علوم طبيعيه

Post on 01-Jan-2016

71 views 0 download

description

علوم طبيعيه. غوررسي جسم از لحاظ تغييرات. ابن هندو مفتاح الطب : طب صناعتي است كه به بدنهاي مردم عنايت دارد و به اين بدنها صحت و سلامتي بخشد. ربيع بن احمد اخويني در كتاب « هدايه المتعلمين في الطب »: بجشكي پيشه اي بود كه تندرستي آدميان را نگاه دارد و چون رفته بود باز آرد از روي علم وعمل. طب. - PowerPoint PPT Presentation

Transcript of علوم طبيعيه

حکمت

ماده وجود بدون(مجردات)

بير منزل تد

بير مدن (سياست)تد

اخالق

ماده وجود با

علم هندسهشکل

بررسي جسم از لحاظ: علوم رياضي

بررسي جسم از لحاظ تغييرات: علوم طبيعيه

نظري

عملي

د علم حساب عد

علم موسيقي اوزان

علم نجوم کائنات وضعيت در

علم طب

علم حيوانات

علم نباتات

(کيمياء)علم شيمي

علم هوا شناسي

علم کشاورزي

علوم طبيعيهتغييراتغوررسي جسم از لحاظ

:مفتاح الطبابن هندو

طب صناعتي است كه به بدنهاي مردم عنايت دارد و به اين بدنها صحت و سالمتي بخشد

هدايه ربيع بن احمد اخويني در كتاب »«:المتعلمين في الطب

بجشكي پيشه اي بود كه تندرستي آدميان را نگاه دارد و چون رفته بود باز آرد از روي علم

وعمل

طب

عملينظري

هّيعي* امور طب

*احوال بدن انسان

* اسباب و علل

* دالئل و عالئم

حفظ الصحه*

عالج*

يرتدب1.

ادویه 2.

اعمال 3.یداوي

طور به ایران سنتی طب در معالجات علم: می شود تقسیم عمده بخش سه به کلی

و : تدابیر• است مرضی و صح3ی تدابیر شامل کهانجام ضروریه 3ة ست تغییر و کنترل اساس بر

) مهمترین ) درمانی رژيم غذا تدبیر و می گیرد. می باشد آن جزء

درمانی • دارو

•) یداوی ) اعمال دستی اقدامات

صح3ی ) ( تدابیر سالمتی حفظ علم

درمانی تدابیر

است غذایی تدابیر ترین مهم

علت نياز به غذا

بدل ما يتحلّل : بدن انسان مركب از اخالط ناسازنده بوده كه مرتباa در حال تأثير بر

يكديگرند در نتيجه گدازش و كاهش دائمي وجود دارد .

افزايش اقطار ثالثه ايجاد قوت و حرارت

نباتدوا

حیوان

جماد

غذانبات

حیوان

شي و جسم هر عملكرد منشاء

صورت شمشير: • کیفیت مادهشي نوعیه

قايق : • شي

بودن سنگينیآهن تیز

ناودانیسبکیچوب

تقسیم بندی مفردات اغذیه و ادویه

ذوالخاصيه•پادزهر•غذاي ذوالخاصيه•دواي ذوالخاصيه•غذا و دواي •

ذوالخاصيه

غذاي مطلق•دواي مطلق• دوايييغذا•دواي غذايي•

غذاي مطلق

تاثير و تاثر آن در بدن فقط به ماده بوده بدون تأثير كيفيت و صورت كيفيتي غالب بر مزاج اصلي بدن

احداث نمي نمايدتحت تأثير حرارت غريزي مستحیل به

خواص بالقوه آن به فعل خلط شده مي آيد. در

اقطار نهايتاa جزوعضو شده يا به افزوده مي شود.ثالثه

غذاي مطلق

گوشت مرغ و )آب گوشتهاي لطيف ، تخم مرغ نيم برشت و بره(پرندگان

نrطsهr(گندم tو نان )ح ، حبوبات ، سبزي هاگندم

دواي مطلق

كيفيت هدر بدن فقط بآن تاثير .باشد

ماده آن قابليت غذاو جزو بدن شدن .ندارد

متأثر و متغیر حرارت غريزي از نگردد.

