ERPs ) - دانشگاه تهران · 2012. 4. 7. · ناﺮﻬﺗ هﺎﮕﺸﻧاد...

151
ﺗﻬﺮان داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ ﻋﻠﻮم و رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ داﻧﺸﻜﺪه ﭘﺘﺎﻧﺴــﻴﻞ) روﻳــﺪاد ﺑــﻪ واﺑﺴــﺘﻪ ﻫــﺎيERP s ﺑــﻪ واﺑﺴــﺘﻪ اﻓــﺮاد در( ﻛﺮاك ﻫﻨﮕ در ﻫﺮوﺋﻴﻦ وﻟـﻊ اﻟﻘﺎﻛﻨﻨـﺪه دﻳﺪاري ﺗﺼﺎوﻳﺮ ﺑﺎ ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺎم ﻗﺒﻞ ﻣﻬﺎرت آﻣﻮزش درﻣﺎن از ﺑﻌﺪ و ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻫﺎي ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اي- رﻓﺘﺎري ﻧﮕﺎرش ﻣﺤﻤﺪي ﻓﺎﻃﻤﻪ: راﻫ اﺳﺘﺎد: ﻨﻤﺎ ﺗﻬﺮاﻧﻲ ﭘﻮرﻧﻘﺎش ﺳﻌﻴﺪ دﻛﺘﺮ رﺳﺘﻤﻲ رﺿﺎ دﻛﺘﺮ: اول ﻣﺸﺎور اﺳﺘﺎد ﻧﻈﺮي ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ دﻛﺘﺮ: دوم ﻣﺸﺎور اﺳﺘﺎد ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ رﺷﺘﻪ در ارﺷﺪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ درﺟﻪ درﻳﺎﻓﺖ ﺑﺮاي ﻧﺎﻣﻪ ﭘﺎﻳﺎن ﺷﻬﺮﻳﻮرﻣﺎه1389

Transcript of ERPs ) - دانشگاه تهران · 2012. 4. 7. · ناﺮﻬﺗ هﺎﮕﺸﻧاد...

  • دانشگاه تهران دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي

    ــيل ــداد( پتانس ــه روي ــته ب ــاي وابس ــه ERPsه ــته ب ــراد وابس ) در افام مواجهه با تصاوير ديداري القاكننـده ولـع هروئين در هنگ كراك

    رفتاري -اي شناختي هاي مقابله و بعد از درمان آموزش مهارت قبل

    : فاطمه محمدينگارش

    دكتر سعيد پورنقاش تهرانينما: استاد راه

    استاد مشاور اول: دكتر رضا رستمي

    استاد مشاور دوم: دكتر محمد علي نظري

    پايان نامه براي دريافت درجه كارشناسي ارشد در رشته روانشناسي باليني

    1389شهريورماه

  • همسرم به

    و مادر و پدر عزيزم

  • خالصه

    هـاي كـراك هـروئين و هاي هيجاني و توجهي نشانه كرد: الف) بررسي وابسته ژوهش دو هدف را دنبال مي اين پ هدف: هـاي هيجـاني و تـوجهي ب) بررسـي وابسـته .)ERPيـداد ( وهاي وابسته بـه ر هاي پتانسيل گيري هزخنثي با استفاده از اندا

    رفتاري.-اي شناختي هاي مقابله هاي كراك هروئين قبل و بعد از درمان آموزش مهارت نشانه

    ) در معرض تصاوير n=12) و گروه نرمال(n=28هاي وابسته به كراك هروئين( در فاز اول اين مطالعه، آزمودني روش:شاني، آهيانه و مركزي سر ثبت گرديـد. در آنها در نقاط پي ERP ،زمانبه كراك هروئين قرار گرفتند. هم خنثي و وابسته

    ) جاسازي شـدند. گـروه آزمـايش n=12) و كنترل(n=12فاز دوم، افراد وابسته به كراك هروئين در دو گروه آزمايش (رفتـاري را دريافـت كـرد. پـس از درمـان، مجـدداً دو گـروه در -اي شـناختي هاي مقابلـه جلسه درمان آموزش مهارت 8

    هاي آماري تحليل آنها ثبت گرديد. روش ERPزمان ه به كراك هروئين قرار گرفتند و همي و وابستمعرض تصاوير خنثبراي تحليل (RANCOVA)هاي تكراري و تحليل كوواريانس با داده (RANOVA)هاي تكراري واريانس با داده

    ها استفاده شد. داده

    ) تفاوتهـايي در آمپليتيـود LPPمثبـت تـاخيري ( و پتانسـيل P300هـاي در فاز اول مطالعه، بيماران براي مؤلفه :ها يافتهERP تصاوير خنثي و وابسته به كراك هروئين نشان دادند. اين اثر در گروه نرمال مشاهده نشد. تفاوت در امـواجERP

    و P300 ، Pzمربوط به تصاوير خنثي و وابسته به كـراك هـروئين در نـواحي پيشـاني راسـت، مركـزي و آهيانـه بـراي LPP شد. در مقابل، پتانسيل مثبت زودآغاز ( ديدهتنها در گروه وابستهEPPهاي وابسته به كـراك هـروئين ) براي نشانه

    و خنثي در نواحي آهيانه تنها براي گروه نرمال متفاوت بود. در فاز دوم اين مطالعه و پس از مداخله، تنها گـروه كنتـرل و در حاليكـه ايـن تفـاوت در ،وير خنثي و وابسته به كراك هـروئين نشـان دادنـد داري بين تصا تفاوت معني EPPدر موج

    گروه آزمايش مشاهده نشد.

    هـاي انگيزشـي و تـوجهي در افـراد وابسـته بـه هاي كراك هـروئين وابسـته اين مفروضه را كه نشانه ،نتايج گيري: نتيجهرفتـاري مـي توانـد -اي شـناختي هـاي مقابلـه هارتبراين، آموزش م كند، تاييد كرد. عالوه كراك هروئين را تحريك مي

    در )EPP(يعنـي ERPتفاوت بين تصاوير خنثي و وابسته به كراك هروئين را در مورد يكـي از مهمتـرين مؤلفـه هـاي هـاي خنثـي هـاي كـراك هـروئين را ماننـد نشـانه رسد پس از درمان، بيماران نشانه حذف نمايد. به نظر ميمطالعات ولع، كنند. پردازش مي

    ، درمان.ERPوابستگي به كراك هروئين، اعتياد، ولع، سوگيري توجه، هاي كليدي: واژه

  • عزيزاني كه در اين راه مرا ياري كردند الزم است از تماماكنون كه نگارش اين اثر به پايان رسيده است

    تشكر كنم:

    آقـاي دكتـر سـعيد منـدم جنـاب در وهله اول مراتب تشكر و سپاسـگزاري خـويش را از اسـتاد ارج

    كردند.، سخاوتمندانه مرا راهنمايي مدتدر طول اين كه دارم تهراني اعالم مي پورنقاش

    بـه خـاطر مشـاور اسـاتيد به عنوان ،ايان دكتر رضا رستمي و دكتر محمد علي نظريهمچنين از آق

    تمام تالشهايشان ممنونم.

    رقاني كه صميمانه زمينه اجرايي شدن اثـر حاضـر را زاده و دكتر جو از دكتر ورزقاني، دكتر معقول

    مـرا ERPجناب آقاي مهندس احمدلو و سركارخانم مهنـدس آذرنـگ كـه در تحليـل فراهم نمودند و

    ياري كردند، كمال تشكر را دارم.

    نامـه يـاريگر آبادي كه در تمامي مراحل انجام پايان و در پايان از همسر عزيزم آقاي مسعود نصرت

    كنم. ، تشكر ميمن بودند

  • صفحه مطالبفهرست : بيان مسألهفصل اول

    1 ) بيان مساله1-1 5 ) ضرورت واهميت پژوهش1-2

    6 ) اهداف1-3 6 ) هدف كلي1-3-1 6 ) اهداف جزئي1-3-2

    6 ها ) فرضيه1-4 7 ها) طبقه بندي متغير1-5

    7 متغيرهاي مورد مطالعه ريف) تع1-5-1 7 رفتاري-اي شناختي هاي مقابله ) آموزش مهارت1-5-1-1 ERP 7هاي سريعتر و ابتدايي ) مؤلفه1-5-1-2 P300 7) مؤلفه 1-5-1-3 ERP 8هاي كند ) مؤلفه1-5-1-4

    8 ) ميل به مواد1-5-1-5 : پيشينهفصل دوم

    10 اد وابستگي به مواختالل ) 2-1 11 ) سبب شناسي و مباني نظري وابستگي به مواد2-1-1

    11 پويشيهاي روان ) نظريه2-1-1-1 11 هاي رفتاري ) نظريه2-1-1-2 12 هاي شناختي ) نظريه2-1-1-3 12 هاي فيزيولوژيك ) نظريه2-1-1-4

    12 ) عوامل ژنتيك2-1-1-4-1 12 ) فرضيه مزاج2-1-1-4-2 12 هاي شيميايي مغزيسم) مكاني2-1-1-4-3

    13 ) عوامل عصب شناختي2-1-1-5 14 وابستگي به مواد) درمان 2-1-2

    14 هاي دارويي) درمان2-1-2-1 14 شناختيهاي روان) درمان2-1-2-2 15 پويشي) درمان روان2-1-2-3 15 ) شبكه درماني2-1-2-4 15 ) گروه درماني2-1-2-5 16 ناختي و انگيزشي) درمان رفتاري، ش2-1-2-6

    16 ) ولع مصرف مواد2-2

  • 16 ) تعريف ولع2-2-1 18 هاي ولع ) نظريه2-2-2

    18 هاي مبتني بر شرطي سازي مدل) 2-2-2-1 19 مدل ترك) 2-2-2-1-1 19 مدل پاسخ جبراني )2-2-2-1-2 20 مدل پردازش عاملي )2-2-2-1-3 20 شوقمسازي مدل شرطي )2-2-2-1-4

    21 هاي شناختي مدل) 2-2-2-2 21 مدل انتظار پيامد )2-2-2-2-1 21 مدل اثر دوگانه ) 2-2-2-2-2 22 تقويت منفي عاطفيمدل پردازش )2-2-2-2-3 22 مدل پردازش شناختي) 2-2-2-2-4

    23 هاي سايكوبيولوژيكي مدل) 2-2-2-3 23 گذرگاه سايكوبيولوژيكي 3مدل ) 2-2-2-3-1 25 سازي مشوق حساس مدل) 2-2-2-3-2 26 ي انگيزش متضاد نوروني نظريه) 2-2-2-3-3 28 ) مدل چهارچوب يكپارچه براي اعتياد 2-2-2-3-4 29 ) مدل نوروآناتوميك 2-2-2-3-5 30 نظمي درون نگر) مدل بي2-2-2-3-6 31 ) تصويربرداري نوروني و ولع 2-2-2-4

