشمای. گرفتم نظر در صورتشو اجزای تموم-

جوگندمیه پوستشم بود داده حالت صورتش طرف یه که زاغی موهای صورتش با متناسب بینیه

دارم میگیره خندم خودم کارای از هه. داره جذابی استایل و فیس گفت میشه تقریبا بود روشن

میکنم آنالیز سرگردو یه

کنین؟ همکاری ما با میکنید قبول خانم-



؟نیوفته برام بدی اتفاق اشکانم کنار که ای هفته چند این توی که هست تضمینی چه-

من. یمباش باخبر میوفته که اتفاقاتی تموم از تا میکنیم وصل شنود بهت ما نباش نگران-

بقیشم به کن پیامک من برای آدرسو فهمیدی اشکانو ی خونه آدرس وقتی میدم بهت شمارمو

ورد از ما نمیکنه تهدیدت خطری هیچ باش مطمئن. میکنم درست من بقیشو ، باش نداشته کار

.هستیم چی همه مراقب

بدم؟ جواب بهتون فردا میشه-

منه کارت این ، حتما بله-

سیاوشه اسمش پس! محمدی سیاوش گرفتم ازش کارتشو-

میشناسین؟ رو تهرانه برج کنار که شاپی کافی

کجاست میدونم اره-



بگم بهتون جوابمو تو باشین اونجا پنج ساعت فردا-

میبینمتون فردا. باشه-

کردم همراهیش سالن در تا منم رفت سالن در سمت محکم قدمای با و شد بلند مبل رو از

خدانگهدار-

خدانگهدار-

بود مشغول خیلی ذهنم --

کردم باز درو آروم و در دستگیره رو گذاشتم دستمو ، رفتم بابام اتاق سمت دوباره

چیزی که اینه بخاطر کنم فک شد سست پاهام. تخت رو کرده پرت دراوردم مانتومو شالو

خاطرات و کردم بغل زانوهامو زمین رو نشستم خودم بیوفتم که این از قبل ایندفعه نخوردم

کردم مرور ذهنم توی رو گذشته



تکیهگاهش تنها که دختری. نداشت دوسش مادرش که دختری ، ساله شیش دختر یه

! بود همه تمسخر مورد همیشه میشد همه دست سوژه مدرسه تو همیشه که دختری شد پدرش

سیکل تا فقط شد مجبور کلاسیاش هم حرفای بخاطر ولی بود درس عاشق که دختری به لعنت

دیگه خدایا کرده سرباز دلم زخمای امشب انگار میزدم هق هق زانوهام رو شکست بغضم. بخونه

کنم؟ تحمل دردو همه این کی تا بریدم دنیا از

پدر؟ بی هم باشم مادر بی هم باید چرا گرفتی ازم پدرمو چرا

یگارس یه تا رفتم بابام میز سمت به شدم بلند زمین رو از سختی به بود خراب خیلی حالم

یب سیگارم حتی ولی میشم اروم سیگار با میکردم فکر نبود خودم دست حالم اصلا بردارم دیگه

بود تاثیر

جرهپن در سیگار دود بخاطر برداشتم فندکو و سیگار پاکت میزو سمت کردم دراز دستمو

. کردم باز رو

فندک دراوردم جلد تو از سیگارو نشستم بود بابام میز روی روبه کنار که چرمی مبل رو

میگیره آتیش داره انگار داغه خیلی که من قلب مثه درست شد قرمز داغو سرش زیرش زدم

. مادرم رفتن بخاطر اول پک زدم بهش عمیقی پک و گذاشتم لبم بین سیگارو

شدم کلاسیام هم مسخره همیشه که این بخاطر.. دوم پک



بیرون کردم فوت اروم سیگارو دود

کردم خفه بالشت تو که هایی هق هق بخاطر. ..سوم پک

. .شدن سرازیر از دوباره اشکام

شد پدرم مرگ باعث که ای بازیه بخاطر. ..چهارم پک

. اطحی تو کردم پرت پنجره از سیگارو ، گرفتم کامو آخرین نداشتم سیگار حوصله دیگه

نهک حمایتم که نیس پدری تنهام دیگه من باشم قوی باید بودم ضعیف چی هر بسه دیگ

اعثب کنم قبول اگر کنم قبول پیشنهادشو باید کردم فکر سیاوش حرفای درباره زندگی باید

ربخاط که که خانوادهایی بودن هاشون بچه اعتیاد شاهد که مادرایی میشه گرفته خیلیا انتقام

من اره بود پیشم الان پدرم نمیخواس پدرم از منو اشکان اگ. شد گسیخته از لعنتی مواد همین

بگیرم انتقام باید

بعدازظهرو چهار ساعته که کردم نگاه ساعت به شدم بیدار خواب از گوشیم الارم صدای با

ارکن رو پتو لعنتی تخت این رو انداختم خودمو فقط که بود خراب حالم اینقدر اوف. میداد نشون

.خوابیدم اون تخت رو گذروندم بابام اتاق تو دیشبو زدم



ردخت کن بس اوف. عقب خیلی عقب برمیگشت زمان کاش ای کردم استشمام بابامو بوی

گوش حرفش به همیشه که بود وجدانم صدای این گلی داره ای فایده چه تو خوردن غصه شو بلند

. میدادم

تو رفتم. شدم خارج اتاق از و کردم باز اتاقو در برداشتم گوشیمو شدم بلند تخت رو از

ودب یخچال تو بودم پخته بابام مرگ روز که کیکی نصف که هنوز کردم باز یخچالو در آشپزخونه

تا ود. بمونه باقی نحس روز اون از هیچی نمیخام آشغال سطل تو انداختم برداشتمو کیکو سینیه

کنم بهشون یکم شد بلند مرغا تخم ولز جلزو صدای شکستم ماهیتابه تو برداشتم مرغ تخم

نون توی از نون دوتاتیکه میز رو گذاشتم رو ماهیتابه. کردم خاموش زیرشو دقیقه پنج از بعد زدم

یا لقمه هر بودم اشتها بی خیلی بود گشنم خیلی این با خوردن به کردم شروع و برداشتم دون

لندب میز سر از شدم سیر دیگه خوردم لقمه تا پنج چار. میخوردم روش آبم لیوان یه میگرفتم که

. بشورم خونه برگشتم وقتی گذاشتم رو ماهیتابه رفتم اتاقم سمت و شدم

این با کردم باز سردو آب شیر میخورد بهم خودم از داشت حالم چون دوش زیر رفتم اول

. میکردم حموم بیشتر سرد آب با من داشت سوز همیشه هوا و بودیم پاییز تو که

پام مشکی جین شلوار یه دراوردم تنم از حولمو شدم خارج حموم از دقیقه ده از بعد

! مشکی شال با کردم انتخاب بود هم زانوم روی تا که مشکی مانتوی یه کردم

. نکردم خشک موهامو همیشم عادت طبق کردم تنم مانتومو



کردم نگاه خودم به آینه تو کردم سرم شالمو بعد بستم اسبی دم کش یه با موهامو

تهخس رنگیمم چشمای دیوار گچ مثه رنگمم ، بود شده پوس پوس لبام بود روح بی خیلی صورتم

!دیده جن انگار دید منو سرگرده این که دیروز صورتم تو اومده رنگ یکم الان تازه میومد بنظر

ی ارهشم و برداشتم گوشیمو ، میداد نشون پنجو به دقیقه بیست که کردم نگاه ساعت به

. گرفتم آژانسو

میخواستم ماشین یه سلام الو-

کنین لطف آدرسو سلام

. .......کشاورز بلوار-

خدانگهدار ممنون

شدم خارج اتاقم از و توش انداختم گوشیمو برداشتم میز رو از کیفمو

!پنج ساعت دقیق کردم نگا گوشیمو ساعت



روی افتاد سیاوش به نگام که چرخوندم شاپ کافی سرتاسر نگامو شدم شاپ کافی وارد

خیلی هک بود معلوم بود گرفته خودش به خاصی ژست و بود نشسته بود پنجره کنار که ای صندلی

!فکره تو

. شدم نزدیک بهش خانمانه و اروم قدمای با-

بخیر عصر محمدی، اقای سلام-

بخیر هم شما عصر سلام-

بشینین بفرمایید

!کرد خطاب شما منو عجیب چه هه-

. نشستم صندلی روی و میز رو گذاشتم کیفمو

موافقین؟ بستنی یه با-

حتما بله-



شکلاتی؟-

شکلاتیه بستنی عاشق من مثه اینم کنم فک تفاهمی چه خدایا-

باشه شکلاتی. بله-

گارسون؟؟؟

اومد ما میز سمت دستش تو منو یه با گارسونه-

دارین؟ میل چی اومدین خوش سلام-

شکلاتی بستنیه دوتا-

قربان؟ نمیکنین نگا دسرامونو منوی-

ممنون نه... گارسون به کردم رو دوباره ، انداختم بانو گل صورت به نگاهی نیم-



رویی روبه میز سمت ما میز از و نوشت شکلاتی بستنیه دوتا دفترچش توی گارسون-

. رفت

!چشماشه توی غرور فقط انگار داره غرور خیلی پسره این میکنم حس -

چیه؟ پیشنهادم درباره نظرتون خانم خب-

. شدن مخدر مواد قربانیه که کسایی بخاطر کنم قبول پیشنهادتونو گرفتم تصمیم-

ما به یوچ همه نباش امنیتتم نگران. نمیشی پشیمون باش مطمئن گرفتی درستی تصمیم-

. بسپار

باشه خیر که انشالله-

مشکت با سیاوش برای بود شده تزیین گیلاس با روش من برای. اورد بستنیامونو گارسون

رو گیلاسیه سر تو خاک اوف. متنقرم گیلاس از من ببرن رو گارسونه این این شور مرده آخ

! من جلو گذاشت



میکنی؟ نگا بستنی به اینطوری چرا چیشد-

! متنقرم گیلاس از من کنیم؟چون عوض بستنیامونو میشه ببخشید-

خودم برای خودشو ظرف و جلوش گذاشتم بستنیمو ظرف. کردم ای خنده تک-

.برداشتم

ممنون-

خواهش-

ای ودب شکلاتی دسرای عاشق همیشه اونم افتادم بابام یاد. خوردیم بستیامونو سکوت تو

چشم از که گونم روی خورد سر چشمم گوشه از اشکی قطره مهابا بی. بود پیشم الان کاش

نموند دور سیاوش

خوبی؟ خانم ا گل-

درسته پررویه خیلی این دررفت دهنش از کوچیکم اسم اول کردم نگاه چشماش توش-

. میکنم صداش سرگرد یا محمدی اقای روش توی ولی میکنم خطابش سیاوش منم



ممنون خوبم-

نمیاد بنظر اینطور ولی-

دلم یدفه میخوردم شکلاتی دسرای اون با همیشه افتادم بابام یاد فقط نیس چیزی-

. کرد هواشو

رفتی؟ سرقبرش بار چند-

هست کجا نمیدونم حتی نرفتم اصلا-

واقعا؟-

اره-

بری؟ نمیخای-



رموبگی عموم از قبرشو آدرس شدم تر اروم وقتی شاید ، کنم هضم نتونستم رفتنشو هنوز

برم

متاسفم-

کنارتونن؟ مادرتون پدر شما-

سال چند.. ؟خیر بودن اعتیادشون فکر به فقط که مادری پدر همون مادر پدر کدوم هه

. شدن فوت به تصادف یه تو پیش

کنه رحتمشون خدا-

ممنون-

کنی؟ چیکار باید سراغت بیاد اشکان اگه میدونی پرسیدم جو کردن عوض برای-

یشش نزدیکای ساعت کردم نگاه گوشیم به... نباشید نگران کنم چیکار باید میدونم اره-

برم دیگه بهتره! اجازه با. بود



میرسونمت من کن صبر-

میرم میگیرم تاکسی یه ، ممنون-

میرسونمت من نکن تعارف لطفا-

و برداشت میز روی از کتشو. کردم قبول همین برای نداشتم کردن بحث و تعارف حوصله-

. میز رو گذاشت انعام عنوان به تومنی86 تا3

نمیشه؟ سردت گرم لباس بدون هوا این توی-

نیستم سرمایی زیاد نه-

بریم.. باشه آهان-

.شدیم خارج شاپ کافی از و شدیم قدم هم باهم

! بود رنگ خوش خیلی داشت مشکی ی پورشه یه رفتیم ماشینش سمت به



شدم سوار و کردم باز ماشینو در-

کنم روشن بخاریو سردته اگه-

نیستم سرمایی زیاد که گفتم ممنون نه-

داری دوس جور هر باشه-

شده کنجکاو واقعا نه یا داره زن این که که بود کرده مشغول ذهنمو بدجور سوال یه-

کردین؟ ازدواج شما. اوردم زبون به سوالمو و نیوردم طاقت اخرم بودم

مجردم خیر-

! عجب مجرده پس-

میره چی هر که میکنه رانندگی چجوری نیس معلوم لامصب بود سررفته خیلی حوصلم

نمیرسیم



شهمی مشکی اسپرت کت یه با مدادی نوک پیرهن آبی لیه شلوار یه انداختم بهش نگا یه

.. ورزشکاره که معلومه اندامش از خوشتیپه گفت

. بیرون به دوختم چشم و پنجره سمت چرخوندم سرمو دوباره

کرد ترمز خونه جلوی دقیقه36 تقریبا از بعد

رسیدیم-

شدم پیاده و کردم باز ماشینو دره ممنون-

گذاشتی جا گوشیتو خانم-

ببخشید وای-

بفرما-

خدانگهدار مچکرم. گرفتم ازش گوشیمو -



خدانگهدار-

دورتادورش بود قشنگ خیلی خونمون حیاط شدم حیاط وارد و کردم باز ریموت با درو

. بود شده کاشته محمدی گلای

قآلاچی اون رو بابا میشد شب وقتی همیشه که بود آلاچیق یه ساختمون کنار راست سمت

. میکردم نگاش اتاقم پنجره پشت از منم میکشید سیگار مینشستو

دراوردمو شالمو و مانتو شدم سالن وارد رفتم ساختمون سمت به و چیندم محمدی گل یه

انداختم مبل روی

نز ی شماره کردم نگاه صفحش به خورد بزنم زنگ گوشیم که اتاقم سمت برم میخواستم

رد همین برای نداشتم کردن صحبت حوصله دادم حرکت سبز سمت به قرمزو ی دایره بود عمو

کشیدم رو پتو بودم شده حوصله بی خیلی تخت رو انداختم خودمو دوباره شدمو اتاقم وارد دادم