صورت نوعیه به ، غذا برخالفبدن تاثير واسطه کیفیات اربعه بر

.مي گذارد زنجبيل ، ،فلفل

، rل vفrن sر sبذر ، كافور،نيلوفر دارچین ،ق رازيانه

دوايييغذا

هر دو ماده و كيفيت ه تاثير ب

تاثير كيفيت آن آن بيشتراز تاثير ماده و خلط حاصله اندك تغييري در بدن است

ايجاد مي نمايد.

کشک س )كاهو( ، ماء الشعير ،sخخيار بادرنگ، كدو، الشعیر)آش جو( ،

،هندوانه، خربزه ، انگور rْجsبrنs بقلـه ، االحمقا) خرفه( ، اسفناج ، بابونه، شبت

)شويد(، شلغم، زردك ، چغندر، كلم، ماش، عدس، نخود، لوبيا

دواي غذايي

تاثير با ماده و كيفيت آن اقوي و اكثر از تأثير ماده است. تاثير

شده كه قابليت جوهر خلط كمي ايجاد بدن شدن دارد .

نا )تره، sدrنsگ

نعناع ، برگ كاسني، بادیان،زیره،اث( ،ّرsكي(، سير، پياز، توت، زير ) تاجrبsلrعَّ الثvبsنtع

اكثر ميوه ها و بذرها ، خرما، انجیر،آلو، هندوانهومانند بذر خيار ، خربزه ،

تأثير كيفيت غذاي دوايي و يا دوايي غذايي در بدن در دو وقت است:

- وقتي كيفيت بالقوه آن تحت قوتهاي بدنيه 1بالفعل مي گردد و بدن را متأثر مي سازند. سير احداث حرارت و كاهو احساس برودت

مي كند.

- وقتي كه مستحيل به اخالط و اعضاي بدن 2مي شود. كيفيت دم حاصل از سير متفاوت

از دم حاصل از كاهوست.

ذوالخاصيه

كند • مي عمل نوعيه صورت .با

ندارد • ارتباط فرد مزاج .به

اربعه • باكيفيات كه كند مي عمل كيفيتي به . است متفاوت

پادزهر

ترياق •دارد • ذوالخاصيه خاصيتارواح • و قوا و غريزي حرارت موافق آن تاثير

افعال وو • تقويت و محافظت و موافقت خاصيت

نكايت رفع براي اعانت

ذوالخاصيه غذاي

نوعيه • صورت و ماده به تاثير

باشد • مي مناسب ماده

سمیت • دفع و تفريح احداث هم و تغذيه هم

گردكان • مغز با شير گاو، و گوسفند روغن

ذوالخاصيه دواي

نوعيه • صورت و كيفيت با تاثير

بدن • اصلي مزاج بر غالب حرارت احداث

ترياقيت • اثر و سميت دفع

الغار • ، حب جدوار

ذوالخاصيه دواي و غذا

نوعيه • صورت و كيفيت و ماده

، تفريح ،تغذيه • بدن بر غالب كيفيتي اندك احداثسرور و

تفاح•

لطافت

مفرده اغذیه صفات

غذاییتکیموس

لطافت

لطیف

نان گندم

کثیف گوشت

قدید

معتدل شلغم

کیموس

الکیموسصالح مرغ تخم زرده

ا کیموسلردیگاو گوشت

غذاییت

الغذا کثیریکساله بره گوشت

الغذا قلیلسیب،کاهو

الغذا متوسطشتر بچه گوشت

غذا بر اساس کیموس تولید شده

صالح الکیموس

)فاسد الکیموس)ردی

غذاهایی که فقط خون تولید می کنند و اخالط

دیگر را خیلی کم فقط به اندازه نیاز بدن تولید می

کنند صالح الکیموس هستند

غذاهای صالح الکیموس

گوشت برهشلغم گوشت گوسالهگوشت بچه شتر

زرده تخم مرغنان گندمانارسیب کاهو

غذاهایی که عالوه بر خون،اخالط

دیگررا بیش از نیاز بدن تولید کنند

فاسد الکیموس نامیده می شوند

غذا های ردی الکیموسپیاز

کلم

هویج

شش حیوانات

گوشت گاو

ترب

هر یک از این دو دسته بر اساس خونی که تولید می کنند

تقسیم می شوند به: کثیف

لطیف متوسط

بر اساس غلظت یا رقت خون تولید شده

غلیظ)کثیف(:گوشت گوساله، گاو، 1(کلم

لطیف:زرده تخم مرغ عسلی ،انار، 2(سیب

معتدل:گوشت بره یکساله، شلغم، 3(هویج

غذای کثیف : الف :هو الذی یتولد منه دم

ثخین)غلیظ،مفرح( قانون نسخه بوالق-شرح

آملی-شرح گیالنی

ب:- به سهولت از قوه مغیره منفعل 1

نمی شود- به سهولت مشابه جوهر اعضاء 2

نمی شود - به سهولت انفعال از اعضاء نمی 3 یابد

مفرح القلوب

قا نون

غذای لطیف :