    32 هاي انگيزشي مدل) 2-2-2-5 33 در ولع مواد در انسانآن نقش و دوپامين) 2-2-3 34 ) سوگيري توجه2-3

    34 ) توجه2-3-1 35 ) عملكرد سوگيري توجه 2-3-2 36 ) سوگيري توجه براي مشوق2-3-3 37 ) سوگيري توجه: هوشيار يا ناهشيار2-3-4

    37 ) سوگيري توجه و مصرف مواد2-4 38 يذهن ولع با توجه سوگيري) ارتباط 2-4-1 40 ) شواهد پژوهشي ارتباط سوگيري توجه و ولع2-4-2 41 ولع و هاي توجهي آناتوميك پردازشنوروهاي گذرگاه) 2-4-3 47 داروشناسي شناختي مدل روان) مدل يكپارچه ارتباط سوگيري توجه و ولع: 2-4-4

    48 هاي وابسته به رويداد ) پتانسيل2-5 ERP 49هاي ) مؤلفه2-5-1

  • 49 هاي بسيار سريع ) مؤلفه2-5-1-1 50 هاي اوليه ) مؤلفه2-5-1-22-5-1-3 (P300 51 51 هاي ثانويه (كند) ) مؤلفه2-5-1-4

    ERP 52هاي پايايي شكل موج) 2-5-2 ERP 53برتري و عدم برتري تكنيك ) 2-5-3

    53 هاي پژوهشي ) مروري بر يافته2-6 53 افيهاي الكتروانسفالوگر ) يافته2-6-1 ERP 55  هاي ) يافته2-6-2

    : طرح پژوهشفصل سوم 58 ) طرح پژوهش3-1 58 گيري ) جامعه آماري، گروه نمونه و روش نمونه3-2

    58 ) جامعه آماري3-2-1 58 ) نمونه پژوهش، تعداد نمونه و روش نمونه گيري 3-2-2 58 ) حجم نمونه3-2-3

    58 ) ابزارهاي پژوهش3-3 58 ها رسش نامه) پ3-3-1

    58 ) اطالعات جمعيت شناختي3-3-1-1 59 ) پرسشنامه ميل به مواد3-3-1-2

    59 ) تكليف3-3-2 60 ) روش اجراي پژوهش3-4

    60 ها) انتخاب آزمودني3-4-1 60 ) فاز اول پژوهش3-4-1-1 60 ) فاز دوم پژوهش3-4-1-2

    ERP 61 ) ثبت 3-4-2 61 ها ) تجزيه و تحليل داده3-5

    ERP 61) تحليل كيفي 3-5-1 62 هاي كمي ) تحليل3-5-2 62 ) مالحظات اخالقي3-6

    هاي پژوهشي : يافتهفصل چهارمهـاي افراد وابسته به كراك هروئين و افراد نرمال در حين ديـدن تصـاوير نشـانه ERPهاي ) بررسي مؤلفه4-1

    ي ولع و خنثي القاكننده64

    Fz ،Cz، Pz( 67) نواحي مركزي سر (4-1-1 F4( 69و F3) نواحي پيشاني نيمكره چپ و راست (4-1-2

  • C4( 69و C3) نواحي مركزي نيمكره چپ و راست (4-1-3 P4( 72و P3اي نيمكره چپ و راست ( ) نواحي آهيانه4-1-4 74 هاي فاز اول پژوهش ) بررسي فرضيه4-1-5

    هاي القاكننده ولـع و ك هروئين در حين ديدن تصاوير نشانهافراد وابسته به كرا ERPهاي ) بررسي مؤلفه4-2 رفتاري-اي شناختي هاي مقابله خنثي قبل و بعد از درمان آموزش مهارت

    75

    Fz ،Cz، Pz( 79) نواحي مركزي سر (4-2-1 F4( 82و F3) نواحي پيشاني نيمكره چپ و راست (4-2-2 C4( 82و C3) نواحي مركزي نيمكره چپ و راست (4-2-3 P4( 83و P3اي نيمكره چپ و راست ( ) نواحي آهيانه4-2-4 90 هاي فاز دوم پژوهش ) بررسي فرضيه4-2-5

    گيري : بحث و نتيجهفصل پنجم 92 كوتاه به پرسش و هدف اصلي پژوهش) گذاري 5-1 93 هاي پژوهش تبيين يافته) 5-2 96 ها ) محدوديت5-3 96 ها) پيشنهاد5-4

    عفهرست مناب منابع فارسي

    منابع انگليسي پيوست

  • صفحه فهرست جداول

    32 هاي انگيزشي ولع : خالصه مدل1-2جدول 39 : خالصه مهمترين مطالعات صورت گرفته در زمينه سوگيري توجه در مصرف كنندگان مواد2-2جدول 42 جه و ارتباط آن با ولع: خالصه مهمترين مطالعات صورت گرفته در زمينه سوگيري تو3-2جدول

    64 هاي گروه وابسته و نرمال هاي توصيفي مربوط به سن آزمودني شاخص .1-4جدول ته به كـراك هاي ولع و خنثي در دو گروه افراد وابسنشانه ERPهاي لفهؤهاي توصيفي م: شاخص 2-4جدول

    )Pzو Fz ،Czهروئين و نرمال (نقاط 68

    Pz( 68و Fz ،Czهاي تكراري (الكترودهاي ريانس با دادهنتايج تحليل وا: 3-4جدول ته به كـراك هاي ولع و خنثي در دو گروه افراد وابسنشانه ERPهاي لفهؤهاي توصيفي م: شاخص 4-4جدول

    )F4و F3هروئين و نرمال (الكترودهاي 70

    F4( 70و F3هاي تكراري (الكترودهاي : نتايج تحليل واريانس با داده5-4جدول ته به كـراك هاي ولع و خنثي در دو گروه افراد وابسنشانه ERPهاي لفهؤمهاي توصيفي : شاخص 6-4جدول

    )C4و C3(الكترودهاي هروئين و نرمال71

    C4( 71و C3هاي تكراري (الكترودهاي : نتايج تحليل واريانس با داده7-4جدول ته به كـراك هاي ولع و خنثي در دو گروه افراد وابسنشانه ERPهاي لفهؤمهاي توصيفي : شاخص 8-4جدول

    )P4و P3(الكترودهاي هروئين و نرمال 73

    P4( 73و P3هاي تكراري (الكترودهاي : نتايج تحليل واريانس با داده9-4جدول 75 هاي گروه كنترل و آزمايش هاي توصيفي مربوط به آزمودني شاخص .10-4جدول هاي ولع و خنثـي در دو گـروه آزمـايش و كنتـرل نشانه ERP هايلفهؤمهاي توصيفي خص: شا 11-4جدول

    )Fz ،Cz وPz( 80

    و Fz ،Cz (الكتـرود 3 براي الكترودهاي مركزي: هاي تكراري: نتايج تحليل كوواريانس با داده12-4جدول Pz( 2 (گروه) 2 (نشانه)

    81

    هاي ولع و خنثـي در دو گـروه آزمـايش و كنتـرل نشانه ERP هايلفهؤمهاي توصيفي : شاخص 13-4جدول )F3 ،F4(

    84

    و F3 (الكتـرود 2 بـراي الكترودهـاي مركـزي: هـاي تكـراري : نتايج تحليل كوواريانس با داده14-4جدول F4( 2 (گروه) 2 (نشانه)

    85

    گـروه آزمـايش و كنتـرل هاي ولع و خنثـي در دو نشانه ERP هايلفهؤمهاي توصيفي : شاخص 15-4جدول )C3 ،C4(

    86

    و C3 (الكتـرود 2 بـراي الكترودهـاي مركـزي: هـاي تكـراري : نتايج تحليل كوواريانس با داده16-4جدول C4( 2 (گروه) 2 (نشانه)

    87

    هاي ولع و خنثـي در دو گـروه آزمـايش و كنتـرل نشانه ERP هايلفهؤمهاي توصيفي : شاخص 17-4جدول )P3 ،P4(

    88

    89 اي نيمكره راسـت و چـپ: براي الكترودهاي آهيانه هاي تكراري: نتايج تحليل كوواريانس با داده18-4جدول

  • (نشانه) 2(گروه) P4( 2و P3 (الكترود 2 صفحه ها فهرست شكل

    48 : نقش احتمالي سوگيري توجه در ولع و عود1-2شكل 49 هاي آن و مؤلفه ERP: 2-2شكل 60 هاي ولع) (نشانه هاي خنثي و مرتبط با مواد ي محرك نحوه ارائه :1-3شكل ERP 62  روش توسط بررسي مورد مغزي نواحي: 2-3 شكلهاي ولع (قرمز) و خنثي (آبي) در دو گروه افراد وابسته (سمت چپ) براي نشانه ERPهاي لفهؤم: 1-4شكل

    ت).و افراد نرمال (سمت راس65

    هاي ولع (سمت چپ) و خنثي (سمت راست) در دو گروه افراد وابسته براي نشانه ERPهاي لفهؤم: 2-4شكل (سبز) و افراد نرمال (مشكي).

    66

    76 هاي ولع و خنثي، قبل و بعد از درمان گروه آزمايش در مورد تصاوير نشانه ERPهاي : مؤلفه3-4شكل 77 هاي ولع و خنثي، قبل و بعد از درمان كنترل در مورد تصاوير نشانهگروه ERPهاي : مؤلفه4-4شكل هـاي ولـع و خنثـي، قبـل و بعـد از گروه آزمايش و كنترل در مورد تصاوير نشـانه ERPهاي : مؤلفه5-4شكل درمان.