ببره خوابم تا روم

زا گوشیمو ، کشیدم تر عقب رو پتو. نیومد چشمام به خواب اصلا ولی گذشت دقیقه چند

بندازم اینستام صفحه به نگاهی یه تا کردم روشن گوشیمو نت برداشتم پاتختی روی



داشتم ناشناس یه از کامنت یه

... میکشد شعله برقلبم آتش همانند چشمانت

!داشتم را دردهایت کردن کم قدرت کاش ای

است؟ تر عمیق کداممان های زخم

؟ من یا تو

ونهمیت کی خدایا ناشناس زده که اسمشم نداره که عکسیم هیچ کیه دیگه این الله بسم-

باشه؟

دارم مشکل کافی اندازه به کنم مشغول ذهنمو الکی چرا باش میخواد کی هر چه من به اه

تخت رو انداختمش کردمو خاموش گوشیمو نت پرید سرم از خواب کلا-

من بر خواب انگار هی دراومد صدا به آیفون که بالشت رو بزارم سرمو دوباره میخواستم

!حرومه



برداشتمو مبل رو از مانتومو رفتم سالن سمت و کردم باز اتاقو در شدم بلند تخت رو از

جو ایموه با شد نمایان ساله شصت پنجاه تقریبا مرد یه تصویر. سرم رو انداختم شالمم کردم تنم

تنش هم بلند نسبتا پالتوی یه مشکی کرووات با مشکی شلوار کت بود هاش سرشانه تا که گندمی

برداشتم آیفونو و برداشتم کردن آنالیز از دست. بود

کیه؟-

کنین باز میشه سلام-

. کنم باز نمیتونم پس نمیشناسم شمارو من ببخشید-

کنی باز درو میشه دخترم شد ظاهر بابام دوست همون محمد قامت

اومد یادم ، اشکانه همون این فهمیدم اها-

تو بفرمایید. .کردم باز درو-

کردم مرتب سرم رو شالمو



. رفتم سالن در سمت اروم قدمای با

!شد شروع نقشه

اومدین خوش سلام-

خوبی دخترم سلام-

ممنون-

میاد؟ یادت اشکانو-

سلام. شناختم بله-

خوبی خانمی سلام-



لحنم کردم سعی ممکن حد تا. کنم تحمل اینو چطوری من اشغال ز* ی* ه مرتیکه-

باشه سردوجدی

اومدین خوش ممنون

. نشستن مبل یه رو دوتاشون هر کردم هدایتوشون پذیرایی سمت به. بفرمایید-

قهوه؟ یا چای

لطفا چایی دوتا-

رفتم آشپزخونه سمت به و گفتم ای باشه-

ریخت کردن تحمل حوصله. بیاد جوش تا موندم منتظر همونجا ، کردم روشن سماورو زیر

. نداشتم عوضیو دوتا این

ماشاءالله خوشگله دختره این چقدر:اشکان-



شرطی دیگه مرده جهان که کنه؟الانم ازدواج باهات تا کنی راضیش میخوای چطور:محمد

داره ارزشی چه بستی که

ماا نده رضایت اولش بانو گل شاید نباش نگران رسیدم خواستم که چی هر به حالا تا من-

. میکنه قبول بلاخره

ها مطمئنی خودت به زیادی-

بشه من زن باید ولی نشه عاشقم شاید-

. ادبی پیش چی قراره یعنی میکردم فکر آینده به و میجویدم ناخنمامو داشتم- بانو گل

. کردم دم رو چایی اومد جوش سماور این بلاخره

ختمری چاییو و برداشتم سماور رو از قوریو توش گذاشتم فنجون تا سه برداشتم سینی یه

ریختم داخلش جوش آب و برداشتم یکی یکی فنجونارو فنجونا تو

. شدم خارج آشپزخونه از و سینی تو گذاشتم قندون دوتا



بفرمایید: گرفتم محمد جلوی اول. باشم کرده ورود اعلام تا کردم ای سرفه تک-

کشیدی زحمت دخترم نکنه درد دست-

میکنم خواهش-

بفرمایید-

خانمی ممنون-

چاییشو دادو زحمت دستش به بعد شد خیره صورتم تو ثانیه چند عوضی مرتیکه-

.ندم بهش که نبوده فشی اومده وقتی از باش منو!عوضی ناموس بی برداشت

. نشستم بود روبرو که مبلی روی و میز رو گذاشتم قندونارو

. سوخت دلم خیلی کنه رحمت پدرتو خدا دخترم میگم تسلیت:محمد

اوردین؟ تشریف تسلیت گفتن برای فقط. کنه رحمت هم شما رفتگان خدا ممنون-



داری؟ خبر افتاده پدرت منو بین که اتفاقاتی از:اشکان

نکردی فکر عقلی چه با کرد قلبی ایست من ی غصه بخاطر پدرم میدونم خوب اینم بله-

میشم؟ شما زن

میدونی؟ چیزی عشق تو بشی عصبانی اینقدر نیست لازم خانمی-

! کردم دلم تو اینو میکنی زرزر الکی که حالیته چی عشق از تو عوضی-

کنم؟ ازدواج ساله06 مرد یه با دارین توقع شما. نشدم عاشق چون نمیدونم چیزی نه

اول همون نیس لازم آدمه دله مهم نیست مهم که سن داره اشکالی چه دخترم:محمد

مک برات هیچی پولداره چقدر اشکان میدونی که تو میکنین عادت هم به کم کم که باشی عاشق

نمیزاره

لتحصی ادامه تهران دانشگاه بهترین تو میتونی کنی ازدواج من با اگه بانو گل درسته-

. باشی کنارم میخوام فقط نمیخوام ازت زیادی چیز که من بدی



بشم ساله06 مرد یه زن شم مجبور که نیستم پول بی خوشبختانه-

افیهک فقط میکنم حمایتت جوره همه من بگم خواستم پولی بی شما نگفتم که من خانمی-

باشی کنارم

ی نه من جواب گفتم که همین-

باخته؟ من به رو تو بابات رفته یادت-

داره؟ من به ربطی چه بسته شرط بابام میگیرین منو یقه اومدین چرا-

بهترین تو ، میکنی زندگی عمارت ترین قشنگ تو کنم خوشبختت میدم قول خانمی-

.نمیزارم کم برات هیچی میکنم پر حسابتو هفته هر بده تحصیل ادامه تهران دانشگاه

هک سنتونه احترام به فقط بیرون برین من ی خونه از هم حالا ندین ادامه پس نه گفتم-

. نمیگم هیچی

اب خودت اخرش کنی قبول تو تا میرم میامو اینقدر نمیشه تموم اینجا ولی میریم باشه-

کن فک حرفام به یکم ولی پیشم میای خودت پای



اومد حرف به بود کرده سکوت که محمد. کنین تمومش بسه-

هک باش مطمئن نمیزاره کم برات هیچی میکنم تضمین اشکانو من کن فکر یکم دخترم-

. بده جواب دیگه روز چند بکن فکراتو بدی جواب الان همین نیست لازم میکنه خوشبختت

فقط ی نه جوابم من-

کن فکر شدی تر اروم وقتی میگی اینجوری هستی عصبانی الآن-

خدانگهدار: گفتم بلند صدای با شده قرمز زیاد خوردن حرص از صورتم بودم مطمئن-

دخترم خدانگهدار-

کن فک حرفام رو خانمی خدانگهدار

کردم نگاه بیرونو پنجره از شدن خارج سالن از و رفتن سالن در سمت به دوتاییشون-

.کردم باز درو و در دستگیره رو گذاشتم دستمو رفتم اتاقم سمت. شدن خارج حیاط از که دیدم



گرفتم سیاوشو شماره برداشتم گوشیمو

پیچید گوشم توی گرمش صدای بوق تا4 خوردن از بعد

الو-

شناختین؟ سلام-

خوبی؟ شناختم صدات روی از بله سلام-

خوبین؟ شما ممنون-

افتاده؟ اتفاقی ، نیستم بد ممنون-

اومد اشکان-

کی؟-



رفت الان همین پیش ساعت نیم حدود

کنیم؟ صحبت حضوری میشه-

باشه-

کن تعریف برام مو به مو اشکانو حرفای بعد شام برای دنبالت میام هشت ساعت-

خدافظ فعلا میبینمتون هشت ساعت پس.. باشه-

خدانگهدار-

ولش نشستم ظهرو ی ماهیتابه افتاد یادم. تخت رو انداختمش دوباره کردمو قطع گوشیو

حتی مادرم لطف به پوکید حوصلم آخ نمیکنه خسته خودشو آدم که ظرف یدونه واسه نمیخاد

یکساعت بود هفت ساعت کردم نگاه ساعت به بگذرونم وقت باهاش که ندارم هم دوست یدونه

نمیره سر حوصلم بیرون میرم باز خوبه میرسه سیاوش دیگه

استیناش سر که مشکی مانتوی ، مشکی دمپای شلوار یه کردم نگاه خودم به آینه جلوی

اب بود شده سرد هوا یکم امشب چون کردم تنم هم مشکی پالتوی یه بود شده دوخته طلایی نوار

!باشم پوش مشکی عمر آخر تا میخاس دلم میگذشت بابا فوت از روز ده تقریبا. مشکی شال



. کردم پام ایمم سورمه عروسکیه کفشای

بود روح بی خیلی صورتم کردم نگا خودم به آینه تو دوباره

حالت اون از صورتم یکم تا کشیدم لبم روی اروم قرمزم لب رژ سمت کردم دراز دستمو

دربیاد روحی بی

. آرایشم میز رو گذاشتم و بستم رژو

کرد خودنمایی سیاوش شماره کیفم تو بزارم خواستم تا برداشتم چک گوشیمو

سلام الو-

در دم بیا سلام-

باشه-



.شدم خارج اتاق از کیفمو تو انداختم گوشیمو

شدم سوار و کردم باز ماشینو در-

.. سلام

چطوری؟ سلام-

نیستم بد هی ممنون

هی کردم تعجب خیلی جلو سمت چرخوند سرشو دوباره کردو نگا صورتم توی لحظه چند-

!بود چشماش تو عجیب حس

کنه صحبت باهات میخواد میاد هم صادقی سرهنگ امشب-

باشه-

!خاصه دختر این چقدر نافذه اینقدر چرا چشماییه چه این خدایا: سیاوش



. میکنه مقاومت چقدر قویه بازم داره که دردایی وجود با

هخست ماشین تو سکوته از کردم پلی علیزاده محمد از آهنگ یه ظبط سمت بردم دستمو

بودم شده

هن یا باشه سکوت نبود مهم برام زیاد شد پخش ماشین تو علیزاده محمد صدای:بانو گل

رهنپی یه فهمیدم فقط نبود معلوم زیاد شلوارش انداختم سیاوش به نگا یه چشمم زیر با

تنشه ای قهوه

!بود تیپ خوش همیشه مثه مشکی پالتوی یه روشم

!نه یا خوشتیپه که چه من به اه

. پایین دادم رو شیشه بیرون تماشای برای بود دودی ها شیشه چون

عریان درختای



بود پر خیلی اسمون دل بود گرفته و آلود مه هوا

وت پدرم چون باشه پاییز فصل تو شدم عاشق اگه داشتم دوست بودم پاییز عاشق همیشه

. بود شده مادرم عاشق پاییز فصل

بانو؟ گل-

! کردم تعجب یکم میزد صدا کوچیکمو اسم که بود بار اولین-

...بله

شو پیاده رسیدیم-

کنه خاموشش تا ظبط سمت برد دستشو سیاوش. رسیدیم زود چقدر عه-

! بودی هپروت تو شما راهیم تو که یکساعته خانم نرسیدیم زود-

. شدیم پیاده ماشین هم با.کردم ارومی ی خنده-



رستوران سمت چرخید نگاهم

بودن کرده پهن قرمز فرش یه جلوش بود شیکی جای واقعا

.گفت آمد خوش بهمون و جلو اومد اقایی یه شدیم که رستوران وارد

خیلی رستورانو فضای عارف دلنشین صدای و طلایی افکنای نور ، گلبهی های پرده

. اواقع داده انجام عالی کارشو داشته عهده به را اینجا دکوراسیونه که کسی بود کرده ارامشبخش

