مقدمه ای براکتا، دانش باستانی سهاجی

ای برهمقدم

اـــــــــــــتکاَ

مولف:

سِری تیموتی آرنولد

9191حق چاپ برای تیموتی آرنولد محفوظ است

9191چاپ اول

9111چاپ دوم

9111چاپ سوم

4001چاپ چهارم

هیچ بخش زیربط کتاب نباید تکثیر شود و نباید بدون تایید ناشر برای

اهداف خصوصی به کار گرفته شود.

9191حق چاپ برای تیمونی آرنولد محفوظ است

( محفوظ است. Uccتمام حق امتیاز تحت آین نامه تجاری متحد )

تقدیم به

دوست داشتنی های، آدمسرائوشاسه استاد استثنایی

همسرم، سِرا لزلی و پسرم، سِری جیسون

خاطر عشق و الهام جاودانه آنهابه

و به راهنما و مربی معنوی من

سِری پِدار زَسک.

و قدردانی عمیق من را صرفا بیان دارندتوانند مینکه کلمات

توانست نمی به خاطر آنکه بدون او، شاه جهان )نویسنده(

کند. مجددا ارجمند بِیگَم )لزلی( را پیدا

فهرست مطالب

9 ......................................................................... یقدردان

11 .............................................................. مهم نامهبیتکذ

11 ...................................................................... شگفتاریپ

11 ............ یسِهاج قیطر از آکشار به یمنته یاسرار دانش: اول فصل

99 ................................................. اَکِتا هیاول اصول: دوم فصل

101 ........................................... یسِهاج هایکیتکن: سوم فصل

111 ............................................... یجهان نیقوان: چهارم فصل

161 ................................................ تناسخ و کارما: پنجم فصل

189 .................................................. دارما یزندگ: ششم فصل

ای بر اَکِتامقدمه 8

701 ......................................... سرائوشا یجار استاد: هفتم فصل

711 ................................................. کِر یاَسِ زبان: هشتم فصل

711 ................................ یاله هایجهان مراتب سلسله: نهم فصل

781 ................................................. اَکِتا هایوصل: دهم فصل

179 ................................................. یوِراگ نظام: ازدهمی فصل

111 ..................................................... آکشار: دوازدهم فصل

111 ........................................................اصطالحات نامهواژه

قدردانی

مایل هستم تا از همسرم، لِزلی، برای ویرایش این کتاب قدردانی کنم. او به

ای، بیشتر اوقات کاری خودش را فدای ویرایش عنوان یک روزنامه نگار حرفه

راستای اعطای تالش او، واقعا خشنود هستم چون بدون عشق من کرد. در

نویسندگی او، این کتاب خیلی ایهبه من و بدون تخصص حرفاش واقعی

توانست تکمیل شود.می به سختی سرائوشامهم

همچنین مایل هستم تا از دوست ابدی و خیلی خوبمان، کَتلین کُلِر تشکر

ز آن ا تواندمی سرائوشارا یاری نمود، کنم که در کار ویراستاری این کتاب م

بهره گیرد. اَکِتابه عنوان مجرایی در

نامه مهمتکذیب

چرا دشومی نامه در این بخش مهم تلقیکامل این تکذیبدانستن

بندی که نشان از ، دین یا مذهب یا هرگونه دستهاَکِتاکه تعالیم

ایهسسؤسازمان غیرانتفاعی باشد نیست و هیچ مذهب، دولت یا م

شناسد. این نمی عنوان راهنمای خود به رسمیتاز این دست را به

باشد، و همانند یک قرارداد می اَکِتادانش ۀدربار منحصراًها نوشته

قانونی ویژه برای اجرا یا دادرسی هاینامهقانونی که نیازمند آیین

ا فرهنگی سسه یؤهیچ تبعیت یا وفاداری به هیچ ماَکِتا باشند نیست.

تکس رقابگذارد با وجود این با هیچمی ندارد البته به آنها احترام

ر نظچنین به رخداد گرامری یا متنی، این کند. چنانچه هرگونهنمی

نامه مشابهی پیروی کرده باشد، برسد که از یک چهارچوب یا آیین

اتفاقی بوده است و با هر بخشی از مذهب یا طرح سیاسی در مقام


بزرگ . حروفگیردمین صدور حکم، تفسیر، تسکین یا مخالفت قرار

شوند و بخشی از یک می کید استفادهأالتین خارج از مالحظه یا ت

یک سازمان سیاسی نیست، در عوض و اَکِتا نامه نیستند. آیین

ادقرارد یک کتاب اینباشد. می سِهاجی، دانش باستانی منحصراً

.نیست

پیشگفتار

، معرفی کتابی مقدماتی 9سِهاجی، دانش باستانی اَکِتابر ایهمقدم

ه مند بهاز جویندگان صادق و صمیمی است که عالقدسته برای آن

هستند. هرکس با کمی تحقیق متوجه خواهد شد فهم اَکِتادانستن

بتصح ایهآماد هایدسته از روح باشد. البته، من با آنمی آسان اَکِتا

. انداشتهبرداَکِتا عنوان دانشجو برای مطالعه کنم که قدم بعدی را بهمی

غیرآماده( تمام مواردی که اینجا نوشته شده هایوح)ر 4برای کانیز

العمل طبیعی موردبیگانه و غریب خواهد بود. این عکس است کامالً

هایانتظار است، به این علت که درصد بسیاری از مردم در چرخه

و، رتحتانی زمان قرار دارند و آماده شنیدن سخنان نیستند. از این

نامه اَکِتا نوشته سری پال توئیچللغت -سفر روح در زبان اَسِی کِر .9

2. Kanis


خواندن این کتاب و قدم رک کنند، بازمانی که درصدی از جمعیت د

دسته از کانیزها کنند آگاهی آنمی ، همواره کمکاَکِتا نهادن در مسیر

ارتقا یابد.اند که به حال خود رها شده

این تحول، به آرامی و بدون بدگمانی خواهد بود. این اتفاقات

پیوندد و آخرین دفعه هزاران سال پیش می طور ادواری به وقوعبه

واری ید وظیفه دشآمی به نظر ،بود. این نوع بازگشت به چرخه رفیع

زیادی از زمان برتری تعالیم هایجهت محقق شدن باشد، چون سال

گذرد. با این حال، مسئولیت در قبال می ، که در اوج بود،اَکِتامقدس

برتر به هایبشریت در مرتبه دوم قرار دارد اما هنوز در اولویت

هدایت جوینده معنوی به . هدف اصلی، مطمئناًآیدمی حساب

اَکِتا سِهاجیِ خداشناسی در این دوره از زندگی از طریق تعالیم

باشد.می

، و هرشودمی در تاریخ هویدا تاکِاَطور مکرر و مکرر تعالیم هب

تحتانی هاییک چرخه عصر طالیی در جهان شودمی بار که ظاهر

لکه شود، بنمی همیشه منجر به عصر طالیی لزوماً افتد؛ ومی اتفاق

مثال آن در مورد آتالنتیس است. شودمی گاهی اوقات جنبشی ایجاد

به موجب آن، این نقطه اوج اجتماعی مهمترین عامل محسوب

دسته ولی برخی اوقات، تالش برای آزادسازی آن. شودنمی

11 پیشگفتار

سابرفیع یک معلول طبیعی به ح هایآماده به جهان هایروح

الهی هایوارد جهان سهاجیکند افراد از طریق می کمک تاکِاَید. آمی

ماده یکی از آکمک به این ارواح . شان را ارتقا دهندگاهیآبشوند و

بر سهاجی است. اَکِتااست و تمرکز محوریت اَکِتا هایهدف

همچنین، آن افرادی که دارای ذهن باز هستند و صادقانه محتویات

کند.می شان تغییرکنند آگاهیمی را مطالعهاین کتاب

ی اسم معنو "کاتیفجی")کاتیفجی( )ا زسری تیر کاتیف را

.خودمانی برای سِری تیموتی آرنولد است(

اُمین 179، مهاجی_9119

سرائوشااستاد جاری

فصل اول

به آکشار از طریق سِهاجی دانش اسراری منتهی

؛ مذهب، یوگا، سیاست، متافیزیک، فلسفه، عصر جدید، فرقه یا تاکِاَ

به زبان خیلی ساده، یک راه فردی اَکِتاعلوم خفیه از هر نوع نیست،

)تجربه خروج روح از بدن( است. سِهاجیبه خداشناسی از طریق

مونه ، نسِهاجی ، دانش باستانیاَکِتاارائه علنی تعالیم هتاریخچ

صورت گذارد به این دلیل که بهخیلی جالبی از خود باقی می

یا ادواری وجود دارد. جمله قبلی داللت بر این امر دارد و ایهچرخ

چه علنی باشد و چه غیرعلنی یا ادواری اَکِتاواقعیت چنین است که

غیرعلنی است، بر مبنای فرد به فرد توسط استاد زمانی که وجود دارد.

. فهمیدن این موضوع شودمی ، تعلیم دادهاَکِتا ، رهبرسرائوشاجاری


ه افتد. بمی اتفاق ایهدارد نیز دور سِهاجی که آتما )روح( توان انجام

)روح فردی( در ایام ظلمت سرائوشابرتر هایاین دلیل که توانایی

البد ، یا کاشد. حتی فهمیدن اینکه آتما ساروپبنمی یا تیره متداول

. شودمی روحی معرف هویت واقعی بشر است، برخی اوقات گم

روح، نور و صوت درونی، هویت ابدی، جدای از ذهن و جسم

فیزیکی است.

تواندیم است که سرائوشاتنها شامل تعالیم تاکِاَاز این گذشته،

دیگر هایشود. شاید مسیربودن را مدعی ایهاین ادواری یا چرخ

وانند تمین آمدن و رفتن، اما ۀاید اشاره کنند،ها هم بتوانند به ایده چرخه

ارائه دهند.، اَکِتا مانند ایهخالصتوضیح واضح و

ن، آمدن و رفت های، در چرخهاَکِتاکنیم که، ظهور علنی می تصریح

تاریخ علنی و م، در ییگذارد. یا بهتر بگومی یاثر خود را برجا

، گرچه همواره حضور دارد، در مقاطعی از اَکِتا. شودمی غیرعلنی

کند. حال، این ظهور یا تجلی به نمی تاریخ به شکل بیرونی تجلی

تر، اسناد یا ظلمانی هایطرق متفاوتی است، برای مثال در چرخه

خوانند بتوانند می اَکِتاکلمات نوشته شده وجود دارند که دانشجویان

ک به شکل تله پاتی اَکِتاتر، تجلی رفیع هایو درک کنند. در چرخه

شیوه کار متفاوتی وجود دارد. اَکِتارو، در نمایش علنی است. از این

19 سِهاجی دانش اسراری منتهی به آکشار از طریق

)خدا در آکشاردر تاریخ واقعی ها با نیل به دانستن این چرخه

را به جیسِهایا دانش سِهاجیاکنون شاید بتوانیم ایده آگاهی ، (اَکِتا

به عنوان دانش فردی اَکِتاکه ییعنوان حقیقت بشناسیم. از آنجا

. با برای همه نیست پابرجاست، این حقایق نیز فردی هستند و الزاماً

شویم حقایق دراین حال، اگر صادق، باز و درست باشیم، متوجه می

عبارت دیگر، این حقایق مختص به هر هر صورت نسبی هستند. به

برای گروه نیست. و الزاماًفرد است

م به جا حاضر و عالِهمواره تعالیم همه اَکِتادر ،بر اینعالوه

"اعصار"مقرر یا ۀ دور ۀتعالیم دیگر اید ،چیز را داریم، در مقابلهمه

اطالعات مهم زندگی ، سنی هایرا دارند. برخی اوقات محدودیت

الت را اؤوی شتاب زده پاسخ س شودمی کند و باعثمی بشر را نابود

و دشومی اندیشد که زندگی یا زمان تماممی جستجو کند. او به این

توانست بهتر بفهمد چه چیزی در اسرع وقت در شرف وقوع می شاید

کند می زند و اظهارمی له را کنارأاین مس اَکِتا، است. با این حال

اَکِتادر سرائوشااز زمان و ارتعاش نامحدود ، جا حاضر بودنشهمه

و مانند زمان مطرح در زبان محدود زندگی فیزیکی گیردمیسرچشمه

نیست.


، چرخه از روز کیهانی )کالپا(ترین که در کالی یوگا ظلمانیزمانی

ی مانع ، وقایع بسیار منفشودمی علنی ضروری ۀبرای عرض اَکِتاتعالیم

اصغر و جهان اکبرِ هایدر جهانتوانند می ین وقایعکنند. امی ایجاد

یابد یم برای کسانی تجلی اَکِتافرد )درونی و بیرونی( پدیدار شوند.

در کالبد روح از طبقه پنجم، این مشکالت درونی و اند که آماده

بیرونی را پشت سر بگذارند.

نیستند، تعالیم مطرح تاکِاَبرای کسانی که آماده شنیدن پیام

ه آماده . برای کسانی کشودمی تعبیر بد گردیده و بد فهمیده سرائوشا

معما باشد. این اشخاص تواندنمی چیزی برای آنهاهستند، هیچ

کنند. البته برایمی واضح درک را کامالً سرائوشا متحول، تعالیم

زیرا درک خود را شودمی درنگ ظاهربی یهایپرسش 9نیوفایت

ین هرحال اه کند. بمی را برای خود روشن ایهکند یا نکتمی بازسازی

ترا دریاف تاکِاَشاگرد جدید ارتعاشات اطمینان وجود دارد که دفعتاً

.گیردمیاو را دربر وشائسرا کند یا ترجیحاًمی

، اریخشمار تاشاره دارند در سرتاسر اسناد بی سِهاجی منابعی که به

"فایدو". افالطون در اثرش انددر مستندات تاریخی پخش شده

ال نوشته سری پنامه اَکِتا واژه -های معنوی در اَکِتاکننده کارمبتدی، فرد مشتاق، داوطلب و آغاز. 9

توئیچل


؛ در زمان مرگ، روح خودش را در درون بدن جمع کندمیاظهار

-پنداشتندتا آزاد شود )یونانیان روح را از جنس ماده می کندمی

از مردانه مورد بررسی اندتعریف آنها درواقع کالبد ذهنی را از چشم

سِهاجیجدید مسیحیان ارجاعات مختلفی به (. انجیلِدنددامی قرار

کند با مردی صحبت می دارد مانند سنت پال )از دمشق( که اشاره

دانست آیا او در کالبد فیزیکی بود یا نه. ارجاعات نمی کرده بود و

وجود دارد، اما هرچندوقت، این موضوع را سِهاجیبسیار زیادی به

انگاشتند. درست می دیدهآوردند یا آن را نامی به تصرف خود در

یک خیال و سِهاجی گویندمی طور که والدین به فرزندان خودهمان

باید کارمایی که برایشان ها توهم است و آن را انجام ندهند، این بچه

ساخته و پرداخته شده است را با خود حمل کنند.

باشند. می ترخیلی رایج سِهاجیدر اعصار خاص، ارجاعات به

هآموخت سِهاجیعلنی باشند سرائوشاویژه زمانی که استادان به

لنی تا وقتی ع، بزرگوار های، این انسانسرائوشا. این اساتید شودمی

اتکِاَدارند. میکه ممکن باشد پرده از اطالعات برییهستند، تا جا

اصرار دارد که دانش سری نامیده شود، برای اینکه وقتی اطالعات

ان بودن عاملی برای اسراری بودن نهیرعلنی شود، پنان غآدر مورد

در زندگی شخص وجود دارد، زندگی تاکِاَوقتی اشاراتی از ، است


یک معمای پنهان یا راز خواهد بود. برای مثال والدین، ۀمثاباو به

حقیقت ۀدربارخود هایفامیل، دوستان غیرواصل، در صحبت

زندگی از ایهکنندو گیج کنند و دست آخر تصویر ناقصمی اشاراتی

ته علنی شود، مثل گذش اَکِتا. بنابراین وقتی علم کامل دهندمی ارائه

آن را اسراری که در حوزه اسراری یا ناشناخته وجود داشت مجدداً

کنیم. این ایده در خصوص اسراری بودن منطقی است با می قلمداد

نظر تعلیمی خیلی شفاف است. از نقطه اَکِتااین حال تعالیم

ی ایهتواند به تنمی جستجوی حقیقتاند تمام فالسفه اظهار کرده

ی و خلوت به حوزه اسراری ما اشاره یهاصورت بگیرد. گهگاه، این تن

تحتانی، هایاسرار آمیز جهان هایدارد. از قرار معلوم به سبب حلقه

ه توسط مذهبیون بمعموال با کل نیرانجان، خدای منفی که سرائوشا

های، چرخهآکشار، در مبارزه است. شودمی عنوان شیطان شناخته

موشکافانه برای ۀو همواره این واقع کندمیتحتانی را خلق هایجهان

، ستوقتی علنی ا ،اَکِتاتعالیم ، بشر مرموز باقی خواهد ماند. حال آنکه

کشد. فراسوی می را بیرونها مقداری از راز مربوط به این موقعیت

آنجا اسرائوشراز نیست چرا که مبانی اَکِتاطبقه پنجم )جهان پنجم(

هایرفیع جهان هایدر چرخه اَکِتادر حال اجرا شدن است. اصول

. با این (شودمی توضیح داده )بعداً باشدمیتحتانی در حال پیاده شدن


تانی که به صورتتح هایرفیع و جهان هایحال، به تفاوت بین جهان

ایم. هیچاشاره کرده شوندمی مختلف متجلی هایحلقوی یا در چرخه

وجود ندارد و آتما در درون سرائوشارفیع هایدر جهان ایهچرخ

در حرکت است. سِهاجیتمام اوقات با کمک ،ن مانعواین نواحی بد

در ایام خاص به وسیله اَکِتا دهدمیترین خدا، اجازه ، رفیعآکشار

( عمومی شود. با اشاره به اکتا)واصالن سرائوشا مختلف هایمجرا

صورت ادواری گمآید بهمی که به روی کار اَکِتااین موضوع،

ائوشاسردر مقاطع خاصی از اعصار تاکِاَ، اگرچه وقتی تعالیم شودمی

مانند نفس کشیدن به طور طبیعی انجام سِهاجیعلنی است توانایی

یا عت دومی، به عنوان طبسِهاجیتر، وقتی . در ادوار تاریکگیردمی

گرددمیه به افراد ارائ تاکِاَتعالیم ، یک فعالیت استاندارد معمول نیست

م مشکلیکنرا یاد بگیرد. در این ادوار، مشاهده می سِهاجی مجدداً تا

.ودشمی به فعالیتی ناآگاهانه تبدیل سِهاجیواقعی این است که

سطوح، ، مسافران معنوی و آموزگارانسرائوشاتاکنون اساتید

گشودند تا افراد مستعد بتوانند در سطوح هوشیاری می ناآگاه را

تر، وابستگی به در مناطق تاریک تجربه کنند. را مجدداًسهاجی

گذار ور یا عامل تاثیرآن به یک فاکت ن بیشترِییا انجام تمر سهاجی

یا تجربه خروج از بدن یا آگاهی، بدین معنا سِهاجی. شودمی تبدیل


ترین ، در تحتانیکنیممیوقتی جهان فیزیکی را تجربه ، هم هست

آموزد جوهره واقعی می اکتادر حال سفر روح هستیم. سرائوشا جهان

است. "آتما "که معادل واژه سانسکریت عالی، ، بشر، روح است

رسیم، می این دورنما بدین معناست که وقتی به آتمالک، طبقه پنجم

کنیم. از همین منظر می خودمان را در مقام اول شخص، آتما، درک

وقتی در کالبد فیزیکی هستیم ما در آتما در حال حرکت در جهان

فیزیکی هستیم. خیلی ساده است. با وجود این، مشکلی که بشر با آن

هوشیاری از حرکت در هایز دست دادن قدرتروبرو است، ا

آکشارباشد. حرکت عاملی از روح است و از می درون هایجهان

. کندمی که در ایستایی خالص است تنها گوشه چشمی دریافت

امین استاد جاری 179ت عمیق پدارزسک، هاینطور که جمله بیهمان

زیرم م و ناگناگزیرم تا در بودن به هوش آی"بیان داشت سرائوشا

اسی از اقتب شکسپیر،"بودن یا نبودن"، "ی یابمهایتا در بودن ر

به موجب آن، . ال نیستؤگوی سپاسخ جمله پال است که کامالً "جی"آمیز پدارجی )اسم معنوی پال توئیچل و با پسوند محبت

از طریق اظهارنظر اصیل خود، با موشکافی (سرائوشابرای اساتید

این کند.می بیانآکشار را مستقیم از قلب سرائوشازیاد احساس

، هدف اندو به خدا شناسی رسیدهاند سفر کرده آکشاراساتید به سوی

.اَکِتامسیر دومِ


ر و د شودمی ییبشر با کالبد فیزیکی خود شناسا، رواز این

را حتی در سِهاجیکند همواره می شمار خود فراموشتناسخات بی

هاجیسِکرده است. این اظهارات مربوط به می تجربه کالبد فیزیکی

ن کلمات با فهم ای نفع بشر هستند تا صرفاًدارای خرد باور نکردنی به

بتواند به آزادی برسد. کلید تشخیص این ادرک در آتمایی نهفته است

آماده است.اَکِتا که برای

باید بیاموزیم که جهان فیزیکی برآمد وضعیت خیلی گذرا است.

، شروع به کسب ادراک جدید از جهان فیزیکیاَکِتابا ماتریس

ع رفی هایرویا و تجربیات جهان هایوضعیت ،آموزدمی که، کنیممی

واب ج در فرد چیزی بیش از یک واقعیت است. بنابراین، سرائوشا

دسته از تجربیاتی هستند که به ل آنشام "واقعیت چیست؟"سوال

تی کنند. تنها واقعیمی جلوهتر واقعی آکشارشدن به ترمحض نزدیک

است. آکشار، شودمی عنوان شد و فهمیده که هستی دارد و قبالً

عنوان خدایی واقعیت یگانه و غایی است. این خدا را به آکشار

م که بدون صفت گسترده است.دانیمی

]آن[ضمیر اکشاروجود ندارد. ما به ]آن[هیچ خصلتی از رازی

ایه، مرتبنه مثبت است نه منفی، اما ترجیحاً ]آن[زیرا کنیممیاطالق

است که آکشاراز آگاهی پالریزه شده مثبت خالص است. تنها

تواند به طور کامل خنثی و خالص باشد، نه هیچ چیز دیگری.می


"AKSHAR آکشار"واژه همواره تمام حروفِ تاکِاَ هایهنوشت

بزرگنیز دارند را ]آن[نویسد و تمام کلماتی که اشاره به می را بزرگ

آکشارنویسد. تمام حروف بزرگ یک کلمه تنها در اشاره به می

د، اما این شیوه لحاظ شو تاکِاَهستند و باید در تمام ادبیات نوشتاری

سیاه کاری و داد و ستد تنزل داده بشر در سرتاسر تاریخ آن را به

مشهور دیگر، تنها حرف ابتدایی بزرگ دارند و واژگان است. تمام

. این ارجاع صحیح، اندتمام کلمات از حروف بزرگ تشکیل نشده

در آکشارتوانیم برای احترام خالص به می تنها راهی است که

قائل شویم. هاهنوشت

صرفاً ایهبنیادی یا دارای ذات است، و نیز به شیو آکشار

آمیز، در ارجاع مادی، غیرمادی است که جنس ندارد. از نظر تناقض

ن را آ آکشار ، آن چیزی که مشترکاً نقطه مقابل داردسرائوشامنشأ

تمام قدرت هستی را در ]آن[غیرمستقیم در اختیار دارد. همزمان،

تواند به ماده تبدیل شود. بهترین می زاختیار دارد و در صورت نیا

آنرا بدون [بیان کنیم این است که آکشارتوانیم راجع به می چیزی که

خصلت بنامیم. ما در دوگانگی ادبیات محصور هستیم تا دست آخر

را بدون خصلت بنامیم، این جمالت خود دارای آکشاربدانیم

رد، اما پاسخخصلت هستند. تناقض به عنوان یک واقعیت وجود دا


در این حقیقت نهفته است که اگر طریقت کسی عنوان کند، خدایشان

به عنوان خالق خارجی مطرح است، آن طریقت تنها یک پله ترقی

ست. ا اکتاپیش به سوی

لق خسرائوشا کند، اما تنها غیرمستقیم از طریق می خلق آکشار

تحتانی هایجهان. این قید تفاوت بین مستقیم و غیرمستقیم در کندمی

، اما از جهت برتر، تشخیص ظریف تفاوت شودمی خیلی مهم تلقی

عبارت دیگر، ارتعاشات باید جواب حقیقت هر شخص باشد. به

کلمات منطق گونه یا تجزیه و تحلیل مفاهیم صرفاً شخص را دور

کنیم یم از جهان ذهنی حرکتتر کند و وقتی فراسوی طبقات رفیعمی

ها ه کنار گذاشته شود. این ایده بدین معنا نیست که روحباید این روی

کنند. حال آنکه، چیال یا دانشجونمی رفیع اندیشه هایدر جهان

تنها ابزار هستند. هدف واقعی تنها ها آموزد در این نواحی اندیشهمی

.سرائوشادر ذات روح نهفته است، فردیت نور و صوت

وانند تمی کالمی نیستند بلکهاز این گذشته ارتعاشات، منطق

احساس شوند زیرا وقتی تعالیم، منطق کالمی را ترفیع ببخشد و بر

کند. می در احساس واقعی شخص جلوه تاکِاَآن صحه بگذارد،

فرد است که در او به گیری عامل اصلی تصمیم ،تفاوت ارتعاش

فیعی راگر تعالیمی دارای ارتعاش ، درستی تکامل یافته است. همچنین

. اندباشند ولی در کلمات یا تئوری لنگ بزنند، مسئله را نقض کرده


ر ماند )طبقات در سرتاسمی در تمام طبقات دست نخورده باقی تاکِاَ

ات آن ، انشعابتاکِاَفصل دوم بحث خواهد شد(. تمام تعالیم به غیر از

یاهدر جهان آکشاردر مقام جوهره تاکِاَبه واسطه سرائوشاهستند.

، مهاجیرا توسط آکشارحق ویژه جوهره تاکِاَتحتانی جاری است.

تاکِاَکند. در این استاد جاری، می حفظسرائوشا استاد جاری

پیرایه بی انشعابات کامل زندگی را از آن خود دارد و آنها را همواره

رائوشاس، نغمه سپید بهشتی خالص از تاکِاَدارد. سرچشمه می عرضه

. جریان دارد آکشار یسرائوشا، استاد جاری مهاجیاست که توسط

آکشاراین نغمه سپید یا خالص، ریزش ارتعاشات نور و صورت

است.

ت. اسسرائوشا دو کیفیت دوقلو از ۀنور و صوت، دربرگیرند

و جریان صوت به صورت شودمی شعاع نور به صورت بصری دیده

ه شده و صوت، نور شنیده . نور، صوت دیدشودمی سمعی شنیده

است. در درون آکشار یسرائوشاشده است. نور و صوت، تجسم

بارت آید. به عنمی در قالب کلمهسرائوشا طبقات رفیع، نور و صوت

رد و اشاره ک آکشارتوان نغمه خالص نانوشته می سرائوشادیگر، به

. آیدمی آن چیزی است که در قالب نوشتار و گفتار 9داللت ضمنی

9 .connotation،و )کلمه (در این است که لفظ اعم است داللت ضمنی.تفاوت )تلفظ( یعنی کلمه

معنی اما کلمه حتما معنی دار است.)فرهنگ معین(.و بی از معنی دار


تحتانی در مضامین گفتاری یا نوشتاری هایدر حال حاضر جهان

یابند.می تجلی

در نهد،می قدم پیش سرائوشانچه در اینجا داریم در مقام آهر

اید . شاید مجدداً بآکشارمقام جوهره تجلی یافته یا تجلی نیافته

که بدون خصلت باقی خواهد ماند. در حالی آکشارعنوان نمود که

م منطق کال تمام خصلتها را دارد و هیچ خصلتی ندارد. سرائوشا

ارآکشاما تعمق ، شودمیمهم تلقی ن الیه، از هر نظر اصالًدر منتهی

. شودمی مهم تلقیسرائوشا در

در مقام تنها نیروی پیوند دهنده حکمفرماست و فراتر از سرائوشا

هایعلوم فیزیکی مانند جاذبه، الکترومغناطیس و نیرو هاینیرو

تنها یک نیرو وجود دارد و ، ضعیف و قوی اتمی است. در حقیقت

رای لطف ببی . حال آنکه تمام این نیروها تنها اسامیستسرائوشاآن

، وشاسرائ تراود.می به بیرون آکشار از سرائوشاهستند. سرائوشا

آتما در وجود فرد، تحت عنوان میدان تشکیل شده است از روح یا

کنند اما می متحد که دانشمندان در این باره در مرتبه فیزیکی تحقیق

دم ق تاکِاَکنند مگر آنکه در مسیر نمی هیچ وقت بدان دست پیدا

بگذارند.

تواند یاد بگیرد خودش را در می آموزیم که شخص، میتاکِاَدر

ه پنجم فعالیت کند. منطقه پنجم مقام آتما درک کند و فراسوی طبق


ک است. این ناحیه جوهره طبقه آتما است، اسم کالسیک آن سَت لُ

، دهدمیهر فرد که واحدی از آگاهی ملکوت است را در خود جای

در مقام روح فعالیت، تحتانی هایگیریم حتی در جهانمی البته یاد

کنیم.

یردگمی یاد وقتی از طبقه پنجم و فراتر فعالیت شود، شخص

رد. تحت کنترل بگیتر پایین هایخود را در جهانتر پایین هایکالبد

طبقه، ترین است. پایین سرائوشا تحتانی هایمتولی تعالیم جهان تاکِاَ

ه زمانی تمام سیارات تقریباً ب هایطبقه فیزیکی است، در آنجا چرخه

رین تکالی یوگا )دوندوره فعلی ، طور همزمان وجود دارند و بنابراین

. این مبنا بایستیگیردمیتحتانی را دربر هایچرخه (تمامیت جهان

درک و مورد اهمیت قرار گیرد. اگر طبقات در دوران یکسان یا تقریباً

در مقام هرج و مرج قرار آکشارگرفتند، نمی همزمان موجودیت

ات در مقام تصمیم آکشارگرفت و چنین ارتباطی غیرممکن است. می

تحتانی های. همان قدر که جهانشودمی مبنا واقع سرائوشااستادان

تقریباً همزمان هستند، شاید بتوان این موقعیت را همزمانی نوین خواند.

برای داشتن یک ایهطغیان بشری تنها در درون او قرار دارد. شیو

ته باشیم، مثل از یک همکاری داش، فرم همکاری بدون نابودی مداوم

برای این شیوه . بدون اینکه منهدم شود یک سازمان،، یک شرکت

ود دارند که همه را مثل جو تاکِاَبعنوان راهنمایان سرائوشااستادان


مالت سیمان در هم نگه دارند. برای اینکه بشر تمایل دارد که از میان

تاکِاَقلبش رهبری شود، اگر کسی چنین تمایلی داشته باشد،

ید و بشر را از آمین برآاستطاعت چنین رهبری را دارد و از عهده

ا سرائوشاستادان . بخشدمی یهایترسی که از اقتدارگرایی دارد رعنوان تنها سیستم رهبری خیرخواهانه در جهان تحت عنوان نظام به

قرار دارند. سرائوشا ، استاد جاری مهاجیوِراگی، تحت رهبری

خالفت م سرائوشاان است برای بشر که در برابر بنابراین، چقدر آس

هایواسطه رهبران جاهل فرقههزیرا از دیرباز ب، کند و ناسازگار باشد

گرفتند. می مختلف( مورد ظلم قرار هایسنتی )مذاهب و فرقه

این اطالعات باید کافی باشد تا یک تازه وارد )نیوفایت( را قادر

د افراد تکامل یافته معنوی هستن وشائسرااساتید ،سازد که درک کند

که در جهان بیرون و درون در حال فعالیت هستند. مورد تردید و

بحث قرار دادن این حقیقت چیزی بیش از اتالف وقت و تالش ها انواع سرکشی هم چنین،. خصوص نخواهد بودعملی بیهوده در این

خواهد شد و افراد شدید، نادیده انگاشته هاییا طغیانها یا نافرمانی

)اکتیستها( متوجه خواهند شد که در اقلیت قرار دارند. اگر کسی

آماده نیست. تاکِاَنتواند درک کند، زن یا مرد برای

طرق دیگر وجود ۀ همکننده به عنوان دانش عملی و آسان تاکِاَ

جهان هستی را مورد توجه قرار هایتمام جنبه تاکِاَدارد. دانش رفیع


ان ، باید به عنوشودمی اطالق سِهاجی ، دانشتاکِاَزمانی که به . دهدمی

د تحتانی فردی هستن هایدانش فردی فهمیده شود. تمام تعالیم جهان

تاکِاَاما این قضیه آگاهانه مورد توجه و شناخت قرار نگرفته است.

دهد. می این فردیت را آگاهانه مورد توجه قرار

ویدیا خوانده سرائوشاشامل چیزی است که تاکِاَدانش فردی

ذشته، ، تمام زندگانی گتاکِاَویدیا، پیشگویی رفیع سرائوشا. شودمی

ت را تمام طبقاها کند. این بایگانیمی حاضر و آینده فرد را بایگانی

ناسخ ت، . اگرچه در طبقات رفیعگیردمیاز فیزیکی تا ابدیت دربر

خودش در آنجا حضوری ابدی دارد، ، عنوان روحهب، وجود ندارد

تحتانی نزول هایبرخی اوقات آتما آگاهانه به یک زندگی در جهان

کند و یم را اختیارتر دون هایکند. مبتنی بر این نزول، آتما کالبدمی

ویدیا به دقت ضبط شده است. مستندات روح سرائوشاهمه اینها در

روح است. که باالی طبقه پنجم است فقط در مورد

کند. می خود را ظاهر تاکِاَاز ایهویدیا به عنوان جنبسرائوشا

، شخصی که در وصل پنجم شودمی وقتی مادیس گیردمی شخص یاد

از خودشناسی شکوفا شده است، اسناد روح خویش را قرائت کند.

رد یک ف تواندنمی اگر کسی نتواند اسناد روح خود را قرائت کند،

خودشناخته باشد و وصل پنجم را دریافت نخواهد کرد. برخی


مادیسها قادرند اسناد دیگر آتماها را قرائت کنند، اما تمام استادان

وشاسرائ، واصالن طبقه پنجم و فراتر، توانمندی قرائت سرائوشا

صورت شانسی رخ هویدیای هر شخص را دارند. با این حال قرائت ب

( توقفتاکِاَ)اعضای ها در این موضوع اکتیست نخواهد داد، و

کنند.م(نمی )روی این موضوع پافشاری کنند.نمی

وجود دارد. اولین گام شامل خودشناسی تاکِاَسه گام مهم در مسیر

است، دستیابی به مرتبه مادیس که با وصل حلقه پنجم از آتمالک

افانه همراه است. مراتب وصل معرف یک سیستم عالمانه و موشک

حدود شش میلیون سال پیش، ، است که در آغاز روز کیهانی کنونی

مجدداً بنا شد. این سیستم در مقوله زمان و سرائوشاتوسط استادان

شر ماند. سرکشی بمی تحتانی دقیق و ضروری باقی هایفضای جهان

در مقابل مراتب، سازمانها و تمام انواع و اقسام این چنینی در

رفیعی است که این چیزها را هایتانی، بازتاب جهانتح هایجهان

در خود ندارد.

بیین، که همواره دانش را تسرائوشا ، سیستم باستانی استادان تاکِاَ

، ورود آتما به جهان ست لُک یا فراسوی آن کندمیتسهیل و به روز

یابی در دست گیردمی یاد تاکِاَ. شخص در مسیر واقعی کندمیرا فراهم

تر هیچ نفس کاذبی در کار نیست.رفیع هایبه وصل


اگر نفس کاذب افراد مانند راه رفتن طاووس با غبغب باشد،

پاالیش مجدد تعالیم باید اتفاق بیفتد. اگر چیزی توسط چیال فهمیده

تواند مشکل تلقی شود همواره می کند موردیمی شود یا فکرنمی

ت باز اس هایدر ، مظهر سیاستتاکِاَند. مسئولیت اوست که اعالم ک

را در اختیار دارد. سرائوشاگو، حمایت به طریقی که شخصِ رک

شویم که قضاوت به خاطر منافع شخصی در بین می متوجه

د، زیرا این افراد حرف دل خود را با ها اتفاق نخواهد افاکتیست

نی زبا ۀزنند. اظهارات قبلی تنها یک لق لقمی احساس مسئولیت

وشائسراآنچه در حقیقت روح سرائوشانیست، بلکه استاد جاری

کند.می نویسد را عملمی گوید ومی

شناسد و شروع می است که آتما خودش را ایهوصل پنجم مرتب

کند. آتما، خودش را در این مرتبهمی سهاجیبه تحصیل استادی در

د ز زندگی خوشناسد و هرگز توسط دیگری یا تحت هر شرایط امی

،مهاجینیازمند هیچ گورو دیگری غیر از ، افتد. واصلنمی به دام

مادیس، یک ست گورو است، در حالی .نیستسرائوشااستاد جاری

ترین مرتبه گورو یعنی در رفیعسرائوشا ، استاد جاری مهاجی که

وای گورو قرار دارد.


س تدریسِمَت ست گوروی مادیس بدین معنی است که توانایی

باشد و سِهاجیتواند معلم می را دارد. همچنین تاکِاَ هایتمام جنبه

ها را در حالت درونی و بیرونی دارد. گویی تمام پرسشتوانایی پاسخ

کشارآمادیس، کنترل پنج نفسانیات را آموخته است و آینه تمام عیار

. این مرحله، اولین گام در قلمرو شودمی تحتانی هایدر جهان

خواهد بود. سرائوشاپادشاهی

به یا دستیابی، آکشارشناخت ، تاکِاَدومین قدم بزرگ در مسیر

یا وصل حلقه هشتم است. این شناخت هنوز منجر به گیانیمرتبه

نشده است بلکه به شناخت خویش به عنوان بخشی سرائوشااستادی

و برد امی در این شناخت، شخص آگاهانه پی. آیدمی نائل آکشاراز

فرد را قادر آکشارخالق جهان فردی خودش است. گوشه چشمی به

Godآماده شود. کلمه تاکِاَدر سرائوشا سازد تا برای استادی می9

باشد، است.آکشار که Glimpse of the Divine"4"سرواژه

سرائوشادر استادی آکشاربه عنوان همکاری با ، سومین گام

این سمت استادی بعد از گذر از سرزمین آگام پوروشا . یابدمی تجلی

، حاصلشودمی هم شناخته "خدای مهیب زندگی"که با نام

خدا .9

گوشه چشمی به ملکوت .4


را در اختیار دارد و آکشار. آگام پوروشا نگهبانی قدرت شودمی

وار عشق بدهد و جوینده باشد. آموزد ملکوتمی آنجاست که بشر

، در طبقه نهم و بعد از دریافت وصل سرائوشاسمت استادی قبل از

آموزد عشق به خودی خود بدون قدرت خدا بالاستفاده می دهم، فرد

رم ی که تمرکز مفرطی بر عشق گهاییابیم مسیراست. بنابراین، درمی

دارند دارای رویکردی نامتعادل هستند. با رویکرد عشق گرم و

ند. غیرواقعی هست هاییم ویژه مسیراین تعال شودمی صمیمی، ثابت

م، دهطبقۀ در سرائوشاطور کامل در استادی آتما، این مطلب را به

ۀعنوان واصل حلقهمچنین به سرائوشااستاد . یابدمیآنامی لُک در

تواند شناخته شود.می دهم نیز

تاکِاَقبل از سمت استادی، با در نظر گرفتن ادراکاتی که آتما دارد،

همواره جوهره فرد بوده و باقی آکشار آموزد که نور و صوت می

آموزد که می خواهد ماند. نیوفایت به زودی از این نگرش روح

بیند، هویت آتما می شنود و شعاع نوری کهمی جریان صوتی که

، خواهد شد، این نور و صوت، ، چیال )دانشجو(تاکِاَاست. در

کند. این تغییر و تحول از می که فردیت خودش را حفظدرحالی

را در ابتدای امر درک سرائوشازمانی آغاز خواهد شد که نیوفایت

قدم گذاشته است. تاکِاَ کرده است و سپس در مسیر


درخواهد یافت با فعالیت پیوسته از جایگاه نواحی تاکِاَچیالی

ز تری ارفیع های، زندگی او با جنبهسرائوشارفیع نور و صوت

شامل هرگونه نیل و حصول ها کوک خواهد شد. این جنبهزندگی

کسب ۀدور تاکنون، مردم دربار هایدریافت شده، هستند. از زمان

کنند، اما می بتحشادی، ثروت و غیره ص، سالمت ،عمر طوالنی

ر د سرائوشاکنند که نور و صوت می معموالً سرچشمه را فراموش

است. تاکِاَ

ه بشر در ادوار مختلف از آن سخنشادی ک هایتمام مؤلفه

ا یا هر هگوید مانند دستاورد حاصل از اکتسابات فردی، فضیلتمی

وقتی که شخص در ، اگرچه. پذیر استچیز ممکن دیگری امکان

ات این قبیل اکتساب، نباشد سرائوشاصوت و تعامل با سطوح نور

ه عبارت ب. و یا گذرا هستند دهندمی رخ هستند که یا ندرتاً ایهفایدبی

اندازد. کسانی که موعظهمی به کاه چنگدیگر، بشر اغلب اوقات

کنند، نمی اقدام یا تجربه سرائوشاترین مراتب کنند و از رفیعمی

بدترین اشخاص هستند.

دهدیمخودش را فقط زمانی ارائه تاکِاَباید به یاد داشته باشیم

که آگاهی موجود برای تعالیم آماده باشد. مهم نیست چه تعداد افراد

تواند می از طریق عده معدودی هم تاکِاَآماده باشند، چرا که مجرای


هیچ وقت نگران جمع کردن پیروان تاکِاَخیلی قدرتمند باشد.

شمار نیست بلکه تنها برای کسانی وجود دارد که آماده هستند. بی

کم یا زیاد تمایل به ایجاد تغییراتی در بشریت ۀبا عد هایاگر این آدم

تواند محقق می دوگانه حاضرند هایداشته باشند مادامی که در جهان

همیشه از درجه اول اهمیت ، آکشاردستیابی به سرمنشأ الهی ، شود

ا سرائوشوقتی آگاهی، آماده یا در جستجوی .برای چیال قرار دارد

کشیده پس سرائوشاتنها به سوی استاد جاری تاکِاَنیست، تعالیم

ان ی زمسرائوشا، استاد جاری مهاجیخواهد شد. این تصمیم توسط

ز و آماده باشد، او رم تاکِاَرسد. اگر کسی برای می به مرحله تصویب

کند.می گشاید و بر همان اساس پیام را منتشرمی رموز را

بیش از هر زمان دیگر در اعصار خاصی از تاریخ، توانایی ارتباط

قصد نداریم بگوییم در بخش ابتدایی تاریخ، . وسعت بیشتری دارد

بودند. به موجب آن، تر بَدَوی ،مختلف، ارتباطات هایاعصار و زمان

انسان بتواند آگاهانه به مطالب شنیدنی دیگر گوش دهد حتی اگر

ی ارتباطات کالمدر حقیقت، . به معنای درک مفهوم آنها نیست لزوماً

یانات پاتی هستند. با وجود این، باز تلهتر یا نوشتاری خیلی ابتدایی

قبلی در مورد بدوی بودن باید رمزگشایی شود، بدین شیوه که چه

ارتباطات در گستره زمان و مکان مورد بحث وجود گسطح از فرهن

دارد.


ا د رگیریم اول در مسیر خودشناسی ارتباط خومی یاد اَکِتادر

مستحکم کنیم و توانایی کنار کشیدن بعداً به دنبال خواهد آمد. برای

روشن شدن موضوع، فرد این قابلیت را به دست آورده است تا

فهمیدن یا نفهمیدن را تحت کنترل خود دربیاورد و بدون مسئله یا

را ا هشک و تردید آن را بپذیرد. وقتی شخص هر دوی این توانایی

ی هستند کههایاینها مهارت، یابدختیار دارد درمیهوشیارانه در ا

تواند آنها را در زمان مقتضی تحت کنترل خود بیاورد.می

شاید بعضی اساتید قدیمی ، یک نکته مهم در مورد کنترل کردن

ایده. که به جاودانگی در کالبد فیزیکی نائل شدند اشاره کرد

ت که به اساتید فرص چرا ،شودمی معنی تلقیبی جاودانگی یک نام

سازی ازبرای انجام این شفاف سازی داده نشد.کافی برای شفاف

را که کنیم و این حقیقتمی فرصتی که در اینجا قرار گرفته استفاده

ن ای. کنیممی کنترل طول عمر است را فاش جاودانگی در حقیقت،

و ها مورد در چندین کتاب اکتا که اهداف و مفاهیم اصلی و قصه

ما . و در میان تاریخ فراموش شده است، بد تعبیر شده است، غیره

یابیم که جستجوی حیات جاودان در کالبد فیزیکی همسو با میدر

گفتیم این طور که قبالًاما همان، اهداف بشر در مورد خودش است

هدف اصلی برای بشر جستجو برای کنترل و . تعبیر استءسو یک

اهاًاگر شخصی اشتب. تحتانی است هایبدمدیریت تناسخات و کال


جای کنترل و مدیریت در جمله ه کردن را ب ءحفظ کردن و ابقاۀ کلم

قبلی تعویض کند به سادگی قابل درک است و ما متوجه مشکل

اما . موضوع این است که هیچ چیز برای همیشه بقا ندارد شویم.می

ت شود.کنترل و مدیری، تنها برای زمانی شاید نامحدود

نکته بسیار مهم بعدی این است که با دریافتن اینکه انحالل یا

تحتانی بصورت یک اتفاق طبیعی در هاینابودی کامل جهان

در اکتا وارد وشائسراارواح واصل به ، دهدمی زمانی رخ هایدوره

یچ چرا که ه، شودمی طبقات رفیع آتماساروپ در شکل )کالبد روح(

هایدبنابراین کالب پروتئینی در آنجا وجود ندارد.کالبد فیزیکی و

تانی تح هایچرا که جهان، مانندمین فیزیکی پیش از آن باقی-روانی

نی که توانیم متوجه شویم کسامی بنابراین، برای مدتی از بین رفتند

تواند برای ابد حفظ شود دچار می کالبد فیزیکی، کنندمی ادعا

. اندص کنترل و مدیریت طول عمر شدهتعبیری قدیمی درخصوءسو

ر هستند که د "برادران سفید "گروهی از این سوتفاهم کنندگان

. شوندمی حال حاضر به عنوان پیروان نسل جدید شناخته

سیر شخص توانایی یافتن تف، اَکِتابا ماتریکس و شبکه مناسب

اودانگی جمثل ی هایتعبیر قرار گرفته یا افسانهءاصیلی که مورد سو

البته بخش جاودان با روح جاودان اشتباه . فیزیکی را خواهد داشت


هایفیزیکی جهان -که جدای از کالبدهای روانی ، گرفته شده است

. علی و ذهنی است، اثیری، فیزیکی

از این گذشته اگر کسی تمایل به وسعت دادن و زیاد کردن طول

به هر حال باید بخاطر داشته . اشدپذیر بتواند امکانمی عمر خود دارد

مشخصی مسائل هایدر زمان ،بیان شد طور که قبالًباشیم همان

رخ ، ی در شب کیهانی و بستر شب کیهانیهایطبیعی باعث انهدام

در طبقات آکشارها زمانی که فرمانروایان این انهدام. خواهد داد

و بازدمی نخواهند میلیون سال هیچ دم4.3باالتر از این ویرانی برای

داشت.

ا نکته ام. تواند کنترل طول عمر را به دست داشته باشدمی شخص

ی که با کالبد فیزیکای تحتانی هایمهم و مشخص این است که جهان

. د داشت )دائما وجود نخواهد داشت(هساکن آن شدیم وجود نخوا

، ارشآکتحتانی توسط هایجهان، زمانی که بعد از یک انهدام کوچک

روح استاد،، گرددمی فرمانروا و خالق او براهم مجددا برپا ۀواسطهب

،ساخته است یا از طریق رحم زنانه یا از طریق کالبدی که آن را دفعتاً

رفتهگرچه بندرت به کارگ توانایی که ذکر شد، متناسخ گردد. تواندمی

بل قا سرائوشادر طبقه دهم با دریافت وصل دهم استادی ، شودمی

خواهد بود. یابیدست


ترین تعالیم با ارائه ماتریس صحیح این مزیت به عنوان رفیع اَکِتا

کند. با معطوف کردن توجه به این می و امتیاز را حفظ و ابقاء

عالیم ت. دهدمی را تعلیم سهاجیکنیم اکتا تنها می مشاهده، ماتریس

ه ک دهندمی را ارائه ایهگرایاندرون هایدیگر به پیروان خود تکنیک

یابند که چه کسی یا چه نمیآنها در. شودمی سهاجیمنجر به گاهاً

ترین خداست؛ و به عنوان تعالیم آگاهی کیهانی شناختهچیزی رفیع

تحتانی ست لک هایو رهبران و پیروان آنها تنها در جهان شوندمی

اصول ،شوید مادامی که یک تعالیمیمی متوجه. سفر خواهند کرد

ان آن تعالیم پیرو، اولیه خود را به صورت خاص و ویژه معرفی نکند

که به عنوان اگاهی کیهانی یا موقعیت ، خود را در وضعیتی از آگاهی

سازد.می سردرگم رها شودمی شناخته، برکت

دست یافته است، توجهش را از آکشاروقتی کسی به شناخت

عنوان ب کشارآنامیدن معطوف کرده است. آکشاربه سرائوشا طریق

تا سطح توجه خود را مدیریت دهد می خدا به شخص اجازه برترین

وقتی فردی نتواند خدای مشخصی را شناسایی کند، این موضوع . کند

، چرا که خدایان متعددی شودمی تبدیل سِهاجیبه مشکل اساسی در

شناخته خدایان در طبقات متنوع حضور دارند. حتی در هند، صدها

دارد.وجود شده


اند از بتوکه چیال چرا ماندمی در شرایط رشد و سنتز باقی اَکِتا

کندمی کار اَکِتاکه ی هایر حوزهد. مرحله شک و بحث بیرون آید

مراتب مشاجره و . شودمی تکامل در رشد و سنتز مباحثاتسبب

هایمحدودیت اَکِتاکنند، در حالیکه می بحث در حیطه زمانی کار

هایکند که شیوهمی شکند و این توانایی را به فرد اعطامی زمانی را

یا ، نامه پراکنیگفتگوی مناسب را متجلی کند. مناظره منطقی،

ن مرتبه باالتریاست، داشته وجودهمواره مشاجرات و مباحثات

طلوب ماستخراج حقیقت رای، گفتگو باَکِتادر منطقی مباحثات

میزی آطور طعنههبتوانند می گرایان یا غیرواصلیناصول ست.ا

اما ، و مشاجره بنشینندبه بحث در این خصوص شان را هایقضاوت

، اوشئسراواصل از طریق "ها قانون نگرش"ششم کیهانی،قانون

شته با اکتیست گفتگو داتواند می یک فرد غیر واصل .شودمی غالب

اشیم باید به یاد داشته ب .حکمفرما باشد قبولیقابل باشد و رویکرداکتیست، انسان کله توخالی زامبی شکل نیست و دارای خصوصیات

باشد. با این وجود، فرد غیرواصل غالباً اکتیست را مورد می مناسبی

آگاهی باالتر ۀواسطتفاق بهدهد. اما این امی آزار و اذیت قرار

دهد.می رخ، اکتیست

یابد یم االتر انتقالب هایوصل بهکه اکتیست انی از زمیابیم درمی

طعقدر م. یابدمی زیاد کاهش بسیار اشتیاق و عالقه او به مباحثاتِ


اقاً اتف. مدیریت شدند تمایالت کنترل و، این سرائوشااستادی

نفسانیات درنظر گرفتهعنوان مشارکتِ مدیریت شده هرگز به

نشان کنیم که قضاوت رفتارِ است در اینجا خاطرخوب . شودنمی

، املرفتارِ ک، ها کاری خطرناک استاکتیستگروهی ِ غیر شخصی یا

)در این دهد نمی کاری انجاممعنوی غیرممکن است و تحول

که اکتیست مجوز منفیاین موضوع به این معنی نیست . خصوص(

، شاسرائویابیم استاد جاری وقتی درمی، برعکس کامالً. بودن دارد

، قدرت تعهد، تصویب یا قضاوت خالص واموراوسیحق ملکوتی

محول سرائوشاشویم قضاوت ما به می را در اختیار دارد، متوجه

ونیدر اتطبقدر فرار کند. سرائوشااز تواندنمی کس. هیچشودمی

، وارد خواهد شد، هدفسریع و راستین و دقیقا به ، فوریها واکنش

ها از بدترین نوع مرگتر و آزارندهتر بسیار دردناکتوانند می و آنها

. باشد

ابد، از طبقه آتما تنزل یتر که اقدامات یا گفتگوها به پایین ینزما

سطحی از باشند. این آگاهی کیهانیمی در مرتبه آگاهی کیهانی

قتی و. گیردمی که در برابر دیگران قرارجایی، تناقض را در خود دارد

ا ر آگاهی کیهانی به این آتما وضعیتی، شدشخص از جنگیدن خسته

در . با غرق شدندهد، میشودمی که در کالم بشری خلسه نامیده


ه آن که ب باالی طبقه ذهنی)طبقه اتری پایین در ، این ناهوشیاری

او با صدای براهام برخواهد خواست ، گویند(می "ناخوداگاه"

که با دمیدن در شیپور حلزونی خود نبرد را ، ( )خدای طبقه چهارم

و هرگز شودمی سرائوشا، آتما استاد اَکِتا در. کندمی دوباره آغاز

اتیدگیرد. البته اسنمی تحتانی تحت کنترل قرار هایتوسط قدرت

ظاهراً توسط دیگران کنترل تا دهند اجازهممکن است سرائوشا

ش. این دانشودمی آگاهانه شناختهعنوان تاثیر بهکه چیزی شوند

تواند فهمیده شود.ها میتغییر قیافه هنر پیشهمانند

ناسی شعنوان یکی از سه سیستم اصلی هستیآگاهی کیهانی به

دهد. می ی درونی را تشکیلقرار دارد که امروزه جوهره مطالعات سرّ

داع و ابها عبارتند از: تئوری عقالنی یا ذهن که در چین این سیستم

بداع و اودانتیستها آغاز شد، تئوری آگاهی کیهانی که در هند توسط

آغاز شد و با دگرگونی و تبدیل، به کلیه ادیان تسری یافت و آخری،

باشد، هیچ خاستگاه یا می است که یگانه رویداد ابدی سِهاجی

، . دو سیستم دیگرشودمی طور ادواری عمومیسرمنشأیی ندارد، اما به

در هاجیسِتعالیم ترین بات سِهاجی هستند و پلکانی به رفیعانشعا

.شوندمی در نظر گرفته اَکِتا

چیز از ذهن است که همه ایهتئوری ذهن برگرفته از اصل اولی

د. دار قراردر خودِ خدا ذهن برترمنبع اصالت تشکیل شده است و


ذهن ئوریبرگرفته از تسیالیت )طرفدار وجودگرایی( تئوری اگزیستان

تِهایاست تا آنجایی که بشر، زندگی فیزیکی خود را با هدف ن

.شودمی شکوه و جالل ادامه دهد بدون آنکه فکر کند بعد از آنچه

تئوری ۀما شاهد توسعدر چین، چاوسلسله پادشاهی در خالل

اُمین استاد جاری 1۵0 اینکهچند صد سال قبل از . هستیمگرایی ذهن

)برگردان انگلیسی اسم یونانی ىعشوی، زادوکسری ، وشائسرا

گرایی را تا حدی ها عقلچینی توسط. دادمی را آموزش (”عیسی"

به کمال و پختگی توسعه داده بودند که از هر متفکر غربی که به

شناخت عقالنی دست یافته بود فراتر بود.

رهبران عقل گرا در چین، از پذیرش تصدیق عرفان به عنوان

سیستمی برای مردم سرباز زدند. رهبرانی امثال کنفسیوس و الئو تزو

ذهن دشوار هستند. بنابراین، کنفسیوس در هایدانستند که تئوریمی

ها صیدهق"تالش جهت ساده سازی و شکوفایی، با الهام کتابی به نام

را نوشت. بعدها اصول اولیه تئوری ذهن تائو "ادبی هایو گزیده

الئو تزو مطرح شدند. هایتوسط نوشته

ی پردازانتئوری ذهنِ معاصر در دنیای غرب اساساً توسط تئوری

هِگِل و الک ، فیلسوف دانمارکی()چون کانت، برکِلی، کیرکِگاد

ن زت از رهبران نس)آنیه بِنت توسعه داده شده و توسط توآرد، بِس

اِدی بِکِر و نیچه تقویت شدند. اگرچه این انگلیسی( -استقالل هند


دارد، وجودتحتانی هایجهاندر بطن واقعیات گرایانهتئوری ذهن

ان عنوگرایانه بهتئوری ذهن گاهی که داندمیبا این حال اکتیست

. باشدمی باالتر ایهپلپیش به سوی ایهپل

عنوان هببندی دوم که تا االن به اختصار از آنها صحبت شد دسته

هدف تمام ادیان در ترین تئوری آگاهی کیهانی رایج است. رفیع

ماند که برگرفته از تعالیم یا مذاهب ودانتای می آگاهی کیهانی باقی

دهد.می را تشکیلوها باشد. ودانتا، تار و پود سرشت هندمی شرقی

گرا ا کنند معنمی فکرها که آمریکایی ایهبه انداز، هاوهندهمه

غرق مذاهب هندو و تعصباتها ا در آئینوههندعموم نیستند.

ها یییکاامر ازتر و فلسفیتر هندوها مذهبیبا اینکه کلی،دید از. اندشده

الت به دلیل تمای، با اینحال بسیاری از آنها مانند فرقه مراتا، هستند

تئوری آگاهی کیهانی از بطن . اندشان شناخته شدهگرایانهمادی

تی قدمها بیرون آمده است. این نوشته "وداها"باستانی هاینوشته

چند هزار ساله دارند.

مام گویی با تکه کند می در تجربه آگاهی کیهانی، شخص احساس

موجود در آسایش بهسرعت بهت و ذهنش زندگی یکی شده اس

"داگاه ناخو ")منظورخلسه موجود درافتد می سطح سرخوشی فرو

صلیا هایتمدن اساس و پایه و این تجربه،. طبقه اتری است(در زیر

تحتانی هایاز حکومت ایه( به مردم چرخگاهی کیهانیآآن ). است


ونی عصر کن. وردآمی دهد و اسباب تکرار تناسخ را برایشان فراهممی

ما تجلی تأثیر آگاهی کیهانی است که از طریق عالمان و دانایانی چون

سِنت پال، زرتشت و امرسون به خود ما برگردانده شدهبودا، عیسی،

ودند. اما ب اَکِتااین افراد در حقیقت در عوالم درون پیرو تعالیم . است

در تجلی دادن کامل تعالیمِ رفیع سقوط کردند.

آموزش داده اَکِتاکه در ، سِهاجی ،سیستم و باالترینسومین

تئوری دانان ذهنی، روانکاوان ، بیشترین انتقادات را از سوی شدمی

رغم این معاصر و پیروان آگاهی کیهانی دریافت کرده است. علی

تحتانی هایدر مراتب درونی جهان خصوصاً اَکِتاها، تعالیم نگرش

رشد و توسعه داشته است.

فصل دوم

اَکِتا اصول اولیه

گاهی آ مردِربیان م ،)بشری( تحتانی تاریخ هایچرخهطور قطع در هب

د را خو پیروان، اغلب با جنسیت زنانه اطالق کردن به روحکیهانی

فرهنگدر این ها هم ر خالل این زمانحتی د. اندازندمی به اشتباه

،با این حال. کنند روح را باور آموزند که این جنسیت زنانهِمی

تا اَکِ فرهنگی همواره توسط تعالیم ۀظریف این فالسف فهمیِکج

.شودمی سازیشفاف

، همواره به شخص این توانایی را اَکِتادانش کامل تعالیم رفیع

جنسیت خودش را )زن یا مرد( شناسایی درستی کند که بهمی اعطا

میال ابشریت و کنترل هایکند. هویت مناسب موجب استمرار گونه

نمایان جنسی اعمال . عشق مجبور نیست خود را در شودمی آنها


در نظراین عمل )جنسی( عشق حتی نوع ِترین خالص در. سازد

وطرفه عشق دمیل داریم متذکر شویم که ، . با این حالشودنمی گرفته

شناخت درجه قادر است آنها را تا تاًهایبین یک زن و مرد راضی ن

همسری تککه د باور دار اَکِتااوج دهد. )خداشناسی( آکشار

. )هست( خواهد ماندقی اببین زن و مرد ی ارتباط ترین راهمناسب

ک همسری یا ایده ازدواج با یک نفر شریک جنسی ت، اَکِتادر

که البته در اعصار منفی این مسئله بسیار به شودمی مخالف تعریف

م تا در مقا دهدمی، این ارتباط به مرد و زن فرصت شودمی بدی یاد

لقیتتر روح بهتر پیشرفت کنند. بیانات حاضر حتی زمانی مهم

دارند و میپنهانی به درون اعصار گام بر ،که مواد مخدر شوندمی

حکمرانان . شودمی افرادموجب سردرگمی هویت جنسی در

نی تحتا ۀدر چرخ، را و کالی یوگااپاواز طریق دو، ( منفی)خداوندگار

تن دست یافاز طریق تاکِاَ؛ که ندکنمی حکومت، از یک روز کیهانی

کند.می به یک جایگاه و پایگاه این حاکمیت منفی را واژگون

هایجهان درذهنی طبقه کالبد یا )کالبد(ین چهارم، حقیقتدر

، عنوان زن حضور داردمردِ طبقه فیزیکی بهبرای یک ، تحتانی

ته الب. ذهنی وجود داردعنوان یک مرد در طبقه هرونوشت برتر زن ب

طبقه از سه طبقه باالتر، طبقه ذهنی ها دررونوشتجهت تأکید، این

11 اولیه اَکِتااصول

حتانی رات هایاز آنجایی که بیشتر تعالیم، نه جهان. فیزیکی هستند

توانیم شاهد باشیم کنند، میمی کنند و نه آنها را درکمی تشریح

منفی پدیدار مشکالت هویت جنسیتی تا چه اندازه در اعصارِ

. شوندمی

دوگانگی مرد و زن، روشنایی و تاریکی، گرما و سرما، آرام و پر

تحتانی وجود دارد. هویت هایسر و صدا و غیره تنها در جهان

آتما هیچ متضادی ندارد. برخی اوقات این وضعیت واقعی در مقام

طور نادرست منعکسمحض در طبقه فیزیکی به ۀمادین -نرینه

فرد کند. برای اینکهمی موقعیت را رفع ابهام تاکِاَ. بنابراین، شودمی

نظر خودش را در مقام آتما درک کند تنها نیازمند است که از نقطه

تشکیل شده است. آتما در مقام نور و بداند، آتما از چه چیزی تاکِاَ

هستی دارد. با همسان شدن شخص در نور و صوت سرائوشاصوت

ا ههمتای خودش، که متفاوت از هر چیز دیگر است، فرد هویتبی

د قص .رودمی گذارد و فراترسر میمشکالت جنسیتی را پشت و

وهویت تو خالی باید این طرف بی عنوان شخصنداریم بگوییم به

شخص ، آکشارحقیقت آیینه دربرعکس، آن طرف قدم زد. کامالً

ر یعب، یا ت"ای پلوریبوس آنوم". شودمی تبدیل به یکی از هزار

، اتکِاَباشد. در می "یکی برای همه، همه برای یکی"آنتر صحیح


تنها اصول ؛ دهدمی نجامرا در مَنو سَمهیتا ا اعمالش، خاصاین فرد

رویی گشاده این همراهی و ."همگان رخی برای" اخالقی حقیقی

ءگاهی مردم را ارتقاآو سطح کندمی سازگاری را دوباره بنا

]جنسی [خواهد اگر گرایشمی از اشخاص تاکِاَتعالیم . بخشدمی

ی حت. فرو نشانندرا در جهت رفتار صحیح جنسی خاصی دارند آن

تاکِاَبا وجود این دسته گرایشات، شخص از دریافت وصل در مسیر

نخواهد شد و از طریق تمرین سِواساتا، زبان اَسِی کِر برای حرومم

تدریج به تعادل خواهد رسید.، واصل به"مراقبه"کلمه

هایجهاندر نقشه راه کلی، "تاکِاَاصول اولیه "از این فصل

وند خدا ات خانه از، یشآتما سفر خوکه جایی ،تاکِاَ فوقانیِ تحتانی و

ه کآموزد می د. چیالنمایمی شکارآکند می را طی سِهاجی ۀوسیلهب

رتصوبهو هرگز استسرائوشدر سفر ا مرکبِ حقیقی برایآتم

ال، برای مث .انجام نخواهد شدسفر تحتانی این هایدر کالبد جداگانه

ال، حهرهیک تجربه شناخته شده روانی است. ب "سفر اثیری"واژه

ر عوض د، کندنمی تا بدانیم که شخص سفر اثیریایم مدهآما ، تاکِاَدر

ها تمام کالبدسِهاجی . پردازدمی سِهاجیبه شخص در طبقه اثیری

در هنگام سفر اثیری، کهحالیدر گذارد،می را دست نخورده باقی


میزآمخاطره، نآی روبنایمستحکم مجموعه ز اکالبد جدا شدنِ

.شودمی

)لُک : طبقه فیزیکی یا پیندالُکاندچهار طبقات تحتانی بدین شرح

به معنی طبقه است(. طبقه اثیری یا آندالُک؛ طبقه علی یا براماندا لُک،

نی که با طبقه ذهفوقانی طبقۀ طبقه ذهنی یا برام لُک و طبقه اتری یا

.شودمی اسم قدیمی ساگونالُک شناخته

لُک موجود است، اما طبقه اتری به در واقعیت، دو طبقه در برام

تا جداگانه تشخیص داده شود به شودمی اندازه کافی متمایز ظاهر

بسیار زیادی در هایاین دلیل در راس یا نوک طبقه ذهنی آتما

چهار جهان تحتانی چهار طنین یا چهار . این اندسفرشان گرفتار شده

یا چهار یوگا عصر کنند. چهار می یوگا از یک روز کیهانی را احاطه

یوگا یا عصر طالیی؛ تِرِتیا یوگا یا عصر نقره؛ دووا اتیا عبارتند از: سَ

غلب اپارا یوگا یا عصر مس؛ و کالی یوگا یا عصر آهن. طبقه فیزیکی

وی از این طبقات معنسطح ترین پایین، برای برقراری زندگی روزانه

. شودمی شناخته

رای بداند طبقه فیزیکی برای او بوده است. می این کتاب ۀخوانند

غلب اد، اما تشریح کننرا آنند تا سال، فالسفه تالش کرد هایسال

ساده، بشر در مقام خیلی . شدندتولد و مرگ ه چرخ آنها گرفتار

موجود فیزیکی این فرصت را در طبقه فیزیکی یا پیندالُک دارد تا


طور کامل تجربه کند. اوج رفیع خودش را در این حوزه به هایجنبه

در اولین قدم به سمتمفهوم یک انسان بودن زندگی فیزیکی در

است. رآکشاشناخت

ار بسی که شخص به دفعات همچنین در طبقه فیزیکی، همین

مسخ حیوانیتر پایین هایبه گونه او یابدمیمتناسخ شده باشد، در

ز اتر )مسخ شدن مساوی است با تناسخ در جهت پایینشود نمی

برای اینکه این نوع تناسخ اتفاق بیفتد، فرد باید به .گاهی(آطبقات

اشیم شاید امید داشته ب سطح پایینی از آگاهی تنزل پیدا کرده باشد.

یم که خاطر بیاور هدیگران را به این طریق قضاوت کنیم اما باید بتا

خودسرانه و با میل شخصی ما نیستند.، گاهی تناسخات

که کتاب تاکِاَِ در هر یک از طبقات، یک معبد خرد زرین اصلی

در طبقه فیزیکی .وجود دارد شودمی ارزشمند هجیز در آن نگهداری

خرد زرین وجود دارد. آنها عبارتند از: اول؛ معبد اصلی پنج معبد

با نام معبد فاکی تی در آسو را تی لُک )جهان کویری( تاکِاَخرد زرین

که در صحرای گوبی وجود دارد. محافظ بخش مقدماتی کتاب هجیز

عبد با نام م تاکِاَجانی است؛ دومین معبد، معبد خرد زرین استاد بان

ک )جهان کوهستانی( در تبت شمالی واقع کاتسوپاری در سوراتی لُ

است. محافظ کتاب اول هجیز استاد فوبی کوانتز است؛ سومین معبد،


در پریت وی لُک )جهان خاکی( در تاکِاَگار هیرا، معبد خرد زرین

شهر آگام دِس تبت واقع است. محافظ کتاب دوم هجیز استاد یائوبل

ای در ن تاکِاَخرد زرین ساکابی است. چهارمین معبد؛ موکشا، معبد

دا لُک )جهان موسیقی( در شهر رتز، سیاره ونوس واقع شده است.

محافظ کتاب سوم هجیز استاد رامی نوری است. پنجمین معبد،

در پیندا لُک )جهان فیزیکی( در پایتخت تاکِاَزَسک، معبد خرد زرین

شهر آکسارا، زمین، مقر قدرت جهان فیزیکی واقع است )در مرحله

ریزی(. پایتخت موقت آن شهر رتز در سیاره ونوس است. برنامه

محافظ کتاب چهارم هجیز در آنجا، استاد تیر کاتیف رازا است.

ند. فیزیکی هستجسم دارایتمام محافظان معابد طبقه فیزیکی

فیزیکی مستقر نیستند اما در هایمحافظان طبقات رفیع در کالبد

را بازسازی کنند. آن مجدداًتوانند می صورت نیاز

عنوان طبقه احساسات توصیفطبقه اثیری اغلب اوقات به

ز ، اشودمی ، زیرا وقتی شخص در مسایل احساسی درگیرشودمی

، باور داریم فرد مجبور نیست تاکِاَکند. در می طبقه اثیری عمل

سوء ستگی غالباًعدم واباز احساسات جدا کند. خودش را کامالً

گردد.می در فردسبب مشکالتی و دشومی تعبیر


روریضفیزیکی کالبد کارکرد براییک سطح متعادل احساسی

در کنترل یا به تعادل ،باشد. بنابراین، راه غلبه بر احساساتمی

مانی ز، این نکته را در خواهد یافترسانیدن آنها نهفته است. شخص

ولبه ِ یک پرتگاه بلند دارد به جلو که سعی بر حفظ تعادل بر روی

تشبیه و این . اما بعید است که سقوط کند، خم خواهد شدعقب

زیرا ، ردتوان بیان کمی برای تعادل بهترین تصویری است که، مقایسه

. تعادل به معنای ثبات بدون انحراف است، کنندمی برخی افراد فکر

باشد که بدون اقیانوسامواج در مواجِ حرکت تواند می مثال دیگر

اما در مواجهه با موانع به اطراف کند می به سمت جلو حرکتانقطاع

اوقاتعضی ب. دمانمی کند و همچنان سالم و بدون نقصمی حرکت

نترل کریسمان چرا که به تواند دشوار باشد می تجربه طبقه اثیری

، اگر شخص مساعدت تاکِاَدر . آیدمی درونی شخص ضربه وارد

ز ا، را طلب کند برای پیدا کردن راه سرائوشا، استاد جاری مهاجی

مند خواهد شد.کمک بهره

ی عنوان یک موقعیت منفاما به، است پر اهمیت اَکِتاواژه کنترل در

، خودش باشد ۀتصمیم گیرند گیردمی شخص یاد. شودنمی مطرح

برای او را متوقف گیری ، و دیگران تصمیم" آهیپو بولی ین"

ترل کندر جنبه مهمترین " آهیپوبولی ین"فاکتور .خواهند کرد

ر دشوا "کنترل "مثل ایهکار بردن واژبرخی اوقات به. خواهد بود


)مثالً ند.کمی طور پیوسته تغییراست به این خاطر که زبان مادری به

واژه کنترل به مدیریت تغییر یافته است(.