الف : هو الذی یتولد منه دم رقیق

ب :-به سهولت از قوه مغیره منفعل می شود1-به سهولت به جوهر عضو مستحیل می گردد2-به سرعت از بدن تحلل و تفارق می یابد3

مفرح القلوب

هر یک از این دو دسته بر اساس میزان غذاییت )میزان خونی که

تولید میکنند( تقسیم می شوند به:

کثیر الغذا قلیل الغذا

متوسط الغذا

بر اساس میزان غذاییت کثیر الغذا:زرده تخم مرغ، گوشت

بره، گاو

قلیل الغذا:انار، سیب ،کاهو

متوسط الغذا:نان گندم، گوشتگوساله

18بر این اساس اقسام غذاها نوعند

لطیف صالح الکیموس کثیر الغذالطیف صالح الکیموس قلیل الغذالطیف صالح الکیموس متوسط الغذالطیف فاسد الکیموس کثیر الغذالطیف فاسد الکیموس قلیل الغذالطیف فاسد الکیموس متوسط الغذا

طعم غذاها و ارتباط آنها با مزاج

معتدله قوه برودت حرارت فواعل

دسممتدل

حامضرطب بارد

حریفیابس حار

لطیف

حلومایل معتدل

حرارت به

عفصیابس بارد

مریابس حار

کثیف

تفهرطب بارد

قابضیابس بارد

مالحیابس حار

معتدل

خاصیت غذائی کم: غذای ترش

معتدل و مایل به تبرید•الغر کننده بدن•ناسازگار با طبیعت•دل داردتخاصیت تلطیف و تقطیع مع•از تولید ،رفع گرمی و تشنگی غذای شیرین را نموده•

جلوگیریده در بدن س و ایجاد نصفرا و تهییج خومی نماید

با عمل تقطیع ایجاد حرارت هم می کند•مضر اعصاب است که ضرر آن با غذای شیرین رفع •

شده و غذای شور نیز مانع نفوذ آن به اعصاب می شود

ایجاد آروغ ترش و سوزش در معده می کند که غذای •شور از این حالت جلوگیری می کند

: غذای ترش

تلطیف • تقطیع•تنفیذ •ارخاء•تفتیح مجاری وسدد•جال•احداث برودت ورطوبت به سبب برودت و و مائیت و •

لطافت جوهر خود

شیرین:غذای خاصیت غذایی زیاد•

به دلیل اعتدال حرارت و لطافت جوهرباعث ایجاد حرارت معتدل• اما حلو قوی الحالوه شدید االسخان است مانند شکر سرخ و بعضی انواع عسل

فربه کننده بدن•سازگار با طبیعت•

عمل پاک کننده آن در معده معتدل است• اعصاب را رفع می کند غذای ترش و ضرر ناشی از آن بر رویودتبر•

نمایدحرکت و هیجان بادها را رفع می•غذای شور را می گیردمی جلوی عطش و گر•

ایجاد سده•رفع ضرر آن با غذای تلخ است•

به دلیل استحاله سریع سبب برانگیختن صفرا می شود•

شیرین:غذای

انضاج•تلیین•

جال•با جال ایجاد اسهال می کند•

ترقیق•اذابه•ارخاء•

استحاله به خلط غالب و خون•

:غذای شورگرم کننده تر از شیرین•

خشک کننده•بدون خاصیت غذایی•

عفونتمانع• غذا و برطرف کردن سیری کاذبیاز بین برنده بی میل•

مانع از نفوذ غذای ترش در اعصاب•شی غذار از ت ناشی معدهشجلوگیری از آروغ ترش و سوز•

خوردن مواد چربی ناشی ازسستی دستگاه هاضمه اصالح•عصبی و زبری دستگاه گوارشحریک ایجاد خشکی و ت:ضرر•