.داشت قرار بود رستوران ته که بزرگی ی پنجره کنار بود ما مال که میزی

نشستم روش و عقب دادم رو صندلی

میاد؟ کی صادقی سرهنگ-

بدیم؟ سفارش ای گرسنگه اگ. برسه که الاناست کرده گیر ترافیک تو کنم فک-

پرسیدم همینجوری نه-



. کوچولو شمعای دورشم بودن گذاشته رز گل دسته یه میز وسط-

بپرسم؟ سؤال یه بانو؟میتونم گل-

بپرسین اره-

مادرتی؟ شکل تو-

مادرمم شبیه خیلی من اره-

!بوده خوشگل خیلی مادرت پس-

شده عاشقش اول نگاه تو میگفت بابام بوده خوشگل خیلی اره-

واقعا؟-

اره-



برای کنن ازدواجش به مجبور بزور میخواستن مادرش و پدر! بوده فراری دختر یه مادرم

.کرده فرار خونه از همین

داستان مادرم میشه آشنا پدرم مادر با اتوبوس توی قضا از تهران؛ اومده کرج از

بحال دلش بوده مهربون و ساده زن یه منم مادربزرگ ، میکنه تعریف مادربزرگم برای زندگیشو

خودش ی خونه تو میاره مادرمو و میسوزه مادرم

شعاشق دیدار اولین تو خودش گفته به میبینه مادرمو خونه میاد دانشگاه از پدرم وقتی

هر دنیا این تو خب ولی شده عاشق اول نگاه تو چطور که بود عجیب خیلی منم برای! میشه

داد رضایت مادربزرگ یا کردین ازدواج که شد چطور میپرسیدم پدرم از وقت هر ممکنه، چیزی

و بود هگفت بهم همینارو فقط میشدم بیخیالش منم نمیداد من به جوابی هیچ و میکرد سکوت فقط

عزا هب تبدیل عروسیشون یعنی میکنه فوت و میکنه تصادف مادربزرگم عروسیشون روز که این

. نمیدونم دیگه بقیشو کرد تعریف برام همینارو فقط بابام میشه

میشه؟ تنگ مادرت برای دلت-

ییک عاشق عاشقشه چقدر پدرم میدونست که این با نبود مادر هیچوقت مادرم بنظرم!نه-

میکنه؟ کاری همچین مادری کدوم کرد ترک مارو شدو دیگه

متاسفم-



کردم عادت تنهایی به بچگی از من نیست مهم دیگه ولش-

اومد سرهنگ اها-

سلام: صادقی سرهنگ

اومدین خوش سلام: سیاوش

چینو یکم دورش که آبی چشمای جوگندمی، میخوردموهای سالو06 بهش.. سلام: بانو گل

ستنش روش و عقب داد سیاوشو کنار صندلیه. صورتش با متناسب بینیه لبو بود افتاده چروک

دخترم؟ چطوری

چطوین؟ شما ممنون-

عالیم تو لطف به-

من؟ لطف به:گفتم کردمو ای خنده تک-



کنی همکاری ما با کردی قبول که شدم حال خوش چقدر نمیدونی. دخترم اره-

بوده وظیفم-

کردی لطف ما به فقط نداشتی ای وظیفه هیچ تو نزن حرفو این وقت هیچ دخترم نه-

خدابیامرزمه پدر مثه رفتارش مهربونه مرد این چقدر-

کنیم صحبت اشکان درباره بعد بخوریم شام اول بهتره ام گرسنه خیلی من: سرهنگ

موافقین؟

! باشه گفتیم هم با سیاوش منو-

از دادیم سفارش کباب جوجه تامون3 هر گرفت سفارشامونو میزو سر اومد گارسون

!بود خودم خوراک جوجه میومدیم رستوران وقتی همیشه بودم جوجه عاشق بچگی

دخترم میگم تسلیت پدرت مرگ بخاطر راستی: سرهنگ



ممنون-

.اورد غذاهامونو گارسون تا. گذشت سکوت توی دقیقه0-

من مهمون امشب خان سیاوش جونتون نوش بخورین رویی رنگو چه به به: سرهنگ

امشبم بودم شما مهمون همیشه که من دیگه خب گفتم زدمو پهنی پتو لبخند:سیاوش

نیس استثنا

برم روتو من ای-

مخندید ریز ریز بشقابمو تو کردم سرمو گرفت خندم خیلی سرهنگ زدن حرف از:بانو گل

. نبود صمیمی سرگردش با اینقدر سرهنگی هیچ آخه بود عجیب برام یکم

نه؟ کردی تعجب من رفتار از الان حتما بخند پدر میخندی؟هی داری دخترم گلی-

نینمهربو خیلی شما. سرهنگ نکردم تعجب اصلا نه گفتم قاطع خیلی بالا گرفتم سرمو-



پدر که میدم بهت رو اجازه این من باش میکنی؟راحت صدا سرهنگ منو چرا خدا ای-

کنی صدام

جلو خیلی افتادم پدرم یاد مهربونه مرد این چقدر آدم با میشه صمیمی زود چقدر وا-

حتما باشه: گفتم بود توش لرزش یکم که صدایی با نگیره گریم تا گرفتم خودمو

دخترم؟ خوبه حالت-

. افتادم پدرم یاد فقط خوبم بله-

کنیم شروع شاممنو-

کوفت دادی اجازه بلاخره سرهنگ آخ: گفتم کنم عوض رو جو که این برای: سیاوش

مردم گشنگی از کنیم؟

! ممنوع هم اضافه حرف بخور شامتو دراوردی؟ زبون باز تو-

درست؟ گفته برات میدونستیو باید که چیزایی سیاوش دخترم-



دیدنم بود اومده اشکان امروز ، درسته بله-

کن تعریف برامون مو به مو اشکانو حرفای-

نشون توجه بی خودمو کردم حس خودم رو نگاشو سنگینیه انداختم سیاوش به نگا یه-

. کردن تعریف به کردم شروع دادمو

عاشقم خیلی که: گفت داد ازدواج پیشنهاد بهم بود اومده محمد با نبود تنها اشکان امروز

دانشگاه بهترین تو میتونم ، میکنه حمایتم جوره همه کنم ازدواج باهاش اگ: گفت بهم ، شده

داراییش مالو از تونست تا خلاصه میکنه پر هرهفته بانکیمو حساب ، بدم تحصیل ادامه تهران

! کرد تعریف

و کردی قبول پیشنهادهادشو که بگو بزن زنگ بهش فردا. عاشقته خیلی انگار پس خب-

بزار براش گفتو بهت سیاوش که شرطی تا3 اون

که بود ای دیگه جور ما ی نیس؟نقشه زود سرهنگ: سیاوش

عجیب خیلی اومده مسافرت از اشکان وقتی از گفت امیدی سروان اما. پسرم میدونم-

میزد باغش به سری روز هر محمد میدونی که تو سرنزده باغش به که روزه2 محمد طرفیم از شده



لفت وقت موندن منتظر بشیم عمل وارد زودتر باید ما همین برای میکنن کارایی یه دارن مطمئنا

. کردنه

میدونی صلاح شما هرجور باشه-

برای بزار شرطم تا3 اون کردی قبول پیشنهادشو بگی بهش فردا شد قرار پس دخترم-

زنش ثروتش بخاطر کنه فک باید بزن اسمم به ماشینو و ویلا چندتا سند بگو نکنه شک که این

ک؟ ای متوجه شدی

بشیم موفق که امیدوارم نباشین نگران کنیم چیکار باید میدونم بله-

فکرشو که همونطور اگ. نباش امنیتتم نگران ضمن در میشیم موفق که باش مطمئن-

از تربیش نکنم فک پس میکنه ریزی برنامه بزرگ محموله یه رو داره الان اشکان باشه باشم کرده

یبفهم کنه صادر محمولشو قراره که جایی و زمان کافیه. باشی تحملش به مجبور هفته سه یا دو

!میشه امضا دادگاه میز رو اشکان ابد حبس حکم که ی موقعه اون

شه درست چی همه کنه خدا باشه-

...اجازه با تنهاست خونه تو خانمم برم دیگه من اجازتون با ها بچه خب



ها بچه خدانگهدار-

اشناییتون از شدم حال خوش خدانگهدار،-

!کردما حساب من باشه یادت سیاوش-

!جون سرهنگ بوده وظیفت-

!روت به ماشاءالله-

. رفت رستوران در سمت به و شد دور ما میز از محکم قدمای با سرهنگ:بانو گل

بگیرم؟ تاکسی یا میرسونین منو خب

میخوابی؟ خونه بری الان شما اما میرسونمت که معلومه حرفیه چه این-

باشم بیدار82 ساعت تا کنم فکر نمیاد خوابم ؟نه بخوابم ساعت این که مرغم مگ -



قبوله؟ خونه میرسونم شمارو من بعد میزنیم دوری یه اول میریم پس

بریم باشه-

شو بلند پس-

بالا بپر-

زهر برج های مایه تو دیدمش که اول روز بودم کرده تعجب رفتارش تغییر این از خیلی-

لحداق بودم کنارش وقتی بودم حال خوش رفتارش تغییر این از خودمونیما ولی! بیشتر بود مار

!باهاشم صدساله انگار کنارشم وقتی میگم جوری یه من سر تو خاک! سرنمیرفت حوصلم

بریم؟ کجا خب-

پارک-

هوا؟ این تو پارک-

!پارک بریم میگم هوا همین بخاطر دقیقا-



بگی شما چی هر باشه-

سرگرد؟-

میکنی؟ صدام سیاوش روم تو فقط نمیدونم کردی فک باش راحت کن صدام سیاوش-

داری؟ غیب علم هن؟شما-

نشست دلم به خیلی گفتی که هنی این-

! خنده زیر زد پق گفتو اینو-

گفت میخندید که وقت؟همونطوری یه نکنی غش میخنده چطوری ببین حالا

نمیکنم غش من نترس تو ن-

داد ادامه خندیدن به دوباره-



خنده کجاش این هن گفتم بله جای به حالا ندارم خبر خودم گفتم جک من مگه خدا ای

داره؟

نداره خنده اصن خانم گلی هیچی-

جک ترین دار خنده برات انگار که میخندیدی جوری پیش ثانیه یه همینه برای! اوخی-

کردم؟ تعریف سالو

نمیگیره؟ خندت هن بگه بهت بله بجای یکی اگه تو خب-

:گفت و نیورد کم بازم اما! رفت وا برنج شیر مثه! نه گفتم قاطع خیلی-

میگیره خندشون بقیه باش مطمئن اما هستی اینجوری تو خب-

میکنم؟ صدات سیاوش غیابت تو میدونی کجا از ولی حالا خب-

زدم حدس-



میکنم صدات سیاوش روتم تو بعد به این از پس: گفتم کردمو نازک چشمی پشت-

باش راحت باشه-

میریم؟ پارک کدوم-

موافقی؟ جمشیدیه پارک با-

بریم بزن عالیه -

!ها شده عوض صحبتت لحنت امشب-

ادش تنهاییم تو بعد به این از بودم گرفته تصمیم..سرم به زده سرد هوای کن فکر تو-

! شه تر اسون برام زندگی تا کنم زندگی

باشی شاد اینجوری همیشه کن سعی باشه-



به روز چهار سه این تو میکرد نگا منم چشمی زیر میکرد رانندگی که همونطور سیاوش

بود عجیب برام فقط نبود اینجوری بود؟نه مسخره واقعا ولی. بودم کرده عادت مسخرش نگاهای