در است که توسط تجربه مواد مخ ایهطبقترین طبقه اثیری رفیع

فراتر از این تواندنمی مواد مخدرکننده قابل حصول است. مصرف

نهاد عدم مبنی بر پیش تاکِاَید دلیل ؤطبقه گام بردارد. این محدودیت، م

در مسیر کننده ویژه ماری جوانا است. مصرفمصرف مواد مخدر به

ا گول ر سرائوشا تواندنمی کسگیرد. هیچنمی مورد پذیرش قرار اَکِتا

. تدافمی طور واقعی اتفاقو بهسرعت زند زیرا برگشت اعمال بهب

رای افراد مشخصی ب هایکنترل سرائوشاو اساتید اَکِتا یابیممیدر

تمامی حواس، کار گرفته نشوندهآنها درست ب ؛ وقتیدهندمی ارائه

این ودمقص. شوندمی تحتانی غیر کارامد هایفیزیکی و کالبدکالبد

این . گاه باشیمآبرای تجربیات رفیع طبیعی هایاست که از ابزار

کالبد . قابل دستیابی است تاکِاَتجربیات از طریق تمارین معنوی

ز خارج شدن ا. باقی خواهد ماند ایهماشینی پیچید ۀقطع، فیزیکی

ۀوسیلهبصورت کاذب از حالت طبیعی ِخود بهگاهی فیزیکی آوضعیت

دستخوش تناسخات ناآگاه را مواد مخدر، عاملی است که روح ِ

شخص را به سمت ماری جوانا ۀتجرب. خواهد کردتحتانی بسیاری

ستایش کردن وضعیت گیاهی یا قرار دادن آگاهی خود در سطح کند.می گیاهان هدایت


یا موجودات طبقات درون ها اگر اسامی شهر شودمی پرسیده غالباً

آن ایم؟ راه آسان تشخیصبرای ما ناشناخته باشد در کجا قرار گرفته

ارای طبقه فیزیکی د و احساسات فرد باشد.ها به واسطه رنگ تواندمی

رنگ غالب سبز است. طبقه اثیری دارای رنگ غالب قرمز است.

است. طبقه ذهنی آبی خاک سرخطبقه علی دارای رنگ نارنجی یا

ل ها مطابق جدوو طبقه اتری دارای رنگ غالب بنفش است. این رنگ

نشان تاکِاَابتدایی هایخدایی است که در قرار مالقات هایجهان

ۀدهندهر رنگ نشانتر یا نورانیتر داده شده است. طیف روشن

)پایتخت نوها مناطق رفیع درون هر طبقه خاص است. برای مثال،

ها طبقه علی(، از رنگ نارنجی روشن تشکیل شده است. این رنگ

. ودشمی به شکل بخار یا غبار نوری وجود دارند که در طبقه پخش

در هر طبقه موجود هستند اما بخار رنگ غالب یا ها تمامی رنگ

ی که هایتشخیص ما را یاری خواهد داد. اکثر اوقات رنگ دائمی در

نجا است که از آ ایهیکی به تن دارد بازتاب طبقشخص در جهان فیز

کند.می فعالیت

ها مشکل دارد، باید از نقشه همچنین، اگر کسی در تشخیص رنگ

آگاه باشد و بداند کجا اقامت دارد. این تصمیم مانند بحث تاکِاَراه

با یک نفر پیرامون وجود خدا است. وقتی شخص به اطمینانی که به

اشد و شکی به خود راه ندهد، این تصمیم در خودش دارد مسلط ب


اند تومی تشخیصماند. این نوع شیوه می وضعیت صحیح باقی

آتما بهاگر چرا که . ها باشددشوارتر از شیوه تشخیص با رنگ

ها تحتانی اعتماد کند )این نشانه هایموجود در جهان هاینشانه

نجش برای س. شودواقعیت سنجی نیاز است باشند( توهمتوانند می

یا از طریق دانستن ِ بدون شک و "هیو"توان با خواندن می اعتبار

ردید وقتی شک و تدوباره باید متذکر شد؛ . انجام شودتردید )اشراق(

، قادر است دست و پای فرد را در شودمی فرمابر شخص حکم

، شودمی نئمطمطریق از چند ، تاکِاَدر چیال تشخیص مکان ببندد.

ی مرحله خودشناس، حلقه پنجموصل ، ویژه وقتی که به مهدیسیبه

.شودمی نائل

طبقه اثیری، درست همانند سایر طبقات دارای ،بر اینعالوه

ناختهگانه شچند ابعاد عنوانبه اًبعضطبقات فرعی متنوعی است که

مختصات بحث کنیم، مگر . اهمیت ندارد بر سر هیچ و پوچِشودمی

اند تومی آنکه موضع شخص غرق تئوری باشد. این طبقات فرعی

ساز باشند. مشکل تاکِاَبدون همیاری یک استاد معنوی

در طبقه اثیری )برخی اوقات با نام آندالُک اَکِتا معبد خرد زرین

پوسیس است و در پایتخت شهر ساهاسرا لِ(، اَسکشودمی شناخته

دال کان وال واقع شده است. محافظ کتاب پنجم هجیز در این معبد،


هاییوآرش لامش که بعدی، طبقه علی، طبقهاستاد گوپال داس است.

با تاکِاَر علی د هایبایگانی. باشدمی شخصاثیری متوالی فیزیکی و

ک اسمی . اسم علی نسبتاًشوندمیآکاشیک شناخته هاینام بایگانی

است چرا که علت اصلی در آتمالُک برقرار است. به ىممسبی

( تاکِاَ)منبع کلمات نا آشنای خاطر، اسامی زبان قدیمی اَسِی کِرهمین

. شودمی اغلب بهتر هستند به این منظور که از معانی دوگانه اجتناب

واژه علی در زبان اَسِی کِر، براماندا است.

طبقه علی کلیه تصاویر دوران زندگی هایگذشته از این، بایگانی

. کندمیتر از طبقه علی حک را در پایینها گذشته، حال و آینده روح

لی . شهر طبقه عشودمی این منطقه با نام قدیمی براماندالُک شناخته

؛ ساکاپوری در آنجا مستقر است، هانوتاکِاَکه معبد خرد زرین

استاد محافظ کتاب ششم هجیز در مقام شمس تبریز هویداباشد. می

ن الدیجالل بود؛سرائوشا . او معلم دو تن از استادان مشهور شودمی

میالدی( و 99)قرن رومی؛ فرزانه معروف قرن هشتم هجری

دار تعالیم )او حامل عصای ، مشعلتاکِاَ فعلی مهاجیپارا ازارتارز،بر

و ]کارادُر[ بین مقطع زمانی دو استاد جاری سرائوشاقدرت

. (]تاکِاَ _آتاسر [ دهنده عصای قدرت در مراسم استانتقال


، در کندمیاش استفاده که وقتی شخص از حافظهاند تاکنون نوشته

در مل ایام گذشتهأطبقه علی حضور دارد. بایستی اضافه نمود که ت

قه زندگانی گذشته در طببر خاطرات فیزیکی، شامل طبقه علی عالوه

ته دیدن گذش ،باشد. افزون بر خاطرات، دِی ژاوومی اثیری و فیزیکی

. چیزی که با آن تشخیص شودمی و شامل دیدن و ادراک آینده نیز

قرار دارند، از مرتبه روحها این است که زندگی در چرخه دهیممی

ح کامالًرو ای بیش نیستند.بازی پایین صرفاً هایکه جهان بینیممی

دهد می زندگی درباره چیست اما به خودش این اجازه را کندمی درک

را به فراموشی بسپارد. تا با زندگی ادواری در سطح ذهنی آن

که در کالبد فیزیکی اقامت داریم، تجربه طبقه علی از مادامی

اید از تجربه طبقه فیزیکی است. بتر انداز طبقه علی موشکافانهچشم

تر النیباالتر طو داشته باشیم دوره زندگی در هر یک از طبقاتبه یاد

. تجربه کنونی طبقه علی هر جایی خواهد بود که روح خواهد بود

اقامت دارد. برای تصریح باید گفت، در طبقه نجاآدر حال حاضردر

ی یا طبقه اثیر هایعلی شخص به هر دلیل که در نوار زمانی بایگانی

ه خصوص، این تجربهخواهد داشت. ب سِهاجی فیزیکی باشد تجربه

نگر از اقامت روحصورت یک تجربه گذشته نگر، حال، یا آیندهبه

لیکه از زاویه دید طبقه ع شودمی در طبقه فیزیکی یا اثیری قلمداد

باشد )بخارات نارنجی رنگ(. این طبقه علی، طبقه اثیری یا می


در حرکت سِهاجیفیزیکی نیست، زیرا اکنون در طبقه علی با

تنها زمانی که ، شناسدمی در روح است راشخص زمانی که هستیم.

هایتوانیم از اتما لک به تمامی جهانمی به خودشناسی برسیم

کی و هم اکنون، برای طبقه فیزی. بنگریم و در مرکز آن باشیمتر پایین

ارد. او جات نیرانجان، برادر کل نیرانجان اثیری یک حاکم حضور د

است. هیچ پیندا پوروشا یا حاکم فیزیکی در حال حاضر وجود ندارد.

تواند یک پیندا پوروشا را می مهاجیاگر ضرورت ایجاب کند

عنوان خالق به مهاجیشویم می منصوب کند. با این وجود، متوجه

. تحتانی است هایپادشاه و مشاور، مسئول گردهمایی سیاسی جهان

سیاسی نیست، بلکه در عوض یک پادشاه معنوی یک پادشاه مهاجی

که از زبان مادری است خیلی به ندرت "پادشاه "است. البته، کلمه

.شودمی استفاده مهاجی در ارجاع به

مند تجربیاتِ حال و آینده گر واقعی طبقه علی، تنها عالقهمشاهده

گیرد یم آموزد که فرد یادمی تاکِاَ در طبقات اثیری و فیزیکی است.

آینده را تحت کنترل آتما قرار دهد سپس مشاهده گر هایزندگی

از واندچشم کند. اکنونمی علی، سَمیتا یا خودشناسی را تجربه

اگر شخص . باشدمی از روحتحتانی هایدیدگاه ما به جای کالبد

آینده را مشاهده هایغیر واصل به طبقه علی دست یابد و زندگی


د. بدون پیوندببه وقوع تواندمی کند، اختالالت روانشناسی بزرگی

در طول زندگی افراد وجود نیروی منفی بزرگی ، تاکِاَ وصل در

خواهد داشت .

طبقه آکاشیک در های، بایگانید بیشترکیأو تسازی هت شفافج

علی تنها مربوط به طبقات اثیری و فیزیکی هستند. در طبقه پنجم یا

ها یموجود هستند. این بایگاناَکِتا ویدیایسرائوشا طبقه آتما، اسناد

ا تترین اسناد کامل موجودیت شخص در تمام طبقات از تحتانی

ینده آ گذشته، حال و هایباشد. این اسناد شامل زندگیترین میرفیع

که در اسرائوشبشری و نیز تناسخات تحت کنترل استاد هایزندگی

ها، باشد، منظور از این جهانمی تر اتفاق افتاده استپایین هایجهان

طبقه پنجم است. ایده تناسخ که در سطر زیر تحتانی هایجهان

ات جمله حیباشد منمی پیشین مطرح شد شامل کلیه اشکال حیات

آگاهی. هایکوچکترین ذرات یا تار حیوانی تا

(رنگ خاک رسکر )رنگ اصلی طبقه علی با هدف تشخیص، اُ

، ودشمی یا نارنجی است. این رنگ در لباس راهبان بودایی متجلی

کسانی هستند که در آگاهی طبقه علی اقامت دارند. این طبقه سوم ماید،نمی ست که واقعیااز جهان فیزیکی تر از علت و معلول، رفیع

نه گیرافتادن در ، به اتمالک استموضوع دست یافتن به هر حال

های، شخص را در جهاناَکِتاتمام تعالیم به غیر از .ترطبقات پایین


. تدافمی نجا به دامآدر شخص بخواهد اندازند. اگرمی تحتانی به دام

اَکِتان بنابرای، ندارداتما تمایلی در به دام افتادن م دانیمی، کهدر حالی

.یدآمی مادهآبرای اشخاصِ

هایخاستگاه ذهن و تئوریطبقۀ مرتبه بعدی طبقه ذهنی است،

هجیز نوشته شده است وقتی فردی هایعقالنی. تاکنون در کتاب

طبقه ذهنی اقامت دارد. یک دوگانگی ]آگاهی[کند، در می تفکر

ه ک شنیده نشده استچرا که ، وجود بیایدهتواند بمی واضح در اینجا

جواب این کالف. انجام دهدورای طبقه پنجم تفکر تصویری ، اتما

ریق از طی تصورات سردرگم در این اصل نهفته است که منبع تمام

تفاوت در تجربه و افکار طبقات . قرار دارد آکشاردر سرائوشا

تالشی ماهرانه و کمالِ جدید و بدون قطبیت استبی بهفوقانی

رخ9)+(عالوه هترین حالت ممکن با اندکی فاکتور بکه کامل)چنان

رفیع بعد از اینکه روح هایعبارت دیگر، در جهانبه .(دهدمی

یابد زیرا تصاویر به سوی می حقیقت را مشاهده کند تفکر خاتمه

تحت دانش رخنقص و خطا گردند. نظر به اینکهمیبر آکشار

(.شودمی روح از طریق ذهن بیان)زمانی که تجربه دهدمی

اسم دیرین طبقه ذهنی، برام لُک است و مناطق رفیع آن تحت

. پایتخت آن شهر مِرکاالش است شودمی عنوان پاربرام لُک شناخته

همیشه در مسیر به سمت خدا قدم دیگری وجود دارد. .9


کِتااَ. معبد خرد زرین شودمی که برخی اوقات با نام کاالش شناخته

است و محافظ کتاب هفتم هجیز که در این نامایاتان در طبقه ذهنی،

طبقه سکونت دارد استاد، کوجی چاندا است. وقتی در بخش پار برام

هستند.تر باشد، ارتعاشات رفیع

آبی رنگ است که به آن پویایی رنگ غالب طبقه ذهنی بخارِ

آبی از مناطق رفیع هایحد رنگترین بخشد. برخی اوقات رفیعمی

که دارد اییبسته به عامل ارتعاش ،د. تمایز مکانآینمی ست لک هم

.استفاده کند برای شناخت آن از احساسگیرد شخص یاد می

تئوری ذهن هستند. همچنین، هایدهنده بهشتطبقه ذهنی نشان

ترین عنوان رفیعخواهند توانست به طبقه ذهنی به تمام ادیان صرفاً

از تر عاین طبقه خیلی رفیبگویند اند بهشت دست یابند. برخی مایل

طبقه فیزیکی است، اما باید به یاد داشته باشیم طبقات نامتناهی هستند

طبقه یکگیر افتادن در ، بنابراین روند.می و پیش به سوی ابدیت

خواهی ِ زادیآ ۀرای جنبب، ترتناسخ در طبقات پایینامکان پایین با

دهد می دهد و اجازهمی انبه آتما نش اَکِتا. قابل پذیرش نیستروح

برای خودش اثبات ، تجربه کند وسِهاجیاز طریق مجدداًحقیقت را

کند.

طبقه ذهنی، رهبران بزرگ مذاهب را مشاهده ۀباتجرب ،شخص

نها تماس برقرار آتواند با می کند که در آنجا اقامت دارند و آتمامی


یهایدل مشغولیکند. خیلی از آنها تحت تعلیم کوجی چاندا هستند و

ه ب دارند، از این حیث برخی از آنها مطابق اراده کارمایی باید مجدداً

طبقه فیزیکی متناسخ شوند.

ی که نتوانند اصطالحات صحیح درونی نقشه راه هایتمام مسیر

طبقات درون را توضیح دهند، تعالیم آگاهی کیهانی هستند. تعالیم

. مشخصات بنیادین خود دارندظریفی در هایتحریف آگاهی کیهانی

ند اما کنمی برخی از این تعالیم نقشه راه درونی را تا حدی توصیف

گذار ها بعد به اطالعات بنیانآنها خواهیم دید سالتر با مطالعه عمیق

کنند. یم زنند و در حین ویرایش، آنها را غلط تفسیرمی متوفی تکیه

ک و نظر سباز نقطه سرائوشایک استاد واقعی هایبر این، کارعالوه

رایش وی نیازی بهسیاق کالم که برای اولین بار تکمیل شده است

وجود دارد که تئوری ی هایدر گروه تحریف نوع دیگر. داردمجدد ن

، اما در عمل کردن به قوانین کیهانی، دهندمی درونی را ارائه هاینقشه

، ندشومیتر و تاریکتر یوگاها ظلمانیهمچنان که . کنندمی سقوط

کند کهمی بنا )جدیدی( توهمات نیروی منفی کل نیرانجان مجدداً

ند.کد آن را شناسایی توانمی و پرورش یافته تعلیم دیده اکتیستِ

کلمات یناهرگز مع اَکِتامسیر ، در بازگشت به تئوری اضافه شده

هنگامی کهرا تغییر نخواهد داد. در گذشته سرائوشا استاد جاری


ستاد جاری تصمیم ا براساس بینیم که، میتغییر یافتهکلمات استاد،

اسناد اما .عالم شده است)غیر عمومی( ا "پِراکسانا آ" سرائوشا

رحال، د هره هجیز در دستان پیروان باقی مانده است. ب آشکارشده

ز دیگر هجی ،یا تعالیم شفاهی تجاتنوش، هاییها و جدااین انشقاق

تابی به کو با نادانی ختلف م هاینامنیستند. هجیز قبلی اکنون با

. روح تغییر یافته استبی

یا یدتأیاین حقیقت بدین معناست که هر نوشته از هر نوعی که

را نداشته باشد، صرفا سوء برداشت سرائوشااستاد جاری یب صوت

ستاد هستند. ا –ار کتاب اصیل و واقعی اعص -هجیز برداشت ادبییا

استاد قبلی را تغییر نخواهد داد. خیلی هایهرگز کارسرائوشا جاری

مراهیگ ۀدهندساده، اگر محتوا یا معانی دستخوش تغییر شوند نشان

است.

معنی و مفهوم هجیز قبلی که توسط سرائوشا اگر استاد جاری

مزید ، هدداستاد پیشین از دنیای درون به بیرون ترجمه شده را تغییر

سر نخ دیگری بر این موضوع است که مسیر در تفرقه و دودستگی

و تعالیم واقعی، در است قرار دارد؛ استاد یک شخص دروغین

پرا کاسانا )غیرعمومی( یا در شکل دیگری تجلی دارد. آوضعیت

مانی به پیروانش بگوید چه ز تواندنمی حقیقیعبارت دیگر، استاد به


گری این تصدیرخ داده و دیگر تعالیمش( رد)او دردوگانگی

)عمومی( نخواهد بود راکسانا بیش از این او پِلکه ب. سمت را ندارد

اتفاق این. کردترک خواهد ایهبدون کلم رااش فیزیکی بدن کالبدیا

ین ااز تاریخی ه نشان یک، شناخته شده عنوان یک دوره پاالیشبه

این است که شودمی دیدهقدیمی هایچیالکه توسط پاالیش دوره

. کندمین نام یک جانشین را مشخصصورت فیزیکی استاد قدیمی به

بقه به طتوانند می بر این، یکی از دالیلی که مذهبیون تنهاعالوه

است. ااَکِتذکر شد، در تشریح نادرست دانش ذهنی برسند، که قبالً

آگاهی کیهانی تحت سیطره تناسخی هستند که هایگونه مسیراین

تحت نظر ارباب یاما است که برخی اوقات به نام پادشاه مرگ یا

.شودمی فرشته مرگ شناخته

یابیم این طبقه نیمه رفیع میدر ادامه با بررسی طبقه اتری، در

ر. در حقیقت، دشودمی پاربرام لُک، بخش فوقانی برام لُک را شامل

صورت دو منطقه تیر کوتی و ساگونا )تیرکوتی م لُک بهیابیم برامی

( وجود دارد، یا شودمی لُک و ساگونا لُک هم برخی اوقات خوانده

عبارتی طبقه ذهنی و طبقه اتری. تفکیک طبقه بدین منظور مطرح به

است که بتوان برای اهداف مقدماتی توضیح مختصری ارائه داد. در

دوم منطقه ساگونا از طبقه اتری نظر گرفتن توضیح برای مرتبه

باشد، زیرا این ناحیه در مقام ناخودآگاه فرد پایدارمی ضروری


در غالباًها ماند. مهم شد تا مشخص کنیم که در این طبقه، روحمی

. خیلی دشوار است تا کسی خودش را از شوندمی دام و تله گرفتار

ود، پنج( ش طبقه اتری بیرون بکشد، مگر زمانی که مادیس )واصل

در طبقه نا هوشیار هوشیار شود. تواندمیکمتر کسی

تواند این هوشیاری درباره طبقه می تنها مسیری است که اَکِتا

واندتنمی ناهوشیاری را به چیالی خود بیاموزد. هیچ مسیر دیگری

ا در ساگونا لُک ی اَکِتادرستی توضیح دهد. معبد خرد زرین را به آن

که در شهر آرهیریت قرار دارد. شودمی طبقه اتری، دایاکا نامیده

ی ئبسیار ال هایمحافظ کتاب هفتم هجیز در ساگونا لُک برای سال

بوده است. تسه

ه در هستند کی هایاین استادان محافظ در دنیای درون، بازنشسته

ی دوره خود شاسرائوزمان حضور در جهان فیزیکی، استادان جاری

بودند. استادان کنونی جهان فیزیکی که کالبد جسمانی خود را زنده

ایم، زندگانی خود را از راه اشاره کرده به آنها ، که اخیراًاندنگه داشته

. در اندتمدید کرده -اَکِتاتعالیم هایاز جنبه-طول عمر کنترل شده

استادی رسید. از توان در کنترل طول عمر به تبحر و می اَکِتا

اتر به خواست و اراده هایگیرد در فضامی اینجاست که شخص یاد

متناسخ یا سفر کند. سِهاجیخودش با کمک


تحتانی در یک روز هایطور که بیان شد، طبقات جهانهمان

دارای چهار یوگا شودمی کیهانی که مَن وَن تا را، یا روز بزرگ نامیده

هدام شامل ان شودمی نامیده "ارا الیپِ"نام هستند. شب کیهانی که با

میلیون و سیصد 1معادل بعد ازاست که در هر روز کیهانی، ری یصغ

نیز دارای چهار یوگا با همان " ارا الیپِ"افتد. می هزار سال اتفاق

تیا، تِرتیا، دووا پا را، کالی یوگا. این دو بخش از روز ااسامی است؛ س

اهِاشتب هایسیستم .دهدمی کالپا راو شب کیهانی تشکیل یک

روز و شب را ، کنندمی رسومم روزِ یک نامگذاری وقتی صحبت از

اگرچه ، هم هستندشب مشتمل بر کنند. آنها معموالًنمی از هم جدا

متمایز و جدا )تعریف( اما ضرورتاً، خواهد بودشناخته شده شب

نامگذاری روز کیهانی دهد که در می این تمایز نشان. نشده است

شاهد دقت بیشتری هستیم و سردرگمی کمتری ، عنوان یک کالپابه

آید.می بوجود اَکِتادر طول تعالیم

تحتانی دستخوش دو عامل کارما و هایاز این گذشته، جهان

کارما با عنوان علت و معلول یا قانون سوم نیوتن تناسخ هستند.

فیزیکی بدین معناست که برای هرشناخته شده است. این قانون

العمل مخالف و باشد، یک عکسمی همها عملی، که شامل اندیشه

، دهدمی برابر در قبال آن وجود دارد. وقتی فرد فعالیتی را انجام

تحتانی وجود دارد. این هایمعلول هم سنگ آن فعالیت در جهان


هد اسخ خواتمام این فعالیت موجب تناالعمل نکارما به موجب عکس

شد. بسته به اینکه عملی مثبت و منفی بوده باشد، فرد معلوالت

را در این تناسخ یا تناسخ بعدی خواهد ها بازتابی مناسب آن عملکرد

داشت.

که فرد اعمال خوب یا کردار خوبی کندمیی بروز یمشکل در جا

را به اجرا گذاشته باشد، چیزی که مذهبیون و معلمان اخالق آرزو

هایرا انجام دهد، باز هم این افراد باید جایی از جهان ند فرد آندار

تحتانی در یک زندگی مثبت متناسخ شوند. البته، خیلی از مذاهب

ویژه در جهان غربی سیاره زمین در پیندا ه، بدهندمین تناسخ را تعلیم

لُک. با چنین محدودیتی، رهبران و پیروان حاضر در این مناطق نسبت

نتایج واقعی زندگی خودشان نابینا هستند.به

الذکر، ، فوقدهندمی بر این، در تعالیمی که تناسخ را تعلیمعالوه

اعمال خوب منجر به ظهور یک شرایط بهتر در زندگی بعد خواهد

شد. در اینجا نکته کلیدی وجود دارد و آن، ضمانت زندگی خوب

ه واسطهتواند بمی هم فرد کارما است، باز دقت و درستی حاصل از

ا تحتانی است از پ هایثیر حضور در جهانأتمنفی که تحت هاینیرو

اما چرخش شودمی دربیاید. بنابراین، زندگی خوب از این راه شروع

به منفیات از چند منظر ممکن است در زندگی یا زندگانی بعدی

منفی پیش از آنکه عیب و نقص آن اصالح لغزشادامه یابد. این


زیادی ادامه پیدا کند حتی برای هایتواند برای زندگیمی ود،ش

.شودمی متوقف اَکِتاهزاران زندگی. بنابراین، بخش منفی تنها در

خیلی دشوار است تا اعمال خودمان و انعکاس آنها را بسنجیم،

ه ب ویژه اعمال زندگی گذشته. اهداف اصلی علوم جهان فیزیکی،هب

مشکل را بسنجند، هر چند از روی واقع، این است که این

تجربگی، اهداف در طول تاریخ به دست فراموشی سپرده شده بی

اهمیت بی موجب تالش جهت سنجش حقایق کیفیاست. به

همچون کارما و تناسخ که فقط در تله توضیحات فیلسوفان قرار

.شودمی دوره زندگی فرد گمراهها دارد، برای میلیون

ا از این دهد تمی ی است که به فرد این توانایی راتنها تعلیم اَکِتا

عبور کند. شودمی نامیده 91حلقه خوب و بد که آواگاوان، چرخه

ی و بعضی چیزها که فراسوی نیک برخی فیلسوفان بزرگ به حقیقتِ

بدی قرار دارد دست یافتند مانند کتاب فردریک نیچه به نام

مربوط هایکه دشواریبه موجب آن، چیزی . "نیک و بدسوی افر"

زند این است که گرفتار ستایش ومی گرایی را رقمبه تعقل

ها نه معانی و محتوای آن. نقشه شوندمی کلمات هایمحدودیت

زبان ،اَکِتا. بدون زبان اَسِی کِر شوندمی تبدیل به خطه و سرزمین

، شودیم آن فهمیده هایو چیال سرائوشاسری که تنها توسط استادان

ین زبان واسطه اهگیرند. بفیلسوفان در یک وضعیت نامطلوب قرار می


ازیسشفاف ، مسیر معنوی را ساده سازی یا ترجیحاًاَکِتاراستین،

کند.می

دهد می برای دارما دارد، پاسخ تمام مشکالتی را اَکِتاپاسخی که

تعاریف مبهم و اَکِتاایم. که در ارجاع به کارما و تناسخ اظهار کرده

کشد ومی دارد را با دقت بیروننام گنگ متداولی که کارما و دارما

کند.می سازیآنها را شفاف

یا صالح زیستن اطالق " زندگی صالح"به عنوان دارما معموال

که با زندگی، از دارما تریا ظریف ترما درکی عمیق، عالوهبه. شودمی

خیلی ساده، شخص. کنیممی ا درکبدون کارما نشان داده شده ر

هایتواند با تمرین دارما از ایجاد کارما دوری کند. یکی از تمرینمی

یا بر چهرهسرائوشا دارما این است که شخص توجهش را بر سمبل

معطوف کند، ضمن اینکه کلمات معنوی سرائوشااستاد جاری مهاجی

د. این کنمی و غیره را زمزمه هیو، اَکِتا ،سرائوشا، آکشارمانند نرژی پر ا

جربه نسبی . تشودمی شناخته اَکِتامعنوی اتتمرین در عنوان مراقبهمتد به

روزانه، گوش فرا دادن هایدارما برای غیر واصل، ضمن انجام فعالیت

تواند باشد.می سرائوشابه جریان صوت درونی

در درون ها سازد تا تمامی زمانمی ، چیال را قادراَکِتاوصل در

برقرار باشد حتی اگر به دالیلی نتواند توجهش را بر آن سرائوشا


زیادی را به همراه دارد هایمعطوف کند. وصل برای چیال حفاظت

حین سرائوشا، استاد جاری مهاجیترین آن، حفاظت معنوی اما مهم

باشد. وصل خیلی ساده، زمانی است که چیال می سِهاجیحرکت در

سط . این دستاورد توسط چیال یا توشودمی تری شکوفایعبه سطح رف

قابل تشخیص باشد. تواندمیاستاد

آموزد که توجهشمی گذارد ومی قدم اَکِتاوقتی شخص به مسیر

معطوف کند، بدین معنا نیست که کارمای آنها به سرائوشارا بر

ی . در دو سال اول مطالعه، کارمای تقدیرشودمی سرعت منحل

منحل خواهد شد. این اَکِتاگذشته چیالی هایبسیاری از زندگی

و "ویدیا سرائوشا"فردی در هر دو کتاب تاریخچه دراز مدتِ

از همین نویسنده با جزئیات تشریح خواهند شد. "سرواتاس"

، فرد چند سال در ارتباط با اَکِتامجرد ورود به مسیر ه رو، باز این

گیرد. نشدنی است که این مدت کوتاه می باز شدن کارمای خود قرار

برای بازگشایی را نداشته باشیم حال آنکه در آشکار شدن چنین

م که کنیمی داریم. مشاهده اَکِتااعتبار عظیمی از سرائوشاقدرتی از

در وضعیت رویای یک دانشجوی تحت نظارت استاد بانجانی در

.شودیم کارما آزاددر صحرای گوبی بیشتر این اَکِتامعبد خرد زرین

در طبقه علی تحت حفاظت شمس تبریز، در خالل مدتی که

، باشدمیچیال در وضعیت رویا در معبد صحرای گوبی تحت مطالعه


و کندمیتجربه این شخص تصویر زندگی گذشته را مجدداً

امفعالیتی انج ،. در یک تصویردهدمیمشکالت را بر آنها تطبیق

، تصویر شودمیو چرخه انرژی مخابره شده تکمیل ن شودمی

که شخص قبلی مرده باشد یا. زمانیشودمی باقیمانده کنار گذاشته

تمام، موجود فیزیکی دیگریقالب را ترک کرده باشد این چرخه نیمه

عبارت دیگر، فرشته مرگ که ارباب یاما نیز نامیده. بهکندمیرا خلق

کندیمتمام تصاویر را ضبط و نگهداری ، سوابق چرخه نیمهشودمی

زیرا ارباب یاما، یکی از گویدمیو به روح ناهوشیار واقعیت را

تحتانی را دارد. هایعوامل کَل نیرانجان، آرزوی ماندن روح در جهان

البد ک در دیگرتناسخ پتانسیل و فرصت جبران در یک معموالً

تحت قلمرو و یاما کهآموزد می اَکِتا. دست خواهد آمده بفیزیکی

قرار دارد و هنگامی آکشار تحتانیِ هایحکمرانی فرمانروایان جهان

سازد که می روح را قادر، شودمی که شخص از این موضوع آگاه

. دست گیرده کنترل خود را ب

خص ش، اَکِتا ۀاولی هایسال طی کارمای تقدیری در تسویهبعد از

ت اچند دقیقه یا ساع خالل که درسروکار دارد روزانه با کارمای تنها

)نیوفایت( از تازه واردتوجه چیالی کهزمانی. حل خواهد شد کمی

کارمای روزانه ایجاد خواهد شد. فرو لغزدبرترسطوح


درست است که واصل، همواره در طبقات رفیع اقامت دارد و

گیرد. بنابراین، تا زمانی که چیال واصل زندگی دارما را در پیش می

کارمای روزانه را ایجاد خواهد کرد. باید متذکر شویم او نشود، اَکِتا

د. در هر زمانی سقوط کن تواندمیکه واصل قبل از رسیدن به استادی

اگرچه، این سقوط باید تعریف گردد.

ن یکارمای تقدیری خلق کند و بنابرا تواندنمی م که واصلدانیمی

ش را از دست هایآید او هیچ وقت وصلوقتی مشکلی پیش می

، اما او را راکد و ایستا خواهد نمود. این رکود و ایستایی دهدمین

عبارت دیگر، چند هزارساله باقی بماند. به هایبرای دوره تواندمی

راستی به معنای رکود یا حرکت خیلی کند در به" سقوط" کلمه

ین زند. اما اکسی که با حرکت آهسته قدم میپیشرفت است مانند

آور نیست.رکود جذاب و حیرت

. بعد از اینکندمیهم کارما و هم تناسخ را برای فرد منحل اَکِتا

آموزد تا در این زندگی یا دوره بعدی، به واصل می اَکِتاانحالل ویژه،

.باشدمی "آتراتاس"با نام اَکِتاشود که تضمین سرائوشااستاد

قطبیت مثبت و منفی برقرار گانهتحتانی، جنبه دو هایدر جهان

ان اگرچه همس ،شودمی گرفتهمثبت و منفی معادل، خیر و شر. است

ر خیر و ش کهدارد در حالی علمیمبنای بیشتردوم نیستند. مورد


مثبت و، باشدیم انتزاعی یا تخیلیکه بیشتر هستندو حاالتی کیفیت

بت مث هایبر این، قطبیتعالوه. علوم محض استبراساس و منفی

سرما، فریاد و سکوت و غیره و منفی در تاریکی و روشنایی، گرما و

قطبیت ومثبت و منفی هایاتفاق ۀاز همباالتر اَکِتا. گرددمیمنعکس

شخص باید درک در وضعیتی خنثی در روح قرار دارد.ها، یافتگی

بلکه ، گون نیستتو خالی و وهموضعیتی ، کند که وضعیت خنثی

ایهاتفاق کهتحتانی جایی هایعنوان آگاهی در جهانآتما یا روح به

واسطه این تضادها هو ب، کندمی عمل، دهندمی مثبت و منفی رخ

با داشتن این موجودیت واقعی در مقام آتما .شودنمی ثرأزرده یا متآ

خواهد گرفت.یا روح، شخص زندگی دارما را در پیش

به محض دستیابی به هدف زندگی دارما شخص خواهد پرسید:

ام، اکنون مسئولیت من من به وضعیت دارما دست پیدا کرده"

کِتااَاینجاست که واصل در دستیابی به سه هدف اصلی "چیست؟

ا خودشناسی یبیشتر شکوفا خواهد شد که این اهداف عبارتند از:

ا یا آکشارشناسی و استادی شناخت در مقام سرائوشا، خد

ین ، اسرائوشا، آخرین هدف استادی آکشار. در همکاری با سرائوشا

شخص بسیار منحصر به فرد، مشاغل موقتی را در ابدیت انتخاب

ها کهخواهد نمود. این مشاغل الزاماً دائمی نیستند زیرا این جایگاه


تمام ی هستند چون هایرسند دارای محدودیتابدی به نظر می

شوندمیانجام اَکِتاها تحت لوای نظام هستی راستین فعالیت

بینیجهانم که این بدانیباید .شناسی(گاهی جهانآیعنی :)سِرواتاس

، دهدمی توجه قرارد مورتحتانی را هایجهان در راستین، زمان ابدی

شناسد.می ما آن را به عنوان یک توهما

ار مورد تذکر قر شناسینوظیفهِ از روی ِ هایتغییر شغل ،عالوهبه

، نوسَمهیتا، مَشودمی به مَنوسَمهیتا تبدیل سرائوشااستاد . خواهد گرفت

همگان نفعها بهبه معنای انجام فعالیتاَکِتا تنها دکترین اخالقیات

واسطه حضورش، اخالقیات به سرائوشارو، استاد . از اینباشدمی

ناب و خالص است.

کنندمیخاطر این توضیحات در گل گیر اوقات نوآموزان بهبرخی

رخ دهد. برای اجتناب از این اَکِتاخواهیم که این اتفاق در و ما نمی

ماهانه به دانشجویان هایست سنگ و دیسکورس هایدام، کالس

وها اضطراب چیالکند تا می ها کمک. این دیسکورسشودمی اعطا

تنظیم سرائوشا به استادیرسیدن خصوص در هیجانات خود را

رخی ببه سرعت رخ دهد و برای تواندمید. برای برخی، استادی کن

نس . زیرا این مسیر از جنداریم ایهعجل اَکِتادیرتر. ما در مسیر بسیار

وانیم تمیعبارت دیگر، مرگ نیست، بلکه از جنس زندگی است. به


بق ضرب طتوانیم می بنابراینتا وقتی که دوست داریم زندگی کنیم و

آهنگ خاص خودمان بیاموزیم.

و آرزو دارد چیال بداند که هاستنشانگر برترین تمدن اَکِتا

منده، افرادی را که عالقاَکِتا. باشدمیشکیبایی در طول مسیر ضروری

به سرپیچی از قوانین مدنی هستند را واصل نخواهد کرد. با این حال،

که فرد راستینی باشد که هنر واقعی دهدمیبه چیال تعلیم اَکِتا

یروین نشانگرزمان که همدر حالیاندیشیدنِ مستقل را داشته باشد،

هور با آرامشی لطیف در چیال به ظ سرائوشا .هستند شاوئسراقدرتمند

خواهدکه میرامی هرچه را آبه ر، شخصبیشتمیرسد و باز هم

یافته است منوسهمیتا راه استادی رد که(بگوید )چرا تواندمی

به آرامی راه بروید و عصای "پند قدیمی . باقی خواهد ماندوشا ئسرا

مجدداً به شکل مناسب تعریف اَکِتادر "بزرگی را حمل کنید

به آرامی صحبت کنید، مستقیماً حقیقت "بدین صورت که شودمی

شتر خود را با طناب ببندید و آنچه ". به اضافه این که "را بگویید

شایسته است. اما به یاد داشته باشید که "میل دارید را انجام دهید

ه ک کندمیاظهار اَکِتارو، تعالیم نیز راه خودش را دارد. از این آکشار

راده ا"، عبارت بهباید "اری میل داری با من انجام بدههر ک"عبارتِ

اندتومی آکشار. از این راه است که تغییر یابد "تو اراده من است


بر روی صفحه شطرنج دنیای فیزیکی، ] آن[حل و فصل کند و

رد. این همان بنمی شخص را به طور نامنظم این طرف و آن طرف

بوده است، آکشاراست که از ازل پیمان و وصلتی با یهمکاری

.وجود متعال عنوان قانون اصلی به

، اصول اولیه معنوی تحت عنوان اَکِتاترین فرهیختگی در رفیع

. این هفت قانون شوندمیتحتانی اجرا هایقوانین هستی در جهان

، قانون آتما )روح(، قانون سرائوشاطور خالصه عبارتند از: قانون به

قطبیت، قانون ارتعاش، قانون نگرش، قانون رونوشت، قانون وحدت

(.شوندمی)این قوانین تماماً در فصل بعدی توضیح داده

دو هدف اولیه، خودشناسی و خداشناسی برخی اوقات به نظر

، ااَکِت است کهاین مشکل خاطره ب. شوندمیگنگ و مبهم تلقی

سطوح مختلف را به عنوان و دهدمی صل را ارائهو هایحلقه

، آتما به شکل خاص. دهدمی راهنمای عمومی برای آتما توضیح

خورد از استاد می بستکه به بنن را سیر خواهد کرد و زمانیآخود

. خواهدمی کمک وشائسراجاری

سیاری ب هایمتنوع باشد. کیفیت تواندمیتشخیص خودشناسی

از فرد خودشناخته وجود دارد. کیفیت اصلی در دانستن نهفته است

که به خودشناسی رسیدی و هیچ شکی در دانیمی)یعنی خودت


، ستا سِهاجیکیفیت دیگر داشتن تجربیات . (این موضوع نداری

در این زمان صورت ارادی به ممکن است ضرورتاًشخص گرچها

هایپیشینهخواندن ، منظم بودن؛ یک اکتیست این کار را انجام ندهد

دیگران؛ استمرار و اما نه ضرورتاً ،ویدیا سرائوشا خودِ روح در

در دام مفاهیم فکری و شفاهیی دارد و هرگز هایظرفیت استادی در

او را نفهمند و درک نکنند اما هیچگاه انممکن است دیگر. افتدنمی

یا ست گورو حرفافراد . وقتی شودنمی خودش دچار گیجی

آنها در حال یادگیری سطوح دیگری ، شوندنمی را متوجهمادیس

های غیر آماده، اطالعات در سطوح اتری یا هستند. )روح

شود(.ناخودآگاهشان ذخیره می

که مربوط به خودشناسی هستند عبارتند از: بیشتری هاینشانه

روی یشِپ اَکِتااره داشتن توانمندی ست گورو در سخنرانی دقیق درب

او در سفر -تحتانی تحت کنترل او هستند هایحضار؛ جهان

شود که نمی همراهی هایتحتانی هیچ وقت با دشواری هایجهان

خته در دنیای درون بخاطر خودشنا افراد. نتواند از عهده آنها بر بیاید

هاییفیتک . شده و مورد احترام هستندشناخته وشا ئسراتوانایی تعلیم

، اما همین موارد از جمله مهمترین بسیاری از خودشناسی مانده است


اری ست گورو، استاد ج استاد حقیقیترین موارد بودند. تنها و اصلی

. ستسرائوشا

ته شناخته و فرد خودشناخ آکشارتفاوت بین فرد خداشناخته یا

مربوط به فرد هایدر دانستن آن نهفته است. برخی کیفیت

فردبه اراده خویش، سِهاجیشناخته عبارت است از: اجرای کشارا

اجازه عملبه دیگران ،رآکشاگری رکن عدم سلطه اکشارشناخته از

برای دهد و باید و نباید برای دیگران ندارد؛ می و آزادی اختیار

، استاد جاری مهاجیو اَکِتاشکوفا شدن، سرسپردگی کامل به

ز در همین دوره ا سرائوشاو معموالً دستیابی به استادی سرائوشا

.باشدمیزندگی با دریافت وصل حلقه دهم همراه

کِتااَ نون اظهار شده است تا زمانی که فردی آماده نباشد، پیامکتا

مند در زبان اَسِی هفهمیده نخواهد شد. این فرد غیرآماده یا غیرعالق

. این شودمی نامیده "کانی" باشدمی مورد استفاده اَکِتاکِر که توسط

ای هواخواه بر اَکِتازیرا پیام باشدمیفرد غیرآماده برای اکتیست مهم ن

مند باشد. این افراد عالقمند در عرض دو هاست که عالق ایهو شیفت

، این توانمندی را در خود پیدا خواهند نمود تا اَکِتاسال اول در

توانمندی به بخشی از خزانه رفتاریحقیقت را تمیز دهند. کشف این

مند، با هبراین، فرد آماده یا عالق. عالوهشودمی آموزگار تبدیل


را ترک خواهد گفت. این پارامتر مکاتب دیگر تعالیم خواست خود

بایستی در ابتدا مطرح باشد اما مقداری آزادی عمل در این مرحله

یگر که چیال د شودمی . در دو سال ابتدایی، پیشنهادباشدمیبرقرار

را مطالعه نکند تا سرگردانی فرد اَکِتامواد آموزشی خارج از ادبیات

. بعد از اشدبمیفردی ،کاهش یابد. البته تصمیم به هرگونه پیشنهادی

هر مواد تواندمیگیرد، اکنون اینکه فرد، سِرگشایی یا تمیز را یاد می

کلید این مسئله در تعلیمی را که دوست دارد بخواند و هضم کند.

باور کند که دارای ظرفیت تواندمیآزادسازی کارما قرار دارد. فرد

و باشدمیاما کارمای تقدیری در حال انحالل باشدمیسِرگشایی

چیال را اَکِتا هایتر کند. پیشنهادموقعیت را وخیم تواندمیبنابراین

ت حاصل مکه کمترین مقاو کندمیدر طول مسیر طوری هدایت

ه دینی ن یا فرقیییا به صورت آ کندمیشستشوی مغزی ن اَکِتاشود.

بجای اینکه تنها مشکالتی را که ماهیتِ اما ، کندمیکسی را شرطی ن

که شکار ساختن اینآبا هستند( را حل کند،اصیل ندارند )توهم و مایا

نها آ، تندهس وشائسرامشکالت زندگی موقعیتی برای تجربه استادی

سطوحی در نظام خلقت کیهانی وصلها -مشکالت()کند می دور را

افتخار یلی خ شودمی اَکِتاهستند. شخص از این که واصل بسیار معتبر

بدون این که نفس کاذبِ خودنمایی در میان باشد، بلکه کندمی


وردن دستاوردی آاست که از حس به دست یسربلندی راستین

. شودمی حقیقی ناشی

ما وجود آت"عبارتند از: ، که بر این تاج افتخار قرار داردنگینی سه

همواره در عوالم اَکِتاواصل ". "ورزدبدان عشق می آکشاردارد زیرا

همواره در اَکِتاواصل "و "ند اقامت دارداساچ خباالتر از رفیعِ

."لحظه اقامت دارد

وجود دارند و بعدها در این کتاب اَکِتا متعددی در هایوصل

یال چاست که یا بازشناسی اتصالوصل شامل . شوندمیشرح داده

حاصل، در سرائوشا ،آتما عنوانهدش باز نور و صوت خو

قسمتِ .ااَکِتتعالیم در خالل یا میثاق با آکشارموافق شدن ، کندمی

.قابل توجه است در اینجاداشتن مشارکتفقط و نه "دن ش "

دیده شود، خواه در تواندمیشنیده شود و نور تواندمیصوت

داخل شخص )درونی( یا خارج از شخص )بیرونی(. وصل به عنوان

مهم و قابل توجه برای چیال و همچنین جهان وجود دارد. ایهبره

و گامی است در دهدمیهر وصل مراتب ارتعاشی جهانی را ارتقا

ی زیادی به جا یهامسیر رسیدن به استادی در زندگی شخص. وصل

اَکِتایک وصل وجود دارند زیرا در تسهیل وجه بیرونی سازمان

که در صعود و ترقی بر این، عالوهدهدمیآسودگی زیادتری را ارائه

د. اعتماد سازتمیز بیشتری را برای فرد مهیا می سرائوشابه استادی


. تعالیمی که تنهاباشدمیبه نفس عاری از نفس کاذب خیلی مهم

تا به استادی دهندمین به چیال ایهیک وصل دارند جنبش یا انگیز

برسد. شخص در این شبه تعالیم درخواهد یافت، افراد در ابتدای امر

پیروانِ استاد وصل گرفته ،و در طول زندگی کنندمیوصل دریافت

خواهند شد. برخی اوقات رهبران یا شبه استاد ادعا خواهند کرد که

الیم عآن ت در، عمل قابل دستیابی باشد اما در تواندمی استادی معنوی

زیادی هایافتد. برخی ممکن است حتی وصلنمی اتفاق اینخاص

هبر، ببینیم در کنار رتوانیم میندرت به در این تعالیم غلط هم بدهند اما

ت عمومی اس اَکِتا. وقتی تعالیم شته باشداستاد دیگری هم وجود دا

معموالً اساتید زیادی در مسیر هستند زیرا این طبیعتِ مسیر راستین

است. آکشار

وِراگی )گروه باستانی استادان معنوی(، برای ورود به سلسله

ر را داشته باشد. رهب سرائوشاشخص باید وصل حلقه دهم، استادی

د جاری . استاباشدمی سرائوشااین گروه منحصر به فرد، استاد جاری

حداقل واصل حلقه دوازدهم است که تحت عنوان سرائوشا

هند لقب امروزه در. این ماهاراجی، شودمی ماهاراجی شناخته

درت قمطرح بوده است که اَکِتاواصل عنوان بهی زمان بلکه، باشدنمی

. از میان رفته است تاریخ موجود در ان در خاللی سرائوشا


، اتفاق نادری را گرددمی مهاجی، سرائوشاوقتی که استاد جاری

است. وقتی استاد مهاجی چهاردهم آگاهی چرا که طبقهشاهد هستیم

وبی فمانند یابد، به یک وصل خیلی رفیع ارتقا می سرائوشا جاری

برای مدت کوتاه دو سال 9191کوانتز )یک واصل دویست اُم( در

ن نحوه عمل را برای مدت کوتاه تصدی استاد گردید، معموالً ای

شاهد هستیم. با رفیع شدن مرتبه وصل، سهیم شدن در ارتعاشات

. این حقیقت بدان معنا نیست که شودمی ترتحتانی سخت هایجهان

خواهید یافت که بیشتر استادان وسواسی هستند، بلکه شما در

ا دشان رتا آنجا که ممکن باشد از چشم انظار خو سرائوشااستادان

دارند به ویژه در دوران کنونی کالی یوگا. مسئله اصلی دور نگه می

صنعتی هایناموزون )غیرهارمونیک( در تمدن هایوجود صدا

.باشدمیتحتانی مانند دوآپارا و کالی یوگا هایدرجهان

ان و تمامی جه اَکِتا ، نقطه کانونی تعالیمسرائوشااستاد جاری

ی، مهاجملقب به اَکِتا ، برخی اوقات رهبراَکِتا است. در آثار ادبی

. این ارجاع بدین معناست که استاد باشدمی استاد جاری سرائوشا

طور اخص باید واصل چهاردهم یا فراتر است. به سرائوشاجاری

برای طبقه چهاردهم برقرار است مهاجیتأکید نمود که، مرتبه وصل

و ماهاراجی مهاجیرا دارد. و طبقه دوازدهم عنوان وصلِ ماهاراجی


را داشته باشند، زیرا سرائوشاالزامی ندارند که عنوان استاد جاری

ها باشند.مرتبه وصلتوانند میباید به یاد داشته باشیم که

وشاسرائاستاد جاری هایولیتئکه یکی ازمس شویممی ما متوجه

قطب وعنوان یک واسطه یا مرکز فعالیت هایستادگی و واقع شدن ب

وان عنهبنابراین ب، ستهابرای سطوح نامحدود وصل )توپیِ چرخ(

، یک واسطه یا توپیِ وسط چرخ نیازی به باالترین درجه وصل نیست

گر یا نقشی هدایت وشائسراجاری که تسلط بر مسند ِ استاد تا جایی

س از ونو آسوکی جیبرای مثال استاد . توپیِ وسط این چرخ است

در کالبد فیزیکی خود بیش از شصت هزار سال سن دارد و واصل

اختهشن صاعدیمرتبه بیش از دوازده هزار است که به عنوان واصلِ ت

مان . نمودار سازباشدمی سرائوشااما باز هم تابع استاد جاری شودمی

در صفحه بعد تشریح خواهد شد. اَکِتا

اَکِتا نمودار تشکیالت جاری سرائوشااستاد

خاموش( استادواُلپُک )نُه

نماینده تجلی واُلپُک( -سپِنتاآمِش شورای نه نفره )

سلسه وِراگی

)دفتر جهانی اَکِتا( AUoکارکنان

المللیواصالن بلندمرتبه بین


آکسایا یا واصالن بلندمرتبه

)واصالن پنجم و باالتر( ایهمنطق هایمادیس

)واصل دوم یا فراتر( ایهنمایندگان منطق

آدارا یا واصالن پایین )واصل کوتاه مرتبه(

ه ترین روح تکامل یافترفیع -استاد جاری سرائوشا. 9-*تعاریف

یا اولین نماینده خدا )اما نه خود خدا که برخی به نادرست اذعان

زیرا این مرتبه از لقب با فروتنی همراه است و یک تجربه کنندمی

ر آن یمرخصی است که در تنگه شَنگتا در معبد تیمعنوی خالصانه ش

یله وسهکه ب استصای قدرتی حامل عکسی که (کندمیرا دریافت

. سلسله کنونی از شدمی حملتحتانی هایسلسه ازلی در جهان یک

یوگا با راما، اولین استاد سال قبل از میالد )شروع دوران کالی 9900

ه کدر حالی کندمیتر راحت گذاری رامقیاس عددی، کار ترتیب –

قبل از میالد؛ 9900تر از استادان جاری قدیمی -سلسله ازلی است

لسله س"(. کتاب شوندمیی باستانی نامیده سرائوشااساتید جاری

زودی از طریق انتشارات دفتر مرکزی به "سرائوشا اساتید جاری

ها سلسلهاز این عضی در دسترس قرار خواهد گرفت. ب (AUo) اَکِتا

اُمین 170زارتارز ربااُمین استاد، سپس، 111نگ یعبارتند از: سودارس

م معلاولین است( بعد از اَکِتا مهاجیزارجی اکنون پاراااستاد )رب


کِتااَی پالجی بود که البته اکنون محافظ واالمقام معبد خرد زرین اَکِتا

، سری پِدار سرائوشااُمین استاد جاری 179، مهاجی، ]کازی داتز[

. بعد از انتقال پالجی )فوت( باشدمیزَسک )سری پال توئیچل(

(، استاد دباشمیسرائوشا آمیز برای تمام استادان لقبی احترام "جی")

بعدی، مجدداً فوبی کوانتز بود که قبالً دوبار استاد شده بود )هیچ

سرائوشااُمین استاد جاری 174محدودیتی برای تصدیگری نیست( و

، سرائوشااُمین استاد جاری 179، مهاجی ،اَکِتاد و رهبر کنونی ش

. باشدمیکاتیفجی( -سری تیرکاتیف رازا )سری تیموتی آرنولد

استاد ، نُهشوندمیندرت متجلی در کالبد فیزیکی به -وُالپُک. 4

.کنندمی، هستی را اداره سرائوشاخاموش تحت لوای استاد جاری

خاموش وارد است این است که آنها استادکه به نه یایهطعنه و کنا

یاما کلمات آنها بسیار موزون و آهنگین است گوی گویندمیسخن

خاموش و ساکت هستند. مَثَل شایسته این ،آنها مانند امواج اقیانوس

خاموش است و وقتی گویدمیوقتی سخن "قضیه عبارت است از

است که با کالمی آهنگینِ ااَکِت. تنها "گویدمیخاموش است، سخن

باد مانندِ سِرا ساکوال آنی )سِرا لزلی آرنولد( که درست مانند باد است

ی تمام توازن کندمی. صدایی که تا ابد تغییر کندمیآن را رازگشایی

طور که بشر چنین است زیرا وقتی او صحبت عیار است همان


یار ندتر باشد بس، نگرش او اهمیت ندارد. اگرچه، وقتی خوشایکندمی

بندی کرد. آن را دسته توانمیتر راحت و پرقدرت

ه به ک سرائوشاشورای مستقیم استاد جاری -شورای نُه نفره .9

ستی ه جنبهسپِنتا که معرف هشت آمِش ، شودمی طور عمومی متجلی

ترین گر متعالیپیوندد، این گروه نمایانهستند. وقتی به استاد می

. دشونمیاشخاص در عالم هستند که مسبب رسیدن هرچیزی به هم

ال که بقیه دوگانه هستند،البته این خود استاد است ولی در عین ح

شوندیمسپِنتا در بهترین شکل ابراز، به انشعابات استاد تبدیل آمِش

تنه یک درخت. هایها و پامانند دست

دشان ندرت خوکه بهسرائوشا سلسله اساتید -سلسله وِراگی .1

برای کسانی که در خارج از حیطه استثنائاً دهندمی را در انظار نشان

کالبد فیزیکی یی که درسرائوشاهستند. بیشتر اساتید اَکِتاتشکیالت

امی )ن اهیمالیا اقامت دارند که به خاطر صدای گای هایهستند در کوه

. در اندهکه به آنجا رفت (]پیرو موسی[یونانی برای زمین موسایی

اَکِتاو اعضای کنندمیاستاد امروزه در آنجا زندگی 4۵0حدود

هستند. سری تیرکاتیف رازا )کاتیفجی( آخرین باری که در هند بود

آنها را مالقات کرد.


کِتااَکارکنان دفتر جهانی -(اَکِتا)دفتر جهانی AUoکارکنان . ۵

ند. که دست کم مادیس، واصل پنجم هست

طرحِ"هر واصل برای هر -المللیواصالن بلندمرتبه بین. 1

، منطقه وسیع ]اِپ[ Aepحضور دارد ) "مسافت یکسان نقطه شمال

ند )به نیز باش اخارج از گای هایبرای اِپتوانند می، اما االمللی گایبین

شناسیِ گیتی اَکِتاوظایف پرندگان دریاساالر نگاه کنید(. بنابراین

صدیق المللی تافالطونی را در گزینش واصل بلندمرتبه بین مناسبِ

بود( )پرچم و آرم سرائوشااُمین استاد جاری 10۵)افالطون کندمی

سازمان ملل متحد را نگاه کنید(.

تمام واصالن حلقه پنجم و -واصالن بلندمرتبه )آکسایا(. 7

باالتر.

، هاقاره واصالن پنجمی که در سرتاسر -ایهمنطق هایمادیس. 9

اقامت دارند. اَکِتا کشورها یا مناطقی بسته به حجم وظایف

"ترواصالن پایین" -واصالن کوتاه مرتبه )پایین( یا آدارا. 1

. دباشمیبرگزیده "کوتاه مرتبه"که عنوان شوندمینیز نامیده

سنگ مستقر هستند و دیگر سَت هایکه در طول کالس هاتاهاراآ

اعضای غیرواصل قبل از دریافت وصل اول خودشان.اعضا شامل

تی بسته به تصمیما سرائوشا، استاد جاری مهاجی هایمسئولیت

، استاد جاری مهاجیگیرد، متفاوت است. که او درباره آنها می


تحتانی است. این استاد هایدر جهان آکشارآینه نابِ سرائوشا

ی است. تحتان هایحقیقتاً باالترین فرد معنوی تکامل یافته در جهان

ود زیرا ش شپرستش یا ستای دتوانمین سرائوشا، استاد جاری مهاجی

ممکن نیست. این ؛ودشاجازه داده نمی آکشاراین اقدام توسط او یا

یا "]کالمیWorshi [ "یعنی "]غالمیWorship ["خودِ کلمه

خُبرگی با کلمات، حال آنکه داللت ضمنی که ذکر شد در قیاس با

تمجید افراطی ناقص است. به خاطر دوال راست شدن در مقام

خدایی کَل نیرانجان است که او با معنی اخیر برانگیخته گردید.

یک سمت موقت برای یک سرائوشاعنوان مرتبه استاد جاری

واصل حلقه دوازدهم یا استاد به خصوصی است که دست کم

ماهاراجی که ذکر شد در اختیار دارد. همچنین این ماهاراجی باید

ب هاوا در زبان اسی کر(،)یاستی پرا تجربه دریافت عصای قدرت

اُم ماه اکتبر از سال تعیین 44ر در روز یمررا در دره شَنگتا در معبد تی

خود نشانشده داشته باشد. قدرت بزرگی که سری پِدار زَسک از

سال ۵9متولد نمود، 9710اکتبر 44داد، خودش را در همین روز

قبل این تاریخ نوستر آداموس را نبش قبر کردند که تناسخ قبلی او

فوت کرد( یک لوح معروف روی 9۵11بود )نوستر آداموس در سال

. این معنی و مفهوم بعدها دادمی را نشان 9719سینه او دیدند که عدد


فوت کرد، برای 9179سپتامبر 97زمانی که پالجی در کشف شد،

اینکه بدانیم او از لحاظ تاریخی چه کسی بود، قدرت معانی رمزی

9719به وضوح 9719179. اعداد کندمیاعداد، این قضیه را اثبات

. این روز تنها مورد تاریخی برای دستیابی به دهدمیرا نشان 179و

آور دیگری نیز قضیه را آشکار حقیقت است. رازگشایی حیرت

که سری تیرکاتیف رازا و همسرش سِرا ساکوال آنی این معانی کندمی

کشف کردند. دقت کنید که ما 9111اُم نوامبر 7رمزی عدد را در

وجود دارد 179و 179بینیم و به طور واضح میرا 7999111عدد

اُمین 179د که اُمین استاد این را کشف کر179. 1با تأکید بر سه عدد

استاد در زندگی قبلی، نوستر آداموس بود. این کشف همچنین

درکشور فرانسه صورت گرفت، جایی که نوستر آداموس در آنجا به

بینی کرده را پیش 9719دنیا آمد، دفن و نبش قبر شد همانطور که او

بود. حتی تا این اندازه که اروپا در آن زمان صفرگذاری متفاوتی را

کردند نظر به اینکه روز، قبل از ماه مینمایش اعداد استفاده برای

آید محسوس است. در آمریکا، جایی که سری کاتیفجی اهل می

آنجاست، صفرگذاری برعکس است. از این رو صفرگذاری به شیوه

را در توالی 9719و عدد دهدمیرا نشان 197179آمریکایی عدد

ود و رمیری کاتیفجی به فرانسه رو س. از ایندهدمیمناسب نشان ن

آن روز خاص از ماه نوامبر به هیچ وجه یک عامل تصادفی نبود.


که حتی استادان دهدمیاهمیت عامل نوستر آداموس حقیقتاً نشان

برخی از اوقات در گذشته، افراد مشهوری بودند. سرائوشا

جذابیت بعدی در خصوص زندگانی گذشته استاد کنونی، سری

سازد که او در یک زندگی گذشته شاه جهان بوده ی آشکار میکاتیفج

است که در بخش تقدیم کتاب، همراه با همسرش ارجمندبانو بِیگُم

، مقبره باشدمیمحل لقب ممتازمحل یا ممتازمحل اشاره شد. تاج

خیلی معروف اسالمی برای شاه جهان و عشق واقعی او، ارجمندبانو

ز که بعد ا باشدمیب هفتگانه جهان بیگم )ممتاز( و یکی از عجای

لی ذشته خیگفوت او نامگذاری شد. استاد کنونی از بابت زندگی

ها کشاند تا ممتازمحل را زیرا او را در تمام این سال کندمیافتخار

سال در این زندگی پیدا کند. در طرح عظیم 100دوباره بعد از

تحتانی هایاتفاقات، درخور نیست اما در حیطه واژگان جهان

درخور است. عشق واقعی به خاطر احساسات عظیم و طلب

پرهیجانش هرازگاهی اتفاقی زیبا است. با این حال میل داریم توضیح

تر است. این دهیم که شناخت خویش در مقام روح نیز حتی مهم

آوری را با خود به همراه گذشته احساسات حیرت هایزندگانی

یعنی خودشناسی اَکِتاو اولین هدف اَکِتا دارند اما در رویارویی با

بازند.میرنگ


ئوشاسرابر این، باید به یاد داشته باشیم که استاد جاری عالوه

مشروط بر این است که یک ماهاراجی باشد اما ماهاراجی مشروط

اری باشد. سمت استاد جسرائوشا بر این نیست که یک استاد جاری

ماند و البته او باید حداقل یک یمسمتی جداگانه باقی سرائوشا

به طور اخص سرائوشاماهاراجی یا باالتر باشد، عنوان استاد جاری

وجود دارد سرائوشاها ندارد. همواره استاد جاری ارتباطی با وصل

ها مراتب شکوفایی فردی هستند. استاد و وجود خواهد داشت. وصل

بقات درون و هم است، هم در ط اَکِتامعرف رهبریِ سرائوشا جاری

این سمت را ترک سرائوشادر طبقات بیرون. وقتی استاد جاری

ی ، ماهاراجی یا باالتر باقسرائوشا، او در مرتبه وصل استادی کندمی

. شوندمین سرائوشاالزاماً استاد جاری سرائوشاماند. تمام استادان می

باشد سرائوشاگذرگاه جنبی برای سمت استاد جاری تواندمیاستاد

از وصل متعلق باشد. ایهبه هر مرتب دتوانمیلیکن

د مطرح شسرائوشا امیدواریم این نکاتی که درباره استاد جاری

سازی کرده باشیم زیرا در گذشته سردرگمی بسیاری اتفاق را شفاف

تحتانی درکانیز هایافتاده بود. اگرچه سردرگمی تنها در جهان

نابالغ( وجود دارد. های)روح


سرائوشا ، حامل عصای قدرت سرائوشاحقیقتاً، استاد جاری

و تنها یک نفر در یک زمان وجود دارد. عصای قدرت، باشدمی

که برای آگاهی جمعی کندمیاز آگاهی پالریزه شده را برمال ایهمرتب

. تجلی زندگی بدون عصای باشدمیدر هر مرتبه از هوشیاری الزم

. این حامل قدرت افتادمیدر یک موجود بشری اتفاق نقدرت

ورزد تا در یک موجود بیولوژیکی تجسم پیدا کند میهمواره اصرار

زیرا بدون تجسم همانند خورشیدی خواهد شد که در وضعیت واگرا

. در این وضعیت بدون قطبش واگرا ممکن نیست که دهدمیانرژی

بشر همین حاال هم در یک ارتباطی با انسان نادان برقرار کرد.

تحتانی طبقه فیزیکی هایوضعیت عجیبی از ترس که در چرخه

او را از توانمینکه بدون عصای قدرت کندمیحاکم است، زندگی

اش پایین کشید. اسب تازی

طور محض و ناب، علمی است بر این، عصای قدرت بهعالوه

تجسم پیدا کرده است و ما تکامل سرائوشازیرا در استاد جاری

ترین روح را در تمام طبقات شاهد هستیم. این سیر تکامل، یافته

راستینی است که در حیطه ]هرم قدرت[آغازگر سلسله مراتب قدرت

هایروح[. کانیز باشدمیها، قابل انکار نزمان و مکان، نواحی پدیده

در جهل و ها،این روحاما برای شوندمیاین حقایق را منکر ]نابالغ


تحت نظارت هستند. سلسله سرائوشاشان همواره از جانب نادانی

عنوان یک گروه نیکخواه و همواره به اَکِتامراتب قدرت راستین

جزیه . تشوندمیوقت از هم پاشیده نخیراندیش پابرجا هستند و هیچ

افتادمیو پاشیدگی ناممکن است. تنها وقتی که افول چرخه اتفاق

و برای مدتی مانندمیاز چشم انظار دور سرائوشااست که استادان

پیوندند. اما این طرز رفتار هیچ ارتباطی با میبه تشکیالت محرمانه

تجزیه و از هم پاشیدگی ندارد. استادان واقعی زمانی مرخص

که افراد دروغگو از آن چیزی که سابقاً مسیر رفیع بود، دین شوندمی

برپا کنند. ایهلسفیا ف

دانیم که آگاهی افراد عصر تاریخی جدیدی که در آن زندگی می

هیچ خبط کندمیافول ایهسازد. از این رو وقتی چرخمیرا کنندمی

ن ، به بیاشودمیمنعکس ن سرائوشا و اشتباهی از سوی استادان

را برای ]آن[خود هایانگیزهسرائوشا واسطه به آکشارتر دقیق

. چطور از آن دسته افرادی که باور دارند از دهدمیاقدامات توضیح ن

استثناء قائل شد، در حالی که در واقعیت توانمی اندهخدا الهام گرفت

چنین توانمندی را در اختیار دارند. سرائوشا تنها استادان

آموزد که ماتریس استاد، عاقبت اشاره به خویش درونی می اَکِتا

فرد دارد. تمثیل قدیمی در تشریح گورو این است؛ کسی که در وهله

استاد بود، زیرا چیال او را باور (چیالاو )اول به چیالیش نگفت که


عبارت دیگر چیال مجبور بود این قضیه را خودش داشت. بهمین

بر این باور هستیم که چیال بایستی ااَکِتبیاموزد. همچنین ما در

رغم گورویی اش را خودش تشخیص دهد. با این حال علیاستادی

ا نمایان تمام حقایق ر اَکِتاکه به شیوه آگاهی کیهانی تمثیلش کردیم،

هواخواهان دانندمی سرائوشاسازد، از این حیث استادان می

راستین هستند زیرا درک خواهند کرد. ]سرسپردگان[

هست اما یک نیزه است و کسانی ،گفت حقیقتمیزارتارز ربا

که برای حقیقت خداوندی آماده نیستند خودشان را با نوک آن

که خلوص در خود کندمیارتارز بیشتر بیان رباز. کنندمیزخمی

حقیقت دارد. خلوص که شامل قدرتی لطیف و آرام است، ورای

همواره دهندمی که مردم اغلب از خود نشان ایهمبرفتار گزاف و قل

ر نظ. به موجب آن بهشودمی برگزیده سرائوشاتوسط استادان

گویی راحت باشد. اغلب این اغتشاش و رسد انجام دادن گزافمی

وگا در موسیقی و ی هیاهوی پر سر و صدا را در دوران کالی

افراد جوانتر شاهد هستیم. برخی اوقات، بودن در قالب هایفعالیت

ویژه آقا یا خانم محترم در یک موقعیتِ کمی دشوار، مناسب است به

یهاواسطه تکنیککنیم رفتاری انجام دهیم. بهمیوقتی تالش

رل گیرد که احساساتش را کنتمیطور طبیعی یاد ، شخص بهایهمراقب


تحتانی، او رفتار هایظلمانی جهانخیلی هایکند و حتی در چرخه

.کندمیسازی موقر و زندگی تعمقی را تا درصد باالتری دوباره

ها، یوگاها یا اعصار ظلمانی، که در دوران چرخه شودمی پیشنهاد

را تمرین سرائوشا دقیقه مراقبه 90باید دست کم روزانه اَکِتاچیالی

ن ای شودمی کند. دلیلی که در خصوص این تمرین معنوی آشکار

هایرخه. در چشودمی، با تمرین بازآفرینی است که استقامت و بنیه

ت یوگا، چیال نیاز به استقامت یا دریافویژه در دوران کالیتر بهظلمانی

انرژی بیشتری در طول روز دارد. در دوران ساتیا یوگا یا عصر

گیری در منظور لذت از آفتابطور ناب بهها بهیی، مراقبهطال

گیرد، به همان ترتیب زندگی چیال در شکل میانجام سرائوشا

رسد. با این حال مراقبه در میوری رگونه به باخودش خیلی تعمق

اعصار حتی در دوران ساتیایوگا دارای مکانیسم حمایتی قدرت مورد

. باشدمیتأکید

بندی دقیق دقیقه مراقبه، زمان 90این در خصوص بر عالوه

معنوی ]هارمونی[ساعت توازن 41ریاضیات وجود دارد که معادل

بندد، در مقاممیروزانه است. وقتی شخصی چشمانش را در مراقبه

]روی جلد کتاب[ سرائوشادرنگ در مرکز سمبل ، بیاَکِتادانشجوی

نی روح به مع شودمی بستهاقامت دارد. بدین معنا که وقتی چشمان


واقعی کلمه در این طبقه پنجم )وسط سمبل( اقامت دارد. غیر واصل

یا شخص غیر عضو در آنجا اقامت ندارد به این دلیل که هوشیاری

ختیار ا را مبنی بر اینکه دقیقاً کجا واقع هستند، در اَکِتایا دانش اولیه

ارد. به همین دلیل است که طبقه پنجمی وجود د دانندمیندارند. آنها ن

دیداری مهمی است که یک ابزار کمک اَکِتاکه جدول طبقات

هایروح را در جهان ،. این جدولکندمیتحتانی را ترسیم هایجهان

. مطالعه زیادی در کندمیتحتانی و رفیع به جهت معینی راهنمایی

این خصوص الزم نیست عطف به اینکه یک نگاه کوتاه به نقشه،

دهی روح یا یادآوری زندگانی تمام آن چیزی که برای جهت شاید

گذشته او ضروری باشد را در خود دارد.

گزینی در مقام روح بدین معناست که انرژی فرد اکنون این اقامت

طور گریز از مرکز به بیرون گیرد که بهمیدر مرکز ارتعاشاتی قرار

بدین جم در مراقبه. یک دقیقه اقامت در طبقه پنکندمیهستی تراوش

1معناست که در طبقه ذهنی،

5زمان طبقه فیزیکی برای ارتعاشات

دقیقه مراقبه در طبقه پنجم 90عبارت دیگر، برد. بهمیمتوازن زمان

1.9ساعت معادل 41فیزیکی است. ]تعادل[ساعت توازن 41معادل

ساعت در طبقه ذهنی برای دریافت تعادل است. زمان در طبقه ذهنی

خیلی ممتد و طویل است و اختالف رؤیت با در نظر گرفتن محل


دید ناظر در این بحث مطرح است )قیف مخروطی رو به پایین(.