    78

  •  

     

    فصل اول ان مسالهيب

     

  •   ١

    ) بيان مساله1-1ردد و اين در حالي است گ ميدرمان افراد وابسته به مواد ي ها دالر در سرتاسر دنيا هزينه هر ساله ميليون

    ). در مطالعات بسياري، ولع مجدد مصرف مواد، 2000و همكاران، 1كه درصد عود هنوز باالست (هسربه عنوان يك ميل شديد و سايق انگيزشي 3مطرح شده است (همان). ولع اين افراد 2مهمترين عامل عود

    ). 1999و همكاران، 4گردد (وانري شود، تعريف مي شناختي كه منجر به جستجو و مصرف مواد مي آسيببراين اساس، محققان بسياري به دنبال بررسي ولع و چگونگي درگيري نواحي مختلف مغز در افراد وابسته به

    ند. مواد هست 6و مزوكورتيكال 5هاي مزوليمبيك برخي از مطالعات تصويربرداري مغزي، نقش مهمي را براي سيستم

    ).2002، 8؛ گلداشتاين و ولكو2000و همكاران، 7اند (گاراوان در كنترل و تنظيم رفتارهاي اعتيادي قائل شدههاي دهي مجدد مواد و پاسخ اش) ، معتقدند سيستم مزوليمبيك در تاثيرات پاد2002گلداشتاين و ولكو (

    شرطي در طول ولع نقش دارد، ضمن آنكه اين سيستم مسئول تغييرات هيجاني و انگيزشي در مدت زمان باشد. نيز مي 9ترك

    هاي مزوكورتيكال و مزوليمبيك در ولع و عود، مطالعات بعدي به بررسي سائق با توجه به نقش سيستم دريافت مواد بودند و همچنين ارتباط بين آن و سيستم هيجاني، پرداختند. هايي كه به دنبال انگيزشي آزمودني پردازند ميمفهوم فرايندهاي انگيزشي مشوق در بررسي سايق انگيزش، به هاي جديد نظريه بسياري از

    است كه توسط ه عنوان يك حالت شناختي و عاطفي ب 11). انگيزش مشوق2000، 10(رابينسون و بريدج). براساس 1999، 12موتو و پانكسپ كه ايآيد ( ه به ادراك محرك غيرشرطي به وجود ميهاي وابست محرك

    كنندگان هاس شرطي كالسيك را در مصرف توانند پاسخ واد ميمهاي وابسته به مدل انگيزش مشوق، محرك .)1998و همكاران، 14(ولع) برانگيزند (اوبرين 13ولوژيكي و هم از لحاظ ذهنييمواد هم از لحاظ فيز

    هاي حافظه و توجه نيز تاكيد بسياري در كنار انگيزش مشوق، به زيربناهاي شناختي آن، به ويژه سوگيريبررسي فرايندهاي توجهي در ها گرديده است. امروزه معطوف به بررسي اين جنبه شده و مطالعات بسياري

    ) همخوان است. وي معتقد 2000( وهمكاران 15رفتار اعتيادي تا حدود زيادي با الگوي پردازش شناختي تيفانيافتند. كنندگان به صورت عمده توسط فرايندهاي خودكار اتفاق مي است كه رفتار مصرف مواد در مصرف

                                                                

    1 . Hser, Y. I.

    2 .Relaps

    3 .Craving

    4 .Van Ree, J.M.

    5 .Mesolimbic

    6 .Mesocortical

    7 .Garavan, H.

    8 .Goldstein, R. Z., & Volkow, N. D.

    9 .Withdrawal

    10 .Robinson, T., & Berridge, K.

    11 .Drive motivation

    12 .Ikemoto, S., & Panksepp, J.

    13 . Subjective

    14 .O’Brien, C. P.

    15 .Tiffany, S.T.

  •   ٢

    در رفتار خودكار مصرف مواد 1ولع يك پردازش شناختي غير خودكار است كه تنها توسط وقفه ،اساس براينگيري پردازش شناختي اطالعات مربوط به مواد رابطه دارد. وابستگي به مواد با سو بنابراين، دهد. مواد روي مي

    هاي وابسته به مواد، با تجربه ولع ارتباط گيري توجه در مورد محركوعالوه براين، مشخص شده است كه سشناختي ولع ي لفهؤتواند به عنوان م ) و ميb2000و فرانكن و همكاران، a2000، و همكاران 2فرانكنداشته (

    هاي اصلي يژگيو ن يكي ازاته شود. اين سوگيري باعث مشغوليت ذهني فرد نسبت به مواد به عنودر نظر گرفكند كه توجه را به محرك وابسته به مواد، زماني بيشترين اهميت را پيدا مي). APA ،1994گردد ( اعتياد مي

    ).2000و بريدج، رابينسونخود جلب كرده و جذاب و خواستني باشد (مثل وابستگي به الكل موادوابسته به هاي زيادي در رابطه با سوگيري توجه در اختالل شواهد بسيار

    ؛ 2002)، وابستگي به نيكوتين (اهرمان و همكاران، 4،2002؛ پوتوس و كوكس2002و همكاران، 3(اهرمانافيوني (فرانكن ) و وابستگي به مواد1997و همكاران، 6)، وابستگي به كوكائين (راس2000، 5واترز و فيارابنت

     .) وجود دارد2000و همكاران، 7؛ الب من2003؛ فرانكن و همكاران، b2000(فرانكن و همكاران، اند كه افراد وابسته به مواد ، مطالعات نشان داده8آزمون استروپ يلبا استفاده از تكاليف توجهي از قب

    . به عنوان ندگوي مي »سوگيري توجه«هاي مرتبط با مواد دارند كه به آن تمركز توجهي بيشتري نسبت به نشانهيعني منابع ،كنند هاي وابسته به هروئين را به صورت انتخابي، پردازش مي مثال، افراد وابسته به هروئين، نشانه

    ). b2000هاي خنثي (فرانكن و همكاران، كنند تا نشانه هاي هروئين مي توجهي خود را بيشتر معطوف به نشانههاي وابسته به مواد است (فرانكن، طوف به نشانهعكه سوگيري توجه بيشتر م اند دهات نشان داعبيشتر مطال

    2003 .( و توسط الكتروفيزيولوژي با رويكرد هاي وابسته به مواد هاي توجه در زمينه محرك سوگيريمعموالً

    ها در حركبررسي تغييرات ايجاد شده توسط م .گيرند مورد بررسي قرار ميمطالعات الكتروانسفالوگرافي 9EEG آلفا هاي مواد نشان داده است. به عنوان مثال باند فركانس فرايندهاي شناختي مهمي را در رابطه با نشانه

    گرفتند، هاي وابسته به كوكائين قرار مي كنندگان كوكائين در معرض محرك آلفا زماني كه مصرف 12شدن اطالعاتي را در رابطه با جانبي تواند مي EEG همچنين، ).1998و همكاران، 11شدند (ليو 10تر نامتقارن

    ).1990، و همكاران13 ديويدسونپردازش اطالعات هيجاني ارائه دهد (

                                                                

    1 . Interrupt

    2 .Franken

    3 .Ehrman, R. N.

    4 .Pothos, E. M., & Cox, W. M.

    5 .Waters, A. J., & Feyerabend, C.

    6 .Rosse, R. B.

    7 .Lubman, D. I.

    8 .Stroop Test

    9 .Electroencephalography

    10. Asymmetrical

    11. Liu, X.

    12 .Lateralization

    13 .Davidson, R. J.

  •   ٣

    تري را ميارزيابي مستقكه - EEGمشتق از ERP(1هاي وابسته به رويداد ( پتانسيلچند سال اخير، از در هاي مقياس بيش از ساير -دهد ر ميقرادر زمينه مطالعه پردازش اطالعات و سوگيري شناختي در اختيار

    هستند كه توسط فعاليت 4مندي هاي الكتريكي زمان ها ميدانERP استفاده شده است. 3زمان واكنش 2رفتاريهاي نوروني در يك ناحيه خاص از مغز كه درگير در فرايندهاي شناختي و حسي است، به وجود فعاليت شبكه

    كه –را ERPهاي لفهؤممتفاوت 6و آمپليتيود 5با قطبيتهاي انساني يك سري از امواج آيند. در آزمودني ميآورند. دو ويژگي به وجود مي -فعاليت امواج مغز در هنگام انجام تكاليف است 7كه آن نيز حاصل ميانگين

    محرك ارائه (مدت زمان بين 8تاخيرميزان برانگيختگي مغز) و ي ، آمپليتيود (نشان دهندهERP مؤلفهاصلي هراين است ERPهاي رفتاري، مزيت در مقايسه با ساير مقياسگيختگي مغز) آن است. محرك و مشاهده بران

    fMRIهرچند نسبت به روشي مانند -دهد هاي شناختي در مغز را نشان مي كه اين روش جايگاه پاسخهاي دامنه زماني بيشتري را نسبت به ساير مقياس ERPتر اينكه، مهاي بيشتري دارد. از اين مه محدوديت

    اي مبناي يك چارچوب زماني يك ثانيه دهد. در حاليكه معموالً زمان واكنش بر تاري در اختيار قرار ميرفثانيه و يا حتي بيشتر پيگيري كرد. به طور 6توان پردازش شناختي محرك را تا مي ERPگردد، با بررسي مي

    و امواج P300اند، قرار گرفته هبرانگيخته شده توسط هيجانات كه بيشتر مورد مطالع ERPكالسيك، امواج ثانيه پس از ارائه ميلي 300كه از لحاظ قطبيت، مثبت بوده و حدوداً P300مؤلفه هستند. P3009شبيه به

    P300لفه ؤمتر، كند. به طور دقيق آيد، ارزيابي محرك و كاركرد حافظه را بررسي مي محرك به وجود مي، 11و كوك دهد (پوليچ را نشان مي 10سازي حافظه آني لب توجه و فعالفرايندهاي زيربنايي شناختي، از قبيل ج

    1995 .(P300 گيرد (همان). اين ها قرار مي برانگيختگي آزمودني هاي تحال ن تحت تاثير نوسانيهمچنن ابزاري براي مطالعه پردازش شناختي و عاطفي نوابه ع P300شواهد منجر شده است كه از آمپليتيود

    نسبت به P300تري را در ناحيه طوركلي، محرك هيجاني موج مثبت ي، استفاده شود. بهاطالعات هيجان ). 2001، وهمكاران13رتيا؛ ك2000و همكاران، 12كند (كوتبرت ي، ايجاد ميثهاي خن محرك

    خانوادگي مصرف الكل ي در افرادي كه سابقه P300بسياري از مطالعات نشان داده است كه آمپليتيود كار ). نوع تكليفي كه بهa,b 1999 ،14شود (باسر و هسلبروك ميهنوز خود فرد الكلي نيست، ديده دارند، اما گرفت، نشان ) انجام1994و همكاران ( چشود نيز حائز اهميت است. مطالعه فراتحليلي كه توسط پولي برده مي

                                                                

    1 . Event-related potentials

    2 . Behavioral Measurements

    3 .Reaction Time

    4 . Time-locked

    5 . Polarity

    6 . Amplitude

    7 . Average

    8.Latency

    9 . P300-like waves

    10 .Immediat Memory

    11 . Polich, J., & Kok, A.

    12 .Cuthbert, B. N.

    13 .Carretie, L.

    14 . Bauer, L., & Hesselbrock, V. M.