! فقط بود عجیب همین اره

بود اطراف همین بود رفته که رستورانی چون پارک رسیدیم دقیقه شیش پنج از بعد

. نبودیم دور پارک از خیلی

!خانم گلی پایین بپر-

....شدم قدم هم پارک سمت به سیاوش با. بستم درو اروم و شدم پیاده ماشین از-

ویت از نخ یه. دراورد جیبش تو از سیگار پاکت یه سیاوش که بودیم نشسته نیمکت روی

زیرش زد آتیش دراوردو جلد

میکشه؟ سیگارم دولت مامور ؟اخه بکشی بیارم خجالت یکم ، الله بسم-

میکشه کن باور اره-

گرفت غم رنگ نگاهش دوخت چشم افق به و گذاشت لبش بین سیگارو-



کردن تعریف به کرد شروع

داشتن اعتیاد کراک به مادرش پدر که ساله88 پسر یه: -

میومد وقتیم میزد واکس مردمو کفشای سربازارچه شب تا صبح1 ساعت از که پسری

پدرش از بود کرده کاسبی تومن0 زیر اگه میداد پدرش تحویل باید بود دراورده چی هر خونه

بده پدرمادرشو اعتیاد پول بود مجبور چون میخوابید گرسنه شبا. میخورد کتک

سیاوشه؟ پسر اون یعنی.کرد سکوت پایینو گرفت سرشو -

لدردود یکی با میخواست دلم خیلی بیرون دادم دودشو و برداشتم لبم بین از سیگارو-

میگفتم بانو گل به نباید کردم اشتباه الان ولی کنم

تویی؟ پسر سیاوش؟اون-

بگم چیزی نمیخوام الان ولی گفتم برات شوادام روزی یه نگم؟شاید الآن میشه-



پسر اون که بود روشن برام چند هر کردم قبول همین برای کنم اذیتش نخواستم-

الخوشح بعد به این از بودم گرفته تصمیم مثلا کرده؟اوف تحمل سختیو همه این چطور!سیاوشه

!نیومده من به خوشی اصن انگار باشم

بگو خاصی هروقت باشه-

میخوری؟ پشمک-

میخورم اره! شد کور اشتهام لطفت به گفتم دلم تو-

میخرم برات میرم الآن بشین همینجا-

بخر صورتی-

باشه-

بادکنک پشمکو که اقایی سمت به و انداخت نیمکت کنار آشغال سطل تو سیگارشو-

چون مغروره پسر یه میکردم فک دیدمش که اول روز ، سوخت براش دلم یکم. رفت میفروخت

مکرد فکر خودم پیش الکی نداشتم ازشون شناختی هیچ نداشتم معاشرت مخالف جنس با زیاد

! متینه مهربونو خیلی سیاوش نبود اینجوری اصلا ولی پررویه مغرورو خیلی که



اومدم خودم به سیاوش صدای با که میشمردم رو ها ستاره داشتم کردم نگا آسمون به

پشمکتون بفرمایید

!پهن پتو لبخنده یه همراه به داد تحولیم قرمز بادکنکای با صورتی پشمک یه-

خریدی؟ بادکنکاشو کل بادکنکم عاشق من ممنون خیلی مرسی-

نداره شمارو قابل-

خوردن به کردم شروع چپمم دست با راستم دست تو گرفتم بادکنکارو-

!میگیره درد زبونت نکنی تعارف وقت یه-

بفرمایید کردم تعارف بهش پشمکو خندیدمو اروم

!پشمکه متنفرم ازش که ای خوراکی تنها ممنون-



خب؟ چرا عه-

دیگه ندارم دوس-

کنم؟ تعارف میخوای چرا پس-

!خانم میده نشون ادمو معرفت-

!بودم بیخبر من میدادیو اخلاقم درس پس-

شدی باخبر حالا خب-

ها نیاری کم وقت یه-

میارم زیادم من نباش نگران تو-

نشیا درد دل میاری زیاد-



!متره46 زبونت است بیفایده تو با کردن کل کل-

هم وقتی فقط بدم حرفارو ی همه جواب داشتم عادت بچگی از!گرفتی اندازه زود چه-

!بودم سکوت به مجبور میکردن مسخرم مادریم بی بخاطر کلاسیام

نکردی؟ ازدواج سنت این با چرا-

. نشدم عاشق هنوز چون-

!اومده خوشم یکی از چندوقته ولی

کی؟ از-

میفهمی روز یه-

بیاد؟ قراره کی روز یه اون میفهمی روز یه گفتی تو گفتم چی هر که من بابا ای-

دیگه میاد روز یه_



. نگفتم هیچی دیگه زدمو کوچولویی لبخند-

بود فوقالعاده طعمش پشمکم خوردن به دادم حواسمو

سیاوش؟

بله-

برسونی؟ منو میشه گرفت خوابم من-

بریم شو بلند باشه-

گذشت خوش خیلی امشب ممنون-

گذشت خیلی منم به. خواهش-

شدم شدم پیاده و برداشتم عقب از بادکنکارو



خدانگهدار-

خدانگهدار-

دیگه برو.. دادم تکون دست براش رسیدم که در دم -

میرم من بعدش برو شما اول-

بری میتونی حالا دیگه رسوندی منو وایسادی؟ اونجا برام که ام بچه من مگ-

برو شما اول ولی برم منم تا برو-

!خوددانی حالا نمیرم من نری تو تا گفتم همین برای کنم اذیتش یکم میخواستم-

نه؟ شدی بچه امشب-

میکنی رفتار من با ها بچه مثه شما اما نخیر-



خدافظ میرم من اول باشه. بیفایدست تو با کل کل-

رامب بوقی تک کرد روشن ماشینو و داد جواب لبخند با اونم که دادم تکون دستی براش -

ی همه ، بود پهنادار و عریض ی کوچه یه ما ی کوچه. گذشت کوچه خم از....کرد حرکت و زد

. بودن ویلایی یا دوبلکس بودن اطراف این که هایی خونه

خورد گوشم به ای بچه ی گریه صدای که کنم باز درو میخواستم

دیگ بیا مامان کجایی مامان کمک-

. میومد داشت قرار خونمون راست سمت که بیدمجنونی درخت پشت از صدا

درخت سمت به شده گم ای بچه شاید کردم فک طرفیم از بود کرده گل کنجکاویم حس

میکرد گریه بودو نشسته درخت پشت سال0 بچه یه. رفتم

کوچولو؟ شدی گم-

کنین کمکم میشه. اره_



ای؟ خونه کدوم مال-

داره قرمز دربزرگ که همونی-

دراشون بود اطراف این که هایی خونه تموم تو آخه کردم نگاه صورتش تو تعجب با-

پشت از یکی بدم جوابشو کنمو باز دهن خواستم تا میگ؟ داره چی این بود ای قهوه یا مشکی

گرفت دهنمو جلوی سفید دستمال یه با و گرفت گردنمو

!شد بسته چشمام و کردم سبکی احساس کنم تقلا و بزنم حرف خواستم تا

کردم باز چشامو لای آهسته

شه واضح دیدم تا زدم پلک بار چند میدیدم تار جارو همه

..کجاست؟ دیگه اینجا کردم نگا اطرافم به ترس با

. کمکش درخواست. ..هه بچه اون.. پارک بعدش بودم رستوران دیشب اومد یادم آهان

کرده کاری همچین کی اما سفید دستمال.



بود روش سبز ی ملافه که دونفره تخت یه روی کردم نگا خودم به بودم گیج هنوز انگار

کردم بلند بالشت رو از سرمو نبود تنم پالتومم بودم کشیده دراز

ومر روبه عریض پهنو ی پنجره یه بود ترتمیز شیکو اتاق یه گذروندم نظر از اتاقو اطراف

بود شده پوشیده ای پسته رنگ به حریری ی پرده با که بود

موشال. بود چیزا اینجور ریملو لبو رژ تا چند روش که بود آرایش میز یه تخت راسته سمت

دش باز اتاق در که میشدم بلند تخت رو از داشتم کردم سرم برداشتم هام شونه رو بود افتاده که

بودم شده لال هم بود زده خشکم هم شد توپ اندازه تعجب از چشمام

خانمی؟ نیستی بلد سلام-

؟ سردراوردم اشکان ی خونه تو چطوری من خدایا-

اینجا بیاره و کنه بیهوش منو تا فرستاده ادماشو از یکی دیشب حتما اهان

اینجا؟ اوردی منو چرا-



نیستی؟ بلد سلام واقعا-

اینجا؟ اوردی منو چرا بگو حالا. میکنم کنترل خودمو دارم که سنته احترام به-

نمیزارم کم برات هیچی که گفتم بشی زنم میخوام-

عقد؟ ی سفره پای بشونی منو میخوای اجبار به-

میشی راضی خودت بلاخره مطمئنم چون عزیزم نه-

.... دادم بهش بودم بلد فش چی هر دلم تو عوضی ی مرتیکه-

دیگه بدم مثبت جواب بهش امروز بود قرار من ولی

دزدیدی؟ منو چرا-



ااینج بدی عقد رضایت که زمانی تا تو ولی بزار ربایی آدم بزاری اسمشو میخوای اگه تو-

بشی زنم که زمانی تا ای خونه این مهمون من نظر از ، میمونی

میخوان وقتی حالا تا کی از.. شدم خیره صورتش تو سرد نگاهی با زدمو پوزخندی-

تو میارنش بعد میکنن بیهوشش دهنشو جلو میگیرن سفید دستماله یه کنن دعوت مهمون

خونه؟

نمیومدی میکردم دعوتت اگه چون شدم مجبور-

کجاست؟ کیفم-

دار برش تخته پایین-

!نبود توش گوشیم ولی بردارم گوشیمو تا کردم باز درشو برداشتم کیفمو-

نیست؟ کیفم تو گوشیم چرا-

میخرم برات مارکشو بهترین عزیزم نباش نگران-



صدای با شدم قرمز بودم عصبانی وس از بودم مطمئن دادم فشار هم روی دندونامو-

بده گوشیمو: گفتم بلندی نسبتا

!نیس گوشی از خبری نشدی خونم خانم هنوز که زمانی تا-

شدم بلند سرجام از حرص با-

صورتش جلوی گرفتم اشارمو انگشت شدم نزدیک بهش محکم قدمای با

ره نمیشه دلیل این اما ندارم کسیو و تنهایم که درسته میگم چی ببین کن گوش خوب

بکنه باهام خواست دلش کار هر کی

بده پس بهم گوشیمو الان همین

میدم بهت گوشیتو شنیدم مثبتتو جواب وقت هر کنم تکرار دوبار حرفامو ندارم عادت-

کنه لعنتت خدا گمشو-



بشی همسرم قرار تو کنیا احترامی بی بهم نشد قرار دیگه نه-

توقع. میدم نشونش اما میکنه میخواد دلش غلطی هر پولداره چون عوضی ی مرتیکه-

باشم؟؟ زندونی اتاق این تو روز تموم داری

هی مثه و میمونی اینجا بدی مثبت جواب که زمانی تا گفتم که همونطور! نه که معلومه_

طفق ولی بری خواستی که عمارت این هرجای میتونی میشه رفتار باهات خونه این خانم یا مهمون

بری نباید بیرون. عمارت همین

هک افتادم گوشیم یاد.. خورد زنگ گوشیش که کنم کشش فش دلم تو دوباره میخواستم_

هبش باخبر سیاوش منو ارتباط از نمیتونست داشت، رمز من گوشیه خوبه حالا ، افتاده دستش

....الو-

نده کشش چیشده بگو_

. میوفتم راه الان فهمیدم بسه_

هیچی حرفاشون از میزد حرف تلفن پشت شخصی با منو به بود کرده پشتشو_

.کنه گم گورشو میخواد الانم. اومده پیش براش مشکلی یه کنم فک.... نمیفهمیدم



نزنه سرت به چیزا این فرارو فکر بهتره هم تو برم باید اومده پیش برام کاری یه من_

باخبر من بزنه پر اطراف این کلاغ اگه حتی وایساده بادیگارد عمارت این دورتادور چون عزیزم

دیگه دوساعت یکی میرم من بزن حیاط تو گشتی یه برو سرمیره حوصلت اینجا اگه! میشم

. برمیگردم

تو اینو! میکردم جمع خودم دور سگ تا هزار بایدم بودم مخدر مواد قاچاقچیه اگه منم -

! برنگردی دیگه که بری. میخورد بهم نقشه کل باخبرم کاراش از میفهمید اگه چون گفتم دلم

خدافظ-

نزاشتم محل بهش دیگه.. ندادم خدافظیشو جواب_

شد خارج اتاق از نگفتو هیچی دیگه اونم

عریض تقریبا راهروی یه انداختم اطراف به نگاهی ، شدم خارج اتاق از و کردم باز اتاقو در

کردم باز اولو اتاق در. بودم توش من که اتاقی از غیر به اتاق تا4 از بود متشکل که دراز و

. .اتاق وسط شکل دایره ی دونفره تخت یه



بود تخت پشت متری80 یا86 تقریبا تراز یه

روش که داشت قرار ی گوشه میز یه ، بود سفید و شکلاتی از ترکیبی اتاق دیواریایه کمد

متس بود شده کار فیروزه سنگای دورش که قدی ی آینه یه بود شده چیده قیمتی سنگای انواع