یا از تر برابر طوالنی ۵یک ساعت در طبقه چهارم )ذهنی(، تقریباً

90ساعت با اندازه بزرگتری است. مراقبه ۵منظر توازن ریاضیات

دقیقه طبقه فیزیکی، همچنین دو طبقه تحتانی اثیری و علّی )طبقه

و زمان را برحسب دهدمیاتری همراه با طبقه ذهنی است( را پوشش

ساعت 1دقیقه مراقبه، شخص را به مدت ۵. کندمیتناسب تقسیم

دقیقه در توازن ۵7.1و دهدمیشات طبقه فیزیکی قرار در توازن ارتعا

. طبقات دیگر دارای کسر زمانی دهدمیارتعاشات طبقه ذهنی قرار

مابین این عدد هستند. اهمیت ندارد که این اعداد را به خاطر بسپارید

را نشان اَکِتاچرا که آزمونی برقرار نیست اما صرفاً دانش دقیق

. دهدمی

هم برای شودمی یت مهمی برای چیال محسوبمراقبه مسئول

لحظه به لحظه که ما داریم، هایخودش و هم در تمامیت. تمرین

ر گذارد. با به خاطمیمعلوالت درونی و بیرونی هستی را به نمایش

های، اهمیت تمریناَکِتا هایسپردن این حقیقت در ذهن، چیال

. کنندمیرا درک ن اَکِتامعنوی

فصل سوم

1سِهاجی هایتکنیک

ایهمراقبه وجود دارد. تکنیک هایبه تعداد چیالها، تکنیک اَکِتادر منظوربه با این حال،سِهاجی برای هر فرد منحصر به فرد است.

، استاد جاری مهاجی)مبتدی(، یک فرد نوآموز یا نیوفایت هدایت

را بر چیالها این تکنیک دهد.می تکنیک کلی را ارائه ، چندسرائوشاعی طور طبیخاص آغاز و به ۀدارد تا تکنیکی را برای استفادمی آن

آید، اما با می دنبال کند. اگرچه مراقبه بسیار شبیه مدیتیشن به نظرست چرا ثیرپذیر است بسیار متفاوت اأیتیشن که حالتی انفعالی و تمد

فرد . شودمی سِهاجیمنجر به تاًهایراقبه حالتی فعال است که نکه مدهد نه مدیتیشن؛ و این تفاوت بسیار مهمی می مراقبه انجام اَکِتا در

سِهاجی: سفر روح، سفر خارج از کالبد .9


آگاهی، عملی آرام را آشکار با این حال، این حالت فعال .است و هیجانات کوچکها یابد محرکدر آن فرد درمیکند که میمانعی در طول مسیرش به سوی خدا باشند. وقتی نظام توانند می

و حقیقت خلقت را بر او آشکار شودمی عالم وجود بر شاگرد گشودهآور مسئولیت سنگینی را هم به دنبال کند، این تجربه حیرتمی

در این مسیر به وانند تمی خواهد داشت. به همین دلیل تعداد کمیدرونی است. در حالی که ایهاستادی برسند و این استادی تجرب

شاید کمال بیرونی و ظاهری هرگز رخ ندهد.ا نوشته شده ر اَکِتا که در ادبیات سِهاجی یک تکنیک معروف

شناسیم. شاید از انواع متفاوت آن می (siratعنوان تکنیک سیرات)بهروش گرفتن پنج تنفس در بین خواندن ترین معمولاستفاده شود اما

. شودیم باشد. سه بار تنفس پنج تایی انجاممی هیوکلمه قدرت یافته . این پانزده تنفس مهم هستند. اینها شودمی که در مجموع پانزده بار

این تکنیک شبیه 9پنجگانه انسان است. هاینمایانگر تثلیث کالبدتفاده کنند. اسمی از آن استفاده سرائوشا کلمه سری است که استادان

ود مسلط ش سِهاجیسازد به می مداوم از تکنیک سیرات چیال را قادر و در آن به استادی برسد.

هر -تکنیک سیرات به راحتی در منزل شخص قابل انجام است

شلوغ و پرجمعیت، آلودگی هایتر، بهتر. در مکانچه محیط آرام

.)نویسنده( این جمله تاکیدی بر محاسبات ریاضی این تکنیک است .9

101 های سِهاجیتکنیک

ن برای ساکت کردی هایاگر فرد خالق باشد راهصوتی زیاد است، اما

ها طبی برای خیلی هایگیرکند. استفاده از گوشمی این صداها پیدا

کنیک سلب )ت پراتی هاراتوانند میتر قابل قبول است. افراد پیشرفته

گانه( را اجرا کنند. که توانایی درون کشیدن توجه از حواس پنج

ج است. اجرای پراتی هارا، انرژی )هوشیاری( از محیط خار معنوی

تر کند. بنابراین پیدا کردن مکان ساکت بسیار آسانمی زیادی طلب

اساساً به نشستن در جایی ساکت و راحت نیاز ها است. تمام تکنیک

دارند.

بر آن، تمرین تکنیک سیرات ناشی از شنیدن صدای آتما، عالوه

ل، تشکیشودمی حاصل سرائوشاجریان صوتی روح که از ملودی

، رودمی درونی پیش هایرود و در دنیامی گردد. هرچه آتما باالترمی

این حالت، درکننده . فرد شرکتشودمی جریان صوت بیشتر و بلندتر

ش را به صورت چهارزانو در هاینشیند و پامی روی صندلی یا زمین

عیتدهد. کلید این تمرین در این است که در وضمی زیر خود قرار

راهایش راحت و بدون حواس پرتی قرار بگیرد. سپس او دست

دهد، دست چپ را روی دست راست و کف می روی هم قرار

دهد. این می به سمت باال )یا هر طور که راحت است( قرارها دست

نامند که یعنی جهان می کیهانی (mudra) "مودرای"حالت دست را

به ها ست. مودرای دستمنحنی را در کف دستان نگاه داشته ا


کِتااَمند به نتیجه گرفتن هستیم، مهم نیست. هکه ما عالق ایهانداز

دهد برای حالت و حرکت دستمی ارتباطی به یوگا ندارد. اما نشان

بهره برد. اما در مسیر برتر ضرورتی بر این "یوگا مودرا"از توانمی

نکات مهم و کلیدی نیستند. اَکِتاکار نیست. مودراها و یوگا در

پس از آن فرد در حالتی راحت قرار گرفته که برای سی دقیقه در

به آرامی توجه خود را بر تیسراتیل، کننده آن باقی خواهد ماند. تمرین

چشم سوم یا چشم معنوی که در وسط پیشانی است متمرکز

سازد.می

تکرار بهکشد و شروع می گر پنج نفس عمیق و آرامسپس مراقبه

کند. پس از آن که مدتی ذکر را تکرار کرد پنج نفس عمیق و می هیو

مهادا هیودهد و همچنان با آرامش بیشتر به ذکر می آرام دیگر انجام

دهد. توجه فرد باید به نرمی روی تیسراتیل ثابت باشد. کلمه می

است. در تمامی تمرینات مانند "آرام بودن و نرمی"کلیدی در اینجا

بر آن، مامی تجربیات زندگی نباید با فشار و اجبار عمل کرد. عالوهت

وم( ببیند، )چشم س نباید سعی کند چیزی را در تیسراتیلکننده شرکت

فقط باید به آرامی توجهش را آنجا متمرکز نگه دارد.

د و کشمی پس از مدت کوتاهی، او دوباره پنج نفس عمیق دیگر

رساند. نباید بیم و می مهم پانزدهرا به شماره ها شمارش تنفس


او هایهراسی باشد، اگر حواس شخص پرت شود و تعداد تنفس

اشتباه شود و یا فراموش کند چند تا نفس را تکرار کرده است. در

کردن، فرا خواهد گرفت تا شمردن را به واسطه تمرینهت بهاین

، توجه خود سِهاجیطور که با تجربه کردن درستی انجام دهد، همان

بهتر خواهد کرد. برخی "رمز عبور"را با استفاده از این تکنیک

کنند که به معنی این می را بدون دقت و توجه کامل تجربه سِهاجی

کنیم که در تمرینات فیزیکی فرد صرفاً با زندگی می است ما تصدیق

)به این مفهوم که تنها در خالل کردن به مهارت دست خواهد یافت

-الزم در زندگی دست یافت هایتوان به مهارتمی کردنزندگی

م(.

تا دگویمیتر پس از این پنج تنفس او ذکر را با صدای آهسته

کرارتتر کم در حالی که ذکر را با صدای آهستهبسیار آرام شود. کم

ه . سپس توجشودمی دهد تا اینکه ساکتمی کند با دقت گوشمی

کند که در درون می معطوفهیو رونی د هایخود را به شنیدن صدا

که در تمام سرائوشا حال چیال به جریان صوت. شودمی او جاری

بدن او پخش شده و تبدیل به بخشی از او شده است، گوش

.شودمی آغاز سرائوشاسپارد. سپس اصوات مختلف ملودی می

انگیز گوناگون زیادی در جهان هستی وجود دارد. اصوات شگفت


کوشند از این اصوات تقلید کنند میی هایموزیک سمفونیکه چنان

د وانتمی سرائوشا نها نزدیک هم نخواهند شد. گاهیآاما هرگز حتی به

صدای یک آبشار و یا آبشاری کوچک درست از دل آن باشد، گاهی

ویولون یا ها، زنگی، صدای انواع زنگ هایصدای سنج یا موسیقی

هم باشد. با این حال این آالت موسیقی فلوت و ویولون و فلوت با

ی کنند که زیاد دقیق نیستند، اما این تنها چیزمی تنها اصواتی را منعکس

این د انجام دهد.توانمی سرائوشااست که انسان برای تقلید از جریان

دور باالی ناحیه هایدر سرزمین سِهاجیاصوات سفر روح را در

باشد.می آکشارجم از دهد که ناحیه پنمی ست لک نشان

بیه شوند و شمی تدریج به ملودی آسمانی تبدیلاین اصوات به

ت باشند و حتی آالنمی ی که شخص شنیده و در باال ذکر شدهایصدا

موسیقی هم قادر به تکرار آن نیستند. زیبایی آن، چنان انسان را

سازد که انسان را به طبقات رفیع هوشیاری معنوی، می مدهوش

برد. او آرزو دارد آنجا بماند می سرشار از شکوه و زیبایی، ایهناحی

و گوش دهد و در آن صوت الهی ساکن شود و هرگز به نقش

بازنگردد. آرزویش این است، هر چند باید پیش از ورود اش زمینی

ور طباالتر و ابدی، وظایف زندگی فیزیکی خود را به هایبه جهان

طبیعی ایفا کند.


ضیح تکنیک بعدی باید بدانیم که صبر، کلید استادی درقبل از تو

است. بدون صبر، شادی و عدم وابستگی شاید چیال برای سِهاجی

نباشد. آگاهی بشر همواره اش طوالنی شاهد اتفاقی در مراقبه ایهدور

عنوان یکنگرانی و ناشکیبایی را با خود به همراه دارد. شخص به

فس عنوان هوای نگرایی که بهآموزد افراطمی (اَکِتا)شاگرد اکتیست

را به تعادل برساند. شخص به زودی خواهد آموخت شودمی شناخته

همراه بهپذیری که قدرت حقیقی از آرامش، مهربانی و انعطاف

. این به آن معنا شودمی نگرشی از دریافت تجاربی روشن حاصل

جاری کند و آن رانمی نیست که شخص شادی زیادی را تجربه

متعادل ساختن هایسازد بلکه به این معنی است که او به راهنمی

برد. گاهی شادی واقعی از موارد کوچکی مانند صبر می خویش پی

آید.می به دست

تکنیک بعدی تکنیک نیرات است. این تکنیک از توانایی دیدن

)روح( در حین استفاده از تکنیک برای مشاهده طبقات عنوان آتمابه

از که در این تکنیک نور شودمی برد. آتما اغلب متوجهمی رتر بهرهب

کند، پرتومی درون خود او مثل نور چراغ قوه که شب را روشن

نشیند. می گیرد. همانند تکنیک سیرات، فرد آرام و در مکانی ثابتمی

ها نشیند و دستمی او به صورت چهارزانو و یا قائم بر روی صندلی


دهد در حالی که توجه را می زده یا روی یکدیگر قرار را به هم گره

دارد.می دوباره آرام بر چشم معنوی خود معطوف

این بار، به جای گوش سپردن به جریان صوت، چیال توجهش را

این توجه آرام باید به نور سفید در دارد.می معطوف سرائوشابر نور

پنهان به سوی طبقه ایهدرگاه چشم معنوی باشد. این درگاه درواز

لطیف آتما، طبقه روح، اولین مکان برای عبور روح در جهت رسیدن

دهد.می به طبقات برتر، را نشان

، فرد باید به شودمی وقتی توجه آتما روی این دروازه معطوف

صورت اریب نگاه کند در غیر این صورت ممکن است تصویری که

او بتواند از زوایای راست ناپدید گردد. اگر شودمی وارد پرده روح

یا چپ به تصویر نگاه کند معموالً نور یا تصویر بهتر از زمانی که

ماند. نگرانی و مضطرب بودن عاملیمی مستقیماً به آن نگاه کند باقی

گردد.می ای، حتی فیزیکیاست که مانع هرگونه مشاهده

، تکرار کلمات مقدس "ذیکار"حال چیال به آرامی به زمزمه

ست بهتر است کلمهاَکِتایک واصل ،پردازد. اگر شاگردمی شارآک

نیست و یا اَکِتا سری وصل خویش را زمزمه کند. اگر واصلِ

یا کلمات و اسامی مختلف بیرونی و هیود توانمی خواهد بشود،می

یمهاج، اَکِتا ،سرائوشا، آکشارعمومی دیگری را تکرار کند همچون


اصوات مختلف هر طبقه که در مسیرش به تواند اسامی می و.... یا

کند، را بخواند. این اسامی می سوی طبقه آتما یا روح از آنها گذر

نی(، )ذه )علی(، مانا )اثیری(، آئوم )فیزیکی(، کاال عبارتند از سوال

ند هست سرائوشااصوات ها )طبقه روح(. این آکشار)اتری( و باجو

روند. با تکرار این کلماتمی ارککه با عبور از هر طبقه یا ناحیه به

اند.رسمی در ذیکار، چیال خود را از طبقات پایین به طبقه آتمالک

،این بیند.می در تکنیک نیرات، اکتیست نور را از طریق صوت

واند تمی تردید برانگیز است. چون اگر توجه او بر نور است چطور

فردی به صوت را بشنود. هر چند شرایط فردی، غالب است و از

فرد دیگر متفاوت است؛ نوری که چیال بیشترین عالقه را به آن دارد

است. این ستاره آبی شش پر بعد از تکرار مهاجی نور ستاره آبی

اد . این ستاره، استشودمی تکنیک نیرات وارد حیطه تمرکز شخص

است که در کالبد نورانی خود به شکل آتماساروپ سرائوشاجاری

طور معمول در آغاز، فرد کالبد نورانی . بهشودمی اهریا کالبد روح ظ

بیند. فقدان این شناخت نباید نمی را سرائوشااستاد جاری

باشد چون با کمی تمرین این مکاشفه بر استاد جاری کننده ناراحت

را در خواهد یافت. برای کمک به این تمرین فرد باید سرائوشا

( را تا حد ممکنسرائوشاکاندن )تمرین تجسم حضور استاد جاری


ا تواند بمی در ساعات بیداری جسمانی تمرین کند. تمرین کاندن

ازی خیالی حضور استاد آغاز شود؛ سپس در ساستفاده از تصویر

مرحله بعد پنداره و حضور واقعی و مشخصی از استاد در برخی

حاالت رخ خواهد داد. استفاده از تخیل برای دیدن مهم است.

استاد اغلب به شکل ستاره آبی یا گاهی به شکل نور آبی بنابراین،

نور آبی برای چیال در ۀ . اغلب تجربشودمی یا حبابی از نور ظاهر

زمان بیداری به شکل نور آبی یک ستاره پدیدار خواهد شد. دیدن

که چیال به آرامی به طبقات شودمی این ستاره یا نور منجر به آن

از طبقه روح است. فرد باید بیاموزد مختلفی هدایت شود که فراتر

کامالً به این نور اعتماد کند و هرگز به وجود آن شک نکرده، از آن

نترسد و در دیدن و دنبال کردن آن تعلل نکند، یا از خود نپرسد این

. در آغاز، ترس شودمی به کجا ختم شودمی راه که در آن هدایت

ر استقامت فرد را برای غلبه بمشکل اولیه است، اما مراقبه )سواساتا(

دهد.می این ترس افزایش

آبی رنگ باید با شادی و خوشحالی ۀهمیشه از ارتعاش نور ستار

افتد و مکان و یا زمان خاصیمی استقبال شود. دیدن آن گهگاه اتفاق

را شاسرائوندارد. چیال باید بسیار شاکر باشد که اجازه یافته نور

بر آن، گیرد. عالوهمی پرتو سرائوشااد جاری ببیند، نوری که از است

ارتعاش نور ممکن است در طبقات باالتر تغییر کرده و به درخششی


تبدیل ارآکش با شکوه تبدیل شود. در این مرحله تشعشع نور به نور

.شودمی

پیش از آنکه جایگاه نیرات ثابت شود، در حالی که آتما خود را

، بر چشم معنوی اما به آرامیکند و توجه خود را کامل، می آماده

کند، احتماالً برخی اصوات و تصاویر درونی را تجربهمی معطوف

نماید. گاهی این تصاویر و مشاهدات قبل از آن که آتما آماده شود می

دهد یا گاهی این مشاهدات، می شروع شود، رخ سِهاجی و در واقع

"جمع آوری تصویر"را در تکنیک است. این موضوع سِهاجیخود

ما باید درک کنیم که کنیم. می این فصل کامل بررسی هایدر انت

هر چند انسان همه چیز سِهاجی است حتی لحظات بیداری ما.

وجود آورده است، او عادت هرا در زندگی فیزیکی خود ب ایهپروس

وقتیوسط و پایان هر چیزی را پردازش کند. بنابراین، دارد آغاز،

در ایه، منظور واقعی ما تجربسِهاجیگوییم تجربیات قبل از می

خالل ورود به حالتی از دریافت ماست. ممکن است به نظر برسد

ارزشی ندارند، اما این وظیفه استاد سِهاجیقبل از هایکه تجربه

ست که تیزبینی را به زندگی شخص بازگرداند. این سرائوشاجاری

دهد که چیال تجربیات بسیاری را در این می نشاننگاه موشکافانه

زندگی خود )تناسخ اخیر( فراموش کرده است. چشمان خود را


وح ر آسانیرا تجربه کنید. به همین سِهاجیببندید و بالفاصله

همیشه در طبقات باالتر ساکن است. این حرکت مهم است زیرا

ر از ین، آگاهی برتتوانیم بدون آن به سوی خدا بازگردیم. بنابرانمی

آید. می دستهب سِهاجی ،طریق سفر به درون

گر ممکن است، مراقبهسِهاجیپیش از حصول تجربیات اصلی

ه که بی هایی مثل سوت قطار یا قایق را بشنود، موسیقیهایصدا

کند از آالت موسیقی شرقیمی آن اصوات را توصیف ،بهترین شکل

کوچکی را بشنود که هایاست. سپس ممکن است طنین زنگ

د نورها . دوباره شایشودمی عظیم هایتدریج تبدیل به طنین ناقوسبه

تهایآید و درنمی صورت ذرات دود ظاهر شود، سپس رعد و برقبه

لکه ، نه برای ترساندن، بشودمی ستاره سفید یا آبی بزرگی آرام ظاهر

. دشومی صورت تابش باورنکردنی و دلپذیری نمایانبه

شود و می گستره عظیم و درخشان آسمان شب، اکنون آشکار

کند. او به لطف می ماه و نور عبور هایسرعت از میان جهانچیال به

د هستند و نباید هماننتر داند که اینها نواحی پایینمی اَکِتا هایآموزه

گذشته این تجارب را که فاقد حقیقت هستند، با تجارب باالتر اشتباه

تا وارد طبقات باالتر شود. او شودمی بگیرد. در این مقطع، او آماده

تاب، رعدبارها اشکالی چون خورشید، آتش، مه، باد، دود، کرم شب


بیند. شاید حواسش پرت می ،دیگر هایو برق، ماه، کریستال و چیز

. شودمی شود اما سریع حواسش جمع شده و روی یک نقطه متمرکز

اید فقط برای سی دقیقه انجام شود، مگر اینکه بها تمام تکنیک

شخص احساس کند ادامه دادن این تجربه ضرورت دارد و یا زمان

مند ماندن است؛ مکاشفه فرا رسیده است. عامل مهم، آرام و عالقه

بخش حاصل خواهیم چیزی جز تجربه جدید و الهامنمی زیرا ما

قه دلپذیر است که ورای طب ایههمیشه تجرب سِهاجیکنیم. در نتیجه،

پنجم است.

را با دهیانا سرائوشاتکنیک بعدی، هر دو جریان صوت و نور

(Dhyana) سرائوشااستاد جاری که به آن مشاهده هیئت نورانی

گانه،سه( Triad) آمیزد. این تکنیک را تکنیکمی گویند، در هممی

نامند.می

همیشه در آستانه آتمالک که فراتر از سرائوشااستاد جاری

ماند. هرچه عالقه چیال به می طبقات تحتانی است منتظر چیال

، این شودمی بیشتر شود، عالقه استاد به سفر چیال بیشتر سِهاجی

های)بازتاب آینه شباهت به بازتاب دائمی آینه نیستبی عالقه

ی چیال تلقیمندی نکته مهمی براهم(. چگونگی این عالق-موازی

د، باش سِهاجی. اگر انگیزه چیال چیزی غیر از یادگیری از شودمی


خودخواهانه دلیل اصلی هایبعید است زیاد پیشروی کند. انگیزه

ا ر سرائوشا ایهاست. عد سِهاجیموفقیت ناچیز افراد بسیاری در

برای ایهخواهند، عدمی روانی( هایروانی )قدرت هایبرای هدف

. از شارآکشخصی و هر چیزی که فکر کنید به جز بازگشت به نفع

شکل م سِهاجیآن جایی که بیشتر مردم تسلطی بر خود ندارند، با

وانایی ت ویژه برای کسانی که معموالًدارند. صبوری اصل اول است، به

را در خود ندارند. سِهاجیدرک و شناخت

جانی زیرا مردم بسیار هی شودمی این اضطراب در کالی یوگا بیشتر

هستند و بر این باورند که هیجانات عامل قدرت هستند. کامالً

. ستسرائوشابرعکس، صلح و آرامش قدرتی است که نمایانگر

بالخص جنس مذکر باید مطالعه کند و یاد بگیرد که قدرت حقیقی

خشن های)منظور انسان "ماچو"در آرامش و صلح نهفته است.

م( یا خشن رفتارکردن بدترین نوع-آمیز دارندری تحکماست که رفتا

توانند می ضعیف نیستند وها ضعف در نفس است. اکتیست

که یحتی در صورتها، در هر زمانی باشند. اکتیست جنگجویان بزرگی

را تحریک و خشمگین کنند باز هم در آرامش و صلح، ها آن

کنند. این می ملآمیزی منفعل عقدرتمندانه و گاهی به شکل طعنه

عبارت دلیل تربیت و یا مقتضی زمان باشد. بهتواند بهها میموقعیت


بندی خاصی نیست که با آندارای رفتار و طبقه اَکِتا دیگر چیالی

عنوان اکتیست شناخته شود.به

( Tassawar)یا تاساوار ( Dhyana)گانه(، دهیانا تکنیک تریاد )سه

درخشان ۀ مدام و آرام خیره شدن به چهر. این با شودمی هم نامیده

در پرده درونی چشم معنوی انجام سرائوشاو چشمان استاد جاری

که طرق بسیار کمی از آن شودمی . رازی در اینجا آشکارشودمی

زمان به مردمک هر دو چشم، آگاه هستند که به جای نگاه کردن هم

م. از آن کنیمی بر وسط پیشانی و یا مستقیم بین دو چشم تمرکز

کنیم؛ تنها راه دیدن ورای می جایی که ما در شمایل انسانی زندگی

)تمرین( یاد شده است. این خیره شدن دو چشمان، به وسیله فعالیت

به چشمان استاد باید بدون وابستگی و به مدت سی دقیقه مداوم

ه گفته شد، فرد نباید بیشتر از سی دقیق طور که قبالًانجام شود. همان

خود نتیجه بگیرد. هایاین تمرین را انجام دهد مگر آن که از تالش

کند، نتایجی می وقتی چیال توجه خود را به این جایگاه متمرکز

و یا استاد شودمی حاصل سِهاجیهمچون خروج از کالبد در حالت

رگ. مراقبهشودمی او را بلند کرده و سفر او در سطوح باالتر آغاز

هایابتدا و یا انتها اسم کوچک استاد پیشوند و پسوندتواند به می

که به آخر اسم کوچک "جی"فزاید، مانند پسوند اآمیزی بیاحترام


گری که شبیه امتیاز و لقب شوالیه "سری"و یا پیشوند شودمی اضافه

این کلمه به سطحی اَکِتادر انگلستان است، با این تفاوت که در

ه عنوان قسمتی از القاب اساتید نظام وراگی باالتر ارتقاء یافته و ب

باشد.می سرائوشا

در این نقطه است که استاد درون در پیکره درخشان خود منتظر

چیالست. استاد همیشه منتظر پیروان عزیز خود است تا در قالب

آتما ساروپ به او بپیوندند. خواه در طول جلسات مراقبه یا در زمان

یکی.انتقال یا مرگ پیکر فیز

اند بسیاری در آن موفق بوده هایدو تکنیک بعدی که چیال

ین است. ا تکنیک آفرینش مقصدو تکنیک گردآوری تصویر

مثل سه تکنیک قبلی در مکان ساکت و آرام با چشمان ها تکنیک

سِهاجیانجام دادن ها شوند. هدف اصلی این تمرینمی بسته آغاز

یا کلمه سری خود را تکرار کرد، هیواست. پس از آنکه فرد ذکر

دهد که تصاویر درون او بر پرده تیسراتیل جمع شوند. شاید می اجازه

این تصاویر، از تصویر مکان قبل از ورود به مراقبه او باشد. این اتفاق

خوب است و در واقع بخشی از تکنیک گردآوری تصویر است.

رای آید باید بمی درواقع هر تصویری که هنگام مراقبه به سراغ چیال

ینش آفربه کار رود. این تکنیک برعکس تکنیک سِهاجیورود به


دهد تصویر بهمی است. زیرا در گردآوری تصویر فرد اجازه مقصد

درون او وارد شود. این دو نوع تکنیک، چه آفرینش تصاویر یا تصور

اول با تکنیک ایهکه عد روندمی کاراتفاقی تصویر به این علت به

با تکنیک دوم. ایهراحت هستند و عد

آوری تصویر به صفحه تیسراتیلوقتی تصویر در طول جمع

سِهاجیآید شخص باید اجازه دهد که این تصاویر به کمک می

ارتقاء یابند. این ارتقاء حقیقت برای هر فرد متفاوت است. اما شبیه ربهجکه فرد در دنیای فیزیکی ت شودمی اتفاقات واقعی توصیف

کند. اگرچه دیگر طبقات متفاوت هستند، این ارتباط برای روح می

خواهد مین اَکِتاکند. می اهمیت پیدا سِهاجیتدریج با تجربه کردن به

د. دهمی فرد را مجبور کند زیرا این فقط مشکالت فرد را افزایش

دهید و تصویرمی وقتی به آرامی تصویر را موردتوجه قرار

تغییر کند آن را آزاد کنید زیرا سرانجام آتما بر تصویر خواهد می

شد، آتما بایدتر خاصی متمرکز خواهد شد. وقتی تصویر واقعی

وارد تصویر شود. این وارد شدن مثل پیشروی کننده عنوان شرکتبه

در کالبد فیزیکی است که برای چیال عادی است. وقتی آتما سفر

د، شاید سعی کند استاد جاری کنمی خود را در این ناحیه آغاز

در آن طبقه خاص اَکِتاپیدا کند یا به معبد خرد زرین را سرائوشا

برود.


و نگهبانان معبد و اَکِتادر زیر فهرست پانزده معبد خرد زرین

آسوراتی لُک )ناحیه بیابانی( از بیابان – 9آن آمده است: هایشهر

سوراتی لُک -4اکویی تی، گوبی به همراه استاد بانجانی در صومعه ف

بویکا مگنا، در تبت شمالی با های)منطقه کوهستانی( در کوهستان

)ناحیه پریتوی لُک -9استاد فوبی کوانتز در صومعه کاتسوپاری،

ی ااَکِتزمین( در شهر آگام دس با استاد یائوبل ساکابی در معبد

در پیندا لُک وپایتخت سابق -دنیای موسیقی[نادا لُک -1گارهیرا،

حال حاضرپایتخت موقت پیندا لُک تا زمانی که شهر آکسارا

در شهر رتز در سیاره زهره ])پایتخت جدید( روی زمین تجلی یابد

پیندا لُک -۵ی موکشا، اَکِتا)ونوس( با استاد رامی نوری در معبد

)طبقه فیزیکی( در شهر آکسارا با استادی تیر کاتیف رازا در معبد

ساخته نشده 9199قرار دارد که هنوز تا سال اَکِتاین زاسک خرد زر

توان سری تیر کاتیف رازا )کاتیفجی( را در هر زمانی در می است اما

آندا لُک )طبقه اثیری( در شهر -1طبقات درون مالقات کرد،

ی آسکل اَکِتاکانوال با استاد گوپال داس در معبد -هاسرادالاس

طبقه علی( در شهر هونو با استاد شمس براهماندا لُک ) -7پوسیس،

اهم لُک)طبقه ذهنی( در برپار-9ی ساکاپوری، اَکِتاتبریزی در معبد

ی نامایاتان،اَکِتایالش با استاد کوجی جاندا در معبد اشهر مِرک


)طبقه اتری( در شهر آرهیریت با استاد الئوتسه در معبد ساگونالُک-1

مراهی استاد جاگت گی ری در )طبقه روح( به ه آتمالُک-90دایاکا،

فراتر از این طبقه شهری وجود ندارد، معبد خرد زرین پارام،

)آهالک( لُک در جهان نادیدنی با استاد سوکاگامپو در آالک -99

پایان( بی آالیا لُک )االیا( لُک )جهان -94ی تاماناتاکوپ، اَکِتامعبد

وکی کات ح -99 ی آناکاموری،اَکِتابا استاد سانگ سیک سا در معبد

ی اَکِتالُک )جهان ناشناخته( با استاد آسان گاکایا در معبد

آگام لُک )جهان دست نایافتنی( با استاد پدارزاسک -91جارتزچانگ،

نام( با استاد بی آنامی لُک )جهان-9۵ی کازی داتز، اَکِتادر معبد

قصر ساتاویسک. اَکِتاالدین در معبد باوامحی

ی تصویر آوریک آفرینش مقصد و تکنیک جمعما قبالً تفاوت تکن

را برای طراحی تصویر یا تعیین مقصد خاص که شخص قصد سفر

تواند مقصد می به آن را دارد ذکر کردیم. شخص به طرق مختلف

ممکن، دیدن تصویر یا هایخود را مشخص کند. یکی از روش

هیادآوری مکانی است که شخص قبالً دیده است. با ورود به مرحل

مراقبه با چشمان بسته، تصویر این مکان را به پرده درونی تصور

جا بر روی پرده چشم معنوی بدون دقیقاً همانتوانند می ایهکنید. عد

هیچ زحمتی برای به خاطر آوردن منظره موردنظر تصویرسازی را


انجام دهند. به محض اینکه شخص تصویر را ایجاد کرد، باید تا حد

ن آ ضوح و واقعیت ببخشد و سعی کند تا در درونِامکان به آن و

وارد شده و نقش متقابل بگیرد.

توان به اهمیت بیش از انداره حفظ آرامش، در رفتن به نمی

ند و هستتر زیرا طبقات باالتر بسیار ظریف سِهاجی اشاره نکرد.

حضور در آنها نیاز به آرامش و صلح بیشتری دارد. به همین دلیل

داند.می اَکِتاسهواً رفتار آرام را پشتوانه 9روانشناسی یونگیتحلیل

ست. تااَکِگرایانه با بسیار منفی ایههر چند برخی اقدامات آنها مقایس

دارویی. هایاقداماتی چون تجویز داروها و حمایت از شرکت

خوب هایدنبال ویژگیبه جای آنکه بهها آن، این تحلیل برعالوه

کند. تحلیل دانشمندانه و آزادانه مکتب می را محکومها آنافراد باشد

. به شودمی شان انجامپرهزینه و گران هایدر سمینار 4ساینتولوژی

ویدگمی اَکِتابیست درصد دنیا منفی است، در حالی که ها باور آن

کِتااَدوم، ۀبسیار بیشتر از آن، نود و نه درصد است. در نتیجه آموز

که از طریق ی هایارواح خوب و آماده است. درمان تنها به دنبال

تالش و طلب روانشناسی یونگ ایجاد توازن و یکپارچگی شخصییت و تمامیت دادن به زوایای .9

.شخصیتی و فردیت یافتن از این طریق و از حالت حیوانی و بیولوژیکی فراتر رفتن است

که ها ارواحی فناناپذیرندمکتبی که اعتقاد به لزوم محوریت علوم تجربی دارد و معتقدند انسان . 4

انداتصال با اصل خود را گم کرده


شوند همانند آنچه در مکتب می بازگشت به گذشته انجام

آمیزی اتفاقات بد را مورد هدف قرارطور طعنهساینتولوژی است به

دهد، به جای آنکه دریابند که مردم نیاز به تغییر کردن دارند؛ مثال می

( و یا مک کارتی در اوایل salemآن شکار جادوگران در زمان سالم )

ندارد وها گونه اشتراکی با اینهیچ اَکِتا امریکاست. 91۵0دهه

کوشد تا با نظم دادن مراقبه روزانه به بهتر شدن ارواح آماده می

هیچ آسودگی برای افراد در پی ندارند مگر ندرتاً ها بیافزاید. درمان

برای کسانی که اقدام به مدیتیشن کنند.

کید قرار دارد و جا أمورد ت اَکِتاآرامش و مالیمت ذکر شده در

آمیز به آن اصرار ورزیده گونه و افراطدارد که در آغاز به نحوی اغراق

احساسی را کاهش هایالعملآمیز عکسشود. این رویکرد مالیمت

ر)غی هادهد. هیجانات و احساسات هستند که در اوایل، نیوفایتمی

کنند. حفظ می دچار مشکل سِهاجی در طی مبادرت بهواصلین( را

ممکن است دشوارتر حاصل شود. سِهاجیآرامش در زمان نیل به

نیاز دارد در حالی که اگر در ابتدا آرام ها زیرا به کنترل برخی فعالیت

ق گیرند. مطابمی و آهسته و با مالیمت حرکت کنند، بهتر نتیجه

شخصی هستند و فرد باید آنها را برای بسیار ها معمول، این تکنیک

باید متناسب با شاگرد شوندها خود مناسب سازی کند. این تکنیک

شود.ها نه اینکه شاگرد متناسب با تکنیک


مثل سرائوشابعدی را بسیاری از استادان سِهاجیتکنیک

"تصور خالق"اند. این تکنیک را تکنیک سک شرح دادهپدارزَ

ستن در ( با نشها)تکنیک رسوم مانند بسیاری دیگرنامند. به طور ممی

یک صندلی راحت و یا با یک تغییر جدید مانند دراز کشیدن روی

طور معمول دراز کشیدن . بهشودمی یک کاناپه یا تختخواب آغاز

شود، زیرا چیال ممکن است در اثر دراز کشیدن طوالنی نمی توصیه

ه خواب رفتن ممکن است بها بخواب رود. هر چند در برخی تکنیک

که از فردی به فرد دیگر متفاوت شودمی مناسب باشد، اما تکرار

است. در این تکنیک ممکن است فرد روی زمین بنشیند و پشت

خود را راست و کشیده نگاه داشته، سرش به سمت باال باشد و یا

دراز بکشد. در این مرحله فرد باید با آرامش چشمانش را ببندد و

ذکر بگوید. اغلب اگر شخص تنش بسیاری داشته باشد با این مدتی

. با چشمان بسته مستقیم به چشم معنویشودمی کار تنش او بر طرف

نگاه کنید. گاهی چشم معنوی را در دیگر آثار به نام چشم سوم، آجنا

ای الیکنید باید فضای خمی شناسند. ابتدا که نگاهمی یا تیسراتیل

اجازه دهید تا در آنجا باقی بماند. پس بهترین راه باشد و با مالیمت

متمرکز بودن روی آن صفحه است که ممکن است تصاویر را در آن

آوری کنید. حال، به این نقطه متمایل شوید و ببینید چه مقدار جمع

وها کنید. فضا را احساس کنید، رنگمی ادراکات حسی را تجربه


یاهان و گ درختان،ها، کنید بوی گلرا ببینید. حتی شاید سعی ها شکل

غیره را استشمام کنید. برای کسانی که ادراکات بصری ندارند، اغلب

با هاجیسِکند. می فکر کردن، تجسم را برای چیال به واقعیت تبدیل

جیسِهاکند. باید بدانیم که می گانه کارپنج هایتمام حواس کالبد

اقعیت وهاینتصاویر را بی ایهی که عدیگیرد، جامیآگاهی کُل را دربر

که دیگران احساساتی شبیه به واقعیت را تجربهبینند، درحالیمی

کنند. شکل واقعی در توضیح کتبی نهفته است زیرا تجربه ارتباطی می

م( -آیدمین)تجربه به گفتار و نوشتار در به کار شفاهی یا کتبی ندارد.

الب واسطه مطهیزی بسیاری بدانیم که به طور تضادآممی با این حال

اند. )برخالف اینکه شفاهی و نوشتاری تمارین وارد این مسیر شده

ها واسطه انتقال آنها از این راههآیند بنمی تجارب به گفتار و نوشتار

م(. -شوندمی افراد به آن عالقمند شده و وارد مسیر

ضعیف باشد وقتی حواس فرد هر چقدر هم رسد که می نظرهب

برطرف کردن این در حال ، کندپیدا می سِهاجیتجربه به تمایل

ها این حس ،آموزد که در پایانمی به شمااَکِتا . ف استضع

ه کند. بلکنمی را از فرد دورها حس اَکِتاغیرضروری هستند. هرچند

به چیال کمک اَکِتاشکوفائی تدریجی از طریق تمرینات معنوی

ا درک کند. ر آکشار–هیچی –کند تا می


الزم نیست بترسید زیرا ترس به راحتی و آسانی توسط چیال

عبارت دیگر، فرآیند تمرینات معنوی فرد را قادر. بهشودمی برطرف

درک کند. سِهاجی سازد که حقیقت واقعی را در حینمی

قبلی تکنیک تصور خالق را هایبر آن، هنگامی که گامعالوه

یابید که برای شما تبدیل به واقعیت شدهمیکنید ناگهان درمی دنبال

کردید. یم ی هستید که به آن فکریبینید که در مرکز جامی است. حال

درونی است که به هر جا متمرکز شوید، هایاین قانون قدیمی جهان

م( نیز به دنبال آن خواهند -ویژه آتماساروپ)به شما هایبقیه کالبد

ا که ممکن است کالبد فیزیکی را ب رفت. عبارت بعدی برای کسانی

ر فرد اگ)کالبد روح( اشتباه بگیرند بسیار مهم است. آتما ساروپ

ی در نواحی درونی قرار دهد، آتما ساروپ یفکر خود را در جا

درک موضوع ترک کند.می سر آن ترکهم بدن فیزیکی را پشت

کردن و پشت سر گذاشتن بدن فیزیکی در زمانی که سفر به نواحی

ظر منطقی به ن بسیار مهم است. حتی اگر کامالً شودمی درونی انجام

د.در فضای غیر فیزیکی سفر کن تواندنمی برسد که بدن فیزیکی

،عنوان کالبد فیزیکیی خود بهیباور قدرتمند شخص از شناسا

گرایان بر این، مذهبدارد. عالوهمی باز سِهاجیشخص را از تجربه

ها از . آناند)این( تفسیر مهم را فراموش کرده و فالسفه، حس طالیی


یرند گمی زنند اما زندگی فیزیکی را با آن اشتباهمی معنویت حرف

مند هفقط عالق [آن] به انسان دارد. ایهی خدا واقعا اندک عالقیگو

آتماساروپ را متعلق به خود [آن]است. [آن] مراجعت آتماساروپ به

عنوان ناچیز کرم ابریشم یا شفیره حشرات که به ۀخواهد، نه پیلمی

ن برخالف بر آکالبد، روح را در طبقه فیزیکی در برگرفته است. عالوه

باور عمومی دانشمندان، فیزیک محدود است.

در اینجا نکته کلیدی این است که فرد باید به نحوی باور خود را

ی که . وقتبر اینکه هویت او فقط کالبد فیزیکی است نابود کند

را خوب درک کند، این نبرد هویتی به اَکِتا های)شخص( آموزه

یک کار ها یابد. هر چند، در کاربرد عملی آموختهمی راحتی پایان

ماند. باید به خاطر داشته باشیم که صبر بدون فشار می کوچک باقی

دهد، و اینکه هیچ می آوردن و مجبور کردن، موفقیت حقیقی را نمود

از آنچه اکنون در حال رخ دادن است، ندارد. تمامی تر ری مهمکس کا

رین( ت)پست کائنات در بطن همین لحظه است و در انتظار کمترین

ایستاده است. آکشارمخلوقات

در عمل، مواردی که در اینجا مطرح کردیم واضح و آشکار

ظریفکند اما آنها بسیار می و آتما حس و معانی آنها را درکاند شده

اسخات ویژه آن که زیر بار تنبه دهندمی راحتی تغییر مسیرهستند و به

. بنابراین سواساتا بسیار مهم است چرا اندطوالنی در فیزیک خم شده


)روح( را به جای که در خالل تمرینات به شخص وضعیت آتما

آموزد، در حالی که همچنان دیگری )کالبد فیزیکی( می آگاهی انسانی

شمارد.می مرا محتر

انگیز تحتانی و معابد شگفت هایکید کنیم که جهانأدر اینجا ت

انگیز هستند، اما باید به یاد ی جالب و شگفتهایدر آنها، مکان اَکِتا

ی در آنها یهاداشت که هنوز این طبقات برای تناسخ هستند و دامبرای روح وجود دارد. هدف آن است که از سطح ذهنی فراتر رویم

هایوارد ناحیه پنجم، ست لُک شویم. تنها دلیل برای عبور از جهانو ما عنوان روح، آتها و دوباره خلوص یافتن بهتحتانی یادگیری درستحتانی هایدر جهانها بر آن، بسیاری از روحساروپ است. عالوه

ار جویان کمک کند و این کافتند و چیال باید به آن حقیقتمی به دامطوری که بسیاری از ارواح آماده غیر واصل اوست، به مسئولیت

سوی طبقه روح در ست لُک پیدا کنند. طبقه یا بتوانند راه خود را بهجهان آتما لُک، طبقه ست لُک، جهان یا طبقه روح، طبقه یا ناحیه پنجم، همگی به یک معنا هستند و لزومی به جداسازی آنها نیست.

قصد خود دارید این است که آنرا با زمزمه راهی که برای اطمینان از م

ید.یبیازما" هیو"

د،کنمی را تجربه سِهاجیبار بر آن، وقتی شخص اولینعالوه

تواند آزادانه از جایگاه اولیه به هر جا که بخواهد حرکت کند. میکه شخص در آتما ساروپ پیش از آنکه از شکل شودمی پیشنهاد


به ر اطراف منزل بچرخد. هیچ آسیبیفیزیکی خیلی فاصله بگیرید د

همیشه اسرائوششود. زیرا استاد جاری نمی پیکر فیزیکی یا آتما وارد

تواند هر زمان که خواست آهسته به می در آن نزدیکی است. فرد پیکر فیزیکی خود باز گردد.

اظهار کنند که این تجربه فقط یک تصور و تخیل ایهشاید عدتواند درست باشد. نظر به اینکه وقتی شخص می است، و در ابتدا

بیشتری داشته باشد حقیقت آن را درخواهد یافت و سِهاجی تمرین

. شودمی تدریج محوعینیت فیزیکی او به

به سادگی توجه شخص را "تکنیک تغییر جهت دادن آگاهی"

ک با تکنی راه انجام اینترین دهد. سادهمی از کالبد فیزیکی تغییر، راحت نشستن و چند نفس عمیق کشیدن و فرآیند معمولیِ آغازین

در دیوار و یا سقف آغاز ایهمتمرکز کردن توجه خود روی نقطایم که وقتی شخص توجه خود را روی مکانی . مشاهده کردهشودمی

را انجام دهد. سِهاجی تواندمی کندمی خاص معطوف و متمرکز

رسد باید به یاد داشته باشیم که می نظره بهاگرچه این حرکت، ساد و )شورش(اند سال به همراه روح بودهها تحتانی میلیون هایکالبد

( خود )ایگو طغیان خواهند کرد. بنابراین بهتر است با خویش حقیر هایهمراه ایگوها، همانند جهاننجنگید بلکه به جای لغزش آرام به

نداختن حشرات استفاده کنید.تحتانی از کمی عسل برای گیر ا


فهمد، دیگر هرگزمی گیرد ومی وقتی فرد چیزی جدید یاد

هم صادق سِهاجیبه عقب برگردد. این ایده در مورد تواندنمی

بعد از خویش آگاهی شخص را شکست تواندنمی است، چون ایگو

)اول آتما آنها را دهد؛ البته اگر آتما اول این کار را انجام ندهد

م( سرانجام ایگو باید تسلیم آتما شود. این هوشیاری -شکست ندهد

و بیداری، نگرش متعصب مذهبی نیست اما اطمینان بسیاری ایجاد

کند. نمی اهداف خود را فراموش سرائوشاکند که می

بر این، در تکنیک تغییر آگاهی، وقتی این تغییر کاملعالوه

910اهده کند که به آن دید تواند در همه جهات مشمی ، فردشودمی

ها گویند. در ابتدا، مثل هر تکنیک دیگری، برخی از تجربهمی درجه

ز درستچیافتد، اما با پشتکار همهنمی طور یکسان اتفاقبرای همه به

. فقط یادتان باشد که توضیح دادن هرگز دقت مسائل لطیف شودمی

ه باشدآرامی داشت ۀحظکند. اگر فرد بتواند در سواساتا لنمی را آشکار

ویژههتواند تا حد زیادی روی خود حساب کند که از برکات، بمی

تحتانی، منتفع شده است. هایدر جهان

نوعی از تکنیک آفرینش مقصد آن است که با چشمان بسته در

تخت خواب دراز بکشید و شروع به مراقبه عمیق بر بودن در مکانی

درونی کنید. خواست و آرزوی هایخاص در جهان فیزیکی یا جهان

شما باید مستقیماً بر روی موضوع باشد.


د بینمی رود و ناگهان خود رامی اغلب فرد در این حالت به خواب

ترسند ومی از این حالت ایهکند. عدمی که از باال به خود نگاه

را نگاه کنند زیسِهاجی خواهند به پیکر فیزیکی خود در حالت نمی

کند. می االقها )نگاه کردن به کالبد فیزیکی( ترس از مرگ را به آن این

رائوشاساین ترس طبیعی است و فرد همیشه باید به یاد استاد جاری

باشد که تمام مدت کنار واصل ایستاده است.

اکنون وقتی در حالت آرام باالی پیکر خود قرار دارید چه به بدن

ورت در حرکت بعدی، شما باید کنید یا نه، در هر صمی خود نگاه

خواهید در طول مراقبه در آنجا باشید را تصور کنید. می مکانی که

اگر حافظه شما یاری نکند آنگاه در طول مراقبه در تصویر مکان

تصویری قرار خواهید گرفت. به هر حال اگر مکان اولیه بی فعلی یا

واهید بود، را به خاطر داشته باشید، در یک آن شما در آن مکان خ

خواه آن مکان، اتاقی مشابه در یک کشور دیگر باشد یا سیاره فیزیکی

. سرائوشادرونی هایدیگر یا جهان

نامند که به فرد اجازهمی" تکنیک تجهیزات"تکنیک بعدی را

دهد از شیئی مثل سکه درخشان، صفحه دیسک، آیینه و غیره، می

استفاده کند. با استفاده از یسِهاجعنوان ابزاری برای انجام دادن به

. این شودمی این شِیء فرد با دیدن آن از بدن و کالبد خود خارج


شبیه خود هیپنوتیزم یا تمرکز کردن است. هر چند با آن ،تکنیک

متفاوت است. زیرا در این تکنیک اجازه نخواهید داد که هیچ نوع

آتما همیشه ، اَکِتادانید که در می شدت عملی وجود داشته باشد و

تحت کنترل است.

ا شوید که نور آفتاب رمی وقتی به شِیئی درخشان و براق خیره

کند. می کند یا خود درخشندگی دارد، تمرکز شما را بهترمی منعکس

در اینجا هم فرد نباید هنگام نگاه کردن فشار بیش از حد وارد کند.

د روی جه فرایده استفاده از تجهیزات اضافی برای متمرکز کردن تو

از سادگی و چگونگی ایهی روح از بدن است. عدهاییک نقطه و ر

تر ی که مرگ در بیشیشوند. از آنجامی خروج از بدن عصبی و آشفته

)طب رایج، مدرن، جوامع ترس بزرگی به همراه دارد و طب آلوپاتی

داند )از آنجا که مرگ در فرهنگ می دشمن غربی( آن را )مرگ(

م(، تغییر توجه از بدن فیزیکی به این -نامطلوب استکنونی امری

آمیز است. اهل مذهب به شدت با این سهولت، )برای فرد( تشویش

گویند خروج از بدن کار شیاطین است و با می واند موضوع مخالف

ترسانند. در حالی که می سِهاجیهمین ابزار مردم را از انجام تمرین

برای سرکیسه کردن طرفداران ی ایهاین کارشان چیزی جز تکنیک

خود از طریق آموزش یا مذهب نیست.


تحتانی مشکل اصلی است و در سراسر هایاقتصاد پولی در جهان

بر این باورند که طبقه اثیری سیستمی ایهاین طبقات وجود دارد. عد

غیرپولی است اما این باور درستی نیست چون آنجا هم دوران کالی

در ایهحال حاضر پول یا شکلی از مبادله واسطیوگا است. در

طور که تصورتحتانی وجود دارد. پول در طبقات رفیع آن هایجهان

هایوجود ندارد. بنابراین چرخه اعصار در سراسر جهان شودمی

( توضیح داده شده نفوذVrndaورندا ) 9تحتانی آن طور که در فصل

کند. می

مقدس هایهجیز، نوشته" هایورندا بخش دوم مجموعه کتاب

است. بخش آخر از این تعریف کوتاه که "و حقیقی و اصیل اعصار

تحتانی هایمخصوص جهان 9است تنها برای مکتوبات ".....اعصار"

رفیع در طبقه پنجم و باالتر را تنها هایرود. مکتوبات جهانمی کارهب

رفیع زمان و مکانی نامند. در طبقاتمی "مقدس و اصیل هاینوشته"

ها وجود ندارد و بنابراین هیچ عصری هم وجود ندارد. همه کتاب

با اقتباس ناقص از هجیز هستند که به تنها نویسنده ی هایزیرشاخه

هرگز در مهاجی الهام شده است. سرائوشا، استاد جاری مهاجیآن،

مطور که مردکند، هماننمی این زمینه درخواست تجدیدنظر قانونیشوند و اصول می ممتد آن اغلب از فرضیه اولیه دور هایبا نگارش

باشد.های تحتانی به صورت نوشته میتنها در جهان .9


نویسنده اصلی است. اولین مهاجی کنند.می را فراموش اَکِتا اساسی

برداریفرد در زمان و مکان است و پس از او افراد از نسخه او کپی

فاهیماز همه م مهاجی. از آن جایی که دهندمی کرده و اثر او را تغییر

ه نکته بینیم کمی کند،می استفاده هاالسؤ کلمات برای پاسخ به همهو

آید. نمی وجودهجدیدی پس از آن ب

وسط آید که تمی دستبنابراین، تمام کتب از آثار اصلی هجیز به

آن دوره نوشته شده است. هجیز تنها در ی سرائوشااستاد جاری

صورت اثری درونی چرا که این اثر به شودمی زمان و مکان نابود

ماند. بنابراین، اثر بیرونی نوشته شده از مجرای درونی می باقی

و بهترین است. بسیاری آرزو دارند هجیز وجود خود را ترین دقیق

هفده کتاب هجیز وجود ها حفظ کند اما این مهم نیست. از این نوشته

)تعدادی هم در سیل بنگالدش اند دارد، اما همه به شکل دست نوشته

نابود شدند(. برای آنکه چیال زوال تدریجی هجیز را درک کند این

ند، هستتر ها سختمطلب آزمونی عظیم برای اوست. برخی از آزمون

اشسرائو هرگز نباید نگران شوند چون استاد جاریها اما اکتیست ایهدهد. شاید برای عدنمی هرگز اجازه درهم شکستن به شخص

بزرگ قدرت خود را هایاین انعطاف خوب باشد، هر چند درخت

آنها بشکند های، شاید شاخهدهندمی در زمان سیل و طوفان نشان

ایستد.می محکم در زمین ریشه دارد وها اما تنه آن

فصل چهارم

قوانین جهانی

، Sharav 9"شَرَو")این فصل از کتاب، دقیقاً کپی شده از فصل دوم

ست.( هااز کتاب پنجم هجیز، کتاب مقدس و حقیقی تمام دوران

طور کلی بر جهان فیزیکی حاکم هستند. این به ایهقوانین پای

، آموزش Mksha، مک شا سرائوشاقوانین قبالً توسط حکیم دیرینه

سال 9۵000این کره خاکی حدوداً داده شده است، شخصی که در

م( تعلیم-)تمدن دره سند در عصر مفرق پیش به مردم دره سند

ز شوند و امی ظاهر ایهصورت دوره است. البته، این قوانین بهدادمی

چرخند.می دست به دست اَکِتا طریق

شرو: حکمت و خرد .9


. هردهندمی تحتانی را تشکیل هایقوانین جهانی، قانون جهان

ابند. یمی بسطتر رفیع هایدکی از این قوانین به جهانچند تعداد ان

در سطوح باالتر، هیچ قانون جامعی وجود ندارد، چون روح به

ای، تفاوت این . اگر آموزهشودمی تبدیل "قانونی بر خویشتن"

ا تواند یک شعبه، اقتباس یمی قوانین جهانی را تشخیص ندهد، تنها

باشد. اَکِتاجدا شده از ایهدست

هایقوانین در جهانترین صورت جامعبنابراین قوانین جهانی به

انی تحت هایعنوان تنها قوانین در جهانتحتانی حاکم هستند. آنها به

صورت شخصی و شوند، که ممکن است افراد آن را بهمی محسوب

عبارت خصوصی در یک گروه تفسیر و تعبیر کرده و استفاده کنند. به

یابند. می قوانین با توجه به ماهیت خالص، نظم و تغییر دیگر، این

اگر قرار است فرد دیدگاه خاصی را تفسیر و اجرا کند، این دیدگاه

دش خو ایهیا تفسیر برای آن فرد صحیح است. مگر آنکه در مرحل

از طریق ابزار مختلف آن را تغییر دهد. این ایده به مانند پاسخ این

جلوه ،درونی سکونت دارد؟ هایجهانال که شخص در کجای ؤس

کند. اگر فرد اندکی تردید داشته باشد، )این تردید( به مانند یک می انتیتی است و او را آزار خواهد داد.

هستند اما نه قوانین خودِ پیکره جهانی خداقوانین جهانی، قوانین

، نمایانگر قانون یا اصل حاکم بر تمام "آکشار قانون"خدا.

111 قوانین جهانی

ست و اجباری نیست که آن را تفسیر کرد یا توضیح داد. هاجهان

)سفلی( و یا خدا، بر تمام قوانین جهان تحتانی آکشارقانون

این قانون را در آکشار)علیا( مقدم است. اما فقط تررفیع هایجهان

کند.می اجرا سرائوشا صورت لزوم از طریق استاد جاری

، استاد "مهاجیالهی حق"این مزیت عالی بیانگر بخشی از

است که با حق حاکمیت خود، منشأ همان حقی سرائوشاجاری

یمهاجاست که میراث بشریت است. نباید هرگز نگران بود زیرا

ی یاست، عصای قدرتسازد و می باالترین خیر و برکت را آشکار

(، هرگز تا ابد در دست یک نفر باقیyastiprabhava) پراب هاوا

حق الهی » رغم سوء تعبیری که در کالی یوگا ازماند. علینمی

طور قطع مهاجی، استاد جاری به وجود آمده است، به« پادشاهان

سرائوشا میراث دار اصلی حق الهی است و نه پادشاهان. یک پادشاه

سان ، هرگز باالترین انسرائوشااز استاد جاری ایهیا فرد مشهور، شعب

که مقتدرانه در سرائوشاست ری معنوی نخواهد بود. تنها استاد جا

گیرد. می این جایگاه قرار

این ۀ وجود دارد،که در ادام اَکِتادر سرائوشاهفت قانون جهانی

کنیم.می را توصیفها فصل آن


صورت قدرتی نافذ و یا روح الهی به سرائوشا: قانون سرائوشا. 9

دهد. می ثیرگذار بر همه است که قدرت جهان هستی را شکلأت

اید در باقی خواهد ماند، اما ش ناپذیربرای همیشه ثابت و تغییر سرائوشا

ین یبه اشکال دیگر در آید و مهم نیست که آگاهی پاتر ینیپا هایجهان

ت نمایانگر نیروی سببی و عاملی اس سرائوشاکند. می درباره آن چه فکر

ر د نوشته و کوشیدهاش که انسان در جستجو و طالب آن است، درباره

از آن راه یافته و هرگز به کل آن ایهآن باره مطالعه کند، اما تنها به ذر

اکنون کند که تمی آن قدر دقیق عمل سرائوشادانش راه پیدا نکرده است.

هیچ فرمول ریاضی به آن دقت، کار نکرده است و نخواهد کرد. تمام

الً در ما معمودانند، امی دانشمندان فیزیک بالذاته درستی این موضوع را

کنند.می آن را انکارتر پایین هاییوگا

)روح الهی( و روح زندگی فقط روح": Mkshaبه گفته مک شا

برای درک این حکمت، "بودن است که جز این، هیچ ندارد

ر تواند بمی تنها قدرت در جهان است که سرائوشایابیم که درمی

بودن خصلتی خصوصیت هیچ بودن احاطه داشته باشد. این هیچ

که انسان در جستجوی آن است،ای است که بیانگر قدرت حقیقی

ی آنچه تمامیت یبرای رسیدن به حلقه طال تواندنمی باشد امامی

است دستیابی کامل داشته باشد. آکشارحقیقی آرامش و سکون در


تواند در می خوبی، اولین قانون جهانی، بهسرائوشاقانون

هم نمایان شود، اما باید به یاد داشته باشیم که تر رفیع هایجهان

ین وجود دارند و هم عمومی و یپا هایقوانین جهانی فقط در جهان

هایدهد که در جهانمی هم فردی هستند. این خصوصیت نشان

وجود ندارد. قانون سرائوشاباالتر هیچ قانون کلیِ همگانی از

وجود این تمایز اگرچه . شودمی صورت فردی تعیینبه سرائوشا

تواند عامل بسیار مهم و می آمیز جلوه کند،ممکن است تناقض

برای روح باشد. ایهکنندتعیین

کند و به همه شکلی درمی در سراسر زندگی نفوذ سرائوشا

کند و فردمی ی عملیبه صورت نیروی اجرا سرائوشاآید. می

ع )نف منوسمهیتاو در جهت برای ا ایهتواند از او بخواهد که معجزمی

به ندرت به شکل ها و خیرخواهی برای همه( انجام دهد. این قدرت

کنند و اغلب باید فردی انجام شوند. اگرچه می کلی و عمومی عمل

زندگی تنها با معجزات بدون عمل منجر به تجربه خسارت بیشتری

ی وکه چیال با متمرکز کردن بیشترین انرژی بر ر. در حالیشودمی

زم السرائوشا خویش، متعجب خواهد شد که چه تالش اندکی برای

است تا به درخواست چیال پاسخ دهد. البته، هر چه فرد خدمات

کند. می تدریاف سرائوشاارائه دهد، بیشتر از آکشاربیشتری را با نام

شخص باید بیاموزد که تجسم بسیار مهم است. با این حال، نباید در


داشتن چیزی را برای کسی آکشاردام این موضوع اسیر شویم. اگر

کند. این نکته نمی ضروری نداند، هیچ قدرتی در جهان آن را عملی

افتد، خدا را بهانه بیاوریم ومی شود زمانی که اتفاق بدینمی سبب

بخشند ومی باور کسانی است که آکشاراو را عامل آن بدانیم. اما

بر آن، تناقض موجود در ه دریافت نیستند. عالوههرگز چشم به را

که فرد در خاطر خود اجری که شودمی بخشش زمانی مشخص

تواند می کند. )این امر(می ممکن است دریافت کند، در ذهن مرور

کِتااَبخشش را از فضیلت اخالقی بودن )تنها فضیلت اخالقی در

. دریافتی رخ ندهد م( دور کند. بنابراین امکان دارد-منوسمهیتاست

چنانچه برای ارواح کامالً آگاه، چنین خیال خامی پدیدار نخواهد

دهد که هرگز الزم نیست می شد. عنصر اصلی در اینجا نشان

نگران چیزی شوند. چیال همیشه آکشارهواخواهان و مریدان حقیقی

باید به این فکر کند که آیا اعمالش از سر خودخواهی است یا در

عبارت دیگر، اگر فرد همه چیز را فدا کند(. بهمی )عمل تامنوسمهیدارایی )از انرژی، کند، مشکلی نخواهد داشت. اما حفظ درصدی

و...( برای خود مهم است.

سرائوشا به صورت صوت و نور آکشار، آشکاربر آن، عالوه

است، و در ذکر آکشار. جریان صوت از اصوات بسیار گرددمی

یعنی صدای خدا. هیو .شودمی آشکارهیو کلمه


هایاز سر چشمه مرکزی آن، در میان جهان سرائوشا همچنان که

ی هایکننده، به مجراها و یا توزیعشودمی تجلیاتش نازل ۀالهی با هم

هایعنوان مجرا، استفاده و در جهانبهها از روح سرائوشانیاز دارد.

واسطه نیستند. این مجرا بودن مدیوم یا ها کند. آنمی تحتانی عمل

ه معنی اسراری نیست، بلکبی برای تعالیم عصر جدید و یا مکاتب

است. اَکِتادر سرائوشا مجرا بودن برای روح مقدس،

آتما یعنی تجلی -است "قانون آتما"دومین قانون جهانی. 4

کند. می تمرین آکشاررا در راه سِهاجیکه سرائوشاوجود فردی

را آشکار کرد و دومین قانون سهم ما را به سرائوشااولین قانون،

کند. یم عنوان بازیگرانی با نقش مشخص در اقیانوس روح الهی بیان

کِتااَآفریده شده است. آتما در سرائوشاآتمای فردی اساساً توسط

ود، شنمی کند و هرگز فنای فی اهللمی همیشه فردیت خود را حفظ

با این جوهره فردیت سرائوشااست. آکشار ۀجوهرئوشا سرازیرا

ی فردیت بیشتر شودمی سرائوشادارد و در نتیجه، وقتی شخص

د. مانمی باقی سرائوشاکند. این هویت فردی تا ابد در می حاصل

عالوه بر آن، این تمایز، متضمن بقای روح در ابدیت است.

فته، توانایی نشأت گر سرائوشااز آن جایی که روح فردی از

آزاد، تصورات، هوش، عقاید، ۀانتخاب شخصی خود را بر اساس اراد


)لذات( دارد. آتما دوام و بقا خواهد داشت، زیرا نظریات و تمایالت

وکننده ست و ابدی است و باید عامل توزیعسرائوشابخشی از

باشد. البته، آتما در انتخاب این توزیع آزاد سرائوشای برای یمجرا

ا شود، باید بخشش طبیعی ر سرائوشا ، اما او برای آن که استاداست

عنوان یک مجرا بیاموزد. به

در هر سیاره، طبقه یا جهانی با اشکال زندگی خود و ها تمدن

ی که در آنجا زندگیهایقوانین اجتماعی بر اساس سطح آگاهی آتما

اشکال، تمامی سرائوشاگیرند. آتما از طریق می کنند، شکلمی

ماده، انرژی، فضا و زمان هایمتجلی شده در هر جایی از جهان

نماید. این بازآفرینی و فردیت می ( را بازآفرینیMest های)جهان

ت ناآگاهانه به هایگاهی ناشی از این قوانین جهانی است و مردم در ن

، با کِتااَپردازند. سلسله مراتب معنوی می پرستش خدایان غیرحقیقی

را ادارهها برای تجربه آزادانه این قوانین، جهانها گذاشتن روح آزاد

دارند و ایهآگاهی بسیار توسعه یافت سرائوشاکنند. این اساتید می

کنند. می خواهی هرچه بیشتر ادارهجهان را با نیک

است، قانون "قانون قطبیت"تحتانی هایقانون سوم جهان. 9

. برخی از این متضادها عبارتند از "متضادها"قطبیت یعنی -تضادها

مثبت و منفی، آرام و شلوغ، روشن و تاریک، گرم و سرد و غیره.


معنا ندارد. بدون ایهمرتفع، هیچ در هایبدون کوهستان

تیره، هیچ پرتو شفافی از نور وجود نخواهد داشت. بدون هایسایه

ن و بدو شودنمی معناست. بدون دانش، جهل آشکاربی بدی، خوبی

تر، نقاشی راپایین هایپیری، جوانی وجود نخواهد داشت. در جهان

احش ف هایبرد تا تضادمی کارش بههایبینیم که نور را در نقاشیمی

امی آن را پیدا کند. هنگترین رنگ تا تیرهترین در سیاه قلم از روشن

د از بعیابد، شاید می تضاد میان مثبت و منفی راۀ که او این جوهر

آموزد که این پایانی ندارد بلکه هیجان و اشتیاقی می گذشت سالیان،

آورد. این احساس ناشی از بازی مایامی برای آغازی دوباره را پدید

رسد بازی تضادها تا می نظر)توهم و خواب و خیال( است؛ و به

قدر ادامه ادامه دارد. این اضطراب آنتر پایین هایابدیت در جهان

ا زمانی منتهی شود. ت سرائوشا کند تا به دیدار با استاد جاریمی داپی

وارد شود و استاد را مالقات کند، او در درون جسم اَکِتا که آتما به

ماند. می فیزیکی مستقر

نشود از قانون سوم فراتر اَکِتاآتما تا زمانی که یک واصل

ه قوانین جهانیدهیم کمی رود. بنابراین ما با این عبارت نشاننمی

، ناخالص ماده هایهستند، برای جهانتر پایین هایفقط برای جهان

نامیدیم. MEST هایانرژی، مکان و زمان که قبالً آن را جهان


این قانون حاوی دو قسمت است، قسمت مثبت یا فعال، و

ن کند، ایمی را آشکار اَکِتابخش سوم ،قسمت منفی یا غیر فعال

خنثی یا میانی است، که فرد را از قوانین جهانی و دنیوی بخش مسیر

م( )طبقه ده نور آنامی لُکتاً به سوی هایخارج و نتر پایین هایجهان

کند.می هدایت

معروف چینی از این قانون هستند. یین، هاییین و یانگ، نسخه

باشد. توجه داشته باشید که این نسخه، با می منفی و یانگ، مثبت

ین( و )اشاره به ی شودمی منفی که در ابتدا گفته شد شناخته ۀجنب

نفی م ۀدهد که در زبان غیررسمی یا آگاهی مشتق شده، جنبمی نشان

ن . از آن جایی که ایشودمی به صورتی زیرکانه باالتر و برتر اعالم

برتری منفی به معنی زوال و مرگ است، انسان به همنوع خود بیشتر

دهد تا هنر زندگی کردن.می هنر مردن را آموزش

آتما، در حالت خنثی بودن از مثبت و منفی، هنگام نزول به

د. وقتی کنمی طبقات تحتانی را بر تن هایکالبد تر،پایین هایجهان

ایهحافظ آکشاردهد، آتما در موافقت با )خواست( می این نزول رخ

د وار ایهطور دوره، آتما را بآکشارکند. می پاک شده را بازآفرینی

عنوان تنبیه بلکه برای آموزش کرده است؛ نه بهتر پایین هایجهان

پذیری. مسئولیت


.شودمی در زمان از دست دادن حافظه، شکافی در هشیاری عیان

تحتانی هایمثبت و منفی را درون کالبد هایاین شکاف تضاد

خود عالم صغیرِتحتانی در هایگونه، جهانآورد. بدینمی وجودهب

. بنابراین، انسان در تالش برای یافتن خویش شودمی انسان تشکیل

Bhavachakra) درگیر چرخۀ بهاواچاکرا سرائوشااز طریق استاد جاری

این استاد های. انعکاس راهنماییگرددمی چرخۀ تولد و تولد دوباره(

لمان، عمقتدری که انسان در والدین، م هایبیرونی در قالب شخصیت

کند. می آفریند، جلوهمی پلیس، سیاستمداران و....

)که در فصل بعدی به آن بسیار هایروح در طی تناسخ

ماند؛ شاید یک میلیون می تحتانی باقی هایپردازیم( در جهانمی

سر گذاشته باشد و بعد از عبور از حالت پست زندگی را پشت

برای بازگشت آتما در هیئتحیوانی در آن مرحله تکاملی، فرصتی

، فراهمسرائوشا، استاد جاری مهاجی برترین استاد، وای گرو،

ر ارواح را د آکشارآید. انسان باید خویش را بشناسد، زمانی که می

جلوه ابدی فضای الیتناهی منتشر کرد، آنها به درک خودشناسی

نرسیده بودند.

ر هر زمانی ممکن رفیع د هایدر سفر آتما، فرصت ورود به جهان

ی دهد فقط تعمیم کلی برامی نمایشاَکِتا است پیش آید، ارقامی که


لُک واسطه ورود به ستکه آتما به شودمی درک موضوع است. تاکید

ین کند. امی در وضعیت خودشناسی، به ورای قانون قطبیت صعود

کیدر کالبد فیزی تواندنمی اتفاق لزوماً به معنای این نیست که او

)معلولی عمل کند، بلکه به جای اینکه موجودی با اثر ناآگاهانه

م( در-)معلول آگاه ثیرات آگاهانهأم( باشد، او موجودی با ت-ناآگاه

هایثیر آگاهانه فقط در چرخهأخواهد بود. این تها تمام موقعیت

اعتمادی و پول در حال بی دهد، جایی که تضادمی تحتانی زمان رخ

)در این هستند و این اشاره بر نبود خرد آگاهی باالترحکمرانی

)اعصار برتر(، باالتر هایتر( دارد. در چرخهو اعصار پایینها چرخه

تانی تح هایدر جهان سرائوشاتوان در مسیر استادی می علت بودن را

ه واسطی بهیو اعصار باالتر مثل عصر طالها )در چرخه مشاهده کرد

ثیرگذاری أ، تسرائوشادر مسیر استادی حضور اغلب افراد

توان مشاهده کرد.( می راحتیشان را بهآگاهانه

، یا هماهنگی، چهارمین قانون جهانی است. "قانون ارتعاش". 1

ۀعنوان همبه سرائوشاست. سرائوشاتمام زندگی ارتعاشاتی از

های)مولد خالق وجود دارد، اما انسان باید این اشکال هایچیز

را نامگذاری ها گوناگون( را در زمان و مکان از هم تشخیص دهد و آن

ا ر سرائوشا)خالقه(، . همه اشکالسرائوشاجداگانه از ی هایکند، نام


مینی ز هایو تودهتر صورت طول موج یا جریاناتی از سطح پایینبه

کنند. می موسیقی، انواع صداها، رنگ اشیاء و ماده ساطعها، سیاره

، علت و معلول –پردازیم( می )که در فصل پنجم مفصل به آن اکارم

تحت پوشش این قانون قرار دارد. -ورودی و خروجی

باشد. اگر می العاده مشکلتحت کنترل درآمدن این قانون فوق

ست، و انسان سرائوشاهماهنگی و سازگاری نمایانگر راه و مسیر

د است، پس چه بای تحتانی خود هایتابع قانون قطبیت در کالبد

او گشوده بر اَکِتا ، مسیرشودمی ال روبروؤبکند؟ زمانی که او با این س

دهد توجه خود را به می سادگی به فرد فرصتبه اَکِتا. شودمی

معطوف سازد و یاد بگیرد تا در طریق دارما زندگی کند. سرائوشا

ای انسان به جگیرد. در اینجا می این طریق دارما در مقابل کارما شکل

آنکه در وضعیت منفی و برده وار زندگی کند، به وضعیت استادی

.شودمی در انتظارش بوده واردها که مدت

ی دیده شده و سرائوشادو بعد نور و صوت دارد. نور سرائوشا

ی شنیده شده است. این صوت و نور دو قلو هستند سرائوشاصوت

. نور و صوت دهندمی ننشا سرائوشایا دو جنبه یک ویژگی را در

توان به صورت ارتعاشاتی در قانون ارتعاشات می را همسرائوشا

طور جداگانه قابلباالترین ارتعاش را دارد و بهسرائوشا حس کرد.