  •   ٤

    مچنين اين نتايج زماني كه اند، بهتر است. ه زماني كه تكاليف به صورت بصري ارائه شده ERPداد كه نتايج و همكاران، 1پذيرتر بودند (اهلرز تفسيرتر و شد، قابل اتكا هاي خنثي نيز در آزمايش استفاده مي از محرك

    a2001.( هاي هيجاني مرتبط افزايش فرايندهاي توجهي نشانه ي دهنده ي نشانتأخيرمثبت ERPهاي افزايش پاسخ

    در رابطه با ERP مؤلفه). چندين مطالعه نشان داده است كه اين 2000و همكاران، 2با مواد است (اسچاپ). 2001، 3دوناف و وارن ؛ مك2000الكل، سيگار، كوكائين و هروئين مشاهده شده است (هرمان و همكاران،

    ها در مرتبط با نشانه P300اند كه امواج ) دريافته2001و 2000در زمينه مصرف مواد، هرمان و همكاران (هاي مرتبط با الكل است. افزايش پردازش توجهي نشانه ي كه نشان دهنده داردها آمپليتيود بيشتري يالكل

    هاي لاطالعات ارزشمندي را در زمينه پردازش اطالعات و اختال P300هاي مؤلفه ي گرچه مطالعه 300(پس از 4توجههاي حفظ توانند پردازش شناسي رواني به وجود آورده است، اما اين مطالعات نمي آسيب

    SPWs (ERP( 5ميلي ثانيه) كه مرتبط با پردازش اطالعات هيجاني هستند را نشان دهد. امواج مثبت كندهاي سطح ميلي ثانيه روي داده و بازگوكننده پردازش 300هاي شناختي است كه پس از دهنده پردازش نشان

    دهد كه اين امواج مثبت كند، شان مي). مطالعات اخير، ن1997، كوكباالتر توجه و حافظه هستند (سازي سيستم لدهنده فعا هاي مناسبي در زمينه پردازش شناختي انتخابي اطالعات هيجاني بوده و نشان شاخص

    هاي شناختي اساس، بسيار محتمل است كه پردازش ). براين2000و همكاران، ت(كوتبرانگيزشي در مغز است را ثانيه طول بكشند. اين ويژگي ها، كاربرد امواج كند ميلي 300از بيشتر درگير در رفتارهاي اعتيادي و ولع،سازد. گرچه مطالعات زمان واكنش هاي وابسته به مواد حائز اهميت مي در بررسي پردازش شناختي محرك

    شخص هاي پردازشي در افراد وابسته وجود دارد، اما ارتباط آنها با ولع، كامالً م نشان داده است كه سوگيري) دريافتند كه بين ولع و سوگيري توجه در وابستگان به كوكائين b2000و a2000نيست. فرانكن و همكاران ( و هروئين رابطه وجود دارد.

    يف شناختي خاص و يا در هنگام ارائه تكال ERPهاي مختلف لفهؤمطالعات مذكور همگي به بررسي مهاي درماني مختلف و تغييرات حاصل از يك از آنها تاثير روش اند اما در هيچ تصاوير القاءكننده ولع پرداخته

    رفتاري كه هدف عمده آنها -هاي شناختي رسد درمان بررسي نشده است. به نظر مي ERPهاي لفهؤآنها بر مهاي هاي درمان ايجاد نمايد. مدل ERPهاي مؤلفهپيشگيري از عود و كاهش ولع مي باشد، بايد تغييراتي در

    سوءمصرف مواد به كار مي هاي رفتاري از جمله مداخالتي هستند كه به صورت گسترده براي اختالل-شناختيرفتاري، -هاي شناختي ) درمان 2009، 7؛ به نقل از ماجيل و ري1998( 6مارالت و گوردنروند. براساس مدل

                                                                

    1 . Ehlers, C. L.

    2 .Schupp, H. T.

    3 .McDonough, B. E., & Warren, C. A.

    4 .Sustained Attentional

    5 .Slow Positive Waves

    6 . Marlatt, G., Gordon, J.

    7 . Magill, M., & Ray, L. A.

  •   ٥

    هاي را مورد هدف قرار داده و مهارتهاي شناختي، عاطفي و موقعيتي مرتبط با مواد و نشانه 1راه اندازهاو وابستگيرفتاري در زمينه درمان -اي خاص را به افراد وابسته به مواد مي آموزد. درمان شناختي مقابله

    سوءمصرف مواد معموالً داراي راهبردهاي زير است:وزش آم -3 اي هاي مقابله آموزش مهارت -2شناسايي راه اندازهاي درون فردي و بين فردي -1 هاي غيرمرتبط با مواد. افزايش فعاليت -5ي سوءمصرف مواد تحليل كاركرد -4هاي رد مواد مهارت

    ) 1989و همكاران ( 4) و مونتي1992و همكاران ( 3)، كادن1998( 2مدل فوق توسط افرادي مانند كاروله با اثربخشي رفتاري تدوين شده است. مطالعات بسياري در رابط-درمان شناختي 5) به صورت راهنماي1989(

    ) بر روي 2009( ريو رفتاري صورت گرفته است. براساس نتايج مطالعه فراتحليلي كه ماجيل-درمان شناختيرفتاري، در كاهش عود و ولع بيماران موثر -اند، درمان شناختي وهش كنترل شده تصادفي انجام دادهپژ 53

    باشد. 6بوده و مي تواند از لحاظ باليني مفيد واهميت پژوهش ضرورت) 1-2

    مواد، ولع مصرف مجدد مي باشد و بسياري از محققان آن وابستگي به يكي از مهمترين مشكالت درمان ). گرچه ولع به عنوان يك ميل 2000را مهمترين عامل عود و مصرف مجدد مواد مي دانند (هسر و همكاران،

    گردد اما در شود، تعريف مي د ميشناختي كه منجر به جستجو و مصرف موا شديد و سايق انگيزشي آسيبهاي شناختي، سوگيري توجه و مؤلفهاي شده است. از بين ربناهاي شناختي آن نيز توجه ويژهساليان اخير به زي

    هاي گيري توجه در مورد محركوكه ساند. مطالعات نشان داده است ظه بيشتر مورد مطالعه قرار گرفتهحاف. از بين )b2000فرانكن و همكاران، ؛ a2000(فرانكن و همكاران، داردتباط وابسته به مواد، با تجربه ولع ار

    به دليل داشتن دقت زماني باال (در حد ميلي ثانيه) مي تواند از هنگام ارائه ERP ،هاي مختلف بررسي روش ي در مطالعهمحرك تا چندين ثانيه پس از آن را بررسي كرده و تغييرات الكتروفيزيولوژيكي مغز را نشان دهد.

    شناخت بهتري از ولع حاصل شده و مشخص مي گردد كه اطالعات ERPهاي مختلف مؤلفهحاضر با بررسي هاي ثانويه) نقش بيشتري در ايجاد ولع دارند. عالوه در كدام سطح (ورود اطالعات، پردازش اوليه يا پردازش

    راه است، بر كدام سطح از اطالعات و رفتاري كه با كاهش ولع هم-براين، مشخص مي گردد درمان شناختيهاي روانشناختي تاثيرگذار است. بررسي اين موضوع مي تواند به برطرف كردن نقايص درمان ERPهاي مؤلفه

    هاي جديد در اين زمينه كمك نمايد. و ارائه نظريه

                                                                

    1 . Trigger

    2 . Carroll, K. M. A.

    3 . Kadden, R.

    4 . Monti, P. M.

    5 . Manual

    6 . Clinical Utility

  •   ٦

    اهداف) 1-3 هدف كلي) 1-3-1 هاي مؤلفهبررسيERPs هنگام مواجهه با تصاوير ديداري القاكننده در هروئين كراك افراد وابسته به

    رفتاري است. -اي شناختي هاي مقابله از درمان آموزش مهارت ولع، قبل و بعد

    اهداف جزئي) 1-3-2 هاي سريعتر و ابتدايي (اوليه) مؤلفههاي تعيين ويژگيERP هروئين تحت كراكدر افراد وابسته به

    .نرمالدرمان در مقايسه با افراد هاي ويژگي تعيينP300 نرمالتحت درمان در مقايسه با افراد هروئين كراكدر افراد وابسته به. هاي كند (ثانويه) مؤلفههاي تعيين ويژگيERP تحت درمان در مقايسه هروئين كراكدر افراد وابسته به

    .نرمالبا افراد هاي سريعتر و ابتدايي (اوليه) مؤلفههاي تعيين ويژگيERP قبل و بعد هروئين كراكاد وابسته به در افر

    رفتاري.-از درمان شناختي هاي تعيين ويژگيP300 رفتاري.-قبل و بعد از درمان شناختيهروئين كراكدر افراد وابسته به هاي كند (ثانويه) مؤلفههاي تعيين ويژگيERP قبل و بعد از درمان هروئين كراكدر افراد وابسته به

    رفتاري.-شناختي

    ها هفرضي) 1-4 هاي سريعتر و ابتدايي (اوليه) مؤلفههاي ويژگيERP تحت درمان هروئين كراكدر افراد وابسته به

    است. نرمالمتفاوت از افراد آمپليتيودP300 بيشتر است. نرمالتحت درمان در مقايسه با افراد هروئين كراكدر افراد وابسته به هاي كند (ثانويه) مؤلفههاي ويژگيERP تحت درمان متفاوت از افراد هروئين كراكدر افراد وابسته به

    است. نرمال هاي سريعتر و ابتدايي (اوليه) مؤلفههاي ويژگيERP قبل و بعد از هروئين كراكدر افراد وابسته به

    هستند. متفاوت در مقايسه با گروه كنترل رفتاري-درمان شناختي آمپليتيودP300 رفتاري در هنگام ارائه تصاوير -بعد از درمان شناختيهروئين كراكه در افراد وابسته ب

    كاهش مي يابد. در مقايسه با گروه كنترلالقاكننده ولع نسبت به قبل از درمان هاي كند (ثانويه) مؤلفه هاي ويژگيERP قبل و بعد از درمان شناختيهروئين كراكدر افراد وابسته به-

    متفاوت هستند. نترلدر مقايسه با گروه ك رفتاري

  •   ٧

    طبقه بندي متغيرها) 1-5 رفتاري-اي شناختي هاي مقابله آموزش مهارتمتغيرهاي مستقل: .ERPهاي كند مؤلفه، P300 مؤلفه، ERPهاي سريعتر و ابتدايي مؤلفهمتغيرهاي وابسته:

    نوع درمان )،هروئين كراكسال)، نوع ماده مصرفي ( 45-20جنسيت (مرد)، سن (كنترل: متغيرهاي (درمان نگهدارنده با متادون)، ميزان تحصيالت (حداقل راهنمايي)

    متغيرهاي مورد مطالعه: ريفتع) 1-5-1 رفتاري-اي شناختي هاي مقابله ) آموزش مهارت1-5-1-1

    درماني است كه راه اندازها و نشانه هاي شناختي، عطفي و موقعيتي مرتبط با مواد را تعريف مفهومي:اي خاص را به افراد وابسته به مواد مي آموزد و داراي هاي مقابله قرار داده و مهارت مورد هدف

    راهبردهاي زير است:آموزش -3 اي هاي مقابله آموزش مهارت -2شناسايي راه اندازهاي درون فردي و بين فردي -1 ط با مواد.بمرتافزايش فعاليت هاي غير -5تحليل كاركردي سوءمصرف مواد -4هاي رد مواد مهارت

    )، 1992اي گروهي كه در آن براساس پروتكل كادن و همكاران ( جلسه 8يك درمان تعريف عملياتي: در هرجلسه درمان به يك موضوع خاص در رابطه با پنج راهبرد مذكور، پرداخته مي شود.