برا دستگاهی دمو چه ببین باشه اشکان مال اتاق این زدم حدس بود شده نصب اتاق راست

.. شدم خارج اتاق از بستمو اتاقو در! انداخته راه خودش

به صدرحمت بود فوقالعاده اتاقی چه وای. کردم باز بود اتاق این روی روبه که اتاقی در

میشد بازتر لحظه هر دهنم اتاق دکوراسیون دیدن با قدیم پادشاهای اتاق

چشم آهوهای جنگل، کوهو تصویر از اعم بود شده نصب نقاشی تابلوهای اتاق دیوارای رو

دریا و روستا ی منظره ، ای قهوه

چشم زن یه تصویر کرد جلب خودش به توجهمو بود شده نصب همه از آخر که تابلویی

اییزوپ فصل نقاش شدم متوجه زرد برگای و عریان درختای از بود نشسته پارک نیمکت رو که آبی

ودب نشسته پارک نیمکت رو که خانمی سمت رفت توجهم چیزی هر از بیشتر. گذاشته نمایش به

چشماش ، چشماش مخصوصا بوده ای حرفه خیلی کرده نقاشی رو زیبا ی چهره این که کسی هر

سال81یا81 بهش کردم دقت خانمه صورت به بیشتر داره خاص رنگ یه نیست آبی ابیه؟نه

منه؟ شبیه نقاشی این اینقدر چرا ولی میخورد

بود تر خوشگل خیلی من از ولی بود من صورت حالت مثه دقیقا صورتش حالت



..گرفتم تابلوها سمت از نگامو

افتاد می پنجره جلوش که بودن گذاشته سلطنتی تخت یه اتاق راست سمت

.. بود پوشونده رو پنجره ور دو بود شده بسته عروسکی که حریر جنس از ای پرده

.. میکرد خودنمایی براق مشکیه رنگ به پیانویی اتاق چپ سمت ی گوشه

. رسیدم اتاق حموم به کردم بازش وقتی که بود در یه تخت پشت! حمومی عجب وای

میزد برق تمیزی از دیوارش درو

و صابون تا چند وان ی لبه که بزرگ شکل مستطیل وان یه حموم راست سمت دقیقا

. ..شده چیده شامپو

شیشه داشت متحرک دوش دوتا بود گرفته قرار وان از کم ی فاصله با که ای شیشه حمام

نیک استفاده ازش آینه بجای میتونستی که بود صاف اونقدر بود شده کار توش دیوار بجای که ای

!



نرم و شامپوها انواع کردم باز درشو وقتی که بود حموم چپ سمت ای شیشه قفسه یه

خورد چشمم به ها کننده

رابرب چند حمومو زیباییه که بود سبز و صدفی سفید رنگای از ترکیبی حموم سرامیکای

. میکرد

عه! کفتاره این مال رویی روبه اتاق میکردم فک که باش اشکانه؟منو اتاق جا این یعنی

اتاقشه همین بنظرم ولی! کفتار خوبی لقب عجب

. شدم خارج اتاق از برداشتمو اتاق این زدن دید از دست

بینمب رو دیگه جاهای اول بهتره کردم فکر ولی ببینم دیگرم اتاق تا دو اون برم میخواستم

.. میزنم اتاق تا دو اون به هم سری یه بودم توش که اتاقی تو بیام خواستم وقت هر

!نیوفتم بگیره منو یکی. رسیدم سالن به تا کردم طی یکی یکی مرمرو های پله

ردهن با بود مرمر سنگ با هایی پله سالن دوطرفه. میدیدم فیلما تو که بود کاخایی عینهو

توش خوابا اتاق که راهرویی میشد ختم بالا راهروی به راست سمت های پله... رنگ طلایی هایی



بیهوشیم بخاطر اینجا اوردن منو دیشب وقتی.. بود همینطور هم چپ سمت های پله داشت قرار

ندیدم هیچی

! درمیارم شاخ دارم واقعا الان ولی

شیر از هایی مجسمه ورش دو که بود گرفته دربر بزرگ خیلی ی پنجره یه سالنو عقب

بودن گذاشته غران

....نفره80 تقریبا غداخوریه میز یه هم پنجره روی روبه

... بود ای پسته سبز رنگ به سالن های پرده تموم

اومدم خودم به خانمی صدای با که بودم زدن دید مشغول

شمایی؟ بانو گل دخترم_

رنگ به موهایی. .متوسط قد با تپل خانم یه کردم نگا چهرش توی و برگردوندم رومو_

تا چند کوتاه پهنو ابروهای ، عسلی رنگ به آهویی چشمای زده مش بود معلوم کاملا که طلایی

هایی گونه با کشیده بینیه و قیتونی لبای میکرد خودنمایی پیشونیش روی چروک چینو

تر مهربون تپلش اندام.. مینشست دل به خیلی چهرش اما نداشت زیبایی خیلی صورت.. برجسته



فهمیدم بود تنش که فرمی روی از.. باشه داشته سالو46 میخورد بهش تقریبا میداد نشونش

.. خدمتکاره

منم بانو گل بله.. سلام

دخترم خوبی_

بود مهربون گرمو خیلی لحنش_

چطورین شما ممنون

!تو خوشگلی چقدر ماشالا عزیزم خوبم_

دارین لطف شما مرسی_

عمارت این چون نبودی اما اتاقت توی رفتم کنم آماده برات صبحونتو دادن دستور آقا_

میز هچ ببین بریم بیا..عزیزم کردم پیدات اینجا بلاخره اما باشی شده گم ترسیدم بزرگه خیلی

.!چیدم برات قشنگی



سمت به باهاش نکنم ناراحتش که این بخاطر اما نداشتم هیچی خوردن به میل اصلا_

به میخورد که داشت قرار بزرگ در یه سالن چپ سمت.. شدم قدم هم بود پذیرایی تو که میزی

خوبی به بیرون فضای که طوری بود شفاف و صاف ی شیشه جنس از تمامن دیواراش.. پذیرایی

میشد دیده

... بود شده کاشته باغ دور.. مینشست دل به خیلی صورتیش رنگ که نرین گلای.

..بود پوشیده استرنبرجیا گلای باغو چپ سمت

دنبو گذاشته نمایش به رو زیبایی ی منظره بازم بودن شده زرد ها سبزه که این وجود با

.. بزنم باغ به سریم یه حتما باید میرسید گوش به وضوح به اب شرشر صدای

. .داشت قرار پذیرایی راست سمت بود دورش صندلی تا1 که شکل بیضی میز یه

. .بودن گذاشته ای قهوه رنگ به چرمی مبلای هم چپ سمت

برداشتم کردن آنالیز از دست



میز پشت نشستم و عقب دادم صندلیو

برات؟ بریزم چای دخترم_

چیه؟ شما اسم_

عسل_

براش اسمو این چشماش رنگ بخاطر حتما مادرش پدر فهمیدم: گفت اسمشو وقتی_

! کردن انتخاب

شاید بزنین حرف من با یکم بشینین هم شما میشه ندارم اشتها اصلا من خانم عسل_

شد باز اشتهام

عزیزم باشه_

نشست میز پشت و عقب داد بودو من روی روبه که ای صندلی_

درسته؟ باشی داشته26 یا81 میخوره بهت عزیزم خب_



داده؟ بهم پیشنهادی چه اشکان میدونین شما... سالمه81_

هم جورایی یه داده بهت پیشنهادی چه اشکان میدونم من دخترم ساله81 پس اهان_

اشکان مشاور هم خدمتکارم سر

میکنی؟ کار داری خلافکار یه برای داری خبر یعنی گفتم دلم توی_

ناراحت حرفام از کن سعی میزنم حرف باهات دارم مادر یه عنوان به من دخترم ببین_

! داره خون سرطان اشکان نشی

وجود با چطور اخه بود شده باز صدر علی غار اندازه دهنم کردم تعجب حرفش از خیلی_

؟! میکنه خلاف بازم بیماریش

داره؟ خون سرطان واقعا_

حرفام از گفتم که همونطور شده دچار بیماری این به که ساله دو تقریبا.. عزیزم اره_

هدیگ که میدونی بهتر خودت بلاخره کن قبول ازدواجشو پیشنهاد کن خانمی بیا... نشو ناراحت

میکنه زندگی داره دارو قرصو لطف به الانم.. نمیکنه عمری



موناز یکم بزار ولش مثبته من جواب چون نیس حرفا این به نیازی اصلا نمیدونه این هه_

دموخو.. بگین برام اشکان درباره میشه: گفتم گرم لحنی با... کشیدم موهام تو دستی! بکشه

پرسیدم شغلش درباره چپو علی ی کوچه به زدم

چجوریه؟ اخلاقش و چیه؟ شغلش که این

راستو چیو همه همین برای کنم مخفی ازت چیزیو کوچکترین نمیخوام من دخترم_

میفهمی بلاخره چون میگم بهت حسینی

که؟ میفهمی منظورمو مخدره مواد قاچاقچیه اشکان

خبر هیچی از انگار که کردم رفتار طوری!چپ علی ی کوچه به زدم خودمو خوب خیلی_

!ندارم

خلافکاره؟ ؟اشکان چی

درسته دخترم اره_

... کردم تعجب خیلی انگار که گرفتم جوری صورتمو_



نداره؟ شرکت یعنی داره شرکت اشکان میکردم فک من اما

مخدره مدار قاچاق کاره تو اشکان میکردی اشتباه شما دخترم نه_

شد؟ حرفه این وارد چرا: پرسیدم سردی لحن با _

! شدم مجبور: گفت که پرسیدم ازش بار یه دخترم نمیدونم منم_

!خلاف مخصوصا کنه کاری به مجبور ادمو کسی ممکنه غیر میشه؟ مگ اخه_

... بپرس ازش شدی زنش هروقت حالا: گفتم زدمو لبخندمحوی. .. عزیزم نمیدونم_

که ساله چند: پرسیدم... عسلیش چشمای تو زدم زل و چونمو زیر گذاشتم دستامو _

میکنین؟ کار اینجا

میشه سال86 حدودا_



چجوریه؟ اشکان اخلاق_

شاید که چیزایی تیح میگم بهت حسینی راستو چیو همه من گفتم بهت که همونطور_

شه عوض اشکان به دیدت شه باعث

تربیش اولن نفر محمد و اشکان باشه پهن نوش عیشو بساط جا هر میدونم من که جایی تا

!چیزان اینطور گذرونیو خوش دنبال

روزش چند هوس برای فقط منو اشکان یعنی: پرسیدم نبود مهم برام اصلا که این با_

میخواد؟

تو با ازدواج برای اینقدر که میخواست همینجوری ترو اشکان اگه دخترم نه که معلومه_

عشق نگاش تو چقدر نمیفهمی میکنه نگا بهت وقتی مگه عاشقته باش مطمئن نمیکرد پافشاری

میزنه؟ موج

چیز چرونی چشم جز میوفته من به اشکان این نگاهه وقت هر والا... خندیدم ریز دلم تو_

!!گفتم خودم با اینو نمیبینم ای دیگه



دوس منو چقدر مشخصه کاملا بله: گفتم میزد موج خنده توش که ای مسخره لحن با_

کنن ازدواج من با میخوان چرا و دارن

دخترم؟ میکنی مسخره داری_

باید چرا نه که معلومه وای: گفتم محکم قاطعو خیلی و گرفتم خودم به ای جدی ژست_

کنم مسخره الکی

! امروزی جوونای دست از امان_

چیه؟ اشکان درباره نظرت حالا دخترم خب

اگه کنم صحبت باهاش میخوام اومد وقتی ندارم خاصی نظر: گفتم تفاوت بی خیلی_

..میشم زنش که بیام کنار باهاش

خلافکاره؟ که نیست مهم راحتی؟برات همین به_

تا هفرستاد جلو اینو اشکان میگفت بهم حسی یه انداختم بهش تفاوتی بی سر از نگاهی_

و قاطع خیلی! نباشه میزنم حدس که همینجوری اگه نیستم گلی بکشه حرف من زبون زیر از

!همین زنشم فقط بشم زنش اگه نداره ربطی من به داره اشکان که ای حرفه و کار: گفتم محکم



نکن قاچاق مواد دیگه من بخاطر بگم بهش من نمیشه دلیل این

دخترم داری بالایی درک چه.. ماشالا هزار_

واصل درک به خانت اشکان دیگه هفته سه دو تا نداری خبری خانم خیال خوش چه هه_

نه ولی نمیگه؟ دروغ خانم این معلوم کجا از اما سوخت بحالش دلم مریضیش بخاطر یکم!میشه

ورک داشتم که اشتهاییم ذره یه همون.. کردم قاتی اوف بگه دروغ بخواد نکنم فک مهربونه خیلی

!شد

نخوردی صبحونتو تو شدیم زدن حرف گرم ببخشید دخترم وا ع_

.. ندارم خوردن به میل زیاد که گفتم_

مجبور نه یا خوردی چیزی پرسید ازم آقا وقتی نمیخوام بخور لقمه دو یکی من بخاطر_

بگم دروغ شم

به اونم خوردم بود کرده درست برام که املتی از لقمه تا چند نداشتم اشتهایی که این با_