شناسایی و تمیز است. شاید گاهی افراد خاصی اشتباه تشخیص

ا هرمز را برای آن سرائوشادهند، و وقتی کمک بخواهند استاد جاری

گشاید.می

تحتانی را هایانسان باید فرمول و مقیاس سطح ارتعاش جهان

ها فلزات، اعداد، خواص، اصوات و سمبلها، در سطوح، رنگ

نبه که ج شودمی متوجه اَکِتابشناسد و تجربه کند. به هرحال، او در

( یا جریان Ameshspentaباالتر این اشکال به صورت آمش سپنتا)

. هفت تشعشع نور اصلی وجود شودمی منتشر سرائوشاارتعاش نور

تحتانی که به هایعالوه یک جریان صوتی در جهاندارد که به

سی( در موسیقی است، -ال-سُل-فا-می-رِ-تاو )دوکصورت میزان اُ

نور آمش سپنتا عبارتند از: هایدهد. اشعهمی هشت اشعه را نشان

ووهومانو -4است و اراده برتر؛ ، اشعه خو(Asavahista) آساواهی ستا-9

(Vohumano) ، کاشاترا -9اشعه حکمت الهی؛(Khashathra) اشعه قدرت ،

یا اشعه کمال تقوی و ،(Spentarmaiti) اسپن تار مای تی -1محافظ؛

-1اشعه روح الهی مطلق؛ ،(Haurvata) هائوراواتا -۵پرهیزگاری؛

اسپنتا سرائوشا -7، اشعه و پرتو زندگی جاویدان؛ (Ameretatat) آمرتاتات

(Sraoshaspenta)اسپنتا سِهاجی سرائوشا -9خالص؛ ۀ، اشعه و پرتو جوهر

(SraoshaSahajispenta) ، سرائوشاپرتو سِهاجی و موسیقی الهی .


سرائوشابُعد ارتعاش و هماهنگی در چهارمین قانون جهانی به

لزوماً هماهنگ نیستند، اما این تنها ها . تمام ارتعاششودمی مربوط

کند. در دنیای بدون محدودیت می اشارهها به حدود و محدودیت

د بایها به ناهماهنگیها هر ارتعاشی هماهنگ است. بنابراین، واکنش

را در هماهنگی بوجود آورند، چون ی هایمتعادل شوند و واکنش

ی ست لُک وجود حقیقی بدون محدودیت فقط در باال هایجهان

دارند.

چیز یا توان همچون همهمی را سرائوشا جوهره حقیقی ارتعاش

چیز احساس کرد؛ این تناقض وجود دارد، چون وقتی فرد چیزی هیچ

شناسد. چیال می کند ومی را احساس سرائوشاکند نمی را احساس

واند تمی تنها کسی است که سرائوشا باید بداند که استاد جاری

را تأیید کند. سرائوشان حقیقی جهانی قوانی

بر . عالوهباشدمی "قانون حاالت بودن"پنجمین قانون جهانی، . ۵

. حاالت شودمی شناختهها قانون نگرشاین قانون گاهی با نام آن،

بودن شامل روحیات متفاوت است مانند این که شخص در وضعیت

خص نگرشی که شکند. باالترین می نگرش مثبت و یا منفی زندگی

تحتانی منعکس نماید، ناشی از بودن در هایممکن است در جهان

ز باشد. این حالت امی وضعیت عدم وابستگی، متعادل و سرخوشانه


از کالپا هایتواند در باالترین روز کیهانی یا چرخهمی بودن فقط

های)عصر طالیی( به دست آید. در چرخه Satya Yugaساتیا یوگا

)عصر نقره(، دواپارا Tretya Yugaکالپا شامل تری تیا یوگا تر پایین

)عصر Kali Yuga)عصر مس( و کالی یوگا Dwapara Yugaیوگا

ا باالترین حالت و وضعیت ر سرائوشاآهن(، بازتاب یا جلوه حقیقی

دهد.می نشان

برتر، طبقه پنجم و باالی آن، شخص در هستی و هایدر جهان

قرار دارد. این حضور محض و خالص بیانگر وشاسرائ وجود محض

تواند به آن دست یابد. در این می باالترین حالت روح است که فرد

حالت باال و عالی، روح هنوز به خاطر دارد که همیشه به صورت

بیانگر سکون و آرامش محض آکشاروجود دارد. آکشار جداگانه با

حضور محضو مطلق است که حتی ورای آن حضور خالص و

هیچ خصوصیتی ندارد. [آن])روح( قرار دارد، زیرا

که یابیممیدر مواجهه با طبقات تحتانی طبق قانون پنجم، در

مداوم تکرار شوند. وقتی انسان از توانند می تغییرات در نگرش هایدهد و با پرتومی هفتم رخ هایتغییرات محسوس، که در چرخه

آمش سپنتا از قانون چهارم موازی است، ناآگاه است، در نتیجه در

رود یم به سراغ فرد آماده اَکِتاگیرد. می منفی قرار هایمعرض نگرش

دهد که سبب می ی را آموزشهای)نیوفایت( چیز و به این نوآموز


. هر فرد چرخه خاص خود را دارد و شودمی تغییر چرخه فردی او

چرخد.می از دیگرانبه شکلی مستقل

و استاد کِتااَ شاید این تفکیک در ابتدا برای نیوفایت که پیشنهاد

طور کامل نپذیرفته است مشکل به نظر برسد. هرا ب سرائوشاجاری

کوشد از مشکالت اجتناب کند، اما جریان منفی درون فرد می اَکِتا

نشانروندی صعودی دارد. این وضعیت تر پایین هایدر طی چرخه

در دو سال اول حضور در سرائوشا دهد که چرا استاد جاریمی

کند، که چیال بکوشد خویش انضباطی را در می پیشنهاد اَکِتا مسیر

خود پرورش دهد. وقتی چیال نظم و جذابیت اجتماعی موجود در

مستقل از افراد با این ۀیابد، چرخمی ست سنگ را در هایکالس

آموزد که چطور با می به عبارت دیگر، فرد .شودمی اجتماع هماهنگ

ازش ساش م( با همسایه-)معلول آگاه بودن تبدیل شدن به فردی آگاه

طور که توان طور دیگری این مطلب را بیان کرد، آنمی کند.

ببخش و رها کن تا به سوی شناخت خدا ": گویدمی پدارزاسک

."رهنمون شوی

رد یاد، فاَکِتادر مسیر سرائوشابا راهنمایی و هدایت استاد جاری

خود را تسلیم کند. این حقیقتاً تسلیم به خویش هایگیرد نگرشمی

باشد. این خویش، خویش حقیر نیست، بلکه خویش حقیقی یا می

باشد.می روح در خودشناسی


که فرد در هر قطبیتی شودمیی هایاین قانون شامل همه نگرش ها گوید که نگرشمی م(. این قانون -ستدارد )منظور مثبت و منفی ا

مناسبی برای هم زیستی هاینمونه سرائوشا وجود دارند، و اساتید

باشند. اگر بودن را بخواهیم توضیح دهیم می تحتانی هایدر وضعیتناعادالنه است اما برای تجربه آن فرد به الگویی چون استاد جاری

وضیحت سرائوشاجود استاد جاری نیاز دارد. این الگو دلیلی را برای و

دهد. می

لت در حا سرائوشایابیم که باالترین قدرتِ در این قانون، درمی

. هر چند، باید به خاطر داشت که شودمی رضایت و خرسندی ایجاده رضایت و آرامش و صفا، خصوصیات نیکویی هستند، اما چاگر

هایممکن است خطرناک باشد. در چرخهها جذبه روحانی آندانند، بر نمی ارتباط در تله پاتی راتر وقتی مردم هنر واقعیتر تاریک

دون پذیر است. بکه سخن گفتن بدون درک متقابل امکاناین باورند تر، انسان در منجالب تاریک هایمناسب در چرخه مندیرضایت

گیرد و چیزی رانمی ایهکند و هیچ نتیجمی جذبه روحانی سقوطکه افراد سودجو برای شودمی بنابراین منجر به اینفهمد. نمی

کنند. می سوء استفادهها سرگرمی خود از آن ضرورت پیداتر تاریک هایی فرد در چرخهایهنیاز به درک تن

کند زیرا روح شهود خود را می کند. و به این طریق ادامه پیدامیردن فراموش کرده و چراغ آن را خاموش کرده است. با روشن ک


فهمد که این جذبه می آن ۀور سازی دوبار، و شعلهسِهاجیچراغ در

شود مگر آن که در عصر نمی روحانی، زیاد موجب پیش رفت اوی باشد و همه مردم به همان میزان جذبه روحانی داشته باشند. یطال

، زیرا این تمایز ناپدیدشودمی کم کمرنگبنابراین، این جذبه کم گردد. می

ایان پایین نم هایعبارت دیگر، داشتن رضایت منطقی در چرخهبه)منظور عدم عملکرد غیرمنطقی هایماند و مردم را به چرخهمی باقی

و طبقات باال،ها کند. در این چرخهمی م( باالتر هدایت-اصول منطق کنند تا زمانی که دوبارهمی مردم با اعتماد به همسایگان خود زندگی

و سطوح باالتر کامال ها بر آن، چرخه( افول کنند. عالوهها)این چرخهغیرمنطقی نیستند، بلکه طیفی از هر دو یعنی منطق و غیر منطق را

سخن "یا Asacer اَسِی کِردارند. این به عنوان زبان درونی و بیرونی ه ک بابلشناخته شده است، مانند زبان برج "هازبان ۀگفتن در هم

روحانی احساسی هایطریق غیر احساسی بود و تشابهی به جذبه داشت. زبان بابل، زبان عصر طالئی است.

یا بازتاب تصویری "قانون رونوشت"قانون جهانی بَعدی . 1

هستند کهی های. دو روح نزدیکترین تجلیو غیر همزمان است

یار فاصله بسدر مکان و زمان مشترکی باشند. هر چند هنوز توانند می

اندک و غیرقابل سنجش یا غیر همزمانی بین این دو، وجود دارد که

بع حقیقی تنها من آکشار بیانگر قانون رونوشت یا تصاویر فردی است.


تصویر یا تصویر واقعی است که درگیر قانون رونوشت نیست. به

تند. هس آکشارعبارت دیگر، تمامی تصاویر روح تنها بازتابی از

تر نپایی هایدر زمانی که روح به جهانتر یا تصاویر کاملها کپی

کند. با این سقوط، روح باورمی کند، جسمانیت پیدامی سقوط

هستند. بدون کمک استاد جاری تر کند که این نواحی واقعیمی

سال در مناطق پایین اسیر و گرفتار ها ، شاید فرد بیلیونسرائوشا

مالی به آکشار داشته است، اما در بماند. متناوباً روح نظری اج

کِتااَ رسد.نمی گیرد که به تجربه استادیفرعی قرار می هایمسیر

ن قانوبرای کمک به روح حاضر است، تا از طریق قوانینی نظیر

)به استادی در زندگی برسد(. بر زندگی مسلط شود رونوشت

آفریند یم پایان تصاویری را کهبی برای آنکه روح بتواند انعکاس

بشکند چه باید بکند؟ هنر نیافریدن تصویر، زندگی در دارما را در

دهد. در این کتاب فصل کاملی به دارما اختصاص می تشکیل اَکِتا

کتاب کاملی در این باره منتشر کرده است. نیز اَکِتاداده شده است و

به سادگی، دارما زندگی بدون کارما است. بسیاری از مکاتب و

قط اند، اما فبر این باورند که به خوبی دارما را تعریف کردهمسیرها

آموزش اَکِتاکند. فقط می تعریف حقیقی و درست را توصیف اَکِتا

واسطه زندگی در دارما، از قانون رونوشت پیشی دهد که چطور بهمی


خصوص زمانی که کارما مستهلک شده است. فقط استاد بگیریم، به

مستهلک ها د کارما را از طریق ارائه وصلتوانمی سرائوشاجاری

سازد.

خواند. یم توانایی کنترل تصاویر را فراها شکستن انبوه رونوشت

ثیرگذاری آگاهانه در زمانی که تصویری را ایجادأاین کنترل شامل ت

تاً، با واقع شدن در جایگاه آگاهی برتر و های. نشودمی کنیم نیزمی

که یشوید در حالمی سرائوشابه استاد ثیرگذاری آگاهانه تبدیلأت

عوامل و عناصری بیشتر از آنچه خویش حقیر نشانکننده منعکس

ده دهنباشید. در نتیجه، این که عامل آگاهی باشید نشانمی دهد،می

باالترین حالت تواضع است.

بعد از ورود به این مسیر ،دهد که فرد تازه واردمی آموزش اَکِتا

، در طی دو سال به استهالک کارمای شودمی وقتی که چیال نامیده

که دیگر مسیرها به محض پردازد. در حالیمی زندگی گذشته خود

هایورود چیال و بدون استهالک مقداری از کارمایش، او را به حلقه

درستی رککنند. این مسئله بیانگر این است که آنها دمی وصل متصل

از قانون کارما ندارند. تمام اعمال کارمیک باید مستهلک شوند. فرد

انتظار داشته باشد که به خاطر اعمال او شخص دیگری تواندنمی

م(. این تصور پوچ که -)کارمای او را دیگری مستهلک کند بمیرد


دهنده است به این دلیل به وجود آمده که انسان خود مرگ، دلجویی

کند و فردیت حقیقی خویش را می ر کامل در جوامع غرقطورا به

موختهآ اَکِتا هایسپارد. فردیت حقیقی از طریق آموزهمی به فراموشی

ی جهانی است، پس چگونه انسان های. هر انسانی خود به تنشودمی

گر گری فرد دیتواند به دلجویی او بپردازد. ایده میانجیمی دیگری

ایهنهاده است، او فرمانروای نیرو نیرانجان کَلدامی است که ۀنشان

شهادت برای یک علت فیزیکی است. تر پایین هایمنفی در جهان

ی از های)ر و مادی ستودنی است، اما ارتباطی به آزادی معنوی

کارما( ندارد.

قائل به شکل انسانی نیست و اعتقاد ندارد که خدایان یا اَکِتا

ن نحوی که در قوانین تدویفرمانروایان دارای شمایل انسانی هستند به

نشان داده ها ، به عنوان تصویر حقیقی آن9شده توسط ویتروویوس

یابند یم شده است. بلکه برعکس، نیروها گاهاً به اشکالی آشنا تجلی

گوناگون در طی اعصار سوء هایرسد. این تجلینتها که انسان از آن

طرفدار اشکال انسانی ها تعبیر شده و در نتیجه مذاهب و فلسفه

دهد و باالترین نمی داند که آکشار چیزی ارائهمی اَکِتا. اندشده

9. stivirtiV- میالد روم باستان است. نام ویتروویوس معمار و مهندس نظامی قرن اول پیش از

باشد. او رساله ده جلدی جامعی در شرح معماری می "مارکوس ویتروویوس پولیو"کامل وی

م. -نگاشت


ی خالص یا انرژی نور و صوت را آشکارسرائوشا، [آن]تجلیات

کند که وقتی می اعالمسازد. بنابراین قانون رونوشت تنها می

کند، برای اهداف ارتباطی می نزولتر پایین هایبه جهان سرائوشا

ی هاییابد. روحمی در آن نواحی بیشتر به شکل ماده ناخالص تجلی

بِ ت طلهایکنند، در نمی سقوطتر پایین و پایین هایکه به جهان

برد یم دستش را به سمتشانسرائوشا کنند و استاد جاری می کمک

تحتانی خالص شوند. هایتا از این جهان

شیوه یا اسلوبی عملی را جهت ارتقا دادن اَکِتاتمرینات معنوی

مشخص ،تجلیات ناخالص بوجود آمده تحت قانون رونوشت

دارد فردی که می ( اظهاراَکِتا کند. اگر چه هجیز )کتاب مقدسمی

است لزوماً تمرینات معنوی را در درجه دوم آکشاراعمالش به نام

ه از این شیوتوانند مین یابیم که بیشتر مردممیدهد. ما درنمی قرارزندگی را پیشه کنند. هر چند عصر طالیی ایده توفیق یافتن در زمان

دهد، اما باید به یاد داشته باشیم که حتی می ارتقاءتر مراقبه را راحت

کند و بخشی از این سقوط به علت می اعصار طالیی هم سقوط

توقف زندگی مراقبه محور است.

توانند می طور که پیشتر گفته شده، برخی از قوانین جهانیهمان

باالتر هم مورد پذیرش واقع شوند. برای آن که اسیر هایدر جهان

بینیم که تصاویر لطیف در سطوح و طبقات باالتر می این دام نشویم،


در ")لطیف( دقیق یا ظریف" . نادرست بودن کلمههم وجود دارد

شویم. مسئله کلیدی این می را در اینجا متوجه "ناخالص"مقابل

. عدم شودتر که تصورات واقعی شودمی است که وابستگی سبب

در یسِهاجواسطه وابستگی در شخصِ به خودشناسی رسیده که به

"ظریف دقیق و" موقعیتی باالتر قرار گرفته، موفق به تعریف کلمه

ل عنوان سنجش قاب. این تعریف بهشودمی "ناخالص"ۀ در مقابل کلم

آید، بلکه یک معیار علمی فردینمی شماراستناد جامعه علمی به

که کندمی خودش را قضاوت اَکِتاباشد. به عبارت دیگر فرد در می

ش حقیقی است یا نه. فرد مایل است تا در موقعیت ایهآیا تجربه

خودشناسی در طبقه پنجم، ناحیه ارتقاء و برتری یافتن، تصمیمات

خود را بگیرد.

بیانگر هفتمین و آخرین قانون جهانی است. "قانون وحدت". 7

سِهاجی نامند زیرا آتما در می این قانون را قانون از باال دیدن هم

کر این بینش در طبقه ذهنی را تفتر دارد. انعکاس پاییننگاهی از باال

نامند. این توضیح برای درک موضوع است، می قیاسی یا استنتاجی

. در بینیممی سِهاجی، در واقع از باالترین دیدگاه روح در اَکِتااما در

ه صورت توانیم بمی بینیم ومی ، تصویر یا رونوشتی را از باالسِهاجی

روح یا آتما، به درون آن وارد شویم. فرد با وجود این واقعیتی برای


زندگی خود و در هایتواند درباره نیازمی سِهاجینظارت آتما در

در تمامی طبقات تصمیمات بهتری بگیرد. تر دیدی وسیع

شاسرائوکارگیری قانون وحدت، آتما سرانجام به استادی با به

متفاوت اَکِتا یک از اعضا آید. طول دوره استادی برای هرمی نائل

یا را طی یک دوره سرائوشافرصت و تضمین استادی اَکِتااست و

(Atratas) "آتراتاس"دهد، که به این تضمین می دو دوره زندگی

گویند.می

قانون وحدت، همانند تمام قوانین جهانی در هر آتما به صورت

کند یم فطری ثابت شده است. این تواناییِ طبیعیِ فطری مشخص

ا در ماند. زیرمی در سراسر ابدیت باالترین آموزه باقی اَکِتا که چرا

مسیر حرکتترین آشکارسازی مسیر برای افراد آماده، از کم مانع

طور که شناسد، درست همانمی این مسیر کم مانع را اَکِتاکند. می

وکنند فقط آن را معرفی نمی شناسند، اما اجبارمی رهبران، راه را

، اما شودمی برای افراد شجاع سختها کنند. گاهی درسمی ارائه

شود، سرائوشاگیرد تسلیم استاد جاری می وقتی این فرد خاص یاد

فهمد که واقعاً می بر آن، چیال. عالوهشودمیتر زندگی برای او آسان

خود را تسلیم استاد نکرده است بلکه در واقع تسلیم خودش شده

ایمان چیال به خود، با ایمان کامل به استاد جاری است. سرانجام


. این دوگانگی آشکار، قانون وحدت را در شودمی کامل سرائوشا

دهد. یم نشان سرائوشااز خود، یعنی در استاد جاری ایهتصویر آیین

پذیرش )تسلیم(، ارزش دشواری در انسان است و او دائماً در

کند تا روزی که استاد را مالقات کند. می برابر پذیرش مقاومت

و آن گاه که چیال شودمی ( نامیدهDarshan) "دارشان"مالقات استاد

داند چه موقع دارشان اتفاقمی افتد. چیالمی آماده باشد، اتفاق

استاد را در همایشی دیده باشد اما به ،افتد. هر چند شاید شاگردمی

ایهرشان بیش از آن که تجربدریافت دارشان نائل نشده باشد. دا

. شودمی درونی نمایش داده یاهبیرونی باشد به صورت تجرب

بقۀ طبنابراین، شاید فرد بدون مالقات بیرونی با استاد یا مالقات در

فیزیکی دارشان را دریافت کند.

عالوه بر آن، ذاتی بودن قانون وحدت، افسانه آموزش به همگان

اسرائوش هایاز طریق آموزش اَکِتاکند. هر چه شاگرد در می را باطل

برتر کند، بیشتر قوانینمی بیشتر به سمت خویش استادی حرکت

داند که قوانین برتر می سازد. تنها خود شخصمی فردی را متجلی

را از طریق فرآیند مرور کلی برایها او کدامند. البته او باید آگاهانه این

کسی دیگری توانایی انجام این کار را برای ون خود متجلی سازد چ

کند و می قانون وحدت درون را به شاگرد یادآوریاَکِتا . او ندارد

این به فرد بستگی دارد که آن قوانین را اجرا کند و به مقام استادی


ن دهد. ایمی را نشانها برسد یا نه. این به سادگی تکرار بازی بچه

کند تا کودک این درس را یاد بگیرد و یم بازی آن قدر ادامه پیدا

کند. می باالتر بازآفرینی هایسپس زندگی خود را در جهان

، قدرت روح را به تصویرسرائوشاقانون وحدت، قدرت

و شودمی کشد. از این حالت و مقام واال، آتما به استاد تبدیلمی

داند؛ می ادیگر نیازی به اثبات و دلیل نیست، زیرا آتما ذاتاً این ر

نظر به گونهیابد. اگر ایننمی تمرین متابعت از این نیرو هرگز پایان

برسد که یک استاد در انجام وظایفش موفق نبوده است، در چنین

ر دهد. دمی گیرد و نه وصلی از دستمی شرایطی او هرگز نه وصلی

، اما هرگز از شودمی متوقف آکشار واقع سقوط و صعود او توسط

کند ومی شود. اما کسی که ادعای استادینمی استادی ساقط ۀدرج

بزرگی شده باشد، اول از همه، او هرگز در مقام هایمرتکب خطا

را ندیده است و اکنون فقط در مقام آکشار ، چهرهسرائوشااستاد

یک استاد دروغین ایستاده است.

ی و یراه ساده درک قانون وحدت این است، به جای آن که جز

ندیشیم به کل فکر کنیم. به جای استفاده از تجزیه و تحلیل اردی بیف

ال را فوراً از طریق اشراق بداند. ؤتواند پاسخ یک سمی ذهنی شخص

که مخصوص یک شخص است ایهیابد، کلممی وقتی آگاهی تجلی

تواند برای دیگری هم معنی داشته باشد و این حالت به همه می


در آرامش پذیریه چیالیی که با مسئولیت. بدین وسیلشودمی منتقل

یهاپردازد زنجیره سلسله مراتب قدرتمی به تحصیل این درس

تحتانی را درهم خواهد شکست. این رفتار مناسب همیشه قابل قبول

ورد. آنمی کند و هرگز خرابی به بارمی صدا عملبی است زیرا آرام و

بروز دهد اگر آنها را تواند هیجانات خود را می به هر حال شخص

گر، عبارت دیرها نماید. به ایهبالفاصله پس از کسب چنین تجرب

تواند آن را تجربه کند و بعد می اگر فرد قرار است خشمگین شود،

باشد متوجه اَکِتافراموشش کند. خیلی زود، بعد از مدتی که در

ی یکم از بین رفته است، گوشده و کمتر که هیجانات او کم شودمی

کن کردن نفسانیات مشتمل بر از ابتدا آنها را نداشته است. ریشه

تصریح شده است در اَکِتا طور که درنیست و همانها خالصی از آن

. زیرا شودمی گاه، به اعتدال و میانه روی رفتاربی صورت بروز گاه و

باید اگر فردی ضعیف است ن"شرایط افراد با یکدیگر متفاوت است:

طور زندگی خود داند چهمی هر انسانی "ینه شرکت کند.در این زم

این اَکِتارا در مواجهه با حقیقت درونی خویش متعادل سازد.

برایش این کار را تواندنمی گرداند زیرا کسیمی مسئولیت را به او باز

. شودمی سرائوشاانجام دهد، و سرانجام هر آتمایی استاد

فصل پنجم

کارما و تناسخ

. این دهدمی کارما و تناسخ ارائه ۀتوصیف را دربارترین دقیق اَکِتا

موضوع بسیار مهمی است زیرا انسان بارها گیج و سردرگم شده

نفی و نیروی مدهد می است. با این سردرگمی تناسخات بیشتری رخ

ر مگ"گویند: می ایه. عدشودمی یا کل نیرانجان به شدت خوشحال

، و واقعاً ایرادی ندارد اما "تناسخات بیشتر داشتن چه ایرادی دارد؟

مشکل این نیست. نگرانی ما فقدان کنترل از طرف آتماست، بنابراین

یلش دلسپاریم و می نجان یعنی همان نیروی منفیااین را به کل نیر

هم ناآگاهی ماست.

خواهد این بخش مهم از کنترل تناسخات را مورد توجه می اَکِتا

که مبانی و اصول کارما شودمی قرار دهد. و چیال زمانی بر آن مسلط


و تناسخ را درک کند. کارما قانون سوم فیزیک نیوتن، یا همان قانون

مان اسحاق پیش از زها العمل است. البته، کارما مدتعمل و عکس

نیوتن در قرن هفدهم وجود داشت. نیوتن فقط آن را با زبان ریاضی

العملی مساوی و در خالف جهت بیان نمود. برای هر عملی، عکس

گردند. اگر به می عبارت دیگر اعمال ما به ما بازآن وجود دارد. به

ه ویر آینبینیم، اما تفاوتی بین تصمی آینه نگاه کنیم، فوراً تصویری را

تصویری هایالعاده شفاف هست. در جهانذهنیِ فوق ۀو یک پندار

وار هاست، اما بازتاب آینتر اعمال طوالنی ۀیا بیرونی بازگشت نتیج

است.تر در این مورد بسیار آهسته

بینیم که کارما بخشی از پدیده تصویر یا آن ما می برعالوه

تر زندگی معنوی پایینحیوانات و هایتصویرسازی است. تمام گونه

کارما و هایعملی کارما دارد. جهان درگیر )قانون( کارما هستند. هر

تحتانی هستند، که شامل طبقات فیزیکی، اثیری، هایتناسخ، جهان

ن باشند. در ایمی علی، ذهنی و اتری )بین طبقه ذهنی و طبقه روح(

گی تر(، زندمتراکم ۀطبقاتِ تصویریِ ناخالص )تصاویر ماد

ی برای هزاران سال تناسخ خواهدناپذیربیولوژیکی به شکل کنترل

بار زندگی کند. ما باید طبق تاریخچه ها یافت. شاید یک روح میلیون

محافظت، انهدام و بازآفرینی هایبه یاد داشته باشیم که چرخه اَکِتا

161 کارما و تناسخ

ه واسطبه این معنی هستند که اگر روح بهها این چرخه 9وجود دارند.

د، دست نیاورده باشهکنترل تناسخات خود را ب اَکِتادوم ۀل حلقوص

ۀمدام به تناسخ ادامه خواهد داد. تا زمانی که روح در وصل به حلق

شود، شاید تمایل به فراموشی کنترل تناسخاتش سرائوشادهم، استاد

کوشد این تسلط را به روح برگرداند. البته، می اَکِتاداشته باشد. اما

از زندگی، روح توانسته بر تناسخات خود تسلط داشته ی هایدورهدر

باشد. با توجه به مطالب گفته شده این کنترل موقتی است مگر آن

که فرد بر زندگی خود کامل مسلط شود و به استادی برسد.

بر آن، اگر فرد توانایی کنترل کردن تناسخ را نداشته باشد، عالوه

بر آن، از آن ارما را شکست بدهد. عالوهظاهراً محال است بتواند ک

تواند بهمی جایی که کارما به معنای عمل انسان است، فرد چگونه

منظور تسلط بر زندگی خود و کنترل آن عمل خود را متوقف کند.

لکه عملی نیست ببی آید شکست دادن کارما یامی وجودکه به ایهاید

رما است.تبدیل کارما به دارما یا زندگی بدون کا

سنتی و متعارف، هایبیان این موضوع اهمیت دارد که همه فرقه

به "گناه"کنند. مذهب گرایان عمل را می اعمال انسان را محکوم

د که در باشناینها همان سه جریان برهما )آفریننده(، ویشنو )حفظ کننده( و شیوا )نابودکننده( می .9

است. اینها سه جریان منشعب از کل مذهب هندو به عنوان سه خدا از آنها نام برده شده

م -باشند. در کتاب دفترچه معنوی، پالجی به این سه اشاره نموده استمی


آورند، فالسفه همیشه عمل را به نام اخالقیات محکوممی شمار

وری به پولی و تجاری عمل را تا سطح بهره هایکنند. حکومتمی

گویند عمل سببمی آورند؛ دانشمندانمی ایینمنظور پیشرفت پ

. شودمی . مشکل فقط با دارما حلشودمی کهولت و مرگ

باید نکته بسیار مهمی را به خاطر داشته باشیم که کارما

شودمی ایهدربرگیرنده اعمال خوب یا بد یا هرعملی که باعث نتیج

بود چرا زده خواهندگرایان و فالسفه هراسان و وحشتاست. مذهب

ربردارد. را دها که بر این باورند که خوبی باالترین و بهترین بازتاب

شناسی است و ارتباطی با ی، بودن یا هستیهایهرچند هدف ن

خصوصیات اخالقی ندارد. حرکت به سمت آرامش و سکون

م تا کوشیمی اَکِتاتواند یک کیفیت )مناسب( اعالم شود، اما در می

بدیلتها جای توصیف آن کیفیات به خود آن بگوییم که انسان به

دارد که احتماالً بهتر است اعمال نیک انجام می اظهار اَکِتا. شودمی

شود. بیشتر، نمی دهیم، اما این کار به خودی خود هدف محسوب

توانیم می این )انجام کار خوب( است نه هدفش. حال اَکِتا نتیجه

، این به خطا رفته هایآموزش وها ببینیم که مشکل انشعابات و فرقه

است که به جای اینکه هدف واقعی را بشناسند و آن را انجام دهند

گرایی(. وقتی هدف را)به جای هدفاند دچار ابزارگرایی شده


داریم. هر چند وقتی راه را گمشناسیم، به سمت آن قدم برمیمی

ر د اَکِتا مانیم.می طور گمشده باقیشویم و همانمی کنیم، گممی

دهد، همان جایی که قطار آن را مقصد می تونل نور را نشان هایانت

یابد و در طول راه هرگز توقف ندارد.می حقیقی خود

طور که گفته شد، اعمال و ماهیت انسان را محکومایده گناه، همان

ایم، آن چه زمانی در نظر جامعه گناه طور که دیدهکند. زیرا همانمی

ست در دوره دیگر فضیلت محسوب شود. در برخی است ممکن ا

شاید یک مرد اجازه داشته باشد چند همسر داشته باشد ها، فرهنگ

.شودمی این کار خطا محسوبها که در دیگر فرهنگدر حالی

ت گرایی، ناشایسبندوباری جنسی در یک فرهنگ به دلیل لذتبی

، رد در فرهنگ دیگرکه این نوع رفتار و عملکآید در حالیمی شماربه

هزارانی هایباشد. چنین بحثمی هنر فراهم سازی خوشی و سعادت

که استاد جاری شودمی قرن ادامه داشته است، اما مشکل، زمانی حل

کِتااَسرائوشا برای عموم قابل دسترس باشد )تعالیم عمومی شود(.

چه دهد. بنابراین آنمی دارما، یعنی عملی بدون کارما، را آموزش

برای کسی اشتباه است ممکن است برای دیگری نباشد. اکتیست به

آید و این برای برخی پیروان کلیسا گناه نمیعضویت کلیسا در

بینید تفسیری از قانون خدا به معیار و ضوابط می .شودمی محسوب

تبدیل شده است.


البته، وقتی قانون خدا شناخته شده نباشد و تفرقه حاکم باشد،

دانند و در نتیجه این می کنند که آن رامی مختلف ادعا هایفرقه

گذاران مذهبی بر فراز شوند. وقتی بنیاننمی قوانین پیروی

ند و کنمی ایستند یا به صورت ادواری عزلت اختیارها میکوهستان

کنند، سپس هنگامی که از آن مکان می از خدا قوانین را درخواست

بر روی درخت یا سنگ یا کاغذ گردند کلماتی رامیمقدس بر

گویند خدا آن را نوشته است. در حالی که مردم باید می نویسند ومی

داخل جیب پیامبر بررسی کنند. 9اثر انگشت را روی قلم و اِسکِنه

تواند قوانین خدا را بدون پنهان ساختن می سرائوشاتنها استاد جاری

ابزار نوشتار توضیح دهد.

، دارما را درکاَکِتا وپا و جدید در خارج ازن هایتمام آموزه

، "زندگی پرهیزکارانه"، مثل دهندمی نام سری به آن ایهکنند. عدنمی

هر چند این . و غیره "مسیر درست خدا"، "اعمال پرهیزکارانه"

ما دارند.می همیشه توجه و تمرکز خود را بر اخالقیات نگاهها پاسخ

ز باالترین ا اَکِتابا اخالقیات مخالف نیستیم، بلکه برعکس، اَکِتادر

جدایی از اخالقیات را اَکِتااخالقی برخوردار است. هایآموزه

دار اخالقیات مردم میراث دهدمیدهد. بلکه اجازه نمی پیشنهاد

برندداری که نجاران برای سوراخ کردن چوب و یا ایجاد شیار به کار میفلزی دسته ۀوسیل .9


طور که برخی بزرگان در صحیح خود باشند. به بیان دیگر همان

ی را خوب اَکِتا. "انسان ذاتاً خوب است"، دانگذشته خاطر نشان کرده

طور که دهد تا روح خوب باشد همانمی کند اما اجازهنمی تشریح

آتما از ابتدای بودن خوب بوده است.

گیرد در طریق دارما عمل می یاد اَکِتابر آن، فرد واصل در عالوه

ارمای کست که اَکِتایابد با قدم گذاشتن در مسیر کند. چیال درمی

کند. این معموالً دو سال طولمی زندگی گذشته خود را مستهلک

همیشه انفرادی هستند و ما اینجا اَکِتا درها کشد. این موقعیتمی

دهیم.می فقط یک راهنمایی ارائه

یندی وجود اکه فر دهندمین توضیحها بسیاری از مسیرها و راه

ذشته تا به تصاویر گدارد که شخص بایستی از طریق آن عبور نماید

دهد، دستمی تحتانی نیوفایت را آزار هایکه به عنوان ارثیه جهان

زندگی کارما داشته باشد، همین ثابت ۀدورها یابد. اگر فرد میلیون

ترین سریع اَکِتا کند که محال است فوراً این تصویر را اجرا کند.می

ن است. از فرآیند برای آشکار ساختن کارمای فرد و استهالک آ

طبقاتی هستند که تخیل در سرائوشا خدایی هایآنجایی که جهان

ندارد، فرد تازه وارد ایهآن راه ندارد و روح هیچ تصویر کنترل شد

خدا، وجود برتر و برترین خدا هایداند که در مبدأ این جهانمی


هیچ است و با این حال همه چیز آکشار ساکن است. آکشاریعنی

است. اما هیچ خصوصیتی ندارد. با این توضیح، کارمای مبتدی به

، که جریان زندگی قابل شنیدن از شودمی گذاشته سرائوشا ۀعهد

است. در این منبع، هیچ تصویری وجود ندارد و بنابراین فرد، آکشار

نکه ساده خوب، ای"کند. شاید بگویید: نمی دیگر کارمایی را بازآفرینی

ابسته واَکِتا است، من مجبور نیستم برای استهالک کارمای خود به

دهد. یم از دست اَکِتا . هر چند فرد با این عقیده یک امتیاز را از"باشم

ن عنوابهاَکِتا ی جاری است. سرائوشاآموزه است و نشانگر اَکِتا

ارآکش هست و به کسانی که بسرائوشااز استاد جاری ایهدنبال

بدون اندتونمی کند. کسیمی گردند توجه دارد و دسترسی پیدابازمی

د، زیرا او برس آکشار، به سرائوشاتسلیم شدن در برابر استاد جاری

ااَکِت هیچ چیز دراند آینه وجودی چیالست. برای کسانی که آماده

ماند.نمی معما باقی

نوان عنباید به کند، دیگرمی وقتی فرد کارمای خود را مستهلک

کَل نیرانجاناز تر ( که مراتبش پایینLord Yama) لرد یاماشهروند

است، باقی بماند. لرد یاما، فرمانروای مردگان، نماد مرگ، فرشته

ا میرد، باید بمی مرگ و غیره خوانده شده است. وقتی یک غیرواصل

ند که یاما دغیر واصل معتق هایلرد یاما روبرو شود. البته، بیشترِ روح


با ، بایدگویدمی خداست و به شدت بر این باورند که هر آنچه یاما

کند، می دل و جان گوش کنند. یاما در این بخش نقش خدا را بازی

خواهد راه را برای کانی )غیرواصل( جهت فرار از نمی زیرا

هایتحتانی آشکار سازد. بنابراین او روح را در جهان هایجهان

متناسب با نتایج کارمای خود روح، هایو مکانها در زمانتحتانی،

تحتانی هاییاما این است که روح را در جهان ۀدهد. وظیفمی قرار

ت را تحاش نگه دارد. بنابراین کَل کسی یا چیزی را دارد تا قلمرو

. دشومی کنترل داشته باشد. بدون روح، یاما کاری ندارد و بیکار

موضوع که یاما خداست، به راحتی بر دوش مسئولیت باور این

خبار متناسها میلیونها افتد و از آنجا که بیشتر انسانمی شخص

کنند، و می شوند، آنها به این تصور )خدا بودن یاما( عادتمی

ند کنند تا بتوانمی منفی آنها را به هر شکل وادار به اطاعت هاینیرو

ارند.آنها را کامالً تحت کنترل خود نگه د

در سطوحی بسیار باالتر از جایی که آکشارآموزد که می اَکِتا

چیز هستند قرار دارد، وجودی که هیچتر منفی سطح پایین هاینیرو

ندارد یا همه چیز دارد. یا نیرویی ندارد یا تمامی نیرو را دربردارد. یا

ندارد. یا قابل تصور نیست یا ای انرژی را دارد یا هیچ انرژی ۀهم

ۀطور کامل قابل تصور است. هیچ خصوصیتی ندارد یا همبه

. وشودمی را دارد. یا قابل درک نیست یا کامل درکها خصوصیت


از خدا در شکل عجیب و ای واضح است که هیچ انسان انگاری

توانیم خدای حقیقی را نمی تناسب انسانی وجود ندارد.بی غریب و

است. به احتمال زیاد بهتر آکشار دانیم کهمی بفهمیم اما نام آن را

به صورت نور و صوت همکاری کنیم، چون فرد سرائوشااست با

بین هیچ چیز را با همه چیز درک کند. ۀرابط تواندنمی

)این نوع تعریف گرایانی که عقیده دارندمفهوم رابطه برای جدل

معنی و بی ،شودمی از خدا( باعث فزونی اغتشاش و نابسامانی

گرایان لزوماً به خشونت یا انقالب ماند. هرج و مرجمی فهوم باقینام

طلبی خود را با نقاب تحصیالت، بیرونی باور ندارند. بلکه قدرتمدرک، شهادت برای مبارزات تاریخی و عشق کاذب به همسایه

اَکِتا ایهکنند. در عین حال، این افراد شبه خردمند اصول پایمی پنهان

اسرائوش یابند تا به استاد جاریمی بارها تناسخ دانند ونمی راپذیرند. همراهی با نیروی می رسند و به او تسلیم شده و او رامی

ردف اَکِتا در بهترین حالت بسیار پرمخاطره است. در سرائوشا

آموزد که هر لحظه نشانگر زندگی در دارما است و باید بهترین می

یراارزشمند است، ز اَکِتابرای واصل استفاده را از آن بنماید. زندگی

داند که در حین اینکه زندگی مادی دوست داشتنی است، در می

رار دارد. قسرائوشا باالتر هایت شادی بزرگتر و بیشتر در جهانهاین


فقط در یک جا چرخیدن سبب گیجی و پس از مدتی موجب بیماری

. شودمی

نشانگر نواحی ماده، زیر سطح پنجم ست لُکتر پایین هایجهان

در معرض MEST های(. جهانMESTانرژی، فضا و زمان هستند )

دوگانگی ناخالص همچون تیرگی و روشنی، گرما و سرما، صدا و

ناخالص تضاد هستند. از آنجایی هایسکوت هستند، و همه جلوه

ود. از سلسله مراتب رها ش تواندنمی ماند، فردمی که این کیفیت باقی

این قطبیت تسهیل شود. اگر کاری در جهت تسهیل آن در باید

وچک و متعالی انجام نشود، فقط افرادی را خواهیم داشت کگروهی

عبارت دیگر هیچ چرخند. بهمی دلیل دور خودبی هدف وبی که

نویسند که می کنند ومی راهنمایی وجود ندارد. کسانی که موعظه

مکان و زمان باشد، فقط الزم نیست دولت و حکومت متناسب با

خواهند حالت قبلی آنها را رهبری کند. می منظورشان این است که

هایهر چند تا زمانی که روزی فرا برسد و این افراد ناآگاه آموزه

تناسخ باقی ۀرا بفهمند و درک کنند، در همان چرخ اَکِتاساده

کِتااَ فهمند کهنمی یا غیر واصلین، همانند این افرادها . کانیمانندمی

فقط در مسیر تسلیم خود وجود دارد. وقتی فرد دست از مقاومت

کند، که همان مسیر می دارد، راه بهتری را پیدامیدر برابر خود بر

ست.سرائوشا


عنوان شرطی است، زیرا او بههایراهنمای ن سرائوشااستاد جاری

مان اقیانوسیا ه آنامی لُکالزم برای موقعیت و عنوانی که داراست،

ت. اس آکشار عشق و رحمت را تجربه کرده است، مکانی که منزلگاه

تواند راه را به دیگران می او یک راهنمای حقیقی مجرب است که

مربوط به دارما را توسط استاد جاری هایآموزه اَکِتا نشان دهد.

یسِهاج وسیلههگیرد بمی ی که روح یادیدهد جامی ارائه سرائوشا

حرکت کند. آکشاربه سوی

قبول یا باور تناسخ بسیار دشوار است زیرا معموالً ایهبرای عد

توان آن را اثبات کرد )به جز به صورت فردی برای خود فرد در نمی

تر شفیزیکی. ما پیطبقۀ تر پایین هایخصوص در چرخه(، بهسِهاجی

تحتانی هایهانتجلیات بیولوژیکی ج ۀایم که همبه این نتیجه رسیده

اعمال کارمیک را ها گون در این جهانتجلی نیافته شبح هایو چیزماند و آن می . در این نمایش کارمیک، موردی باقیدهندمی شکل

تحتانی، اشکال گوناگونی )با هر هایاین که شخص و ارواح جهان

کنند. اعمال آنها نه می آینده خود خلق هایعملی( را برای زندگی

و شودیم گذارد بلکه انباشتهمی تنها بر این دوره از زندگی آنها تأثیر

بیرونی دیگری )تناسخات دیگر( خواهد داشت. هاینیاز به زندگی

9این امر تصرف دیدگاه علمی در مورد انرژی است.

م-شودرود، بلکه از حالتی به حالتی دیگر تبدیل میانرژی هیچ گاه از بین نمی .9


انرژی سنجیده شده که روح آن را مثبت یا منفی اعالم کرده است،

رین تاز آنجایی که انسان حتی در آرامباید در جایی مستهلک شود.

ابدی ۀچرخ تواندنمی لحظات مدام در حرکت است، هیچ عاملی

ند در کمی کارما را متوقف کند. وقتی کسی واکنش مخالف دریافت

انرژی ۀهمان حال، در حال تولید انرژی بیشتری از خود است. اید

دا از خ ایهپیچیده نیست زیرا انسان با همه شکوه معنوی خود بارق

)هر وصل در روح است، حداقل برابر درخشش هزاران خورشید

دهد(. گاهیمی توان شخص را ده برابر قدرت خورشید ارتقاء اَکِتا

هراسد. هر می فرد از پذیرش این حقیقت که قسمتی از خداست

ان پنه سرائوشااز قدرت تواندنمی تواند فرار کند امامی چند فرد

انایتورت هایشود و در ن سرائوشاد باید تسلیم شود. باالخره فر

)مجرا، کانال( هماهنگی شود. این مجرا یک مجرای سحر شده نیست

روانی به دام افتد. بلکه این تورانا به انتشار صدای هایکه توسط نیرو

کند. می ست، اقدامسرائوشاکه این صدا همان ایهدر حوز آکشار

شوند و می تحتانی ساکن هایمسحور شده در جهان هایکانال

و دهندمی که حقایق را وارونه جلوهی هایبرای انتیتی ایهواسط

شوند. مادامی که شخص می درونشان پر از تباهی و تاریکی است،

تحتانی خارج نشود زیر بار خدای ترسناک دوسر، کل هایاز جهان

نجان باقی ماند.انیر


دهد، و نمی را از دستهویت خود سرائوشا مجرای )تورانای(

دهد که انتیتی دیگری از بدن او استفاده کند.نمی هرگز اجازه

ویت . بنابراین اگر انتیتی با هشودمی بینید، اهمیت هر فردی حفظمی

افتد؟ اجازهمی مشهور و با تجربه بخواهد وارد شود، چه اتفاقی

چون ،در قالب فیزیکی کارمیک خود تناسخ پیدا کنندها دهیم آنمی

در هر صورت باید این کار را انجام دهند.

مند هستند، اگر روحی بدنی هاز آنجایی که تسخیرکنندگان عالق

را بدون مراقبت بگذارد و آن بدن تحت حمایت استاد جاری

پذیر است. که در اثر آن، عالقه مندینباشد، این اتفاق امکان سرائوشا

تسخیرگر معطوف به پیشرفت در ورود به هایاصلی این روح

دیگران نخواهد بود. بلکه به جای آن، این است که چگونه هایکالبد

باقی راهشان به سوی خدا را مورد مذاکره قرار دهند. شناخت ظاهر

خارجی مهم نیست. این خود حقیقتی است که باید به عنوان روح

د. اما فراموشکنمی شناخته شود. نفس موفقیت بزرگی را درک

کند که زندگی ادامه دارد و فقط همین یک دفعه نیست.می

ری کند و به روح فرصتی برای برتمی کارما و تناسخ را معرفی اَکِتا

دهد. باالی طبقه روح یا ست لُک، ها میاین جنبه و تسلط یافتن بر

یقی یابد. روح یا آتما خود حقنمی کند و تناسخمی روح به باالتر سفر


ه کند. بنابراین وقتی فرد بمی و هویت حقیقی هر موجود را شناسایی

شناخت روح یا خودشناسی نائل شود، فقط حرکت در کالبد روح،

خویش حقیقی، به سمت طبقات باالتر وجود دارد؛ شخص دیگر

بیش از این در پی یافتن این هویت نیست و به عبارت دیگر، توجه

. دیگر دشومی خالقانه حقیقی آغازبه خویشتن پایان یافته و کشف

غییر ت سرائوشاو آکشار کند و به طبقاتنمی روی شناخت خود کار

دهد.می شکل

ه تبدیلآن را گذارد و به نیوفایتِمی قدماَکِتا وقتی فرد به مسیر

ز کند. متمرک سرائوشاگیرد توجه خود را در مراقبه بر می ، یادشودمی

را پذیرفته است، در سرائوشاد جاری از آنجایی که شاگرد، استا

باالتر معطوف ساخته است هاییابد که استاد توجه او را به جهانمی

. کارمای زندگی شودمی و بنابراین، چیال هم آنجا در روح ساکن

شاسرائوت چیال هایو در ن شودمی گذشته به این شیوه مستهلک

در حالی که هویت فردی خود را در امتداد مسیر رسیدن به شودمی

کند. می حفظ سرائوشا استادی

در عوض دو سال یا بیشتر، این واصل کارمای خود را مستهلک

یلتبدسرائوشا سوی به حاملی مستقیم بهاش کند و زندگیمی

، که لحظه به لحظه آن پر از شادی و شعف و روشنگری شودمی


در دارما و روشن ها و عملکرد شودمی ساکن سرائوشا است. فرد در

افتد.می گری اتفاق

بسیار مهم است که فرد باید فرآیند شودمی جهت تاکید، معلوم

د فرآین ایهاستهالک کارمای خود را پشت سر بگذارد. اگر آموز

استهالک کارما را توضیح ندهد یا باور داشته باشد که کارما

دهد که آن آموزه در سطح پایینی می نشانمسئله مهمی نیست،

کارما را با فرآیندی آشکار ایهبر آن، اگر آموزقرار دارد. عالوه

توانید می توضیح دهد اما درک کاملی از دارما نداشته باشد،

بفهمید که این مسیر عالی اَکِتا نیست.

استهالک کارما در سطوح فیزیکی و مادی کار بسیار دشواری

آن در مراقبه و هایو ماجراجویی سِهاجی ۀبراین آموزاست. بنا

،سِهاجیدرونی با هایکند. در این سفرمی حالت رویا اهمیت پیدا

است . تأثیر وراثتی اساساً یک عادتشودمی تأثیر وراثتی فرد برطرف

روند. می سخت از بینها دانیم گاهی عادتمی طور کهو همان

هایاز زندگیها دهد که آنمی وراثتی نشانتأثیر تر تعریف وسیع

م چرا بینیمی گذشته هستند نه از زندگی حال و کنونی. با این ایده،

کنونی این قدر سخت و دشوار است. فراموش هایرها کردن عادت

ها سال تکرار شده، محال و نشدنی به نظر کردن عادتی که میلیون


هالک کارما غیرممکنخواهد رسید. این موضوع که ظاهراً است

. شودمی باشد، موجب افزایش جنون، خودکشی، جنایت و غیرهمی

استهالک سرائوشادهد از هر طریق، استاد جاری می توضیح اَکِتا

سازد. این استاد عصای می کامل کارما را در دوره کوتاهی ممکن

هایسازی کامل انرژیقدرت را در دست دارد، ابزاری که قطبی

اینکه استاد ۀدهد، و با وجود این قدرت، مشاهدمی انجام جهان را

.شودمی تواند انجام دهد آسانمی چطور هر کاری را سرائوشاجاری

شود. هر چند گاهی نمی استهالک کارما همیشه آگاهانه انجام

عجیب افراد تازه کار، استهالک کارما هستند. این حذف هایرویا

تر پایین هایرا از طریق ذهن در جهانکارما یعنی که روح تصاویری

باالتر این هایدهد. برای پیشرفت به جهانمی مورد استفاده قرار

مقادیر باید تکمیل شده و از بین برود. تصویر کامل شده، تصویری

فهمد. اگر روح سردرگم شود می است که فرد آگاهانه معنای آن را

ا روحکند که بمی ایجادیا تردید کند، تصویر و انگاره، تصویری را

. شودمی ماند و کارما نامیدهمی

که با استهالک کارما، دیگر فرد تصاویر را شودمی حال معلوم

بیند. انسان بر این باور است که زندگی به صورت حرکات و نمی

کند. تا حدودی درست است، اما می شکل است که تصاویر را ایجاد

ویر دنیای عنوان تصته این تصاویر که بهتر. البپایین هایفقط در جهان


اویرتحت کنترل فرد قرار دارد. گفتیم که تص شودمی تعریفتر پایین

آگاهانه توسط روح ها باالتر باشند، اما این هایدر جهانتوانند می

و اغلب غیرضروری هستند. بنابراین، نتیجه شودمی بازآفرینی

ویری وجود ندارد. شاید روح هیچ تصطبقۀ گیریم که در باالی می

ایم که ذهن برای درک درست درک این موضوع دشوار باشد، اما گفته

ارآکششوند هرگز چهره می باید رها شود. کسانی که اینجا متوقف

بینند.نمی را

یری تواند تصاومی شناسی یا وجودی هستیم کهحال نگران هستی

یا تجربه وجود ایم آنجا احساس، دانش از هیچ باشد. هرگز نگفته

باالتر، باالترین تجربه را در بیکرانی هایندارد. بلکه بر عکس، جهان

تواندنمی نیست، اَکِتا (، که آمادهkaniجهان خود فرد دارند. کانی )

فرعی هایکه اینجا زدیم را درک کند و در راهی هایمفهوم حرف

ل از قبکند. تقال کردن و کوشش زیاد نیز برای واصلین می تقال

افتد. که به موجب آن اگر چیال برای می رسیدن به استادی اتفاق

بیند که زندگیمی از خود چشم پوشی کند، سرائوشااستاد جاری

را برای کسی ایهساد هایآموزه سرائوشا ساده است. استاد جاری

ر کند. البته ما نباید دچار سوءتعبیمی کند، تجویزمی که ساده زندگی

آنچه در اینجا شرح داده شد شویم و آن را به تمام درخصوص

مقوالت ذهنی تعمیم دهیم.


بر این، اگر قرار است کارما فقط با تجربه بیرونی مستهلک عالوه

داشت. درنمی وجودای فیزیکیطبقۀ شود، به احتمال زیاد دیگر

رون صورت دائم در بیمنفی نگاه کنیم، تخریب به ۀعوض اگر از جنب

ر . دشودمی دهد و بیشتر از هر کالی یوگایی این کار انجاممی رخ

زندگیِ گذشته خودها نتیجه، وقتی فرد در حال آموختن از میلیون

باشد، اگر آموزش، در قالب تجارب مستقیم و ناگهانی باشد، می

جسمی و روانی خواهد شد. استاد جاری هایشخص دچار بیماری

هارائها به اکتیست اَکِتا ریقآموزش دلپذیری را در ط سرائوشا

. شودمی جسمی و روانی هایدچار بیماریها دهد، که به ندرت آنمی

وقتی چیال در درون یا بیرون سرائوشا، استاد جاری مهاجی

بخشد. این شفا یکمی پاتی شفادرخواست کند، او را از طریق تله

که لم(. ب-شودنمی شفای آنی نیست )منجر به درمان فوری شخص

نکات ظریف زندگی، که برای شخص قابل فهم نیست را تبدیل به

نماید.میکننده یک موضوع جالب و سرگرم

راه بر طرف کردن کارما همیشه در تمرینات معنوی ترین ساده

قرار دارد. در فصل قبلی تمریناتی را توصیف کردیم که یادگیری اَکِتا

هایاز جهان ایهطبقآنها سخت نیست. وقتی توجه بیرونی بر روی

هایرود. تمام موقعیتمی تحتانی متمرکز شود، استرس اولیه از بین

پر استرس بازتاب کارمایی است که باید آشکار و رفع شود.


فرد درگیر چهار نوع کارما است. که باید قبل از آن که روح برای

دی آمسلط شود، مستهلک شوند. اولین کارما، اش همیشه بر زندگی

( یا کارمای اولیه است که روح با ورود به adi-Karma) کارما

دانید روح می طور کهکند. همانمی آن را دریافتتر پایین هایجهان

در باالی طبقه پنجم دیگر کارما ندارد، بنابراین کارمای اولیه نمایانگر

دوران محرمانه و پنهانی در قرون ازلی گذشته است، زمانی که روح

گرایان این کارما را با نامگذاری شد. گاهی مذهبتر طق پایینوارد منا

کنند. این کارمای اولیه می عنوان گناه اصلی اشتباه تفسیرآن به

تحتانی یا هایست که روح را به جهانسرائوشانمایانگر عمل

آورد تا تجربه کسب کند. می ناخالص مادی هایجهان

است که نوع دوم کارما به نام کارمای اولیه نشانگر شبکه کارمایی

. شودمی نامیده Karma (praabdh) پرابد کارماکارمای تقدیری یا

ۀکارمای تقدیری کارمایی است که مردم اغلب هنگام صحبت دربار

زنند. این کارما از روی اعمالی می کارمای زندگی گذشته از آن حرف

، یعنیشودمی قبلی خود انجام داده شناخته هایکه فرد در زندگی

آینده کامل شود یا زمانی که شخص هایکارمایی که باید در زندگی

. به عبارت دیگر، انسانشودمی وارد سرائوشابه محضر استاد جاری

قبلی خود را مستهلک هایشبه مذهبی معموالً کارمای زندگی

کند و برای انجام این کار باید مجدداً برگردد. نمی


ایدتناسخ را برداشت محصول از بذری که کاشتهبنابراین، دلیل

ت، بلکه نیروی بیرونی نیس ۀدانیم. این ایده به معنای تنبیه به واسطمی

ورت به ص اَکِتاتنبیه به دلیل اعمال خود انسان است. یادتان باشد،

کند، که باالترین قدرتمی عمل سرائوشامجرا برای ترین مستقیم

یشتر شویم بمی سازی نزدیکاین قطبیجهان است. هرچه بیشتر به

ترکنیم و به آرامش و سکون آکشار نزدیکمی را درکسرائوشا

شویم. می

گوییم کاری انجام ندهد. نمی چیال نباید در این جا بترسد و ما

چ کنیم، عملی که هیمی عملی صحبتبی عمل ۀدر فصل بعدی دربار

کند.می یجادکند اما در عوض دارما انمی کارمایی ایجاد

( است که انسان Kriyaman) ناکری یامنوع سوم کارما، کارمای

معموالً بیشترین درک را از آن دارد. این کارما، کارمای جدید

است که انسان آن را تولید و در صورت عدم استهالک آن ایهروزان

. کارمایشودمی در زندگی روزمره به شکل کارمای تقدیری ذخیره

که هر روح در شودمی اعمال مثبت و منفی تشکیلروزانه از

ی یهادهد. این اعمال مثبت و منفی تضادمی انجامتر پایین هایجهان

ۀصحبت کردیم. همها آن ۀدربارتر پایین هایهستند که در جهان

در ا هآیند، اما تشخیص تفاوت آنمی کارماها در ابتدا یکسان به نظر


دقیق است. کارمای تقدیری از کارمای پیشگاه خدایان کارما کامالً

آید و کارمای تقدیری زندگی جدید به کارمای می وجوداولیه به

کارماها از کارمای اولیه ۀ. بنابراین اساساً همشودمی روزانه تبدیل

شوند.می ناشی

سین نوع چهارم کارما، که به کمترین میزان درک شده، کارمای

ص خدایان کارما، مقداری از کارمای ( است. با تشخیsinchit) چیت

ای، اندوختهبه صورت سین چیت یا کارمای ذخیره ایهاولیه، دور

. این فرمانروایان بخش منفی کارما، کارمای ذخیره را به سطح شودمی

انجام اش کاری درباره تواندنمی آورند و فردمی )زندگی کنونی(

دهیم تا از آن می دارهابانکدهد. این کارما مثل پولی است که ما به

کنند. می مراقبت کنند، بدون آن که بدانیم با آن پول چه

چون شودمی بینیم که دارما چقدر در زندگی ما مهممی طورهمین

برای استهالک کارمای ذخیره بسیار مهم است. کارمای ذخیره برای

شاوسرائ، استاد جاری اَکِتاچیال بسیار پیچیده است، هر چند در

نه فرمانروایان بخش منفی کارما شودمی دار و حافظ کارمابانک

)اربابان کارما(.

مراجعه سرائوشامردم مدام در سطوح درونی به استاد جاری

رحم بی را از جانب خدایانها خواهند مجازات آنمی کنند و از اومی


، استاد مهاجیرا همیشه ها کارما به تعویق بیاندازد. این خواهش

که مردم اهمیتی هایدهد. در موقعیتمی پاسخ سرائوشاجاری

سرائوشاو افکار و اعمال منفی زیادی دارند، استاد جاری دهندمین

کند. می واگذارکارما 9اربابان را به خدایان کارما به نامها سرنوشت آن

گری کند اما اغلب خواهد میانجیمی همیشه سرائوشا استاد جاری

دهد یانمی دهد. در شرایطی که فرد اهمیتنمی کار را انجاماین

کند که منجر به کارمای می را به حال خود رهاها فهمد، استاد آننمی

. شودمی گرسین چیت، کارمایی کنترل نشده و دسیسه

آموزد که چیال باید یاد بگیرد توجه خود را مدام به می اَکِتا

متمرکز سازد. این تمرکز باید آن قدر تمرین شود تا استقرار سرائوشا

توضیح ااَکِت این درست است که. طبیعت ثانویه او باشد سرائوشادر

باالتر ورای سطوح کارما هایدهد فرد واصل همیشه در جهانمی

گوید که فرد نباید تالش کند؛ نمی اَکِتا ساکن است. با این حال

توصیف تالشبی صورت تالش آسان یا تالشتالشی که بیشتر به

این تالش آسان و مسئولیتی که در اَکِتا شده است. تمرینات معنوی

شخصها کند که در خالل آنمی وجود دارد را آشکارها هر یک از آن

آموزد تا نگاهی به جلو داشته باشد. بسیاری از چیالها هر روز و می

باشد.های آلمانی میاست که واژ (Zuchters) زوخ ترها ترجمهاربابان یا . 9


ایهی ناشی از موقعیتدر هنگام مراقبه مضطرب هستند )اضطراب

یی کهسرائوشاگیرند می یادها م(. آن-را احاطه کردهها منفی که آن

کنند موجب افزایش می دریافت اَکِتا در خالل تمرینات معنوی

مادی خواهد بود. هایدر طول روز و در جهانها طاقت و جرأت آن

د.کنمی مستهلکتر طور، این تمرینات کارمای فرد را سریعهمین

برای فرار از آن را ارائه ایهی انگیزهایکارمای سین چیت به تن

برای بازآفرینی انگیزه برای انسان متجلی اَکِتادهد. البته، نمی

شود، اما برای ارائه آموزه و این که انسان سرنوشت خود را تعیین نمی

.شودمی کند متجلی

ا تأکید دارد؛ ام کارما و درک حقیقی آن ۀبر یادگیری درباراَکِتا

ند. کمی زمان را کنترلسرائوشا در کار نیست زیرا استاد ایهعجل

د که دانمی کند ومی وقتی فرد حقیقتاً احساس کرد که کارما را درک

که شود. نکته کلیدینمی توهمی بیش نیست، هرگز دوباره نگران آن

عنوان درک درست شخص از کارما دارد این است کهدر اینجا به

وهم و تحتانی است و دوماً هایعنوان یک واقعیت در جهانبه اوالً

تحتانی قرار هاین در جهانآ خیالی است که ورای مفهوم واقعی

شاید به خاطر آوردن چیزی و رها کردن آن توضیح خوبی . دارد

باشد.


هایواقعیت. چیال هرگز نباید در مورد حقیقت کارما متوقف شود

ایهباشند و هرگز شیومی تحتانی برای درک و یادگیری هایجهان

کند که چرا ممکن استمی این مفهوم بیان. برای عمل کردن نیستند

م(، .شودمی به طول بیانجامد )اما انجام اَکِتا استادی برای یک نفر،

و استاد جاری شودمی سرائوشاچرا که سرانجام تسلیم و محاط

. داردمی از دارد را عرضهنچه که نیآهمه سرائوشا

ه ک شودمی کند و متوجهمی با سرعت پیشرفت اَکِتاانسان در

او ممکن است به سرعت تغییر کند. بنابراین استاد جاری هاینگرش

تعادلی را در طول مسیربی آماده است و چیال باید چندین سرائوشا

تجربه کند.

تحتانی هستند، وقتی هایکارما و تناسخ دو توهم عمده در جهان

عود ص سرائوشا توانید به سویمی یک بار آگاهانه آن را درک کنید،

کارما ۀکنید. این مفهوم به معنای آن نیست که اکتیست هرگز دربار

کند، بلکه کلیدش در نترسیدن از آن است. پیش از ورود نمی بحث

رس ت، انسان تا حد مرگ از کارما ترسیده است. این اَکِتا به مسیر

ند که کمی آید، اما با این حال او احساسمی بیشتر از سطح ناهوشیار

آید.می ترس از جایی


برد و آن را با زندگی دارما در می ترس از کارما را از بین اَکِتا

سازد.می جایگزینسرائوشا استادی ابدی

فصل ششم

زندگی دارما

ل دوره زندگی قبها بار شاید در میلیونبرای اولینها هنگامی که روح

، مراجعه کنید( "سارواتاس"وارد کالبد فیزیکی شدند )به کتاب

آدی کارما را از ایهطور که در فصل قبل شرح داده شد، عدهمان

ت، هایدریافت کردند. در ن( ماها کَل براهام Zuchtersاربابان کارمایِ)

کند، اما با کمترین دخالت به می این خدایان کارما را کنترل آکشار

بر آن، آدی کارما دهد وظیفه خود را انجام دهند. عالوهمی اجازهها آن

ۀتحتانی دربار هایتصمیمی هشیارانه بود که فرمانروایان جهان

آگاه را به هایاین اتم آکشار ناآگاه گرفتند. وقتی هایوجود

سلسله مجریان ها ناآگاه تحتانی روانه کرد برخی از اتم هایجهان

وجود آوردند. در درون این ناهشیاری، را به ایهبندی شددرجه


یارتر و هشتر درجات بسیاری وجود داشت. بنابراین کسانی که آگاه

اد تر شدند. سیستمی که حاکمان ایجد ناآگاهکنندگان افرابودند کنترل

که در سراسر ی هایاز اتمی هایکردند کارما بود و آن را بین توده

تحتانی پراکنده شده بودند، توزیع کردند. دوباره در این هایجهان

تبدیلها به موجودات، اشیاء، مکانسرائوشا سازی، شخصیت

شناسند.می زمان و مکانمادیِ هایکه آن را به جهان شودمی

ناآگاهی روح تنها راه توصیف حالت حرکت از میان عصر طالیی

خیال، بسیار شاد، ناآگاه و... بودند. بی است. مردم در این دوران

دقت به جهان. البته، اینبی بنابراین اصطالح ناآگاه در واقع یعنی

لوحانی هکامالً طبیعی بود که چنین ساد آکشارمشکلی بود که برای

ارت عب)آن مقام متعال( داشته باشد. به توانست در کنار خودنمی را

چیز از دست چیز و هیچرا در همه آکشارحالت پویایی ها دیگر، روح

کم منحصراً در هیچ چیز بودن ساکن شدند. لذا کمها دادند. این روح

نرا برای یادگیری و سلوک دوباره به بخش همه چیز بودها آن آکشار

د، فرد زنمی از مهم بودن آگاهی حرف اَکِتا بازگرداند. بنابراین، وقتی

این بخش ضروری و ها خواهد همه روحمی آکشاریابد که میدر

مهم را یک بار دیگر یاد بگیرند.

191 زندگی دارما

در خالل این ماجراجویی در اعماق ناآگاهی برای یادگیری مجدد

که دریافت کشارآآگاهی، سیستم کارما مستقر گردیده است. حال،

باالتر ندارند. هایدر این نظام، ارواح راهی برای بازگشت به جهان

، رائوشاسرا فرستاد، یعنی همان استاد جاری پسرشتنها [آن]بنابراین

وارد سطوح تر تا هرازگاهی برای روح کمک باشد تا دوباره سریع

ت آموخسرائوشا باالتر آزادی شود و روح در مالقات با استاد جاری

پایین هایهرگز قصد ندارد او را برای همیشه در جهان آکشارکه

د امیدوار بوسرائوشا نگه دارد. هرچند، پیش از مالقات استاد جاری

کند. این امید زیاد ادامه نداشت، نمی و ایمان داشت که خدا او را رها

ان که انسهمیشه در نزدیک او بود. در حالی سرائوشااما استاد جاری

انگیزکند. این رد کردن و نپذیرفتن واقعاً غممی مدام استاد را رد

ین کند. او بر انمی کند که درکمی است. انسان فقط به این دلیل رد

فهمد و این درست است، اما می چیز راباور است که خودش همه

عمر ایمان خود را به خودش از دست هایدر بسیاری از دوره

دهد. می

ترین مرحله که انسان به پایین شودمی اغلب زمانی ظاهر اَکِتا

سقوط کرده باشد، زمانی که در لجن و گِل فرو رفته باشد، در

گرد و غبار به آهستگی و عاجزانه فرعی پر هایها و جادهبزرگراه


ی از پریشانی و معاشی که ظاهراً هایقدم برداشته و به خدایان برای ر

تحتانی( هایچهارم از جهانطبقۀ رحم )براهام در توسط خدای بی

ی هرازگاه سرائوشا از بین رفته است، التماس نماید. استاد جاری

کند؛ نظامِمی (، بر پاشودمی دیگری ظاهر هایرا )گاهی با نام اَکِتا

د. زنمی که میانبری به نظام کارماها آموزه ۀنظامی مشتمل بر همبی

دهد تا زندگی دارمایی خود را ادامه دهد. می تبه انسان فرص اَکِتا

دهد تا بدون ایجاد کردن کارما زندگی کند. می دارما به فرد کلیدی

دهد و سیستم می سرائوشااین دارما را از طریق استاد جاری اَکِتا

کند. حتی سین چیت یا کارمای ذخیره شده که در می کارما را خنثی

د که یابمی. انسان درشودمی برطرف فصل قبلی آن را آموزش دادیم،

و با اند حاکمان کارمای سین چیت از عمل خود او بوجود آمده

ند. کمی را از وظایف شان بر کنارها باالخره آن سرائوشااستفاده از

دارما عامل حاکم در سیر تکاملی است. سیر تکاملی به صورت

ایههر مسئل، بدون اینکه در مورد شودمی فرایند طبیعی غالب

س پها ایم که چگونه طبیعت مدتگرایی داشته باشد. ما دیدهافراط

ها کند. قارهمی خود را طیۀ از آنکه انسان نابود شده است دور

وند. شمی )تنزل سطح آگاهی( انسان نابود سرانجام در اثر فروسایی

اری ها فراتر رفته و رشد بسیاکتیست شخصی است که از این تنزل


الهی یسرائوشااست، کسی که گاهی در آغاز ندانسته تسلیم کرده

.شودیم شده بود. وقتی تسلیم شوید، همیشه زندگی دارمایی پدیدار

برای "شود؟نمی اگر دارما این قدر ساده است، چرا همیشه اجرا"

ازیم، بیاند "سارواتاس"ال الزم است که نگاهی به ؤپاسخ به این س

شده عنوان اسناد ضبطهجیز، قسمتی که به هاییعنی قسمت سوم کتاب

اسرائوشست و سرائوشامنبع آکشارشوند. می شناخته "کراس"

ست، که از معلمان خود برای به نوشتار در آمدن کتاب اَکِتاسرچشمه

هایهجیز منبع سارواتاس هستند. کتاب هایکند. کتابمی هجیز استفاده

زند. بنابراین پردامی شناسییهانسارواتاس به تشریح دقیق و اختصاصی ک

بینیم که در می از زندگی رای هایشناسی حقیقی چرخهبا کیهان

دیگر مبدا تاریخ، دوره، عصر هایسانسکریت به نام یوگاها، و در زبان

فعال هایشوند. در این یوگاها، نیرومی تاریخی، قرن و غیره شناخته

باالتر، دارما هایند. در چرخهمثبت و منفی وجود دار هایمختلف قطب

تر، کامالً پایین هایکه در چرخهدر حالی شودمی طور متداول اجرابه

برعکس است. این پاسخ ساده باید سردرگمی انسان را در درک پاسخ

ال اول این پاراگراف بر طرف کند. ؤس

گیرند و با قسمت مثبت آن آشنامی کارما یاد ۀوقتی مردم دربار

رسند که شاید تناسخ زیاد بد نباشد. این می شوند، به این باورمی


دانند که نمی فیزیکی و مادی دارند و ۀافراد وابستگی شدیدی به طبق

ها، تضمینی برای باقی ماندن و دوام زندگی مثبت بدون کنترل تناسخ

بدون تواندمی وجود ندارد. نباید فراموش کنیم که کارمای سین چیت

مشخصی به شخص تحمیل شود. شاید زندگی فرد بسیار دلیل و نظم

شاد باشد و خیلی خوب و شاد پیش برود و ناگهان اتفاقی بد و منفی

، اسرائوشرخ دهد. بدون کنترل و تسلط فرد برخودش در استادی

خدایان کارما سکان دار شرایط هستند.