    ERPهاي سريعتر و ابتدايي مؤلفه) 1-5-1-2

    هاي نوروني مندي هستند كه توسط فعاليت شبكه كي زمانهاي الكتري ها ميدانERP: تعريف مفهوميآيند. در در يك ناحيه خاص از مغز كه درگير در فرايندهاي شناختي و حسي است، به وجود مي

    كه آن نيز –را ERPهاي لفهؤمهاي انساني يك سري از امواج با قطبيت و آمپليتيود متفاوت آزمودنيهاي سريع و مؤلفهآورند. به وجود مي -ر هنگام انجام تكاليف استحاصل ميانگين فعاليت امواج مغز د

    ابتدايي، بازگو كننده ورود اطالعات به مغز هستند.: تحليل فعاليت ثبت شده الكتروفيزيولوژيكي مغز در هنگام ارائه تصاوير القاكننده ولع تعريف عملياتي پس از آن.ميلي ثانيه 300خنثي از زمان ارائه محرك تا تصاوير و

    P300 مؤلفه) 1-5-1-3

    ثانيه ميلي 300است كه از لحاظ قطبيت، مثبت بوده و حدوداً ERPهاي مؤلفهيكي از تعريف مفهومي:كند. به طور آيد، ارزيابي محرك و كاركرد حافظه را بررسي مي پس از ارائه محرك به وجود مي

    سازي حافظه آني را نشان از قبيل جلب توجه و فعالفرايندهاي زيربنايي شناختي، P300لفه ؤمتر، دقيق .دهد مي

     ارائه محرك

    300ms

     مولفه هاي سريع

  •   ٨

    تحليل فعاليت ثبت شده الكتروفيزيولوژيكي مغز در هنگام ارائه تصاوير القاكننده ولع تعريف عملياتي: ميلي ثانيه پس از ارائه محرك. 300و تصاوير خنثي،

    ERPهاي كند مؤلفه) 1-5-1-4

    هاي دهنده پردازش نشانبوده و ERPهاي مؤلفهيكي از ) SPWsند (امواج مثبت ك: تعريف مفهوميهاي سطح باالتر توجه و حافظه ميلي ثانيه روي داده و بازگوكننده پردازش 300شناختي است كه پس از

    هاي مناسبي در زمينه پردازش شناختي انتخابي اطالعات هيجاني بوده و اخصش امواج مثبت كند،. هستند سازي سيستم انگيزشي در مغز است لعادهنده ف نشان

    كننده ولع مغز در هنگام ارائه تصاوير القا: تحليل فعاليت ثبت شده الكتروفيزيولوژيكي تعريف عملياتي ميلي ثانيه بعد از ارائه محرك. 300وتصاوير خنثي، پس از

    ) ميل به مواد1-5-1-5

    فرد در حال حاضر نسبت به مصرف مواد دارد : ميل به مواد به عنوان ميزان ولعي كهتعريف مفهوميراي تعريف مي شود. اين ميل شامل قصد فرد براي مصرف، ميزان كنترل ادراك شده توسط فرد ب

     است. و تقويت منفي م تركاجتناب از ولع و رهايي از عاليگيري اندازه )2002فرانكن و همكاران ( "ميل به مواد"ي پرسشنامه: ميل به مواد توسط تعريف عملياتي

    مي گردد. 

     ارائه محرك

    P300

    300ms

     ارائه محرك

    مولفه هاي كند

    300ms 

  • فصل دوم پيشينه نظري

     پيشينه پژوهشي

  • 10

    بيماري مزمني است كه بر ابعاد مختلف رواني، اجتماعي و جسماني زندگي فرد آثار سـوء وابستگي به مواداختالل ، شـود، كـه وابسـتگي، ولـع، تحمـل مغز مـي مواد باعث ايجاد تغييراتي در عملكرد طبيعي وابستگي بهگذارد. بر جاي مي

    در رسـيدن مـواد، فـرد را تحـت تـأخير از عوارض بعدي اين تغييرات است. خماري و دردهاي ناشي از ،دخماري و عودهد كه اغلب ديگران و روابط خويش با آنها را ناديده گرفته و حتي سالمتي خـود چنان فشار روحي و جسماني قرار مي

    ام زندگي فرد را تحت تأثير قرار داده، بهزيستي فـرد را كند. لذا اين اختالل تمو ديگران را فداي يافتن و مصرف مواد مي ). 2002، 1بروگليسازد (اندازد و او را از زندگي معمول و همزيستي سالم با اجتماع دور ميبه خطر مي

    بيماران مبتال به امراض سخت و حتيت عادي و يتر از جمعمواد، پايين وابستگان بهسطح سالمت جسماني و رواني شناسي اين اختالل و شناخت ها بر روي سبب). بررسي2004و همكاران، 2ميلسونبي تخمين زده شده است (خطرناك ط

    درمـاني مختلفـي را مطـرح سـاخته هاي دارودرماني و رواندو بعد مهم وابستگي جسماني و رواني در بيماران مبتال، روشها در بهبـود همـه جانبـه اخـتالل وابسـتگي بـه مـواد اسـت. م است، ناتواني هر يك از انواع اين درمانلاست. اما آنچه مس

    علـت ). بـه 2004، 3و كلبـر گـاالنتر امروزه اعتقاد متخصصان بر كاربرد رويكردي التقاطي در درمان ايـن اخـتالل اسـت ( ودرماني اش الزم است. كاربرد هم زمان دارفراگير بودن اين اختالل، درماني جامع براي بازگرداندن فرد به زندگي عادي

    هاي درماني جامع باشد.تواند از جمله روشدرماني ميو روان

    ) وابستگي به مواد 2-1مفهوم وابستگي به مواد طي چند دهه گذشته معاني رسمي و معمـول بسـيار پيـدا كـرده اسـت. بـر اسـاس راهنمـاي

    است كه به ناراحتي مادهمصرف يك هاي رواني، اختالل وابستگي به مواد، الگوي غيرانطباقي تشخيصي و آماري اختالل پيـدا دهنـد، تظاهر ماه روي مي 12زير، كه در طول عاليماقل سه مورد از داي از نظر باليني منجر شده و با حقابل مالحظه

    كند:مي شود:ين مييزير تع هاي تحمل، كه با هر يك از حالت .1a الت دلخواه.براي رسيدن به ح ماده. نياز به مقادير بسيار باالتر يك bماده، با ادامه مصرف همان ماده تأثير ي . كاهش قابل مالحظه. شود:زير تعيين مي هاي حالت. ترك، كه با هر يك از 2a ماده. سندرم ترك مشخص براي.

    1 . Brogly‚ M. S.

    2 . Millson‚ P. E.

    3 . Galanter, M., & Kleber, H. D.

  • 11

    b شود.ترك مصرف مي عاليماي مشابه براي رفع يا جلوگيري از مادهيا ماده. همان شود.مصرف مي ،تر از آنچه مورد نظر استاي طوالنيو دوره غالباً به مقادير بيشتر ماده. 3 .مادهق (مثل مراجعه به پزشكان متعدد) براي كاهش يا كنترل مصرف فهاي نامو. ميل دائم با تالش4 .مادههاي الزم براي به دست آوردن، مصرف و يا رهايي از آثار . صرف وقت زياد در فعاليت5 .مادهي مهم اجتماعي، شغلي و تفريحي، به خاطر مصرف ت هايگيري از فعال. كناره6رغم آگاهي از مشكالت مستمر يا عود كننـده جسـمي يـا روان شـناختي كـه احتمـاالً از ، عليماده. ادامه مصرف 7

    رغـم وجـود افسـردگي ناشـي از شود (مثل ادامه مصرف كوكائين علـي ناشي شده يا در نتيجه آن تشديد مي مادهمصرف ).1381آمريكا، پزشكيروان(انجمن كوكائين)

    سبب شناسي و مباني نظري وابستگي به مواد ) 2-1-1پويشـي، رفتـاري، شـناختي، مختلـف روان هـاي هشناسي اختالل وابستگي به مواد، از نظريـ در جديدترين مدل سبب

    اسـت گرفتـه شـده شـناختي كمـك فرهنگي، رفتار مشكل سـاز، ژنتيـك و يـا عصـب روان -رفتاري، اجتماعي -شناختي ).2007، 1، سادوك و سادوككاپالن(

    پويشيروان هاي ) نظريه2-1-1-1مواد معادل خودارضايي بوده و مكانيسـمي دفـاعي در مقابـل وابستگي بهبر اساس نظريات روان پويشي كالسيك،

    ف مـواد را مربـوط بـه هـاي جديـد، مصـر بنـدي گرايانه يا تظاهري از پسرفت دهاني است. امـا فرمـول هاي همجنستكانه ).2007كنند (كاپالن، سادوك و سادوك، افسردگي و يا بازتاب اعمال مختل ايگو معرفي مي

    رفتاري هاي ه) نظري2-1-1-2گيري و يادگيري اجتمـاعي، ايـن سازي، سرمشقرفتاري بر انواع فرايندهاي شرطي هاي با توجه به تاكيد ويژه نظريه

    كـاپالن، د كه قابل اصالح و تغييـر هسـتند ( باشبد مي هاي عادتتعدادي اد شامل مو وابستگي بهها بر اين باورند كه نظريه ).2007سادوك و سادوك،

    1. Kaplan, H., Sadock, B. J. ,& Sadock, V. A.

  • 12

    شناختي هاي هنظري) 2-1-1-3مواد از نظر شناختي در برابر مصرف مواد آسيب پذيرند؛ باورهاي وابستگان به ديدگاه شناختي بر اين باور است كه