رفع می شود غذای چربکه باایجاد تشنگی با حرارت•

درشت کردن سینه•

بیمزه:غذای ایجاد تغلیظ و تبرید•بعضی از انواع گرم کننده و بعضی خنک کننده است و هر دو•

)منافع االغذیه( نوع در خاصیت خود معتدل هستندمبرد است و تبریدآن به اعتدال نزدیکتر است تا آن جا •

که سردی آن حس نمی شود)المرشد او الفصول( بیشتر غذاها از این ماده تشکیل یافته و اساس تغذیه و نشو•و

بدن را تشکیل می دهد و اینها غذای حقیقی هستند ونمای خاصیت داروئی ندارند

اگر رطب باشد رطوبت زاست و اگر خشک باشد ،خشک می •کند

مگر این که با تری ها آمیخته شود تسکین حرارت وعطش و رفع خشونت و قبوضت اکر با •

رطوبت باشد

چرب:غذای غذاییت زیاد •برخی دیر هضم•و زبریتحریک عصبی شوری و خشکیدگی و •

ارش را که از خوردن غذای شور پدید آمده از بینوگ دستگاه می برد

ایجاد تغلیظ•اد بی مزه است و بدن را به اعتدال گرم وخیلی نزدیک به م•

می کندمواد شور و تند وکه دارد جخاصیت سست نمودن و تلیین مزا•

ص از شدت این افعال می کاهندف تلخ و ع

چرب:غذای ترطیب•ارخاء•ازالق•انضاج•استحاله به خلط غالب•

تلخ:غذای شتر از شوریب ن معتدلسخیت•

بدون خاصیت غذایی• تقطیع می کند و تلطیف•

رفع ضرر غذای شیرین•کاهش اثر تندی•

بلغم را به لطافت و حرارت فرود می آورد•جال•

ترقیق•تخشین•تجفیف•

منع تعفن •ضعیف تر از حریف مگر در تجفیف و منع تعفین•

تند:غذای در حکم دارو•

و احراق از تلختسخین بیشتر•تقطیع و تلطیف•

اکال •جال•

تفتیح•ترقیق•تحلیل•

تنقیه•

عفص یا گس:غذای می کنددتا حدی تبری•

وبستن و زبری به غذا داده و سبب چسبیدن و سختی• غلظت غذا می شوند

شوری و قبض از اثر گسی می کاهد•تکثیف•تصلیب•

عصر•ردع•

تخشین•

: جبین(نشیرین و ترشی توام )سک•

می کند(دتقطیع و تلطیف به اعتدال )نه گرم و نه خارج از اندازه تبری ایجاد غذای سنگین مانند حلوا:چربی و شیرین توام

:تلخ و قابض با هم•احشا را تقویت می کند -سده ها را باز می کند -- سنگ ها را پراکنده می سازد