! !پایین میدادم پرتقال آب زور



خانم؟ عسل کردم مظلوم چشامو تونستم که جایی تا _

دخترم جونم_

بزنم زنگ یه حتما باید من بدین گوشیتونو میشه_

ندارم ای اجازه همچین من دخترم_

نگز سیاوش به شده که قیمتی هر به باید نگاهم تو ریختم بود قلبم تو التماس چی هر_

به بزنم زنگ میخوام دارم خونه تو گربه یه من ، بدین خدا ترو: گفتم مظلومی لحن با.. بزنم

بزنه گربم به سری یه بره تا دوستم

بگیر بیا. .دخترم باشه_

فاصله ازش حدی تا... شدم بلند میز سر از و گرفتم ازش رو گوشی بوسیدمو گونشو _

!نشنوه صدامو که گرفتم

نخوند بار چند با که طوری بود قوی خیلی حافظم بودم حفظ سیاوشو شماره خوشبختانه

داد جواب بوق تا3 خوردن از بعد که. .گرفتم شمارشو! میکردم حفظ چیزیو یه



. .بفرمایید_

سیاوش؟ الو_

تویی؟ بانو گل_

امروز به تا دیشب از که اتفاقاتی تموم. ..اشکانم ی خونه تو الان من.. خودمم اره.. سلام_

..کردم تعریف براش افتاده

نمیگی؟ هیچی چرا سیاوش سیاوش؟

خوبه؟ حالت الان.. شد پرت حواسم ببخشید_

دارم استرس یکم فقط خوبم اره_

قبول ازدواجشو پیشنهاد و کن صحبت باهاش اومد اشکان وقتی.. نباش هیچی نگران_

یامکپ من برای ادرسو گرفتی پس گوشیتو وقتی بپرس خدمتکاراش یکی از عمارتشو آدرس.. کن



خبر من به خودت ی خونه بری خواستی که روزی. .... خودتون ی خونه برو ای بهونه یه به... کن

بره پیش درست چی همه باید کنم وصل شنود برات بیام تا بده

! شه راست تنم به مو شد باعث خانم عسل صدای که بدم جوابشو میخواستم

میزنی؟ حرف کی با داری دخترم_

!.....سارا لحظه یه. ...نکنه شک چیزی به تا کنم رفتار خونسرد کردم سعی_

:گفت کردو نگام مشکوک یکم چیشده؟ چرا میکنم صحبت دوستم با دارم

برسه اقا آن هر میترسم چون کن تمومش زودتر فقط دخترم هیچی_

نلح با و کردم کنترل خودمو اما! والا هه!! اورده؟ اسیر پیر کفتار اون مگ بگه نیس یکی_

میکنم خدافظی الان باشه: گفتم تفاوتی بی

. .میکنم جمع میزو موقع تا منم دخترم باشه_

گفت؟ بهت چیزی چیشده بانو گل_



کن قطع زودتر گفت فقط نه_

باش خودتم مراقب برو پس باشه_

نگران باشه!... شد گرم دلم سراغم اومد عجیبی حس یه باش خودتم مراقب: گفت وقتی_

خدافظ نباش

خدافظ_

مرفت باغ سمت به و گرفتم خانم عسل از مشکی بافت یه.. داشت دیشبو سردیه هنوز هوا

...

.. شدم داشت قرار حیاط پشت که باغی وارد

. .باغ وسط بزرگ سفید تاب یه



بود شده کاشته زرد رنگ به گلایی دورش که ای قهوه رنگ به آلاچیق تا 0 باغ چپ سمت

که ودب مشخص کاملا بود پژمرده خیلی گلا بودیم پاییز فصل تو چون اما نمیدونستم گلارو اسمو

... ایه گلخونه گلا

.. بودن کرده احاطه باغو دورتادور عریان درختای

... میشد جاری آب دهنش توی از که بود وحشی پلنگ یه ی مجسه باغ چپ سمت

!بود فوقالعاده واقعا داشتم دوس خیلی برگارو خش خش صدای

مادرم که روزی گذشته به برگشتم... کردم جمع چونم زیر دستامو و نشستم تاب روی

.. سالن تو اومد ها پله از دست به چمدون مادرم بود پنجشنبه یادمه درست ذهنم توی اومد رفت

سرش بابام.. کرد سکوت میری؟مادرم کجا پرسید بابام زد موهام روی کوتاهی ی بوسه بغل منو

میری؟ کجا داری داد

!! شدم دیگه یکی عاشق زد فریاد پدرم از تر بلند و گلوش ته انداخت صداشو مامانم

... شد اکو سرم تو صداش



کم افسردگی فقط هستی کس بی تنهاو شی؟تو افسرده باز میخوای گلی نکن فکر بهش اه

هر گرفت خندم وجدانم صدای از! سراغت میاد بلاخره میکنی فکر گذشته به وس از اونم داری

گیزند شاد باید باشم قوی باید اما! میکردم فک گذشته یا تنهاییم به میرفت سر حوصلم وقت

!کنم

درد پاهام نشستم تاب این روی بس از رفتم ساختمون سمت به شدمو بلند تاب رو از

گرفت

بود شده نصب سقف به بود لوستری خورد چشمم به که چیزی اولین شدم که سالن وارد

تو خانم عسل شاید زدم حدس! ....بود نقره شبیه فلزش شایدم بود نقره و کریستال از اویزی...

هب داشتم باشه همونجا اشپزخونه کنم فک بودم بزرگ قهویه در یه ها پله وسط.. باشه اشپزخونه

چاقو اینقدر مرده! وایسم سرجام شد باعث سرم پشت از مردی صدای که میرفتم در سمت

! دربیارم شاخ بود نزدیک افتاد اندامش به چشمم وقتی که بود هیکلی

کنن صحبت باهاتون میخوان منتظرتونن کارشون اتاق تو آقا خانم_

نفهمیدم؟ من که اومد کی این_

اومدن پیش دقیقه چند اقا_



اهل اصلا بچگی از که منم بکشم خجالت این گفتن از من مثلا که کرد تلفظ جوری رو آقا_

!نبودم چیزا این خجالتو

کنین؟ راهنمایی منو میشه کجاست کارشون اتاق نمیدونم من اما.. باشه

....برین در این سمت به حتما بله_

کرد اشاره ی اشپزخونه کردم فک که ای قهویه در همون به

در یه راهرو آخر.. برین راستو سمت راهروی میخورین راهرو دوتا به کنین باز که درو_

. .اقای کار اتاقه که هست مشکی

..بپرسم؟ سوال یه میشه_

بفرمایید بله_

میخوره؟ کجا به چپ سمت راهروی_

اشپزخونه_



... باشه اهان_

باز درو اروم و دستگیره رو گذاشتم دستمو... رفتم در سمت به شمرده و اروم قدمای با

..کردم

ولی بود عریض هردوتاشون تقریبا که برخوردم راهرو تو به: گفت آقا اون که همونطور

!..... بود کمتر راستیه سمت عرض

بافت یه مانتومم روی ، بود پام دیشبی دمپای شلوار همون انداختم ظاهرم به نگا یه_

.... زدم در به محکم ی تقه چندتا و کردم مرتب شالمو. بودم گرفته خانم عسل از که مشکی

تو بیا_

رهتی سبز و مشکی رنگ از ترکیبی اتاق دکوراسیون کل ، شدم اتاق وارد و کردم باز درو_

.. بود

!میکردم شروع نقشمو باید کردم الکی سلام یه بزور



عزیزم ماهت روی به سلام... کردن من به سلام یه بلاخره خانم گلی عجب چه_

یمرد نداشت حدواندازه داشتم مرد این از من که نفرتی انداختم بهش تفاوتی بی نگاه_

بلیم رو خودم بشینم بگه تا کنم صبر که این بدون..! ندیدم عمرم تو عوضی این هوسبازیه به

.. چپم پای روی انداختم راستمو پای و نشستم داشت قرار میزش راست سمت که

خانمی؟ چطوره حالت_

بپرسین؟ حالمو که کردین دعوت منو: گفتم ای جدی سردو لحن با_

:گفت مزخرفی لحن با و کرد باز بناگوش تا نیششو نرفتو رو از اونم

میپرسم حالتو مهمی برام خیلی چون فقط عزیزم نه که معلومه_

!خوبم خب_

کردی؟؟ فکر پیشنهادم رو. ..خداروشکر_

کردم فکر اره. . چونم زیر گذاشتم دستامو همیشم عادت طبق.. کردم مکث لحظه چند _



رسیدی؟ ای نتیجه چه به_

بگم بهتون چیزی یه میخوام قبلش اما دارم شرط تا3 من اولن_

بگی؟ بهم میخوای چی... میکنم قبول من بزاری هم شرط تا هزار تو اگه عزیزم_

مخدرین؟؟ مواد کاره تو که درسته_

درسته اره_

نگفتین؟ بهم چرا_

.. کنم پنهون تو از نمیخوام هیچیو من. بگه بهت تا گفتم خانم عسل به_

کردم فکر پیشنهادتون رو_

!دراومد نحسش صدای که بزنم حرف کنمو باز دهن میخواستم



بزار بودنو رسمی این و کن صحبت راحت من با بگم بهت باید چیزی هر از قبل عزیزم_

کنار

راحت خیلی سیاوش با ولی کنم صحبت راحت باهاش که بود سخت برام چرا نمیدونم_

میزدم حرف

!داشتم ازش که زیادی نفرت بخاطر شاید یا بود زیادمون سنیه فاصله بخاطر شاید

نم شرط اولین. . کردم اکتفا سرم دادن تکون به و انداختم بهش تفاوتی بی سر از نگاهی

میشیم نامزد میکنیمو دست حلقه فقط. .نمیکنیم ازدواج پدرم سال از قبل تا که اینه

عزیزم بگی تو چی هر باشه_

قبل میزدم حدس.. کنم تحملش باید ولی! نمیوفته دهنش از عزیزم این زد بهم حالمو اه_

شرط همین برای... بده پیشنهاد خودش کنم زندگی تو ی خونه تو میخوام بگم بهش که این از

میداره نگه اینجا منو خودش بودم مطمئن چون نگفتم بهش گفتو بهم سیاوش که دومی

. کنه نامم به ماشینو و ویلا تا چند سند بگم بجاش میخواستم



کنی نامم به ماشینو و ویلا تا چند سند باید اینکه دومم شرط

ناص میکنم نامت به داراییمو کل عزیزم؟من حرفیه چه این: گفت زدو پهنی پتو لبخنده..

عاشقمی؟ حد این تا یعنی_

عزیزم اره_

.. کردم گره هم تو انگشتامو و برداشتم چونم زیر از دستامو_

همینه اخرم شرط باشم باخبر کارات تموم از باید پس دیگه بشم زنت قراره من

کارایی؟ چه از یعنی نفهمیدم منظورتو_

میشه مربوط مخدر مواد قاچاق به که کارایی_

داری؟ ازم درخواستو این چرا_



کنی؟ قبول نمیخوای.. باشه کوبنده و جدی لحنم کردم سعی _

داشته خبر من کارای از میخوای چرا بدونم میخوام اما. میکنم قبول من بگی چی هر تو_

باشی

وراینط شما بمونه پنهون نباید شوهر زنو بین هیچی میدونم من که جایی تا و زنتم چون_

نمیکنی؟ فکر

... شد بلند صندلیش رو از

. .نشست داشت قرار من روی روبه که مبلی رو اومد

... بمونه پنهون نباید هیچی درسته_

میکنم قبول شرططو تا3 هر من

. ..رسیدیم توافق به که خوشحالم خوبه_



دارم ازت درخواست یه منم_

میشنوم! چپ علی ی کوچه به زدم خودمو چیه درخواستش میدونستم که این با_

.. کنی جمع خونه از وسایلتو بریو رانندم همراه میخوام ازت_

.. بشی خونه این خانم باید امروز از

چیزا جور این و حلقه خریدن برای میریم هم فردا

یکنینم فکر:گفتم دادمو نشون تفاوت بی خودمو داشتم عجله بیشتر خودش از که این با_

داری؟ عجله خیلی

!داشت عجله باید خیر کار برای گفتن قدیم از اصلا عزیزم نه_

.. بود شبیه پوزخند به بیشتر که کردم ارومی ی خنده_

خرید برای میریم فردا باشه



کنی؟ جمع وسایلتو تو بریم تا کنه حاضر ماشینو بگم رانندم به_

بردارم کیفمو اتاق تو میرم منم پس باشه_

عزیزم کردی خوشحالم چقدر نمیدونی_

!...ام تشنه خونتم به من نمیدونی تو اوف_

نیمهربو لحن با! خوشحالم منم که میکردم رفتار طوری باید لبم رو نشوندم محوی لبخند

بدی؟ گوشیمو میشه: گفتم

میدم بهت الان کن صبر عزیزم باشه_

...رفتم بودم توش که اتاقی سمت به و گرفتم ازش گوشیمو_

...شدم اتاق وارد و کردم باز درو



. .میکردم باخبرش چی همه از باید کردم لمس سیاوشو ی شماره

....الو_

سلام_

..چطوری سلام_

چون اما گذاشتم براش شرطم تا3 کردم قبول اشکانو ازدواج پیشنهاد. ..خوبم ممنون_

درخواست ازش که این بجای من همین برای بمونی من ی خونه تو باید میگه خودش میدونستم

کنه نامم به ماشینو و ویلا تا چند سند: گفتم بمونم خونش تو کنم

نای و حلقه خرید برای میریم هم فردا کنم جمع وسایلمو تا خونمون برم باهاش قراره الانم