    آيند كه كامالً فردي و غير متعارف هسـتند (ماننـد: بـدون سـرحال خاصي در اين افراد بوجود مي هايخاصي در موقعيتدهند (گاالنتر و كلبـر، توانم با ديگران بجوشم) و همين باورها احتمال سوءمصرف مواد را افزايش ميشدن و نئشگي نمي

    2004.(

    فيزيولوژيك هاي هنظري) 2-1-1-4هـاي مـواد، ويژگـي وابستگي بهژنتيكي ي ولوژيك بر بررسي نقش عوامل مستعد كنندههاي فيزيتأكيد عمده نظريه

    باشد. شيميايي مغزي و عوامل عصبي درگير در وقوع تحمل، وابستگي و ترك ميهاي مزاجي، مكانيسم

    ) عوامل ژنتيك2-1-1-4-1دهد كه يـك اند، نشان ميم بزرگ شدهبرادراني كه جدا از ه وها و خواهرمطالعات بر روي دوقلوها، فرزندخوانده

    ).2007سوءمصرف و وابستگي به مواد وجود دارد (كاپالن، سادوك و سادوك، هاي الگوي ژنتيكي در انواع اختالل

    ) فرضيه مزاج2-1-1-4-2شـود، فـرد را درگيـر مصـرف خاص كه عمدتاً از طريق ژنتيك تعيين مـي يفرضيه مزاج بر اين باور است كه مزاج

    ، بـا سوءمصـرف مـواد در 1سازد. مزاج سخت در ابتداي كودكي، هيجان طلبـي و سـطح پـايين اجتنـاب از خطـر مي موادهاي مزاجي احتماالً درگيري در تجارب جديد و پر خطر و رفتار خالف قانون، از جمله نوجواني رابطه دارند. اين ويژگي

    هـاي خطرنـاك و سوءمصـرف تاليـ بـين درگيـر شـدن در فع دهد. شواهد حاكي از رابطه مواد را افزايش مي وابستگي به ).2007افراطي مواد است (كاپالن، سادوك و سادوك،

    هاي شيميايي مغزي) مكانيسم2-1-1-4-3نامنـد قـدرت بسـياري دارنـد. اگـر چيـزي مـي » 2تقويـت «هاي خوشايندي و رضايت كـه متخصصـان آنـرا احساس

    ت اليـ فعهـاي خوشـايند (ماننـد خـوردن، تاليـ باشـد. فع ادامه و تكرار آن مي خوشايند يا تقويت كننده باشد، فرد خواهانباشـد. ايـن كنند كه مسئول ايجـاد احسـاس خوشـايندي و ارضـاء مـي اي را در مغز فعال ميهاي ويژه) سلولغيرهجنسي و-شـان را از طريـق آكسـون هاي) قـرار دارنـد و پيـام VTA( 3ها در باالي ساقه مغز در ناحيه تگمنتال قدامي يا پيشينسلول

    1 . Harm avoidance

    2 . Reward

    3 . Ventral tegmental area

  • 13

    فرستند. فيبرهاي عصـبي شوند، ميناميده مي 1هاي لميده هستههاي عصبي در بخشي از سيستم ليمبيك كه هايشان به سلولها را بـه بخشـي از كـرتكس مغـزي پـيش پيشـاني كـه مسـئول پـردازش هيجانـات و شـناخت آنهاسـت ديگري اين پيغام

    و د؛سـاز مواد و داروها اين سيستم تقويـت را فعـال مـي وابستگي بهشود. اميده مين 2فرستند. اين چرخه سيستم تقويت ميمثبت هستند فرد تمايل بـه ها احساسخوشايند است. از آنجا كه اين هاي اي توانايي مواد در ايجاد احساسهمين امر زيربن

    روي اين سيستم است كه برثير مستقيم تأ علتدهند. همچنين به تكرار و ادامه آنها داشته و عودهاي مكرر مصرف رخ مي ).NIDA ،2000(رفتار فرد دارند بركنترل قدرتمندي مواد

    گذارند. درواقـع داروهـا عملكـرد شـيميايي مغـز را مختـل مواد عالوه بر روابط عصبي مغز، بر شيمي مغز نيز اثر مي .)NIDA ،2000(گذارندي ميبرجا 3هاي عصبيدهندهبا انتقال اين تأثير را به واسطه مداخلهكرده و

    ) عوامل عصب شناختي2-1-1-5در حـوزه يجديـد هـاي يكي مغـز اسـت. در ايـن راسـتا نظريـه شناسان عملكرد الكتروفيزيولوژويژه روان قعالي ازان نشبيانگر ها اين نظريهاند.مواد بر فرايندهاي عصبي و عملكرد سيستم مغزي توجه داشته وابستگي به شناسي اختاللسببدهنـد و بـه دنبـال آن تغييـرات هاي سيستم پاداش را به طرق مختلفي تحت تأثير قـرار مـي كه مواد مختلف نورون اند داده

    كنند. اساسي در عملكرد سيستم مغزي ايجاد ميدر تبيـين اخـتالل 5در اين زمينه را تحـت عنـوان تئـوري آبشـاري بلـوم ها هترين نظري) يكي از مهم1995( 4ماروين

    اعصـاب برخـي افـراد بـه هاي ژنتيكي، شـيمي نابهنجاري علتسازد. اين تئوري معتقد است به ابستگي به مواد مطرح ميواعصاب بيماران وابسته به مواد آنها را به سوي مـارپيچ شود، در حالي كه شيمي وسيله نوشيدن، گزيدن يا هردو ارضاء مي

    اي و بـه دنبـال آن ويـژه EEGهـاي فركـانس ،بيمـاران از دسـته كشـاند. در ايـن سخت هوس يا ولـع مصـرف مـواد مـي اي از امـواج مغـزي هـاي ويـژه قفل شدن نوروشيمي خاصـي، فركـانس علتنوروشيمي خاصي قفل شده و يا بالعكس به

    ي، آنگونـه كـه افـراد داين نابهنجاري اين افراد قادر به درك و حس كردن تقويت در شرايط عا علتشوند. به مختل ميتوانند آن نوروشيمي قفـل شـده را فعـال سـاخته و احسـاس تقويـت را الم هستند، نبوده و تنها به وسيله مصرف مواد ميس

    شـود كـه ايـن سـندرم ارتبـاط نامگذاري شده و مطـرح مـي 6دريافت كنند. اين اختالل تحت عنوان سندرم فقدان تقويت ). 1995وين، تتاي مغز دارد (مار -تنگاتنگي با نابهنجاري امواج آلفا

    1 . Nucleus accumbens

    2 . Reward system

    3 . Neurotransmiter

    4. Marvin, W. S.

    5 . Blum's theory

    6 . Reward deficiency syndrome

  • 14

    وابستگي به مواد) درمان 2-1-2بـه اما باقي ماندن مراجعان در درمان ،مواد استفاده شده است بهشماري تاكنون براي وابستگي هاي بي اگرچه درمان

    درصد از بيمـاران در درمـان بـاقي 40در بهترين حالت تنها يك چالش مهم است. ،ميزان عود و بازگشت بسيار باالدليل دقيـق بينـي پـيش ، ميزان باالي ترك درمـان علتبه ).2003، 1كنند (كلي و موسمانند و بقيه روند درمان را ترك ميمي

    . امكان پذير نيستاتمام درمان تقريباً انـد. شـدت هـاي پيامـد درمـان در وابسـتگي بـه مـواد شـناخته شـده بيني كننـده زيادي به عنوان پيش عواملتاكنون

    ي درمـان، روانپزشكي، مشكالت وابسـته بـه سوءمصـرف، انگيـزش، طـول دوره هاي اختالل 2همبوديوابستگي و ترك، اقتصـادي و اجتمـاعي از عوامـل سوءمصرف چندگانه و ،ژنتيكي عواملشخصيتي، هاي شناختي، صفات و اختالل عوامل

    ).2003و همكاران، 3سيرالوباشند ( اين دست ميپزشـكي بـوده اسـت. شناختي و روانروان هاي مواد با ساير اختالل وابستگي به ها حاكي از همايندي اختاللبررسي

    دهد. لذا درمان سودمند مـواد مسـتلزم سوءمصرف الكل و مواد رخ مي علتحتي بسياري از مشكالت عمومي پزشكي به هـاي پزشـكي درمـان پزشـكي در كنـار شـناختي و روان هـاي جـامع روان كـارگيري درمـان توجه به تمام ابعاد مشكل و به

    ). 2001، 4بارد و مارتيناهباشد ( مي

    هاي دارويي) درمان2-1-2-1هـاي ابتـدايي مطـرح در درمـان اخـتالل بعدي روان شـناختي و روش هاي يكترك در روش عاليمبه علت تجربه

    هـاي هـا بـا درمـان درمانيروان لذا بهتر است عود بوده است؛ با اثر و يا همراهها بيوابستگي به مواد، بسياري از اين روشدارويـي ). تـاكنون چنـدين روش 2003كلي و مـوس، كنند، همراه شود (ترك جلوگيري مي عاليمدارويي كه از ظهور

    و نـورفين بوپرهزدايي با كه رايجترين آنها درمان نگاهدارنده با متادون، سم عمده در درمان اين اختالل شناخته شده است .نورفين است با بوپره درمان نگاهدارنده

    شناختيهاي روان) درمان2-1-2-2هـايي ماننـد افسـردگي اساسـي، رواني در ميان افراد وابسته به مواد افيوني بسيار باالسـت. اخـتالل هاي شيوع اختالل

    نقـص فعـالي تـوام بـا شخصيتي، اختالل اضطرابي و اختالل بيش هاي اختالل ضداجتماعي و سايرخويي، شخصيت افسرده

    1 . Kelly, J.F., & Moos, R.

    2 . Comorbidity

    3 . Ciraulo, D.

    4 . Hubbard, J. R., & Martin, P. R.