:شور و قابض با هم• -یبوست مزاج

کم کردن خاصیت غذایی -� ناسازگار استغ- البا

:(پنیر تندشور و تلخ توام )•

رای هاضمه مج خشکاندن– - عدم خاصیت غذائی - دارو محسوب می شود

: و تند توامبضقا•

خشکاندن زیاد از اندازه معده -دارو است نه غذا -

از سردی معده جلوگیری می کند -مفید برای معده های مرطوب -

: ترشی و قابض توام•

ایجاد تبرید شدید –- اصالح خون و صفرا ن به سینه و ریهیا ز وت مزاجس- ایجاد یبو

لطيف لطيف لطيف

صالح الكيموس صالح الكيموس صالح الكيموس

متوسط الغذاء قليل الغذاء كثير الغذاء

نان گندم جيد انار سيب كاهو زرده تخم مرغ نيمبرشت

كثيف كثيف كثيف

صالح الكيموس صالح الكيموس صالح الكيموس

متوسط الغذاء قليل الغذاء كثير الغذاء

گوشت گوساله پنير تازه تخم مرغ نيمرو

معتدل معتدل معتدل

صالح الكيموس صالح الكيموس صالح الكيموس

متوسط الغذاء قليل الغذاء كثير الغذاء

گوشت بچه شتر شلغم گوشت بره

لطيف لطيف لطيف

فاسد الكيموس فاسد الكيموس فاسد الكيموس

متوسط الغذاء قليل الغذاء كثير الغذاء

نان فطير ردي الطبخ ترب پياز شش حيوان

كثيف كثيف كثيف

فاسد الكيموس فاسد الكيموس فاسد الكيموس

متوسط الغذاء قليل الغذاء كثير الغذاء

كلم گوشت قديد گوشت گاو

معتدل معتدل معتدل

فاسد الكيموس فاسد الكيموس فاسد الكيموس

متوسط الغذاء قليل الغذاء كثير الغذاء

ماهي خشك كرده زرد ك كلم رومي

افراد برای. بهترین غذا ها 17سالم : -گندم وبرنج1

-گوشت)گوسفند و گوساله 2ماهه،کبک،دراج،تیهو،جوجه 6یکساله،بزغاله

مرغ و خروس،ماهی تازه و هر گوشت معتدل جیدالغذا و سریع الهضم(

- شیرینی های طبیعی مالیم)زیرا مطبوع کبد 3است چون خون طبیعی حلو بوده و غذای

جمیع بدن از آن است(-میوه های تر)انجیر و انگور قبل از غذا،انار 4

ملس بعد از غذا،خربزه میان دو غذا،رطب تازه(در بالد معتاده

شود .زمان مرگ به هيچ مرضي مبتلا نمي مانع تخليه معده و روده خود نشود ، تا سير شدن دست از غذا خوردن بكشد و غذا بخورد و آن را خوب بجود و قبل از كسي كه با شكم خالي و معده پاكيزه حضرت علي )ع(:

تدابیر بیماران

تدبير به معناي تصرف در اسباب ضروري )ستّه ضروريّه(

مي باشد و نقش آن از لحاظ كيفيت همانند داروهاست.

البته در اين ميان غذا ويژگي هاي خاص خود را دارد.

غذا درمانی:

در طب سنتی از اهمیت خاصی و فوق العاده برخوردار

است.

نکته آیات الهی

aیا ایّها الّرسل کلوا من الطیّبات و اعملوا صالحاارتباط فعل صالح و غذای مناسب

مادی و معنوی دارد 

فلینظر االنسان الی طعامه

سخن رازی:

مهما قدرت ان تعالْج باالغذیة فالتعالْج باالدویة و مهما قدرت ان تعالْج باالدویة

المفردةفالتعالْج باالدویة المرکبة

تدبیر غذا در بیماری:

قوانین منع غذا:

هنگام بحران و انتهای بیماری:تا طبیعت در گیر هضم غذا نشود و از

مقابله با بیماری و دفع آن باز نماند.....

قوانین کاهش و تقلیل غذا:

این کاهش در جهت کیفیت یا کمیت یا هر دو می باشد.

کاهش کیفیت و افزایش کمیت غذا:

امتالء و پری بدن از اخالط فراوان اشتها و قدرت او زیاد است و تحمل غذا نخوردن برای وی مشکل است.

دن اشتها و در گیر کردن ن) فرو نشامعده به هضم و به علت کم بودن

مواد مغذی کمیت اخالط را افزایش نمی دهد)اکثر سبزی ها و میوه ها(

کیفیت افزایش و کمیت کاهشغذا:

اشتها و قوت هاضمه کم و بدن نیازمند غذا است.) آب گوشت های

مختلف و زرده تخم مرغ عسلی(

کاهش توام کمیت و کیفیت غذا:

کم اشتهایی و ضعف هاضمه با امتالء ) تناسب میل و اشتهای بیمار و قدرت هاضمه بیمار و منع افزایش

اخالط و امتالء

افزایش کمیت و کیفیت غذا:

در ابتدای بیماری های مزمن به شرطی که اشتها زیاد و هضم قوی باشد و بدن به غذا و تقویت نیاز داشته باشد )برای

افزایش قوا تا زمان بحران(..

غذای سریع النفوذ: هنگامی به کار رود که بدن نتواند تاخیر

رسیدن غذا را تحّمل کند

غذای غلیظ:برای کاهش حس در افرادی که حس آنها افزایش یافته است )ذکای حس( زیرا این

نوع دم غلیظ و نهایتاa روح غلیظ تولید .کرده و نفوذ قوه نفسانی کاهش می یابد

اصول تدابیر درمانی

دارو درمانی

تدبیر سوءالمزاج

در حال شکل گیری: رعایت سته ضروریه در جهت رفع سبب سوءالمزاج ....