چیزا جور

نیستی؟ پشیمون کنی کمک ما به کردی قبول که این از_

.. ناراحته صداش کردم حس چرا نمیدونم_



اصلا نه

منض در نمیکنم دریغ بربیاد دستم از کمکی هر من....شدن مخدر مواد قربانیه خیلیا چون

.. نیست کنارم پدرم الان گفت پدرم به اشکان که حرفایی بخاطر

میشیم موفق باش مطمئن باشه_

ناراحتی؟ چیزی از تو سیاوش_

میکنی صدا را اسمم که لحظه هر نمیدانی

میشود غوغایی چه قلبم در

دارم که بودم مطمئن خودم به داشت فرق همیشه با که حسی داشتم عجیب حس یه_

. باشه طرفه یه حس این ممکنه بگیرم حسو این جلوی شده هرجور باید اما میشم بانو گل عاشق

خوبی؟ نمیدی جواب چرا سیاوش_



نم راستی برسه راه از شاید کنی قطع دیگه بهتره.. خوبم اره شد پرت حواسم ببخشید_

ویر روبه که ای باغچه تو میزازم کاغذی دستمال یه خونتون جلوی میرم بیاین شما که این از قبل

خونتونه

هآویزون زنجیرش از زرد رنگ به برگ یه توشه گردنبند یه که هست جعبه یه دستمال تو

گذاشتیم کار شنود برگ پشت ما

کنی گردنت گردنبدو باید تو

شدی؟ متوجه_

اره_

خدافظ پس.. باشه_

خدانگهدار_

نفهمیدم ناراحتیشو دلیل اما ناراحته سیاوش یکم میکردم حس.. کردم قطع رو گوشی_

.. کیفم تو گذاشتم گوشیو



. کردم تنم خودمو پالتوی و دراوردم بودمو گرفته خانم عسل از که بافتی

. .میشد سردتر هوا میشدیم نزدیکتر زمستون به چی هر

.. کرد ترمز خونمون جلوی اشکان ی راننده _

کنیم جمع وسایلتو بریم شو پیاده عزیزم_

باشه_

بیارم کلیدو برم من کن صبر لحظه یه_

کجاست؟ کلیدات مگه_

دادم نشون بهش رو باغچه و کردم دراز باغچه سمت دستمو_

... دارم زاپاس کلید یه اونجا



! برم میخواستم گردنبند بخاطر بلکه نه کلید بخاطر

وایمیسم همینجا من برو باشه_

دستمال یه ها بوته از یکی لای بود کرده خودشو کار سیاوش رفتم باغچه سمت به_

.. بود کاغذی

. ..برداشتم کلیدو و کیفم تو گذاشتم دستمالو کنم نگاه بهش که این بدون

فکر هیچی به کردم سعی.. شدیم قدم هم ساختمون سمت به اشکان با و کردم باز درو_

...نکنم

تخاطرا یاد! میزنم پا دستو تنهاییم تو دارم که بالاسرم خدای به قسم کتابش به قسم

... داشتم درمپ با زندگیو قشنگترین بازم بودیم تنها که این با بود زنده پدرم وقتی افتادم بچگیم

. نیس کنارم پدرم مرد این بخاطر الان اما

میگیرم انتقاممو ازش بلاخره انداختم بهش نفرت از آکنده نگاهی



. .شدیم سالن وارد

اتاقم؟ تو میای یا برگردم تا میمونی منتظر همینجا_

عزیزم میمونم منتظرت_

!.. عزیزم مرگ ای_

باشه

شدم اتاقم وارد و کردم طی یکی یکی هارو پله پله

یزندگ دیگه جور یه شروع بخاطر شاید بود گرفته یکم حالم بود شده چم امروز نمیدونم..

! کنم زندگی خانم یه مثه بعد به این از باید کردنه

مچاله کنم تا که این بدون بود کمد تو لباس چی هر.. برداشتم کمد بالای از چمدونمو_

.. توش کردم

.. کیفم تو گذاشتم و برداشتم آرایشم میز رو از آرایش لوازم لبو رژ تا چند یه



ارچهپ روکشش که با قرمز ی جعبه یه. ..برداشتم کیفم تو از دستمالو افتادم گردنبند یاد

یزشآو زرد رنگ به متوسط نسبتا برگ یه که بود طلایی زنجیر یه کردم باز درشو بود مخملی ی

یلیخ باید که بودن کرده جاساز چطوری نمیدونم اما ببینم شنودو تا کردم نگاه برگو پشت بود

کنی پیداش بتونی تا میکردی نگاه دقیق

ببره منو چمدونو بیاد بگه رانندش به تا زدم صدا اشکانو...شدم خارج اتاق از

اشکان؟اشکان؟_

ثباع بود ممکن بود نگاش تو که معصومیتی شدم خیره بانو گل صورت تو دقیقه چند_

!!حالم خوش نهایت بی شد من مال اون ولی بشه قلبی هر لرزش

عزیزم؟ بله_

! هوسباز مرتیکه کنم خفش دستام با میخام عزیزم میگه وقتی اه_

ببره منو چمدون بیاد بگو رانندت به لطفا



.. بیاره چمدونتو تا بشینیم ماشین تو بریم ما بیا عزیزم باشه_

. ..پایین اومدم ها پله از حرفی هیچ گفتن هیچ بدون_

وایسادم کنارش

بریم خب_

عزیزم من بده دستتو_

بگیره؟ دستمم میخواد حالا میخوره بهم ازش حالم اه پرروشده خیلی دیگه مرتیکه این _

بگیری دستمو میتونی شدیم نامزد وقت هر اشکان:گفتم مهربونی لحن با

بگی تو چی هر عزیزم باشه_

گردنبندم رو خورد قفل نگاش بودم گذاشته باز شالمو چون_



گردنت؟ تو چیه اون_

!داد بهم بابام سالگیم81 تولد روز که گردنبندی:گفتم کردمو نگا چشماش تو_

قشنگه خیلی باشه اها_

..کردم درست شالمو جلوی.. ممنون_

. ..رفتیم سالن در سمت به هم با

. .وایسادم

...انداختم اطراف به نگا یه

. ..میمونم دور خونه این از هفته سه دو فقط که میدونستم

.. کردم نگاه سیر دل یه وایسادمو بازم ولی



افتادم بچگیم یاد دوباره

... بگیرم خونه تو از نگامو شد باعث که گرفت آرنجمو اشکان.

کنی؟ ول دستمو میشه:گفتم سردی لحن با

بیارم درت خیال فکرو توی از خواستم فقط عزیزم ببخشید_

. ..ممنون_

دیگه بریم بهتره

.. بخریم حلقه بریم میخواستیم که بود روزی امروز

میخوامو که اتاقایی از کدوم هر: گفت بهم اشکان... دیواری کمد تو بودم چینده لباسامو

با که همین نبود مهم برام اصلا چون کردم اکتفا اتاق همین تو موندن به من اما کنم انتخاب

بود کافی برام نباشم اتاق یه تو اشکان



من برای اصلا ولی داشت گیری چشم زیباییه. بود صورتی و سبز رنگای از ترکیبی اتاقم

!. نداشت جذابیت

در پشت اومد اشکان که میکردم شانه موهامو داشتم

تو؟ بیام عزیزم_

کن صبر لحظه یه_

باشم سرلخت جلوش نمیومد خوشم کردم سرم برداشتمو کمد توی از شال یه_

تو بیا..

خانم؟ گلی خوابیدی خوب بخیر صبح_



اتوش خط که بود پاش مشکی ایه پارچه شلوار یه انداختم بهش سرسری نگاه یه _

یوعوض ی مرتیکه این بده صبر بهم خدایا.. مشکی کت یه سفیدو پیرهن یه! میکرد قاچ هندونه

!کنم تحمل

خوابیدم خوب اره. .بخیر صبح..

خرید؟ بریم کی_

. .میام میشم حاضر الان من ، باش منتظر پایین برو شما_

بیا زود پس باشه_

.. دادم تکون اروم سرمو_

.. زدم شونه موهامو بقیه و برداشتم سرم رو از شالو شد خارج اتاق از وقتی

.... کردم پام ای سورمه کتونه شلوار یه_

کردم عوض بود گیپور جنسش که مشکی تونیک یه با بودو تنم که استینی نیم



. .نپوشیدم مانتو دیگه نبود تنم چسب و بود زانوم روی تا بلندیش چون

. .پوشیدم روش طوسیم سویشرت یه

عقب یکم کردم سرم رو مقنعه و کردم باز موهامو فرق کردم انتخاب مشکی ی مقنعه یه

ذاشتمگ دستمو.. بیام بنظر ساده زیاد نمیخواستم ولی نبود مهم برام شدن خوشگل کشیدمش تر

شاید نهمیک تضمین امنیتمو گردنبند این میکردم فکر چرا نمیدونم بود گردنم که گردنبندی رو

!!..وصله شنود بهش که اینه بخاطر

چی هر.. انداختم خودم به نگا یه اینه تو... کردم عوض ای قهوه بوت با عروسیکمو کفشای

کاش ای میبینم اونو چشمای خودم چشمای تو میشدم مادرم شبیه بیشتر میشدم بزرگتر

!.. نبودم شبیهش

.. یادمه چهرشو هنوز نبود بیشتر سالم0 رفت وقتی که این با

خارج اتاق از و برداشتم آرایشم میز روی از کیفمو.. شدم خسته خودم به کردن نگاه از

. شدم



گوشیش محو حدی تا.. بود وایساده سالن در دم اشکان.. کردم طی یکی یکی هارو پله پله

!..خلافیه چه فکر تو باز نیست معلوم نشد من اومدن متوجه اصلا که بود شده

. ..بشه اومدنم متوجه تا کردم آرومی ی سرفه

!کرد برانداز سرتاپامو افتاد چشمش وقتی

بود شده جذاب خیلی نداشت آرایشی هیچ که این با بود شده خوشگل خیلی بانو گل_

...میکرد چندبرابر زیباییشو چهرش توی معصومیت

؟بریم عزیزم اومدی

کمی باید لبم رو نشوندم مصنوعی لبخندی! مسخره بزنه حرف الکی میخواد دلش فقط اه_

، نکنه شک چیزی به تا میکردم برخورد باهاش گرمتر

. دیگه بریم بهتره



هگفت بهش خوبه! کنم حلقه بازوش دور دستمو من تا کرد حلقه دستشو پرویی کمال با

حکموم! نمیره رو از اصن این ولی بخوره دستم به دستت نباید بشیم نامزد که این از قبل تا بودم

دستم به دستت نباید بشیم نامزد اینکه از قبل تا نباید گفتم بهت رفته یادت نکنه: گفتم جدی

بخوره؟

.. عزیزم درسته_

نامزد دیگه روز دو ما ناسلامتی... دیگه کنی حلقه بازوم دور میخوای دستتو فقط ولی

میشیم

!هیز اشغاله کنه لعنتت خدا_

دادم فشار هم روی دندونامو حرص با

ای بگیری دستمو الان نیست لزومی پس میشیم نامزد دیگه روز2 میگی داری خودت خوبه

کنم حلقه بازوت دور دستمو بخوام من




به خانم عسل کنه باز درو خواست تا اما در ی دستگیره رو گذاشت دستشو اشکان

. ..اومد سمتمون

نمیخورین؟ صبحونه مگه آقا_

دادم جواب من اشکان بجای_

.. خانم عسل نه

میخوریم چیزی یه بیرون

میریم بعد میخوریم صبحانه اول ای گرسنه اگه عزیزم_

ندارم چیزی خوردن به میل زیاد صبا من نه_

؟ کنم درست چی ناهار دخترم خب..داری دوس جور هر باشه _

... کنین درست دارین دوس چی هر نمیدونم_



یا وت بشنوم دیگه ی دفعه اگه: گفت و کرد خانم عسل به رو عصبانیت و تحکم با اشکان

جاخرا همتونو کنین خطاب خانم از غیر به ای دیگه چیزه هر یا دخترم رو بانو گل خدمتکارا بقیه