منفی ت ومثب هایبرای برتری یافتن بر نیرو اَکِتا دارما کلیدی در

ست که کنترل سرائوشااست. دارما، حالت فعال نیروی خنثی از

ند کمی عمل آکشاردهد. در دارما، انسان به نام می زندگی فرد را به او

یا فکر کند. این عملنمی و بنابراین، دیگر فعالیت را تجزیه و تحلیل

گرایانه به فعالیت و عمل خالص تبدیلبدون قضاوت قطبیت

شودیم غریزی سرائوشا ته، تشخیص فطری محافظت در. البشودمی

-پائوچون ی هایگیرد که قدرتمی و این ماهیت دوم در جایی قرار

ی ساکن است. این تسلیم حقیق سرائوشا ایهیا همان سپر هال زیتچیا

سرانجام به صورت تسلیم حقیقی در برابر خود تبدیل سرائوشابه

در آن شرکت کنند، اما فقط حقیقت جویان توانند می . همهشودمی

روند. تسلیم یعنی دقیقاً همین، تسلیم در بازوان می اَکِتابه سراغ


زندگی است، که چیال ۀحقیقی دربار ایه. این به شکل کنایآکشار

سازد. می آن را برای همیشه در خود درونی کرده و ملکه ذهنش

یال در زندگی الهامبه چ اَکِتادر زندگی دارمای آکشارتصاویر

. کندمیبخشد و ایمان او را به زندگی، خود و دیگران تازه می

در زندگی دارما، فردی که موانع ذهن را آزاد کرده است خود

)کالبد روح( را کشف کرده است. تنها ارتعاشات واقعی، آتما ساروپ

سرائوشا موجی که شاید چیال در زندگی دارمایی و در راه استادی

باشد که آمادهی هایتجربه کند ممکن است دلسوزی برای آن کانی

ابد که یمی در آکشار ، چیالیسرائوشانیستند. با ورود به استادی

داند که همه در پایان به سوی می هنوز دلسوزی و رحم دارد، اما

طور که در هجیز سه اشاره آیند. کلید زندگی دارما، همانمی آکشار

زمانی زندگی بدون وابستگی به زمان را بی ت. اینزمانی اسبی شده

دهد و این که چطور به صورت استاد زمان زندگی کنیم می توضیح

و بر آن مسلط باشیم.

دیگری ۀدهد؛ هیچ آموزمی تعریف مناسبی از دارما را ارئه اَکِتا

از چنین سرائوشا، استاد جاری مهاجیدهد. نمی این کار را انجام

کند. دارما می خود ارائه هایرا به چیالها کند و آنمی حقایقی حمایت

یکی از این حقایق است و وقتی تازه وارد به حلقه اول وصل نائل


زندگی دارمایی خود را آغاز اَکِتا، در شودمی 9و اکوالیت شودمی

طور معمول این واصل جدید شاید چیزی را احساس نکند کند. بهمی

را تشخیص دهد. سرائوشاگیرد که ارتعاشات می اما سرانجام یاد

کهکنند، اما شناخت واقعی ندارند تا زمانیمی بسیاری آن را درک

این تغییر شکل، روشن فکری، بیداری یا هرچه آن را بنامید، اتفاق

به خودشناسی است که با دستیابی اَکِتابیفتد. این روشن فکری در

. این خودشناسی شودمی پنجم، آتمالُک یا ست لُک حاصلطبقۀ

)مکتب(، ست. اگر یک آموزشاَکِتااولین گام اصلی در مسیر

عنوان باالترین تجربه در اختیار شما قرار دهد، خودشناسی را به

ا بشناسید ر اَکِتامطمئن باشید که باالترین نوع آموزش نیست. وقتی

توانید از این مسیر برگردید، اما به تعقیب بهشتنمی دیگر

پردازید. می

سرائوشابر آن، حفظ طریق دارما از طریق استاد جاری عالوه

طور که در فصل قبلی گفته شد، کارمای فرد باید . همانشودمی انجام

مستهلک شود. هرچند، در این دوره اَکِتا در چند سال اول حضور در

. به عبارت دیگر، سر شودمی )روزانه( ایجادکری یامان کمی کارمای

دهد. می به کارمای روزانه خاتمهسرائوشا ی به استاد جاری سپردگ

شود.اولین مرتبه وصل در اَکِتا که در عالم رویا به چیال اعطا می .9


طور طی این چند سال اول آدی کارما، پرابد کارما و کارمای همین

)ساختار( کالبد . حتی شیمیشودمی سین چیت کامالً مستهلک

ه فهمیم کمی و ما گرددمیتجدید سرائوشا فیزیکی مجدداً مطابق

ساخته و تشکیل شده است. به عبارت سرائوشاحتی ماده هم از

کند و به می مادی را کنترل هایدیگر، چیال به عنوان روح کالبد

های)افعال مثبت و منفی او( از زندگی قطبیتی هایصورت کلی کار

گیرد. نمی گذشته و تناسخ اولیه در برابر خدایان کارما قرار

یرای فرد کانو مبهم نیست. بکننده برای فرد آماده چیزی گیج

چیز مبهم است. بنابراین، دوست داریم ابتدا این )روح غیرآماده( همه

نند کمی دانند و درست تفسیرمی حقایق را برای کسانی که آن را

به این ها که، ممکن است کانیمورد توجه قرار دهیم. در حالی

هایبخندند، آن را تحقیر کنند و مورد تمسخر قرار دهند یا آموزه

را به استهزاء بگیرند. خداوند سرائوشا استاد جاری مهاجیقیقی ح

نیاز استاد جاری ۀکند، در لحظمی کمکها نیاز به کانی ۀدر لحظ

آماده است تا کانی که تبدیل به یک جوینده حقیقت شده سرائوشا

در یابد. اَکِتارا با تعالیم

تا دارما را تمرین شودمی فرد آماده به فردی تازه وارد تبدیل

ا را در کارم، تماما اَکِتاکند. فرد آماده پیش از قدم گذاشتن به مسیر


زندگی ۀ. هرچند، کسی که پیشتر دربارکندمیزندگی خود بازآفرینی

ال پرسیده است، شاید بداند که کارمای مثبت و نیک، فرد ؤمثبت س

این مالقاتکند. می هدایت سرائوشااستاد جاری مهاجی را به سوی

عهدهکه چیال در رسیدن به استادی به شودمی با سفر دشواری آغاز

چیزی در چنته دارد، شاید در جایی گیرد. اگر شاگرد بفهمد که چهمی

کِتااَقرار داشت باقی بماند و وارد اَکِتا که پیش از متعهد شدن به

نشود. هیچ کس نگفته که کشف رمز سفر زندگی آسان خواهد بود.

این جاده مملو است از جسد کسانی که در جستجوی خدا ناکام

ی دارد استاد جاربودند. فقط زمانی که انسان دست از جستجو برمی

کند. می را مالقات سرائوشا

بخشد که هیچ راه دیگری قادر می استاد به چیال زندگی دارماگونه

دهد، می به انجام آن نیست. با اجرای تمرینات معنوی که استاد ارائه

مراقبه توجه چیال های. با تکنیکشودمی فرد وارد زندگی دارمایی

ونه دهد که هرگمی و به او استقامت آن را شودمی متمرکز سرائوشا بر

منفی نگری یا مورد منفی را رفع کند. وقتی واصل در طریق دارما

کند، خیلی زود یاد میگیرد که مشکالت خود را رها کند. می زندگی

گرایان دارما را رحمت، فیض و برکت یا ی مذهبهایدر زمان

، ما اقدامات پرهیزکارانه اَکِتا . دراندههدایتی در زندگی معنوی نامید


دهیم، بلکه فقط توجه خود غیرمنطقی را ترویج نمی هاییا ریاضت

سازیم. می موجودات متمرکز همۀی درونمان و سرائوشارا بر

و به زندگی دارمایی کندمیرا آزاد فردسرائوشا توجه به

رساند. وقتی انسان بتواند در زندگی خود بدون نگرانی، درد، می

. او از زاویه دید شودمی خستگی، بدبختی و غیره عمل کند، آزاد

، در حالی که زمانی فقط از دیدگاه کارما کندمیدارما به اتفاقات نگاه

با زندگی .شودمی خالص تبدیلۀ او به تجرب ۀکرد. تمام تجربنگاه می

در طریق دارما جوانی چیره گردیده و راز کنترل طول عمر آشکار

. شودمی

. یکی از دهدمیبسیاری در اختیار چیال قرار هایدارما راه حل

از آن اَکِتاکنترل طول عمری است که اغلب در آثار ها این راه حل

تواند هر قدر که می صحبت شده است. با ورود دارما، فرد واصل

مختلف شبیه هرچه هایبخواهد عمر کند، و بدون شرکت در نمایش

تحت تسلط خویش کاذب باشد تواندنمی خواهد باشد. فردمی که

کند. خویش کاذب بخشی از می و در زندگی به طریق دارما عمل

ماند. می کارما باقی

شناسد،می ود رابر این، چیالیی که نظامِ حقیقیِ عالمِ وجعالوه

که تا جایی دهندمی رخ ایهها به صورت دوریابد که انهدامدرمی


کالبد فیزیکی سرانجام ناگزیر به تجدیدقوا و استراحت خواهد بود.

مدت عمر تسلیم شود، به هاینباید به محدودیت اکتیستهرچند،

. دو نوع تجزیه وجود دارد، انهدام شودمی جز زمانی که انهدام انجام

اپراالی. نامندمی ماهاپراالیاو انهدام اصلی و مهم را پراالیاکوچک را

بیلیون )میلیارد( 9/1هر ماهاپراالیامیلیون سال یک بار و 9/1هر

برده روحطبقۀ به تواندنمی دهد. جسم فیزیکیمی سال یک بار رخ

زندگیِ ابدیِ کالبدِ فیزیکی چه ۀباردرها شود. مهم نیست دیگر آموزه

گویند، حقیقت این است که کالبد فیزیکی موجودِ ابدیِ حقیقی، می

به نام روح نیست و باالخره روزی خواهد مُرد )منتقل خواهد شد(.

ها سال در دوران محافظت یا یوگا باقی ماندن به روح البته میلیون

. گفته شده است که دهدمی وسعت عملی را در رابطه با طول عمر

شصت هزار سال عمر دارد و ونوس )زهره( ۀاستاد آسوکی از سیار

از او هستند و ناشناس باقیتر استادانی هستند که بسیار مسن

.مانندمی

فیزیکی دارما را پیشهطبقۀ واصل مبتدی که در حین حیات در

را تمرین کند. از آنجایی که یادگیری سِهاجیگیرد کند، ابتدا یاد می

سِهاجیالبته در واقع سادگیِ -دشوار است ایهبرای عد سِهاجی

بار کارمایی که در طریق دارما کم -نمایدمی است که آن را مشکل


، زندگی در دارمای فرد سِهاجیکند. اجرای می روح را آزاد شودمی

دهد.می واصل را افزایش

کند تغییراتی که در می ه انسان کمکاین افزایش عمر ب

دهد را درک کند و بداند که تغییرات، بدبختی و می رخاش زندگی

علم زندگی ۀآیند. اغلب، انسان آنقدر دربارشمار نمیسختی به

. شخص با داندمیناآگاه است که خود را قربانی اَکِتا موجود در

دگی القیاتِ زناولین بیداری، نسبت به حقیقت خود با توجه به اخ

نکند. ایمی . انسان گاهی این بار را فراموششودمی اش، آگاهقبلی

دارد. انسان می منفی را دخیل نگاه هایخبری و ناهشیاری، نیروبی

طور که قبال بر این باور بود که خدا از او مراقبت خواهد کرد. همان

کمان حاکه الهه و هیچ خصوصیتی ندارد، در حالی آکشارگفته شد،

اه از او با عشق مراقب ما هستند. بنابراین انسان به اشتبتر پایین مرتبه

. فقط نندکمیبه او کمک تر کند که فرمانروایان طبقات پایینمی گمان

تواند خطاها و حماقت خود را کشف می انسان اَکِتا با ورود به مسیر

وری چار روان رنج، انسان را داَکِتا کند. بیداری در تعالیم دیگر غیر از

کند. می پی در پی هایو پی بردن به وجود مرگ

، شخص اَکِتا با هدایت و رهنمون شدن به زندگی دارماگونه در

، بهاواچاکرا ۀچرخکه به آن نماید،می چرخه تولد و مرگ را رها


91گویند. عدد می آواگاوان ۀچرخو یا چرخه سامسارا، 91 ۀچرخ

دوره را 91گانه، 94یک از عالئم تولد یعنی این که روح در هر

عمر در هر عالمت تولد هستند، نه هایگذراند )بسیاری از دورهمی

اینکه فقط در یکی از آنها باشند(. هر دوره از صد هزار سال تشکیل

میلیون 9تولد وجود دارد و در مجموع ۀدوازده نشان همۀشده که در

و چهارصد هزار است.

زندگی گذشته نشانگر دلیل دیگری ها ن میلیونبینیم که ایمی

فتهگ اَکِتا کند. درمی است که دارما برای چیال بسیار اهمیت پیدا

. بنابراین، زندگی در طریق"شودمی کارما به دارما تبدیل": شودمی

. شودمی به آزادی واقعی روح منجر اَکِتا دارما در مسیر

تواند این کلمات را بخواند می کید بر این موضوع، فردأجهت ت

درک کند و بفهمد، سرائوشاو دارما را بدون تعهد به استاد جاری

دارما را اجرا تواندنمی نشده است، اَکِتا اما تا زمانی که وارد مسیر

فهمد، اما همچنان در می کند. بنابراین، اگرچه فرد غیر واصل دارما را

کند و ناگزیر به آمدن می بهاین دوره، زندگی همراه با کارما را تجر

ما از خدایان کار تواندنمی برای زندگی دیگری است. فرد غیر واصل

ین دوباره آشتی کند. ا آکشار خدای حقیقی،که با فرار کند تا زمانی

آکشار هرا کاَکِتا رسد که فرد مسیرمی آشتی و صلح دوباره زمانی فرا

ایجاد کرده، دنبال کند. سرائوشاو استاد جاری سرائوشااز طریق


ار تواند از کارما فرمی گاهی انسان بر این باور است که در فکرش

ۀذهن. شاید بهتر باشد بگوییم همطبقۀ کند. اما فکر، عملی است در

به شکل تصاویر متحرک هستند. این تصاویر متحرک و ها فعالیت

کمک. این عبارت خاص شودمی عملی شامل افکار و کلمات نیز

االت مشهور و مهم افراد پاسخ دهیم.ؤکند به سمی

را مورد توجه اش زندگی ۀدهد که هر جنبمی به فرد اجازهاَکِتا

تواند به شکل هر تصویر متحرک و در هر می قرار دهد. این توجه

سطحی باشد، خواه سطح فیزیکی، اثیری، علی، ذهنی، اتری و در

با ااَکِت یابد که زندگی دارما درمیسطح روح و باالتر. حال انسان در

ۀسر و کار دارد. این تصاویر متحرک فراتر از طبقتر تصاویری ظریف

که بازتاب این معنوی که در باال ذکر شد، هستند؛ جایی-مادی

تصاویر تحت کنترل روح قرار دارد. تفاوت ایجاد تصویر متحرک

فاوتی ت کنترل شده در مقابل تصویر متحرک کنترل نشده نشانگر

یو یا عدم این بازآفرینتر پایین هایاست که موجب بازآفرینی جهان

. شودمی

بینیم که بین خلق دنیای بیرون با درون فرد، ارتباطی وجود می

دارد. این عامل در زمانی که چیال وارد وصل نهم شود بر او آشکار

ریند. بیاف سرائوشاچیز را از طریق تواند همهمی ، تا جایی کهشودمی


کشارآ وصل عالی به فرد تجربه واقعی بازآفرینی را در ۀاین مرتب

دهد. این مسئولیت عمده، گاهی در عبارات افرادی که همه چیز می

تاً های. نشودمی دیدهتر پایین هایدر جهان دهندمی را به خود نسبت

این احساسِ شخصی دقیق و درست است، اما بقیه با توجه به

ه کشوند، در حالیمی بیرونی و ظاهری دچار سوءتعبیرتصاویر

همه ": گویندمی تنها عامل اولیه خلقت است. غیرواصلینی که آکشار

بینند. می ، تنها خود را باالتر از دیگران"چیز را به خودت نسبت نده

و به نام خود ثبت اند افراد غیرواصل عبارات خداگونه را دزدیده

لحظه به لحظه درون این افراد آکشار و غضب. هرچند، قهر اندکرده

ماند.می نادان باقی

کند. او اغلبمی انسان در دارما، ترسی عظیم و شگرف را تجربه

اعتمادش را به همنوعان خود از دست داده است و از همه دوری

کند. انسان بر این باور است که اگر قرار باشد با تردید به خود در می

. این رخداد بیانگر شودمی رق شود، دچار اشتباهزندگی دارما مستغ

زندگی در طریق دارما تواندنمی ترسدمی این است که شخصی که

را هدایت کند. شاید شخص بیندیشد درحالی که هنوز درگیر ترس

تواند زندگی در طریق دارما را هدایت کند، اما این درست می است

نیست.


طبقۀ کند و در همان حین در می واصلی که در این مسیر سفر

با کِتا اَ کند. واصلمی کند، گاهی ترس را تجربهمی فیزیکی زندگی

هایگذشته، تناسخات قبلی را که ترس هایبازخوانی دوباره زندگی

او هایکند؛ این ترسمی ، درکاندناخودآگاهی را به وجود آورده

و و سلوک ا کوشند مانعی در سیرمی ارتعاشاتی منفی هستند که

تر پایین هایشوند. در طول مسیر دارما حتی ارتعاشات منفی جهان

شوند.می رفع سرائوشا در

ندارما آشکار کند، نشا ۀدوست دارد دربار اَکِتا کهای تاکید اصلی

ت توهمی بیش نیستند. این هایدر نتر پایین هایدهد که جهانمی

نیست چیال آن را بیان کند، تواند از بین برود و هرگز الزممی توهم

مگر به دالیل و اهداف آموزشی. شخص با سنجش کارما یا با نگرانی

، این فرد حقیقتشودمی باره موجب اعتبار بخشیدن به آندر این

آید تا به چیال می ترپایین هایبه جهان اَکِتا کند.نمی ماده را درک

رشان کند. به قول مثل بیاموزد که از آنها خارج شود، نه اینکه انکا

"باشد، اما جزو آن نباشد.ها گیرد در این جهانمی چیال یاد"قدیمی:

با شناختی که از سرائوشا، استاد جاری مهاجیدر همین حین،

گوید: نیازی نیست که تنها باشی، می چیالی به ظاهر تنها دارد به او

. "من همیشه با تو هستم"

فصل هفتم

استاد جاری سرائوشا

همچون دوستی مطمئن برای چیال، بر او درود سرائوشااستاد جاری

و در طبقات درونی و بیرونی رازدار اوست. گویدمیو خوش باش

نباید مورد تکریم و یا سرائوشا باید تأکید کرد که استاد جاری

یت )نیروی قطبسرائوشا پرستش قرار گیرد، اگر چه عصای قدرت

جود عنوان باالترین مو( را بهشودمی نامیده سرائوشا یافته خداوند که

د. حتی با وجود اینکه او معنوی در هر زمان از تاریخ در دست دار

فهمیم که رابطه مناسب به درخور این زندگی خدامردانه است، ما می

ی در احترام و عشق الهی در برابر هر موجود دیگر قرار دارد.هایتن


ترین استاد (، بلندمرتبهVi-Guru، وای گرو )سرائوشااستاد جاری

فته گرست که شخصیت انسانی به خود سرائوشامعنوی، خدامرد و

عنوان استادی خالص و الیق است که برای آزادی است. او به

، و آنها را به خارج از طبقات کندمیدر بند و اسیر تالش هایروح

سیدن ر ۀواسطنماید و این کار را بهتحتانی هستی و فراتر هدایت می

اسرائوش . استاد جاریدهدمیانجام سِهاجیبه خودشناسی از طریق

سازد، یعنی روح زندگی عنوی از همه نوع را آشکار میم هایتجسم

که از دهدمیکه در دیگران خفته است. او روحِ بیداری را نشان

، از زمان و مکان و نسبت میان علت و معلول فراتر سِهاجیطریق

رود و گذشته، حال و آینده را در کف دستان شریف خود نگه می

مقام منصوب کرده است و از او به این آکشار دارد. این استاد رامی

عنوان واالترین رهبر دفاع کند. گاهی رود از قدرت خدا بهانتظار می

. ددهنمی و تشکیل خانواده کنندمیازدواج سرائوشا استادان جاری

خدمت نموده و زندگی سرائوشا در هر صورت آنها با وفاداری به

.کنندمیخود را به آن تقدیم

ه به ی کهایو چیال اَکِتااز آثار سرائوشا بر این، استاد جاری عالوه

؛ او اجازه کندمیدفاع اندهعالقه دارند و به او اعتماد کردسرائوشا

نشینی کند تا عمل خود در این زندگی عقب ۀندارد تا از حوز

709 استاد جاری سرائوشا

که عصای قدرت را به پارامهاجی )نگهدارنده موقتی( یا به زمانی

که برای جایگزینی تعلیم دیده، تقدیم کند. دیگری ۀشخص آماد

ی را که هایبه سرعت مجازات کنندمیکسانی که به استاد حمله

.کنندیمست، دریافت سرائوشامستقیم از خود استاد نیست بلکه از

(Gakkoگاکو )از سلسله تبار سرائوشاتمامی استادان جاری

ال شش میلیون سمحافظت کنونی که حدود ۀهستند، اولین استاد دور

استاد حاضر، به آغاز 179قبل به این جهان آمد )هر چند دودمان

هایشته(. در نوگرددمیکالی یوگای کنونی یعنی پنج هزارسال قبل بر

گفته شده که زمان آغاز دوره محافظت کنونی شش میلیون سال اَکِتا

یِ کامل شامل "تارا وان مان"پیش بوده است. در آن زمان، یک

ان آن یوگا اتفاق افتاد. تا پایساتیا، ترتیا، دوآپارا و قسمتی از کالی

تارا، یک تاراتی )یا انتقال و تغییر وان یوگا از مانخاص کالی ۀدور

ساتیا یوگا یا عصر طالیی رخ داد. این ۀ( به دوراَکِتاجدید یهدور

سال طول کشید و تقریباً پنج 9،749،000عصر طالیی حدود

قبل با آغاز پیدایش سرزمین باستانی آتالنتیس و عصر هزارسال

پایان یافت. به عصر طالیی پیش از آتالنتیس در کتاب دوم ایهنقر

هجیز جایی که کشور لموریا شکوفا شد اشاره شده است. هر چند

به ظاهر عجیب دوران محافظت کنونی به بعد، تنزل هایاز آن سال


وگای کنونی ایجاد شده است. این سریعی پس از لموریا به کالی ی

عبارت سال به طول انجامیده است. به ۵0000نزول )سقوط( تنها

م ایهدیگر، ما در روز کیهانی کنونی حدوداً دو میلیون سال دوام آورد

و در حال حاضر در مرحله باور نکردنی شیب پایانی آن قرار داریم.

سانات زمان است. هر وجود پویایی بسیار در نو ۀدهنداین امر نشان

در حال حاضر مخالف این سراشیبی زمانی است، و اگر اَکِتا چند

دهد تا حد ممکن این می به انسان اجازه آکشار امکان داشته باشد

، زمان تجزیه را تعیین کند آکشار زمان را حفظ کند. نتیجتاً، وقتی

ای که بینیشود. با توجه به پیش [آن]مانع تواندنمی هیچ انسانی

ال ؤها نموده است، کمترین جواب به این سبرای این تخریب آکشار

معنی ، پوچ و بیافتادمیها چندین مرتبه اتفاق که چرا این تخریب

خواهد بود. انسان باید بیشترین تالش خود را برای محافظت انجام

دهد، این مسئولیت برعهده خدا نیست.

خاصی از مبدا و آغاز هایاز هجیز زمان سارواتاس هایکتاب

( taratiکه تاراتی ) گویدمی، اما این را هم دهدمیتاریخ را نشان

عامل باشد. توجه حاصل از هوشیاری و آگاهی تواندمیهمیشه

ند. کنمی تر است که مبدا تاریخ را ایجادپایین هایجمعی مردم جهان

انگیزی را در اوایل دوره محافظت امکانات مثبت شگفتتوانیم می


کنونی ببینیم، و موارد بسیار منفی در شیب آخر کالی یوگای کنونی

ۀ . دورشودمی ( )مخالف تاراتی( مشاهدهAtaratiدر شکل آتاراتی )

مادی در حالت هایآید که جهانمحافظت، زمانی به وجود می

عات تخریب،دوگانگی زمان و مکان وجود دارند و در برابر تعداد دف

.کنندمیجذب دوباره و آفرینش مجدد مقاومت

باید حداقل واصل حلقه دوازدهم باشد، سرائوشااستاد جاری

وان عنگیرد. این درجه وصل بهکسی که عصای قدرت را در دست می

را به طور سرائوشاوجود دارد. گاهی استاد جاری اَکِتا ماهاراجی در

گیرند. در آخرین بررسی سلسله می در نظر مهاجیمترادف با

،سرائوشا)اساتید( در کالی یوگای کنونی، معموال استاد جاری

هاجی مندرت آگاهی نبوده است. پدر زاسک گفته است که به مهاجی

اخیر سه هایدهد. این حقیقت درست است اما در سالمی رخ

پشت سر هم تجلی یافتند.مهاجی

در سرائوشاامین استاد جاری 910که فوبی کوانتزعنوان مثال، به

اما بعد از زمامداری به [نبوده است مهاجیقرن دهم در ایران بوده،

مهاجی شد )پیش از سری 9191، در سرائوشاعنوان استاد جاری

خود در هایطور پدارجی در آخرین گفتگو. همین]تیرکاتیف رازا(

به طور ند انتومیدر طبقه نهم گفته است که بسیاری کازی داتزمعبد


ها وباشند. بنابراین، زمامداری مهاجیزمانی ۀدرپی در یک دورپی

را در استاد مهاجی ، هوشیاری و آگاهیمهاجیپیاپی هایتصرف

کند. کمیاب بودن آگاهی می صورت عمومی حفظبهسرائوشا جاری

گوناگونی دارد. هایکنونی جنبه مهاجی

، شش سال است سرائوشاگری استاد جاری متوسط زمان تصدی

اساتید کنونی، از چند روز تا بیش از چند صد سال ۀاما در سلسل

در این سلسله محاسبه پارامهاجیطول میکشد. عالوه بر این،

عصای قدرت را پانزده ربازارتارز پارامهاجی. برای مثال شودمین

ۀشتنو "استادان ۀسلسل"حفظ کرد )به کتاب 9191تا 9179سال از

ن نویسنده مراجعه کنید(. همی

دالیل اینکه این عصای قدرت به چه کسی داده شود را فقط

ر ارائه مشکلی د اَکِتاو همیشه قابل تشخیص نیست. داندمی آکشار

. اگر چه استاد جانشین کندمیدلیل ندارد، اما در این مورد توقف ن

هایایده سرائوشا از طریق آکشار، شاید کندمیخود را تربیت

که به وجود آمدن عصای قدرت در دیگری داشته باشد. از آنجایی

، ائوشاسرتحتانی مستلزم تجسم و کالبد فیزیکی است، هایجهان

پارامهاجی را به وجود آورد. این پارامهاجی که در حال حاضر واصل

امین و 911و دایاآلتماجی -کوال -مهاجیام است، 990 ۀحلق


است که برای این سری ربازار تارز، سرائوشا امین استاد جاری170

برای استاد آکشارتا اگر به خواست باشدمیمقام حاضر و آماده

تأخیری وجود داشت، عصای قدرت را در دست سرائوشاجاری

گیرد.

-مهاجیام، 49، وقتی واصل حلقه 9179برای مثال در سال

)پال سری پدارزاسک، سرائوشاامین استاد جاری 179و آکاهاجی

توئیجل اکنکار( منتقل شد)فوت کرد( در آن زمان جانشینی را معرفی

طریق برتر را غیرعمومی قرار داد و دوباره در هاینکرد. او آموزه

علنی شد. فوبی کوانتزتحت تصدی 9199سال

برای غیر عمومی کردن مسیر برتر، سرائوشاگاهی استاد جاری

ر عمومی بعدی یا ی غیسرائوشاعصای قدرت را به استاد جاری

پارامهاجی خواهد سپرد. در مورد پدارزاسک، او عصای قدرت را به

ربازار تارز، پارامهاجی فعلی بازگرداند.

مناسب دانست، از ربازار تارز خواست آکشار عالوه بر این، وقتی

زا در -عصای قدرت را به سری تیرکاتیف را 9191تا در سال

در آن زمان عمومی اَکِتا هر حال، درونی تحویل دهد. به هایجهان

نبود بنابراین فوبی کوانتز به مدت یک سال استاد بیرونی شد. در

عصر تاریخی بیرونی یک بار دیگر تصفیه شد و 9199اکتبر سال


آگاهی عمومی مردم آماده شد تا یک بار دیگر مسیر برتر با عنوان

تحت تصدی فوبی کوانتز عمومیت یابد. اَکِتا

، دایاآلتماجی-تامی نی-مهاجی ام،490آنجایی که واصل حلقه از

ر د سری فوبی کوانتز، سرائوشاامین استاد جاری 174امین و 910

ندکمیهیمالیای تبت زندگی هایدوردست در کوهستان ایهصومع

، شودیم فیزیکی به ندرت ظاهر ۀو به دلیل قانون ارتعاشات در طبق

زا، واصل حلقه نهم بیرونی، رهبر عمومی اَکِتا -موالنی تیر کاتیف را

زا در -گردید. با پذیرش بیرونی عصای قدرت توسط تیرکاتیف را

ۀحلقبود(، او وصل 9191اکتبر 44)مراسم درونی در 9199اکتبر 44

، سرائوشا امین استاد جاری179، مهاجی ام را دریافت نمود و91

)سری تیموتی آرنولد( شد. از مارس سال زا-سری تیرکاتیف را

زا ده وصل دیگر را دریافت کرده است و -، سری تیرکاتیف را9191

امین 179ام و 41 ۀحلقطور که در این متن گفته شده، واصل همان

ست. سرائوشااستاد جاری

و توجه همه ءعنوان نقطه اتکابه سرائوشااین استاد جاری

موجودات در ابدیت است. این مسئولیت بزرگ و تأثیر آن بر ضعف

م عصای قدرت مدا شودمی و سستی کالبد جسمانی است که سبب

به ایه)کالبد( فیزیکی باید در مرحل دست به دست بچرخد. پیکر


مۀهتحتانی تجزیه و نابودی را برای هایآسایش برسد چون جهان

خصیص داده است. مسئولیت اصلی استاد جاری مادی ت هایپدیده

طبقۀ برتر باالی هایآن است که ارواح آماده را به جهان سرائوشا

ۀروح، ناحیه پنجم ببرد. این طبقه یا ناحیه پنجم اولین طبقه از ناحی

قۀطب)طبقه روح( یا ساچ خاند است. این نواحی رفیع از ست لُک

ششم؛ آالیا لُک یا طبقه هفتم و طبقۀپنجم؛ االخ )آل پالک( لُک یا

وکی کات لُک یا طبقه هشتم تشکیل شده است. این ناحیه، اولین ح

رفیعی که فردی که خود ۀناحیه از سه ناحیه ست دشا هست، منطق

)به خودشناسی رسیده( باید قبل از رسیدن به استادی را شناخته

بقۀ طوارد آن شود. نواحی دوم و سوم به ترتیب آگام لُک یا سرائوشا

دهم هستند. طبقۀ نهم و آنامی لُک یا

تحتانی به هایاین جهان دهدمیاجازه سرائوشا استاد جاری

است. باید به خاطر آکشارخود عمل کنند زیرا این خواست ۀوظیف

)تعالیم( رهیچ خصوصیتی ندارد. اگر فردی د آکشارداشته باشیم که

بیاید، شارآکمطلبی را در اشاره به خصوصیات و کارکرد مستقیم اَکِتا

یده به انجام رس سرائوشاداللت ضمنی بر این دارد که آن کار توسط

ضعف نیست بلکه تنها حقیقتی است در همه ۀاست. این نشان

آن. هایقسمت


سویی با مشورت و هم سرائوشاپایان استاد جاری بی دانش

. کندیمتنها به صورت غیرمستقیم عمل آکشارارائه شده و رائوشاس

هم بدون صفت و سرائوشا و استاد جاری سرائوشادر واقع، حتی

هرحال انسان از روی نادانی نیاز به حفظ مشخصه هستند؛ به

د نیاز دار ،آزاربی آنچه انسان آکشارو منطق دارد. بنابراین، ها ارزش

رام و ا، سرائوشا ،آزاربی برای فردی. کندمیفراهم تا بداند برایش

استاد جاری در آن چنان که، ین نیروی ارام. اشودمی مناسب احساس

با تمام قدرت کیهانی وارد عملوشا ئسرا، شودمی دیده وشائسرا

در ب هاوا یا عصای قدرت پرای یاست این قدرت بعنوان. شودمی

شده است . کرشناختهزبان اسی

عصای قدرت است. ۀهم معنی نگهدارند سرائوشااستاد جاری

د یک فر سرائوشا این تفاوت بسیار مهم است، زیرا استاد جاری

ایهمشهور و شناخته شده نیست. او برای اثبات خود معجزه و کار

دهد. وقتی به کالبد فیزیکی استاد نگاه نمی انجامکننده سرگرم

یا نه بازیکن مشهور تئاترکنیم میاه نگ آکشار ۀ، به نمایندکنیممی

سرگرمی مشهور شده است. شناخته شده بودن ۀدلقکی که در زمین

رویِ انقالب معنوی هستند تنها سفری به برای دیگرانی که دنباله

اعث اینکه بجز خویش حقیر و تمایالت نفسانی است. یک بازیگر


د استا کند؟می شود چند ساعتی تماشاچیان از خود فرار کنند چه

به و بنابراین کندمیهدایت آکشار فرد را به سوی سرائوشا جاری

توان با افراد شهرت طلب او را مقایسه کرد. سختی می

تاریکتر مانند کالی یوگا، اتفاقات به هم هایو دورهها در چرخه

گونه برای شاهان و به بردگی کشیدن مثل حرکات دلقک ایهپیچید

د دارد. این دوران تاریک اغلب به استاد جاری مردان دانا وجو

کالم آرامش و صلحش دهدمیزند و اجازه نمی پشت پاسرائوشا

گذارد، فاسدمی را بیان کند. درنتیجه، این دوره رو به خمودی

. درواقع این رو به کسادی مهم گرددمیو سرانجام نابود شودمی

آید. پایان کالی یوگا نیست زیرا عصر طالیی همیشه دوباره می

آید. هر چند، این تغییر هرگز خیلی دور باشد اما دوباره می تواندمی

را از تالش برای تأخیر انداختن آن باز سرائوشااستاد جاری

توضیح دادیم، چند یوگا اَکِتا طور که در این مقدمهدارد. هماننمی

ط ضر، ما فقتر یک تاراتی در پایان کالی یوگا آمد. در حال حاقبل

سال 147000پنج هزار سال در کالی یوگای کنونی هستیم و حدود

قات تمام طب ،خاص به یک انهدام صغیر باقی مانده است. این تخریبِ

. در این زمان، شودمیذهنی ن ۀکند، اما شامل طبقمی را تجزیه

غیرواصل در حالت خواب زمستانی در طبقه ذهنی قرار هایکانی


یابد می میلیون سال ادامه 9/1این حالت خواب حدود .شوندمیداده

تحتانی زیر طبقه ذهنی شکل بگیرند. سپس فرد هایتا این که جهان

تر باتوجه به بار کارمایی خود غیرواصل در جایی در طبقات پایین

قرار میگیرد.

پنجم و یا اگر واصلین باالی این طبقه ۀواصلین حلقها، مادیس

نجم پ یهباشند از حالت خواب اجتناب کرده و هشیارانه باالی طبق

و در همین حین هم تجزیه در طبقات تحتانی رخ کنندمیسفر

)آدهارا، واصلین پایین یا دهد. واصلین اَکِتا در زیر وصل پنجممی

اکن پنجم س ۀا در طبقانهدام صغیر تنه یهتر( در دورواصلین پایین

پنجم خواب است ۀ. در طی انهدام کبیر فرد واصل در طبقشوندمی

تر دوباره تر یا واصلین پایین طبقه چهارم و پایینو واصلین پایین

و مادیس و باالتر از آن کنندمیپنجم عمل ۀطبق هایطبق پارامتر

هایهمیشه آزادند تا به سطوح باالتر سفر کنند. این محدودیت

د چرا استا دهدمیظاهری برای غیرواصلین و واصلین پایین نشان

به تر کمک کند هر چه سریعها کوشد به اکتیستمی سرائوشاجاری

پنجم برسند. ۀطبق

قطبیت یافته استاد هیبر این، عصای قدرت به عنوان آگاعالوه

مثبت و هایوجود دارد. این شمشیر قدرت نیرو سرائوشا جاری

لم گر در فی. تک سنگ زمزمهکندمیرا در یک آگاهی ترکیب منفی


خوبی از عصای قدرت را نشان ۀنمون "4009اودیسه فضایی، "

ست. هر چند عصای سرائوشادهد که در دست استاد جاری می

ز آن کند که مرکمی سفیدی را منتشر ۀحقیقی نور شدید و کورکنند

. تجسم و تجلی یافته است سرائوشادر درون یک انسان، استاد جاری

این نور و صوت، ارتعاش شدیدی مثل زمزمه روح و آواز آن در

کند، اما تک سنگ تاریک برتریمی را تولید 4009فیلم تک سنگ

آفریند. می جوید و جهان کاملی رامی

این دو سرائوشا گفته شد، اَکِتا ۀمقدمه دربار که در طورهمان

تحتانی به دو قسمت تقسیم هایط به جهاننیرو را در زمان سقو

مثبت و منفی هستند و بنابراین های. این دو نیرو، نیروکندمی

دوباره ارآکش. وقتی با سفر بازگشت روح به کنندمیدوگانگی ایجاد

رائوشاس، این دو نیروی مثبت و منفی برای بازسازی شوندمیترکیب

یب هر گردند. به این ترتو به نیروی خنثی تبدیل می شوندمیقطبی

. جایی که کندمیسازی را در درون خود تجربه شخص این قطبی

، آیدعصای قدرت پدید می در سرائوشاسازی استاد جاری قطبی

رد که دا. هجیز بیان میکندمیتسلیم آکشار تضاد ابدی روح را به

تر نگی فاحشی در طبقات باالکه هیچ ناخالصی و دوگا اندهاگرچه گفت

در دوگانکی و تضاد آکشار برابر وجود ندارد، اما روح مدام در


ود تواند خدا شمی و باور دارند که روح کنندمیی که فکر هایاست. آن

ه به پذیر است، نه آنک. فقط نیم نگاهی به الوهیت امکانهنداشتبا در

آن تبدیل شوند یا همانند آن پدید آیند.

با تمام قدرتمندی خود تمایل ظریفی سرائوشان صورت، به همی

راز تحتانی دارد. هجیز اب هایدر جهانآکشار به بازآفرینی مستقیم از

و این خواست از "که خواستن و آرزو از خداوند آمد"دارد: می

ود، خدا ش تواندمیبود. بنابراین اگر روح باور کند سرائوشاجانب

ر د آکشار دردسربی نیاموخته است که زندگی جستجوی مداوم و

شود، به صورت است. اگر قرار بود روح خدا سرائوشانور و صوت

ایهروح و یا هیچ صورت دیگری هم وجود نداشت. شاید عد

بگویند که این درست است، اما این بدترین نوع منطق است. هر

آکشار،مثل تواندنمی ت. فرد هرگزخدا نیس ایهتجلی و یا جلو

جه درترین ی که همچنان اعلییاحرکت باشد، هیچیبی ساکن و

اگاهی را در مرکز خود دارد.

اعالم کند که هر شخص یگانه و خداست، اَکِتا قرار بود اگر

این که حرفی پوچ بوده بلکه خونریزی غیرقابل باوری رخ برعالوه

ل ها مثبا دیگری همکاری کند. خانوادهست تواننمیکس . هیچدادمی

اور بینید انسان بارها به خاطر بکشتند. میقبایل قدیمی همدیگر را می


به اینکه خداست از پا درآمده است. بنابراین، وقتی از دیدگاه استاد

بینیم چقدر مهم است ، میکنیم میشرایط را درک سرائوشا جاری

برای اَکِتا ماند. باقی می در عین کمال جدای از روح آکشارکه

حقایقی را از دهان یا از جانب اَکِتا شود.نمی ها ظاهرفروش خوبی

. اگر این حقایق برای حفظ کندمیبیان سرائوشا استاد جاری الهامِ

.شودیم این زندگی کافی نیستند، تجزیه و انحالل امری گریزناپذیر

پیگیری تاراتی بحث کردیم، حقیقتِ ۀطور خالصه درباربه

ی از راهناپذیرطور گریزم که تجزیه و انهدام بهدانیمیهرچند

یابیم هرحال، اگر به این تجزیه آگاهی تسلیم شویم، درمیرسد. بهمی

که این نشانگر حالت منفی است. این ایده، تعادل را در تمام چیزها

نشان سرائوشاجاری تاً در استاد هایکه ن دهدمیمورد مالحظه قرار

لکه ب دهدمیدستور ناَکِتا که دهدمیداده شده است. این تعادل نشان

ه ک شودمی . این پیشنهادات در جایی خاطر نشاندهدمیپیشنهاد

دلیل عدم تعادل از پا درآید. بنابراین، این احتمال دارد شخص به

هیم طبیعت جای آن اجازه دانجام داد، اما به تواننمینگرش که کاری

سیر خود را داشته باشد، هنر مردن دائمی تحت حاکمیت نیروی

رسد که ما تسلیم . این حاکمیت زمانی از راه میدهدمیمنفی را نشان

نیروی منفی شده باشیم. اغلب این تسلیم به موارد منفی آنقدر موذیانه


اسرائوش ، مگر آنکه استاد جاریشودمیاست که انسان متوجه آن ن

پرده از مشکل بردارد.

، اما قرار داندمیخود را مدعی حل مشکل نسرائوشا استاد جاری

مشکالت را حل همۀدادن توجه شخص بر روی استاد درون

اه از همه چیز آگتوانیم می که دهدمی.کلید اصلی تعادل نشان کندمی

باشیم وحتی هرچیزی را که دوست داریم مورد بررسی قرار دهیم.

گیرد چه زمانی پیش برود و چه زمانی آن د، اکتیست یاد میهرچن

موقعیت را ترک کند.

هرگز کسی را مجبور سرائوشا اغلب اوقات استاد جاری

های. توصیهکندمیکوچک ایهنماید، اما برای هدایت او اشارنمی

او همیشه برای فرد است، حتی زمانی که برای یک جمع صحبت

طور جداگانه از طریق ابدیت و درست ها بهروح همۀ. استاد با کندمی

ارتباط برقرار اندهمثل ایستگاه رادیویی که همه دور آن حلقه زد

توان آن را به قلوه سنگی تشبیه کرد که داخل استخر . میکندمی

. شوندمیاز آن به بیرون منتشر ایهدایر هایو موج اندهانداخت

بسیاری از مدارک دال بر وجود استاد جاری ،انسان و طبیعت

گردش جریان : مثل مرکز یک چرخ،دهندمیرا نشان سرائوشا

نشان خاص، جواهر هایسنگ در هشش وج هایالکتریسیته، ستاره


خواهند تک و انفرادی دانانی که میش، فیزیکهایهسته همۀاتم و

رکزی، م هایلتپیدا کنند، یکتاپرستی، دو بودن یا مرکز مشترک را

خودکامه و خودگردان، تئاتر و سرگرمی، هایمستقل، دولت هایدولت

کامپیوتر، ذهن برتر، طرح برتر و غیره. اصلی های، برنامهمدیرفروش

وجود دارد، سرائوشاها مرجع درباره استاد جاری با آنکه میلیون

است، ی از نظر بیرونی و ظاهری شناخته نشده هایاو هنوز در زمان

گاه ناشناخته نیست )تأکید روی شناخت درونی و البته درونی هیچ

شودمی ، الزمافتادمیم(. وقتی شناخت بیرونی اتفاق ن -در هر زمان

ش جهت خدمت هایبرای اجرای مسئولیت سرائوشاکه استاد جاری

ها حاضر شود و خود را عرضه و ترویج کند. خدمتی روح همۀبه

هی که شامل عشق و قدرت است( نشانگر پیامی )عشق ال در سوباکتی

ها باید در سراسر جهان آن را منتقل کنند. روح همۀخاص است که

به سادگی در معرفی مسیر سرائوشاخدمت سوباکتیِ استاد جاری

. شودمی نامیده اَکِتابرتر است که

. جاییدهدمیرا نشان سرائوشا استاد جاری هایبازوها و پااَکِتا

تعداد زیادی از موجودات دیگر بر روی طبقات وجود دارند، که

لید که به تو یهایتر باشد. آن روحهدسترسی استاد باید گسترد

. کندمیکه سرانجام جهان را آزاد اندهارتعاشی دست یافت


کشار آدر ابتدا بر جستجوی اَکِتا باید بفهمیم که تأکید اصلی

به محض اینکه شخص ائوشا سراز طریق آکشاراست. جستجوی

اسرائوش گیرد. استاد جاریبه آسانی شکل می شودمی اَکِتاوارد

. این دهدمیآموزش اَکِتا راهی بدون دردسر را در تمرینات معنوی

هایمسیر همۀتمرینات ساده زندگی چیال را متحول خواهد ساخت.

، شوندیمی که با تمرینات مراقبه و مدیتیشن انجام هایدیگر حتی آن

)سواساتا( هستند. حتی جریانات اَکِتا فقط بازتاب تمرینات معنوی

هایتوان شنید تنها بازتابی از ملودیصوتی که در دیگر مسیرها می

هستند. اَکِتا از سرائوشااصلی

اسرائوش، استاد جاری مهاجی تا زمانی که فرد در اَکِتا توسط

یابد. اینها تهدید جات نمیتحتانی ن هایواصل نشود، هرگز از جهان

ی استهایاز فرصت ایهنیست، فقط حقایق است. زندگی مجموع

م نیدامیدهید. که باید از آن استفاده کنید وگرنه آنها را از دست می

دارد، اما طبق قانوناَکِتا دیگری برای یافتن هایکه انسان فرصت

و ممکن شودمیرونوشت هرگز یک فرصت دوباره به انسان داده ن

وابسته نباشد، 9گیرد که در اینجااست از بین برود. اکتیست یاد می

که لیکند، درحا ها استفادهیابد که چگونه از بیشتر موقیعتاما درمی

م -منظورتشریحی است که از قانون رونوشت شده .9


خورد تا برای کمک به سوی استاد جاری کانی آن قدر شکست می

تحتانی کافی هایجهان های. آموزهکندمیتمایل پیدا سرائوشا

، اَکِتا، یوه، سرائوشا، آکشارنیستند. بدون کلمات پربار انرژی مثل:

جی،یزل، براکا باشد، فوبیجی، ربازارجی، پالجی، تیمجی، لِمهاجی

آالخ، آالیا، آنامی، آکاها و غیره، شخص هرگز آزاد نخواهد بود. تنها

ست و سرائوشاکلمات پرانرژی حقیقی، کلمات استاد جاری

از استادی به استاد دیگر تغییر کند. تواندمی

جهان کلمات پرانرژی ندارند و به همین هایدر حال حاضرآموزه

وبی خ هایها ایدهباشند. شاید برخی از آموزهمعنی میبی دلیل پوچ و

د نیرانجان، نیروی قدرتمنخوب در برابر کَل هایداشته باشند، اما ایده

رسند. تنها راه عبور از کَل استفاده از کلمات پر منفی به پایان می

دن عالی فقط سبب خندی هایست. عبارات زیبا و گفتگواَکِتاانرژی

. کندمیقدرت منفی را دائمی هایکه تباهیدرحالی شودمی کَل

تنها راه سریع است. اگر کسی اکنون این سرائوشادر آکشار قدرت

م( باقی -در چرخه )آواگاوان م( را در نیابد؛ مدتی دیگر -)مطلب

خواهد ماند.

نگیز ا، حقیقتاً )موضوعی( غمسرائواشانپذیرفتن استاد جاری

، شخص یکی از سرائوشااست. آن زمان که در حضور استاد جاری


باشد، اگر او استاد را رو می سرنوشت ساز خود را دارا هایفرصت

ها سال نکه باید میلیو توان گفتدر رو نپذیرد، تقریباً با اطمینان می

بهاواچاکرا بگذراند. اگر این روح بیچاره به سوی استاد ۀرا در چرخ

اجباری او متوقف شود. اگر فرد استاد هایبرگردد، شاید تناسخ

را هنگام دریافت دارشان در مالقات خود بپذیرد، سرائوشاجاری

وشاسرائو سرانجام به استادی شودمی این روح از نیروی منفی آزاد

شرایط فردی است و لزومی به مشخص همۀ. البته، شودمی نائل

تواندمیتنها کسی است که سرائوشاکردن آن نیست. استاد جاری

پذیرند، در صادق او را می هایات قلبی مردم را بخواند. قلبنمکنو

. گویندمیپروا به استاد دروغ بی جایی که افراد

ها روح همۀماند. یک راز یا معما باقی می سرائوشااستاد جاری

خویش را به طور منطقی کنندمیی هستند که سعی هایدر اصل راز

ۀمایندن سرائوشا ذهنی درک کنند. از آنجایی که استاد جاری ۀدر طبق

. با شودمی هاست، این راز و معما بیشتر و بیشترترین این روحعالی

که استاد دانندمیوجود معماگونه بودن او، افراد در درون خود

ها دوست آنان خواهد بود. این ها و بدیها، شرارتدرتمام شیطنت

ه نباید به صورت پدید سرائوشا که استاد جاری دهدمیاعتماد نشان

م( اثبات شود، بلکه فرد، خود اثباتی بر -)صورت علمی یا عینی

وجود او است.


ای که دارد واقعی است. بنابراین، که هشیاری و آگاهی داندمیفرد

هشیاری و آگاهی راه حل زندگی است. اگر روح باوردارد که حلزون

است، پس هست. اگر روح باور دارد که استاد است، پس هست.

ماند. تنها تصمیمفقط کالم یک روح در مقابل روح دیگر باقی می

ست. اگر تصمیم برای یکی سرائوشااری گیرنده در اینجا استاد ج

نامناسب است و برای دیگری نه، شاید چیال باید ارتباط با استاد را

ادامه دهد. فقط استاد، قدرت به رسمیت شناختن یا تأیید رسمی را

دارد.

د خشنو آکشارروح یاد گرفته هرگز بدون حضور عامل مثبت

در آن که شودمی تبدیلنباشد. هرچند، این امر به نارضایتی معنوی

راضی باشد. از این رو، روح با آکشار بدون تواندنمی فرد هرگز

آموزد که هرگز را می ایهآور هزار سالهرگز خدا نشدن، سفر نشاط

رائوشا سکه چرا دهدمییابد. اشباع این خوشایندی توضیح پایان نمی

)آکایاکوتی(. کندمینقاط استراحتی را در طول مسیر مشخص

سر نقاط استراحت نشانگر اتفاقات طبیعی است که روح پشت

تحتانی، بازتاب مثبت نقاط استراحت طبقات هایگذارد. در جهانمی

گوش دادن به دیگران، مراقبه، مستی شادمانه، باال به صورت خواب،

که، هرچه . درحالیشودمی خنده بر شرایط منفی و غیره نمایان


تر باشد تحتانی منفی هایط استراحت طبقات باال در جهانبازتاب نقا

ری، نگحسی، افسردگی، خستگی، اشباع شدن با مثبتشاهد بی

شورش، جنگ و موارد دیگر خواهیم بود. نقاط استراحتِ طبقه باال

سازد و دوام آن به خواست و اراده روح است. را روح می

که پنج همچنین معرف کسی است سرائوشااستاد جاری

. هزاران سال است که مردم با کندمینفسانیات ذهن را کنترل

نفسانیات خود شامل خشم، شهوت، طمع، وابستگی و غرور، کنار

که شرکت اتفاقی در برخی کارها نشانگر گویدمی اَکِتا. اندهنیامد

ت ساَکِتاروی نشانگر راه هوای نفس نیست. هرچند، اعتدال و میانه

د تأکید واقع شود و به آن معنا نیست که گاهی قوانین و این باید مور

مدنی انسانی زیر پا گذاشته شود. وقتی قوانین شهروندی مسخره

وشا سرائ، مثل بسیاری از قوانین کالی یوگاها، استاد جاری شودمی. این به ندرت شامل شودمی برای متعادل ساختن این شرایط ظاهر

ور عمومی او اوضاع و شرایط را ، اما ظهشودمی منازعات اجتماعی

خاص، محور هایدر موقعیت اَکِتا . در نتیجه، وقتیدهدمیتغییر

از آکشاردقیقاً مثل سرائوشاگیرد، استاد جاری می اجتماعی قرار

. کند.می عمل سرائوشاطریق

"اَکِتا"از همین نویسنده، ساختار آن زمانی که "ورندا"کتاب

را شرح شودمی موفق اجتماعی تبدیلبه یک برنامه آموزشی


. یک سیستم اجتماعی کامل هرچند وقت یک بار توسط 9دهدمی

که به سه نیاز اساسی انسان یعنی شودمی اندازیراهسرائوشا استادان

پردازد و در ورندا طوری تر میغذا، مسکن و پوشاک دردوران تاریک

طورکه ید همان. ما بادهدمیمستند شده که هیچ سوءتفاهمی رخ ن

شت بازگۀ دربار اَکِتا در درون خود آگاهیم، بدانیم که اولین نگرانی

که دهدمیهر صورت ظهور ورندا هم نشان است. در اَکِتاروح به

به هیتوجرهبر عمومی جهان شود، بی سرائوشااگر استاد جاری

یک وضعیت احمقانه است. با این حال نقش رهبری به ندرت در

و اگر اتفاق بیفتد موقتی است. دهدمیهر وضعیتی رخ

. کندمیطور تفسیر ها، کار او را چهکه کانی دهدمیاهمیتی ن اَکِتا

؛ چیالها هرگز او شودمی مردم همۀهمه چیزِ سرائوشااستاد جاری

ه او را راهنمایی برای رسیدن به استادی بینند، بلکرا معما نمی

ند بینها او را همچون خودپرستی می. کانیدانندمیی خود سرائوشا

قدرت دنیا را به چنگ آورد. ترس آنها از ظلم و کند.میکه سعی

گذشته، بیشترِ آنها را به این وضعیت دچار کرده بدخواهانِ ستمِ

اری ند کالم استاد جی که نتوانستهایاست. ترس بر بیشتر کانی

را بفهمند سایه افکنده است.سرائوشا

م -شودرایج و عمومی جامعه می "اَکِتا"زمانی که تعالیم .9


بزرگترین چالش خود را دارد. سرائوشادرکالی یوگا، استاد جاری

که همیشه برنده است زیرا روح همیشه پیروز است. داندمیاو از قبل

است و روح همیشه فرصت ایهاگر شخص بداند که زندگی دور

ی را پشتهایرسیدن به استادی را دارد، مهم نیست که چه سختی

رائوشاس رها باشیم. آکشار بینید ما باید در ایمان بهگذارد. میسرمی

.کندمیرا بیان هیچ بودن، آکشار. دهدمیرا ارائه آکشارخواست

را در "همه چیز" تواندمیرا درک کند، اما "هیچ" تواندنمی انسان

درک کند. سرائوشانور و صوت

د. چیز را دریافت کنتواند همهمی انسان باید بداند که با بخشش

کسی د،ببین سرائوشا این فضیلت را در استاد جاری تواندمیانسان

بخشد. اگر فرد مسکن، غذا، پوشاک، چیز را به همگان میکه همه

تاد آنها را داشته باشد به او که اسخواهد، در صورتیپول و غیره می

برای آنها فراهم کند. استاد کندمی. اگر نداشته باشد، سعی دهدمی

ز این غیر ا تواندنمی ترین انسان است، چونبخشنده سرائوشاجاری

رائوشاسبینیم، استاد جاری باشد. وقتی این بخشش را در یک نفر می

بینیم. را می

انسان "گیرند. آنها مفهوم دریافت قرار می ۀاغلب مردم در چرخ

ای . برکنندمی، اما فراموش دانندمیرا "کندمیبا بخشش دریافت


دریافت، بخشش فرد باید بدون چشم داشت به دریافت کردن باشد.

ا سرائوشم اما باید بفهمیم که استاد جاری دانیمیما این را دشوار و به باالترین فرد معنوی دهدمیاهمیتی به دریافت و ستاندن ن

ترین پیشرفته در استادیِ این مفهوم تبدیل شده است، یعنی بخشنده

چنین مسائلی را حل کند و هیچ تواندنمی است. هیچ موجود دیگری

آنها را آشکار کند. اصطالح تواندنمی اَکِتا مسیر دیگری به جز

"bagalia" بخشش نیمی از آنچه شخص "کر به معنی زبان اسی در

. در علمِ دریافت کردن، بخشش حداقل باشدمی "کندمیدریافت

در عمل ثابت کرده که سبب جاری شدن نعمت %4۵یک چهارم یا

حقیقی در این عشریه برعکس تعبیر شده بود ۀ. ایدشودمی و ثروت

رد گه داکرد باید حداقل ده درصد را برای خود نکه انسان تصور می

نه این که آن ده درصد را ببخشد. بنابراین انسان باید نود درصد آنچه

ا تواند این کار رمی را ببخشد اما به سختی کسی کندمیدریافت

انجام دهد و به جز استادان کسی قادر به این کار نیست. این راز را

الدین در سفر زمینی خود که محی ، سری باواسرائوشااستاد بزرگ

پایان یافت )منتقل شد( آموزش داد. حال او نگهبان 1986 سال در

دهم است. ۀدر طبق اَکِتامعبد حکمت زرین ساتاویسیکقصر

قیه را از ب سرائوشابخشش هست، استاد جاری ۀلذتی که در لحظ

. خدمت همیشگی روح خصوصیات بیشتری را از کندمیمتمایز


شاسرائو طور ذاتی روح یا. بهکندمیآشکار سرائوشااستاد جاری

را از آکشار. تمام زندگی، کندمیزندگی آکشاربرای خدمت به

و بنابراین وقتی فردی به همنوع خود کندمیآشکار سرائوشاطریق

ود ، هزار برابر به خسرائوشابخشد یا به خصوص به استاد جاری می

بردند. یم. برخی از استادان گذشته، از این بخشش نفع گرددمیاو باز

این افراد گمراه استادان حقیقی نبودند، بنابراین پیام استاد جاری فهمیدند.هنر واقعی بخشیدن نمی ۀرا دربار سرائوشا

تا اَکِانگیزی صادق است. در این مورد به صورت شگفت اَکِتااجتماعی هایو محدودیت نظام دهدمیثروت را در ورندا تطبیق

.دهدمیبرای معامله را نشان ایها هر واسطپولی، داد و ستد کاال ی

تا این حد پول را در این مسیر مطابقت اَکِتابه جز ایههیچ آموز

سازد، زیرا راه چیز را برای مردم آشکار میهمه اَکِتا . از ابتدادهدمین

حقیقی به سوی خدا کار دیگری جز این ندارد. اگر مسیر یک شخص

مطمئن باشد که مشکالتی )در تواندمیهمه چیز را آشکار نسازد،

این مسیر( وجود دارد. با اشارات موجود در این کتاب و با

کِتااَصادقانه ما نسبت به دیگر مسیرها، مردم طبیعتاً هایآشکارسازی

شناسند.عنوان منبع اخالقیات و خلوص میرا به

که خلوص حقیقت است. اگر رهبران طرق گویدمیربازار

در مسیر ند توانمیج نفسانیات خود را کنترل نکنند، چگونه مختلف پن


حقیقی باشند؟ بنابراین، باید با مشکلِ خود را محق و برحق دانستن

مقدس، تفتیش عقاید هایخالصانه مقابله شود. این مشکل، جنگ

سیاسی از همه نوع، وضع قانون، تنبیه و کشتار جمعی و موارد دیگر

ها ، بلکه تنکندمیاخالقی ایجاد ن ۀنظامنام کِتااَ آورد.را به وجود می

. این رمز فطری اخالقیات، کندمییک اخالق از منوسمهیتا را بیان

روح انسان، خواهان آن است که به نفع و خیر "که دهدمینشان

-"ی انجام دهد بدون آنکه یکی قربانی عده زیادی شودهایکار ،همه

، نه یک کد کندمیا تعریف این فقط اخالقیات را در منوسمهیت

مکتوب گسترده.

و آن نمایدمنوسمهیتا را حمایت و تأیید می سرائوشا استاد جاری

راد و اف دهدمی. او منوسمهیتا را توضیح کندمیرا به مردم تحمیل ن

پذیرند، زیرا مردم سرانجام خویش درونی خود را همچون آن را می

ذیرند.پبزرگترین آرزوی برآورده شده خود می

، مردم این جمله را به استاد جاری اَکِتا هایگاهی در سخنرانی

گویید بسیار ساده است و ما آن آنچه شما می"گویند: می سرائوشا

. این عبارت دال بر آن است که حقیقت درونی ساده "مدانیمیرا

و کندمیحکمت )خرد( صحبت ۀاست. به هر حال، استاد دربار

آن بدون مدرک شفاهی یا کتبی ۀکه دیگران دربارنویسد، درحالیمی


قت . این حقیکنندمیو کمی، خوب عمل کنندمیو فکر دانندمیفقط

، کندیمپاتی خوب کار بسیار پیشرفته، تله هایدارد که در طول دوران

اما معموالً در کالی یوگاها چنین نیست. زندگی ساده است و

قبل در درون انسان آشکار و از سرائوشااستاد جاری هایگفته

شناخته شده است. کلید شناخت و تشخیص حقیقتی که استاد بیان

ی یعن شودمی این است که اغلب در طبقات درونی احساس کندمی

توانیم می در جایی که انسان آنها را در درون حفظ کرده است. ما

چیزی را در درون ساده بدانیم اما تا زمانیکه آن را در بیرون ارائه

. اگر دانندمیندهیم، برداشت ما این است که فقط دیگران آن را

شخص آگاهانه حقیقتی را به شکل کتبی یا شفاهی از حقیقتی که در

ن . ایشودمی آشکار سرائوشادرون خود دارد معین کند، استاد جاری

شا سرائواز طریق استاد جاری سرائوشاکه دهدمین قدرت ساده نشا

. وقتی تمام حقایقی که در درون داریم برای عموم کندمیعمل

.افتادمیآشکار شود، بار دیگر عصر طالیی اتفاق

خیلی ۀخواهد و عدآشکار ساختن حقیقت، شجاعت زیادی می

آشکار سرائوشا کمی این خصوصیت را که در درون استاد جاری

همواره پیام حقیقت را با انرژی سرائوشا، دارند. استاد جاری شودمی

ا ( رسرائوشادهد. الهام او )استاد جاری می و اشتیاق یک نوزاد ارائه


ت شکس تواندنمی که داندمیتوان در اطرافیان او احساس کرد. او می

هرگز چنین ماهیتی وجود ندارد. این سرائوشا بخورد، زیرا برای

، از احساسات به عنوان ابزار سرائوشا یقی، استاد جاریمجاهد حق

اده ، نیروی خنثی استفسرائوشا، اما کامالً از قدرت کندمیاستفاده ن

باالترین مفهوم را در کالم سرائوشا که استاد جاری. جاییکندمی

بخش و انگیزه های، آموزهکندمیخود همراه با رفتاری آرام منتقل

ائوشا سرکند. در پیام استاد جاری می را خستهنوید بخش فقط روح

آرامش، نجابت، وقار و هماهنگی وجود دارد. البته اقدامات خاص

، اما دکنمینیز به حفظ تعادل کمک سرائوشادر قلمرو استاد جاری

. نفسانیات زیاد هستند و دهدمیاو هرگز نفسانیات خود را دخالت ن

تعریف کردیم به خاطر سپرد.طور که در اینجا باید آنها را این

ا با اجباری ی سرائوشابه عموم، پیام استاد جاری اَکِتادر معرفی

صدای بلند همانند سخنان انجیل و پروتستان نیست. فردی که

با آرامش و بدون فشار حرف بزند به فردی که واقعاً به او تواندمی

ا باید ب که راه او حقیقی است. شخصی که دهدمیایمان دارد نشان

ش را بیان کند، به صورت فردی نامطمئن هایفشار و داد و فریاد ایده

رو شدن با آگامهنهم و روب ۀ. به هرحال، با ورود به طبقشودمی دیده

بریم. شایدمیپروشا، به قدرت عظیم و باورنکردنی این خدا پی


نظر آید اما حقیقتاً هماهنگی این خدا بسیار باالست که مهمل به

به شکل قدرت شدید باد، نفس سرائوشا چطور از قدرت داندمی

، اندهدخود مسلط ش هایاستفاده کند. برای کسانی که به ترس آکشار

که مطیع باشند )آگام پروشا اطاعت را دهدمیاگام پروشا نشان

(.دهدمیانعکاس

. استاد جاری دهدمیهیجانات زیاد، ترس درون شخص را نشان

گیرد و جای آنها را با شاد بودن در ها را میترس این سرائوشا

طمئن صورت مه. بنابراین، این پیام جدید فرد بکندمیپر سرائوشا

، البته نه اطمینان بیش از حد، اما از جایگاهی در شودمی ارائه

ید.آمی سرائوشابرتر هایجهان

فصل هشتم

زبان اَسِی کِر

ها اغلب آرزومندند که به یک زبانِ استانداردِ جهانی همدیگر انسان

ورند، خرا درک کنند. وقتی در پیدا کردن زبان استاندارد شکست می

. دهدمینشان اَکِتا هایاین عدم شناخت، ناآگاهی آنها را از آموزه

ۀ، زبان استاندارد مناسبی را در جوهرسِهاجی ، دانش باستانیکِتااَ

. وقتی روح در انسان دهدمی، نور و صوت آکشار تعلیم وشاسرائ

برای مدتی امور معمول دهدمی، به خویش حقیر اجازه کندمیهبوط

، کالبد اتری یا ضمیر ناخوادگاه را سرائوشاکه را اجرا کند در حالی

ۀدارد. وقتی که روح تحت کالبد اتری در طبقتحت تسلط نگاه می


، آگاهانه دچار این سوءتفاهم در شناخت شودمی فوق ذهنی بیدار

.شودمی در زندگی سرائوشا

موسیقی خالص حاصل از گوش این سوءتعبیر سرانجام او را از

که روح گوش سپردن به . هنگامیکندمیدور سرائوشا سپردن به

ه هویت گیرد ک، به راستی یاد میکندمیرا متوقف سرائوشاموسیقی

یر انسانی بشناسد. چنین انسانی موسیقیحقیقی خود را با خویش حق

هایرا تجزیه و تحلیل نموده و به فرزندان خود سمبل سرائوشا

آموزد.مکتوب را به جای گوش سپردن، دانستن و بودن می

ریاضی ختم هایآشکار موسیقی سرانجام به نماد هایاین سمبل

و ریاضی به اعداد های(. در حقیقت، سمبلکندمی)سقوط شودمی

ان و اشیاء، مثل جبر با حروف نش شوندمیارقام نشانگرِ اشیاء تبدیل

که با دشومی . سپس ریاضی به سمبل اشیائی تبدیلشوندمیداده

. شودمی نشان داده ایهکلم هایحروف متصل به هم در زبان

ت، حروف بدون کلمات اس بینیم که ریاضی زبان اعداد وبنابراین، می

کلمات، زبان استاندارد خاصی از حروف به هم پیوسته که درحالی

است.

کوشد افکار یا باید بدانیم به هر شکلی که در آن فرد می

ی . ریاضگویندمیاحساسات خود را برای دیگری بیان کند، زبان

719 زبان اَسِی کِر

یعت را طب ۀزبان محاسباتی دقیقِ خالص و سرد از حقایق کوته نظران

مکن است این سردی یا لذت را که کلمات م، در حالیدهدمیارائه

شعر به ما نشان دهند. هرچند، موسیقی خالص ۀبه زبان خداگون

جوید و موسیقی تجزیه و تحلیل ها برتری میاز همه زبان سرائوشا

بازتاب خفیفی از آن اصوات باشد. تواندمینشده طبیعت تنها

موسیقی به حروف، ارتعاشات کالبد هایدر میان تنزل سمبل

یگوییم استانداردسازی که به آنها زبان میهاینی توسط دستهانسا

، صوتی دگردمیصوتی کالبد فیزیکی مرتعش های. وقتی تارشودمی

این قسمت که همان هایکه چاکرا شودمی به ستون فقرات فرستاده

. این سیستم ارتعاشی راکندمیمراکز روانی بدن هستند را مرتعش

ین ، ااَکِتا. اگرچه در اندهسانسکریت نامید در این کالی یوگا زبان

ها زیر. تمام زباناندهسانسکریت نامید -زبان خاص را اَسِی کِر

هستند. ]اَکِتاروحانی )مقدس( [زبان اَسِی کِر هایمجموعه

سانسکریت )اَسِی کِر -بازتاب زبان اَسِی کِر باالتر از اَسِی کِر

ای است که کل صوتیسانسکریت( است، زیرا شامل ارتعاشات

ه سانسکریت ک -گیرد، نه مانند اَسِی کِرمیتحتانی را دربر هایجهان

سانسکریت پنجاه و دو حرف -فیزیک است. اَسِی کِر ۀمحدود به طبق

دارد که نشانگر مراکز ارتعاشی پنجاه و دو لوتوس ستون فقرات در


اً نصفِ قکالبد فیزیکی است. زمانی سیستم حروف التین و یونانی دقی

آن یعنی بیست و شش حرف داشتند. باید به خاطر داشته باشیم که

این زبان ارائه شده در کالی یوگای کنونی هایاسامیِ فرهنگیِ سیستم

متفاوت بسیاری در طول تاریخ داشته است. البته، هرچند هاینام

، دانهاسامی سیستم زبان و مقادیری از اعداد و حروف متفاوت بود

یار ، از نظر ارتعاشات بسشودمی ها که زبان نامیدهستم سمبلاین سی

.اندهمشابه بود

بیان شهایسانسکریت ارتعاشات را در سمبل -جایی که اَسِی کِر

که این ارتعاشات شباهت بسیاری به ارتعاشات کرده است به طوری

، گونه استطور که اَسِی کِر کالسیک ایندارد؛ همان سرائوشاواقعی

هایدیگر که حاصل تجزیه و تحلیل بصری هستند، سمبل هایمتد

خود را از اَسِی کِر سانسکریت گرفتند. انحراف بیشترِ زبانِ اَسِی کِر

فیزیکی صورت گرفت. این تنزل از ۀذهنی به طبق ۀدر نزول از طبق

توانست همانند سقوط از سبک فکری کالسیک می طبقه باالی ذهنی

ایهزشت و کفرآمیز و از انواع زبان ایهمحاوربسیار باال به زبان

ها هم مشمول سقوط مصور بدون معنویت و تهاجمی باشد. نگرش

.شوندمیزبان

. کندیمزبان اَسِی کِر متناسب با این آمیزه برترین زبان را ارائه

"ی روحانیاَکِتا"یا "ی مقدساَکِتا"از کلمات "اَسِی کِر" ۀکلم


گفته شده که زبان اَسِی کِر از سیستم اعشاری اقتباس شده است.