  • 15

    ويـژه ه هاي رواني به بهبود وابسـتگي بيمـار و بـ است. تشخيص و ارائه درمان مناسب براي اختالل توجه در اين افراد شايع شود:در اين حوزه چندين درمان روان شناختي پيشنهاد مي ).2004، 1سبروكند (نگهداري فرد در درمان كمك مي

    پويشي) درمان روان2-1-2-3ان كـودكي فـرد، بـر مشـكالت و ، بر خـالف گذشـته بـه جـاي تأكيـد بـر تجـارب دور 2پويشينامروزه درمان روا

    تمركـز دارد. در ايـن روش بـه 3ايگـو هـاي هـا و توانـايي هاي فرد و آگاهي از ضعفهاي فعلي او و شناخت دفاع تعارضا وجـود تـأثيرات مثبـت، ايـن شود تا به خودشناسي برسد و رشد كند و بتواند بر مشكالتش فائق آيد. بـ مراجع كمك مي

    ، 4دارد (فرانسيس، ماك، بورگ، فـرانكلين كاربرديمواد قابليت وابستگي به روش در درمان تعداد محدودي از مبتاليان 2004 .(

    ) شبكه درماني2-1-2-4اين ، هدف فراهم كردن سيستم حمايتي الزم و كمك به تغيير تفكّرات نادرست بيمار است؛ و به 5در شبكه درماني

    شـود و يابنـد. اهـدافي بـراي فـرد تعيـين مـي منظور برخي از اعضاي خانواده و دوستان فرد هم در روند درمان شركت ميـ تـداعي شـرايط و موق علـت تالش افراد در رسيدن به اين اهداف است. احتمال عود، بـه هـاي مصـرف و يـا فـرار از تعي

    ).2004نتر، است (گاال باالاضطراب، افسردگي و يا فشار رواني،

    ) گروه درماني2-1-2-5و يـا حتـي رفتارهـاي وابسـته غيـره جنسي، خوردن و هاي اختاللوابسته به مواد، مانند هاي اختالل6در گروه درماني

    در اين روش افراد تجـارب خـود را ». چه بايد كرد؟«شود كه شناسايي شده و به اين سوال پاسخ داده ميغيره مانند قمار وارتباط جمعي در گروه، قدرت برقراري ارتباط را به دست آورده و روابط سـالمي را ي ن گذاشته و به واسطهبا هم در ميا

    و هـا ي به مـواد، توانـايي كنتـرل هيجـان كنند. گروه به خودشناسي، عدم وابستگجايگزين روابط خطرناك قبلي خود مي ). 2004، 7اليف(كانتزين، گولدن شالمن، مك كندميهاي مراقبت از خود بيمار كمك افزايش عزت نفس و مهارت

    1. Bruce, K. A. 2 . Psychodynamic therapy

    3 . Ego

    4 . Frances, R. J., Mack, A. H., Borg, L., & Franklin, J. E.

    5 . Network therapy

    6 . Group therapy

    7 . Khantzian, E. J., Golden-Schulman, S. J., & McAuliffe, W. E.

  • 16

    ) درمان رفتاري، شناختي و انگيزشي2-1-2-6د از هاي شكل گرفته پيرامون مصـرف مـواد بـراي فـر شود تداعيتالش مي 1در درمان رفتاري، شناختي و انگيزشي

    شـود تـا از ايـن مي بيمار كمك كرده است شناسايي و بهشرايطي كه در آن فرد مواد مصرف مي بين برود. به اين منظورتا بتواند با مشكالتش به طرز صحيحي كنار بيايد و رفتارهاي مشكل آفرين را كنـار بگـذارد. ايـن كندها اجتناب موقعيت

    بـه ؛ 2004، 3كـارول، بـال، و مـارتينو ،2005و همكـاران، 2بيمار دارد (برنستينهاي دروني در درمان سعي در ايجاد انگيزهرفتــاري، راه انــدازها و -ختيهــاي شــنا ) درمــان1998براســاس مــدل مــارالت و گــوردن (). 2009 ،ل و الراماجيــ نقــل ازاي خـاص را بـه افـراد هـاي مقابلـه مرتبط با مواد را مورد هدف قـرار داده و مهـارت هاي شناختي، عاطفي و موقعيتي نشانه

    مواد معموالً داراي راهبردهاي زير است:وابستگي به رفتاري در زمينه درمان-وابسته به مواد مي آموزد. درمان شناختيهـاي رد آمـوزش مهـارت -3 اي هاي مقابله آموزش مهارت -2شناسايي راه اندازهاي درون فردي و بين فردي -1

    هاي غيرمرتبط با مواد. افزايش فعاليت -5رف مواد تحليل كاركردي سوءمص -4مواد ) بـه صـورت 1989) و مـونتي و همكـاران ( 1992)، كادن و همكاران (1998مانند كارول (مدل فوق توسط افرادي

    رفتـاري -رفتاري تدوين شـده اسـت. مطالعـات بسـياري در رابطـه بـا اثربخشـي درمـان شـناختي -درمان شناختي راهنمايدفي وهش كنتـرل شـده تصـا پژ 53) بر روي 2009صورت گرفته است. براساس نتايج مطالعه فراتحليلي كه ماجيل و الرا (

    رفتاري، در كاهش عود و ولع بيماران موثر بوده و مي تواند از لحاظ باليني مفيد باشد. -شناختي اند، درمان انجام داده

    ) ولع مصرف مواد2-2

    تعريف ولع) 2-2-1مـي تـوان چنـين .وابستگي در انسان، مفهوم ولع به صورت كلي بيـان شـده اسـت مرتبط با هاي پژوهشي در زمينه

    كـه حتـي برخـي از محققـان معتقدنـد . )2003(فـرانكن، ي مفهوم ولع وجـود دارد كه توافق كمي در زمينه رفتنتيجه گ نقل از كورنيش و؛ به 1987، 4(كوزلوسكي و ويلكينسون اصطالح ولع بايد براي اميال خيلي زياد مورد استفاده قرار گيرد

    سازد. وافق را بهتر روشن مي). نگاهي به تاريخچه مفهوم ولع، اين عدم ت2000، 5كالويس و

    1 . Cognitive_behavioral_motivational therapy

    2 . Bernstein, J.

    3 . Carroll, K. M., Ball, S. A., & Martino, S.

    4 . Kozlowski, L. T., & Wilkinson, D. A.

    5 .Cornish, J. L., Kalivas, P.W.

  • 17

    ولع تشكيل شد. سازمان بهداشت جهاني به اين نتيجه رسيده بود كـه بـه ي بررسي واژهاي براي جلسه 1954در سال اش بـه عنـوان يـك ميـل بـه خـاطر معنـاي ضـمني روزمـره - ولـع ي ، واژهمطالعات مرتبط با ولعدر فنيعنوان يك واژه به نظر مي رسد. ونامناسب هممب -2و فوري 1مقاومت ناپذيربـه عنـوان »3وابسـتگي فيزيكـي ) «1صورت بندي مختصـرتر بـراي جـايگزيني واژه ولـع پيشـنهاد شـد: دو، درنتيجه

    بـه عنـوان جـايگزيني بـراي » 4شناختي ميل آسيب) «2 .كند هاي ترك استناد مي كه به نشانه» ولع فيزيكي«جايگزيني براي . بـه نظـر ، مـي شـود اند هاي ترك ناپديد شده ترك كه نشانه از يي هاي ولع در مرحله ي جنبه شامل همه كه » 5نولع نمادي«

    مي باشد. ميل شديد به الكل و عود مسئول »شناختي ميل آسيب«رسد ميواژه ولع را دوبـاره احيـا ، با انتشار مفهوم بيماري الكليسم )7،2010(به نقل از اسكينروآبين 6جلينك ،1960در سال

    و ي اساسي براي آغاز اعتياد، عود، ميل شديد به نوشيدن و از دست دادن كنترليبه عنوان زيربنا در مطالعه وي، ولع .دكراز آن شـد. )ICD( 8هـا المللي بيماري بندي بين وارد طبقه در نتيجهو در نظر گرفته شده بود ي كليدي الكليسم يك نشانهبه عنوان مالك DSM-IV در نظر گرفته شد. (البته ولع در ICD-10صي هاي تشخي به عنوان يكي از مالكپس، ولع

    شود). تشخيصي به كار برده نميانـد و برخي از محققان كاربرد ايـن واژه را ناديـده گرفتـه ،با وجودعدم اجماع متخصصان درتعريف واحدي از ولع

    اند. حتي مخالف با آن بوده .)وجود دارد يا وجـود نـدارد مفهوم ولع ريشه دارد (ولع بودن اي مقوله 2 درها بيشتر اين محدوديتبرخي معتقدند،

    هـاي تواننـد توسـط مقيـاس شناسي مانند افسـردگي و اضـطراب كـه مـي هاي روان موقعيتي كه قابل مقايسه با ديگر پديدهگيـري لـت قابـل انـدازه گيري شوند، نيست. در اهداف تحقيقاتي، بهتر است ولع به عنـوان يـك حا پيوسته و متوالي اندازه

    ).2003(فرانكن، پيوسته تفسير شود. در به وجود مـي آيـد وابستگي به مواد ي نتيجه در نابهنجار دانست كه ذهنتوان حالت انگيزشي ميل به مواد را مي

    و تعـديل تنظـيم را و سـائق پنداشـتند نظمي در تعادل حياتي مـي ي بي انگيزشي را نتيجه هاي تشناسي، حال رواني گذشته . دانستند ميدروني بدن هاي ي حاالت كننده

    . در براي ايجاد كردن يك تعادل حياتي جديد بعد از ترك مواد استنظمي تعادل حياتي، ولع نيازي ي بي در نظريه مستثني توانستند از هيجانات اي بودند و بنابراين مي دروني، نيازهاي زيستي ساده هاي تحالهاي انگيزشي جنبه اين نظريه،

    شوند.

    1 . Overpowering

    2 . Urgent

    3 . Physical dependence

    4 . Pathological desire

    5 . Symbolic craving

    6 . Jellinek, E. M.

    7. Skinner, M. D., Aubin, H. J

    8 . International Classification of Diseeses

  • 18

    كـه در بيشـتر تاكيـد داشـتند ايـن نكتـه بـر )a2000؛ به نقل از فـرانكن، 1986( 1فريجدا هيجان مانندحيطه محققان اخير، اين مسأله روشن شده اسـت هاي هاند. از مطالع هيجان، اميال به عنوان يك هيجان در نظر گرفته نشده مهمهاي نظريه

    (مشـوق همـراه آن هـاي هيجـاني ك شرطي شده نيز در يادگيري انگيزشي و مؤلفـه كه عالوه بر محرك غيرشرطي، محراندازي براي تثبيـت رفتـار مصـرف مـواد يـا فراخوانـدن ولـع فعاليـت ها به عنوان راه . مشوقداردمركزي يانگيزشي) نقش

    لـت انگيزشـي اشـتهايي ارچوب اين مشوق انگيزشي، ولع (فقط به عنوان ولع غذا و اميال جنسي) يـك حا هكنند. در چ مي شرطي شده است.