نیست مهم برام کاریت ی ثابقه هم اصلا. میکنم

نه؟ یا فهمیدی

ترسیدم من خانم عسل جای به که بود تشر لحنش تو اونقدر_

.. عقب رفتم قدم یه

! ..نبود مهم براش اصلا و کرد رفتار عادی خیلی خانم عسل تعجب کمال در اما

... نمیشه تکرار دیگه آقا ببخشید:گفت خواستو معذرت اشکان از لب زیر

کنم؟ درست چی ناهار برای خانم

خیلی من کنه صدا خانم منو عسل بود قرار اگه شدم خارج شوک از خانم عسل سوال با_

.. بزرگترن من از خیلی نباشه چی هر میشدم معذب



دربیاد آب از درست سرهنگ های گفته اگه نگفتم چیزی نداشتم بحث ی حوصله چون اما

! ..اینجام هفته سه فوقش فوق بلاخره

کنین درست فسنجون: گفتم کلافگی با

خانم باشه_

.. شدم خارج سالن از اشکان همراه و چرخوندم سالن توی نگاهمو_

خیلی چون میشناخت اشکانو طلافروشی صاحب کنم فک... شدیم طلافروشی وارد

..کشیدن آغوش در همدیگرو و دادن دست باهم صمیمانه

نمیگیری؟ خالت پسر از خبری سهراب کجایی:گفت زدو لبخندی اشکان

موهاش بیشتر.. داشت فامیلی نسبت اشکان با و بود سهراب اسمش فهمیدم که جایی تا

!زاغ مشکیه بود اشکان چشمای رنگ هم چشماش.. بود شده سفید



بگیری من از خبری نباید تو کردم معرفتی بی من حالا: گفت اشکان جواب در سهراب

پسر؟

... دیگه کارامم درگیر ببخشید_

. .داد سوق من سمت به و گرفت اشکان از نگاهشو سهراب

کنی؟ معرفی نمیخای زیبارو خانم این_

ایندم همسر بانو گل_

داشت حقم خورد جا خیلی سهراب کرد معرفی همسرش عنوان به منو اشکان وقتی_

..!شوهرم به تا میخورد پدرم به بیشتر اشکان چون

. .کردم سلام اروم و انداختم بهش نگاهی نیم

.. کرد دراز سمتم دستشو و داد سلاممو جواب لبخند با

!دهندی دختر حالا تا انگار که میکنه نگاه چشمام تو جوری نداره پسرخالش از کم مرتیکه



. .بدم دست باهاش تا بود داشته نگه جلوم دستشو کردم مکث لحظه چند

همتوج امیدوارم پایبندم خیلی بهشون که دارم خودم واسه قانونایی یه من ولی ببخشید

... میگم چی باشین شده

ودستش نمیده اجازه من به حتی بانو گل:گفت چندشی لحن با سهرابو به کرد رو اشکان

.. نشدیم نامزد هنوز ما میگه بگیرم

...میدن اهمیت مسائل این به خیلی ایشون

ناشکا منو بین نگاهش جیبش توی گذاشت دستشو... برد عقب دستشو اکراه با سهراب

یدارد تو که من..! گذاشتی دست دختر بهترین رو کن باور: گفت اشکان به خنده با بود گردش در

. .اومد خوشم خیلی بانو گل از اول

!بدتر یکی از یکی اه

. .گذاشتم دست دختر بهترین رو که مطمئنم بله_



بیاری؟ جدیدتو ای حلقه میشه

ریفظ زیباترینو برمیگردم الان بمونین منتظر لحظه چند رفت یادم کل به ببخشید اوه_

. .....میارم براتون هامونو حلقه ترین

بیا عزیزم _....بیام خودم به شد باعث اشکان صدای که بودم زیورآلات تماشای محو_

کنیم نگاه هارو حلقه اینطرف

.. دادم تکون سرمو_

...!فرمالیته حتی کنم نامزد اینجوری نمیکردم فکرشو وقت هیچ

یه اشکان ، نداشت جذابیت برام هیشکدومشون انداختم ها حلقه به سرسری نگاه یه

.. داد نشون بهم بود ای نقره رنگ به نگین یه وسطش که طلایی حلقه

چیه؟ این درباره نظرت عزیزم_

نه یا هست دستم اندازه ببینم بده.. خوبه همین:گفتم حلقه به توجه بی_



شدی؟ مریض نکنه عزیزم ای حوصله بی اینقدر چرا_

.. خوبم خیلیم نه_

خوبه؟ حالت مطمئنی: گفت و شد خیره چشمام تو

اره که گفتم_

چطور؟ تو اومد خوشم خیلی که من کن دستت( حلقه) اینو بیا.. باشه_

ساده اومد خوشم ازش میزد چشمک بهم بود وسطش که نگینی... گرفتم ازش رو حلقه_

..! بود قشنگ و

خودنمایی کشیدم سفیدو انگشت تو خیلی بودنش ساده وجود با کردم دستم وقتی

.. اشکان به کردم رو. .. میکرد

قشنگه خیلی میخام همینو

عزیزم باشه_



خودم از بشریه عجب مرتیکه اه..خرید خودش برای هم مردونه طلاییه ی حلقه یه اشکان

!ندارم ازش ترسی هیچ چرا میکنم تعجب

حلقه پول درضمن کنیا دعوت نامزدیت جشن تو منو باشه یادت اشکان باشه مبارک_

!نگرفتما هارم

نبود چیزا این جشنو از خبری بیاد دستش کار حساب تا رفتم اشکان به ای غره چشم_

!میگرفت باید ساده مهمونیه یه فقط

رو وت همه از اول حتما که ساده مهمونیه یه فقط نمیگیریم جشن بانو گل پدر فوت بخاطر_

. .میکنم دعوت

نره یادت باشه:گفت کردو ای مسخره ی خنده سهراب

از یکی سمت بره:گفت رانندش به اشکان.. شدیم ماشین سوار ها حلقه خریدن از بعد

دارن لباس معروف برندای از که پاساژایی

به مجبور متاسفانه اما برسه من به مرد این جانب از چیزی کوچکترین نمیخواستم

.. بودم تحملش



داره؟ باهام نسبتی چه سهراب نمیپرسی _

.. انداختم بهش تفاوتی بی سر از نگاهی_

..باشه پسرخالت کنم فک

شدیم بزرگ باهم بچگی از خالمه پسر اره_

.. داشت فرق اسمون تا زمین از کردیم انتخاب رفتن برای که مسیری اما

!طلافروش اون خلافکاری تو خب اره گفتم دلم تو_

... اشکان نه و زدم حرفی من نه پاساژ به رسیدن تا

. داشت نگه بزرگ پاساژ یه جلوی میکرد صداش احمد که اشکان راننده

.!.دنبالمون بیاد تا میزنه زنگ بعدش بره میتونه ساعت دو دادن دستور رانندشون به آقا



! میکنه خرد اعصابمو میزنه حرف وقتی حتی کنه کشش فش میخواد دلم خر مرتیکه

. .رفتیم پاساژ سمت به و شدیم پیاده ماشین از حرفی هیچ بدون

... رمبخ نامزدی روز برای چیزی یه میخواستم فقط بکنم ای آنچنانی خرید نداشتم تصمیم

بالا ی طبقه بریم بیا_

بریم باشه_

. .داشت شب لباسای انواع که شدیم مغازه یه وارد

ودب زانوهام سر تا بلندیش کرد جلب خودش به توجهمو شکلاتی رنگ به دکلته لباس یه

!! نداشت کلا طرف یه شونشم بالای



کیمش باید حتما پدرم احترام به باشه مشکی میکنم انتخاب که لباسی داشتم تصمیم

. . میپوشیدم

لباس یه میشه. . سلام: گفتم کردمو رو بود ساله26 تقریبا خانم یه که فروشنده به

بیارین؟ برام مشکی رنگ با پوشیده

. .کن صبر لحظه یه باشه.. عزیزم سلام_

بپوشی؟ مشکی میخوای عزیزم_

!بپوشم شاد رنگ که نداری توقع نشده پدرمم چهلم هنوز رفته یادت انگار_

. .بپوش داری دوس چی هر عزیزم میخام معذرت_

.. کردم نگاه گذاشت جلوم فروشنده که لباسی به

..بود مشکی بلند مجلسیه لباس یه

.. بود شده کار طلایی نگین هاش شونه سر که داشت بلندی استینای



. .بود دوخت خوش و شیک خیلی بودن ساده درعین گفت میشه کل در

. .رفتم پرو اتاق سمت به و برداشتم لباسو

تضاد و میداد نشون بلندتر یکم قدمو بود تنم فیت کردم نگاه خودم به قدی آینه تو

!میخرم همینو اومد خوشم ازش خیلی.. داشت سفیدم پوست با جالبی

اومد اشکان نحس صدای که درمیوردم لباسو داشتم

چطوریه؟ تنت تو ببینم نمیزاری عزیزم_

. .میکردم بلند صدامو باید بود بسته پرو اتاق در چون_

!دیگه ببینی میتونی نامزدی روز

ببینم؟ الان نمیشه_



!شه خفه تا.. نه: گفتم قاطع خیلی_


!کنه لعنتت خدا عوضی اه_

. .شدم خارج اتاق از و دراوردم تنم از لباسمو

.. فروشنده به کردم رو_

میخرم همینو

. میاد سفیدت پوست به خیلی مطمئنم عزیزم باشه_

ممنون_

. ..گذاشت قرمز جعبه یه تو برام لباسو خانمه



.. شدیم خارج مغازه از و کرد حساب پولشو اشکان

عزیزم؟؟ بریم مغازه کدوم الان_

نمیخوام چیزی دیگه من چون بریم بخری چیزی میخوای خودت اگه_

هنوز نخردی چیزی که تو_

کافیه لباس همین نمیخوام چیزی_

. .بخر میخواد دلت چی هر بریم بیا نکن تعارف عزیزم_

. .چرخوندم صورتش تو نگامو_

. .ندارم چیزی به نیاز که گفتم ندارم تعارف باهات من

... عزیزم باشه_



دنبالمون؟ بیاد احمد به بزنم زنگ میخوای

. ..بزن زنگ بهش باشه_

. .بودیم نشسته ماشین تو

. .میکرد رانندگی سکوت تو راننده

. .میرفت ور گوشیش با داشت اشکانم

پایین دادم رو پنجره

..میداد بهم خوب حس یه بودم پاییزی باد عاشق

... میشه برگزار چطوری نامزدیمون بود شده سوال برام

اشکان؟؟



عزیزم جانم_

میشه؟ برگزار چجوری نامزدیمون_

ها باشه ساده خیلی میخوام من که میدونی

. گرفتم درنظر نفر866 مهمونامونم تعداد. میگیریم ساده جشن یه عمارت توی تو بخاطر_

دعوت میخوای مهمون تا866 ساده مراسم یه واسه شد باز صدر علی غار اندازه دهنم_

کنی؟؟

! نمیشه چهارمشونم یک حتی نفر866 تازه دارم زیاد اشنا دوستو من عزیزم_

. .بیاد لندن از نم بخاطر اردلان خواهرزادم قراره بگم بهت بود رفته یادم راستی

باشه_

.. ندادم سیاوش به اشکانو ی خونه آدرس افتاد یادم



برداشتم کیفم تو از گوشیمو

. ..پرسیدم اشکان از ادرسو دوستم کردن دعوت ی بهونه به نبودم بلد ادرسو چون

. ...زعفرانیه_

.. کن دعوت فامیلاتم تموم عزیزم

. .دادم تکون سرمو فقط حرفش به توجه بی_

. .کردم پیامک سیاوش برای ادرسو

!!ننوشت چیزی اما بنویسه برام چیزی یه تا موندم منتظرش لحظه چند

داره کار شاید)

. ..شاید( بده جواب نمیتوته که



حیاط وارد و کرد باز ریموت با درو راننده.. عمارت جلوی رسیدیم دقیقه36 از بعد حدودا

شکانا به توجه بی و برداشتم بودو هامون حلقه ی جعبه توش که نایلونی و لباس ی جعبه. . شدیم

.. شدم پیاده ماشین از

. ..ببندم ماشینو در نتونستم بود پر دستام چون

. .میبندم شدم پیاده وقتی من برو تو-

. ..رفتم ساختمون سمت به و دادم تکون سرمو اروم

... کردم باز اتاقمو در

داشتم ضعف یکم بودم نخورده صبحانه چون

. .!میخوردم چیزی یه بودیم بیرون وقتی کاشکی

.. تخت روی گذاشتم لباسو ی جعبه



. .!میکردم خفگی احساس یکم دراوردم سویشرتمو

.. خورد زنگ گوشیم که شالم سمت بردم دست

. ..میکرد خودنمایی صفحه رو سیاوش ی شماره

دادم حرکت قرمز سمت به سبز ی دایره رو از دستمو

جلداول پایان



این رمان رمان اختصاصی سایت و انجمن رمان های عاشقانه میباشد و تمامی حقوق این اثر برای

رمانهای عاشقانه محفوظ میباشد .

جعه کنین .ابرای دریافت رمانهای بیشتر به سایت رمان های عاشقانه مر

www.romankade.com