طور که اشاره کردیم، این حقیقت اما همان شودمی ریاضیات گرفته

ندارد. بلکه، اولین ظهور صدای ناشناخته دهوناتمیک، موسیقی

ی خدا به شکل صدای شناخته شده وارناتمیک، به اَکِتای ناگفته

مقدس، مثل تمام . اصطالح شودمی مقدس یا اَسِی کِر تبدیل

، زیرا مردم به شدت و به شودمی ها استفادهاصطالحات در زبان

شکل غیرقابل قبولی در درک معنی اصلی کلمات دچار از هم

الی مختلف مانند آنچه در ک های. بنابراین فرهنگشوندمیگسیختگی

یوگا اتفاق میفتد، ناتوان و عاجز هستند.

ش شامل نکات تله پاتیک هایهزبان اَسِی کِر برخالف زیر مجموع

کتبی یا شفاهی منطقی، هاییا رفتاری ناشناخته، تجلی سمبل

عبارت دیگر شامل . بهشودمی غیرمنطقی، شاعرانه، نامفهوم و غیره

. شودمی تمامی اشکال ارتباط

ذهنی که در وضع و شکل خوبی قرار دارد به جای کلمات در

اندیشد. البته، از آنجا که ذهن ابزار قدرتمندی است، قالب تصاویر می

ایهو عد کندمیمردم خواهند آموخت که ذهن در قالب کلمات کار

انجام این کار را یاد خواهند گرفت. در واقع، این به فرآیندی ضعیف

وح که ر دهدمیتعلیم اَکِتا. بنابراین، شودمی و قهقرایی تبدیل


ی کند و بازآفرین سرائوشاتحتانی در هایبدتصاویری را از طریق کال

.شودمی از اینجا زبان اَسِی کِر آغاز

طور که همیشه گفته شد، استاد در بیاناتش با چیال خواهد همان

. طبق این گفته برای اشخاص "من همیشه با شما هستم"بود،

شنوا دارند( هیچ های)کسانی که چشمانی بینا و گوش "ویسرو"

پنجم ۀآموزد از طبقبه افراد می اَکِتا معما نیست. اَکِتار چیزی در آثا

ود تمام جوانب زندگی را که قرار ب اَکِتا و باالتر به زندگی نگاه کنند.

انسان هنگام نوجوانی در مدارس شبه ارتودکس یاد بگیرد، از این

ها که کانی با آموزه دهدمی. این فرآیند نشان دهدمیناحیه آموزش

یرد، ( تمام جوانب را در بر میگااَکِتمشکالتی دارد زیرا ) اَکِتا و تعالیم

ی (، تاریخ )کیهان شناساَکِتا شناسیبودن آن )کیهان ایهاز جمله: ریش

(، ارتباطات )زبان اَسِی کِر(، اَکِتا فیزیک ۀ(، ریاضیات)جنبااَکِت

ی کامل اجتماعی )ظهور و تجل هایویدیا(، سیستم سرائوشاپیامبری )

کالپ( -ورندا(، کنترل عمر )گایا _اَکِتا سیستم پیش از عصر طالیی

در هجیز )کتاب مقدس حقیقی و اَکِتا هایو غیره. تمام این جنبه

ۀربارد اَکِتا یابی و توضیح داده شده است. همچنین،بنیادین( ریشه

مختلف هایدر زمان ایهجداگان هایهر یک از موضوعات، کتاب

.کندمیمنتشر


یرا . کانی مشکالتی دارد زکندمیکسی را مجبور به فهمیدن ناَکِتا

، در ترس از مرگکندمیحین اینکه در سرزمین نامطمئنی زندگی در

چیز را در زمان کوتاهی به دست برد. کانی آرزو دارد همهبه سر می

طول عمر خود را کنترل کند و با تواندمیکه داندمیآورد، او ن

و به همه کندمیچرخه را کند اَکِتا سرعت دلخواه خود یاد بگیرد.

فرماید. با صبوری، زندگی، بهتر به شخص درس صبوری عطا می

.دهدمی

و در دهدمیزبان اَسِی کِر در صورت لزوم منطق، منطق را ارائه

. دهدمیناسب آموزش طور مزمانی که مسائل غیرمنطقی زیاد است به

طور بهد تواننمیو کنندمیاز زبان اَسِی کِر استفاده سرائوشااستادان

ها را به این روش مورد خطاب قرار دهند. باید همزمان تمام روح

ه ت وقتی کهایجزئی در اَسِی کِر در ن هایجنبه همۀتأکید داشت که

به آکشار ، دوباره در موسیقی مقدسشودمی سرائوشاشخص

جزئیِ حیرت هایآیند. هرچند تمام جنبهواحد درمی ۀصورت جنب

د.باشنمورد نیاز می سرائوشا ، فقط برای ارتباط بااَکِتا آور در

. اگر گروهی از کنندمیرا حذف سرائوشاها، فاصله با این جنبه

ها منقطع گردد، باعث تحول منفی و معکوس شده و نشان این جنبه

اَکِتا همین دلیل. بهدهدمیطور رخ تحتانی چه هایچرخه دهدمی


همین، تعادلی جزئی تمایل ندارد و هایگاهی به آشکار کردن جنبه

. در نتیجه وقتی مردم مشتاق شنیدن کندمیدقیق و ظریف ایجاد

باید آن اطالعات را به آنها سرائوشااستادان شوندمیاطالعات

بدهند.

گذارد، اشتیاق و تمنا برای افول میهمانطور که کالی یوگا رو به

. مردم مانند یک گروه در یک چرخه تحتانی شودمی بیشتر آکشار

با ایمان به روح دانندمیقلباً در درون از مشکالت آگاه هستند، و

، دکنمیالهی همه چیز ممکن است. اگرچه وقتی روند بعدی تغییر

موضوع عامل طور قطع این. بهشودمی ناامیدی و دلسردی حاکم

و ما موضوع مطلقی را از شودمی مشترک شده و اثر آن چند برابر

توانست در ارجاع تعدیلی بسیار حیاتی باشد. که می دهیممیدست

رسد چنین تصمیمی تضادآمیز باشد، اما معنای آن در زمانی به نظر می

.شودمی که این جریان ادامه دارد بسیار بهتر آشکار

د. داری نوشته نشدنراگراف قبلی با نگرش معنیسه جمله آخر پا

بینند، اما این امر هنگام خواندن آن جمالت منطق را می ایهحال، عد

عمدی نبوده است. این بازی غیرمنطقی وقتی ناشناخته باشد

سازد و ها را آشکار میتمام بازی اَکِتا .کندمیناهماهنگ عمل

.دهدمیحقیقت را نشان


وشند کو می کنندمیتحلیل را متوقف ی تجزیه ووقتی مردم باز

بینیم که زبان اَسِی کِر غالب است. ضرورت ارتباط برقرار کنند، می

این شکل ارتباطی، داشتن فهم کودکانه یا اسیر عظمت کاذب

و گذرا چون روح را نشان ایهذهنی بودن، بقای لحظ هایغول

. بسیاری ایده کندمیخود را نگران گذشته یا آینده ن اَکِتا .دهدمی

کمی آن را درک ۀ، اما واقعاً عداندرا شنیده "اکنون"بودن در زمان

، زیرا ناپایدار است.کنندمیو حتی تجربه

بقا و زندگی در لحظه حال بزرگترین نگرانی انسان و اغلب

را به خاطر بودن در حال ۀنظری ایه. عدشودمی بزرگترین ضعف او

اهی گعنوان یک روح که گهکه ما به. در حالیکنندمیگذرا بودنش رد

خواهد از اینجا به آنجا برود، به سادگی حس دلسوزی و شفقت می

را به خاطر داریم.

ره ها بحث و مناظبعضی مایل هستند با استاد جاری و اکتیست

ی ندارند. مناظره مشکلجاری با بحث و کنند و البته اکتیستها و استاد

ها اجازهطلبپردازد. او به جنگاما استاد جاری به بحث و جدال نمی

ه آموزد که همگان برندمی اَکِتا .اندهتا فکر کنند که برنده شد دهدمی

امد، فرد انجنبرد بزرگ درونی خود هستند. وقتی نبرد به پیروزی می

ت ها هم ممکن اسحتی اکتیستگذارد. البته می اَکِتا آماده، قدم به راه

ها فنی هستند، نه مبارزات ناچیزی داشته باشند، اما این کشمکش


راهبردی. به عبارت دیگر فرد باید با خویش حقیر همانند خویش

برتر روح که هرگز در نبرد شرکت نکرده رفتار کند.

یست دارد. اگر اکت اَکِتا آموزد که معنا بیشترین اهمیت را درفرد می

نا را از دست بدهد باید مدام با واصلین خودشناخته پنجم، مع

ا او با ت کنندمیها در ارتباط باشد. این معلمین گرانقدر کمک مادیس

اطمینان و قاطعانه به مسیر برگردد.

و وابسته باقی کندمیخود را غیرمستقیم معرفی اَکِتا گاهی

ود شان داده شربط نبی ماند. اگر آموزشی در پیروانش به صورتمی

رای ربط( کنار بیاید، عالمت یا فرصتی ببی و فرد نتواند با این )آموزه

مخت اَکِتا ها بهآموزه همۀ. باید بدانیم که باشدمیترک آن آموزش

ی را هایبازی ناَکِتا است ) 9که نشانگر آخرین بازی، الیالر شودمی

ص نباید با شخ نقش دارد، هرگزاَکِتا دهد(. وقتی شخصی در می ارایه

دیگری دوباره الیالر بازی کند )وارد بازی دیگری شود(. او یاد

ند. بهایفا کسرائوشا گیرد نقش )بازی( خود را در طبقات باالتر می

تحتانی جهت ترک آن، هایهرحال او باید در حین زندگی در جهان

نقش خود را بازی کند. اَکِتا در

کتب هندی چنین معنی شده گیرد. درعهده میالیالر، نقشی است که روح درزندگی اخیرش به .9

است.


ابزاری برای اَکِتا ست واَکِتادر زبان اَسِی کِر به عنوان ابزاری

. وقتی از این ابزار کامل باشدمیتحتانی هایفراتر رفتن از جهان

)کاربردی شودمی استفاده کردید، در طبقات باالتر دور انداخته

وجود دارد. سوال اَکِتا هایندارد(. این نوع صداقت فقط در آموزه

ندارم چرا باید االن به آن اَکِتا اگر در پایان نیازی به"این است:

خویش حقیقی دلیلی است که ، آگاهی هوشیارانه از"نیازمند باشم؟

. فرد باید واقعیت روحباشدمیبرای زندگی فرد ضروری اَکِتا چرا

را به ذهن آگاه خود بیاورد و سپس از جایگاه روح عمل کند. تا

واهد بود. خ ااَکِت زمانی که این اتفاق بیفتد، فرد همیشه در جستجوی

از لحاظ فرهنگی در حالت صعود است و اَکِتا هرچند، تا وقتی که

، هنوز ابزاری برای برتری یافتن در شودمی قوانین جهانی آن اجرا

.باشدمیتحتانی هایجهان

گیرد آشکارا اجرای روشی که با آن فرد زبان اَسِی کِر را یاد می

درون هر فرد سرائوشا است. جریان زندگی اَکِتا تمرینات معنوی

مداوم است. وقتی آکشار . این نور و صوتباشدمیقسمتی از او

، آزادی حقیقی را در تمام کندمیچیال این جریان زندگی را جاری

ه ها کار کند، بلکآموزد که نه تنها از روی کتابیابد. او میسطوح می

ی جای م( مراجعه کند. هر چیز-درون هایبه منبع )اصلی در جهان


دچار نقصان وکاستی اَکِتا که دهیممیخود را دارد، هرچند، ما نشان

. این خالقیتکندمی، اما وجود انسان را به صورت روح باز شودمین

در درون انسان قرار دارد.

ه آید. او بدوباره به وجود می سرائوشا به واسطه آکشار انسان از

درونی و بیرونی خود را پیدا هایمهارت اَکِتا محض واصل شدن در

. این چیال به آموزگاری تبدیلشودمی و به همه چیز واقف کندمی

.کندمیرا جاری سرائوشا که منبع درونی شودمی

این مهارت آموزشی به طرز باورنکردنی مطمئن است و تداوم

سازد. اکتیست نیازی ندارد طبق را در درون ما جاری می سرائوشا

کار کند و برای ادامه صحبت کردن و نوشتن نیازی به ها یادداشت

بازخورد از جانب مخاطبین ندارد. این افراد خاص از طبقات باال

آن قرار دارد عمل جایی که تمام اطالعات مربوط به ابدیت در

ه بتوانند مینجهان فیزیکی حتی های. حجم تمام کتابکنندمی

از اطالعات موجود در طبقات درونی نزدیک شوند. بیشتر ایهگوش

. اگر ناامید وشوندمینوشتاری ناامید هاینویسندگان از محدودیت

د که ایمان دارن شوندمیدرمانده نشوند، همانند فالسفه و پیامبرانی

حقیقت شامل آن چیزی است که مکتوب باشد.کامالً معلوم است که

توانست در آثار مکتوب افراد غیرواصل و یم سرائوشا اگر فکر کنیم


کسانی که الهامی دریافت نکردند محدود و احاطه شود، چقدر

رائوشاس توانندمی اَکِتا و پیروانسرائوشا شد. فقط استاددار میخنده

یچ ست. هاَکِتا واقعی هایرا با کلمات احاطه کنند. این نشانگر کانال

. هر فکر، کلمه و شودمیشخص دیگری به این وضعیت نزدیک ن

دارد. سرائوشا عمل اکتیست ارتعاشاتی از

در ا اَکِت طور طبیعی از زبان اَسِی کِربه سرائوشاحامالن ارتعاش

. در این راستا نباید چیزی یاد کنندمیتحتانی استفاده هایجهان

شدن آموختنی نیست. هیچ آموزه دیگری هم سرائوشاگرفت.

چنین ادعایی کند. تواندنمی

گورو، به عنوان -به صورت وای سرائوشافقط استاد جاری

در هر یک از طبقات هستی وجود دارد. آکشار باالترین کانال برای

اشخاص دیگری که این ادعا را دارند فقط معلمانی کاذب هستند.

تشخیص استاد حقیقی با نگاه کردن به کلمات، اعمال و رفتارش

. اگر هرشودمیپوشی نها چشمچ یک از این مقولهآسان است. از هی

توانید مطمئن باشید که استاد کلمه یا عملی سریع جبران شود، می

جعلی است. اگر تمام ابعاد زندگی را مورد توجه قرار ندهد یا اجازه

مطمئن دیگری از اشتباه ۀندهد که موردتوجه قرار بگیرد، این نشان

ۀند، فرد باید یاد بگیرد درباربودن آن آموزش خاص است. هرچ


زیرا ،سرائوشاکسی قضاوت نکند به خصوص درباره استاد جاری

او بزرگترین آزمونگر در تمام زندگی است.

نشان اَکِتا خواهد عمل کند، اماهر فردی آزاد است هرطور می

که انسان الیق رضایت است، زیرا او یک جهان است. در دهدمی

عالم کبیر درون ۀتحتانی، موجودات جنب هایسراسر تاریخ در جهان

اندهال را مطرح نمودؤو این س اندهعالم صغیر را مورد بحث قرار داد

بعد از "تمام جهان هستی باشد؟ تواندمیچگونه یک انسان "که

معروف ربازارتارز، ۀنهم، واصل مفهوم جمل ۀرسیدن موالنی به طبق

. هر فردی جهان هستی کندمیرا درک "کودکان مهار نشدنی نور"

. با این توضیح، فرد کندمیبازآفرینی آکشاررا در اطراف خود در

ه سادگی ، ایگو بسرائوشاببیند چگونه بدون راهنمایی استاد تواندمی

رگز پرست هممکن است اینجا را به ویرانی بکشد. هرچند فرد نفس

ه آن ب تواندمیو که ا ایهرود. بهترین مرتبنهم فراتر نمی ۀاز طبق

ذهنی است. بنابراین، موالنی با تمام فروتنی و تواضع ۀدست یابد طبق

.کندمیشناسد و آن را درک خود، آفرینش جهان خود را می

تحتانی مسئولیت کامل به هایعمل مناسب در هماهنگی با جهان

ایهطور دوربه دهدمیتحتانی اجازه هایبه جهان آکشارهمراه دارد.

وجود داشته باشند و رفتاری همانند باید از شخص به ظهور برسد.

از طریق استاد جاری آکشار)آنتارا(، آکشارعنوان همکار با به


ح . این توضیکندمیتحتانی کار هایدر بازآفرینی جهان سرائوشا

گونه )توسط استاد خصوصیات ظاهری بازآفرینی خدای تواندمی

االترین خدا مشخص و شفاف کند.، بآکشارم( را در -جاری

از طریق چیال در زبان اَسِی سرائوشاو سرائوشااز طریق آکشار

وجود تنها زبان م سرائوشا. در نتیجه کندمیتحتانی کار هایکِر جهان

پنجم است. بعضی اوقات، زبان اَسِی کِر به عنوان زبان ۀدر باالی طبق

ه م کدانیمیفته است. سری مضارب سوم و نهم مورد اشاره قرار گر

رسیم، می 9بار که به عدد دهم در شمارش ارقام عربی در ریاضی هر

و به هرکدام عدد ده را اضافه شودمی شمارش از یک تا نه تکرار

کنیم، به طور مثال: یازده، دوازده، سیزده و ...، بیست ویک، بیست می

... و الی دو، بیست و سه و ...، سی و یک، سی و دو، سی و سه، و

آخر و روبه باال. این نه عدد بین هر عدد ده نشانگر قسمت نهم زبان

سری است. هجیز، کتاب بنیادین و حقیقی مقدس اعصار، به جزئیات

پردازد و چیال برای کسب تسلط بیشتر و استادی در اینجا کامل می

باید مطالعه بیشتری انجام دهد. این هرگز برای چیال سخت نیست،

در میان است آکشار که موضوعیشه باید بکوشد در جاییاما هم

توجه کند.

باشد. به عنوان مثال از صفر تا ده، عدد دهم نه می .9


ماند، اما غالباً ضرب معمای مضارب سه همچنان مخفی باقی می

طور مساوی به سه آهنگ سه در زبان وجود دارد، جایی که عدد نه به

عدد سه در هایترین قسمت گام. برجستهشودمی قسمت تقسیم

آنجا که در سیستم ده دهی عدد میلیون از. شوندمیها منعکس توان

، به ازاء هر دسته هزارتایی یا توان سه )عدد باشدمییک عدد پایه

م(، نام جدیدی به -صورت ده به توان سه نوشتتوان بههزار را می

، یک 9طور مثال یک میلیون یعنی ده به توان نه، بهشودمی اعداد داده

و یک تریلیون یعنی ده به توان پانزده بیلیون یعنی ده به توان دوازده،

الی آخر. این تفاوت اسامی ارقام جدید در هر توان سه، نشانگر راز

.دهدمیگانه در زبان اَسِی کِر است. هجیز توضیحات کامل را ارائه سه

به کِتااَ وقتی انسان به خاطر آن به توضیحات وابسته شد، معموالً

ی، دانش فقط به درماندگ ۀعجوالن . پیگیریگرددمیطبقات درونی بر

د به کوشمی سرائوشا. وقتی استاد شودمی اضطراب و ترس منتهی

صبری به حالت آگاهی حیوانی شخص آموزش دهد، او در اثر بی

های. بنابراین ما شاهد پایان محافظت هستیم وقتی آموزهگرددمیبر

.شودمی پس زده سرائوشااستاد

عدد، توان نه به صورت اولین مضرب عدد به همین دلیل میلیون عدد پایه گفته شده زیرا در این .9

م -باشد، عدد نه برابر است با سه ضربدر سهسه می


ری الگوریتم گریزناپذی سرائوشااستادان بر این، با اینکه عالوه

ر موجبات رضایت بش تواندنمی شناسند، این موضوعتخریب را می

که محافظت از دهندمی آموزش سرائوشا را فراهم کند. استادان

دهدمییابد و تسلیم در برابر تخریب اجازه طریق تالش ادامه می

هایکه مذهب در دام جنگ بینیممینیروی کَل موفق شود. هرچند

تا محق بودن خود را اثبات کند که قتل عام نمودن افتادمیصلیبی

و اصول آن، کابوس اَکِتا های. بدون آموزهشودمی برای خدا نامیده

. این دکنمیشکست دادن شیطان، خود او را نابود ۀتبدار انسان دربار

ی الع اینکه نیروتخریب وحشتناک، یا در اثر درماندگی ناشی از اط

ه تحتانی پیروز شد هایجهان ناپذیرمنفی از قبل در انحالل اجتناب

ع ودفابی ۀگیرد یا آنکه انسان باید با کشتن همسایصورت می

آید.حفاظ خود چیزی را در خود نابود کند، به وجود میبی

فوقانی وجود دارند که باالتر از هایبا اعالم اینکه جهاناَکِتا

تحتانی هستند، راه نجات انسان را از این آشفتگی نشان هایجهان

منحل و تجزیه ایهبه طور دورتوانند میتحتانی های. جهاندهدمی

نجات یابد. در نتیجه، وقتی در تواندمیشوند و روح واصل

زنده بماند و محافظت شود کندمیتحتانی، روح تالش هایجهان

نجاما سرائوشاقیت با کمک استاد جاری . این موفشودمی بارها موفق


، این باالترین اَسِی کِریست، در زمان سرائوشا. استاد جاری شودمی

ددانمی. او شودمی ، حفظ و محافظتکندمیحیات و وقتی زندگی

سرائوشا محافظت از آن اوست. این استاد جاری ،که اگر بخواهد

از طریق کشار آکه دهدمیفقط زمانی اجازه تجزیه و انحالل

ت از هاین در سرائوشاجاری آن را تأیید کند. بنابراین استادسرائوشا

تحتانی را حفظ یا هایجهان تواندمیطریق آکشار به طور ادواری

اثبات قدرت نیست، اما مسئولیتی ۀدهندآنها را نابود کند. این نشان

.دهدمینشان آکشاررا در قبال

خواهند این قدرت در درون انسان باشد، اما وقتی با نمی ایهعد

شاسرائویابیم که استاد جاری ، درمیبینیممیچشمان خالص خود

صورت قدرت آگاهی جهان صورت انسان وجود ندارد بلکه بهبه

قدرت خدا را با بیان این که او انسان است تواندنمی است. انسان

نسان در وجود یک ا یایهرت نتضعیف کند. بنابراین انسانی که از قد

فهمد.را نمیوشا ئسرااستاد جاری ، ترسدمی

کِر، وقتی ( با زبان اَسیاَکِتاعالوه، توانایی سخن گفتن )در مورد به

یا "ست گورو"شود که او به آگاهی برای شخص ممکن می

رسیده باشد. برای مثال، "خودشناسی"مادیسی، وصل پنج،

"JICMLEM IMRV ANLMSARW BWN " ( از نامفهومعبارتی


به این معنی نیست که آنها تداوم عملکرد –لحاظ منطقی و شکسته

ر طور چشمگیری ددهند، بلکه بهو گفتار منطقی خود را از دست می

د. این یابیا قابلیت سخنگویی گورو، گسترش هم می "آپ ناتی"

کودکانه، زبانبه در بازی با کودکان اگر قبالًیک توانایی جدید است.

این (.ن سرگرمی مطبوعی استای –اندقادر به انجام آن نبوده

مداومی را به روی شخص اگاهی درونی و بیرونیبینی روشن

ها از آن اوست تا برای همیشه از آن تمام خرد و دانشگشاید. می

لذت ببرد. گفته شده که سات گورو هنوز قبل از رسیدن به استادی

راهی دارد که باید آن را طی کند. اما اگر مادیس به، "سرائوشا"

وفادار بماند، استادی برای او تضمین سرائوشاو استاد جاری اَکِتا

شده است.

شانگر ن سرائوشا بیش از حد تأکید نمود که استاد جاری تواننمی

، باالترین خدا است. اگر فرد بتواند معنی واقعی این را درک آکشار

در عموم، به این سرائوشا رو شدن با استاد جاریکند، هنگام روب

عالوه، این شخص باید بداند که گذارد. بهمرد احترام زیادی می

، اسرائوشتوانایی بودن در حضور )دارشان یا کاندون( استاد جاری

ر بسیار خوبی باشد.دۀ چه در درون یا بیرون، کارمای او باید در مرحل

رد وقتی شاگ"می جایز و به جاست: اینجا استفاده از این مثل قدی ."یابدآماده باشد، استاد حضور می

فصل نهم

الهی هایجهانسلسله مراتب

وتاه کی یصداا، ت، ک، )ا، اَکِتا در اینجا مناسب است که اشاره کنیم

در سانسکریت( علم "th"با تاکیدی بر سیالب اول و بدون صدای

دا، که باالترین خ دهدمیآموزش اَکِتا چند خدایی یا مشرکانه نیست.

حاکمان بسیاری در زیردست خود دارد که گاهی آنها را آکشار

نامند. هرچند اعالم چند خدایی به این معنی است که این خدایان می

سیستم خاص هیچ خدای مرکزی یا باالترین خدا را ندارد، با این

ی مرکزی در بین یکه مقام خدا کندمیحال ساختاری را ایجاد مرکز . این عدم تشودمی ده و منتشرتر پراکنبسیاری از خدایان پایین

خدای ، [آن]زیرا دهدمیرخ ن آکشار امری منفی و محال است و در

است. نشانبی عالی و، اصلی و مرکزی


نشانگر خدایان شودمی سلسله مراتبی که در این فصل ارائه

رآکشا ر و یا حاکمان هر سطح در زیر محل اقامتتقدرتمند پایین

دوازدهم طبقۀ در آکشار است. سکونت و اقامتدوازدهم طبقۀ در

دارد اما ضرورتی ندارد در آن ایهبیشتر شبیه کسی است که خان

همیشه یک قدم باالتر باقی آکشار ساکن باشد. به عبارت دیگر

باالتر و باالتر خدا هایطور که فرد به سوی جهانماند، همانمی

عامل به "قرار دارد. این همیشه یک گام جلوتر از او [آن]رود می

اَکِتا یا بازتاب جانبی در 4همیشگی به عنوان غیرهزاره 9"عالوه

. شودمی شناخته

، حاکمان هر طبقه به ظاهر بسیار جدی سرائوشا در مسیر استادی

،سرائوشا هستند. مسئولیت آنها بر خالف راهنمایی استاد جاری

ا در ها رها و فریبآزمایش روح برای پیشرفت است. بسیاری از دام

دایان و خ دهندمیمسیر راه نیوفایت پیش از هر وصل در طبقات قرار

تااَکِ که روح شکست بخورد یا نه. در دهندمیتر اهمیتی نپایین

حقیقی هایمادی و فیزیکی وصل هایدر جهان سرائوشا هایوصل

9.adhivardate=plus factor این واژه یکی از اصطالحات اَکِتاست که به معنی عنصر برتر یا ،

اضافه یا مثبت میتوان معنی کرد.

ای که هرگز هیعنی غیر هزاره، هزار nonmillinnumمیلینیوم یعنی یک دوره هزاره جدید و . 4

پایان نمییابد.

719 های الهیسلسله مراتب جهان

ها از آزمون کنندمیدرونی و بیرونی روح هستند و به فرد کمک

مختص شخص هستند و دشواری اَکِتا هایعبور نماید. اگرچه وصل

درونی، کاهنان ظالم معبد اوزیریس در هایدر نایل آمدن به وصل

نمایاند. مصر باستان را بسیار بزدل و ترسو می

ترس را در اینجا اجرا کنیم، اما نشان هایما قصد نداریم تاکتیک

ی از مشکالت را بدون برخ تواندمیکه کارمای شخص دهیممی

ایجاد کند. اگرچه طبقات درونی سرائوشاکمک استاد جاری

هایی پر مخاطره باشند و ضرورتاً با موقعیتهایدر زمانتوانند می

شباهت نیست، اما اگر کسی واصل استاد جاری فیزیکی بیطبقۀ

باشد، همیشه مورد حمایت قرار میگیرد. سرائوشا

ینیمبمیتحتانی و فوقانی هایاتب جهاندر درک و فهم سلسله مر

تحتانی انرژی مثبت و منفی وجود دارد، در حالی هایکه در جهان

به صورت نیروی خنثی وجود سرائوشافوقانی تنها هایکه در جهان

ه مثبت و منفی را ب هایتمام نیرو ،سرائوشا ،دارد. این نیروی خنثی

که دانشمندان فیزیک همیشه در کندمیصورت میدان نیرو ترکیب

جستجوی آن هستند.

تحتانی هایمثبت و منفی توسط خدایان جهان هایاگرچه نیرو

. حال قرار دارند آکشارخود تحت کنترل ۀ ، اما به نوبشوندمیکنترل


تحتانی را به عنوان خدایان منفی هایاغلب، خدایان این جهان

ه نگری بماند، زیرا منفیمیشناسند و این ایده قابل درک باقی می

حکومت آنهاست. عالوه بر این، ۀنگری هم تحت حیطعالوه مثبت

لی( عطبقۀ سوم یا طبقۀ از آنجایی که شیطان و ماهاکل براهام )خدای

نام و مترادف هستند، ما دلیل دیگری برای منفی نامیدن آنها هم

چهارم یا خدای طبقۀ نیرانجان، خدای . هرچند، وقتی کلبینیممی

ه این ب کنندمیگرایان شورش ، مذهبباشدمیذهنی شبیه یهوه طبقۀ

دلیل که این خدا چیزی بیش از خدای جهان تحتانی نیست؛

الخصوص که بسیار بهتر از شیطان نیست و گاهی با آن هم نام علی

راد است و حاال افکننده است. این ساختار برای شخص بسیار هدایت

. اندهها با مذهب مشکل داشتفهمند چرا سالغیرواصل می

را به خوبی مشخص ترناینها مفهوم منفی این خدایان پایی

هایتحتانی همچنین شامل نیرو های. ما گفتیم که جهانکندمین

بنابراین .کنندمیتر این نیرو را کنترل مثبت هستند و خدایان پایین

. حل منفی هم باشند واندتمیکه نیروی مثبت بینیممیدر یک معنا

طبقات خنثی در باالی گویدمیکه اَکِتا معمای فوق با اظهارات

. اعمال مثبت، فرد را در شودمی طبقات تحتانی قراردارند، آشکار

دارد زیرا اعمال، کالبدها را باز آفرینی ر نگه میتپایین هایجهان

عملی یا عمل دارما کالبدها ها را. پس عمل بینه خصوصیت کنندمی


، بلکه این به کشف خود حقیقی یا پیکر کندمیرا بازآفرینی ن

. این عمل دارماگونه هنگامی شودمی آتماساروپ )کالبد روح( منتهی

رد، گیصورت می شودمی سرائوشاکه شخص تسلیم استاد جاری

اعمال که ینیمبمی. کندمیبنابراین دوباره کارمای بیشتری بازآفرینی ن

کارما آفرین در اینجا اعمال خودخواهانه و پر از گناه و ویرانی است.

خودخواه نبوده است. این ، شاید کسی بگوید که در زندگی خود

ی را زوخترها )اربابانایهدرست باشد، اما تصمیم ن تواندمیموضوع

هایآگاهی از فعالیت ازها و یا تصاویری هستند که کارما که استعاره

عبارت دیگر ارتعاشی مثبت و منفی این به -اندهانسان آفریده شد

را ی، نه اتفاقات کیفی که جای اتفاقات کمّکندمیتصویر را متجلی

ا از عمل ر اَکِتا گیرند. اگر فرد غیرواصل تعریف درستگیرند( میمی

. عمل کندمیغیرخودخواهانه درک نکند، دوباره کارما ایجاد

ی فرد . وقتکنندمیدرک اَکِتاحقیقی را فقط واصلین غیرخودخواهانه

ارد.گذمی قدم اَکِتا را کشف نماید، در مسیرسرائوشا معمای دشوار

فی از اعمال من شوندمیبا گفتن اینکه اعمال خوب سرانجام منفی

به طور باشد که فرد. این درک باید آنکنیمنمیپوشی چشم اَکِتا در

سرائوشا خوب، او را به سوی استاد جاریدلیل اینکه کارمای

خوب انجام دهد. به هرحال این مالقات های، کارکندمیهدایت


است. از این مرحله چیال کارمای خود را اَکِتا تنها آغازی در مسیر

گیرد. قرار می سرائوشا و در مسیر کندمیمستهلک

ردکه اگر ف بینیممیسازی پیچیدگی اعمال خوب برای شفاف

واقعاً عمل خوبی را بدون چشم داشت به پاداش انجام دهد، استاد

واندتمیفقط سرائوشارا خواهد یافت. استاد جاری سرائوشا جاری

که هیچ کارمایی ندارند، اَکِتا خوب یا اعضای با افراد دارای کارمای

، فقط زمانی گویندمیسخن بگوید. این مالقات که به آن دارشان

ه آمادگی برسد. البت ۀکه کارمای چیال به حد و مرحل دافتامیاتفاق

تاً شاید در هایممکن است فرد این فرصت را از دست بدهد، اما ن

بازگردد و سرائوشا چند دوره زندگی بعدی، به سوی استاد جاری

خود را تسلیم او کند.

هرگز کسی را که اعمال خوب سرائوشا یادتان باشد استاد جاری

، اما برای تأکید مجدد، این اعمال خوب کندمیرها ن دهدمیانجام

. کندمیهدایت ن آکشارسوی به خودی خود هرگز شخص را به

ماند. فرد از گناه عملش رهادارما تنها راه رسیدن به خدا باقی می

حالت طبیعی روح کامل و خوب دهدمیکه اجازه در حالی شودمی

به اثبات هیو ین با قدرتدرون او در حالت مراقبه آشکار شود. ا

رسد و آنان که این کلید طالیی را دارند قدرت آن را دارند که بر می

غلبه کنند و این در حالی است شودمی آنها ۀهر قضاوتی که دربار


ری و نه چیز دیگ آکشار م بخشودگی با توجه کردن بردانیمیکه ما

مشکل خویشکس دیگری مبنی بر اینکه آنها اهمیت دارد. نظر هیچ

، اهمیتی ندارد. اندهحقیر که هزاران سال درگیرشان کرده حل نکرد

ون رود. چدر طبقات باالتر، ابهام و سردرگمی تضادها از بین می

روح و باالتر وجود ندارد. روح راحت طبقۀ هیچ مثبت یا منفی در

بقۀ ط. توجه کنید که وقتی روح به کندمیو آسوده این مسیر را طی

ا به سر بگذارد تدیگر را باید پشتطبقۀ رسد، هنوز پنج پنجم می

برسد. این موفقیت به این معناست اگرچه چیال به سرائوشا استادی

خود ۀخودشناسی رسیده است، چالش مقام استادی هنوز هم به قو

ه یابیم نباقی است. ما این چالش را به شکل شادی و سرگرمی می

از حس اطمینان به شخص ایهسی درجیک مبارزه، زیرا خودشنا

باالتر خدا راه یابد، خطر سقوط هایبخشد. هرچه فرد به جهانمی

برسد هرگز سقوط سرائوشا. اگر شخص به استادی شودمی کمتر

تی مهم ی؛ در نتیجه با سقوط از مرتبه فیض الهی فرد در موقعکندمین

کم وی را در آناز طریق نظام حا سرائوشاگیرد که و موقتی قرار می

.دهدمیقرار

اگر .کندمیکلی دخالت ن هایهرگز در نابرابریسرائوشا استاد

این مسائل عمده اتفاق افتد، این استاد هرگز حقیقی نبوده و مسیر

زیرا دوره )عصرتاریخی( نیاز به پاکسازی و شودمی آمیزمخاطره


شخصی ی برای هایخالص سازی دارد. این مسائل معموالً آزمون

قدم بعدی تواندنمی ی دارد وهایاست که هنوز در قلب خود قضاوت

را به سوی استادی بردارد. این یعنی استادی بسیار دشوار است و

مانند قدم زدن در پارک نیست.

کردن پنج طبقه بعدی پس از بر آن، برای واصل طیعالوه

ا م تر گفته شد کار آسانی نیست.طور که قبلخودشناسی، همان

کوچکی در خودشناسی باقی هاییابیم که هنوز ناخالصیدرمی

ام و هنگ سرائوشابا آتش مالیم ها ها و ناخالصیماند. تمام تفالهمی

ی ود. مقاومت جزئرسوزد و از بین میسفرروح به طبقات باالتر می

که شخص به نواحی باالتر که در خودشناسی وجود دارد همچنان

بینی . این مقاومت شبیه پیششودمی قابل توجه بیشتر کندمیصعود

تحتانی است. فرد باید این کلمات را هایو انتظار ترس در جهان

برای درک کامل تجربه کند. به عبارت دیگر، نیروی درونی شادی و

ماند. دهم باقی میطبقۀ شعف بسیاری آن سوی

رتتوجه و درک حقیقت بعدی بسیار مهم است. خدایان پایین

تحتانی مانند هایتر جهانتاریک هایتحتانی در چرخه هایجهان

باالتر هایتر هستند. هرچند، در چرخهیوگا و دوآپارا منفی کالی

و این خدایان در ساتیا شودمی مثبت حاکم ۀتحتانی، جنب هایجهان

ال است ؤ. این پاسخ این سشوندمیو ترتیا یوگا به شکل مثبت ظاهر


هایهمیشه خدایان منفی را در جهان تواندمیر آکشاکه چگونه

عبارت دیگر، خدایان منفی همیشه در تحتانی حاکم کند؟ به

طورکامل منفی نیستند. گاهی تحتانی به هایچرخه جهان هایقطب

که ت مثبت هستند، در حالیهاینت منفی هستند و گاهی بیهاینبی

و شودمی فوقانی متوقف هایاین حرکت پاندول مانند در جهان

که به گرددمیجاری سرائوشا حالتی خنثی از آرامش و شادی در

ت مثبت هستند، فرد هرگز این خدایان هاینموجب آن وقتی آنان بی

پنجم اشتباهطبقۀ ،باالترطبقۀ تحتانی را با رهبران هایجهان

رکاآشاَکِتا ریزی مناسب. اینجاست که شناخت و برنامهگیردنمی

دهدمی. این مشکل نشان اندهدرست زمانی که همه گیج شد شودمی

د تواننمینطالیی )نوعی مکاتب عرفانی نوظهور( هایکه چرا عصر

کل نیرانجان را بشناسند، زیرا او در مناطق فیزیکی و مادی باالتر

بسیار خوب است.

ها پیرامون وظایف استادان معابد برخی از این سردرگمی

ی قدرت ۀشهر، پایتخت و اریک . هرباشدمیخردزرین )آریاپراسادا(

قدرت درون آریاپراسادا هستند. هایدارد. این جایگاه سرائوشابرای

باشند. اینرسان طبقات جدا میاین معابد از اقامتگاه خدایان یاری

ئوشاسرا اگرچه استادانتفاوت از نقطه نظر معنوی و اجتماعی است.


تر باالکننده ههستند و از حاکمان ادار سرائوشا هایمستقر در کانال

جهان تحتانی هایهستند، اما دخالتی در امور تسهیالت حکوت

فوقانی هایتحتانی و جهان هایکنندگان امور جهانندارند. تسهیل

یر ت مسهایالهی خدا هستند. هرچند روح در ن هایاربابان جهان

ترین تجلیات ، جایی که حتی دقیقدهدمیایستگاه خود را نشان

وجود دارد، معبد خردزرین آنجاست و به عنوان ایستگاهی برای

.کندمیبه طبقات باالتر عمل سِهاجی روح، در زمان سفر روح در

:گرددمیالهی ارائه هایدر ادامه فهرستی از فرمانروایان جهان

فیزیکی و اثیری جات نیرانجان است که در طبقۀ خدای -4و9

کانوال، پایتخت طبقه اثیری -دال-ساهاسرا قصر باشکوهی در شهر

ساکن است.

اثیری وجود دارد طبقۀ فیزیکی در طبقۀ از آنجایی که خدای

شویم چرا بسیاری از جویندگان مادیِ خدا از تالش برای متوجه می

آن، ظاهراً تاج و بر. عالوهشوندمییافتن خدا بر روی زمین ناامید

تخت مادی تخریب شده دلیل مبارزه بشریت برای فرمانروایی

فیزیکی استاد جاری طبقۀ . هرچند، تنها حاکم واقعی در باشدمی

آمیزی او هرگز این نقش است، اما به طور تناقض سرائوشا

عنوان چیالی جوان یک بار گفتم: . بهگیردنمی)حکمرانی( را به عهده

ی وشاسرائ. این در مطابقت با اساتید "م(-او شاه ساز است )نه شاه"


که به یک باشدمیتحتانی هایمحافظ معابد خرد زرین در جهان

اجتماعی این طبقه ۀبر جنب دهندمیاجازه 9فرمانروای تسهیل کننده

که خود )استادان نگهبان معابد.م( وجه معنوی حکومت کند در حالی

ه که چه طور بقی کندمیگیرند. این وضعیت مشخص را در دست می

تحتانی در ارتباط با رهبری معنوی و اجتماعی عمل هایجهان

کانوال با دیوار بلندی احاطه شده است، -دال-. ساهاسراکنندمی

رسد. پشت این دیوار کوه آنقدر بلند که به آسمان و فراتر از آن می

بقۀ طروی ۀی بلندترین قلبزرگی قرار دارد که ارتفاع آن به بلند

یزد که رها نور به بیرون میفیزیکی است. از این کوه بزرگ میلیون

؛ در درون و بیرون آن تا اینکه در شودمی پایین جاری هایبه جهان

.شودمی نور با شکوه خورشید محو

نامند. در واقع، هزاران کانوال را کوه نور می-دال-گاهی ساهاسرا

نور مرکزی خوشه مانند قرار دارد که هر نور به نور در اطراف یک

شکل گل نیلوفری بزرگ است. این شهر تحسین برانگیز مرکز قدرت

نامیم. گاهی پیندا و آندالُکجهان فیزیکی است که آن را پیندالُک می

نامیم و که آنها را جهان پیندا می شوندمی)طبقه اثیری( با هم ترکیب

شد جات نیرانجان بر آن حاکم است )برادر طور که قبالً گفته همان

9. :facilitator lord ویژه تحتانی( که کارشان ایجاد، این لقبی است برای فرمانروایان طبقات )به

د به تواننگهداری و تنظیم کردن شرایط در طبقات هست که به واسطه این تسهیالت روح می

سلوک خود ادامه دهد.


ی که هایقدرت همۀنیرانجان(. از این مولدِ جریان باورنکردنی کل

هایبه زیر آن، جهان کندمیتمام خلقت را بازآفرینی و نگهداری

.شودمی ها جاریانتها در پی جهانبی

سوم و علیّ ماهاکل براهم است. طبقۀ بعدی، طبقۀ حاکم -9

شناسند. بسیاری می "براهما"یا "براهم"حاکم را با نام گاهی این

ند.پرسترا به عنوان خدای برتر می آکشارندانسته این فرمانروای

براهم در شهر باشکوه هونو، پایتخت این طبقه ساکن ماهاکل

شناختند و تمام است. هونو را در گذشته به عنوان کایالش می

. اولین باشندمی شه انعکاسی از باالتحتانی همی هایتغییرات در جهان

در کتاب 9جاناست و شبیه جایی است که گیرمنظره این شهر نفس

الهام خود از آن نام برده است. او آن شهر مقدس را اورشلیم نامید

)آن نام در شهر مادی منعکس شد(، که به صورت یک چهارضلعی

با طول و عرض یکسان است.

قرار دارد و کیالشو مر، سومرسه کوه بزرگ، ۀهونو در کوهپای

این هایاثیری است. قلهطبقۀ کانوال در -دال-باالتر از ساهاسرا

ه پنهان شد شودمی عطها با پرتو وسیعی از نوری که از آنها ساکوه

است. باالی این سه جهان باالترین بهشت است که توسط مذاهب

. دشومی و مسیحیت شناخته شده است که شامل بودیسم، اسالم

است. "یوحنا"جان در ادبیات ما نامش .9


براهم یا براهما برای مذهب هندی شرق نشانگر خدای بزرگ ماهاکل

است.

حاصل انرژی مونث را در 9)ریگ ودا( در عصر کالی یوگا، وداها

مادر )زمین را یونانیان مادر، . این انرژیدهندمی صعود توضیح

پدر که شناسی آسمان را هومر، انرژی نامند و در اسطورهمی "گایا"

که شاکتی، (OM)شناسند( از قدرت کلمه اوم به نام اورانوس می

. در فلسفه شودمی ، جداشودمی ها( نامیده)کاتولیک 4کالی یا ماری

این انرژی خالق منفی با انرژی مذکر به نام شودمی هندی گفته

ما، براه هایبراهم ازدواج کرده یا ترکیب گردیده و سه فرزند به نام

آفریند، ویشنو حفاظت و آید. براهما میو شیوا به وجود می ویشنو

سازد.و شیوا نابود می کندمیداری هنگ

تر طور شفافبراهم را به خداگونه ماهاکل هایاین مسئولیت اَکِتا

روز کیهانی و ۀ کنندتارا، قدرت حفظ وان عنوان مانبهتر و ساده

. کندیمشب کیهانی مشخص ۀو بازآفرینندکننده پراالیا، قدرت نابود

ذهنی است، توضیح داده ۀهای مقدس هندو هستند که در آن انرژی اوم که صوت طبقوداها کتاب .9

شده است. این انرژی دوگانه است، انرژی مثبت که خود اوم است و بخش منفی آن شاکتی

برهما، انرژی آفریننده؛ ویشنو، های است که حاصل این دو انرژی، سه جویبار انرژی است به نام

کننده و شیوا، انرژی نابودکننده.انرژی حفظ

است که نام گیاه ماری جوانا از آن گرفته شده (Mary Jain)ماری یا مری همان مری جین .4

است.


در چرخه بازآفرینی پراالیا )شب کیهانی(، باید بدانیم که آتماساروپ

که شودمی تارا زمانی آغاز وان در حیوانات بیدار نشده است. مان

نگهداری و محافظت از ۀروح در انسان بیدار شود و چرخ

عصرطالیی، ساتیایوگا را آغاز کند.

که همچنین به عنوان نیرانجان، عنوان کلبعدی بهطبقۀ حاکم -1

و . اگرددمی، معرفی شودمی براهم شناخته یا به غلط ماهاکل اُمکار

ذهنی پاربراهم یا براهم لُک در شهرکایالش طبقۀ چهارم یا طبقۀ بر

نامیدند، زمانی که هونو حاکم است که زمانی فقط آن را ماهاسونا می

در این ناحیه، پنج جهان تخم مرغی شناختند.عنوان کایالش میرا به

جان نیران شکل وجود دارد که هرکدام توسط یک براهم تحت نظر کل

.گرددمیاداره

طور هنگامو همین شودمی مکار استفادهگاهی به اختصار از نام اُ

گاهی و باشدمیبعدی که سوهنگ طبقۀ حاکم ۀمقایسه یا بحث دربار

رود. به به عنوان ساگونابراهم و ماهاکل شناخته شده، به کار می

م براه عنوان شکل کوتاه ماهاکلبه تواندنمی عبارت دیگر، ماهاکل


خصوص وقتی درباره، به9)حاکم طبقه سوم( مورد استفاده قرار گیرد

.کنیممیاین موجودات طبقه درونی صحبت

این معما را در هنگام سفر به طبقات درونی به سِهاجیاستاد

عنوان مثال برای تشخیص . بهکندمیصورت راه طبیعی دانش درک

مردم مختلف در سطح فیزیکی، فرد به دانستن نام دقیق نیاز دارد.

زیکی فی هایهرچند، اگر این نام شبیه دیگری باشد، تشخیص چهره

مشابه هایا همان نامالزم خواهد بود. برای تشخیص یک موجود ب

ه هر آشکار و تجلی یافت هایکار بردن ویژگیدر طبقات درونی نیز به

. از آنجایی که توصیف خصوصیات باشدمیموجود، ضروری

تشخیص نام را ساده نماییم. کنیممی، سعی باشدمیدشوارتر

شهرکایالش خانه محمد و خدای او، اهلل و همینطور خانه خدای

)سرشغال و پیکر انسان(، دیونیسوس، ن، هوروسخورشید مصریا

نو . اما وقتی هوباشدمیکریشنا، بودا، مسیح و دیگر رهبران مذهبی

هارم، چطبقۀ تحتانی هایرا کایالش نامیدند، مثل پیوستی در جهان

مجزایی بودند. سوم بود هرچند آنها طبقات کامالً باالی طبقه

عنوان استنباط پیوست نادرست و مبهم، تفاوت نام دیگر، به عبارتبه

ها برای تفکیک سه چون طبقات علی، ذهنی و اتری به نوعی جزء طبقه ذهنی هستند، این نام .9

رود و در هر سه طبقه از براهام یا براهم که قطب مثبت طبقه ذهنی است، استفاده میکار طبقه به

شده است.


چهارم به عنوان جایگاه بهشت تمام طبقۀ برای تشخیص مهم بود.

تحتانی دارای مکانی در هایمذاهب بوده و هر مذهب در جهان

های. این رهبران باور دارند که شهرباشدمینزدیکی شهر کایالش

در قلب آنان است، آسمانی ساخته شده نشانگر وجود شهری الهی

، اما افرادی که آماده نیستند به عنوان دانندمیدر نتیجه آنها حقیقت را

بر نیرانجان . کَلشوندمیقید وشرط( شناخته افراد غیراخالفی)بی

حاکم است و نظارت دارد. وظیفه ( OM) قدرت عظیمی به نام اُم

آفرینش، سرائوشابه عنوان بخشی از نور و صوت عظیم "اُم"

نگهداری و نابودی طبقات زیر این سطح است. این ناحیه به عنوان

مادی و ذهن محدود شده است. تمامی کتب هایبازآفرینی جهان

مقدس مهم از جمله وداها، اولین مستندات اقتباسی از هجیز، کتاب

. اندهیوگای فعلی، از این منطقه آمد در کالی اَکِتا حقیقی و مقدس

آید. این کتاب مقدس دینی میکشار آ دوازدهم، طبقه قههجیز از طب

به کار نرفته است، در اینجا برای اَکِتا نیست )این اصطالح هرگز در

ۀماشتقاق اصلی کل "هجیز" ۀتوضیح استفاده شده است(، اما کلم

هرگز مذهب نبوده و نیست. اَکِتا است.« کتاب»

نور کندمیبر این، همچنان که فرد به طبقات باالتر سفر عالوه

رود. پیش از چیزی که در زیر آن باشد فراتر می ذهنی از هر طبقه


بیشتر ، روح از(Daswan Dwar) ورود به این ناحیه داسوان دوآر

. صدای ویولن در این ناحیه در هنگام شودمی ها پاکناخالصی

د، شنیده شو تواندمی "تری بنی" هایها و درهنزدیک شدن به تپه

مۀهجایی که سه جویبار به هم پیوسته به کایالش جاری شده و

. شودمی تحتانی درآن نگهداری هایدانش مقدس مربوط به جهان

گیرد و در خود می خیلی وسیع را در احاطه هایاین ناحیه مسافت

مرکز آن پلکان تاریکی است.

باالی تپه کوچکی مشرف به این جهان ایهنیرانجان در قلع کَل

. او فوراً همه چیز را از طریق ساگوناساتی، انعکاس کندمیزندگی

مبل ها از س. تمام حروف الفبای تمام زبانداندمیبیند و مستقیم، می

در این طبقه حاصل جانکاراَسِی کِر مشتق شده که از جریان صوت

و ز طریق ساگوناساتی ببیندگیرد ا. در این طبقه فرد یاد میشودمی

امپاتی و بدون استفاده از کلمات انج بفهمد. ارتباطات به صورت تله

، به کندیمپاتی به نواحی تحتانی نفوذ . گاهی این توانایی تلهشودمی

باال مانند عصرطالیی. هایخصوص در طی چرخه

طور که قبالً گفته شده اتری همانطبقۀ حاکم بعدی یا -+1

نامند. دقتمی ماهاکلیا ساگونابراهمسوهنگ است اما گاهی او را

ر است تعلیّ، که یک طبقه پایین براهم از طبقه کنید او را با ماهاکل

این است که این طبقه بخشی "+1"اشتباه نگیرید. دلیل استفاده از


ته باقی چهارم است، هر چند برای غیرواصلین ناشناخ از طبقه

ن مهم است زیرا ای اَکِتا اتری در ماند. بنابراین، تشخیص طبقهمی

طور به .کندمیتشخیص قسمت بزرگی از مشکل این ناحیه را آشکار

ک ذهنی است و مثل یطبقۀ اتری باالتر از طبقۀ که گویندمیکلی

الیه بستنی روی کیک است.

تان نامند. یادمی رگوپااانوهبیا نالُک گوساطبقه اتری را همچنین

ان صوفی هایباشد که برخی از این طبقات و حاکمان آنها در نوشته

، به خصوص در اندههندو توصیف شد ایرانی و برخی در آثار

کامل . در حالی که تصویردانتاو و رادها سوامیگروهی هایانجمن

.شودمی توصیفاَکِتا آثار فقط در

ر در نو سوهنگاکم آن پایتخت طبقه اتری است و ح آرهیریت

اه طبقه کوت های. بیشتر شبیه چرخهکندمیباشکوه این شهر زندگی

تحتانی وجود هایطور همزمان در سراسر جهانفیزیکی است که به

جا از طریق سوهنگ خدا را اتری در همهطبقۀ دارد و موجودات

که سوهنگ تنها دروازه دانندمیکمی ۀ. اگرچه، عدکنندمیجستجو

، آکشارعبور و کسب اجازه برای حرکت به سوی خدای مطلق،

اقیانوس عشق و رحمت است. وقتی روح به امتیاز ورود به قصر

داندمییابد، با دیدن سوهنگ بلورین و باشکوه سوهنگ دست می


ۀ. این عبارت کلم"آنم من"که معنای کلمه سوهنگ این است:

هایکند. در این لحظه قطبیت جهانمی را تعریف "سوهنگ"

.شودمی طور کامل برداشتهتحتانی به

آکشار اولین ناحیه تجلی خالص لُک، سَتحاکم سَت نام -۵

پنجم ۀ طبق. راه ورود به شودمی نیز شناخته آتمالُکعنوان است که به

قط روح که ف شودمی وسیله ناحیه متراکم و تاریکیِ عمیق محافظتبه

پاک و خالص قادر به عبور از آن است. فقط کسی که همراهی

تواند این مسیر را طی کند و دیگران را با خود می را دارد سرائوشا

همراه سازد.

خودشناسی شماری در این دنیا در طبقهشهروندان خالص بی

باال، روح شادیِ عظیمی ساکن هستند. در طی سفر به جهان لُکتسَ

که در آگاهی انسان هرگز قابل دستیابی نیست. روح کندمیرا تجربه

بار از آتمالک، قلمرو پادشاهی ست نام، جدا فردی هنگامی که اولین

شد صلح و آرامش خود را از دست داد.

و اولین منزلگاه گیردنمیاین جهان باال هرگز در انحالل قرار

. ماندکه ابدی و ازلی باقی می دهدمیرا نشان دائمی و حقیقی روح

تر روح و ست نام، چیال هرگز هدفی پایینطبقۀ بنابراین با آگاهی از

اندهاز این ناحیه نخواهد داشت. در نتیجه، کسانی که واصل نشد


تر خبرند و هدف خود را در طبقات پایینمعموالً از آتمالُک بی

. کنندمیجستجو

، شودمی تاریکی و توهم از فرد گرفته همهنور ست نام که در آن

یابیمتابد که کالم از توصیف آن قاصر است. ما درمیآنقدر باشکوه می

حتی با ارتعاشاتی برتر در تمام نواحی بعدی ناپذیراین عامل وصف

هم وجود دارد.

بخش، راحت، پر از برکت ک غنی، لذتل این سیستمِ جهانِ ست

بسیاری هایها رایحهخداگونه است. این سرزمین هایپر از روحو

ویژه درختان مزین به انواع ها و درختان بهها، میوهاز انواع گل

. این پرندگان عجیب و غریب نمایدمیساطع را پرندگان هایگونه

. دهندمی از کانال ست نام به آنها داده نغمه سر سرائوشابا قدرتی که

دارای شناخت در هنگام ورود به این جهان از عظمت روح آگاه و

.شودمی آن سیراب

طالیی خالص محصور شده هایتخت پادشاهی ست نام با دیوار

. شودمی نشان غول پیکر محافظت است که با چهار دروازه جواهر

پادشاه این جهان بر روی تخت پادشاهی با ابهت بسیار عظیم به

تاکرده )دست به سینه( در مراقبه دائمی حالت لوتوس با بازوان

نشسته است. نمایش هیبت ست نام تا حدودی شبیه یک سرخپوست

ده کامالً تراشی هایآمریکاییِ عضالنی و برنزه، در لباس کمری با مو


رسد سی ساله این موجود که به نظر می هایاست. در باالی بازو

و بازوبندها ویژگی طالیی ضخیمی قرار دارد. این هایباشد بازوبند

ار آکش نشانه متمایز ست نام است. نور فراوان عظیمی از این حاکمِ

که درخشش یک موی سرش همانند درخشندگی گرددمیساطع

ها ماه و خورشید است.ترکیب میلیون

با پایین آمدن از طبقاتی که هنوز باالتر هستند برای اولین سرائوشا

را متجلی آکشارطور کامل هب "ست نام"بار با وارد شدن در

نماید. این حقیقت دارد که باالی طبقات تحتانی هیچ تجلی واقعی می

وجود ندارد. در نتیجه، توصیفات خیالی باید اینجا وجود داشته باشد

زیرا انسان در توضیح و نوشتار محدود و ناتوان است. از زمانی که

یم، بهترین توصیفآن معما را فهمید سرائوشاما به عنوان استادان

الهی را فراهم کردیم. هایقلمرو جهان "هیچ بودن"ممکن برای

خداوند، وضعیتی از آگاهی در هیچی ابدی است.

معنای پوروشا )به"تمام حاکمان باالی ست نام عنوان -1

یا لُکالخرا در آخر نام خود دارند. بنابراین "خداوندگار یا سرور(

ت س"ست چنانکه گاهی ست نام را پوروشاالخ حاکم طبقه ششم،

ام حاکم ن کندمینامند. این کلید به راحتی به چیال کمک می "پوروشا

لُک فقط با دانستن نام طبقه بداند.را در هر طبقه باالی ست


ز ی بسیار بیشتر اهایخداوندگار آلخ لُک موجودی توانا با قدرت

انروایان باالتر این افزایش قدرت برای همه فرم -ست نام است

ندرت به صورت دیگر باالی ست نام به هایحقیقت دارد. پورشا

د ، اما اگر بخواهنشوندمیتر در کالبد فیزیکی ظاهر حاکمان پایین

. شوندمینورانی پدیدار ایهظاهر شوند بیشتر شبیه دایر

رسد، هرچند نظر میمالحظه بهگاهی خشن و بیالخ پوروشا، گاه

بخش در این جهان با ماهیت حاکم هماهنگ نیست. صوت آرام

در اینجا وزش باد است و گاهی پرسر و صدا و سرائوشا صوت

گاهی بسیار آرام مثل نسیمی در باالی درختان است.

فرد قبل از رسیدن به معبد الخ پوروشا در ناحیه وسیع الخ لُک،

حیه بهزیر این نا های. تمام تجربهکندمیاز شاهراه بزرگی عبور

ب که مناس کندمیتشدید یافته وسیعی جلوه هایصورت پارامتر

طبقه بعدی است.

یک موی سر الخ پوروشا در درخشش بالغ "ربازارتاز گفت:

بر روشنی و درخشش یک میلیارد خورشید و ماه است. به همین

زیرا همین درخشندگی زیاد کندمیدلیل به سختی خود را متجلی

".کندمینه )بدون کالبد( را به خاکستر تبدیل ذرات آن، روح بره

قلمرو الخ پوروشا اغلب زیبا و سبز رنگ است که به ظاهر وسیع،

آبی و طالیی در نور هایوسیع و تپه هایساکت و خالی است. رود


درخشان قراردارند. این همانند قدم زدن در زیر نور طلوع خورشید

. کندیموسیع و بزرگی حرکت ۀم( به شکل دایر -است که )پرتو آن

درک و فهم همه چیز در اینجا از طریق روح الهی است.

معنوی و خالص ۀدومین طبق آالیا لُکحاکم آالیا پوروشا -7

وسیع و هایباالی ناحیه آتماست. این درخشش حقیقی جهان

فراتر از درک و هوش انسان است. حاکم این طبقه موجود انتها بی

است که حضور او روح را هنگام عبور از این جهان بسیار قدرتمندی

.کندمیزده شگفت

توصیف کرد، مگر به تواننمیتجربه مالقات آالیا پوروشا را

صورت هیجان، شوک، الهام، عشق، ترحم، احساسات، خفقان،

اشتیاق، غیرت،...، هزاران بصیرت و احساسات دیگر.

و زبان او در روح گویدمیآالیا پوروشا آهنگین و جدی سخن

ر تأثیر قرای الهی جهانش تحتسرائوشاو فرد را با شودمی جاری

. دهدمی

که دکنمیرا منتقل سرائوشاآالیا پوروشا همچنین جاذبه مقدس

و به درون هر تار شودمی الکتریکی تبدیل هایبه صورت تکانه

. این جریانات به صورت زمزمه مالیم کندمیوجودی شخص نفوذ

و به صورت بارش شدید نور و صوت در شودمی عمیقی آغاز و

آید.می


حاکم سومین ناحیه باالی ست پوروشاحوکییا حوکیکات -9

برتر به سوی هایلُک است. روح باید از طریق هر یک از جهان

، روی کات لُکحوکیسفر کند. حاکم مرکز جهان هستی،، آکشار

آموزد، خداشناسی که روح در آنجا شناخت خدا را می ۀاین طبق

که ندکمیکنترل دارد. حوکی پوروشا صوت را در این طبقه کنترل

شنود.فرد در آن صدای موسیقی هزاران ویولن را می

د بیشتر به معابد خر ۀواصل را برای تصفی هایاین حاکمان، روح

روح با ورود به هرفرستند. بر روی هر طبقه می اَکِتا زرین حکمت

ری را از بیشت هایبار، ناخالصییک از این طبقات فوقانی برای اولین

. اینها پنج نفسانیات یا هوای نفس هستند: شهوت، کندمیخود دور

خشم، طمع، وابستگی و غرور. باید به خاطر داشت که نفسانیات به

هاییصورت افراطی هستند نه انجام اتفاقی آنها. کسانی که پیچیدگ

مربوط به احساس گناه دارند، باید بدانند با دستیابی به حوکیکات

روند. آنها از بین می همهلُک و قرار گرفتن در پیشگاه حوکی پورشا

ک لُ ، یعنی چهارمین طبقه باالی ستلُک آگامبر آگام پوروشا -1

ر یعنی غیرقابل دسترس(، حاکم است. تعداد کِسیا)آگام در زبان

د و وار کنندمیلُک عبور وگا از حوکیکاتی روحها در کالی کمی از

. شوندمیاین جهان


لُک جهانی با فضای وسیع و پهناور است، بسیار بزرگتر از آگام

پوروشا صوتی را که در آنچه ذهن بتواند آن را تصور کند. آگام

شودمی . این موسیقی ظریف طوری نواختهکندمیآنجاست کنترل

بی بادی چو هایتوصیف است. ملودیی که شبیه ساز که غیرقابل

برد.بسیار لطیف و زیباست و روح را به خلسه می

نامند. می "خدای ترسناک حیات"پوروشا را گاهی آگامآموزد قدرت و عشق الهی یکسان و یکی موجودی که به روح می

نور -هستند سرائوشا هستند. اینها خصوصیات دیگر صوت و نور

به صورت عشق الهی و صوت به صورت قدرت الهی است. بسیاری ، اما برایشوندمیعشق و قدرت سردرگم هایجنبه از چیالها درباره

غیرآماده( هایها )روحچیالی آماده هیچ چیز معما نیست. فقط کانی

پال ، "ردندان بب"مشکالتی دارند. در کتاب آکشار با تسلیم خود به

ت: پوروشا به او گف که آگام دهدمیاین حقیقت را توضیح لتوئیچرای لُک عبور کند و ب عشق نیروی کوچکی بود که توانست از آگام"

"یسوباکت". بنابراین اصطالح "این کار به قدرت من نیاز داشت

عنوان ترکیبی از عشق و قدرت تعریف شده است که برای ورود به

تر نهم به واصل باال . طبقهباشدمیالزم سرائوشاباالتر هایبه جهان

قه در طب آکشار به شناخت دهدمی)واصل پنجم و باالتر( توانایی

پوروشا وجود ها در حضور آگامدوازدهم وارد شود. سوءتفاهم


جسارت دور شدن از تواندمی سِهاجی ندارند. فقط استاد واقعی

. شودیماین طبقه نکس به اشتباه وارد لُک را داشته باشد. هیچ آگامدرکی که روح از آگام پوروشا در این طبقه دارد به شکل نیلوفر هزار

. این گل نیلوفر خود را به صورت ده اصل شودمی پر آتشین آشکارکند که فرد باید پیش از ورود به جهان بعدی آنها را تجربه می نمایان

پوروشا به سری کند. آن ده اصل موارد زیر هستند که توسط آگامزا( ابالغ شده است. )ده فرمان اصلی که -کاتیفجی )تیرکاتیف را

بعدها توسط رهبران مذهبی سوءتفسیر شد(.

و قدرت درون آکشار، صدای سرائوشااوالً، تنها قدرت واقعی، "ت و مثب هایو خود را در طبقات تحتانی به تجلی باشدمیچیز همه

.کندمیمنفی تقسیم تنها از طریق دانش مطلق و سرائوشا کنترل قدرت واقعیدوماً، "

یسرائوشاداری قدرت تجربه کردن آن است و توانایی شخص در عهده .یابددر تمامی لحظات تداوم می آکشاردر آن است که روح سرائوشاسوماً، تنها نوع تسلیم به قدرت "

. شودیم و بیشتر شبیه او کندمی، آن را تجربه شودمی بخشی از آنبه عبارت دیگر، هیچ عدم هوشیاری یا ادغام بدون هویت جایگاه

.شودمی ندارد و خویش خالص و پاکاین است که یکی را سرائوشاچهارماً، تنها وجودِ واقعیِ قدرتِ "

خودی است در [آن]است. آکشار درک کند و آن خدای یگانه،


فرمانروای درون خویش هرکس و من، خودم بخشی از خدا هستم، .آگام پورشا

پنجم، تنها عشق حقیقی آن است که با قدرت درون خود عشق " وشاسرائ در آغوش نور و صوت تواندمیبورزید، آنگاه است که فرد

.قرار گیردآن قسمت از درون فرد است که سرائوشا ششم، جریان صوت"

همیشه بدون تالش در جستجوی اَکِتا در آن قدرتی است که واصلدر وشاسرائ است تا به واصل طبقه دهم تبدیل شود، یعنی استاد آن

.بعدی. فقط در جستجوی آن باشید نه چیز دیگرطبقۀ لک در آنامی، نیلوفر هزار برگ )لوتوس( آتشین سرائوشا هفتم، عشق گرم"

دهد، رنگ قرمز طالیی پررنگی که در وسط و مرکز می را گسترش شتری از نور و صوت گشودهروح است و برای دریافت قدرت بی

.شودمی هایهشتم، اگر نسبت به هر یک از مخلوقات خداوند در جهان"

تحتانی نفرت وجود دارد، توجه خود را به نور آتشین نیلوفر )لوتوس( معطوف دارید و تنفر را در آنجا ببینید. سپس تنفر به عدم

.و دلیلش وجود خوبی در ذات انسان است شودمی وابستگی تبدیلر است در نیلوف سرائوشا جز آنچه برای نهم، همه نفسانیات به"

و اگر کسی مقدار بیشتری از آن بخواهد، شودمی نور آتشین نابود .باید همیشه چشم معنوی را به روی این نور باز نگه دارد


دهم، من آگام پورشا، لوتوسِ )نیلوفر( نور آتشین هستم، آن "

آکشار زیرا شودمیکه هرگز آشکار ن کندمینور طالیی مرا احاطه خواهد. بنابراین، من خودم، توابع برتر را در اشکال تحتانی نمی

کوانتز هنگامی که تجزیه و مانم. فوبیشکل و ساکت باقی میبی

که تعداد کمی از ست گوروها به آن تحلیل صحبت کردن فیزیکی

وقتی سخن "، گفت: دادمییابند را آموزش می مرحله دست

. "گویدمیسخن کندمیساکت است و وقتی سکوت گویدمی

نویسند واستادانی که به جای صحبت کردن می ۀاین در نوشت

و ددگرمیمتجلی کنندمیگویند و سکوت نمی ی که سخنهایگروهالمثل چنین انضباط غیرضروری و سختی ضرورتی ندارد. این ضرب

که وقتی فردی از حالت طبیعی بیولوژیکی دهدمیبه سادگی توضیح

. وقتی حرف کندمی، گویی که در هماهنگی سکوت گویدمیسخن زند، آن هنگام نیز با جریان صوتی که هنوز در آنجاست هماهنگ نمی

است که در آن همه "ی یا هم نواییهماهنگ"است. کلمه کلیدی

پوروشا ساکت است. چیز مثل زمان سخن گفتن آگامتوانید به سوی من هرگاه بخواهید می": گویدمیپوروشا آگام

طور در جستجو کنید، همین سرائوشا بیایید. مرا در چشمان استادان

و بگذارید چشمان شما مرا در آینه چشمان سِهاجی چشمان مسافران

این افراد متبرک ببیند. من همیشه آنجا ساکت، قدرت ابدی و نبض


هستم. بنابراین من خدا هستم و هنوز به آکشار، صوت سرائوشا

هم هستم. هرچند، این نفس نیست که از ،آوری من، توطرز شگفت

که است آکشار جای پنهان خود بیرون آماده است، بلکه جرقه ابدی

."دماندر آن با فروتنی در خدمت ابدی و سراسری ابدیت باقی می

آکشارعنوان حاکم جهان خدای متعال، به پوروشا آنامی -90

ر دو طبقه باالتر د آکشارطور تضادآمیزی جهان . بهشودمی متجلی

رود هیچ ذهنی طبقه دوازدهم است، اما وقتی به این اندازه باال می

گفت زیرا کسی به منطق تواننمیآن ۀندارد و چیزی درباروجود

. اگر کسی به منطق اهمیت دهد، هرگز به هیچ دهدمیاهمیت ن

رسد. تضاد مهم بعدی در خداوندگاری، در طریقی به این منطقه نمی

، دومیشودمی حضور دارد آشکار آکشار حکمرانی آنامی لُک وقتی

ا بر طبقه دهم حکومت کند؛ اگر ت دهدمی( به آنامی اجازه آکشار)

م( یک نماینده برتر. توضیح دیگر برای انسان آن -بخواهید )مانند

بخشی از خودش به شکل آنامی دهدمیاجازه آکشار است که

وروشا حاکم این طبقه باشد همانطور که حاکم قبلی به شکل قدرت پ

.کندمیبه تمام طبقات دیگر نفوذ سرائوشا

اش را در اینجا در ، خانهبرترین وجود، یانخدای خدا، آکشار

در [آن]. برخالف تصور بسیاری کندمیبنا اقیانوس عشق و رحمت

طور و بر روی تخت پادشاهی تکیه نزده و همان کندمیقصر زندگی ن


دوازدهم زندگی ۀدر طبق اندهنوشت اَکِتا هایکه در مباحث و کتاب

قلب و ، مطلق جهان هستیمرکز قادر . خانه او در واقع کندمی

در مرکز این اقیانوس وسیع [آن]است. مرکز تمام زندگی و هستی

ها را به جهان [آن]، جایی که همانند گرداب کلمات ساکن است

. کندمیارسال

، همانند موجی از مرکز یک دریاچه حرکت آکشار کلمه، صوت

هاینواخواند و از سراسر طبقات، با اصوات و و آواز می کندمی

زنده است که هرچه در جهان ایه. هر کدام، کلمکندمیمختلف عبور

ی با زندگ سرائوشا بخشد.آفریند و به آن حیات میقرار دارد را می

، در روح همه موجودات، وجود دارد.آکشار ، با جوهره]آن[واقعی

حاکمان طبقات مختلف را کندمیاین فصل به شما کمک خدایان بیشتر و حاکمان بیشتری وجود دارند ،بشناسید. در طبقات

ی هجیز . کتاب اصلشوندمیتوصیف اَکِتا هایکه در بسیاری از کتاب

، در اندهعنوان کتاب دینی سوءتعبیر کرداست که برخی به اشتباه به

. بنابراین، هجیز کتاب مقدسباشدمیهرگز مذهب ن اَکِتا صورتی که

.کنندمیاست نه کتاب دینی که در مذاهب آن را توصیف

فصل دهم

اَکِتا هایوصل

بیش از حد تأکید داشت که درجات وصل برای سفری تواننمی

ی برا اَکِتا ها در نظام وراگینفسانی نیست. این سیستم وصل

سازماندهی در زمان و مکان ایجاد شده است. دلیل این که مردم با

ر در تپایین هایاین سیستم مشکل دارند نشانگر حضور در چرخه

واقعی هرگز با سطوح وصل مشکل هایطبقات تحتانی است. چیال

. کنندمیندارند زیرا تفاوت و تمایز دیگران را درک

صل، خصوصیات چیالها را بر در سطوح و سرائوشا استاد جاری

. داشتن عزت نفس کافی و مناسب هیچ ایرادی کندمیآنها آشکار . وقتی کسی امتیاز 9یادتان باشد که نفسانیات نامحدود است -ندارد

به این معنی که افراط در آن )عزت نفس( از نفسانیات است. .9


، را کسب کرده یاهدوم یا هر حلق حلقهو افتخار آراهاتا شدن، واصل

اً پوچ تهای. این موفقیتی نمایشی اما نشودمی است موفقیت حاصل

بینی، احساس و دانش به بخشی از فرد نیست بلکه شناخت، روشن

آن را از او جدا کرد. اکتیست شدن تواننمیکه شودمی تبدیل

ترین شهرتی گذرا و برای سرگرمی و تفریح نیست، بلکه واقعی

شهرت ابدیِ معنوی است.