    3اشـتهايي ي فراينـدهاي هسـتند كـه نتيجـه 2اي عـاطفي هـاي تهمه حال ،ولع غذايي، ولع مواد مخدر و اميال جنسي ).2001، 4(اُرفورد باشند مي

    راي باشـد. گـ از هيجان منطبق مي )2000؛ به نقل از گاراوان و همكاران، 1972(5 گرايف ولع مصرف مواد با تعري كه توسط رويدادهاي تقويت كننده يـا محركـي كـه هستند هايي در سيستم عصبي ادراكي حالتها، هيجان« :معتقد است

    . »، ايجاد مي شودي آزمودني توسط رويدادهاي تقويت كننده همراه بوده است قبالً در تجربه(فـرانكن و همكـاران، شـوند مـي مغـز بـيش حسـاس يهـاي گرايشـ ي زماني است كه مكانيزم رفتار اعتيادي نتيجه

    b2000 .( آيـد. ايـن توان به عنوان حالت هيجاني همراه دانست كه توسط محرك شـرطي شـده بـه وجـود مـي ولع را ميها فراينـدهاي اشـتهايي متفـاوت (از جملـه ارتباط دارد. در انسان پاداشي محرك شرطي شده با آثار تشويقي مواد يا رفتار

    ).2000و همكاران، گاراوان( تماالً داراي مسيرهاي عصبي مشتركي هستندولع به مصرف مواد) احهـا را بـه هاي مجزاي انگيـزش و هيجـان مـردود شـده و آن هاي شناختي جديد در مورد هيجان، پردازش در نظريه ي مغزي يكسـاني ها سيستم ،ها بر هر دوي اين كهگيرند ديدگاه متفاوت از يك فرايند شناختي واحد در نظر مي دوعنوان

    ).1999، 6رولز( گذارند تأثير مي شود. هاي مختلف، ارائه مي هاي مرتبط با ولع از ديدگاه ها و مدل در ادامه مهمترين نظريه

    هاي ولع نظريه) 2-2-2

    هاي مبتني بر شرطي سازي مدل) 2-2-2-1بـه وجـود آمدنـد. و عـاملي سيكسازي كال سازي براساس كارهاي پاولف و ارائه شرطي هاي مبتني بر شرطي مدل

    مـدل -4مـدل پـردازش عـاملي -3مـدل پاسـخ جبرانـي -2مدل ترك -1مدل اصلي در اين رابطه وجود دارد: چهار .شوقمسازي شرطي

    1. Frijda, N. H.

    2 . Affective

    3 . Appetitive

    4 . Orford, J.

    5. Gray, M. A.

    6. Rolls, E. T.

  • 19

    مدل ترك ) 2-2-2-1-1نـد. نككنند كه از حالت انزجار آور بعدي پيشـگيري معتقد است كه افراد به اين دليل مواد مصرف مي 1مدل ترك

    بهافراد به دليل اجتناب از ناراحتي حاصل از ترك مواد، در اين مدل ،ها برخالف مصرف مواد به دليل ارزش مشوقي آنيابـد. گرچـه ايـن موضـوع پذيرفتـه شـده د. انگيزش از تقويت مثبت به تقويت منفي تغيير ميروي مي آورنمصرف مواد

    در :توانـد شـرطي شـود ي زيـر مـي مصرف مواد است، اما ترك به شيوه ي مهمي براي است كه دوري از ترك انگيزاننده منفي يا هيجان هاي تحال .انگيزاند (پاسخ غيرشرطي) ي اول فقدان مواد (محرك غيرشرطي) سندرم ترك را برمي مرحلهدرحـين دوره پرهيـز توانند در اين مسير شرطي شوند. قبل از مصرف مواد يـا هاي همراه با ترك نيز مي و نشانه منفيهاي

    توانند پاسخ ترك (پاسخ شرطي شده) را برانگيزانند، كه اين امر باعث افزايش گرايش فرد به مصرف مواد ها مي اين نشانهفـرد 8 بـا اي است. در مطالعـه ز بررسي شدهني يترك شرطي شده به صورت آزمايش). 1986و همكاران، 2(بيكر شود مي

    جلسـه همـراه 12هاي ترك با صدا (محـرك شـرطي) در طـول نشانه، متادون نگهدارنده با تحت درمان هروئين وابسته بههـاي قابـل ها در مواجهه با محرك شرطي قرار گرفتند. در هنگام مواجهه با اين محرك، نشـانه شدند. كمي بعد آزمودني

    ؛ 1977(اوبـرين و همكـاران، دگيري ترك مثل افزايش دماي بدن، افزايش ضربان قلب و افزايش تنفس مشاهده ش اندازه ).1986به نقل از بيكر و همكاران،

    با ترك تفـاوت قائـل 5ها و ولع مرتبط توسط نشانه4نوع منبع ولع يعني ولع فراخوانده شده دوبين )2000( 3دراموند ولع ،با ترك را شد. وي ولع فراخوانده شده توسط نشانه را پاسخ شرطي به يك نشانه تعريف كرد. در حاليكه ولع مرتبط

    دانست. ي ترك به عنوان يك پاسخ غيرشرطي مي ايجاد شده در مرحلههـا شكل از ولع احتماالً توأم با يكديگر هستند. اما احتمال عود هنگاميكه ولع توسـط نشـانه دواو معتقد بود كه اين

    بيشتر است. آميز ي ولع چرا كه در اين حالت دسترسي به ماده ،شود بيشتر است فراخوانده مي

    مدل پاسخ جبراني)2-2-2-1-2مبناي اصلي براي مـدل ))،1986و همكاران، بيكر ؛به نقل از1983( 6سيگل ي تحمل توسط پژوهش بر روي پديده

    بود. وي معتقد بود كه مصرف مواد هم باعث ايجاد اثر اگونيستي و هم باعث ايجاد پاسخ جبراني نسبت بـه 7پاسخ جبرانيدهـد. ايـن فراينـد احتمـاالً ود. اين پاسخ جبراني با هدف حفظ تعادل حياتي در پي مصرف مواد روي مـي ش به اين اثر مي

    ي شـد كـه مصـرف مـواد و الكـل بـه دليـل اينكـه تجربـه كند. در ابتـدا تصـور مـي نقش مهمي را در ايجاد تحمل ايفا ميهاي بدن تا حدودي نسبت به اثـرات اشـتهايي گانرآورند، خاصيتي اشتهايي دارند، اما برخي از ا سرخوشي را به دنبال مي

    شـوند. برعكس باعث آزار و اذيـت فـرد مـي يداروها، مقاومت ايجاد كرده و در نتيجه لذت مواد را كاهش داده و يا حت

    1 .Wthdrawal model

    2 . Baker, T.

    3 . Drummond, D.

    4. Cue elicited

    5.Withdrawal related craving

    6 . Siegel, S.

    7 . The compensatory response model

  • 20

    دانست. ها را به عنوان پايه و اساس سندرم ترك مي آن سيگلهاي جبراني هستند كه هاي تحملي اكتسابي پاسخ اين پاسخشود كـه اثـرات آگونيسـتي مـواد را هاي تحملي نامطلوب باعث ايجاد ميل شديدي مي كرد كه پاسخ ي چنين فرض ميو

    دهد. اين حالت ناخوشايند افزايش مي كردنپوشش داده و در نتيجه ميل فرد را براي برطرف مدل پردازش عاملي )2-2-2-1-3هـا بوجـود آمـد. آن )1986و همكـاران، بيكـر ؛به نقل از1974( 2سولومون و كوربيت توسط 1پردازش عاملي مدل

    عـاطفي يـا لـذت را هـاي تورت خودجوش انواع مختلفي از حالـ معتقد بودند كه سيستم عصبي مركزي پستانداران به صشـود. مـثالً غـذا آورد. در ابتدا يك محرك (خواه مطلوب يا نامطلوب) باعث ايجاد واكنش عاطفي اوليـه مـي بوجود مي

    به Aناميدند. فرايند Aاين واكنش اوليه را فرايند سولومون و كوربيت .شود به ميل يا يك شوك منجر به ترس مي منجراست. مثالً تـرس (بـه عنـوان Aآورد كه متضاد با واكنش بوجود آمده درفرايند را به وجود مي Bصوت خودكار فرايند

    تا Bدهند. اين تئوري معتقد است فرايندهاي ترس را كاهش مي شودكه ) منجر به فعال شدن فرايندهايي ميAيك فرايند .يابنـد ي غيرشرطي مكرر افزايش مي با مواجهه Bفرايندهاي ،مانند. عالوه بر اين باقي مي Aها پس از حذف فرايند مدت

    وني باشد. اين پيامـدهاي تواند لذت شديد به دنبال مصرف مواد افي مي Aاين دو نفر معتقدند كه فرايند ،در ارتباط با موادبـوده و Bشـوند. ايـن عاليـم تـرك فراينـدهاي روند و با عاليم ترك جايگزين مي خوشايند، با مصرف مكرر از بين مي

    شود كه مصرف مواد به دليل كاهش ولـع و عاليـم تـرك تـداوم پيـدا شوند. در اين مدل چنين فرض مي منجر به ولع مي كند. مي

    شوقمزي سا مدل شرطي)2-2-2-1-4شود و در نتيجـه شـرطي معتقد است كه يك محرك به تدريج با مصرف مواد همراه مي 3شرطي سازي مشوق مدل

    اي بـا مصـرف هـاي روانشـناختي و فيزيولـوژيكي مشـابه تواند پاسخ . اين محرك شرطي مي)1984، 4استوارت( گردد ميهـاي مثبـت دهد تا رفتار جستجو براي بدست آوردن جنبـه ولع روي مي انجام نشود، واقعي نشان دهد. اگر نوشيدن الكل

    سـوزن ي اهدهشـ م ،الكل (تقويت مثبت يا پاداش) صورت گيرد. به صـورت مشـابه در مـورد مصـرف كننـدگان هـروئين ).1990و همكاران، 5پاول( ي سرخوشي را براي فرد بوجود آورد تواند تجربه سرنگ مي

    ر اين مدل تأكيد بر پاداش است. ميل از پاداش مورد انتظار نشأت گرفته و د سازي، هاي شرطي برخالف ساير مدلكنـد كـه خـاطرات لـذت گذشـته چنين فرض مـي ،شوقمشود. اين مدل مي لميده هاي باعث رهاسازي دوپامين در هسته

    واد مصرف كـرده و تواند توضيح دهد چرا برخي از افراد كه زماني م اما نمي ؛ شود مصرف در فرد ميبه باعث ايجاد ميل آورنـد، در حـال حاضـر احسـاس ولـع بخش مرتبط با مصرف را به يـاد مـي اند و به خوبي تجارب لذت وابسته به آن بوده

    عالوه بر اين كامالً محتمل است كه خاطرات نامطلوب مرتبط با مصرف گذشته در مـورد هـر دو گـروه افـراد ؟كنند نمي د. به دليل تأكيد اين مدل بر خاطرات مثبت، روايي آن مورد ترديد است. داراي ولع و افراد فاقد ولع وجود دار

    1 .The opponent-process model

    2 . Solo