سوءالمزاج تازه اتفاق افتاده: معالجه به ضد و رعایت سته ضروریه

سوءالمزاج مستحکم: معالجه به ضد سوءالمزاج سرد در ابتدا آسان ولی در انتها

رمان می شود ولی سوءالمزاج گرم در دسخت ابتدا سخت و در نهایت آسان درمان

می شود.سوءالمزاج تر سریع تر و راحت تر از

سوءالمزاج خشک درمان می پذیرد.

دارويي درمان

•: است كلي قاعده سه داراي ) تشخيص از پس مناسب داروي گزينش اول

ضد با درمان جهت بيماري نوعدارو( • اثر قدرت و ميزان تعيين دوم

دارو( • تجويز نحوه سوم

دارو اثر قدرت و ميزان تعيين

عضو • طبيعت بهبيماري • شدتجنس•سن•بيمار • زندگي سبكدارو • تجويز فصلبيمار • حرفهاقامت • محلبدني • قدرت و كلي بیمار وضعيت

عضو طبيعت

: است نكته چهار بردارنده درعضو( 1• مزاج•2 ) عضو( ) خلقت سرشتعضو( 3• وضعيتعضو( 4• قدرت

دارو تجويز نحوه

بايد دانست بيماري در كدام يك از وضعيت هاي مي باشد. چهارگانه

:مثالــط داروي رادع ــدايي ورم، فق ــل ابت ــان مراح جهت درمــاي ــه در انته ــال آنك ــرده مي شــود، ح ــار ب ــع( بك )دافافي ايي ـك ه تنـه ل ـب ويز داروي محـل ذكور، تـج اري ـم بيـمابين، مخـلوط اين دو دارو اـست و در وـضعيت ـهاي بيـنمــورد اســتفاده قــرار مي گــيرد. در هنگــام انحطــاط ــويز ــه تج ــط ب ــود رفتن آن، فق ــه بهب ــاري و رو ب بيم

داروهاي محلل به تنهايي بسنده مي گردد

: مهم نکته

از جمله درمان هاي مناسب و مشترك بيشتر بيماري ها، ايجاد نشاط در بيمار و

يا ديدار كسي مي باشد كه خوشايند وي است و يا همراهي با كسي است كه

بيمار از او حيا دارد و يا فردي كه به او انس داشته و در حضور وي بيماري خود

را فراموش نمايد

استفراغات

نكاتي كه در هر يك از انواع استفراغ بايد رعايت نمود ده مورد است

بديهي است كه خالي بودن بدن مانع از انجام پر بودن: ( 1استفراغ است.

مشخص است كه ضعف مانع انجام استفراغ مي باشد، قّوت: ( 2جز آنكه در بسياري از موارد، درمان ضعف قّوه حركت بسيار

آسانتر از ترك استفراغ است. بدين ترتيب كه پس از استفراغ به تقويت قواي بيمار اقدام مي گردد.

گرما، خشكي، سردي و كم خوني بيش از حد مانع ( مزاج: 3استفراغ مي شود.

الغري مفرط، تخلخل بيش از حد اعضا ( چاقي و الغري: 4و يا چاقي مفرط مانع انجام استفراغ هستند.

عنوان مثال استعداد ابتال به ( بيماري هاي موجود: به 5اسهال و يا زخم هاي گوارشي مانع انجام استفراغ مي شود.

پيري و خردسالي مانع انجام استفراغ هستند. ( سن: 6

سرماي شديد مانع انجام استفراغ است. ( وقت: 7

گرما و سرماي بيش از حد محل زندگي ( محل زندگي: 8مانع تجويز استفراغ هستند.

براي افراد داراي مشاغل شديداa تحليل برنده از ستفراغا( شغل: 9قبيل داّلكهای حمام توصيه نمي شود.

به عنوان مثال نمي توان براي كسي كه عادت به ( عادت: 10استفراغ ندارد، داروي استفراغ آور قوي تجويز نمود

روش های مختلف تجویز دارو

نطولطبیخسکوبنقوع و نقیع

طاللعوقلطوخانکباب

ضمادبخورکماداستنشاق

لزوقنشوقمضمضهنفوخ

غرغرهلخلخلهاکنحالشم3هقطوردلوکشافهسنونفرزجهذرور