، مجری، دلقک و کنیممینگاه سرائوشا وقتی به استاد جاری

رمست روحِ سترین ، بلکه حقیقیکنیمنمیبازیگر سیرک را تماشا

ترین مستقیم سرائوشا نگریم. استاد جاریشده از حضور خدا را می

انسانی ندارد. تئاتر هایبه پاداش ایهکانال برای خداست که عالق

طور مطلق هیچ ربطی به آغوش هیچ ایرادی ندارد، اما این سرگرمی به

سوی فرد را ب تواندنمی داوند ندارد. بازیگر تئاترگشودن به سوی خ

هدایت کند. هرچند بارها انسان با دستخوش شهرت و آکشار

که وصل کندمینمایش شدن از تعادل خارج شده است. او فراموش

یت.نه به فرار از واقع کندمیدائمی وصل هایحقیقی فرد را به تجربهقات به استادی در طب درجات وصل نشانگر دستیابی حقیقی روح

مختلف آگاهی است. با دریافت وصل، صوت جاری چیال به طبقات

اصل یابد. اغلب و نیز افزایش می اَکِتا رود و هوشیاری گروهباالتر می

که در طول اقامت موقتی کندمیکلمه رمز یا ذکر جدیدی را دریافت

789 های اَکِتاوصل

کنندمین . گاهی ذکرها تغییرکندمیبعدی آن را حفظ طبقۀ و عبور به

ر عبارت دیگر، اگچون این موضوع تصمیمی کامالً شخصی است. به

اید او ب چیال به نتایج خوب رسید و با آن ذکر راحت است، احتماالً

منتظر باشد تا تغییری رخ دهد. الهام و نشانه درونی گاهی معرف و

خوبی از تغییر مانترا است. یعنی اگر کسی به تغییر فکر کند ۀنشان

زمان مناسب تغییر است. با این حال این امر مبتنی بر اتخاذ یعنی

تصمیم درست شخصی )اهی پوبولیا( است. کلمه سری از یک طریق

. تازه وارد به زودی صبوری را دهدمیطبیعی و راحت درونی رخ

. در کار نیست یه اکه در این شکوفایی هیچ عجل داندمیآموزد و می

با هر سرعتی که تواندمی، چیال اَکِتا هایدر نتیجه، حتی در آموزه

بخواهد پیشرفت کند. هدف متعادل باقی ماندن است. اگر فرد سریع

تاد مورد قبول است. اس سرائوشاشکوفا شود و در تعادل بماند، برای

.دهدمیبه کسی که در تعادل مشکل دارد وصل ن سرائوشا جاری

را تردید فرد ایه، ذرمشکل اصلی چیال در اینجا شک و تردید است

.دکنمیرا ظاهر سرائوشا استاد ،کند. ریشه کنی تردیدمی نابود

ه ب ایهدرواز اَکِتا وصل برای جوینده خدا در مسیر ،بر اینعالوه

است. هرچند از طریق مراسم و تشریفات وصل آکشار سوی اسرار

و به شودمی است که شخص غیرواصل از خویش تحتانی رها

. شودمی آزادی و ابدیت وارد هایجهان


-یمهاج راه حقیقی است و تصویر درخشان اَکِتا وصل شدن به

با کالم شودمی نوردهنده، هر روحی را که وارد آن -وای گورو

. این کلمه برای کسی که با آن در خدا به کندمیمقدسش نورانی

گردد، شخصی و اسراری است. می دنبال روشنی و روشنگری

هست، در نتیجه به هر روحی اَکِتا درجات وصل بسیاری در

باالتر پیشرفت معنوی ارتقاء پیدا کند. برای ۀبه درج دهندمی فرصت

طورکلی هیچ پایانی در سپارند بهره می اَکِتا کسانی که در مسیر

درجات وصل وجود ندارد. معلوم شده است کسانی که به مقام

و به وصل چهاردهم و باالتر اندهتبسیار پیشرف اندهرسید مهاجی

بعدی به مقامات باالتری که در این کتاب هایو در وصل اندهرسید

ا گانه که در اینجچهارده هایگردند. این حلقهگفته شده نیز نائل می

بسیار هایاست. وصل اَکِتا اولیه در مسیر هایذکر شده وصل

. اندههجیز توصیف شد هایبیشتری در سری کتابچهارده وصل اولیه که در جهان ماده )جهان تحتانی( داده

عبارتند از: شوندمی

نامیده "آداهارا یا واصلین پایین"چهار وصل اولیه [ ،)اول

، (].وصل پنجم و باالتر هستند "آکسایا یا واصلین باالتر"و شودمی

واصل حلقه دوم؛ )سوم( آراهاتا،، واصل حلقه اول؛ )دوم( آکوالیت

، واصل حلقه چهارم؛ )پنجم، چیاد، واصل حلقه سوم؛ )چهارم( آهارا


، واصل حلقه مادیس، خودشناسی( اَکِتا و اولین هدف درترین مهم

لقه ، واصل حباکتی، واصل حلقه ششم؛ )هفتم( شراداپنجم؛ )ششم(

، واصل حلقه گیانی، خداشناسی( اَکِتا هفتم؛ )هشتم، هدف دوم در

، اَکِتا ی درهایواصل حلقه نهم؛ )دهم و هدف ن، موالنیهشتم؛ )نهم(

،کِوالشار، واصل حلقه دهم؛ )یازدهم( آدپیسکا (سرائوشا استادی

)نه ماهاراجی( آکشارواصل حلقه یازدهم؛ )دوازدهم و منزلگاه

، واصل ماهارایماهاراجی در هند(، واصل حلقه دوازدهم؛ )سیزدهم(

ه به این معنی که او استاد )البته نَ مهاجی حلقه سیزدهم؛ )چهاردهم(

چهاردهم حلقهاست مگر این که او )مذکر( واصل سرائوشاجاری

یا باالتر باشد(، واصل حلقه چهاردهم.

و دهندمی در هر وصل به واصل یه اسم رمز مقدس و شخصیطور کامل مخصوص آن شخص است. این کلمه معنوی این کلمه به

کِتااَ ماتی که در تمرینات معنوییا مانترا )ذکر( جایگزین تمام کل

. هرگز نباید آن را به شخص دیگری بگوییم شودمی بریم، کار میبه

حتی به اعضای خانواده مگر اینکه وصل به زن و شوهر یا خانواده

به صورت یک جا داده شود.

ی هستند هایو شامل بچه شوندمیکه با هم واصل ایهاگر خانواد

را درک کنند، باید برای این افراد جوان در کلماتتوانند مینکه

این عامل همچنین بدین درک سنین عقل رسی توضیح داده شود.


معنی است که فرزند به دنیا نیامده به خصوص اگر خانواده زودتر

واصل شده باشند باید دوره وصل خود را طی کند. سنی که در آن

. به رشد ذهنی فرد بستگی دارد شودمی به کودک درباره وصل گفته

. هیچ کس دیگری دهدمیاین قضاوت را والدین یا مراقب، انجام

درک آن چه قبالً برای آگاهی این فرد رخ داده اطالعاتی ندارد. ۀدربار

طور مجزا باشد. یکسان و یا به تواندمیدرجه وصل خانوادگی

هرگاه شکی و کندمیاز هرگونه ابهام و تردیدی مراقبت سرائوشا

ست سنگ هایوجود داشت بر آن موضوع مراقبه کنید. در کالس

نیز چنین است اگر ابهامی رخ دهد همیشه متوقف کردن بحث و

اَکِتا عالوه، دفتر جهانیایده خوبی است. به هیوخواندن سرود

(AUOبا شادمانی به هرگونه س )های. پاسخدهدمیالی پاسخ ؤ

ی مورد صورت درونعقل سلیم بوده و به بسیاری هستند که مبنی بر

عقل ". اگرچه، فالسفه دوست دارند درباره شوندمیقبول واقع

و هرچیز دیگری سخن بگویند و بحث کنند. هرچند به "سلیم

هد رخ د ایهسختگیری افراطی نیازی نیست مگر آنکه مشکل عمد

چیزی را در اینجا مورد آزمون قرار دهد. سرائوشا و استاد جاری

اش و یا در اوایل دوران بزرگسالی وارد گاهی کودک در جوانی

مناسب او نیست. اَکِتا کندمیکه احساس ، درحالیشودمی این ورطه

رزند ف ۀدربار تواننمیعلی رغم آزردگی و اندوه بسیار والدین، کاری


بومی هاید که بخواهد از آموزهانجام داد زیرا به خود او بستگی دار

سرائوشا که بهم( دور شود یا نه. اگرچه، از آن جایی-اَکِتاخود )

ااَکِت تواندنمی وصل شده است، این دانش حقیقی وجود دارد که او

را ترک اَکِتا را ترک کند، اگرچه او به ظاهر این کار را انجام دهد )

ت به ش نسبهایاز مسئولیت باید شودمی اَکِتا کند.م(. کسی که وارد

آگاه باشد. اگر سرائوشاخود و دیگران و مهمتر از همه نسبت به

االً شدن نداشته باشد، احتم سرائوشاخالص برای بخشی از ایهانگیز

.شودمی سازهرچیزی معکوس عمل کرده و برای او مشکل

ست، وصل خود را در سرائوشاآکوالیت که واصل حلقه اول

را از سرائوشا . از آنجایی که کندمیحالت رویا و خواب دریافت

ترین انتخاب کرده است، حتی اگر ابتداییها نامهطریق آموزش

ست سنگ(، او برای ورود به هایها باشد )معموالً دورهآموزش نامه

اغلب ه ک شودمی شایسته است. وصل او به شکل رویا انجام اَکِتا آثار

آن را به خاطر تواندمیبرای او واضح و زنده است و بعد از بیداری

آورد. شاید بقیه این قدر خوشبخت نباشند و نتوانند چیزی را به

خاطر بیاورند، هر چند آگاهند که اتفاقی افتاده است.

گاهی افراد تازه کار و مبتدی به این وصل فقط به عنوان ژست

و آن را روش سبکی به شمار کنندمیه در جهت زندگی معنوی نگا

تا در اثر کنجکاوی کندمیانگارند(؛ او هر کاری آورند )ناچیز می می


کاران کمی سود ببرد. دیگر تازه اَکِتا شود یا از تعلق به سرائوشا وارد

زده هستند و برای شروع نسبت به وصل اول خود بسیار هیجان

واقع بسیار بهتر از گروه اولی اخیر در هایاضطراب دارند! این چیال

انجام آورند. اگر سرهستند زیرا شادی و خوشبختی را به این مسیر می

این اشتیاق زیاد از حد شد به تعادل خواهد انجامید. اگر شخص

وصل اولی که در حالت رویا و خواب به او دادند به ۀچیزی دربار

یاد نیاورد، فرصت بزرگی را از دست داده است. مسئولیت سنگینی

سپری سرائوشااول وصل حلقهکه در ایهبرای رشد معنوی در دور

وجود دارد. به موجب آن دلیلی برای هشدار به آنان که وصل شودمی

تواندمیورند، وجود ندارد. واصل آ خاطر نمیهدر حالت رویا را ب

را به یاد آورد. یاخاطر سِهاجی در آینده مجدداً در

شاید چال نفهمد که با دریافت اولین وصل وارد قلب و مرکز

اندتونمی خدا یعنی که فرد هایزندگی شده است. این ورود به جهان

د واصل . شایتواندمیاَکِتا را ترک کند حتی اگر باور داشته باشد که

خارج شود و شاید حتی برای چند دوره اَکِتا از تواندمیفکر کند که

و واقعاً هرگز گرددمیعمر در آن شرکت نکند اما سرانجام واصل بر

رائوشاس تواندنمی . اگر کسی واصل شود هرگزکندمیرا ترک ناَکِتا

ماند که بگوییدرا ترک کند، زیرا این امری محال است. مثل این می


وشا سرائ که زندگی مثلاز زندگی خارج شود در حالی تواندمیکسی

ا رسرائوشا تواندنمی کسماند. هیچسرکش و رام نشدنی باقی می

گر ست. اسرائوشازندگی است و زندگی سرائوشا ترک کند، زیرا

د تواننمینکه ترک کردن زندگی محال است زیرا دانندمی ایهچه عد

آنچه را در جستجویش هستند بیابند و این چیزی که به عنوان

توانندمین. آنها باشدمیکننده ، گمراهکنیممیناشناخته در موردش فکر

که نندکمیبفهمند چه اتفاقی برایشان افتاده است و معموالً احساس

توانند یمآن چیز را توصیف کنند و نه توانند میچیزی نیست، زیرا نه

اتفاقی که رخ داده را توصیف کنند. این ابهام و نامفهومی موجب غم

و آن را هیچ کنندمیو آنها تمام امور را مختومه شودمی و اندوه

دهدیم. اشتباه بزرگی در اینجا رخ کنندمیو احساس پوچی دانندمی

آورد چه اتفاقی افتاده و گاهی خیلی دیرچون سرانجام فرد به یاد می

برای مدتی به مسیر بازگردد. دهدمیزیرا غرورش اجازه ن دشومی

هستند اما از این امر اَکِتا ها در مسیرهمه باید بدانند که تمام انسان

ن مسیر را آ تواندنمی کسیخبرند. بنابراین، این یعنی این که هیچبی

خود زندگی است. واصلین سرائوشاو اَکِتا ترک کند، مسیر

د. در مسیر قرار دارن دانندمیوشبختی هستند که موجودات بسیار خ

زیرا منطق کاملی وجود شودمی همیشه توصیهاَکِتا بازخوانی آثار


بار سخت است. هرچند برای افراد اولین ایهدارد، اما گاهی برای عد

: گویدمی المثل قدیمی کهآماده چیزی معما نیست، به قول ضرب

."ی برای شنیدن پیام دارندهایآنها چشمانی برای دیدن و گوش"

، تمام جهان از شودمی از جامعه سری تشکیل اَکِتا کل جنبش

و اغلب حتی سعی کنندمیوجود آن باخبر هستند اما آن را درک ن

که آن را درک کنند. مردم بدون اینکه یکدیگر را کنندمیهم ن

ه ینکو شاید چیال از ا شوندمیبشناسند در خیابان از کنار هم رد

آغاز " یعنی "وصل" همیشه آغازگر گفتگو باشد خسته شود. کلمه

د . اما مواقعی هست که فرباشدمیو همچنین به معنی گفتگو "کردن

خسته است و استراحت کوتاه خوب است تا بتواند با قدرت بیشتری

وز هن کندمیرا احاطه اَکِتا ای کهبرگردد. نقاب اسراری "بازی"به

چیست و از چه سرائوشا دانندمیبیشتر مردم امروز نوجود دارد و

واقعیت را درک کند؛ بنابراین الزم تواندنمی تشکیل شده است. ذهن

را کِتااَ در زمینه نظم و ترتیب ببیند تا بتواند مسیر ایهاست که دور

دنبال کند تا اجازه دهد مراکز فکری و هیجانی پایینی )واقع در

وبرو م( ر-م( با مراکز باالتر )واقع در کالبد روح-تحتانی هایکالبد

شود. این ارتباط چیزی است که اولین حلقه وصل به دنبال آن است،

در نقطه مقابل منطق و منطقی اَکِتا اما عده کمی از ان اطالع دارند.


ام که باشم و من آمده"بودن است. بنابراین سری پالجی فرمود:

ودن ب ۀوقفه در لحظمت داشته باشم )بیپیوسته در بودن اقا

."باشم(

طورکامل تحت فرمان ضمیر انسان دستگاهی است که به

ناخودآگاه خود است؛ به عبارت دیگر او مخلوق عادت است. اولین

طور از آموزد چگونه از هر چیزی در این دنیا و همینوصل به او می

اخت خودش دست بکشد. این شناخت به حالت یادآوری و شن

خود هایبداند که حس شودمی . این موجبگرددمیخویش اعالم

را به صورت خود برتر درک کند و همزمان نسبت به خویش به

دهد، هشیار باشد. بنابراین وظیفه می عنوان ناظرِ آنچه در درونش رخ

یسِهاج او دو برابر است، باید در مرکز فعالیت خود، که همیشه در زمان ناظر فعالیت درونی و بیرونی خود باشد.مبودن است، باشد و ه

انسان در ذهن معمولی خود یک دستگاه است و اولین وصل، او

نماید. اولین حالت خودشناسی او ش آگاه میهایرا نسبت به بالقوه

طور که که جهان را به صورت عینی و همان شودمی زمانی آغاز

و نه به صورت حجابی از توهمات و کندمیواقعی است درک

نجان.اادراکات ذهنی تحت حاکمیت کل نیر

آورد، مسیر دوم به دست می حلقهانسان از طریق آنچه در وصل

وح( رطبقۀ پنجم ) کند، شناختی که در طبقهمی خودشناسی را آغاز


کندمیش دریافت هایبه آن خواهد رسید. دانشی که از طریق حس

عالمانه را هایکتاب تواندمیندارد. انسان ایهیدبرای او هیچ فا

عهده بگیرد و هنوز هم بنویسد و همه نوع فعالیت پژوهشی را به

غرق در خواب عمیق باشد بدون امکان بیداری و بدون درک. در

)باتجربه و نظری افرادی آکادمیک و صاحبهایمیان چنین نادان

استاد( در این دنیا وجود دارند.

دوم جایی است که هوشیاری محدود در انسان به حلقهوصل

. معیار انجامدقاطع میگیری ، به تصمیماَکِتا واسطه انتخاب راه میانه،

تا میانه آن راه را کندمیگذاری اولیه این تصمیم راه را عالمت

ها مسیر سمت چپ و جادوی سیاه و یا مسیر برگزیند. دیگر جاده

سمت راست و جادوی سفید بودند. وصل دوم آهیپوبولیا )تصمیم

که طریق روح کندمیمناسب( در انتخاب مسیر مرکزی را مشخص

ست.اَکِتادر مسیر سرائوشا تطهیر شده در

گیرد که راه میانی را انتخاب کند،سرانجام وقتی چیال تصمیم می

دیگر هایماند. اگر پیش از وصل دوم راهها در امان میبدیاز تمام

ش برای دستیابی به زندگیهایرا انتخاب کرده باشد، در تمام تالش

دچار سردرگمی شده است. او در معرض کارما و سرائوشادر

گیرد. او انسانی دیگر قرار می هایحوادث آن مسیرها و جاده


ر براساس قوانین آماری است که دکه تابع اتفاقات شودمی مکانیکی

.کندمیهمه شرایط زندگی صدق

، چیال اصل سرائوشابر این در راه میانه یا مسیر مرکزی عالوه

ابد. هر یتکامل آگاهانه را که کامالً در تقابل با تکامل مکانیکی درمی

گونه تکامل آگاهانه برخالف تکامل مکانیکی از طریق جایگزین

. فقط با تخریب مکانیکی شودمی ر آگاهانه انجامکردن رفتار و کردا

در هوشیاری به کمال برسد. تواندمیبودن است که واصل

جمپنطبقۀ ت موجب خودشناسی در هایاین تحول و تغییر در ن

ه باید بیاموزند ک شوندمی اَکِتا و کسانی که وارد وصل دوم شودمی

.کندمیکه به سمت وصل پنجم حرکت شودمی اینجا نظمی آغاز

اعتدالی در خشم، شهوت، طمع، هر یک از این پنج بیماری ذهن )بی

یدکم ناپدوابستگی و خودپسندی( که در درون هر شاگرد است کم

دیگر برای او های. اگر او اینها را در خود از بین نبرد وصلشودمی

پردازد نگرانی ممکن نخواهد بود. کسی که به تمرین مراقبه میز گیرد. اها آرام می طور طبیعی این تفریطنخواهد داشت چرا که به

گری برابر است با انجام روزانه سی دقیقه تمرین این رو حذف منفی

کامالً طبیعی طبق شرایطی که پیش از این گفتیم. عالوه بر این، در

وصل دوم است که چیال اولین ذکر شخصی خود را که در طی این

. او آراهاتا کندمیماند، دریافت ره تا قبل از وصل سوم با او میدو


آموزش قرار دارد که دانش ۀواصل دوم است و اکنون در چرخ

را به آکوالیت یا تازه واردین یا افراد خارج از این آثار سرائوشا

و کندمیرا آغاز اَکِتا مقدماتی های. معموالً آراهاتا گفتگودهدمی

کننده ست سنگ را . ادارهدهدمیست سنگ را آموزش هایکالس

افتخاری و یاهنامند، بنابراین سطح و طبقمی "آراهاتای کالس"

و ربطی به درجه وصل ندارد. دهدمیرسمی را به آراهاتا

سوم است. این دنیای علی است که در حلقهواصل آراتیا آرا

ش برای زندگی در اگذشته هایآن واصل باید یاد بگیرد از زندگی

، کندمیزمان حاضر درس بگیرد. او ذکر شخصی دیگری دریافت

وصل را در ۀرمزی که نباید آن را به کسی بگوید. این کلم ۀکلم

سوم خدمت ۀحلقعنوان واصل در تمرینات معنوی و در زمانی که به

حقیقت منحنی بودن "حلقه" . ایدهدهدمیمورد استفاده قرار کندمی

حلقه دوستان، جایی که در . همان ایدهدهدمیجهان هستی را نشان

تر نیست مانند آنچه در خصوص باالی میز، کسی باالتر یا پایین

تشریح شده است. 9آرتوریان ۀافسان

و ایدارد. آرتور پندراگون پادشاه افسانه "های میزگردافسانه شاه آرتور و شوالیه"اشاره به . 9

ششم تا شانزدهم( بر بریتانیا ۀهای میانی )سدای از سدهناشناخته ۀدوردادگستر است که در

هایی را که پس از آن به نام دالوران کرد. آرتور پس از بر تخت نشستن شوالیهمیفرمانروایی

میزگرد شناخته شدند به دور خود گرد آورد و به کمک آنها کوشید آرامش و امنیت را به کشور

م-بازگرداند


هایتأثیر چرخه نیروتحت اندهکسانی که وصل سوم را گرفت

هر پدیده، عمل، اتفاق و هر تغییر روانی گیرند که بر گانه قرار میسه

گذارند؛ هر جنبه از زندگی حاصل اقدام این سه و فیزیکی تأثیر می

گیرد. این نیروها، کل نیرانجان قرار می ۀنیرو است که زیر حوز

مثبت، منفی و خنثی هستند. آنها در اولین میدان وصل ظاهر هاینیرو

به موجب آن فرد باید و این یعنی وصل حلقه اول، که شوندمی

انتخاب کند که برای یافتن خویش از کدام راه برود. در وصل اول،

که به سه شاخه تقسیم شودمی سه جاده یا مسیر به او شناسانده

که از کدام راه برود. دهدمیو به واصل حق انتخاب شودمی

، و در آن تغییر شکل شودمی تغییر ابدی و بسیار ذاتی آشکار

میانه برای عمل با نیروی خنثی نهفته است. اکنون این تغییر نیروی

مل ع سرائوشا که از طریق آن نیروی فعال شودمی ایهشگرف واسط

که انتخاب راه میانه را برای کمال شودمی و وارد روحی کندمی

انتخاب کرده است.

گانه است که مستقیماً به تکامل آگاهی از عوامل سه ایهجنب

معنی که تکامل آگاهانه در هر محیطی فقط با . بدینشودمی متصل

ی که در اثر عمل هایچگونه پر کردن ناحیه ۀخرد درونی دربار

آنها ایجاد شده، به خصوص در اثر ترس، هدایت هایها و خطاانسان

. این دانششودمی . عملکرد شخص همیشه با ترس تحریکشودمی


اسر تاریخ برای تنزل شخص از آن اوست و در سرۀ ی دربارهایبه تن

استفاده شده است. اما انسان مکانیکی هرگز این تنزلِ ذهنیِ درونیِ

پرستی، اعمال اجتماعی، شبه علمی و شبه مذهبی حاصل از موهوم

را اندهکه ذهن او را فلج نموده و روحش را دست نخورده رها نمود

ی هشیار . بنابراین وصل سوم با ظهور حقیقیدهدمیتشخیص ن

.شودمی معنوی آغاز

. این تکامل یا توسعه باشدمیچهارم در قلمرو فکری حلقهوصل

ذهن است که براساس حس کردن ماده، انرژی، فضا و زمان انجام

تحتانی(. این هایشامل تمام جهان MEST های)جهان شودمی

تجربه، توسعه قابل توجهی در انسان است وقتی که به داشتن نگرشی

های. هرچند مخلوط آموزهشودمی طبیعی منجر هایدر همه پدیده

دی بع جهان تحتانی، توهمی است که مانع ورود به طبقه هایپدیده

چهارم ۀ طبقو او به سطوح و طبقات باالتر از شودمی پنجم یا طبقه

یرا ز شوندمییابد. بیشتر افراد در این جهان گم ذهنی دست نمی یا

.شودمی ذهن با دانش طبقه چهارم مست و سرخوش

فهمدنامند. اینجاست که واصل میمی چیادچهارم را حلقهواصل

که پنج بیماری ذهن دشمنانی هستند که باید بر آنها غلبه کند. اینها

سندی هستند.خشم، شهوت، طمع، وابستگی و خودپ


عملکرد قلمرو چهارم اندیشیدن است و تکامل فهم و هوش

راهمیت بسیار خطیر و پ ،نتیجه آید. درشمار میبزرگترین بهره چیال به

زندگی ییهاکه همیشه به یاد داشته باشیم طبقه چهارم پاسخ ن است

د، طورکه قبالً گفته شمعنوی طبق باور بسیاری از مردم نیست. همان

ستاد ها با کمک امعموالً این برای بیشتر افراد پایان سفر است. تله

شکند. اساساً مذهب فرد را با دلیل و در هم می سرائوشاجاری

خدایِ جهانِ گویدمیو کندمیمبهوت و سردرگم ،احساسات

. اگر انسان فقطکندمیهستی، ذهن است یا از ذهن و منطق استفاده

شد در برخی نقاط به شدت غمگین خواهد به اندیشیدن وابسته با

چهارم هستند. تجلی و ظهور طبقۀ شد. ذهن و هوش عوامل حاکم بر

این دو، عامل اندیشیدن است که اغلب هنگام تجزیه و تحلیل کارها

هنی ذ هاینشخوار فرآیند"یا آن چه به طور استعاره سرائوشا و آثار

سان ، انشودمی نامیده "اَکِتا در سرائوشاآثار هایدر برخی از قسمت

.کندمیرا گیج

چهارم یا طبقه ذهنی است، ارتقاء تکامل هوشی که در طبقه

. این دنیای خیالی در فلسفهباشدمیتدریجی خارج از دنیای روانی

مشخص و شناسایی "توهم"به معنی "مایا"هندی شرق با کلمه

مسیحیت و آثار اولیه و در "مارا". در فلسفه بودایی آن را شودمی


ل کعنوان به اَکِتا در سرائوشا نامند. در آثارمی اهریمنیا شیطان

.شودمی تحتانی شناخته هایپادشاه جهان نجان،انیر

ذهنی آغاز هایظهور تدریجی حاالت برتر هوشیاری در جهان

. برداشت انسان در هر مفهومی که ورای وجود اوست به شودمی

یابد. او اعتمادی که ایجاد خواهد گردید، توسعه میصورت ایمان و

روی او کار کند دهدمیرا ترک خواهد کرد و اجازه سرائوشاتنها،

تا در جریان قدرتمندی رشد کند که مطمئناً در زمان خود رخ خواهد

است؛ توهمات مشکالت را آکشار داد. این اتفاق دانش پیشرفته

اهد از دانش حاصل از کتب و خوزیرا انسان نمی کندمیایجاد

درونی خود هایها برای ورود به اعتماد کامل به حسدیسکورس

دهد تا بحث و مطالب ناشی خواهد به خود اجازه استفاده کند. او می

ند زاش صدمه می از توهماتی که به ایمان، سالمت و فرآیند فکری

واج بر روی ام شودمی ایهرا نشخوار کند. بنابراین او مثل چوب پنب

ر رود و هیچ تسلطی بعظیم اقیانوس که در طوفان باال و پایین می

سرنوشت خود ندارد.

روانی است و انسان هایچهارم باالترین طبقه در جهان طبقه

هنوز از توهمات فضا و زمان در رنج است. او هنوز حرکت زمان را

کسانی .کندمیبیند و به سفر به درون از طریق مکان و فضا فکر می


تنها به عنوان حرکت در زمان و فضا ایمان دارند از سِهاجی که به

بینند. آنها به جنبه روابط بین حرکت روح از توهمات کَل آسیب می

. این حرکت از طریق فضا و زمان کنندمیطریق فضا و زمان فکر

ستند ه اَکِتا در سرائوشا هایباور کسانی است که خارج از آثار و کار

و اطالعات و دانش اندکی درباره آن دارند.

د. باشندلیل و منطق، هیچ کدام راهی برای یافتن حقیقت نمی

ه ب تواندمیسرائوشا هردو فقط با جهان ظاهری سروکار دارند. تنها

هایواصل فرصت صعود ورای سطوح ذهنی و ورود به جهان

شد هشیاریتوان فهمید که ربهشتی و آسمانی را بدهد. هرچند، می

جسمی هایطور با بیماریذهنی خاص، همین هایمدام با اضطراب

که تغییرات ذهنی، بقایای دهدمی. مورد دوم نشان گرددمیانجام

آورد و مستهلک کهنه را به سطح می هایقدیمی و عمیق بیماری

. دهدمیتدریج خود را با حالت ذهنی جدید وفق . بدن بهکندمی

این مشکالت را در حالت رویا حل توانند می اَکِتا مطمئناً واصلین

کنند و لزوماً مجبور نیستند این آسیب روانی را در دنیای حقیقی و

رود، طور، هرچه واصل به مقام باالتری میبیرونی تجربه کنند. همین

ام با نها ها را نادیده بگیرد و از قبول آنمصیبت هایآموزد اخطارمی

اجتناب کند. سرائوشاجاری یا استاد سرائوشا


هایاست. او خود را باالی جهان مادیسواصل حلقه پنجم،

حقیقی روح که جهانی جدید و هایروانی در اولین جهان از جهان

یابد. انسان در حالت معمولیِ ذهنی تعادل دارد، متفاوت است، می

ینرسد تمام اهرچند این تعادل کاذب است. وقتی به دنیای پنجم می

. ودشمی تری پیدارود و راه جدید و حقیقیتعادل کاذب از بین می

، زیرا او شودمی اول است که واصل آزمایش هایها یا ماهدر هفته

معمولی حقیقت را رها کرده است و حمالت به سوی ۀ مسیر جویند

فاق حقیقی مادیسی ات هایقبل از سکنی گرفتن در مسیر تواندمیاو

بیفتد.

ها در سوراخ آموزد که روباهدوره اولیه است که مادیس میدر این

اما او که در قلمرو آتمالُک کنندمیها زندگی ها در آشیانهو پرنده

همین دلیل استساکن است جایی ندارد که به آن خانه بگویند. به

ماهیت فردیِ فرد اکتیست را تواندنمی که کسی جز یک اکتیست

درک کند، مشکالتی که همه شودمی ایجاد بشناسد و مشکالتی را که

. چون اینجاست که شودمی پنجم حلقهبخشی از وجود هر واصل

ی های. اگر او در آزمونشودمی او با حقیقت یا واقعیت خدا روبرو

عنوان یک مادیس مواجه اش بهکه باید دائماً در طول زندگی روزانه

جایی که ذهن گردد، شکست بخورد، ممکن است به دنیای ذهن،

ش نشیند، لغزها و افکار را مانند قبل به نشخوار میخودش تمام ایده


"ساکنین سرحدات"عبارت: کند. بنابراین، اینجاست که ما به

است بینیبریم زیرا در حقیقت این ورودی اولین سطح روشنمیپی

نامند.که آن را آتما لُک می

اسند. شنشکل )تحول( میپنجم را گاهی با نام تغییر حلقهوصل

که ذهن سرانجام تحت کنترل قرارگرفته دهدمیاین تحول زمانی رخ

ش طوری که آتگیرد، بهو با باقی مانده شخصیت در تعادل قرار می

بر آن تاثیر سرائوشاروح و نور این طبقه همراه با صوت جاری

اینتوانند میو مدام و همیشه شودمی گذارد، بر آن منعکسمی

ین پس واصل یک موجود انسانی روشن ا شخصیت را تنویر کنند. از

بیند و در شناسد و میمعنوی را می هایضمیر است. او واقعیت

.کندمیموفقیت خود و دیگران را درک هایاطراف خود استاندارد

تر مروانی به دالیل عظی هایاو شروع به استفاده و کنترل تمام نیرو

معنوی او تزریق شدند تا به هایذهنی در حس. آن قوای کندمی

مند برای نژاد بشر و برای تمام موجودات تمام مو نظا یصورت عمل

درون هایخدا به کار روند. وقتی ذهن و همه جنبه هایطبقات جهان

جدید از هایه خود انسان تحت حاکمیت روح شخص درآید گون

و کندمییابد. او به عنوان روح بر خود حکومت شخص حضور می

تمام زندگی را از این دیدگاه رفیع ببیند. وقتی هشیاری او تواندمی


کم زندگی خود را از پنجم متمرکز شود، کم ۀبر سطح معنوی چرخ

. دهدمیاین جایگاه سازمان

هشیاری جدید را با هشیاری این موقعیت و جایگاه، جایگزینیِ

. این هیچ ارتباطی با مؤسسات، آداب، رسوم و دهدمین قدیم نشا

هایتشریفات مذهبی ندارد، بلکه کامل به تکامل انسان در جهان

خاص و ۀ. تمرینات معنوی به همراه کلمشودمی فوقانی مربوط

جدید تفکر هایراه شودمی فردی که در این وصل به فرد داده

. دهدمیها را توسعه حس فکری مبنی بر وجود هایمفهومی یا الگو

ی است که در آن زمان و مکان هایطبقه پنجم اولین طبقه از جهان

معنایی ندارد. بدون مکان، درک معانی و مفاهیم جدید برای واصل،

برد.باالتر می هایو در این لحظه او را به جهان شودمی مادیس، آغاز

باال، وصل بسیار مهمی در اَکِتا ۀحلقمادیس به عنوان اولین وصل

.باشدمی

است. با این وصل آالخ لُکششم یعنی ۀحلق، واصل شرادا

که در آن اغلب، فرد بیشترین دهدمیفداکاری و تسلیم کامل رخ

. بنابراین، دوره پیش از این را گاهی راه درد و کندمیرنج را تحمل

تسلط ابدی بر زندگی نامند. ما باید درک کنیم که دربارهاندوه می

گذشته به علت عدم هایکه شکست داندمی. فرد کنیممیصحبت

رخ دادند. در نتیجه، اگر واصلی آموخت سرائوشا درک تسلیم به


قبل از وصل ششم تسلیم شود، دیگر در این قلمرو رنج و سختی

که چه قدر با اهمیت است که استاد جاری بینیممینخواهد داشت.

شادی نشانه آن است، به رهقبل از استادیِ شخص که جوه سرائوشا

سوی واصل خواهد آمد.

ی را که برای او هایدر این وصل است که واصل باید همه چیز

مهم است از دست بدهد و اگر الزم بود خود را حتی به مرگ تسلیم

دانست که چه و قربانی کند. اگر آکوالیت، واصل حلقه اول، می

ل کرد. تا وقتی که او به وصرا رها می اَکِتا تماالً مسیرپیش رو دارد اح

ورد م سرائوشا ، استاد جاریمهاجیششم برسد، بارها توسط ۀحلق

آزمایش واقع شده است. این واصل به روحی قوی تبدیل شده و

اش افزوده شده و معیار شخصیتش رشد کرده، بر دانش درونی

رای بسرائوشا دانست میها برای او متفاوت شده است و اگر ارزش

چه دانست چه باید انجام دهد واو چه چیزی در چنته دارد، می

در برابر ،شودمی ی بپردازد. به عبارت دیگر، اگر مشکالتی ایجادهایب

آورد هیچ است. حقیقت ساده مراقبه، به دست می سرائوشاآن چه در

دارد. ایهحد و اندازبی با آرامش و رضایت )حاصل از( آن، ارزش

آگاهانه و هوشمندانه با استادان تواندمیپس از وصل ششم، واصل

و موجودات سیارات و طبقات مختلف کار کند. این آگاهی سرائوشا

گیرد، آن چه در طبقات باالتر صورت می ۀجدید به خوبی از عهد


آید. دانش واصلین درباره خدا همیشه درحال گسترش است و برمی

آسمانی و بهشتی حقیقی هایجهان مادی به جهاناکنون فراتر از

تر تبدیل شده است، زیرا تا یابد. او به انسانی معنویتوسعه می

او را انتخاب کرده تالش سرائوشا، استاد جاری مهاجیکه یاهلحظ

حلقهبه او وصل شرادا داده است، یعنی وصل مهاجی نموده است،

ششم.

فیزیکی و مادی به چیزی نیاز ندارد، هایواصل، دیگر در جهان

تسلیم سرائوشا ، استاد جاریمهاجیزیرا اکنون خود را کامل به

کرده است. اکنون تنها نگرانی واصل خدمتی است که شادمانه و

.دهدمیآگاهانه و بدون گله و شکایت و تردید ارائه

نامند. او وارد مسیر عشق خالصمی بهاکتیهفتم را حلقهواصل

و چیزی برای خود کندمیچیز را تسلیم و اینجاست که همه شودمی

ست ی اهایترین مناطق برای نیروخواهد. این دنیا یکی از ساکتنمی

. نداه، درهم شکسته و او را گذاشته و رفتاندهکه او را تا اینجا آورد

شده است. او اساساً به نام سرائوشاطور کامل او در اصل و روح به

و عمل گویدمیسخن سرائوشا، استاد جاری مهاجی و در خدمت

اش در این دنیا هفتم در این هستی و زندگی ۀحلق؛ واصل کندمی

چیزی برای زندگی کردن و اقدام کردن ندارد. البته، ما اغلب این


ه بم که حقیقی دانیمیی از شادی هایکلمات را اصطالحات و کنایه

آید زیرا کلمات عمل درمیرسد، اما در واقعیت به سختی بهنظر می

چیزی را در طبقات باالتر توصیف کنند. ما فقط توانند مینهرگز

وصیف و توجه کنیم )برای ت "مراقب باشیم"تالش کنیم یا توانیم می

م(.-کردن به واسطه کلمات

یقی حق ۀحلقسه وصل دیگر را واصل باید قبل از ورود به

ل وراگی هستند، دریافت کند. واصاساتیدی که برادران نظام باستانی

باال مدتها قبل از قلمرو عرفان )مسائلی که فهم آنها خارج از توانایی

دانش خود را بنا نهاده ایهحواس ظاهر است( خارج شده و اصل پای

نکار آن شناخت، بدینتوان از طریق اِاست؛ یعنی خدا را بیشتر می

بیشتر با دانستن و شناختن آن چه خدا نیست به توانیم می معنی که

ه تمام آثار ارتودکس و فلسف ۀوجود خدا پی ببریم. این نکته دربار

فهمیم هیچ وصلی مگر وصل نیز صحت دارد، زیرا اینجاست که می

نها ت سرائوشا ، استاد جاریمهاجیارزشمند نیست زیرا سرائوشا

که قرارداد حقیقی با خدا دارد. موجود زنده این دنیاست

ن . ایکندمیهفتم واصل کسب آگاهی مستقیم را آغاز طبقۀ در

به او بدهند. توانند مینهوشمندانه هایتجربه چیزی است که حس

هایاین نوع تجربه، ارتباطی با کلمات و مفاهیم ندارد، بلکه با حس

ردن خود سلیم کمعنوی غیرقابل توضیح ارتباط دارد. واصل باال با ت


فعال ایه، بلکه به شیوکندمیموزد، او در مقابل زندگی مقاومت نآمی

. او همانند شاخه درخت پیری است که با فرو شودمی با آن همراه

ا هم ، امشودمی باریدن برف زمستانی بدون هیچ مقاومتی سنگین

ت . درست اسشودمی ریزد زیر سنگینی آن خمزمان که برف فرو می

. واصل شودمی شکند، اما ابتدا میزان زیادی خمگاهی شاخه می که

ایهتمام سختیسرائوشا ، استاد جاری مهاجیاش با باال در رابطه

پذیرد زیرا آنها در اثر وزن خود نابود خواهند شد زندگی را می

بسیار قدرتمندتر از هر طوفان سهمگینی در سرائوشا طور که همان

تحتانی است. هایجهان

است. او اکنون در چهارراه ابدیت است گیانیواصل حلقه هشتم،

زیرا اکنون این واصل حق انتخاب این را دارد که یا خود را قربانی

ینا تحتانی بماند و به پیشرفت و رشد معنوی هایکند تا در جهان

روانی رفته و وارد نواحی هایطبقه کمک کند یا فراتر از جهان

نامرئی استراحت کند تا هایل باال در جهانمعنوی شود. اگر واص

طبقات معنوی حقیقی قرار دهد، هایمراقبه کند و خود را در قلمرو

ی ایهتحتانی بازگردد. با رسیدن به هدف ن هایسرانجام باید به جهان

او را برای خدمت به بشریت و افراد ساکن آکشار خلوص معنوی،

.دفرستمیخدا هایدر سیارات داخل جهان


سرائوشا خود را به سمت استادی هایحال واصل باال قدم

برگردد زیرا زندگی او را مجبور تواندنمی هدایت کرده است و هرگز

فهمد که فقط یک خدا وجود تا به کمال در خدا برسد. او می کندمی

ندارد، بلکه خدایان بسیاری هستند که از پله اول نردبان معنوی آغاز

، مرکز و بزرگترین همه )تمامی خدایان( آکشارو در پایان به کنندمی

و این کنندمیرا متهم به چند خدایی بودن اَکِتا گاهی رسند.می

هبر باالترین ر آکشار)چند خدایی( با درست است اما خدایان بسیار

ز هرگز مذهب نیست و ا اَکِتا برابر نیستند. به هرحال از آنجایی که

از چند خدایی یاه، هیچ صدمکندمیبرتر پیروی نخدا یا استادی

ه دارد ک ایهچند خدایی بودن مشکالت عمدۀ . ایدبینیممیبودن آن ن

این اَکِتا هیچ خدای برتر یا منبع بزرگی وجود ندارد، اما در مورد

طور نیست.

او به عنوان واصل هشتم یا گیانی کاری جز پیروی و اطاعت از

داشته باشد. تواندنمی سرائوشا، استاد جاری مهاجی هایخواسته

تسلیم مشکالتی دارد، اما در استاد جاری هر بار فردی ۀانسان با اید

و هیچ نگرانی درباره تسلیم و پیروی شودمی بسیار کامل مشخص

وجود ندارد. مسیح، ناجیان و دانشمندان در سراسر تاریخ مورد

، هرگز پرستش نشده استمهاجی که پرستش قرار گرفتند در حالی

در .کندمیبلکه در عوض فرد از او به عنوان مربی اطاعت و پیروی


تا آنجا که کندمیفرد را تا حد استادی هدایت مهاجی عین حال

و شاگردان پس از آن نیاز به معلم یا مربی کندمیشاگرد را آزاد

باید مهاجی ماند و حقیقت رهبریندارند. البته، احترام به او باقی می

موردتوجه قرار گیرد. اما با توجه به تمام دانش فردی که به وصل

پنجم رسیده، استادی در پنج طبقه باالتر قرار دارد.

اصل باال، که و باشدمیهشتم به این معنی حلقهدستیابی به وصل

ت. ها آمده اسست که تا این دوردستاَکِتااکتیست یا عضو خالص

عشق خالص، سوبهاکتی )ترکیب قدرت و عشق( و او داوطلبانه و با

، استاد جاری مهاجیاش را در خدمت به اشتیاق شدید تمام زندگی

گیرد وقتی تسلیم کرده است. تغییر بزرگی در او صورت میسرائوشا

ست یابد. د آکشار تا به دانش حقیقی شودمی از بین چند نفر انتخاب

در آغاز، اغلب غم بزرگی دارد زیرا دنیای او تغییر کرده است و که در اینجا جایی برای او نیست. این مطلب را کندمیاحساس

واصل براساس تجربه اینکه هر کسی که در طبقه فیزیک است

زودی به اینکه، واصل به . نظرکندمیخوابیده و یا مرده است دریافت

ارد.گذسر میپشت اَکِتا کمک مراقبه معنوی روزانه این حالت را با

است. موالنی کسی است که قدرت آن موالنینهم، حلقهواصل

را یافته تا به خوبی با قوانین کار کند، یا با ارتعاشات حاکم بر تمام

خوب به کار بردن "خدا کار کند. البته او معنای هایجهان هایفاز


کند، اما خیلی زود نمی نهم درک حلقهد به را در ابتدای ورو "قوانین

برد.میقوای عقالنی او به معنی و مفهوم آن پی

سپس واصل باال که بینش و شکوفایی معنوی را دریافت کرده،

گیرد. انسانی قرار می هایگونه که آموزش دیده، در رأس گروههمان

او در کارمیکتاریخ نژاد بشری برای گذشته، حال و آینده با الگوی

، طوری که اکتیست آن را از جایگاه ارجمند و شودمی نظر گرفته

یند و بفهمد، میبیند. در اینجاست که اساساً مینهم میطبقۀ رفیع

شاسرائواو از طریق ۀتحتانی ساخت هایجهان همۀکه کندمیتجربه

. مسئولیت و قدرت جدیدی به موالنی دادهشوندمیبازآفرینی

ۀ طبقش در هایو این در اثر شناخت و درک او از بازآفرینی شودمی

. افتادمینهم اتفاق

، دواهاایهسیار هایبر این اساتید، موالنی و واصلین، روحعالوه

کوشند تا به اوج باشکوه )ارواح نیک( و خدایان همه در این مسیر می

برسند. آکشار قلمرو عظیماقیانوس عشق و رحمت،

تدریج به جایگاه باالترموالنی پیشگام این نژاد است و بهحاال

هایرسد زیرا رنج کشیده و خود را قربانی و تسلیم طریقمی

کرده است. در سرائوشا ، استاد جاری مهاجی تحت لوای سرائوشا

هایدار نژاد بشر است و ورای روحوصل نهم موالنی، طالیه


ل نژاد بشر نقش دارند، عم هایکه برای شکوفایی توده ایهپیشرفت

. از زمانی که واصل، وصل چهارم را ترک کرد، با دقت تحت کندمی

وراگی است، زیرا او یکی از منتخبینی است که نظارت اساتید نظام

ر . دشودمی نهمطبقۀ سرانجام وارد ارتفاعات باشکوه دانندمیآنها

ا شانه از زیر آنه تواندنمی اینجا مسئولیت او بسیار بیشتر است و

خالی کند.

همکار خود همه چیز هایموالنی کسی است که برای اکتیست

، زیرا بر او الزم است در بدهی و در سلول زندان آنها کندمیرا فدا

ا بیشتر از این انجام دهد زیر تواندنمی نهمطبقۀ شریک باشد. واصل

اش این است. وظیفه کنونی

است. این سرائوشاواصل استادی ،آدپیسکاواصل حلقه دهم،

وصلی است که شخص وارد منبع حکمت الهی استادی ،وصل باال

یعنی جایی که بسیار متفاوت است از هر آنچه که شودمی سرائوشا

آید. این طبقه حکمت دهم می ۀحلقتحتانی زیر هایاز طبقات جهان

ندهخواتحتانی هایجهان هایحقیقی استاد است، نه آن که در کتاب

. این حکمت ورای شودمی کشیشان یافت هاییا در کتاب شودمی

شودمی دهم ۀظرفیت انسان است و فقط زمانی که که وارد چرخ

.کندمیمفهوم آن را درک


، به خصوص وقتی کندمیهیچ واصلی به آموزش خود اعتماد ن

دهم مطرح است، زیرا اینجاست که آتش معنوی در درون او حلقه

ا تنه سرائوشایابد که و حقیقت و باوری را می شودمی ورشعله

مت حکبخشی از زندگی است که ارزش زیستن دارد. آنچه به عنوان

کذب و فاقد حقیقت شودمی مادی بیرون داده هایدر جهان خدا

ست که ا ایهباشد. او شخص پذیرفته شد اَکِتا است، مگر آن که پیام

است آنامی لُکطبقۀ رین ی تین استثنایزیرا ا شودمی دهم ۀحلقوارد

ای ی. موسیقباشدمیها در آن است که بهترینِ بهترین هیو ۀکه کلم

رسد صدای گرداب و چرخش آب است. که در اینجا به گوش می

در اینجا چیزی جز صوت و نور وجود ندارد که حکمت را به واصل

یا اسرائوشعنوان استاد . اگر واصل باال که اکنون بهکندمیتزریق

گونه که ادپیسکاست، آنقدر خوشبخت باشد که زندگی را همان

دارای ماهیت حقیقی هایهست در اینجا پیدا کند، واقعاً وارد جهان

.شودمی آکشار

که وقتی شودمی و معلوم دهدمیاست که زندگی آکشار تنها

. ، باید مسیر درستی داشته باشدشودمی فرد وارد این طبقه آنامی لُک

هشتم دو طبقه زیر آنامیطبقۀ این مسیر الوهیت است که طعم آن در

لُک چشیده شده است. با این حال این راه نیست و این تضادی است


دهم به ارمغان ۀحلقکه حکمت حقیقی را برای همه افراد مربوط به

اساسی آورد. حاال اکتیست آغاز به دیدن حکمت سه اصل می

نماید.میسرائوشا

اول، روح ابدی است. هیچ ابتدا یا پایانی ندارد. دوم، هرکس مسیر

. ودشمی را طی کند، همیشه در طبقات معنوی ساکنسرائوشا عالی

ندارد، ایه. گذشته و آیندکندمیسوم، روح همیشه در حال، زندگی

مدت قبل و بعد ،. زمانکندمیحال و اکنون زندگی ۀبلکه در لحظ

هیچ ۀسنجد، بنابراین توهمی بیش نیست. هنگامی هم که درباررا می

.چیزهیچزنیم، توهم است، یعنی حرف می بودن خدا

است. این تجربه ورود واصل به کِلواشارواصل حلقه یازدهم،

کمی در ۀاست که باالترین جهان خداوند است و عد آکشار دنیای

. این جهان غیرقابل بیان است، شوندمین کیهانی وارد آ هایدوره

. در اینجا کندمی، از گرداب عظیم زندگی تراوش آکشارصوت

ی هایصوت، موسیقی جهان هستی است و زندگی خودش به تن

که هرچه وارد آن شود پاک و طوریچرخد، بهچرخد و میمی

. گرددمیآید و باز خالص و شاد بیرون می

،باشدمی آکشارمعنوی در این جهان که سرزمین ۀتولد دوبار

. این تولد دوباره خاص را افزایش درک خداشناسی گرددمیحاصل


به دو جنبه اندهشانسی که این راه را رفتنامند که افراد خوشمی

: قدرت و حکمت. این تولد دوباره کنندمیخدایی شناخت پیدا

یجاد الوهیت روح است. ها، اآمیز و عروج به آسمانستایش اغراق

، راهنمایی را باید یافت.آکشاربرای رسیدن به این تولد دوباره در

به عنوان راهنمای معنوی واصل تواندمی سرائوشافقط استاد جاری

هدایت کند. واصل باید با فروتنی حقیقی آکشاررا به این جهان

جهل برتر شود، زیرا غرور و خودخواهی حاصل هایوارد این جهان

و نادانی هستند که جوینده را از هرگونه شکوفایی معنوی حقیقی

. کنندمیدور

ان جه"از جهان یازدهم به نام ایههنگامی که واصل به چنین مرتب

ۀچیزی دربار تواندنمی که شودمی رسد، متوجهمی "آکشار

شاسرائوبگوید، زیرا آن آغاز و پایان تمام زندگی است. سرائوشا

ز ا سرائوشا. تمام آثار باشدمی آکشار هایو مترجم پیام ]آن[تمام

دهم دریافته ۀحلقگیرند که واصل آن را در سه اصل سرچشمه می

بقۀ طیازدهم. نظر به اینکه در ۀحلقتر از است، یعنی یک طبقه پایین

که تمام زندگی را به هم شودمی یازدهم، او متوجه اصل برتر مهمی

روح وجود دارد چرا که خداوند "و آن این است: دهدمیپیوند

فهمد که چه کم می. اکنون این آدم سیار و موقت کم"عاشق اوست


و او مدام شودمی شامل حکمت و عشق اَکِتا طور این اصل پایانی

الهی باشند تالش و کار هایبرای کسانی که در هر طبقه از جهان

. کندمی

است، اما نه ماهاراجی ماهاراجی، ااَکِت دوازدهم در ۀحلقواصل

هند شرقی روی کره زمین. آن ماهاراجی زمانی همانی بود که در

هست، اما این اصطالح به مرور زمان مثل بسیاری از دیگر اَکِتا

در گذشته به (Catholic)عنوان مثال کاتولیک کلمات تغییر یافت. به

A"شده از بوده است که به طور واضح مشتق "katholic"صورت

KATH A" تعادل"یعنی اَکِتا و "جهانی"بود. کاتولیک یعنی

هیو است و میتوان آن را "HU"ی اصلی . در واقع کلمه"جهانی

نهفته "یا روح انسانhuman" (hu man )ی هیومن که در کلمه

است، یافت. به عبارت دیگر، کلمات اصواتی هستند که صدای اصلی

است. "هیو"آنها

دوازدهم باشد اینطبقۀ باید حداقل واصل سرائوشااستاد جاری

که یک ماهاراجی همیشه یک شودمی حقیقت به این شکل خالصه

ان نیست. عنو سرائوشااست اما لزوماً استاد جاری سرائوشا استاد

عنوان لقب و اسم را به "جاری"کلمه سرائوشااستاد جاری

در کالبد سرائوشا از استادان ایهگیرد. عدمسمی در نظر میبی


تاد جاری تر برای اسحو بنابراین عنوان صحی کنندمیفیزیکی زندگی

رائوشاس و یا استاد جاری سرائوشابرترین استاد جاری "، سرائوشا

اسمی "سرائوشااستاد جاری "خواهد بود. عنوان "اصلی

ن آنتوااما وقتی با معنی درست مشخص شود می شودمی مسمیبی

را فقط به صورت یک عنوان و لقب فهمید.

ماهاراجی در در سطح و مرتبه سرائوشا بنابراین، استاد جاری

، واصل حلقه چهاردهم به عنوان کسی که دارای مهاجیمقایسه با

گذاری نیست. گاهی کالبد است توصیف شده که هنوز آماده تاج

را "مهاجی"تعریف شده نام "نامه اَسِی کِرلغت"طور که در همان

اید این . شکنندمیاستفاده سرائوشاطور مترادف برای استاد جاری به

ازی سایده بارها چیالها را گیج کند؛ اگر زمانی به توضیح و شفاف

تواند با مادیس منطقه تماس بگیرد یا با دفتر جهانی می نیاز بود، فرد

مکاتبه کند.( AUO) اَکِتا

سرائوشاکه دهندمی زدهم یاد بر این، در وصل حلقه دواعالوه

خدا هدایت هایخودش انرژی نیست بلکه انرژی را در تمام جهان

ی و هدف یهاکه حاصل ن اندهطور فهمید. همینکندمیو کنترل

تکامل معنوی انسان بر روی زمین از طریق آموزش و نظم است و

وشاسرائ، استاد جاری مهاجیچیال باید بداند که همیشه آزاد است از


پیروی کند. بنابراین ما اغلب ممکن است توسط کسانی که چیال را

هیپنوتیزم شویم. دهندمی چندین دوره عمر تحت نفوذ خود قرار

دوباره متولد شدن و در چرخه تناسخ قرار گرفتن در همان زمان و

در همان مکان فرد را تحت نفوذ و کنترل دیگران نگه میدارد. اما اگر

هیپنوتیزم شده است به صورت شاگرد تحت نظر استاد آن فرد که

باشد، آنگاه اَکِتا درآید و شاگردِ منظمِ مسیر و راه سرائوشاجاری

دیگر تحت کنترل و حاکمیت شخص دیگری نخواهد بود. واصلین

هرگونه سحر و توانند میدوازدهم باال، یعنی طبقه هایاین حلقه

اطل کنند، به این شرط که فرد مرکز جادویی که بر فرد انجام شده را ب

توجه درونی یا بیرونی آنها قرار گیرد که یا خود آن شخص را

شناسند یا از طرف اقوامش معرفی شده باشند. می

آموزند که آنها کم میرسند کمکسانی که به این مقام معنوی می

هستند. آنها از زمان سرائوشااکنون در اصل رهبران انجمن معنوی

و در این مرحله رشد و شکوفاییاند وراگی بودهدهم عضو نظام وصل

توسط نظام وراگی، دوباره تأیید شدند و برکت یافتند.

دو وصل باالتر، در این کتاب مقدماتی توصیف اَکِتا هایدر آموزه

سیزدهم است و دومی مهاجی حلقهکه واصل ماهارای، شوندمی

طور آشکار به مهاجی چهاردهم است. عنوان حلقهاست که واصل


دو تعریف دارد؛ یکی وصلی است که قبالً گفتیم و دومی وقتی نام

رود، زمانی که لقب کار میبه سرائوشامهاجی مترادف استاد جاری

برای رهبری که واصل حلقه چهاردهم یا باالتر باشد. در سری

طور باالتر به هایهجیز توضیحاتی از این دو وصل و وصل هایکتاب

در ستها. هجیز سرچشمه همه نسخ و نوشتهشودمی خالصه آشکار

"هجیز"ی از آن هستند. هر چند هایحالی که آثار بعدی رونوشت

چ است اما هی "کتاب یا کتاب مقدس"باالترین کلمه برای معنی

اصلی و هایکتاب "ارتباطی با مذهب ندارد. تنها تعریف هجیز،

یعنی دوران و "قرون"است. البته "یقی اعصار و قرونمقدس حق

تحتانی است و هایعنوان هجیزها در جهان "قرون"زمان، هرچند

هجیز در طبقات باالتر از طبقه روح )طبقه پنجم( و باال را خیلی

نامند، اما هرگز ارتباطی به می "کتاب مقدس حقیقی و اصلی"ساده

ترین کتاب است و نه کتاب مقدسکتاب مقدس مذهبی ندارد. هجیز

.9دینی، قرآن، بهاوادگیتا یا ریگ ودا

، وای گورو است، او کشیش، وزیر، سرائوشا، استاد جاری مهاجی

ناجی )یا هر مقام مذهبی( و غیره نیست بلکه نوربخشی است که

خدا را در زمانی که ردای مقام و عنوان معنوی را وارث هایجهان

ترین و درازترین بخش کتاب مذهبی هندوها.کهن .9


خشد. مهاجی، واصل چهاردهم، وقتی استاد ب، روشنی میشودمی

نباشد تنها یک ست گورو است. این ایده یعنی در سرائوشا جاری

هر دوره فقط یک وای گورو وجود دارد و او استاد جاری

که ستسرائوشاست. این وای گورو حاصل تکامل معنوی سرائوشا

خریب م( از ت -تا آنها را )جهان شودمی ها بازیابی و خالصدر جهان

بد کَل نیرانجان نجات دهد. استاد جاری معموالً در دوران هایو نیرو

ی طورکلو به کنندمیخود به علت این که چیالها او را درست درک ن

به علت وجود نژاد بشر آزار و اذیت شده و به زحمت و دردسر

و کندمیکس به طور کامل اهمیت وجود او را درک ن. هیچافتادمی

فهمد؛ نه تنها د حقیقی مهاجی را به عنوان ناجی نمیمفهوم وجو

خدا هاینژاد بشر بلکه ناجی تمام زندگی در هر کجای جهانناجی

که باشند.

معنوی خود هستند و خود هایاین استادان معنوی در ردیف نسل

از رائوشاس . استادانکنندمیمذهبی یا فلسفی مرتبط ن هایرا با گروه

حقیقی هستند که در آن مذاهب شبه ارتدوکس دخالت ایهخانواد

. کنندمین

، استاد جاری مهاجیبرای کمک به اَکِتا واصلین مجموعه

ها از جمله جهانرا به تمام جهان اَکِتا تا پیام کنندمی، کار سرائوشا

نامه مراجعه شود(. هر یک ، به لغتآب یاس ناتیفیزیکی نشر دهند )


ن کانالی هستند و این به معنای مدیوم معنوی یا از استادان به عنوا

رابط و واسطه نیست. اما به عنوان کانالی فردی است که از طریق او،

ه طور جداگانرسد. واصل قدرت خود را بهبه دنیا می سرائوشا قدرت

ا ر سرائوشا ها را که پیام الهیو تمام افراد داخل جهان کندمیمنتقل

تااَکِ بخشد. واصلو روشنی می دهدمیارتقاء نداهدرک نکرد اَکِتا در

سانی . کشودمیهرگز مجرایی برای هیچ شخصیتی از جهان تحتانی ن

فقط در دنیای پول از این دهندمیکه چنین نمایش روانی انجام

یا فقط برای سرگرمی این کار را انجام کنندمیطریق امرار معاش

وی بینی معنبه روشن تواندنمی اَکِتا کس بدون مسیر. هیچدهندمی

برسد.

چهار نظام وجود دارد که هریک از اَکِتا در ساختار واصلین

نند.خدمت کسرائوشا و سرائوشابه استاد جاری توانند میواصلین

، شیوه آموزش است. در این مسیر یا مارگ -آناهارااولین شیوه

. نندکمیکمک به دیگران اَکِتا راه، واصلین از طریق تدریس پیام

دهدیمکند و پیام را به کسانی می کار سرائوشامعلم برای علت باالتر

بدانند و بفهمند. سِهاجی هایراه ۀخواهند بیشتر دربارکه می

، شیوه عشق الهی است. فرد با کار مارگ-سوبهاکتیشیوه دوم

زیرا عشق زیادی دهدمیخدمات اَکِتا درسرائوشا داوطلبانه برای

دارد. سرائوشاو خود سرائوشا، استاد جاری مهاجیبه


شناسند. واصل میخرد ۀرا به عنوان شیو مارگ-گیانیسوم،

خدمات خود را از طریق نوشتن، خواندن، رقصیدن، نقاشی، شاعری

. دکنمیو درباره آن تقدیم اَکِتا خالق برای هایو دیگر اشکال هنر

AUO کندمی( هر سال چهار سمینار برگزار اَکِتا)دفتر مرکزی جهانی

خالقانه را اجرا کنند و به هایاین هنر دهدمیو به چیالها فرصت

محلی کوچکتر و جلسات ماهانه که هاینمایش بگذارند. سمینار

نیز گرددمی( برگزار SsA's) اَکِتاست سنگ هایتوسط انجمن

فهمند میمراقبه خالقانه دارند. چیالها پس از تمرین هایاجرای هنر

د و را اجرا کننها شان باید آن خالقانه هایکه برای شکوفایی استعداد

ی پر هایارسمین اَکِتابه نمایش بگذارند. بنابراین دفتر مرکزی جهانی

سیار ب اَکِتا. موسیقی در زمینه کندمیرا فراهم اَکِتا خالقانه هایاز هنر

تحتانی هایخشن جهان یهاآرام و مالیم بدون دخالت انواع صدا

های. ضربه آرام روی طبل، ضربه مالیم یا لمس کلیدشودمی پخش

پیانو توصیفات خوبی از موسیقی هستند که باید برای ارتقاء و تعالی

معنوی باشد نه فقط بلندی صدای کنسرت. شاید عنوان کردن

یای جا باشد. طیف پوبه اَکِتاموسیقی کالسیک به عنوان موسیقی

وجود ثباتی ذهنی بهاصوات مهم است نه ضربه مداومی که نه تنها بی

.کندمیثباتی در بین مردم نیز ایجاد بی آورد بلکهمی


شیوه تبلیغاتی است. واصل خود را مارگ -واهاناشیوه چهارم،

گران . اینها نشاندهدمیبه جهان و بین توده بشر قرار اَکِتا حامل پیام

ند. هیچ هست سِهاجی ، دانش باستانیاَکِتات معنوی و پیام آوران حقیق

مذهب و آموزه اَکِتا ارتباط مذهبی در اینجا وجود ندارد زیرا

متافیزیکی نیست.

شاسرائوطور کلی روش خدمت به استاد جاری این چهار شیوه به

جدی بین این هایهستند. هرچند، واصل نباید به دنبال مرزبندی

به یک شیوه خاص ایهت دیگر اگر او عالقها باشد. به عبارشیوه

از هرکدام اندکی را انجام دهد. هرچند خوب است تواندمیندارد،

که در یک مسیر بماند و روشی برای خود انتخاب کند، به این معنی

تواند قدرت، انرژی و ذهن خود را در یک جهت می واصل که

را، در با کار بین فق تواندمیمارگ -متمرکز سازد. مثال، در سوبهاکتی

ت نشر حقیق تواندمیبیمارستانها و بین سالمندان خدمت کند. او

یرد و عهده بگرا از طریق خدمت به افراد نابینا و نیازمند به سرائوشا

صلح و شادی را به افراد ناتوان ببخشید.

، جریان مسموع حیات، سرائوشابا سرائوشا هر واصلی در

این ، ارتباط دارد. بنابردهدمیرا افزایش کِتااَ نیرویی که حرکت کامل

سرائوشا او مجرای شخصی خودش تحت فرمان استاد جاری


ش هرگز نباید سبک و حقیر شمرده شوند، هایو مسئولیت شودمی

.باشدمیاز این جهان ایهزیرا هر واصلی نور بالقو

فصل یازدهم

نظام وِراگی

عنوان نظام اساتید نامه اَسِی کِر بهوراگی )عدم وابستگی( در لغت

دهم و باالتر تعریف شده است. آنها باالترین ۀحلق، واصلین سرائوشا

ۀهمهستند که شامل اَکِتا در برادران سراجا )برگ(طبقه و سطح

پنجم و باالتر از آن هستند. همچنین، نظام وراگی ۀحلقواصلین باالی

ست که شامل استادان اسرارآمیز هیمالیاسرائوشانظام استادان قدیمی

، اساتید وراگی هستند. همراه با دیگر سرائوشاکه اساتید شودمی

که وجود دهندمی محرمانه را تشکیل ایهبرتر، آنها حلق هایوجود

سری و اسراری هر عصر شناخته شده بوده آن برای استادان مکاتب

است. آنها مردان شبه مقدس غرب هستند که در هجیز یعنی کتاب


ایه، کامل شدند. آنها همیشه در آکسایا )جهاناَکِتا مقدس و حقیقی

.مانندمیو به طور ابدی در روح اندهفوقانی( وجود داشت

ه است . هرچند، عاقالن"عدم وابستگی"یعنی "وراگی"کلمه

سرد گیری، غرور یا خونبگوییم این جدایی و تفکیک به معنای کناره

یابیم که زبان بسیار محدودتر از آن میبودن نیست. در عوض، در

ها واکنش نشان دهند. است که مردم بدون دانستن معانی و نشانه

بنابرین، درگذشته اتفاق افتاده که بدون تعریف خاصی که استاد

ده باشد، شاگردان اغلب کلمات را سوء تفسیر دا سرائوشاجاری

، کنندیم. برادران سراجا هرگز معانی را اشتباه تفسیر و تعبیر نکنندمی

که چیال به خودشناسی نرسیده باشد این سوءتفاسیر اما تا زمانی

)عدم بورچاکوراگی، در اجرای وجود دارد. اینجاست که نظام

.کندمیوابستگی( به چیالها کمک

ادان در است که است آکشاراین عدم وابستگی نشانگر آینه حقیقی

. عدم وابستگی به کنندمیتحتانی اجرا هایپایین جهان هایحلقه

اما کندمیدهنده آن است که روح در جهان زندگی سادگی نشان

جزوی از آن نیست. به عبارت دیگر، فرد بر زندگی خود مسلط

ت . این اتفاق به معنای آن نیسشودمینگری نو تسلیم منفی شودمی

از بلکه حسِ واقعی شادی کندمیتفاوت و بد رفتار بی که فرد سرد،

111 نظام وارگی

. او از عقوبت اعمال خود گرددو ساطع می وراگی منتشرواصل نظام

ست فهمیده ا اَکِتا ها پیش، از همان ابتدای مسیرِترسد، زیرا مدتمین

. کندمیکه در شاهراه دارما حرکت

رما نشانگر مسیری بدون کارما و بدون وابستگی است که الهام دا

است. وقتی چیال کارمای خود را سرائوشا بخش زندگی واصل

. او کندیمسفر اَکِتا ، مستقیم به مسیر دارما و از طریقکندمیتسویه

که ، در حالیشودمی مثبت و منفی و تأثیرات آنها رها هایاز عقوبت

شودیم به شادی بزرگی تبدیل کندمیعدم وابستگی که واصل تجربه

.کندمیی را لمس نایتنهو هرگز حس تهی بودن و

یهمیشه بدون وابستگی به کالبد باق سِهاجی بینید که روح درمی

متفاوت در هایماند، اما گاهی انسان هویت خود را در زندگیمی

تکامل یافته که خاطرات سانِ. اندهدمیسردرگمی و خطا از دست

ه آموزد کرا داشته است می اَکِتا کافی برای ورود به هایو برداشت

ه این عدم ک بینیممیاو روح است، یک روح بدون وابستگی. بنابراین وابستگی به صورت شناخت شادمانه از هویت انسان به عنوان روح

عانی و وابستگی باید معدمۀ وجود دارد. این عبارات دربار

منفی که به آن نسبت داده شده را پاک کند. هایبرداشت

کنیم، میوابستگی را درک بر این، از آنجایی که ما اکنون عدمعالوه

اق ترین فرصت و اتفکه ورود به نظام وراگی اعالن شادمانه بینیممی


است! این ورود در وصل دهم، آدپیسکا به همراه جشن بزرگی در

قصر ساتا "به نام اَکِتا دهم، معبد حکمت زرینطبقۀ در سِهاجی

. تدافمیالدین، اتفاق به استادی و نگهبانی باوا محی "ویسیک

)اساتید نُه فرد خاموشگذاری شده به این اساتید تازه تاج

. مسئولیت کنندمیدر طبقات درونی کمک ماهاراجهام( یا -خاموش

ی نیست. این مفهوم بیانگر ماهاراجها کمتر از اداره کل جهان هست

ترین مسائل است و این اساتید هنوز حس شادمانی و شوخ جدی

ز گذشته ا سرائوشاطبعی استثنایی خود را دارند. بسیاری از استادان

ایهکه حس خنده و شادی کلید اصلی بقا بر روی هر سیار اندهگفت

ی منف است. جایی که افراد نتوانند شاد باشند و بخندند، غرق در

م که دانیمی. مسائل مهم جدی حتما وجود دارند، اما شوندمینگری

ارآکشت هایو در ن کندمیمسیر تکاملی هیچ نقش مهمی را ایفا ن

است که اقتدار همه چیز را به عهده دارد.

مورد تواندنمی هرگز آکشاراست و آکشاراگر بفهمیم خدا

طور قطع در شکوفایی و تجلی خود در تمسخر قرار گیرد، به

م. ساده بگویم خیلی آسان است ایهپیشرفت زیادی کرد سرائوشا

رد . وقتی فدهدمیترین مسیر را نشان کم مقاومت اَکِتا بخندید و

. تا روزی فرا شودمی هدایت آکشار، او به سمت گیردنمیسخت


کند تا آن در اعمال خود اختیاری عمل تواندمیرسد که انسان می

چرخد. میروز او مدام دور چرخ بهاواچاکرا یعنی چرخه تناسخ

درک تضاد بزرگ ابدیت، صعود به طبقات خدایی را نشان

کنید همانند کار کودک با پازل می. وقتی از طبقات باال کار دهدمی

که همه قطعات اینجا هستند، اما هنوز وقت او به داندمیاست. او

. اگر قبل از رفتن به رختخواب کارش شودمی آزمون و خطا سپری

را کامل نکند و تمام قطعات پازل را در جای خود قرار ندهد، دوباره

. شاید هرگز به سراغ پازل نرود کندمیو بار دیگر آنها را امتحان

. مهم این است که چیال خویش چون زیاد برایش مهم نبوده است

وراگی وارد شود. استادی را آشکار سازد و به نظام

ماند. مهم نیست میطور روح هم تنها نماند، همینمیتنها نآکشار

آرامشو هیچ بودنقدر تالش کند تا از تمام وکامل بودن، فرد چه

بر آن احاطه یابد. تواندنمی تقلید کند، در هر صورت هرگز آکشار

یشتر هرچه فرد ب"رسیم که: میبنابراین، به حقیقت قدیمی و به جا

توان یم. این تضاد را "شودمی برسد کمتر موفق آکشار تالش کند به

چیزی ت برای دنبال کردنهاینقراری بیبا گفتن این که اشتیاق و بی

آموزیم می اَکِتا سازی کرد. در نتیجه، درشفاف شودمی به هیچ منتهی

را طور دیگری و از طریق تالش بدون تقال و با مراقبه دنبال آکشار

کنیم.


کنیم که منظور از جریان مرکزگرای روح در میدر اینجا ما درک

عقب بکشد، جریان آکشارچیست. اگر آکشار به سمت سرائوشا

ن . ایشودمی آغاز کندمیسفر آکشار ابدی که در آن فرد به سوی

وی این معمای قامض باشد. عالوه بر آن، ما در گتوضیح باید پاسخ

فهمیم که احساس بورچاک )عدم وابستگی( به شکلی میادامه

اس را ترین احسیابد. بنابراین، عدم وابستگی آراممیمرکزگرا جریان

. دهدمیزحمت و تقال نشان در تالش بی

وراگی قبل از عضویت، بورچاک را تجربه کرده است و نظام

توان اینطورمیاین تجربه را کندمیطور ابدی اجرا را بهسپس آن

، بردمیتوصیف کرد که آرام بودن و آرامش، فرد را به خواب فرو

سازد. با این میحرکت شدن هدف ما را آشکار اما مرحله قبل از بی

ماند زیرا در واقعیت جستجوی فعاالنه مینتیجه بی حال، این کار

ین یابیم که وراگی چیالها را در امیبنابراین ما دربسیار اشتباه است.

فرد و شودمی . ترس از درک و دانش بیشترکندمیمسائل راهنمایی

شودمی زیرا منطق فرد آزاد کندمیعامل تجزیه و تحلیل را فراموش

. پس مسیرِ عالیِ مسئولیتِ جمعی به کندمیتر پیشرفت و سریع یابد.مسئولیت فردی تعالی می

که ینیمبمیشویم میروبرو سرائوشااگرچه، وقتی با استاد جاری

این مجرای مستقیم باید به روشی مسئوالنه مورد احترام واقع شود.


رائوشاسبازگشت سریع و حقیقی ویژه کسانی است که استاد جاری

زنند و هویت او را مییا به او تهمت دهندمیرا در اولویت قرار ن

ه را تجرب سِهاجی توانندمینپرسند چرا می ایه. عدکنندمیدار لکه

گذشته که در آن استاد جاری هایکنند و هنگام کشف زندگی

اید با برند. اغلب بمیرا تحقیر کردند، به این مشکالت پی سرائوشا

ا را اجر سِهاجیکارمای خاص کنار آمده و مصالحه کنند تا بتوانند

غازآ سِهاجی هاکنند. اما به خاطر داشته باشید که با بستن چشم

مگر آن که آگاهی کودکانه کنندمی. اما عده کمی آن را درک شودمی

و حکمت انجام این کار را داشته باشند.

هایدهنده باالترین گروه موجودات است. همه گروهوراگی نشان

ها بازتاب ضعیفی از نظام و حزبها جهان تحتانی و منفی، سازمان

افراد غیرواصل را به سمت وصل در این گروه اَکِتا وراگی هستند.

به عنوان علم و آموزش استادان وراگی اَکِتا .کندمیبرگزیده هدایت

، وشاسرائبه عنوان استادان سِهاجی وجود دارد. این استادان سرائوشا

ای به عنوان راهی بر سرائوشا را تحت فرمان استاد جاری اَکِتا مسیر

آماده جهت ورود به قلمرو آسمانی و بهشتی در این دوره هایروح

یده رهبری این گروه برگز سرائوشا. استاد جاری کنندمیحیات تایید

از نظام وراگی را به عهده دارد اما توسط آنها انتخاب نشده است.


در الهامکده شانگتاعصای قدرت را در دره سرائوشا استاد جاری

دور او وسیع و های. مسئولیتکندمیدر کالبد روح دریافت تیرمیر

ندتوامییک زن -از دسترس هستند )او همیشه انسانی مذکر است

این سطح و مقام افتخار را هنگام بازگشت در تناسخ به شکل مرد

هجیز هایطور کامل در کتابها بهدریافت کند(. این مسئولیت

طور خاص و کاملو در هر کتاب یک فصل به شوندمیتوضیح داده

اختصاص داده شده است.سرائوشا به استاد جاری

؛ هر چند، کتابی شودمی سرائوشا نظام وراگی شامل همه استادان

ار اصل و نسب و تب"منتشر خواهد شد به نام اَکِتا به زودی توسط

سرائوشا استاد جاری973 که شامل فقط "سرائوشا استادان جاری

اخیر ۀسال قبل از دور 9900از زمان آغاز کالی یوگای کنونی در

در اسرائوش. )قبل از عصر عمومی( بسیاری دیگر از استادان شودمی

وجود دارد، اما در هر دوره فقط یک استاد سرائوشاکنار استاد جاری

وجود داشته باشد. محال است تمام استادان تواندمیسرائوشا جاری

را با سند و مدرک اثبات کنیم سرائوشاو استادان سرائوشا ری جا

ی ی و کلی و منطقهایزیرا تعداد آنها زیاد است. بنابراین تصمیم ن

.شودمی گرفته اَکِتا همیشه توسط


به کنندمینه فرشته خاموش یا ماهاراج که با اساتید وراگی کار

قرار زیر هستند:

سِهاجی-سرائوشا درونی پرتو ۀنگهدارند ماهاراج فائوندا: -1

سپنتا و پرتو و تشعشع هشتم آمش سِهاجی، پرتو سرائوشاسپنتایِ

درونی ۀحلق -شودمی جاری آکشاراز سرائوشا )هشت پرتو

مهاجی(.

سپنتایِ سرائوشادرونی پرتو ۀنگهدارند ماهاراج آبِشا: -7

سپنتا.سرائوشا، جوهره خالص پرتو و پرتو هفتم آمش

،سرائوشانگهدارنده درونی پرتو آمراتاتاتِ ج آسارن:ماهارا -1

سپنتا.اشعه و پرتو حیات ابدی و پرتو ششم آمش

،سرائوشادرونی پرتو هائورواتایِ ۀ نگهدارند ماهاراج واسنِر: -9

سپنتا.پرتو روح مطلق و پرتو پنجم آمش

درونی پرتو اسپنتارماییتیِ ۀنگهدارند ماهاراج رِگنای: -1

پنتا.سپرتو کامل تقوی و پرهیزکاری و پرتو چهارم آمش، سرائوشا

،سرائوشادرونی پرتو کاشاترایِ ۀنگهدارند ماهاراج باهدوا: -6

سپنتا.پرتو نگهدارنده و حافظ و پرتوی سوم آمش

درونی پرتو ووهومانویِ ۀنگهدارند ماهاراج کاریگا: -1

سپنتا.، پرتو حکمت الهی و پرتو دوم آمشسرائوشا


درونی پرتو آساواهیستایِ ۀنگهدارند ماهاراج ابسالهن: -8

سپنتا.، پرتو قدرت عالی، برتر و پرتو اول آمشسرائوشا

و نیروی سری کننده ، ورکا است که هماهنگماهاراج آخر -9

ست، چون فقط هشت پرتو اصلی نور در سرائوشا هایپرتو

تند.سسپنتا هستند که نشانگر مسیرها و جهات جهان هستی هآمش

نامند اما معموالً مینه فرشته خاموش را گاهی استادان ناشناس

گیرد. میاین خصوصیت ناشناخته از خصوصیت سکوت سرچشمه

تادان ، اسشودمی تحتانی آشکار هایسپنتا در جهانوقتی شورای آمش

.کنندمیخاموش )ماهاواکیز( هویت خود را آشکار

سرائوشا استاد جاری نگهبانان بیرونی، شورای حلقه درونی

برای آنها سرائوشا هایهستند که همان نام را برای تمام پرتو

سپنتا. عنوان و لقب کامل این شورا شناسیم، یعنی همان آمشمی

ضو سپنتا نه ع. آمشباشدمی "شورای جهانی نه نفری، آمش سپنتا"

تا شورای شوندمیطور خاصی انتخاب از نظام ویراگی دارد که به

باشند و به ترتیب نه ماهاراج درونی سرائوشاتقیم استاد جاری مس

همگی تابع آمش سپنتا، شورای سرائوشا هستند. دیگر استادان

ائوشاسرجهانی نه نفری هستند. این به عنوان تصویب استاد جاری

رود که وقتی شورا در طبقات تحتانی متجلی شود از آن میشمار به

.کنندمیاستفاده


جهان سلسله مراتبی وجود دارد و فرد نباید به این عامل در این

که کنندمیواکنش نشان دهد )عصبانی شود(. فقط افراد نادان باور

بدخواه و خودخواه هایتوان با دیکتاتورمیتحتانی را هایجهان

غیرخداپرست، درست و مناسب اداره کرد. این ایده مهجور فقط

دان . استاشودمی تحتانی هایجهان موجب قتل عام و کشتار مکرر در

. هر دکننمیرسد مقابله نمیهنگامی که ویرانی فرا سرائوشاوراگی

چند در درون کالی یوگا، وقتی هنوز امیدی برای انتقال جمعی به

وضعیت اجتماعی باالتر وجود دارد، آنها با هر ابزار موجودی اول

و اَکِتا خانواده، سوم، دوم برای خدمت به آکشاربرای خدمت به

انیت در که انس بینیممی. ما کنندمیکار سرائوشابعد به بشریت با

رده چهارم قرار دارد، اما در برخی مسیرها، آنها انسانیت را کمتر از

ها انسانیت را در گیرند! در جایی برخی گروهمیاینها هم در نظر

حک و خنده دار که آن هم مض دهندمی مقیاس و مقام باالتری قرار

و کِتا اَ، خانواده، آکشاراست! شش میلیون سال پیش توالی اولویت:

رده ، گاکو تعیین کسرائوشا از طریق استاد جاری آکشاربشریت را

طور مناسب اعمال خود به کندمیاست. این دیدگاه به چیال کمک

تحتانی مورد سنجش قرار دهد. هایرا در حین زندگی در جهان

بهترین نوع رهبری را اَکِتا در زمان و مکان الزم است ورهبری،

. انسان در رابطه با اقتدار مشکالتی دارد زیرا معموالً این دهدمیارائه


. کندمیموضوع، او را با گرفتن پول و سرانجام زندگیش استثمار

جنگد و مدارک و اسناد آن را فراهم میبنابراین انسان با اقتدار

این اتفاقات کمکی به سلسله مراتب نظام وراگی . گاهی کندمی

. مردم اغلب بدون اینکه در ابتدا به مسائل رسیدگی کنند آنها کندمین

، دهدمی. وقتی این اتفاق در سطح کلی رخ دهندمی را از دست

بسیار پایینی از زندگی، مثل یک کالی یوگا هایکه چرخه بینیممی

ان مستند، وقتی درباره سلسله مراتب عنوبر این، بهوجود دارد. عالوه

کنیم، آنها ربطی به شکوه و جالل و خویش حقیر میصحبت اَکِتا در

ترین ماهیت هستند.ندارند. این افراد دارای متواضعانه

در حال حاضر، پنج هزار سال است ما در کالی یوگا هستیم.

ای رترین جنبه روز کیهانی است که داهرچند این کالی یوگا تاریک

که بودن در بینیممیمیلیون سال است، 4/1طول مدت عادی تقریبا

ی و آرامش است )کل هایآغاز چرخه کالی یوگا، نشانگر مقداری ر

سال است، در حال حاضر ما پنج هزار سال است 194000چرخه

م(. بریمیدر این چرخه هستیم و یا در آغاز دوران کالی یوگا به سر

خه، نیروی منفی آن قدر زیاد است که معموالً در قسمت آخر این چر

احساسی، فالکت و ناامیدی ویژگی کلی بی .شودمی منجر به نابودی

. ممکن است گفته شود این حجم نیروی منفی شودمی و اصلی مردم

که درصد بینیممیامروز رخ داده اما اگر از لحاظ آماری نگاه کنیم،


درصد تحت تاثیر نیروی %11تفاوت دارد. درست است که ما امروز

)یک بینیممی %1111/11منفی هستیم، اما وقتی پایان کالی یوگا را در

ک کنیم آن یمیشویم و آرزو میدر میلیون مثبت است(، از آن راضی

درصد مثبت را در حال حاضر داشته باشیم.

ی با حضور خود هایبه تن که دانندمیعالوه بر این، اکتیستها

ل تأثیر مثبتی بر چرخه باالتر، در تاراتی بگذارند. تاراتی تحوتوانند می

است که موضوع مهم در هر بخش دوم از اَکِتا چرخه تاریخ در

هشت جلد -هجیز است )کتاب مقدس اصلی و حقیقی هایکتاب

تحتانی هستند. بخش دوم را هایها مربوط به جهاناز این کتاب

سیستم پیش از عصر طالیی "نامند که به معنی می "Vrnda"ورندا

"داورن"نیست اما در عوض اَکِتا . اینباشدمی "سرائوشااستادان

است نه چیز دیگر. سِهاجیعلم اَکِتا (. یادتان باشدشودمی نامیده

جمن در ان اَکِتا اما بیشترین اعضای کندمیرا اجرا اَکِتا ورندا اصول

(.%90ورندا حدود ده درصد هستند )

ی هایبر این، تاراتی یا تحول چرخه تاریخ، راهی را برای رعالوه

تدا، . ابدهدمیاز قربانی بودن در فرهنگ نیروی منفی به فرد نشان

اد و سپس این است دهدمیعضویت استادی شخص را در زندگی اَکِتا

ز طریق ورندا باعث تغییر فرهنگ با نظام وراگی ا تواندمی سرائوشا


غییرات یابد، تمیشود. البته، در طول مدتی که فرد به استادی ارتقاء

، اما اغلب چیال مایل است روی خود کار افتادمینیز همزمان اتفاق

کند نه دیگران. این فعالیت خوبی است زیرا انسانی که دوگانگی

که در آن زندگی ودشمی ، سبب تغییر جهانیدهدمیخود را تغییر

.کندمی

به شخصه دنیا را تغییر دهد، اما تواندمیبنابراین، اگرچه انسان

اد . عالوه بر این، وقتی انسان استشودمی با کمی کمک بسیار آسانتر

یابد که استادی حقیقی در هنر بخشیدن و می، درشودمی وجود خود

تواندمین بخشیدن. به عبارت دیگر، انسان بدون شودمی دادن متجلی

نظام وراگی شود. پاسخ در آن است که ابتدا خود را سرائوشااستاد

بشناسید و سپس به بشر کمک کنید.

بخشش و استادی هر دو یکی هستند. عدم وابستگی یعنی

المثل طور که ضرببخشش مادی و معنوی در همه سطوح، همان

. "ستانییمهرچه بیشتر ببخشی، بیشتر ": گویدمیقدیمی و معروف

ت و در این عمل بیشتر دریاف دهدمیاگرچه استاد اهمیتی به ستاندن ن

د هر طریقی به استا چیال به . به همین دلیل است که وقتیکندمی

بینید. یم. دلیل این را به تجربه کندمیبخشد، چند برابر دریافت می

یاورد و سودی نکند، این اگر کسی در بخشیدن چیزی به دست ن

قدر کفایت نبخشیده یا از استاد که به دهدمیدلیل مطمئن را نشان


. اگر کسی مدام در مشکل و بدبختیکندمیحقیقی و درست پیروی ن

خصوص در درون خود، لزوماً مانند آنچه شبه معلمین آنها باشد به

عالیم بلکه ت .کنندمیدارند تا باور کنند، کارما تسویه نمیرا بر آن

ارمای و حجم زیادی از ک کنندمیاشتباه و یا استاد اشتباهی را پیروی

آورند. میمرگبار به وجود

. ودشمی وراگی به شکل مکتوب به عنوان هجیز متجلی هایآموزه

هجیز به صورت تنها کتاب مقدس است، اما نه کتابی مذهبی مانند

ام مراحل هشیاری یا آنچه مذهبیون دارند. کتاب هجیز برای تم

طبقات وجودی، وجود دارد؛ بنابراین تعداد این کتابها نامحدود است.

، حداقل دوازده کتاب باید برای ارائه مبنایی شودمی وقتی متجلی

مذهب، فلسفه، آموزش اَکِتا برای تمام زندگی وجود داشته باشد.

ه علمی منحصر به فرد است ک اَکِتا متافیزیک یا علم اسراری نیست.

در ارتباط با انگیزه خودخواهانه یا دخالت روانی اسرارآمیز و مکتوم

نیست.

در رابطه با هجیز به صورت موسیقی سفید آسمانی اَکِتا در واقع

ماند، نه به شکل کلمات بلکه به شکل در طبقات درونی باقی می

شاسرائو ت خودمالیم و آهنگین وراگی به صور هایزیباترین ذکر

که باالترین ارتعاشات به هجیز نسبت داده بینیممی. ما باشدمی

یابد. تجربه میو آگاهی فرد هنگام خواندن آن ارتقاء شوندمی


را 9ارسرائوش خواندن هر کتاب مکتوبی توسط استاد وراگی تجربه

جیان جیاترییا جیوان موکتیعنوان به سرائوشار. دهدمیارائه

سرائوشار شده است، یعنی آزادی در اینجا و اکنون. شناخته

که فرد در اثر مصرف مواد مخدر و دیگر دهدمیاحساسی عالی

. کلمات کندمیآور آن را لمس و احساس نوسایل مصنوعی نئشه

تند کلماتی هسسرائوشا شارژ شده و باردار مورد تأیید استاد جاری

دیگر، . به عبارتکنندمیخود استفاده هایکه اساتیدوراگی در نوشته

تمام کلمات مورد استفاده استادان پر از ارتعاشاتی هستند که فرد را

. فرد غیر استاد فقط اطالعات کندمیدر همان لحظه شکوفا و متجلی

تحتانی در کلمات و نوشتار خود منتشر هایو ارتعاشات را از جهان

طریق وراگی، انفاس زندگی و از سرائوشا. بدون ارتعاشات کندمی

معنی بوده و وجود ندارد، مگر در یک حس منفی بی خود زندگی

رونوشت شده از هایگونه از احساسات منفی. کسانی که نسخه

هجیز را با نام منسوخات مقدس )قرآن، انجیل، ریگ ودا و.....(

. اندهبه جز احساسات اشتباه مورد الهام چیزی نبود اندهنوشت

سات دروغین، احساساتی ریاکارانه و نمایشی است که در غرب احسا

به آن زیاد توجه شده است.

زادی معنوی است.آبه معنی سرائوشار. 9


. او معتقد دهدمیسخت قرار هایانسان خود را در موقعیت

، استاد است. هرچندسرائوشا است که بدون جستجوی استاد جاری

فهمد، او بدون تسلیم به استاد جاری میاین انسان، نیمه صحیح

اش را زندگی هایشدن خود، تالش سرائوشااستاد و سرائوشا

. این جریان سردرگمی و ابهام سبب ناآگاهی اوکندمیخراب

متعدد زندگی دیگر هایتا در دوره گرددمیو موجب شودمی

شرکت کند. چنین انسانی معتقد است که بدون آنکه کسی در

اش باشد خالص و برای خود مستقل است. زندگی

. دهدیمپیش از این گفتیم که انسان دنیا را با تغییر دادن خود تغییر

ی مستقل باشد؟ پاسخ درهایبه تن تواندنمی طور است، چرااگر این

آید. اگر فرد خود را جدا از میمفهوم و برداشت جدایی و افتراق

ی . هر چند، انسانشودمی مستقل تبدیل ایهبه جزیر داندمیدیگران

کم در زمینه که از دیگران جدا نیست، دست داندمیا باشد که تنه

شه االت همیؤبینید پاسخ به سمیآگاهی، پس یک جزیره نیست.

. مدهیمیکنیم و به آنها ساختار میطور هستند که ما آنها را درک همان

. دکنمیاش تغییر اگر فردی مفهومی را تغییر دهد، اغلب زندگی

یح و تغییر را توض شودمی کجا وارد اَکِتا دهدمیبنابراین، این نشان

تا سازگار شود. به عبارت دیگر، دهدمیو به فرد آموزش دهدمی


خودشان جبران کنند نه دیگران. این دهدمیاکتیست به دیگران یاد

، اما ما در اینجا قصد نداریم گرددمیایده ظاهراً به مفهوم جزیره بر

کِتااَانگیز فلسفی را مطرح کنیم؛ در عوض ما مبانی استدالالت بحث

رای ب سرائوشا است که از سِهاجی آموزش اَکِتا. دهیممیرا توضیح

، دهدمیآموزش سرائوشا سفری که نظام وراگی توسط استاد جاری

. کندمیاستفاده

نظام وراگی )عبارت اضافی است که همیشه استفاده شده و هرگز

ست درست ا "اَکِتا مسیر"نیست، یا مثالً "نظام وراگی،"به صورت

با اَکِتا برای چیالها و پیروان 9(صحیح نیست "، مسیراَکِتا"و

نندکمیکه، این استادان آزادانه اعتراف . جاییکندمیی کار هایپاسخ

خاصی برای هر مشکل شخصیِ افراد ندارند. اگرچه هایکه پاسخ

زندگی آنها در زمینه استادی معنوی واقعاً موفق است و پیشنهادات

شناسی آنها فقط برای خودشان است. این درست است که کیهان

ها ( به عنوان علم دقیق پدیدههجیز وراگی )سارواتاس، کتاب سوم

شخصی چشم هایاز تفاوت وجود دارد، اما حتی در این علم استادان

. کنندمیپوشی

Vairagi Orderشود، نه نوشته می the Order of Vairagi .منظور نوع نوشتار کلمه است. 9

. AKATHA path، نه path of AKATHAنویسمیا می


ماتریکس تواندمیشخصی بسیار مهم است زیرا هایتفاوت

بینید وقتی مردم برای ایجادمیدرونی را کامل تغییر دهد. بنابراین

، کنندمیاد تغییراتی ایج سرائوشاتغییر، تنها و بدون توجه به استادان

سبب خستگی و از بین که فقط کنندمیذهنی شرکت هایدر بازی

. کنندمیو هیچ پیشرفتی ن شودمی رفتن نیروی آنها

اعتماد و الهام حقیقی را در پیروان ایجاد اَکِتا نظام وراگی زیر نظر

رساند. این استادان بزرگ می و سرانجام آنها را به استادی کندمی

ه ی کهای، آنزیمکنندمیوراگی عناصری هستند که آتش را روشن

و نوری که راه را روشن شوندمیموجب سوخت و ساز بدن

گی یِ نظام باستانی وراسرائوشا. پس از همراهی با یک استاد کنندمی

درخشد. این میل و رغبت حقیقی برای زندگی در درون فرد می

تمایل برای زندگی در تمام موجودات زنده دوجانبه است و

د وجو کنندمیموردنظر را ایجاد ی که تغییرات هایطور در چیزهمین

دارد.

از دست دادن الهام خود شکایت ۀحتی هنرمندان خالق که دربار

آن جرقه الهی و سرائوشاکه استاد جاری انده، متوجه نشدکنندمی

. جریان کندمیابدی، یعنی آتما یا روح را در درون هر فرد مشتعل

از مراقبه، خود که شخص روزانه هنگامی که قبل سرائوشا زندگی


، کندمیو به درون آن سفر دهدمیرا مجرایی برای روح الهی قرار

توان میهمان الهام جادویی در زندگی اوست. این جریان زندگی را

احساس کرد و این جریان به وسیله نظام وراگی سرائوشاربه مانند

ایجاد شده است.

رد گیمی یاد ،سرائوشاردر بورچاک )عدم وابستگی( را، شخص

دهدمی سکون در روح را شرح نیرومندی ِ، بورچاک .کندمی و تجربه

احساس "بورچاک" گویدمی. حتی وقتی فرد کندمی شریحو ت

ال چیاوقات گاهی .شودمی حرکتی در آنجا حسو سکنی و بیتوقف

این، بورچاک است این تجربه ِ، دکنمی زمان را تجربهدر ایهوقف

هایتوان در جهانمیرا این تجربه . در شخص استقطبیت روح

تحتانی نگهداری و حفظ کرد. هرچند، قدرت بورچاک فقط در

باالتر قابل نمایش و بازتاب است. هایچرخه

باید اکبورچ، در گفتارتر پایین هایدر چرخهموزد که افرد باید بی

هایازنی برای، تبادلی واسطهِیک تحتانی از هایچرخه. مخفی بماند

ردن ک برای دریافت، بنابراینو خواهد کرد استفاده شخص بتداییا

ارتباط داشته شخص باید تحتانی است ( هایآنچه الزمه ِچرخه)

، بیگانه باشد یا در نظر دیگران چنین بنمایداگر شخصی .باشد

ها طالب ِو گروهها انجمنوجود نخواهد داشت. استقرار یا ارتباطی

. متناسب کردن قدرت خود هستندنیستند، بلکه غرق در فردگرایی


این مفهوم به آن معنا نیست که فردگرایی منفی است، بلکه برای

نظمی تغییر مادی برای هرانسانی معنای هرج و مرج و بی ۀجامع

ی هایی ترسناک است )سیستمهای. تغییر زیاد برای وضعیت نکندمی

د (، زیرا کنترل و تسلط به طور ظاهری وجونندکمیتدریج تغییر که به

ه گرایان معتقدند که اگر نتوانید بندارد. طرفداران مکتب پولی و پول

دهید. پول یعنی میاین راه ادامه دهید پول و مسیر خود را از دست

خدا.

هایاعتمادی بین مردم در چرخهتمام خصوصیات منفیِ بی

فظیاللطور تحتبه "خدا اعتقاد داریمما به "تحتانی وجود دارد. شعار

مورد قبول مردمی است که به دیگران اعتماد ندارند و فقط به خدا

اعتماد دارند. هر چند این خدا فقط خدای جعلی و ساختگی است،

صورت واقعی در چشمان و نظر اکتیست به آکشار چون خدای

. شودمی تجربه

ا ا عدم وابستگی حقیقی ربر این، اگر فرد نتواند بورچاک یعالوه

دارد؟ انسان مدام با این هایتمرین و عمل کند، پس زندگی چه فاید

د رسد که از بشریت بیزار باشو به این نتیجه می شودمی سوال مواجه

، کندمیکار ن اَکِتا ت خودکشی کند. این نوع جلب توجه درهایو در ن

که بیند. فرد میدکنمیچرا که مفاهیم خاصی را برای انتخاب ارائه


اجرا کرد. سِهاجیتوان آزادانه در طبقات درونی در بورچاک را می

انی تحتطبقۀ ساتیا یوگا در هایعالوه بر این، در باالترین چرخه

. شودمی در بورچاک اجرایی سرائوشافیزیکی، قدرت

بر این، افراد دارای طول عمر زیاد در نظام وراگی به ندرت عالوه

. به همین دلیل است که مقام شوندمیدر مقابل دید عموم ظاهر

که در شودمی معموالً به فردی اطالق "سرائوشااستاد جاری "

. اساتید باستانی که شودمی جامعه به عنوان مرد خانواده شناخته

پیکر و توانند مین دهندمیانجام پکایاکالیا 9آیورودیکتمرینات

کالبد خود را آلوده کنند. این آلودگی به معنای آلودگی و عفونت

نعتی است. ص ۀویروسی نیست، بلکه آلودگی صوتی در دنیای پیچید

م چرا بسیاری از استادان باستانی وراگی در تبت زندگی دانیمیاکنون

ست. بسیار پیشرفته شده اکه صنعت در زمان و فضا ، در حالیکنندمی

م( صوتی بزرگترین قاتل جامعه است، نه بیماری. بیماری -)آلودگی

یا ناراحت بودن یا در راحتی نبودن. در مقابل، "ناراحتی"یعنی

اصوات هماهنگ تعالی بخش و زندگی بخش هستند؛ در نتیجه وقتی

غافل کننده انسان از سطوح متفاوت موسیقی خاص و گمراه

ا )علم زندگی و عمر طوالنی( آیورود ۀآیورودا یک روش درمانی قدیمی هندی است، فلسف. 9

مشتمل بر یک سری معالجات شامل گیاهان دارویی، تغییر رژیم غذایی، مراقبه، رایحه درمانی،

ماساژ و حرکات یوگا برای نگهداری و بازیابی سالمتی است.


یابد؛ در عوض روی طبل ،آن نوع موسیقی نامناسب نزول میماندمی

و به این نتها فاصله کنندمیپیانو را نوازش هایزنند، کلیدمی

. دهندمی

ها در واقع، اصوات منفی علت اصلی انحطاط و تخریب چرخه

وضیح ت سرا ساکوال آنی "پستی و بلندی لموریا". در کتاب شوندمی

لی لغزش در زمان از دوران لموریا بوده که صوت علت اص دهدمی

شناسی طبیعی میلیون سال را در دوران کیهان 7/9است. ما تقریبا

م. ایهوراگی از دست داد

هایچرخه تواندمیوقتی انسان از اصوات ناهماهنگ آگاه باشد،

راستین عصر هایباالتر از تمدن حقیقی را حفظ کند. این دوران

توان به عصر طالیی اشاره کرد، در باشند. میمی ایهطالیی و نقر

توان کامال افشا کرد و به عنوان عصر را می ایهحالی که عصر نقر

بندی کرد.ورندا )عصر پیش از طال( طبقه

ترین دوران اعالم کرده وراگی، عصر طالیی را به عنوان مثبت

. هرچند، ماتریکسشودمی شیوه روزانه سِهاجیاست، جایی که

اعالم کرد، چون عصر طالیی، عصر سنتز )تلفیق( تواننمیکلی را

گرایی و تداوم آن، بدون ماند؛ مبدأ عمل و فلسفه و تقدسباقی می

وح سوی رتجزیه و تحلیل. بنابراین، برای آن که ذهن راه خود را به

شودیم پیدا کند، ترتیا یوگا )عصر نقره( به عصر پیش از طال تبدیل


کس کلی که در بخش دوم )ورندا( از هر یک از اولین و با ماتری

هجیز در دنیای تحتانی توضیح داده شده است، هایهشت جلد کتاب

یابد، )فقط چهار طبقه تحتانی وجود دارد، اما چهار کتاب تطابق می

اضافه هم هست. سه جلد در سطح فیزیکی و یک کتاب در سطح

اتری، باالی منطقه ذهنی وجود دارد(.

وماس ت( را در کتابی از "مکانبی"اوتوپیا )به معنی تر گیلز،پی

عنوان تنها سیستم اجتماعی مورد اطمینان در یک همین نام، بهبه مور

کشور شرح داده است. او به هیچ عنوان نگفت که این سیستم کامل

بوده و مطابق آنچه بسیاری از یک سرزمین در عصر طالیی در باور

یت رافائل هبلکه تنها شرح واقعی کسی به نام خود دارند، نیست،

ی عنوان هیت الداست )در حقیقت کبیر در پوششی مبدل، به الدی

در آن زمان بوده است( که سرائوشا بوده است. کبیر استاد جاری

بوده است که به اتفاق در یک آمریگو وس پوسییکی از دوستان

شت. آمریگو به ایتالیا بازنگ. او )رافائل( هرگز با اندهسفر دریایی بود

ها آمریکا نامیده در عوض رافائل در آن سرزمین ماند، جایی که بعد

شد و ردپای سرزمین اوتوپیا را در جایی هشت هزار مایل باالتر از

ز پیتر گیلز چه کسی بود، به ج داندمیکس ننیوزلند پیدا کرد. هیچ

یح بود. پاسخ صح توضیح داد که او اهل آنتورپِ بلژیک موراین که

این است که گیلز یکی از شاگردان کبیر بود تا توضیحاتی در


Aepsخصوص به معنی محور هم فاصله Aeps [به مور بدهد 9

به کتاب سرواتاس )قسمت -ها است که گایا یکی از آنهاستنقشه

.]سوم هجیزها( جلد یک مراجعه کنید

ماند، ه موقع باقی میبارها به عنوان جریان اصلی، به جا و باَکِتا

مخصوصاً اوقاتی که در اوج فرسودگی است. جایی که هدف اصلی

ثر و درک مخلص کالم است. خطر مثل همیشه در مورد ؤارتباط م

از نظام وراگی آزادند. سرائوشا حقایق وجود دارد اما استادان جاری

روی در زندگی حاکم است. استادان این آزادی به شکل میانه

بر پنج احساس خشم، شهوت، طمع، وابستگی و خودپسندی سرائوشا

.خود تسلط دارند

شود. ها اعالمترین نظامبنابراین، نظام وراگی باید به عنوان خالص

اَکِتا هایو دوست بسیاری از چیال سرائوشایک استاد عالی مرتبه

دایاآلتماجی، -ام، پارامهاجی کواال990وراگی، واصل در نظام

، ربازارتاراز است که سرائوشامین استاد جاری 170مین و 911

می کال تواننمیخلوص، حقیقت است و بیشتر از این ": گویدمی

."وراگی است سخن بگوییمگفت، مگر درباره نظام آن که نظام

9. Aep مخففAzimuthal equidistant projections باشدمی

فصل دوازدهم

آکشار

آکشاررسد که همه چیز را درباره نظر میاگرچه کامالً غیرممکن به

"اجیسِه ، علم باستانیاَکِتا برای همقدم"بگوییم، اما این کتاب،

در این فصل به این موضوع دارد. همیشه وقتی انسان به این ایهاشار

زده که فرصتِ یافتن چیزی درباره خدا دارد، او را هیجان کندمیفکر

منصفانه درباره خدای متعال توانند مین. اگرچه کلمات هرگز کندمی

صورتها به سخن بگویند، جستجوی عاشقانه خدا در قلب انسان

یعنی "God"عنوان شده است. حروف اختصاریا اَکِتاجمالی توسط

از چنین اَکِتا های. فقط آموزه9(G...o...d) "نظر اجمالی خداوند"

حکمتی برخوردار است.

1. Glimpse of the Divine


منحصر به فرد به خداشناسی ایه، روح به عنوان تجرباَکِتا در

ف و توصی شودمی . عامل شناختن در اینجا دوباره ظاهرشودمی نائل

خارج از این تجربه همیشه ناکافی و ناقص است. همچنان باید

د. شناسزنیم که انسان جوهره خدایی خود را میبکوشیم و حدس می

م که خدا درون انسان نیست، دانیمیرا در این "جوهره"ما کلمه

در درون اوست. شودمی نامیده "سرائوشا"بلکه جوهره خدا که

ماندن در آن غیرممکن است. در اینجا ایده نظر و آکشار تجربه کامل

است. آکشار اجمالی الهی )خدا( مناسب شناخت خدا یا شناخت

تواننمیزمان در این نظر اجمالی و تضادآمیز یک عامل نیست و

پاسخی رضایت بخش به آن داد.

که در واقع مردم را شودمی ی نمایانهایدر فرهنگ آکشارراز

انگیز کشند. نسبتاً این اتفاق بیش از حد غممی برای تلفظ نام آن

مورد احترام آکشاراست. اگر آکشار بازتاب کمرنگی از معمای

. جنبه انسانی قائل شدن دهدمینباشد تحوالت ناگهانی عظیمی رخ

ن شود. جایگزی اَکِتا برای خدا )خصوصیات انسانی( باید با علم ساده

شالق هایالعملخیلی دور شود، عکس آکشاراگر توجه انسان از

چشمگیر خواهد بود. این تأثیر حتی آکشاری سرائوشاگونه قدرت

خود را هایها را نابود کند. انسان معموالً قدرتتمام جهان تواندمی

111 آکشار

بیند که در اطراف او نابود و ی را میهایشناسد. با این حال چیزنمی

بیند و اغلب مسئولیت میخوب را نیز هایویران شدند. او چیز

.گیردنمیعهده مستقیم آنها را به

ار آکشانسان با حماقت خود دنیای خویش را با جستجو نکردن

شودمی او در جهت عکس است که سبب های. انرژیکندمینابود

هایاین نیروها همه چیز را نابود کنند. این نابودی تأثیر معمولی قطب

تحتانی حاالت مثبت و هایف جهانمخالف است که در قطب مخال

ک در اَکِتا . اگر انسان اصل خنثی بودن را درکندمیمنفی را جذب

، شودیم فهمد. وقتی که او تسلیم شیطاننکند، فقط خیر یا شر را می

خوبی در تمام " داندمیاش آگاهانه یا ناآگاهانه، خویش درونی

نیروی مثبت از کشش است. این خوبی یا "اش در آمد و شدزندگی

تهایگیرد و در نمنفی درون فرد سرچشمه می هایربایی نیروآهن

. کنندمیآنها به صورت انفجار درونی، انفجار معکوس، او را نابود

داندمیاین اتفاق بازتاب آرزوی مرگ در درون انسان است. او ن

مختلف هایطور این نیروها را کنترل کند و مدام در تناسخچه

کوشد از این مشکل فرار کند. پاسخ در مراقبه و رها میرد و میمی

ه است. نهفت اَکِتا کردن روح برای سفر به طبقات فوقانی در مسیر

مثبت و منفی هایکه نیرو دهدمیتر نشان بر این، نگاه دقیقعالوه


آید. خیر و شر نیستند بنابراین دانش خالص به وجود میلزوماً نشانگر

سبب "منفی"صطالحات به خصوص در زمینه موارد محدودیت ا

و این کلمه ضرورتاً به معنای زشت، شریر شودمی یهایایجاد مصیبت

زبانی، موارد هایاین محدودیت ،و اهریمن نیست. بنابراین

ا افزایش خدا ر )دربارۀ( سخنه، گفتار و غیرمنطقی و عناصر پیش گفت

روح ایرادی ندارد چون . زیرکی در مسائلی مثلدهدمیو ارتقاء

چیز توجه دارد و آن را بررسی روح، عمیق و تیز و زیرکانه به همه

.کندمی

ار برای دنیا زیان ب تواندمیآکشار بنابراین، روی برگرداندن از

ن بارها نگرد. بنابرایتفاوتی به آن میبا بی آکشارباشد در حالی که

آید. مباحث است، به وجود میرحم نامهربان و بی آکشارکه ایهاید

هایمربوط به اتفاقات منفی مثل جنگ، قحطی، طاعون، مصیبت

یره را الخلقه و غطبیعی، دشمنی انسان با انسان، تولد فرزندان ناقص

. فلسفه خوبی خدا با ایندهندمی رحمی و یا بدی خدا نسبتبه بی

.شودمی اتفاقات منفی دچار نقص و کاستی

و اتفاقات منفی فقط در ،و همه چیز است هیچ است آکشار

پوشی از خوبی یا بدی چشم آکشار. دهدمیتحتانی رخ هایجهان

ر باالت های. قطبیت جهانکامالً خنثی و آرام است، بلکه کندمین

119 آکشار

-ت)این قطبی و کندمیفقط خود را به صورت دوگانگی روح آشکار

گوییم هیچ می . به همین دلیلداندمیجدا آکشار م( روح را از

باالتر درباره پدیده دائمی وجود ندارد. حاکمان هایقطبیتی در جهان

ی در زیر طبقه پنجم هایسبب ایجاد مصیبت آکشارفرو دست

و باید انگشتان خود را به سوی آنها نشانه رویم. خدایان شوندمی

به و آرام، آکشار کهدر حالی کنندمیرا جستجو آکشارفرو دست،

لکه ب کندمیهرگز جستجو ن آکشارماند. باقی می هیچ چیزصورت

توصیف شود. نه تنها با کلمه وجودی خالصبه صورت تواندمی

. هنوز شودمی توصیف "خالص"، بلکه با استفاده از "وجود"

"آکشار"است و این نام آکشاروجود خالص نام کوتاهی برای

و تا دباشمی "تآن تنها هس"یک نام حقیقی نیست بلکه به معنی

ماند. این توصیف و یا عدم ابد بالغ بر یک معما و یا راز باقی می

برای همیشه ادامه یابد. تواندمیتوصیف

. و ما توضیح دهدمیمورد اشاره قرار آکشار خدا را به عنواناَکِتا

فرمانروایان و خدایان فرو دست بسیاری در طبقات آکشار دادیم که

د. این سلسله مراتب به صورت چند خدایی ظاهرمختلف تحتانی دار

ترین حس و معنا در آن هست، زیرا خدایان که واقعی شودمی

بسیاری وجود دارند. نظر به اینکه تعریف مصطلح چند خدایی به ما


م و خدایان بسیاری ایهکه ما مرکز تک خدایی را از دست داد گویدمی

. ترس از حواس پرتی و از دست دادن کنترل بر کنیممیرا ستایش

و کامال قابل درک است. کندمیما غلبه

دهدمیایده چند خدایی غیرمتمرکز سوءتفسیر دیگری را نشان

ق شویم اتفاکه هرچه بیشتر از عصر طالیی، ساتیا یوگا دور می

خواهد، یعنی خواستار تک خدایی است. . انسان امنیت میافتادمی

یرا ز شودمی ایان بسیاری را پرستش کند، دچار سردرگمیاگر خد

درجه خدا را بیابد، نه هایخواهد در درون، اوج زندگی و منتمی

. کنندمیتر که توجه او را به خود جلب فرمانروایان و حاکمانی پایین

خدای یکخواهد توجهش به خود حقیقی، روح درون انسان، می

ن روح را در بازگشت به باالتری اَکِتا معطوف باشد. در اینجا، حقیقی

و ما حماقت ناشی دهدمیجای آکشاردرجه خدای هایاوج و منت

دهیم. یک خدای از سوءتفسیر درباره چند خدایی را آموزش نمی

راین، بنابوجود دارد نه خدایان مرکزی بسیار. آکشارعنوان اصلی به

آید.نمیاَکِتا آموزش چندخدایی نیست و مذهب هم به شمار

گویم، اَکِتا به صورت تک خدایی با سازی میبرای شفاف

یابی به آکشار از طریق ماهیت و جوهره آن یعنی هدف دست

زد آموبه روح می اَکِتاعبارت دیگر، . بهقدرت سرائوشا وجود دارد

161 آکشار

معطوف سازد. بنابراین، آکشاربه سرائوشاتوجه خود را از طریق

رین آموزه تک خدایی است زیرا توجه پیروان ت به عنوان حقیقیاَکِتا

دارد. در همان حین، خود را به باالترین و برترین خدا معطوف می

باالترین آموزه چند خدایی است زیرا با تعریف درستی به ما اَکِتا

یک خدایکه خدایان بسیاری وجود دارد، اما همه تابع گویدمی

ی ها به ندرت تعریف دقیقهستند. دیگر آموزه آکشار ، یعنیحقیقی

. با این درک، انسان تعاریف دهندمی خدایی و چندخدایی ارائهاز تک

مناسبی از این اصطالحات دارد. خدایان بسیاری وجود دارند که همه

هستند. آکشارتابع

کنید زندگی بسیار ساده و شفافپیروی می اَکِتاوقتی از مسیر

لوارد عم آکشارزیرا به نام دهدیمکار دیگری انجام ن اَکِتا .شودمی

.شودمی

وشت ن "نه میلیارد اسم خدا"آرتور کالرک داستان کوتاهی به نام

که درباره یک المای تبتی بود که کامپیوتر را برای ذکر و شمارش

ریزی کرد. کامپیوتر پس از شمارش نه میلیارد تمام اسامی خدا برنامه

اسم خراب شد.

ز ا اَکِتا هاینام خداست که توسط آموزهترین پسندیده آکشار

ی زمان طراحی شده است. در نتیجه، سرائوشاطریق استاد جاری


ی معنو هایواقعاً حاصل نظرات استاد معنوی و تجربه اَکِتا هایآموزه

به اَکِتا ها در آموزهست. تجربه او در آسماناَکِتااو در قلمرو الهی

او با تا مانند دهدمیتوانایی تصویر کشیده شده است و به دیگران

کردن خدا را بیابند. سِهاجی استفاده از توانایی

بر این، فرمانروایان مادون، خدایانی هستند که در هر مذهب عالوه

ایهو هر کدام در هر طبق کنندمیدر طبقه فیزیکی کار ایهو فلسف

، کندیماستفاده آکشارکه روح از آن برای رسیدن به باالترین خدای

. آواتار فارسی زبانکنندمیقرار دارند. مسلمانان از نام اهلل استفاده

که اجداد او از نام زرتشتی از نام اهورا مزدا استفاده کرد در حالی

Godاورمزد استفاده کردند. مسیحیان از اختصار کلمات شاعرانه

یم. آیا دطور کلی در اینجا از آن استفاده کرکه ما به کنندمیاستفاده

طور قطع این طور نیست، اما ترویج دین مسیحیت است؟ به اَکِتا

در رفتار خود معنای اصطالحی خوب، نیک و توانند میها اکتیست

هرچند، از شما خواهش مهربان را بیش از مسیحیان نشان دهند.

God، "اخد"تعبیر نکنید. کلمه کنم آنچه را در اینجا گفتیم سوءمی

م طور که گفتینان قدیم برای خدا گرفته شده و هماناز اصطالح یو

نیز استفاده 9یهوهاست؛ آنها از یهو و "نگاه اجمالی الهی"به معنی

نام خدا در میان بنی اسرائیل .9

161 آکشار

میکردند. هندوها از نام براهما، پارابراهما، اوم، راما، نام، ایشتر،

، نیرانکار وآکشارایشوار، هاری ری، پارام آتما، پارام -ایشوارا، پارا

که شاید مبینیمیما "آکشارپارام ". با نگاه به کنندمینیراال استفاده

که در واقع این اصطالحات را از هندو گرفته باشند، در حالیآکشار

هایهاز آموز اَکِتا. )"اَکِتا زبان مقدس"از زبان اَسِی کِر هستند یعنی

ت علوم و ادبیاها، فهها، فلسهندو اقتباس نشده، برعکس تمام آموزه

ند ها انشعابات هستها و نوشتهاقتباس شده است. تمام آموزه اَکِتا از

پوستان یا قبایل آنها زمانی از مانا .( سرخاندهگرفته شد اَکِتا یا از

طور کردند. برای خدا اسامی بسیاری وجود دارد، هماناستفاده می

که افکار زیادی هستند.

درونی به یاد داشته باشیم که اگر باالترین خدا را باید در طبقات

خدای بر شناخت اَکِتا به همین دلیل است که -شویمنشناسیم گم می

برتر و متعال حقیقی با توجه به صفات شناخته و ناشناخته تأکید

دارد.

ریند، آفمستقیم نمی آکشارکه انده، گفتاَکِتادر آثار مکتوب

چند، تمام مذاهب خدای خود را خالق بنابراین خالق نیست. هر

اسرائوشطور غیرمستقیم از طریق به آکشار. دانندمیمستقیم

بگوید این یک بازی نحوی با معانی کلمات تواندمیآفریند. فرد می


باشیم خاطر داشتهمعنایی حقیقت دارد، اما ما باید به است. این فرضیه

اید آید. شمیسرائوشا اری که باالترین معنا از لبها یا قلم استاد ج

رتر ها به مسیر بت کانیهایپذیرش این حقیقت دشوار باشد، اما در ن

متمادی طول بکشد. هایزندگی و قرن هایآیند حتی اگر دورهمی

همیشه در سراسر زمان به صورت ابدی وجود مهاجیآگاهی

محافظت در هایدارد که یا در یک وجود بیرونی در خالل زمان

و یا در زمانی که این طبقات منهدم شودمی تحتانی مجسم هایجهان

. تجلی شودمی درون مجسم هایبه عنوان روحی در جهاناند شده

ار آکشدوگانه طبقات فوقانی هنوز سلسله مراتب را تحت فرمان

مهاجی. در طبقات درونی باالی ست لُک، آگاهی دهدمیمتعال نشان

ل حلقه چهاردهم( فقط و مستقیم یا واص سرائوشااستاد جاری )

همیشه فعاالنه و آکشار -ماندمی باقیآکشار تحت فرمان و تابع

در طبقات تحتانی مسئول است. هرچند سرائوشامستقیم از طریق

تحتانی زیر ست لُک، واصل حلقه چهاردهم تابع استاد هایدر جهان

در بیرون است. در یک آکشار است که نشانگر سرائوشاجاری

تر، این تضاد بزرگ به نظم معنوی مرکزی نیاز است. حیوانات پایین

منعکس "هرچه در باالست در پایین است"را به صورت اصل

.کنندمی

161 آکشار

جام ان آکشار ، تمام کارها را برایآکشارصدای ، سرائوشااگرچه،

ده بیان نش اَکِتا ، این ویژگی به وضوح در دیگر آثار خارج ازدهدمی

ف که در تمام نقاط شفاصورتی ها درکه دیگر آموزه بینیممیاست. ما

؛ این دلیل، وجود ابهام را درون دیگر شوندمیتبدیل اَکِتا شوند به

خُرد و جزئی مقام هایزیرا آنها قدرت دهدمیها توضیح بخش

.اندهاجتماعی، شهرت و غرور از هر نوعی را از دست داد

ت که از آفرینش مستقیم به وسیله هسی هایبر این، آموزهعالوه

زنند. اینها کلماتِ رهبرانی است که فاقد قدرت خدای متعال حرف می

استاد ،مهاجیهستند، فقط معانی مبهم و پوچی که در مقابل سرائوشا

دون دقیق ب های. یادتان باشد نظریهشوندمیناپدید سرائوشاجاری

وشا سرائموافقت و تصویب فقط اطالعات و دانشی هستند که به

رائوشا سدقیق به همراه تصدیق و تأیید های، اما نظریهشوندمیمنتهی

ست.اَکِتا هایهستند. تمایز اخیر نشانگر آموزه

را احساس سرائوشاروضعیتِ مشخصِ شرایط هنگامی که

عیین احساسی را تعریف و توشار سرائتقلیل یابد. تواندمیکنید می

که فرد در مواقع مختلف با خودش دارد، به خصوص وقتی کندمی

، دکنمیرا مطالعه اَکِتا شنود، مطالب مربوط بهجریان صوت را می

ضور ح اَکِتا های، در سمینارکندمیشرکت اَکِتا در کالس ست سنگ


ساس گیرد تا احدارد یا در حضور اکتیست یا استاد هست. فرد یاد می

ا آید رمیسرائوشا و از طریق استاد جاری سرائوشا دقیقی که از

سرائوشابرای خود کشف کند و تشخیص دهد. وقتی استاد

شوید زیرا این احساس فردی تبدیل می سرائوشار شوید، بهمی

همیشه برای چیال بوده است. در مسیر استادی، فرد سرانجام خود را

ذیرد. پشناسد و میمی سرائوشا ر به فرد ازبه عنوان بخشی منحص

و روح یکی هستند. این حقیقت دارد، سرائوشا گاهی گفته شده که

شویم، اما هنوز فردیت و می سرائوشاطور کلی م اگرچه بهدانیمیاما

کندیم. اگر فردی احساس کنیممیمنحصر به فرد بودن خود را حفظ

اش صحبت کند. اگر حرفیهفردیت او تحریف شده است باید دربار

.شودمی درباره آن نزند، مشکالت بعداً ایجاد

، نیمکمیرا که امکان داشته باشد ذکر ایهما هر اید اَکِتا اگر چه در

معموالً به روشی خاص چیزی را که ظاهراً سرائوشا جالب است که

. شاید از طریق دهدمیآورد و نمایش حذف شده است بیرون می

مشاهده درسی در شرایط دیگر، در قالب هدیه، لبخند و در آغوش

گرفتن، فرد پاسخ معمای خود را دریافت کند. یادتان باشد، کارمای

چیال همیشه باید جبران شود. این جبران یا کسب رضایت در زندگی

فرد بسیار نمایان است. البته، مواقعی هست که این انسان خاص

161 آکشار

ت اشتباه کند، اما مهم این است که به دیگران و ممکن اس

ها به موقعیتی دست شان آسیب نزند. در یک دوره انسانهایارزش

راهی تااَکِ فهمند که پاسخ آن کارماست. بنابراین،یابند و بعد میمی

.کندمییابد و با دارما آن را جبران است که بر این کارما برتری می

که )این کندمیآشکار یایهدرت نقبه صورت خود را آکشار

، کسی که عصای قدرت را سرائوشاقدرت( از طریق استاد جاری

که چیال این مفهوم را کامل . مادامیشودمی در دست دارد، ایجاد

. چیالی کندمیدرک نکند، جایگاه خاص خود را در کائنات درک ن

گاهی پادشاهی است که در مقابل خدمتکاران خود به خاک اَکِتا

یمار یا پیرمردی ب کندمینان طلب ایه، همانند گدایی که تکافتادمی

که بدون شناخت ایهگریان و شاه یا ملکدر حال مرگ، کودکی

ست کهسرائوشات استاد جاری هایبرد، اما در نرنج می سرائوشا

قط فسرائوشا یکی از اینها باشد. در نتیجه، استاد جاری تواندمی

. کندمیرا تعیین ایه؛ او شخصیت ناشناختکندمینقش بازی

تا ابد شارآک است که در نور اکتیستی بنابراین، آزادی حقیقی برای

همیشه پسران و دختران خود آکشار گیرد. بنابراین،حمام آفتاب می

.فرستدمیتحتانی هایلف به جهانمخت هایت و لباسبرا در هی

گیرد، این استادان معموالً ناشناسدر سطح پایین قرار می اَکِتا وقتی


ان رسد، استادبه سطح باالی آموزش می اَکِتا . وقتیمانندمیباقی

دهندمیرا به آنها آموزش اَکِتا با رهبرانی که اصول سرائوشا

.کنندمیهمفکری و همکاری

را قبالً مورد بحث قرار دادیم آکشارتضاد هیچ و همه چیز بودن

و باید بر آن تأکید کنیم. هجیز گفته است که قطبیتِ این ایده در هر

چرخه مثبت یا منفی وجود دارد. مهم نیست، هرچند چرخه منفی

.دشومی این خصوصیت بد را دارد که بارها موجب رنج و مصیبت

توصیف نشدنی را آکشارشکل، سکوت و آرامش به بهترین

ور و همینط گویدمیاز سکوت و آرامش سخن اَکِتا .کندمیتوصیف

که فقط دهدمیکه زندگی ثابت نیست. این ایده نشان گویدمی

الً کام تواندنمی که روح هرگزساکن باشد درحالی تواندمیآکشار

است ساکن و آرام باشد. هر زمان که روح باور کند که ساکن شده

. ما مجبور نیستیم ساکن استیا شودمی ترآرام و ساکن آکشار

بفهمیم، به همین دلیل نوشته شده که فرد نباید کوشش کند تا کامل

ت را در کف دس آکشاررا بفهمد. احمقانه است که سعی کنیم آکشار

و مشت خود نگه داریم یا حضور آن را حفظ کنیم. هرچند، فرد

شارآکتضاد بزرگ او را از پیشرفت به سمت نباید اجازه دهد این

ضاد ت"یا "کوشش برای تضادی بزرگ"باز دارد. این دوگانگی را

نامند، لقبش این است. می "بزرگ

169 آکشار

ه ها بکه تمام خدایان یکی هستند و تمام راه گویندمیبسیاری

. این بحث کامالً اشتباه است زیرا این افسونِ شودمی خدا ختم

راد . این افکندمیخاموشی است که کَل از آن طریق با پیروانش کار

کارما یابند. آنهاتنبل معتقدند که از طریق برخی مذاهب تسکین می

و دهندمیو چرخش چرخ بهاواچاکرا را ادامه کنندمیرا درک ن

یابد. اگر فرد نام دامه میچرخه عمر فیزیکی به صورت تناسخ ا

ان ی زمسرائوشاتصویب شده خدای متعال را از طریق استاد جاری

نداند، هیچ نجاتی رخ نخواهد داد.

تحتانی، طبقات مجزا تحت حاکمیت فرمانروایان هایدر جهان

ها را یاد نگیرد و مسیرقرار دارند. اگر فرد تفاوتآکشار فرو دست

اقی کنترل نشده ب هایها سال در دورهرا دنبال کند، شاید میلیون اَکِتا

بماند.

آموزد، کار مشکلی نیست. وقتی فرد مبانی آن را می اَکِتا مطالعه

. این ایده تدریجی بودن دهندمیبیند که اتفاقات به تدریج رخ می

ت ترین موقعیترین و درستبه عنوان حقیقی اَکِتا که دهدمینشان

یابند یتسکین م اَکِتا ه توسعه وجود دارد. کسانی که بدون مطالعهرو ب

رسد، شاید تنها افراد دشوار به نظر می گویندمیو همچنان

. برای انسان، نوعی کنندمیرفتارگرایی هستند که کامل همکاری ن


برتری است که غرور کاذب خود را در هنگام درک نکردن چیزی کنار

بگذارد. عصر تجددگرایی و آموزش رسمی هیچ معنایی ندارد. تکامل

حکمت حقیقی را نشان سرائوشا الهی هایجهانمعنوی حقیقی در

طور ، نه مقدار جزئی آموزش دانشگاهی در طبقه فیزیکی که بهدهدمی

تاریخی باالتر وراگی، استادان هایدر چرخه وار تکرار شوند.طوطی

آموزند. و به دانش آموزان حکمت می کنندمیمدارس را اداره سرائوشا

.شارآکفرصتی است برای همکاری دوباره و یافتن اَکِتابنابراین،

لزوماً اسمی ندارد و در عوض آکشاراین درست است که

احساس یا تجربه نامیده شود. به هر حال بازی با کلمات تواندمی

مهم نیست، زیرا فرد غیرآماده و ناپذیرا یا کانی همیشه ایرادی پیدا

بینید که تسلیم حقیقی به معنای ساده لوحی نیست؛ بلکه . میکندمی

است. تمام آکشار به معنی واگذار کردن و سپردن زندگی خود به

بیاموزیم یک بار دیگر به خود اعتماد کنیم. ما اینها برای آن است که

هیم، بلکه در حقیقت، درکی از ددر اینجا چیزی را از دست نمی

. شاید نام مخصوص به خود را برای خدا کنیممیخودشناسی کسب

داشته باشیم، اما بهتر است کوچکترین تردیدی برای این خدا نداشته

رود. بنابراین، ما هدر می هایباشیم زیرا در آن صورت تمام تالش

ست.اَکِتادر سرائوشااز طریق آکشارراه آسان شناخت

111 آکشار

خصوصیات هیچ نامی ندارند زیرا استفاده از کلمات اتالف وقت

طور است، چرا این کلمات را روی کاغذ هستند. پس اگر این

. پاسخ این است که هجیز )این کتاب مقدمه برگرفته از نویسیممی

واقع کلمات نیست، بلکه جوهره نوشتار است. تنها هجیز است( در

ط در هجیز است. این تجربه فق شودمی احساس یا کیفیتی که متجلی

ند توانمینوجود داشته باشد. هیچ نوشتار دیگری تواندمیهجیز

بخش باشد )نویسنده هم تنها نویسنده بخش و تعالیهمانند هجیز الهام

در تاریخ است؛ هیچ نویسنده دیگری آگاهی عصای قدرت الهام یافته

از نویسندگان وجود دارند که آگاهی عصای ایهرا ندارد اما سلسل

عنوان استاد دارند(. هرچند ما گری خود بهقدرت را در زمان تصدی

ها گوییم همین جا متوقف شوید، چرا که مراقبه، که بستن حسنمی

ونا ساگست، درجه باالتری دارد. به روی طبقه فیزیکی بیرونی ا

ا سرائوشتوان با چشمان باز انجام داد اما فقط استادان را می 9ساتیدر این امر واقعاً زبردست هستند. هجیز واقعاً خود را به صورت

. کندمیبرای مراقبه کردن آشکار ایهاشار

برای مدت طوالنی مراقبه انجام دهند. توانند مینها برخی فرهنگ

معموالً در دواپارا )دوره مس( یا کالی )دوره آهن( یوگاها، ظرفیت

؛ انعکاس مستقیم؛ توانایی خارج شدن از کالبد سهاجیساگونا ساتی: روشی سریع و مطمئن برای .9

فیزیکی به سوی مراتب باالی آگاهی.


روزی سی دقیقه مراقبه را برای فرد اَکِتا توجه مردم محدود است.

. واصل حلقه پنجم، مادیس و فرد باالتر معموالً کندمیمبتدی توصیه

نهاد)الزامی نیست اما پیش کندیممراقبه ایهسی دقیق ۀروزانه دو جلس

ها در مراقبه و تمرینات این ساعت سرائوشا (. گاهی استادانشودمی

ح علت را وادار به توضیسرائوشا چنینی هستند. تا کنون کسی استاد

ه اطالع باشد. برفتارش نکرده، مگر آن که از عواقب کارمایی آن بی

ی در اینجا وجود العمل آشکار و علنعنوان یک قانون هیچ عکس

ماند. آن چه در مقابل آینه قرار ندارد، اما مثل نگاه کردن به آینه می

، حقیقی و سریع! اگر کسیشودمی و منعکس گرددمیدهید فوری باز

سوالی درباره آن چه در هجیز یا این کتاب نوشته شده داشته باشد،

.کند ارسال اَکِتا نظر خود را کتبی برای دفتر جهانی تواندمی

ها به خدا منتهیهمه راه ۀگویی به ایدبر این، برای پاسخعالوه

چ در ها پیترین راه است در حالی که دیگر راهمستقیم اَکِتا ،شودمی

ادعا اما این کنندمیمستقیم بودن راه خود را ادعا ایهپیچ هستند. عد

. آن را ثابت کرده است اَکِتا در مسیر سِهاجی کاذب است که تجربه

درپیچ، غیرمستقیم و طوالنی ، پیچاَکِتا خارج از هایتمام آموزه

در مسیر خود آزادی کامل داشته باشد تواندنمی هستند. وقتی کسی

نامی برای خدا تواندنمی شخصۀ نیست. اگر آموز اَکِتا آن مسیر

111 آکشار

جعلی هگیری کاملی ارائه دهد، این آموزبرگزیند و توصیف و نتیجه

، شارآک غیرمستقیم خدا نیستند، هایمبهم و وسوسه هایاست. ایده

است که مستقیم و دقیقا باورنکردنی ایهتجرب ل،آگاهی کُ

هاییادتان باشد، آموزه !دهدمیرا نشان بخشآرامش ایهتجرب

یستند. ن اَکِتا ترین راه به سمتکاذب به سادگی یعنی آنها مستقیم

ضروری برای فرد هستند. درنتیجه، هایها گامآموزشگاهی این شبه

را اسرائوشوقتی کسی فرصت مالقات با استاد جاری بینیممی

یابد، نوبت برای برداشتن بلندترین قدم فرا رسیده است. اگر قدم می

طی . اینجا اصطالحات غلکنندمیتر سقوط برندارند به مسیر پایین

. گیردمیاصلی قرار هایمقابل مسیردر "جعلی، شبیه، کمتر"مثل

طور منطقی مطرح خصوص وقتی آنها را بهکلمات تضاد دارند به

، اما هجیز معنایی خالص دارد.کنیممی

خود را کامالً کنندمیسعی سرائوشا عبارت دیگر، استادان به

مام که تشفاف کنند و در سانسکریت برتر، زبان اَسِی کِر، جایی

، این کار را انجام دهند. شودمی از آن مشتق اَکِتا یاصطالحات خارج

بخشی تعالی و هدایت در این ارتباط همان است که برای الهام

که زیاد از قول ایهرو، گفتضروری است. ازاین آکشار خدمت به

گفته یائوبل ساکابی در بیست هزار سال پیش سرائوشا استاد باستانی


شی شنوا دارند، هیچ کالمی از برای آنان که گو"شده این است:

اقیانوس عشق و ". آکشار را به عنوان "جانب ما معما نیست

شناسند که از طریق سرائوشا تمام عشق الهی، در اَکِتا می "رحمت

رحمت و بخشایش خود را به ما هدیه کرده است.

باشد. اکابر

نامه اصطالحاتواژه

کر(سیا)برگرفته از دیکشنری

اَکِتا گسترش و نشر پیام آب یاس ناتی:

محل استراحت در ابدیت آکی یاکوتی:

واصل اول، وصل به پیندا لُک یا طبقه فیزیکی، طبقه اکوالیت:

اول

واصل پایین. به کلمه اکسایا یا آدِرا یا واصل واقع در پایین:

واصل باالتر مراجعه کنید.

عامل اضافی؛ فاکتور افزوده؛ عامل افزوده آدی واردایت:

از آنامی لُک، سرائوشا واصل دهم، وصل استاد جاری آدیپیسیکا:

)طبقه دهم( اَکِتا هدف اصلیِ سوم و آخرین هدف


آگاهی کلی آگراسیدا:

واصل حلقه سوم، وصل به طبقه علی، براهماندا لُک آرا:

سِهاجی: دانش باستانی اَکِتا

اَکِتا چیال، عضو یا پیروشاگرد، اکتیست:

واصل باال، هر واصل طبقه پنجم یا باالتر، متضاد واصل آکسایا:

با کلمه آدرا یا واصل طبقه پایین

الهی ]آن[نشان، بی ، خدای متعال ثابتاَکِتا : خدا درآکشار

اره اشسرائوشا عنوان استاد همکار؛ به همکاری با خدا به آن تارا:

دارد.

واصل دوم، وصل به طبقه اثیری یا آندا لُک، طبقه دوم آراهاتا:

اَکِتا معبد حکمت زرین آریا پراسادا:

ها یا سانسکریت برتر؛ باالترین زبان؛ کالم خدا؛ زبان اَسِی کِر:

بابل )سخن دست و پا شکسته کودکانه اما حقیقتاً زبان قابل

رمزگشایی(

روح آتما:

ن دوره در ایسرائوشا از استادی کِتا تضمین و ضمانت اَ آتراتاس:

عمر یا بعدی

در سانسکریت یعنی برکت باشد. براکا باشد:

111 نامه اصطالحاتواژه

واصل هفتم، وصل به آالیا لوک، طبقه هفتم بهاکتی:

وراگی(عدم وابستگی، وایراگ )رجوع شود به نظام بورچاک:

اَکِتا شاگرد در چیال:

واصل چهارم، وصل به طبقه ذهنی چیاد:

؛ اغلب به شکل تیواجا یا سرائوشاحضور استاد جاری دارشان:

.شودمی نگاه خیره استاد سوءتعبیر

ارما از ک اَکِتا کارما؛ وقتی شخص به واسطه مسیربی عمل دارما:

عنوان ای بدون کارما بهبه زندگی دارماگونه یا زندگی گیردمیپیشی

این اندتونمی . هیچ راه دیگریشودمی ، هدایتاَکِتا یک واصل

طور مناسب توضیح دهد.تجربه را به شخص بدهد یا آن را به

که خداشناسی اَکِتا واصل هشتم؛ هدف اصلی و دوم در گیانی:

است.

؛ کتاب مقدس اَکِتا ، کتاب مقدس"راه ابدی" هایکتاب هجیز:

تحتانی. در طبقات باالتر از طبقه پنجم، هایو اصلی اعصار در جهان

نامند، زیرا هیچمی "کتاب مقدس حقیقی و اصلی"این کتابها را

عصری در طبقات باالتر وجود ندارد.

آکشاربرای صدای ایهواژ برای صوت روح؛ صدا ایه: کلمهیو

کر . به عنوان ذشودمی که نشانگر صدایی است که با صوت ساخته


hu man""رود؛ ذکری جهانی که در کلمه انگلیسی کار میبه اَکِتا در

هویداست. "روح انسان"یا

تمام افراد غیر اکتیست کانی:

قانون علت و معلول در جهان تحتانی؛ عمل و کارما:

هایالعمل، جزا و پاداش. تمام اعمال مثبت و منفی جهانعکس

آید، شمار میتحتانی؛ گاهی به اشتباه در مذهب و فلسفه گناه به

. فرد کارما باشدمیهرچند کارما به عنوان عمل مثبت هم موردنظر

.کندمیو آن را به دارما تبدیل دهدمیتغییر اَکِتا را در

وقتی وصل سرائوشا دو تعریف دارد: استاد جاری مهاجی:

که واصل حلقه چهاردهم سرائوشا چهاردهم یا باالتر دارد یا استاد

معموالً مترادف با تعریف اول.یا باالتر است،

واصل پنجم، وصل به آتما لُک یا طبقه پنجم؛ واصل مادیس:

.اَکِتا خودشناسی اولین هدف در

قانون بشریت؛ اخالقیات بسیار مهم بر ، afianchettoمنو سمهیتا:

تمامی اعمال در جهت خیر همگان، بدون فدا کردن یک نفر برای

برای همه و همه برای یکی است ، زیرا یکی (fianchetto)همه

.شودمی هرچند فردیت حفظ

واصل نهم، وصل به آگام لُک، طبقه نهم موالنی:

119 نامه اصطالحاتواژه

تکنیک آینه، گاهی به آن قدم زدن، رهبری و تقلید پاروکسا:

.گویندمی

برای حرکت خروج از بدن در زبان آسیکر؛ ایهکلم :سِهاجی

اَکِتا هایسفر روح در زبان انگلیسی؛ موضوع اصلی آموزه

بخش اول هجیز، کتاب معنوی؛ گاهی شریعت کی سوگماد شرو:

.شودمی نامیده

واصل ششم، وصل به آالک لُک، طبقه ششم شرادا:

( عنوان احترامی است که به استادان سرائوشای Sraسِرا ) :سِرا

) آدی پی سِی 90که حداقل دارای وصل شود. کسانیزن اطالق می

( عنوان احترامی است که به استادان Sriکا( باشند. سِری )

شود.سرائوشای مرد اطالق می

؛ نور و آکشار: روح الهی، اک؛ جوهره اصلی یا صوت سرائوشا

.اَکِتا صوت؛ نام رسمی تصویب شده برای روح الهی در مسیر

تصفیه؛ دوسال اول شکوفایی چیال و تصفیه آدی کارما سودیاتی:

یا کارمای اولیه.

اَکِتااقبه مر سواستا:

شاهِ جهان از تناسخات قبلی سری کاتیفجی است و :شاه جهان

ارجمند بانو بِیگم نیز از تناسخات قبلی همسرشان، سِرا ساکوال آنی


)لِزلی آرنولد( است. تاج محل هندوستان بنایی است که شاه جهان

به خاطر عشق فراوان به همسرش ساخت.

انتقال یک عصر به سطح باالتر، متضاد آتاراتی تاراتی:

نگاه خیره استاد؛ چشمان او نور توأمان جهان هستی تیواجی:

از میانشان در عصای قدرت، مرکز جهان سرائوشا است که قدرت

درخشد. هستی، می

، آکشارا ی سرائوشاکانال؛ وابسته و متعلق بودن به کانال تورانا:

طه یا مدیوم نیست.هرگز به معنای کانال واس

م )وراگی یعنی عد سرائوشا نظام باستانی استادان وراگی:نظام

وابستگی(.

ها و انتصابات توسط استاد جاری ها، تقسیمتصویب واموراوسی:

سرائوشا

عصای قدرت؛ حالت قطبیت یافته آگاهی یاستی پراب هاوا:

؛ در هر دوره خاص تنها یکی وجود دارد؛ سرائوشااستاد جاری

استاد، قدرت خود را در دره شانگتا در الهامکده تیرمیر در شرق هند

.کندمیدریافت

عصر؛ چرخه دوره کیهانی یوگا:

ان میرد، تحت فرمان این خدایاربابان کارما؛ وقتی کانیز می زوختر:

.گیردمیقرار

مقدمه ای براکتا، دانش باستانی سهاجی

Spiritual

Transcript of مقدمه ای براکتا، دانش باستانی سهاجی